eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
608 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. انس بن مالک می گوید : از دفن رسول خدا (ص) فارغ شدیم . فاطمه زهرا (س) آمد فرمود : ای انس !چگونه دلتان آمد که خاک بر روی رسول خدا (ص) بریزید ؟گریست و فریاد زد پدر جانم !پروردگارت را اجابت کردی که تو را بخواند .... عرض میکنم : اینجا حال فاطمه پس از دفن پدر اینچنین است . میفرماید : چگونه دلتان آمد روی رسول خدا خاک بریزید ؟ من نمی دانم حضرت علی امیرالمؤمنین چطور دلش اومد زهراشو بخاک بسپاره.... شایدم علی هم دلش نمی اومد و لذا دو دست شبیه دستای پیغمبر در قبر نمایان شد، یعنی علی امانتیِ من رو بهم برگردون . دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو جز خون جگر در دیدهء زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای سیلی بر رخ نورانی ات پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد از على مظلوم تر مردى در آن دنیا نبود دخترم روزی که بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسم بگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند؟ شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت ز من بوسهء گل میخ در اجر ذوی القربا نبود جان بابا خانه ما پر شد از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود .................... .
. مداحان باید شعر و مقتل صحیح بخوانند کسی که می خواهد کند باید سواد داشته باشد، حرف صحیح بزند، مقتل صحیح بگوید و شعر صحیح بخواند، باید بداند این شعری که می خواند با روایات معتبر وفق دارد یا نه.  فردی را دیدم که می گفت "ای پیامبر، روی تو هم مثل خوی تو آتشین است" و مدعی بود که این شعر را مرحوم فیض گفته است، اما ما می دانیم که خوی پیغمبر سرشار از رحمت و خوش خلقی بوده است، به آن فرد گفتم که این شعر به پیغمبر نمی خورد و هرکس این شعر را گفته باشد اشتباه گفته است اگر هم مرحوم فیض این شعر را گفته باشد لابد خودش هم معنا کرده، به هر حال ما باید شعری را بخوانیم که معنی آن را بدانیم، یعنی از نظر ادبی و عقیدتی آن شعر را بشناسیم. متاسفانه الان در انجمن های ادبی که می رویم ایرادهای ادبی زیاد گرفته می شود اما ایرادهای عقیدتی گرفته نمی شود، از اینجاست که میتوان دریافت "بی سوادی" برای یک آفت به حساب می آید.. 👈 برگرفته از بیانات
. تحلیل📝 شعر از: : اصل پیام ـ گریز غیر کلیشه ای 🏴🏴🏴🏴 👇 اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم محاسنم به کف دست و اشک در چشمم به همره تو دویدم خدا خدا کردم هزار مرتبه جانم ز تن جدا گردید  دمی که تشنه لب از خود تو را جدا کردم گلوی تشنه فرستادمت به قربانگاه  چه خوب حق تو را ای پسر ادا کردم یه جوری علیشُ تربیت کرد وقتی بین راه دید بابا میگه «انا لله و انا الیه راجعون»یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» بابا ما از مرگ نمی ترسیم به ما بگو بر حقیم حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم. لذا اول شهید بنی هاشم علی اکبره، اصحاب نذاشتن، اونا پیش مرگ بنی هاشم بودن قول داده بودن شب عاشورا به هم که تا ما هستیم از بنی هاشم کسی نره تو میدون، و الا نفر اول عاشورا علی اکبر بود خودش به تنهایی ورقُ عوض می کرد. شیخ جعفر شوشتری میگه دو نفر بودن می تونستن ورق کربلا رُ عوض کنن ابی عبدالله اجازه نداد یکیش علی اکبر بود می خواست بره زره پیغمبرُ تنش کرد با بار سنگین