eitaa logo
گنبد فیروزه
57 دنبال‌کننده
553 عکس
173 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 👍 رسالت محو اسرائیل به ملت ایران! ⁉️ ایرانیان در جمهوری اسلامی کیستند؟!! عطف به پیام 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/4276 ‏﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾‏ (قرآن/سوره حج/آیه۳۹) ✅ به مظلومین، اجازه کشتن ظالمین داده شد و همانا خدا بر یاری آنان حتماً تواناست. از مظاهر بارز در طی ۷۵ سال اخیر در ، عادت به و سایر و است که تنها راه‌حل اضمحلال این عادت به درندگی قصابان غاصب، از صفحه روزگار است. در قرآن، صریحاً إذن (دستور) به نابودی و محو اسرائیل داده است. حال اگر هر شخص حقیقی یا حقوقی که قادر به محو و إزاله نجاساتی بنام صهاینه بوده/باشد، کوتاهی کرده/می‌کنند، باید جوابگوی خدای قهار باشند. البته احمق‌هایی مثل زشت‌کلام کاذب، قادر به درک و فهم این مطلب نبوده و نیستند و نخواهند بود ولیکن برای ساده‌لوح‌هایی که ممکنست تحت تأثیر امثال این ، گمان کنند که هیچ شخصی، مأموریت به نابودی ندارد و حق هم ندارد که داشته باشد، لازمست شود. مضافاً که ، هزاران سال است که پیوسته در بوده و است و از هیچ فتنه و توطئه‌ای علیه ایران، دریغ نورزیده است! و ما مجاز به و هستیم. سؤال: چه کسی به ایران/جمهوری اسلامی ایران، رسالت/مأموریت داده که، اسرائیل را نابود و محو نماید؟ جواب: خدای قاصم الجبارین در قرآن و امامین انقلاب اسلامی در جایگاه ولایت‌فقیه، به ایران، مأموریت به کشتار اسرائیلی‌ها داده است. 👌 بنابراین هیچ‌گونه نیازی به انکار و تکذیب و اخفاء و کتمان و هرگونه توجیه بلاوجه دیگر نبوده و نیست و نخواهد بود. و اما توجیهاتی از جنس «حرفهای عاری از ایمان و تقوا و توکل و تفویض الهی» امثال دکتر ظریف و دکتر حدادعادل و...؛ ۱) اسرائیل در تکاپوی آنست که برای نجات خود، آمریکا و ایران را به جنگ با همدیگر بکشاند و ما نباید بهانه به دست آن‌ها بدهیم! ۲) چنانچه ، اقدام به انجام خود نماید، ممکنست در به سرکردگی علیه ایران وارد گردد، بهتره بی‌خیال این مأموریت بشویم! ۳) ما از محل نزاع اسرائیل با غزه، فاصله جغرافیایی قابل توجهی داریم و...! و‌ چرندیاتی از این قبیل! ⁉️ چه مفهومی بجز این دارد که ترس از آمریکا و همپالگی‌های اروپایی آن را بر ترس از نافرمانی خدای منتقم، ترجیح می‌دهیم؟! و «لَ‌قَدیرٌ» بودن الله «عَلیٰ نَصْرِهِمْ» را باور نداریم؟! هیهات منّا الذلّة آیا غیر از اینست که؛ ما ملت شهادتیم؟! و ما ملت امام حسینیم؟! براستی ما کیستیم؟! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶ آبان ۱۴۰۲ ✅ 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۳): جمهوری خمینی = جمهوری آبراهام!! جریانی در ایران (از فرق سر تا نوک پا غرب‌زده!) داریم که حتی مد نظر امام خمینی‌ره را بازپیرایی و چهره‌ای ایرانیزه از جمهوری (شهید والامقام!) آبراهام لینکلن آمریکایی می‌دانند! زیرا؛ ۱) آبراهام [ابراهیم] لینکلن، شخصی آرمان‌گرا و خداپرست از طبقه تهی‌دست جامعه آمریکا بود که برای آزادی ملت (اعم از سفید و سیاه و سرخ و...) و تحقق جمهوریت و استقرار حکومت مردمی، مبارزه کرد و نهایتاً هم در راه آن، شربت شهادت نوشید! ۲) جمله طلائی آبراهام [ابراهیم] لین‌کُلن: «این ملت [آمریکا]، تحت فرمان ، تولد جدیدی از خواهد داشت و این ، توسط مردم، برای مردم، از روی زمین نابود نخواهد شد.»