حاج میثم مطیعی4_6041767333217698343.mp3
زمان:
حجم:
10.24M
#مداحی_و_تحلیل
روضه #اربعین
با نوای: #حاج_میثم_مطیعی🎤
شاعر: سید محمد رضا یعقوبی آل✍
موضوع: استفاده از جملات عربی ـ استفاده از اشعار معروف بین خواندن
میروم تا به خود آیم به منایی برسم
سعی دارم که در این حج به صفایی برسم
قلبم از جوشش لبیک لبالب شده است
تا به وادی اجابت به دعایی برسم
درحرم کاش که بی پرده مجابم سازند
دورشش گوشه به گوش شنوایی برسم
میروم بشنوم از دوست که فاخلع نعلیک
طی این راه به وادی طوایی برسم
شوق شش گوشه به آتش بکشد دلها را
سوختم تا که به مصباحهدایی برسم
«آه» من ترجمه ای از نفس المهموم است
همدم آه شدم تا به نوایی برسم
کاش در راه حرم لایق دیدارشوم
لن ترانی نشنیده به لقایی برسم
باید ازرهگذر چله به میقات رسید
اربعین کاش به طوری به حرائی برسم
هر قدم سوی حرم سیرالی الله من است
غیر از این راه بعید است به جایی برسم
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
👇
4_6039857975441490286.mp3
زمان:
حجم:
3.04M
.
#روضه_اربعین
با نوای: #سید_مهدی_میرداماد
موضوع: کاربرد #زمزمه ـ شخصیت مداح
زندگی بعد تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گل هاتُ آوردم
اما یكی موند تو خرابه
این نشونی كه رو چشامه
سوغاتی ِ كوفه و شامه
چادر ِ خاكی ِ رقیه
ببین داداش شال ِ عزامه
هر كاری كردم كه بمونه اما نشد اما نشد
نمیره زیر ِ تازیونه اما نشد اما نشد
همسفرم شه تا مدینه اما نشد اما نشد
خواستم سر ِ تو رُ نبینه اما نشد اما نشد
شده تنم پر از كبودی
هرجا كه بردنم تو بودی
سر ِ تو رُ بالای نیزه
چه سنگی زد زن ِ یهودی
غارت شده انگشتر ِ تو
غارت شده روسری ِ من
حتی زن ِ یزید دلش سوخت
برای بی معجری ِ من
خواستم كه تو قرآن نخونی اما نشد اما نشد
خواستم نشه لب ِ تو خونی اما نشد اما نشد
گفتم بهش بسه دیگه ، اما نشد، اما نشد
رقیه نشنوه چی میگه، اما نشد، اما نشد
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
#تحلیل_مداحی👇
.👇
4_6033117784479629697.mp3
زمان:
حجم:
3.97M
.
#روضه #اربعین
با نوای: #حاج_حسن_خلج
شاعر شعر اول: #حاج_علی_انسانی
شاعر شعر دوم: #مصطفی_متولی
#موضوع: لطائف و ظرائف در روضه
غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند
ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند
ستاره گان حرم را به ريسمان بستند
بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند
ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند
به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا کنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه کردهایم
چشمی ندیدهام که ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم
از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
#روضه_اربعین
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
👇
4_5787600110762328894.mp3
زمان:
حجم:
5.86M
روضه #شهادت_رسول_اکرم (ص)
با نوای: #حاج_حسن_خلج
🔴موضوع: مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال
چشم سربسته شد ولی ناگاه
چشم دل دید دلبر آمده است
بانوی بانوان خدیجه که بود
آزروی پیبمبرآمده است
آمده یار باوفای نبی
از بهشت برین به استقبال
بوی مرگ وفراق تا آمد
رفت زهرا کنار او ازحال
مانده مابین ماندن ورفتن
میکشیدش دوجذبه از دوطرف
یک طرف شوق دیدن همسر
یک طرف غربت امیرنجف
آن طرف خنده های وصل به حق
این طرف اشک دیده زهرا
آن طرف ارجعی الی ربک
این طرف ناله های وا ابتا
گرچه لب روی لب فشرده ولی
ناله اش تا به آسمانها رفت
التماسش هرآنچه زهرا کرد
اوبه همراه مرگ تنها رفت
نفس رفته ناگهان برگشت
چشم خوابیده باز شد بیدار
وسراسیمه گفت بازهرا
آه ازدرد فغان از آن دیوار
کفن از بهر پیغمبر بیاور
نهان از دیده دختر بیاور
اشاره کرد بر در گفت احمد
علی جان میخ در را دربیاور
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#نکات
توضیحات و تحلیل در فایل صوتی زیر ارائه گردیده است.