نبوت گفت میری برو برا بچه های تشنه م فقط آب بیار علی اکبرم... به اباالفضل اقتدا کرد اذان صبح، اذان گفتنت دلم را برد صلاه ظهر تو را هدیه بر خدا کردم زبان تو که مکیدم همه وجودم سوخت چو شمع سوختم و گریه بی صدا کردم گفت بابا تشنمه، صدا زد «هات لسانک» همچین که زبان تو دهان علی گذاشت علی عقب رفت بابا تو که لبات از من خشک تره، قربون لبای پارت برم بابا ، علی اکبر لبای خشک باباتُ دیدی طاقت نیاوردی امام خواهرت تو خرابه لبای پاره رُ دید، دید دندونای بابا شکسته خوب شد ندیدی لبای باباتُ چوب می زنن... تو آب خواستی و من ز خجلت آب شدم به اشک دیده خود حاجتت روا کردم 🔰 .👇
. ‍ تصویری 🎞تصویری ـ سلام الله علیها تحلیل 👇 : نکته سنجی ـ حال مداح ـ تشویق و ترغیب 👇 🔻مرحوم استاد فیروز زیرک کار می سوخت در و فاطمه پشت در بود دل از در آتش زده سوزانتر بود هر چه شد بین در و دیوار شد 🔻استاد خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است به آن می خندم شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون بفرحنا، نان از دست رفت مجلس و بی بی اداره می کنه خنده بر لب بینی و از گریة دل غافلی خانة ما از درون ابر است و بیرون آفتاب از اون روزی که اون نانجیب تو کوچه (به مادر سادات جسارت کرد برای شیعه شادی نموند)، موندم چی کار کنم، دنبال شما بیام یا مجلس و ادامه بدیم، نمی دونم چه کنیم؟ 🔻استاد : آقای انسانی بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه... استاد : هر چه نیرو داشتم بردم به کار تا نبیند غنچه ام آسیب خار نام خود را خصم، داغ ننگ زد دید با خود شیشه دارم سنگ زد 👌 1⃣نکته سنجی : 📌 این جلسه به صورت مکمل خوانی اداره شد و در آن ابتدا حاج فیروز زیرک کار یک بیت و یک مصراع خواند و سپس آقای انسانی ادامه دادند و بین صحبتها، گفتند که «موندم چکار کنم» اینجا استاد سازگار بسیار ظریف با یک نکته سنجی مسیر جلسه را تعیین نمودند که: «بچه های فاطمه هم نمی دونستند، دنبال علی برن یا دنبال فاطمه». ذاکرین عزیز با به خاطر سپردن این نکات ظریف، بعد از مدتی خودتان هم می توانید چنین جملاتی را انشاء کنید. 2⃣اهمیت حال مداح بر اثر گذاری بر مستمع: 📌 بارها گفته ایم، حال مداح باید شهادت بدهد از محتوایی که می خواند. در این جلسه حال حاج فیروز زیرک کار بهترین نمونه برای این اصل است و توصیف آقای انسانی در همین جلسه راجع به حال ایشان شنیدنی است که فرمودند: «جناب آقای فیروز، چقدر حس داشت، برای یه سریال، کارگردان می گرده برای یک نقش، می گه این هنرمند، نه نه نه، این آره، چرا؟ حسش زیاده، این حس چه نقشی ایفا می کنه، حس یعنی این، پیرمرد حدود 70 سال، آنچنان به شعر جان می ده، آنچنان با احساس ارائه می ده که یک چشم بی اشک نیست، اگر خودش ملاحظه نمی کرد، اگر مجلس رو در نظر نمی گرفت، بدون اغراق امروز از این مجلس، نعش بیرون می رفت. چرا بعضی از ماها اینقدر بی تفاوت می خونیم، چرا توقع داریم دیگران بسوزن خودمون بی تفاوتیم» 3⃣تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای: 📌 بهترین نمونه های استادانه ترغیب مستمع به اشک و ناله در این جلسه، از استاد انسانی دیده شده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم: «جوابگو شمایی (خطاب به استاد سازگار که تاکید کردند روضه خوانده شود) ـ شما دارید منم دنبال خودتون می برید ـ آقای اکبرزاده به من گفته اینطور نخونید ـ در عین حال که تو شعر پرده برداری نشده اما همه چیز گفته شده) رایگان 👇