eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
540 ویدیو
767 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه شب چهارم محرم متعلق به فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام و حر است. محمد و عون دو فرزند حضرت زینب کبری و عبدالله بن جعفرطیار(ع) بودند. با مجموعه متن روضه شب چهارم محرم از مداحان اهل بیت با ما همراه باشید. عزاداران حسینی شب و روز چهارم دهه اول محرم را برای حر بن یزید ریاحی و دو طفل جوان، اما بلند پرواز حضرت زینب سلام الله علیها عزاداری می‌کنند. در این مقاله چند متن روضه شب چهارم محرم را برای شما عزیزان گردآوری کرده‌ایم. بنا به بعضی از اقوال،دوتا عون و دوتا محمد كربلا بوده،یه عون و محمد برادرهای عبدالله جعفر بودند،سنین اونها بالای بیست سال بوده،بنا بر بعضی از اقوال عون و محمد آقازاده های بی بی زینب سلام الله علیها،سنشون كم بوده،زیر پانزده سال،بعضی روایات داره خانوم،اینها رو تو خیمه لباس نو به تنشون كرد،چشماشون رو سرمه كشید،به موهاشون شانه زد،به بدن هاشون عطر كشید،فرمود:حالا برید پهلو دایی تون،به دست و پاش بیوفتید،اجازه ی میدون بگیرید، مادر یادتون باشه،اگه دایی قبول نكرد،یادتون نره،دایی رو به چادر مادرم قسم بدید، نقل اینه :خانوم زینب دستاشون رو گرفت: آوردشون جلوی خیمه آقا سید الشهداء فرمود: من تو نمیآم،شما برید از دایی تون اجازه بگیرید من اینجا وایستادم،خود زینب بیرون ایستاده،هی میگه خدایا،نكنه من سهمی نداشته باشم،بچه ها رفتند تو و برگشتند،بی بی زینب دید خرابند،چی شد مادر،سرشون رو انداختند پایین، گفتند:مادر دایی راضی نمیشه.راضی نمیشه!چطور؟دست بچه ها رو گرفت اومد تو خیمه ی ابی عبدالله،صدا زد،من و تو یه قرارایی با هم داشتیم،چه طور وقتی نوبت اكبر میشه،فوری میگی برو،وقتی نوبت قاسم میشه،ولو سخت راضی میشی،حالا كه نوبت من شده،نه تو كار میاری،باشه حسین،نمی دونید چقدر حسین گریه كرد. .................. یه زینبی میگیم،یه زینبی میشنویم،مشهوره،محال ممكن بود،زینب بخواد نمازی بخونه،نمازهای واجب و غیر واجب،حتماً قبل نماز باید میومد،یه چند دقیقه ای حسین رو تماشا میكرد،خوب كه سیر نگاه میكرد،حسین رو،بعد میرفت نماز میخوند،خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها،تازه خدا بهشون زینب رو داده،متوجه شدن ابی عبدالله از گهواره تا فاصله میگیره،زینب شروع میكنه گریه كردن،تا حسین بر میگرده،میخنده،تا حسین میره ضجه میزنه،ابی عبدالله كه كنار گهواره زینب راه میره،اگه میره چپ چشم زینب،دنبالش میره،حسین میاد به راست چشم زینب دنبالش میگرده، بی بی زهرا آمد،خدمت پیغمبر اكرم،عرضه داشت بابا یا رسول الله عشق این دختر به داداشش حیرت انگیزه،عشق این خواهر به برادرش،شگفت آوره،پیغمبر شروع كرد گریه كردن،فرمود:فاطمه جان این دخترت شریك حسینه،این دخترت كربلا میره،اون روزی كه حسین كربلا میره با این خواهر،نه من هستم،نه تو هستی،نه باباش علی هست،نه برادش حسن،همه رو میكشن،این دختر و دستاشو به ریسمان ،روی شترهای برهنه سوار،پیغمبر و فاطمه نشستند برا حسین گریه كردند،ای حسین………صل الله علیك یا مولای یا مظلوم یا اباعبدالله همه زنها از لای پرِ خیمه می دیدند .دیدند خانوم از جا بلند نشد .گفتند: خانوم جان! بچه هات رو آقا داره میاره ،یکیش بغل حسین، یکی بغل عباس …این دایی ها دارن برادر زاده ها رو میارن. نمی‌خوای بری ؟ برا بچه های ما تو میدون رفتی ،پاشو بچه های خودت رو دارن میارن ،فرمود : نه ..حاشا اگه من بلند ‌شم … حسینم منو ببینه خجالت می‌کشه. سه تا سر ؛ سَرِ ابی عبدالله و سر بچه های حضرت زینب همیشه سرشون جلو محمل حضرت زینبِ… سنگ میزدن حضرت زینب میرفت جلو دفاع می کرد .اینا امانت اند .دیگه زینب پسراش نبودن ، اگر هم بود سر سوزنی از کارش غافل نمیشد .زینبه …امام معصوم فرمود : ای عمه جان! بخدا،تو عالمه ای هستی که کسی تعلیمت نداده .فهمیده ای هستی که کسی بهت نفهمونده خودت می دونی …. نگاه کرد دید بچه داره با سَرِ بالای نیزه حرف میزنه … دید این بچه اگه حواسش پرت نشه کنار نیزه بچه میمیره …کنار سر به چوبه محمل زد ؛.چند بار زینب این کار رو کرد … خودشو میزد بچه ها به سر بابا نگاه نکنن . بعد یه همچین خواهری …بدن بچه هاشو که می آوردن از خیمه بیرون نیومد …تو کی هستی خانوم ؟ تو کی هستی خانوم جان ؟ ای جان عالم فدای تو زینب  ............