👇
.
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
با نوای: #حاج_مرتضی_طاهری
💠موضوع:
✅مقدمه روضه ـ روضه تحقیقی
دل به عشق تو اسیر است مرا یادی کن
عاشقی خسته و بشکسته ام امدادی کن
یار شیرین دهنان یاد ز فرهادی کن
خسته از ظلم دل خویش شدم دادی کن
کن نگاهی به دل من که پر از شور شود
مگذارش به نگاهی ز درت دور شود
ای درت باب خدا ای حرمت باغ بهشت
ای خدا جوی خدا روی خداوند سرشت
در دلم نام تو را دست خداوند نوشت
ای همه حسن نظر کن تو بر این بنده ی زشت
زشتی من ز نگاهت همه زیبا گردد
بر روی دل در الطاف خدا وا گردد
ای صفای همه عالم به صفای حرمت
انبیا دیده گشودند به لطف و کرمت
سر نهادند بر آن بارگه محترمت
نفس هر دو جهان بسته به یک لحظه دمت
در دو دست تو سر رشته ی تقدیر و قضاست
تو رضایی ز رضای تو خداوند رضاست
به ولای تو دلم در دو جهان شاد بود
زندگی بی تو چنان شاخه ی در باد بود
بی تو هر زمزمه ای بیهده فریاد بود
قبله گاه دل ما پنجره فولاد بود
حرم و صحن تو چون روضه ی رضوان من است
یاد تو مایه ی آرامش طوفان من است
همه ی اماما رئوفن اما به امام رضا میگن امام رئوف، همه ی ائمه کریمن ام به امام حسن میگن کریم اهل بیت چرا؟ برای اینکه امام حسن قاتلشم وقتی اومد کنار بسترش می لرزید فرمود: زود برو تا حسینم نیومده... چرا به امام رضا میگن امام رئوف برا اینکه حیووناهم وقتی مستأصل میشن پناه می برن به امام رضا، آهو رُ که همه ی عالم می دونن، اون شتر رُ قبل انقلاب اونایی که یادشونه از تو کشتارگاه مشهد فرار کرد اومد تو صحن امام رضا که روزنامه ها عکسشُ زدن جلوی پنجره فولاد می دیدن اشکش داره می چکه از چشم این حیوان، صاحبش گفت من اینُ به امام رضا بخشیدم.
از قول آیت الله مروارید نقل می کنن که آخر شبی می خواستم مشرف شم حرم، عجله هم داشتم اما دیدم دم صحن شلوغه اومدم جلو ببینم چه خبره دیدم یه سگی دستاشُ دراز کرده سرشُ آورده بالا به گنبد امام رضا داره نگاه می کنه و اشک داره از چشای این حیون می ریزه و عوعو می کنه؛ گفتم بایستم ببینم چه خبره، دقایقی بعد دیدم یه ماشین آخرین مدل اومد ایستاد و یه کسی از پشت فرمون خیلی متشخص پیاده شد در عقبُ باز کرد یه اسمی صدا کرد این حیون پاشد رفت صندلی عقب دراز کشید درُ بست نشست پشت فرمون؛ اومدم جلو گفتم جان امام رضا بگو ببینم چیه ماجرا. گفت این سگ از وقتی کوچک بود آوردیم تو خونمون خونه ی ما در یکی از محلات شمال شهر مشهده اطرافش بیابان زیاده احتیاج داشتیم خونمونم بزرگه بهش می رسیدیم به دردمون می خورد حالا پیر شده به جز دردسر چیزی نداره به اصرار همسرم از خونه بیرونش کرده بودم الان خوابیده بودم خواب دیدم امام رضارُ فرمود: پاشو بیا این حیوونُ ببر دیگه تا زنده است از خونت بیرونش نکن...