! ۳) از لینکلن به عنوان قهرمان ایالات متحده یاد می‌شود و او به‌طور مداوم به عنوان یکی از بهترین رهبران در تاریخ آمریکا و جزو تاثیرگذارترین افراد تاریخ بشریت رتبه‌بندی می‌شود! ۴) از بنیانگذاران حزب جمهوری‌خواه و اولین رئیس‌جمهور از این حزب (۱۶مین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا) بود. حزب جمهوری‌خواه عمدتاً در مخالفت با گسترش برده‌داری در قلمروها شکل گرفته بود که آرمان مقدسی است! ۵) او که موفق به الغاء برده‌داری در آمریکا شد، قهرمان ملی آمریکا و لذا محبوبترین رئیس جمهور آمریکا به شمار می‌رود! ۶) او که با ترور در راه آزادی و مردم به شهادت رسید دارای تشییع جنازه با شکوهی بود که قطار آن از ۱۸۰ شهر و ۷ ایالت عبور کرد تا عزاداران بتوانند به آن ادای احترام کنند. آمریکایی‌ها همان احساسی را به آبراهام دارند که ملت ایران و امت اسلام به شهید حاج‌قاسم سلیمانی دارند! پرچمداری چنین جریانی در ایران را (رهبر باند سیاسی مدعیان اصلاح‌طلبی)، بر عهده گرفت و بسیار عاشقانه بسوی سلطه‌پذیری از آمریکا شتافت! بر اساس نامه سال 2003 به دولت وقت امریکا، (که در سال ۱۳۸۵ لو رفت)، پیشنهاد داده بود که در ازای خارج کردن نام ایران از کشورهای (که رئیس‌جمهور وقت امریکا این تقسیم‌بندی را ارائه کرده بود)، جمهوری اسلامی متعهد خواهد شد که؛ الف) کلیه فعالیت‌های هسته‌ای خود را تعطیل کند (و از حق مسلم دست‌یابی به فناوری هسته‌ای خود، چشم‌پوشی کند!) ب) از حمایت گروه‌های مقاومت مانند حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین دست بکشد (و بی‌خیال صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان بشود!) بدیهی‌ست که چنین نگرشی به محور شرارتی مثل آمریکا که مصداق بارز (و صد البته تحت تیول ) است، هر کسی را که اندکی آرمان‌گرا باشد، بسوی وادادگی در مقابل سلطه‌جویی جهانی آمریکا هُل می‌دهد و نامیدن آن‌را بدبینی و حداقل زیاده‌روی تلقی می‌کند! بروز و ظهور چنین جریانی (غرب‌زدگی و غرب‌گدائی تفاله‌های مشمئزکننده آمریکا و غرب وحشی)، چنان مشهود و ملموس بود که را از همان ابتدای تشکیل نظام، شدیداً دلواپس و نگران ساخت. فلذا چاره‌جویی خود را قرین ورود و تداوم حضور در صحنه‌های نهضت+نظام تلقی کرد! ولیکن آیا این تدبیر، کارساز بود؟! امام خمینی‌ره از ترس آنکه، مبادا ، مجدداً به برود، از نظریه قبلی خود مبنی بر عدم دخالت روحانیت در امور حکومتی، عدول کردند و اجازه دادند که روحانیت در مصادر اجرایی نظام جمهوری اسلامی ایران، ورود نموده و حضور فعال و مؤثری بورزند ولیکن هر سه روحانی راه‌یافته به عالی‌ترین منصب اجرایی کشور (هاشمی، خاتمی و روحانی)، در جای‌گاه ریاست قوه مجریه (بعنوان بزرگترین و قوی‌ترین قوه ملی نظام) چهارنعل در مسیری تاختند که بجز افکندن مملکت و ملت در ، هیچ فرجامی نداشت! بنابراین با ملاحظه آنچه که بعد از رحلت امام، رخ داد، نمی‌توان بجرأت گفت که آری تدبیر حضرت امام، کارساز بود! قاعدتاً برای توجیه چنین رخ‌داد فاجعه‌آمیزی، سه علت احتمالی را می‌توان در نظر گرفت: ۱) خائن نفوذی بودن حضرات هاشمی، خاتمی و روحانی از زمان قبل از وقوع انقلاب اسلامی! ۲) حماقت محض حضرات مذکور بعد از انقلاب که مفهوم «شیطان بزرگ» بودن آمریکا را اصلاً درک نکرده یا بسهولت از آن غفلت ورزیدند! ۳) خدعه‌آمیز بودن بسیار ماهرانه رفتارهای حضرات در مقابله با شطرنج‌باز قهاری مثل آمریکا که از اتاق فکری همچون صهیونیزم شیطانی برخوردار است. قاعدتاً به میزان باورناپذیری گزینه‌های اول و دوم، گزینه سوم بسوی إغلاظ می‌رود! در هر حال، امامین نهضت+نظام (و بتعبیر معنی‌دارتر حضرت آقا؛ )، گرفتار انواع چالش‌هایی بودند و هستند که در این سلسله مقالات در صدد تحقیق و تبیین آن‌ها هستیم. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۱۵): ... و ، بخشیدن به جمهوریتی متمایز از سایر جمهوری‌هاست و حذف یا تضعیف انتخابات، مفهوم و فرجامی بجز حذف و تضعیف جمهوری اسلامی (جمهوری مردم متشرع) نیست. بنابراین؛ ورود و حضور روحانیت در نهضت+نظام اسلامی، حداقل دو دلیل اساسی داشت و دارد: ۱) تهدید اجانب و تفاله‌ها ۲) اسلامیت نهضت+نظام حال اگر توجیه اول، تدریجاً (با فروپاشی صهیونیزم شیطانی و محو از صفحه روزگار) رنگ ببازد، قاعدتاً توجیه دوم، تا ادامه دارد. بنابراین بیرون کردن روحانیون از جمهوری اسلامی، خیال خامی‌ست که دشمنان خارجی و دشمنان دوست‌نمای داخلی به گور خواهند برد. امام «پیدا شدن آثار پیروزی» را بعنوان نقطه عطفی برای عدول خود، نام می‌برند که می‌تواند نشانگر آن باشد، وقتی که قضیه و میدان، جدی‌تر و عملیاتی‌تر شده، ایشان هم الگوی خیالی (خیال می‌کردیم!) خود را واقعی‌تر و متناسب‌تر ارزیابی کرده و باکی هم ندارند که وقتی «وارد معرکه» شدند به «عدول از اشتباه»، اعتراف نمایند. امام در توجیه عدول خود در باب «ورود روحانیون به امر خطیر و تخصصی حکم‌رانی»، تصریح می‌کنند به اینکه؛ خیال می‌کرده‌اند در قشرهای [غیرروحانی] افرادی هستند که بتوانند آنطور که خدا می‌خواهد کشور را پیش ببرند و حال آنکه وقتی وارد معرکه شدند، دیدند که اگر روحانیت وارد حکومت نشود، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می‌رود. شاید این مطلب هم قابل استنباط باشد که؛ ۱) چنانچه به حلقوم اجانب رفتن مملکت (و نهضت+نظام) منتفی گردد یا اقشار غیر روحانی، قادر به حفظ آن‌ها باشند، ضرورت حضور روحانیون در هم منتفی خواهد گشت. بنابراین امر موقتی است. ۲) چنانچه نهضت+نظام بتواند، نیرو/نیروهای عملیاتی و میدانی مناسبی تدارک ببیند که بتوانند حفظ مملکت و نهضت+نظام را تضمین نمایند، در صحنه بودن روحانیت نیز رنگ می‌بازد و روحانیون می‌توانند با خیال راحت به مساجد و مدارس خود برگردند. و حال آنکه دلیل دوم نقش‌آفرینی روحانیت در حکومت (پویایی و پایایی اسلامی نظام انقلابی) هیچ‌گاه زایل نخواهد گشت. بشرطی که شبیه حضراتی مثل هاشمی، خاتمی و روحانی در نیایند! و اگر قرار باشد که با وجود نقش‌آفرینی روحانیت در سطح ریاست جمهوری، باز هم مملکت و ملت در حلقوم آمریکا و صهیونیزم جهانی، سقوط کند، همان بهتر که این جماعت به مسجد و مدرسه خود برگردند تا لااقل به اسم روحانیت و فقهای شیعه، تمام نشود. مگر اینکه بپذیریم، در نقش‌آفرینی خود، دشمنان را در خدعه‌ای ماهرانه افکندند. چنانکه پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «الحرب؛ خدعه»! حضرات مذکور هم برای اینکه، نظام انقلابی بتواند به سکوی «پایداری موفق» نائل گردد، ناچار بودند که از دشمن، زمان بخرند ولو به قیمت آنکه با حیثیت خود، بازی کرده باشند! باید دید که چیست؟! در چنین وضعیتی‌ست که لازمست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحاً گفتند: «در امر ولایت، فدائی‌تر از روحانی سراغ ندارم»! (ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنه‌ای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمی‌شود عبور کرد! بنده بعد از ۴۷ سال مطالعات سیاسی، اعتراف می‌کنم که با ملاحظه همه جوانب امر (تأکید می‌کنم؛ همه جوانب قضایا)، هنوز نتوانسته‌ام هیچکدام از این سه احتمال را بر دو دیگر ترجیح بدهم!! ۱) خیانت نفوذی بودن حضرات هاشمی، خاتمی و روحانی از زمان قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران! ۲) غفلت و شهوت حماقت محض حضرات مذکور بعد از پیروزی انقلاب که مفهوم «شیطان بزرگ» بودن آمریکا را اصلاً درک نکرده یا بسهولت از آن غفلت ورزیدند! و بر طبل «نظام بدون نهضت» کوفتند! ۳) جنگ زرگری خدعه‌آمیز بودن بسیار ماهرانه رفتارهای حضرات در مقابله با شطرنج‌باز قهاری مثل آمریکا که از اتاق فکری همچون صهیونیزم شیطانی برخوردار است! و امیدوارم در طی بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تر «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، بالاخره به نتیجه‌گیری مشخصی نائل بگردیم! خب! مقوله صحت و ضرورت نقش‌آفرینی روحانیت در نظام انقلابی را موقتاً در این‌جا، متوقف می‌کنم تا برگردیم به موضوع اولیه‌ای که در تعقیب آن بودیم. تمایز جمهوری خمینی بر سایر جماهیر از جمله جمهوری آبراهام، چیست که ارزش جان‌نثاری صاحب‌الامر سلام‌الله علیه و عجّل‌الله تعالی فرجه‌الشریف را هم دارد؟! جمهوری خمینی، قطعاً بسیار متمایز از جمهوری آبراهامی است که پدیدآورنده جانوری کاملاً وحشی در حد شیطان بزرگ است که چیزی بجز «سفّاک مفسد» نیست. جمهوری اسلامی چیست؟ ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بانیان وضع موجود❕ رضایت از و ؛ امری کاملاً نسبی است همچنانکه آن هم امر مطلقی نیست. وضع موجود ایران؛ حکایت همان لیوانی را دارد که کسی فقط نیمه پر آنرا می‌بیند و شکرگذاری کرده و اظهار رضایت دارد و کسی هم فقط نیمه خالی را می‌بیند و ناشکری پیشه کرده و اظهار نارضایتی می‌کند! بدیهی است که هر دو حالت این مطلق‌گرائی‌ها قرین و و نیست و دعای «اللهم أرنا الاشیاء کما هی» به ما آموخته که واقعیت‌های موجود را همانطور که هست ببینیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. نگاه مطلق به وضع موجود (همه چیز خوب است/ همه چیز بد است!) قطعاً و احمقانه‌ای است. احمقانه‌تر از نگاه غلط مذکور به (سیاه‌نمائی ۱۰۰٪ی و سفیدنمائی ۱۰۰٪ی) نسبت دادن وضع موجود به یک شخص حقیقی یا حقوقی است. فلذا باید پرسید کدام است؟ هر کسی که و بانیان «بخش نامطلوب وضع موجود» را به یک شخص حقیقی یا حقوقی محدود و منحصر نماید، اگر گرفتار وقاحت و پلیدی نباشد، قطعاً اسیر حماقت و پلشتی است. در «بخش مطلوب و شوق‌آفرین وضع موجود»، قطعاً «ملت رشید ایران»، «ولایت و علمای ربّانی»، «شهداء و ایثارگران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت» و در یک کلمه؛ «نظام جمهوری اسلامی ایران» بر سکوی قهرمانی و قله افتخار ایستاده و تا ابد بر تارک دنیا می‌درخشند. ولیکن در «بخش نامطلوب و شرم‌آور وضع موجود»، یقیناً خیلی‌ها مذموم و محکوم هستند. این خیلی‌ها در نگاه درست، جامع و دقیق امام معصوم(ع) عبارتند از اضلاع یک که باعث و بانی کلیه بدبختی‌های جوامع بشری از جمله جامعه ایرانی هستند: «اللهم ... و اکفنی؛ شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئات عملی» (امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی) ☝️☝️☝️ سهم هر کدام از اضلاع «مثلث شوم بدبختی‌های همه جوامع بشری»، چقدر است؟! شاید سزامند باشد که سهم را در عاملیت وضع بد موجود ۳۰٪ در نظر بگیریم! مکار وسوسه‌گر حتی لحظه‌ای هم از هیچ شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) فروگذار نبوده و نیست و نخواهد بود. کمّ و کیف آنقدر هولناک است که باید به خدا پناه برد. سهم (نظام سلطه در سطح جهانی و مؤثر در کلیه بلاد بشری) در شرارت و فتنه‌گری کمتر از شیطان لعین نیست. فلذا سزامند است که علت ۳۰٪ بدبختی‌های عالم را در فتن صهیونیزم شیطانی و سراغ گرفت که ایضا یک لحظه هم هیچ ملتی از جمله را به حال خود رها نکرده، نمی‌کند و نخواهد کرد. و اما سهم در این معرکه (مسائل و مصائب وضع موجود اعم از مشکلات، معضلات، بحران‌ها و فجایع مشهود و ملموس آن)، چقدر است؟! سزامند است ۴۰٪ از الباقی عاملیت در بدبختی‌های را بصورت مساوی بین ملت‌ها و حکومت‌ها تقسیم کنیم تا سهم هر کدام ۲۰٪ باشد! هم از این قاعده مستثناء نیست. در ایران شاید کسانی یافت شوند که بخواهند ۴۰٪ سهم دولت/ملت را به سلطان (بویژه شیطان بزرگ؛ ) نسبت دهند ولیکن دور از واقعیت است. زیرا ۲۰٪ کم و کیف بدبختی‌های موجود زیر سر اعضاء و ارکان دولت و بلکه حکومت است، همچنانکه ۲۰٪ آن‌ها هم زیر سر آحاد و اقشاری از ملت است. شاید کسانی بخواهند با تکیه بر عبارت «الناس علی دین ملوکهم» تمام تقصیرات (۲۰٪ی) ملت را به حکومت و دولت حواله دهند ولیکن لازمست در باره مفهوم عبارت «یا اشباه‌الرجال و لا رجال» امیرالمؤمنین؛ علی(ع) هم نیک بیاندیشند. فلذا هر کسی سهم خود را دارد و باید به همان میزان هم پاسخگو باشد. همچنین؛ حکومتی که «ساختار صوری و صیرورتی» معیوب یا کارگزارانی دور از «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌دارانه» داشته باشد، نمی‌تواند در پلشتی‌ها و پلیدی‌های وضع موجود، بی‌تقصیر باشد. و اما در این معرکه دهشتناک، ما کجای قضیه است؟ و نقش آن را در وضع موجود چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ مطمئناً قضاوت آسانی نیست! شاید سزامند باشد که به روحانیت ۵۰٪ نمره مقبولیت بدهیم زیرا که در حوزه‌های افتخارآمیز وضع موجود، نقش کاملا مفید و مؤثری را ایفاء کرده است ولیکن ۵۰٪ هم نمره مردودیت می‌گیرد زیرا که نمی‌تواند خود را از ۴۰٪ سهم «سیّات‌العمل ارکان حکومت و اقشار جامعه» مبرّیٰ سازد! اگر آحاد و اقشاری از ملت به مسیر و مصیر خلاف و خطا رفته و ۲۰٪ بدبختی‌ها و شرارت‌های جامعه را رقم زده باشند، جای سؤال خواهد بود که میزان «کم و کیف انذار و هشدار روحانیت» چقدر بوده است؟ و احیانا چرا مؤثر نبوده است؟ همچنانکه اگر حکومت در مسیر و مصیر بدساختاری و بدکارگزاری خود موجب ۲۰٪ از شرارت‌ها و بدبختی‌های جامعه بوده، ایضا «میزان کم و کیف هشدار و اخطار روحانیت» چقدر بوده است؟ و چرا مؤثر نبوده است؟! ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🌿 روز جمهوری اسلامی گرامی باد 🔰 اگر خدای نخواسته جمهوری اسلامی، این دسترنج توده‌های عظیم رنج کشیده و ستمدیده، شکست بخورد، هرگز گمان نکنند که به جای آن یک رژیم متعهدتر و غمخوارتر و ملی‌تر و اسلامی‌تر روی کار می‌آید؛ و به یقین بدانند که یک رژیم صددرصد غربی آمریکایی یا شرقی کمونیستی به دست یکی از دو ابرقدرت، جایگزین آن می‌گردد، اگر چه با صورت ملی و اسلامی. 