. حاج میگه: «امام صادق(ع) فرمود : هیچ چشمی اجازۀ گریه بر جد غریبم رو پیدا نمیکنه، مگر اینکه روح جدّم حسین(ع) میاد مقابلش مینشینه، تو چشماش نگاه میکنه می فرماید : حالا تو برا من گریه کن منم برا تو گریه می کنم!» #پ.ن: چنین روایتی از امام صادق وجود ندارد. سخنرانی : «امام صادق(ع) : کسی در عالَم میشه سلمان و به این مقام می رسه که نگاه عمو جانم عباس(ع)، او را سلمان می کنه!» #پ.ن: این روایت نیز جعلی است و کلام امام نیست. .... 8️⃣ میگه: «امام صادق(ع) فرمودند : هفت پرده مقابل چشم شیعیان ما آویخته است، که اگر این پرده ها بره کنار، گودالو بشنوی در جا می میری!» این هم شامل و است. .
. سلام الله علیها _ حاج ◼️◼️◼️◼️ ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2 تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم.... عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......* حسین ..... .
YEKNET.IR - roze - hafteghi 15 ordibehesht -haj hasan khalaj.mp3
10.18M
(عج) 🍃آقای من سلام ... 🍃غلام شما منم ... 🎙 آقای من سلام ، غلام شما منم دلداده ی شما و مرام شما منم  آقا چشمان ما کجا و جمال شما کجا دلخوش فقط به بردن نام شما منم یابن الحسن ... مجموعه تمام امامان من تویی شکر خدا فدای جمال شما منم ای یادگار تشنه لب کربلا ببا آتش بجان اشک مدام شما منم شیب الخضیب گفتی و افروختی دلم خاکستری ز سوز کلام شما منم ........ آقای من سلام ، غلام شما منم دلداده ی شما و مرام شما منم  هر چند شاملم شده لطف مدام تو  مشتاق یک جواب سلام شما منم ... ...... رسید و دید پیمبر تن رها شده را و عضو عضو ز پیکر جدا جدا شده را نشست و گفت :شکسته غمت عمو کمرم ز جای خیز و ببین قامت دوتا شده را عمو بگو چه کنم، عمه ام صفیه رسید .... ای عزیز دلم ای حسین شهیدم ای عزیز دلم به خدا که بریدم ای عزیز دلم ناله هاتو شنیدم ای عزیز دلم ، ای عزیز دلم تو حسین منی سخته با تن زخمی دست و پا بزنی تن زخمیتو به سر نیزه ها بزنی پیش نهر فرات آبو صدا بزنی سخته بگی تشنمه با نیزه جواب بدن حتی نخواستن به یه شیرخواره هم آب بدن فقط میخوان خواهرتو بیشتر عذاب بدن تو حسین منی تو همونی که مادر گفته بی کفنی وای من که عزیزم پاره پاره تنی ای امون من از این صبر حسنی 🕌حسینیه جلوه 🗓 15 اردیبهشت 1402
hasan-khalaj-dobare-morghe-roham(128).mp3
6.72M
حاج 🎤 دوباره مرغ روحم، هواي كربلا كرد دلِ شكسته ام را، اسير و مبتلا كرد ز سر گذشته اشكم، به لب رسيده جانم كه هرچه كرده با من، فراقِ كربلا كرد حسين حسين، حسين جان!... *به اُم البنين گفتن: خانوم! شما چهارتا بچه هات رو كربلا كشتن، چرا فقط ميگي: حسين حسين! چرا عباس رو صدا نمي زني؟ يه جعفري بگو، يه عوني بگو...گفت: اولاً من اين بچه هارو به دنيا آوُردم كه فدا حسين بشن، بعد هم اينكه من هر چه فكر مي كنم مي بينم بچه هاي من مادر كه دارن، اما حسينِ فاطمه مادر نداره....* دست از طلب ندارم، تا كامِ من برآيد يا تن رسد به جانان، يا جان ز تن برآيد بر تربتم قدم نِه، بعد از وفات و بنگر کز آتش فراقت، دود از کفن برآید حسين حسين، حسين جان!... ــــــــــــــــــ شود تمام هستی فدای آن دو دستی که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد نگشت آنی آن دست جدا ز دامن دوست اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد جز از برای داور دو تا نگشت اکبر چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد سزد همه جوانان حنا زخون ببندند که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد فدای آن جوانی که در نماز ایثار زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد فدای شیر خواری که وقت جان نثاری دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد فدای آن شهیدی که در کنار سنگر به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد برات کربلا را کسی گرفت (میثم) که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت
. متن تحلیل در روضه خوانی در این فایل (ع)، قرائت شده توسط حاج حسن خلج را، مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. 💠تشویق و ترغیب روایی گاهی با ذکر روایت می توان ارزش اشک را برای مستمع تبیین کرد و او را برای کسب این فضیلت ترغیب کرد. در این جلسه آقای خلج از این قول معروف استفاده کردند که: «وقتی تو میگی حسین( ع) حضرت زهرا(س) از عرش میگن جانم...» 💠پیام قدر شناسی از پدر و مادر یکی از اصول معنوی مداحی رساندن پیام است که احسان به والدین از تأکیدات مهم اهل بیت (ع) است. در این جلسه آقای خلج، برای شکرانه حال خوب مستمع به او توصیه می کند که دست پدر و مادر را ببوسد. البته این توصیه علاوه بر اینکه پیام در بردارد نوعی غیر کلیشه ای با توجه به عواطف شدید مذهبی ها به والدین، مستمع را تشویق و ترغیب به بکاء می کند. ذیل این پیام جمله فصیح «اسم حسین میاد دلت می جوشه» را حفظ کنید. خوب است ذاکرین عزیز دفتری داشته باشند و اینگونه جمله ها را برای حفظ کردن در آن یادداشت نمایند. 💠تشویق و ترغیب روایی با عبارات «لیاقت پیدا کردی روبرو امام حسین(ع) بنشینی» به روایت امام صادق(ع) اشاره می کند که آن حضرت فرمودند: کسی گریه نمی کنه تا اینکه امام حسین (ع) مقابل او می نشیند و در چشم او نگاه می کند...» در ادامه چند استحسان آقای خلج دارند مثل این جمله که: «امام دست به گردن دوستش می اندازه...» 💠استفاده از اقتضای جلسه در روضه خوانی گاهی در جلسه اقتضائاتی ایجاد می شود که از آن می توان برای روضه استفاده کرد، مثل گریه کودک، صدای ناله زنها و... در این جلسه آقای خلج حین اشاره به روایات، آب نوشیده بودند و از این موضوع استفاده کردند که «خاک به سر من صحبت از لبهای تشنه ابی عبدا... بود به من آب دادند منم خوردم» 💠اصل پیام حسینی بودن سینه چاک و پاک باخته امام حسین (ع) بودن به نوعی مفهوم ایثار و از خودگذشتگی و فرهنگ جهاد را می رساند، در این جلسه آقای خلج بعد از گفتن این پیام با احترام به مستمع گفتند که «شیعه امام صادق(ع) باید سینه چاک و پاک باخته امام حسین(ع) باشه که الحمدا... شماها هستین» 💠اصل احترام به مستمع ذاکرین عزیز بایستی از هر کلمه و عبارت و جمله ای که ممکن است، بی احترامی به مستمع محسوب شود پرهیز کنند و بر عکس از هر فرصتی برای شخصیت دادن و احترام به او بهره ببرند. در این جلسه آقای خلج برای مقدمه چینی روضه، روایتی را نقل کردند که یکی از یاران امام صادق (ع) مدتی به محضر امام نرسیدند و علت غیبتشان این بود که صاحب دختری شده بودند. نکته این بود که به این موضوع اشاره کردند که مدتی نبود و امام نسبت به او ابراز دلتنگی کردند و گفتند که «امام دلشون برای شما گریه کنا تنگ می شه» این جمله به صورت غیر مستقیم به مستمع شخصیت می دهد و این احترام برای مداح نزد مستمع ایجاد مقبولیت می کند که این مقبولیت مهمترین عامل تأثیرگذاری و تاثیر پذیری است. 💠هنر بدن در احترام امام صادق (ع) به نام مبارک فاطمه (س) آقای خلج برای رساندن احترام امام به نام مبارک مادرشان فاطمه(س) با هر بار ذکر نام مبارک حضرت، مقداری سرشان را خم و خم تر کردند و با این حرکت بدن محتوا را به تصویر کشیدند. 