ای تو آرامش جانم به نگاهم بنواز
بر درت همچو گدای سر راهم بنواز
تو رئوفی و من آن عبد سیاهم بنواز
گر چه آلوده ی هر جرم و گناهم بنواز
تو نوازش کن و از بهر خدا ناز مکن
پرده از زشتی اعمال بدم باز مکن
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
.👇
👆
چقدر مصیبتای این دو پاره ی تن پیغمبر شبیه همه، هر دو صدای نالشون بلند شد «آه سوختم» هر دو از خدا طلب مرگ کردن، هر دو قبل از شهادت دستور گریه دادن امام رضا زن و بچشُ جمع کرد فرمود: بیاین برام مویه کنید گریه کنید خواهرش اومد جلو فرمود داداش مسافری، گریه بده فرمود مسافری که برگرده؛ هی دیدن اومد خودشُ انداخت رو قبر پیغمبر برگشت دم در دوباره رفت فهمیدن امام رضا برنمی گرده. مادرش فاطمه هم وقتی دید علی داره گریه می کنه اول اشکاشُ پاک کرد بعد فرمود گریه کن، برا من گریه کن، برا یتیمای من گریه کن، برا حسین من... هر دو پاره ی تن پیغمبر تو چند قدم چند بار رو زمین نشستن امام رضا از مجلس مأمون که بیرون اومد تا خونه ی حضرت راهی نبود بیش از پنجاه مرتبه هی رو زمین نشست گفت جیگرم، سیدا مادرش زهرا تو چند قدم برا زیارت بابا چند بار رو زمین نشست. هر دو پاره ی تن خیلی مصیبتاشون شبیه همه اما یه مصیبتشون خیلی با هم اختلاف پیدا کرد سادات بدن مادرتونُ هفت نفر نیمه ی شب اما درود خدا بر مردم ایران که از روز اول دلداده ی اهل بیت بودند، چه کردند؟! همه جارُ سیاه پوش کردن، عزادار شدن، لباس سیاه پوشیدن، با اینکه ممنوع بود زنا بیان مکروه هم هست زنای نوغان اومدن پیش شوهراشون گفتن اجازه بدید ما دنبال این جنازه بیایم، گفتن نمیشه اصرار کردن گفتن نه وقتی دیدن خیلی اصرار کردن اما فایده نداره گفتن مهریه هامونُ می بخشیم. چرا انقدر اصرار دارید؟ گفتن آخه این آقا غریبه زن و بچش مدینه هستن، اومدن من اینُ ندیدم اما معروفه انقدر گل رو بدن امام رضا ریختن گل پر شد روی بدن روز آخر ماه صفره من فدای اون بدنی که وقتی خواهر اومد عوض گلباران انقدر نیزه شکسته...
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
👇
.
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
⚫️ روضه #شهادت_امام_عسکری
با نوای: #حاج_مهدی_سماواتی🎤
#موضوع : چهارچوب مجلس روضه
ای آفتاب حسن تو را ماه مشتری
هر جا خدا خداست تو را نیز رهبری
فرزند چارمین علی و دومین حسن
ریحانه الجواد ملقب به عسکری
آیینه ی جمال خداوند ذوالمنن
مولا ابا محمد ابن الرضا حسن
قرآن خجسته دفتر مدح و ثنای تو
قلب مقربان خدا سامرای تو
با اینکه جسم پاک تو مدفون به سامراست
ملک وجود آمده دارالولای تو
تو بهر نور را صدف آخرین دری
دلها پر از ولای تو تو از خدا پری
من کیستم گدای سرای تو یا حسن
با لطف تو مدیحه سرای تو یا حسن
شویم لب از شراب طهورا هزار بار
تا وا کنم زبان به ثنای تو یا حسن
هر جا سخن به منقبتت آفریده ام
خود را کنار مرقد پاک تو دیده ام
تو در ده یمی و یم آخرین گوهر
اوصاف مهدیت به لب سیدالبشر
چشم انتظار آمدن مهدی تواند
پیغمبران، ائمه، خصوصا پیامبر
تیغ علی به پنجه ی توحید گسترش
از یازده امام سلام مکررش
من کیستم گدای گدای در شما
با کام خشک تشنه لب کوثر شما
از آن زمان که چشم گشودم همیشه بود
چشمم به سوی حسن خدا منظر شما
در حسنتان جمال خدارا شناختم
نام پدر نبرده شما را شناختم
قدر شما بلندتر از اوج انبیاست
قبر شما قلوب تمامی اولیاست