📆 ۲ مهر ۱۳۶۰ ▪️◾️🔳◾️▪️ ✅ کانال به سوی خدا 🕋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┏━━ °•🖌•°━━┓ 🆔 @besooyekhodaa ┗━━ °•🖌•°━━┛ ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 تبدیل رژیم یا تجزیه کشور؟! اگر شکست بخورد (العیاذ بالله)، در قالب قطعاً و یقیناً به کمتر از فروپاشی و تجزیه رضایت نخواهد داد. این سخن هم اگر از روی خوش‌بینی نبوده باشد، از روی تسامح بوده است. و شاید اجانب در زمان حضرت امام، به تبدیل رژیم (regime change) راضی می‌شدند ولیکن در حال حاضر، محال است اضمحلال کامل ایران و به قول خودشان خشکانیدن ریشه را تا آخر دنبال نکنند. اگر ، خدای ناکرده به علت توسعه بیش از پیش بر امورات ملت و دولت (بجای )، شکست بخورد، ما بلاتردید خواهد شد و هر پاره‌ای در اختیار یک پتیاره و خواهد افتاد. سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۲ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بانیان وضع موجود❕ رضایت از و ؛ امری کاملاً نسبی است همچنانکه آن هم امر مطلقی نیست. وضع موجود ایران؛ حکایت همان لیوانی را دارد که کسی فقط نیمه پر آنرا می‌بیند و شکرگذاری کرده و اظهار رضایت دارد و کسی هم فقط نیمه خالی را می‌بیند و ناشکری پیشه کرده و اظهار نارضایتی می‌کند! بدیهی است که هر دو حالت این مطلق‌گرائی‌ها قرین و و نیست و دعای «اللهم أرنا الاشیاء کما هی» به ما آموخته که واقعیت‌های موجود را همانطور که هست ببینیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. نگاه مطلق به وضع موجود (همه چیز خوب است/ همه چیز بد است!) قطعاً و احمقانه‌ای است. احمقانه‌تر از نگاه غلط مذکور به (سیاه‌نمائی ۱۰۰٪ی و سفیدنمائی ۱۰۰٪ی) نسبت دادن وضع موجود به یک شخص حقیقی یا حقوقی است. فلذا باید پرسید کدام است؟ هر کسی که و بانیان «بخش نامطلوب وضع موجود» را به یک شخص حقیقی یا حقوقی محدود و منحصر نماید، اگر گرفتار وقاحت و پلیدی نباشد، قطعاً اسیر حماقت و پلشتی است. در «بخش مطلوب و شوق‌آفرین وضع موجود»، قطعاً «ملت رشید ایران»، «ولایت و علمای ربّانی»، «شهداء و ایثارگران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت» و در یک کلمه؛ «نظام جمهوری اسلامی ایران» بر سکوی قهرمانی و قله افتخار ایستاده و تا ابد بر تارک دنیا می‌درخشند. ولیکن در «بخش نامطلوب و شرم‌آور وضع موجود»، یقیناً خیلی‌ها مذموم و محکوم هستند. این خیلی‌ها در نگاه درست، جامع و دقیق امام معصوم(ع) عبارتند از اضلاع یک که باعث و بانی کلیه بدبختی‌های جوامع بشری از جمله جامعه ایرانی هستند: «اللهم ... و اکفنی؛ شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئات عملی» (امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی) ☝️☝️☝️ سهم هر کدام از اضلاع «مثلث شوم بدبختی‌های همه جوامع بشری»، چقدر است؟! شاید سزامند باشد که سهم را در عاملیت وضع بد موجود ۳۰٪ در نظر بگیریم! مکار وسوسه‌گر حتی لحظه‌ای هم از هیچ شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) فروگذار نبوده و نیست و نخواهد بود. کمّ و کیف آنقدر هولناک است که باید به خدا پناه برد. سهم (نظام سلطه در سطح جهانی و مؤثر در کلیه بلاد بشری) در شرارت و فتنه‌گری کمتر از