💠اشاره به محاسن اماکن جغرافیایی گاهی اشاره به محاسن استان، شهر، محله و... که در آن می خوانیم، نوعی احترام و شخصیت دادن به مستمع محسوب می شود و برای مداح ایجاد مقبولیت می کند. در این جلسه که در شهرستان پیشوا برگزار می شد، آقای خلج به محاسن این خطه و عظمت امامزاده ای که در این منطقه هست اشاره کردند و این اثرگذاری کلام ایشان را دوچندان کرد. 💠هنر بدن در مفهوم «کشیدن» در مصراع « کشیدند طناب و شما زمین خوردی» حالت دست به حالت کشیدن بند به خوبی مفهوم را مجسم کرد و در تکرار مصراع مورد نظر به چند شکل این هنر بدن انجام شد. 💠هنر بدن در «بی هوا زمین خوردن» آقای خلج برای تجسم این مفهوم، در حالتی بدون تعادل از حالت ایستاده خودشان را به حالت نشسته از پله دوم منبر روی محل نشستن سخنران انداختند. در مورد هنر بدن و نکات فنی مذکور بایستی دقت داشت که در خلوت تمرین صورت بگیرد و این فنون و مهارتها و هنرها در وجود ذاکر عزیز ملکه شود و در جلسه خودبخود از مداح صادر شود. 🎤 .👇👇
. ‍ استاد_حاج 🎤 تحلیل ✨ ✍ صوتی ـ ولادت امام هادی علیه السلام : استفاده از ـ برداشت پیام از کرامت 🥀🥀🥀 👇 ای دهمین اختر برج هدا از تو هدایت شده خلق خدا نام تو نام علی مرتضی کنیۀ زیبای تو ابن الرّضا بحر به موج کرمت چون حباب ذرّه ای از مهر رخت آفتاب جود تو چون لطف خدا متّصل خاک درت آبروی اهل دل وادی ایمن دل آرام تو شیر درنده به قفس رام تو چه می فهمیدن با کی طرفن، گفتن آقارو بندازیم وسط شیرها، شیرها آقارو پاره پاره می کنن، ما هم راحت میشیم، گناهم گردن حیوانات ، حضرت وارد شدن ، دیدن یکی یکی این شیرها آمدن ، پوزه به خاک گذاشتن به پاهای امام هادی نهادن، با زبان بی زبانی ، اظهار عجز و نیاز می کنن... «خدا معرفت اون شیر هارو ، امروز به منم عنایت کن ، اگه فردا امام زمانم و دیدم ، بفهمم این امام زمانه صورت رو پاش بذارم.» هرکدوم با زبان خودشون درد دل کردن و حضرت جواب داد ، یه وقت دیدن همه این شیرها کنار رفتن یه شیری جلو اومد، صورت به پاهای حضرت گذاشت، با یه حالت یه حرفایی زد کسی نمی فهمید ، حضرت به همون زبان جوابشو دادن ، متحیر موندن تماشاچیا وقتی امام هادی بیرون اومدن ریختن دور آقا این شیر آخری چی می گفت ، یه حال خاصی داشت ، حضرت یه تبسمی فرمودند ، فرمودند این شیر از بقیۀ شیرها پیر تر بود اومد جلو به من گفت : آقا یابن رسول الله من پیرم ضعیف شدم ، اینها جوانند، وقتی غذا برای ما می ریزند، اینها حمله می کنند غذاها رو میخورند ، چیزی به من نمیرسه. منم سفارشش و به بقیۀ شیرها کردم. ریختن دور قفس ببینن حقیقت داره یانه ، غذا ریختن برا شیرها ، یه وقت دیدن شیر پیر آمد ، تا جای که سیر بشه نوش جان کرد ، وقتی که این رفت بقیه اومدن سر سفره نشستند... 🌸🌸🌸 👇 💐استفاده از کرامات یکی از عناصر تاثیرگذار در مداحی، ذکر کرامات اهل بیت(ع) است. بسیاری از مخاطبین، نسبت به کرامات تأثیرپذیری خوبی دارند، و بواسطه آن نسبت به مظاهر دین، اقبال پیدا می کنند، به همین جهت بایستی با ظرافتی خاص از این عنصر در مداحی و تفسیر ابیاتی که به کرامتی اشاره دارند، استفاده کنیم. در ذکر کرامات بایستی دقت داشته باشیم که سطح مخاطب و استناد محکم، بسیار حائز اهمیت است. 💐برداشت پیام از کرامت نکته مهم در ذکر کرامت، برداشت پیام اخلاقی، اعتقادی، فرهنگی و.. است؛ در این جلسه برداشت آقای خلج، مربوط به امام شناسی و امام زمان(عج) است که با استفاده از عاطفه در بُعد اعتقادی مطرح می شود. 🌻🌻 .👇