هر کس که دور شد ز شما از خداست دور
هر کس که شد مطیع شما عبد کبریاست
دردا که کرد باد مخالف خزانیت
مسموم کرد خصم به فصل جوانیت
با کشتن تو خصم، جهان را یتیم کرد
داغ تو ماند بر دل و جان را یتیم کرد
آنکس که ریخت زهر ستم را به کام تو
بالله قسم امام زمان را یتیم کرد
مهدی ز دیده اشک یتیمی به رخ فشاند
آه از جگر کشید و به جسمت نماز خواند
پیوسته ریخت لشکر اندوه بر سرت
مسموم شد ز زهر دل دردپرورت
تشیع شد جنازه ات اما به احترام
در کربلای سامره شد دفن پیکرت
هر دم دهم سلام مکرر به تربتت
باید گریست تا صف محشر به غربتت
لحظات آخر مهدی چهار پنج سالشُ صدا زد فرمود: «یا سید اهل بیتی اسقنی الماء فانی ذاهب الی ربی» مهدی جانم ای آقای اهل بیتم جرعه ای آب بهم بده لحظه ی آخره دیگه دارم میرم ظرف آب رُ داد دستم اما بدن میلرزه
کاسه ی آب به دستم بنگر میلرزد
رعشه افتاده پا تا به سرم مهدی جان
یابن الحسن با این یه جمله دلارُ ببرم کربلای معلی، آقای من اینجا پدر از شما لحظه ی آخر آب خواست ظرف آب رُ دادی به بابا، کجا بودی کربلا یه جرعه آب هم به لب خشکیده ی جد مظلومت حسین برسانی، رو زمین گرم کربلا افتاده بود لباش مثل دو چوب خشک از تشنگی به هم میخورد صدا می زد: «اسقونی شربة من الماء...» انشاءلله این روایت غلطه ده نفر آب آوردن همینکه رسیدن کنار گودی قتلگاه مقابل چشم عزیز فاطمه آبهارُ رو زمین خالی کردن، بیخودی نبود خودش هم روضه ی عطش خواند از حلقوم بریده صدا زد:«شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی» ـ هر وقت آب خوشگوار نوشیدید از من یاد کنید. بمیرم برا لب خشکیدت آقا ای کاش همتون کربلا بودید منُ نظاره می کردید چگونه تو بغلم علی اصغرمُ سیراب کردن...
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
#تحلیل_مداحی
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
تحلیل توسط #دکتر_محمد_فراهانی
#موضوع : #شهادت_امام_صادق علیه السلام
روضه خوانی سید مهدی میرداماد
#گریز با #حلقه_ارتباطی_شباهت
#متن_روضه 👇
#گریز
به قلب روشن یک مرد زخم ناسزا افتاد
شبیه چادر زهرا که بر آن رد پا افتاد
در و دیوار میشد روضه ی تصویری این مرد
زمان روضه خوانی اشک از چشم خدا افتاد
یقین دارم خودش میخواست این نوع غریبی را
به یاد مرتضی خم شد به یاد مرتضی افتاد
علی شد آنچنان که دست بسته کوچه را طی کرد
سپس محض هواداری زهرا بی هوا افتاد
حسن شد کوچه را میگشت با دقتبه خود می گفت
خدایا گوشوار مادرم زهرا کجا افتاد
به خود میگفت من مردم اگر افتاده ام اینجا
ولیکن فاطمه زن بود پیش چشمها افتاد
مدینه گرچه آتش بود و میسوزاند قلبش را
ولی در آخرِ این روضه یاد کربلا افتاد
بزن آتش بزن این خانه را من زینبی هستم
امان از شعله هایی که به جان خیمه ها افتاد
امان از اون وقتی که عمه های من دامنشون و چادراشون آتیش گرفت. خونه ی امام صادقُ آتش زدن. نوشتن بچه هاش از این حجره به اون حجره فرار میکردن. بالاخره رفتن تو حجره ای از خانه و دهلیز عقب خانه امان گرفتن و آتیش خاموش شد. اما کربلا زینب اومد پیش زین العابدین. آقا چه کنم؟ بچه ها دارن میسوزن. یکی تازیانه میزنه، یکی سیلی میزنه، یکی گوشواره میکشه. گفت عمه بگو همه فرار کنن. همه فرار کردن فقط یه نفر فرار نکرد .دیدن یه زنی هی جلوی خیمه راه میره. خانوم چرا نمیری؟ گفت امام من تو خیمه است...