شیطان لعین نیست. فلذا سزامند است که علت ۳۰٪ بدبختی‌های عالم را در فتن صهیونیزم شیطانی و سراغ گرفت که ایضا یک لحظه هم هیچ ملتی از جمله را به حال خود رها نکرده، نمی‌کند و نخواهد کرد. و اما سهم در این معرکه (مسائل و مصائب وضع موجود اعم از مشکلات، معضلات، بحران‌ها و فجایع مشهود و ملموس آن)، چقدر است؟! سزامند است ۴۰٪ از الباقی عاملیت در بدبختی‌های را بصورت مساوی بین ملت‌ها و حکومت‌ها تقسیم کنیم تا سهم هر کدام ۲۰٪ باشد! هم از این قاعده مستثناء نیست. در ایران شاید کسانی یافت شوند که بخواهند ۴۰٪ سهم دولت/ملت را به سلطان (بویژه شیطان بزرگ؛ ) نسبت دهند ولیکن دور از واقعیت است. زیرا ۲۰٪ کم و کیف بدبختی‌های موجود زیر سر اعضاء و ارکان دولت و بلکه حکومت است، همچنانکه ۲۰٪ آن‌ها هم زیر سر آحاد و اقشاری از ملت است. شاید کسانی بخواهند با تکیه بر عبارت «الناس علی دین ملوکهم» تمام تقصیرات (۲۰٪ی) ملت را به حکومت و دولت حواله دهند ولیکن لازمست در باره مفهوم عبارت «یا اشباه‌الرجال و لا رجال» امیرالمؤمنین؛ علی(ع) هم نیک بیاندیشند. فلذا هر کسی سهم خود را دارد و باید به همان میزان هم پاسخگو باشد. همچنین؛ حکومتی که «ساختار صوری و صیرورتی» معیوب یا کارگزارانی دور از «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌دارانه» داشته باشد، نمی‌تواند در پلشتی‌ها و پلیدی‌های وضع موجود، بی‌تقصیر باشد. و اما در این معرکه دهشتناک، ما کجای قضیه است؟ و نقش آن را در وضع موجود چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ مطمئناً قضاوت آسانی نیست! شاید سزامند باشد که به روحانیت ۵۰٪ نمره مقبولیت بدهیم زیرا که در حوزه‌های افتخارآمیز وضع موجود، نقش کاملا مفید و مؤثری را ایفاء کرده است ولیکن ۵۰٪ هم نمره مردودیت می‌گیرد زیرا که نمی‌تواند خود را از ۴۰٪ سهم «سیّات‌العمل ارکان حکومت و اقشار جامعه» مبرّیٰ سازد! اگر آحاد و اقشاری از ملت به مسیر و مصیر خلاف و خطا رفته و ۲۰٪ بدبختی‌ها و شرارت‌های جامعه را رقم زده باشند، جای سؤال خواهد بود که میزان «کم و کیف انذار و هشدار روحانیت» چقدر بوده است؟ و احیانا چرا مؤثر نبوده است؟ همچنانکه اگر حکومت در مسیر و مصیر بدساختاری و بدکارگزاری خود موجب ۲۰٪ از شرارت‌ها و بدبختی‌های جامعه بوده، ایضا «میزان کم و کیف هشدار و اخطار روحانیت» چقدر بوده است؟ و چرا مؤثر نبوده است؟! ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۵): 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت چهارم): ... «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده علیه (در سال ۱۳۵۶ در محله جنوب تهران) نیز اقتباسی از عنوان یکی دیگر از داستان‌های حماسی-مذهبی همین استاد پر برکت بود (که دو ماه پیش ۱۴۰۳/۶/۳۰ در سن ۸۰ سالگی رحلت کردند) و به نوبه خود در شورآفرینی انقلابی در نسل دهه چهلی‌ها نقش بسزایی داشت. (در باره دهه چهلی‌ها مقاله مستقلی خواهم نوشت. همانان که نیروهای گهواره‌ای امام خمینی‌ره نامیده شدند! همان نسل سلحشور بی‌نظیری که دودمان و بلافاصله را بر باد دادند و عرصه زمین را بر در جهان، تنگ‌تر و تنگ‌تر کردند و ادامه دارد.) ۲) در نحوه تبدیل داستان به فیلمنامه (با آن آهنین) هم که بنده حرفه‌ای کار کرده بودم و هیچکسی هم از لحاظ شکلی و تکنیکی و فرم به آن ایرادی نداشت. ۳) برای تولید آن بصورت فیلم سینمایی هم آنقدر ارزش و مطلوبیت داشت که بنده و ع‌.