#نکات
در فایل زیر، اگر به شعر دقت کنید به نحوی تحقیقی، شباهت روضه های امام صادق(ع) با روضه های معصومین علیهم السلام، ذکر شده است.
ابتدا به مصائب امیرالمؤمنین (ع) بعد روضه حضرت زهرا (س) و در نهایت روضه امام حسین(ع).
ذاکرین اهل بیت(ع) می توانند از این فایل به عنوان نمونه ای برای فهرست روضه ها و گریزهای امام صادق(ع) استفاده کنند.
در روضه بعد از شعر هم، یکی از شاخص ترین روضه های امام صادق(ع) اشاره می شود و سپس گریز به روضه آتش زدن خیمه های امام حسین(ع).
این فایل برای جلساتی که می خواهید مختصر بخوانید، قابل استفاده است.
🔰
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
👇
.
#تحلیل_مداحی
#استاد_حاج_مهدی_سماواتی
تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی ✍
تحلیل مداحی حاج مهدی سماواتی
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
#موضوع : ادب گفتار #تصویر_سازی
#متن_روضه 👇
خون شد از غم دل خدا جویم درد بسیار و نیست دارویم
می فشانم سرشک و می گویم یا جوادالائمه ادرکنی
ای که روح عبادتی ما را عذر خواه قیامتی ما را
حق زهرا عنایتی ما را یا جوادالائمه ادرکنی
تشنه ام تشنه بر من آب بده گنهم را ببخش ثواب بده
به گدای درت جواب بده یا جوادالائمه ادرکنی
عزت عالمین می خواهم سفر کاظمین می خواهم
طوف قبر حسین می خواهم یا جوادالائمه ادرکنی
یه جمله روضه بخونم دلا رُ ببرم کربلای معلی؛ میان حجره افتاده زهر به نازنین بدنش اصابت کرده، از این پهلو به آن پهلو می غلته ناله اش بلندِه بمیرم، همسرش دستور داد کنیزانش اومدند گفت پشت درب حجره ابن الرضا بنشینید کف بزنید هلهله کنید، نمی خوام صدای ناله ابن الرضا رُ بشنوم...
برون حجره همه پای کوب و دست افشان
درون حجره یکی بود و دست و پا میزد
کربلائیا حسینیا کجا رفت دلهاتون بمیرم، تا دیدند بین سر و بدن ابی عبدالله جدایی افتاد، هلهله کردند پایکوبی کردند هلهله کنان رفتند به طرف خیمه ها، .... هم غارت کردند هم آتش زدند، زن و بچه ابی عبدا... تو بیابونا از این طرف به اون طرف می دویدند، ناله میزدند وا محمداه واعلیاه واحسیناه...
#نکات
#ادب_گفتار
یکی از نکات بسیار مهم در ذاکری اهل بیت (ع) رعایت ادب و آداب گفتاری در روضه خوانی و به کاربردن عبارات غیر شعری است. با اینکه قاعده این است که در اجزای اصلی روضه می توان جملات احترامی مثل (علیه السلام – سلام الله علیها و ... ) را حذف کرد، اما تا جائیکه ممکن است باید این ادب و وقار کلام حفظ شود.
در این موضوع شاید بتوان گفت بهترین الگو اساتیدی چون حاج ماشاء الله عابدی و حاج مهدی سماواتی هستند. به عنوان نمونه می توانید به ادب گفتار آقای سماواتی در این فایل دقت کنید.
📺تصویر سازی کلامی
پرداختن به جزئیات واقعه در نقل روضه در اثر گذاری کلام نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. در مجلس مورد بحث ما این نکته در شرح روضه امام جواد (ع) کاملاً مشهود است و حالت امام جواد (ع) در حجره بعد از مسموم شدن، با اشاره کامل به جزئیات تشریح می شود. این نکته است که روضه را برای مخاطب مجسم می کند.
کاربرد #دستگاه_ماهور
این مجلس در نغمه دستگاه ماهور پیاده شده است. شاید بتوان گفت بهترین الگو از نحوه استفاده #دستگاه_ماهور در مناجات و روضه، مداحیهای آقای سماواتی باشد که از گوشه های این دستگاه که مناسب مداحی هستند بخوبی استفاده می کنند.
مداحانی که دارای طبع دموی و متعادل هستند با این دستگاه انس بیشتری می گیرند و بر مستمعین با این طبع نیز این دستگاه موثرتر است.
طی تحقیقی که انجام شده این دستگاه در آخِرِ بهار، اول پائیز و میانه زمستان موثرتر است و در طی شبانه روز، سحر و نیمروز بیشتر اثر می گذارد
🔸🔸
#روضه_امام_جواد
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.
.
تحلیل مداحی
#روضه_امام_عسکری علیه السلام
#شهادت_امام_عسکری
با نوای: #حاج_مهدی_سماواتی
#موضوع : چهارچوب مجلس روضه
ای آفتاب حسن تو را ماه مشتری
هر جا خدا خداست تو را نیز رهبری
فرزند چارمین علی و دومین حسن
ریحانه الجواد ملقب به عسکری
آیینه ی جمال خداوند ذوالمنن
مولا ابا محمد ابن الرضا حسن
قرآن خجسته دفتر مدح و ثنای تو
قلب مقربان خدا سامرای تو
با اینکه جسم پاک تو مدفون به سامراست
ملک وجود آمده دارالولای تو
تو بهر نور را صدف آخرین دری
دلها پر از ولای تو تو از خدا پری
من کیستم گدای سرای تو یا حسن
با لطف تو مدیحه سرای تو یا حسن
شویم لب از شراب طهورا هزار بار
تا وا کنم زبان به ثنای تو یا حسن
هر جا سخن به منقبتت آفریده ام
خود را کنار مرقد پاک تو دیده ام
تو در ده یمی و یم آخرین گوهر
اوصاف مهدیت به لب سیدالبشر
چشم انتظار آمدن مهدی تواند
پیغمبران، ائمه، خصوصا پیامبر
تیغ علی به پنجه ی توحید گسترش
از یازده امام سلام مکررش
من کیستم گدای گدای در شما
با کام خشک تشنه لب کوثر شما
از آن زمان که چشم گشودم همیشه بود
چشمم به سوی حسن خدا منظر شما
در حسنتان جمال خدارا شناختم
نام پدر نبرده شما را شناختم
قدر شما بلندتر از اوج انبیاست
قبر شما قلوب تمامی اولیاست
هر کس که دور شد ز شما از خداست دور
هر کس که شد مطیع شما عبد کبریاست
دردا که کرد باد مخالف خزانیت
مسموم کرد خصم به فصل جوانیت
با کشتن تو خصم، جهان را یتیم کرد
داغ تو ماند بر دل و جان را یتیم کرد
آنکس که ریخت زهر ستم را به کام تو
بالله قسم امام زمان را یتیم کرد
مهدی ز دیده اشک یتیمی به رخ فشاند
آه از جگر کشید و به جسمت نماز خواند
پیوسته ریخت لشکر اندوه بر سرت
مسموم شد ز زهر دل دردپرورت
تشیع شد جنازه ات اما به احترام
در کربلای سامره شد دفن پیکرت
هر دم دهم سلام مکرر به تربتت
باید گریست تا صف محشر به غربتت
لحظات آخر مهدی چهار پنج سالشُ صدا زد فرمود: «یا سید اهل بیتی اسقنی الماء فانی ذاهب الی ربی» مهدی جانم ای آقای اهل بیتم جرعه ای آب بهم بده لحظه ی آخره دیگه دارم میرم ظرف آب رُ داد دستم اما بدن میلرزه
کاسه ی آب به دستم بنگر میلرزد
رعشه افتاده پا تا به سرم مهدی جان
یابن الحسن با این یه جمله دلارُ ببرم کربلای معلی، آقای من اینجا پدر از شما لحظه ی آخر آب خواست ظرف آب رُ دادی به بابا، کجا بودی کربلا یه جرعه آب هم به لب خشکیده ی جد مظلومت حسین برسانی، رو زمین گرم کربلا افتاده بود لباش مثل دو چوب خشک از تشنگی به هم میخورد صدا می زد: «اسقونی شربة من الماء...» انشاءلله این روایت غلطه ده نفر آب آوردن همینکه رسیدن کنار گودی قتلگاه مقابل چشم عزیز فاطمه آبهارُ رو زمین خالی کردن، بیخودی نبود خودش هم روضه ی عطش خواند از حلقوم بریده صدا زد:«شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی» ـ هر وقت آب خوشگوار نوشیدید از من یاد کنید. بمیرم برا لب خشکیدت آقا ای کاش همتون کربلا بودید منُ نظاره می کردید چگونه تو بغلم علی اصغرمُ سیراب کردن...