ع. و خیلی از دوستان برای آن یک‌سال دوندگی بکنیم و تشکیلات نسبتاً معظمی بنام «مرکز سینمایی فجر» را پدید آوریم که تبدیل به اولین اسلامی ایران شد. ⁉️ ولیکن چرا در مقایسه با ، پس زده شد؟! از طرف گروه فیلم و سریال ، به بنده نگفتند که فرضاً بودجه و امکانات محدودی داریم و به دلایلی، سریال ، اولویت یافته است و اثر شما بماند برای فرصت‌های بعدی، بلکه صریحاً بخاطر اینکه بافت محتوایی آن، ارزیابی شد، مردود اعلام کردند! در واقع به زعم خودشان، یک بدان زدند! و حال آنکه مکتبی بودن محتوای آن، افتخارآمیز بود نه اینکه عیب اساسی غیرقابل اغماضی باشد! حال می‌شود تصور کرد که چه دست‌هایی در کار بودند از طرف قطب‌زاده تا به تفکرات امثال بنده، میدان ندهند! اما برای بنده، تجربه جالبی بود و بنده را واداشت تا موضع خودم را تعیین بکنم. یا باید مکتبی بودن را رد بکنم و ادعا بکنم که من مکتبی نیستم و بلکه لیبرال‌مسلک هستم! و یا باید مکتبی بودن را بپذیرم و پای هزینه‌های آن هم بایستم. لذا موضوع تحول پیدا کرد به موضوع و ! این مسئله باعث شد که بنده مکتبی بودن و مکتبی‌تر شدن را ترجیح بدهم و بحمدالله تاکنون بر همین مدار (ضدیت با هر نوع و ) مانده‌ام و صد البته که هزینه‌های گزافی هم تاکنون پرداخته‌ام! آری! در آن مقطع، در اندیشه ره‌یافتی برای ایجاد مسیری جهت از طریق به دنیا بودم که ناگهان صدامیان شروع شد و از کارگری نه چندان مثمر در بازار تهران هم (بعد از ۴ سال) دیگر خسته شده بودم! لذا بمحض احضار متولدین سال ۱۳۴۱ به ، رفتم ! که بعد از آموزشی دو ماهه در پادگان زیبای لشگرک ، به افتادم و لذا خودم را به پادگان شماره ۲ معرفی کردم و بعنوان جمعی گروه ۴۰۴ ، مشغول خدمت شدم ولیکن در همان ماه اول به درخواست قرارگاه لشکر ۸۱ زرهی، به قرارگاه مرکزی اعزام شدم که سربازان آن، زندگی خیلی مرفهی داشتند! اما با من سازگاری نداشت و لذا چندان دوام نیاوردم و به گروهان خودم برگشتم و این‌بار توسط شعبه عقیدتی-سیاسی پادگان جذب و بعنوان مسئول نظارت بر آشپزخانه پادگان (که یکی از اهداف تخریبی نفوذی‌های سازمان منافقین برای مسمومیت سربازان بود)، مأمور شدم که رفاهیات بیشتری نسبت به قرارگاه داشت که مهمتر از همه، آنقدر وقت اضافی داشتم که به عضویت «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باختران» در آمدم و تقریباً یک‌روز در میان در تمرینات آن شرکت می‌کردم و منتهی شد به اجرای نقشی در نمایشی با عنوان «ما تا آخر ایستاده‌ایم» که بمناسبت دهه فجر ۱۳۶۰ در کرمانشاه، سالن نمایش ایلام، پادگان الله‌اکبر اسلام‌آباد غرب، پادگان ابوذر سرپل‌ذهاب، پادگان هوانیروز کرمانشاه و برخی مساجد کرمانشاه به نمایش در آوردیم. بعد از اتمام تمرینات و اجرای نمایش مذکور، خوشی سربازی در آشپزخانه پادگان و‌ رفت و آمد آزاد به شهر، زد زیر دلم و داوطلب حضور در جبهه‌های شدم که به گردان ۱۱۹ تیپ الله‌اکبر مستقر در معرفی شدم (۱۳۶۱). اما بنده در اتفاق افتاد (۱۳۶۲) که مصادف شد با اتمام دوره سربازی و احتیاط و به تهران برگشتم. و در دوره نقاهت خود، وارد شرق تهران (مدرسه علمیه آیة‌الله جلالی خمینی) شدم و و بودنم تبدیل شد به و در همان دهه شدم شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران! و اما نخست‌وزیری؛ ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