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
#نکات
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.👇
👇
.
#تحلیل_مداحی تصویری
#مکمل_خوانی
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#استاد_حاج_علی_انسانی
#استاد_حاج_فیروز_زیرک_کار
🎞تصویری ـ #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی 👇
#موضوع : نکته سنجی ـ حال مداح ـ تشویق و ترغیب
#متن_مکمل_خوانی 👇
🔻مرحوم استاد فیروز زیرک کار
می سوخت در و فاطمه پشت در بود
دل از در آتش زده سوزانتر بود
هر چه شد بین در و دیوار شد
🔻استاد #انسانی
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کارم از گریه گذشته است به آن می خندم
شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون بفرحنا، نان از دست رفت مجلس و بی بی اداره می کنه
خنده بر لب بینی و از گریة دل غافلی
خانة ما از درون ابر است و بیرون آفتاب
از اون روزی که اون نانجیب تو کوچه (به مادر سادات جسارت کرد برای شیعه شادی نموند)، موندم چی کار کنم، دنبال شما بیام یا مجلس و ادامه بدیم، نمی دونم چه کنیم؟
🔻استاد #سازگار:
آقای انسانی بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه...
استاد #انسانی :
هر چه نیرو داشتم بردم به کار
تا نبیند غنچه ام آسیب خار
نام خود را خصم، داغ ننگ زد
دید با خود شیشه دارم سنگ زد
#نکات 👌
1⃣نکته سنجی :
📌 این جلسه به صورت مکمل خوانی اداره شد و در آن ابتدا حاج فیروز زیرک کار یک بیت و یک مصراع خواند و سپس آقای انسانی ادامه دادند و بین صحبتها، گفتند که «موندم چکار کنم» اینجا استاد سازگار بسیار ظریف با یک نکته سنجی مسیر جلسه را تعیین نمودند که: «بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه».
ذاکرین عزیز با به خاطر سپردن این نکات ظریف، بعد از مدتی خودتان هم می توانید چنین جملاتی را انشاء کنید.
2⃣اهمیت حال مداح بر اثر گذاری بر مستمع:
📌 بارها گفته ایم، حال مداح باید شهادت بدهد از محتوایی که می خواند. در این جلسه حال حاج فیروز زیرک کار بهترین نمونه برای این اصل است و توصیف آقای انسانی در همین جلسه راجع به حال ایشان شنیدنی است که فرمودند:
«جناب آقای فیروز، چقدر حس داشت، برای یه سریال، کارگردان می گرده برای یک نقش، می گه این هنرمند، نه نه نه، این آره، چرا؟ حسش زیاده، این حس چه نقشی ایفا می کنه، حس یعنی این، پیرمرد حدود 70 سال، آنچنان به شعر جان می ده، آنچنان با احساس ارائه می ده که یک چشم بی اشک نیست، اگر خودش ملاحظه نمی کرد، اگر مجلس رو در نظر نمی گرفت، بدون اغراق امروز از این مجلس، نعش بیرون می رفت. چرا بعضی از ماها اینقدر بی تفاوت می خونیم، چرا توقع داریم دیگران بسوزن خودمون بی تفاوتیم»
3⃣تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای:
📌 بهترین نمونه های استادانه ترغیب مستمع به اشک و ناله در این جلسه، از استاد انسانی دیده شده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم: «جوابگو شمایی (خطاب به استاد سازگار که تاکید کردند روضه خوانده شود) ـ شما دارید منم دنبال خودتون می برید ـ آقای اکبرزاده به من گفته اینطور نخونید ـ در عین حال که تو شعر پرده برداری نشده اما همه چیز گفته شده)
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی رایگان
👇
.
#تحلیل_مداحی
#میلاد_امام_هادی
استاد #حاج_حسن_خلج
تحلیل ✨ #دکتر_محمد_فراهانی ✍
صوتی ـ ولادت امام هادی علیه السلام
#موضوع : استفاده از #کرامات ـ برداشت پیام از کرامت
🌺🌺
#متن 👇
ای دهمین اختر برج هدا
از تو هدایت شده خلق خدا
نام تو نام علی مرتضی
کنیۀ زیبای تو ابن الرّضا
بحر به موج کرمت چون حباب
ذرّه ای از مهر رخت آفتاب
جود تو چون لطف خدا متّصل
خاک درت آبروی اهل دل
وادی ایمن دل آرام تو
شیر درنده به قفس رام تو
چه می فهمیدن با کی طرفن، گفتن آقارو بندازیم وسط شیرها، شیرها آقارو پاره پاره می کنن، ما هم راحت میشیم، گناهم گردن حیوانات ، حضرت وارد شدن ، دیدن یکی یکی این شیرها آمدن ، پوزه به خاک گذاشتن به پاهای امام هادی نهادن، با زبان بی زبانی ، اظهار عجز و نیاز می کنن...
«خدا معرفت اون شیر هارو ، امروز به منم عنایت کن ، اگه فردا امام زمانم و دیدم ، بفهمم این امام زمانه صورت رو پاش بذارم.»
هرکدوم با زبان خودشون درد دل کردن و حضرت جواب داد ، یه وقت دیدن همه این شیرها کنار رفتن یه شیری جلو اومد، صورت به پاهای حضرت گذاشت، با یه حالت یه حرفایی زد کسی نمی فهمید ، حضرت به همون زبان جوابشو دادن ، متحیر موندن تماشاچیا وقتی امام هادی بیرون اومدن ریختن دور آقا این شیر آخری چی می گفت ، یه حال خاصی داشت ، حضرت یه تبسمی فرمودند ، فرمودند این شیر از بقیۀ شیرها پیر تر بود اومد جلو به من گفت : آقا یابن رسول الله من پیرم ضعیف شدم ، اینها جوانند، وقتی غذا برای ما می ریزند، اینها حمله می کنند غذاها رو میخورند ، چیزی به من نمیرسه.
منم سفارشش و به بقیۀ شیرها کردم.
ریختن دور قفس ببینن حقیقت داره یانه ، غذا ریختن برا شیرها ، یه وقت دیدن شیر پیر آمد ، تا جای که سیر بشه نوش جان کرد ، وقتی که این رفت بقیه اومدن سر سفره نشستند...
🌸🌸🌸🌸
#نکات 👇
💐استفاده از کرامات
یکی از عناصر تاثیرگذار در مداحی، ذکر کرامات اهل بیت(ع) است. بسیاری از مخاطبین، نسبت به کرامات تأثیرپذیری خوبی دارند، و بواسطه آن نسبت به مظاهر دین، اقبال پیدا می کنند، به همین جهت بایستی با ظرافتی خاص از این عنصر در مداحی و تفسیر ابیاتی که به کرامتی اشاره دارند، استفاده کنیم.
در ذکر کرامات بایستی دقت داشته باشیم که سطح مخاطب و استناد محکم، بسیار حائز اهمیت است.
💐برداشت پیام از کرامت
نکته مهم در ذکر کرامت، برداشت پیام اخلاقی، اعتقادی، فرهنگی و.. است؛ در این جلسه برداشت آقای خلج، مربوط به امام شناسی و امام زمان(عج) است که با استفاده از عاطفه در بُعد اعتقادی مطرح می شود.
🌼🌼🌼
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
.👇