eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔻 صلوات‌الله علیه 🔻 🥀 مرحوم واعظ قزوینی از مقتل شیخ حرّ عاملی نقل می‌کند که: 🥀 حضرت هنوز چند قدم به کشته علی‌اکبر علیه‌السلام مانده بود، که خود را از مرکب به زیر انداخت، زانو به زانو خود را به جوانش رسانید. اوّل نگاهی به آن بدن قطعه قطعه کرد، دید سنگدلان جای سالمی در بدن آن جوان نگذاشته‌اند، و از ضربت تیر و شمشیر و نیزه و خنجر جسم جوانش را مشبّک کرده‌اند. سپس فریاد برآورد: «صاحَ الإمامُ سَبْعَ مَرّاتٍ». هفت مرتبه فریاد کشید: «آهْ وا وَلَداهُ، آهْ وا عَلِیّاً، وا ثَمَرَةَ فُؤاداهُ، وَلَدی قَتَلُوکَ» یا کَوْکَباً ما کانَ اَقْصَرَ عُمْرَهُ وَ کَذا تَکُونُ کَواکِبُ الأسْحارِ 🥀 ای ستاره من، چه زود عمرت به پایان رسید، ستارگان سحری این گونه هستند. علی با پدر حرف بزن … 🥀 «فَجَعَلَ یَمْسَحُ الدَّمَ عَلی ثَنایاهُ الشَّریفَةِ» با دست مبارک، خون را از دهان و دندانهای عزیزش پاک می‌کرد، و شروع کرد دهانش را بوسیدن… 🥀 «فَاذا نَطَقْتُ فَاَنْتَ مَنْطِقی، وَ اِذا سَکَتْتُ فَاَنْتَ فِی مِضْمارِی، وَلَدی وَلَدی وَلَدی وَلَدی، فَوَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّهِ، وَ قالَ: اَمَّا اَنْتَ فَقَدْ اِسْتَرَحْتَ مِنْ هَمِّ الدُّنْیا وَ غَمِّها، وَ صِرْتَ اِلی رَوْحٍ وَ راحَةٍ، وَ بَقِیَ اَبُوکَ فَریداً وَحیداً، وَ ما اَسْرَعَ لَحُوقِی بِکَ» 🥀 چون سخن بگویم تو ورد زبان منی، و چون سکوت کنم تو نقش دل منی، فرزندم، فرزندم، فرزندم، فرزندم، پس صورت بر صورت او گذاشت و فرمود: 🥀 تو از هم و غم دنیا راحت شدی و به سوی رحمت خدا و بهشت رفتی، ولی پدرت یکه و تنها ماند، و چه زود است ملحق شدن من به تو... 📕 بازنویسی از: لهوف سید بن طاووس قدس‌الله روحه‌الشریف، و ریاض‌القدس صدرالدین واعظ قزوینی رضوان‌الله تعالی علیه .
. (علیه السلام) 1⃣سلام : «السلامُ علی الممنوعِ من ماءِالفرات ـ السلام علی سَیِّدِ السّادات ـ السلام علی قائدِ القادات.» ۱ 2⃣گرفتن اذن میدان: اومد اجازه بگیره ، امام اجازه داد و فرمود برو با اهل خیمه وداع کن . صدا زد: «السلام علیک یا أخاه و علیکن یا اهلَ بَیتاه هذا آخِرُالسلام و آخِرُ الکلام و اللقاءُ فی الجنه.» ۲ اهل حرم دورش و گرفتند ، دختر خردسال امام حسین جلو اومد صدا زد: «یا علی إرحم غُربَتَ أبینا»۳ «إرحم غُربَتَنا لا طاقةَ لنا علی فِراقک» ۴ 3⃣رفتن به میدان: امام یه نگاه مأیوسانه ای به علی اکبر کرد ، اشکش جاری شد ، محاسنش رو به آسمان بلند کرد صدا زد: «اَللّهُمَّ کُن اَنتَ الشَّهیدُ عَلَیهِم، فَقَد بَرَزَ اِلَیهِم غُلامٌ اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِکَ وَ کُنا اِذا اَشتَقنا اِلی نَبِیِّک نَظَرنا اِلَیه.»۵ 4⃣نبرد علی اکبر: وارد میدان شد رجز خوند ، 120 نفر از دشمن رو به درک واصل کرد، تشنگی بر آنحضرت چیره شد، نزد پدر برگشت و عرض کرد: «یا اَبَه! اَلعَطَشُ قد قَتَلَنِی وَ ثِقلُ الحَدِیدِ قد اَجهَدَنِی و هل الی شربةٍ من الماء سبیلٌ»۶ امام فرمود: «یا بنیّ یعَزُّ علی محمدٍ و علی علیِّ بن ابیطالب و عَلَیَّ أن تدعوهم فلا یُجیبوک و تثتغیثَ فلا یُغیثوک یا بُنَیَّ هات لسانک»۷ 5⃣شهادت علی اکبر: علی به میدان برگشت یه وقت با تیری گلوش و هدف گرفتند گلو پاره شد، خون تموم بدن و گرفت، مُرَّةِ بنِ مُنقَذِ عبدی گفت: گناه عرب بر گردن من باشد اگه داغ این جوون و به دل پدرش نذارم ، با نیزه کمین کرد ، یه مرتبه مُرَّه چنان با نیزه بر او زد که آن بزرگوار به زمین افتاد، لشگر دور علی روگرفتند، «فَقَطَّعُوهُ بِسُیُوفِهِم اِرباً اِرباً.» روحش به گلوگاه نزدیک شد صدا زد: «یا اَبَتاهُ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ هذا جَدِّی رَسُولُ اللهِ یَقرَئُکَ السَّلامُ و یَقُولُ عجِّلِ القُدُومَ اِلَینا. قَد سَقانیِ بِکَأسِهِ الاَوفی شَربَةً لا ظَمَأَ بَعدَها اَبَداً.»۸ یه وقت دیدن یه صدایی از گلوی اکبر بلند شد و جان سپرد. ۹ 6⃣امام بر بالین علی: واعظ قزوینی می گه امام چند قدم به جنازه علی اکبر مونده بود از مرکب به زمین افتاد، با زانو خودش و رسوند کنار بدن علی اکبر ، تا بدن قطعه قطعه رو دید ، «صاح الامام سبعَ مرّات» «آه وا ولدا ، آه واعلیا ، وا ثمرةَ فؤاداه ، ولدی قتلوک» « فجعل یمسعُ الدَّمَ علی ثنایاهِ الشَّریفَه» « فوضع خده علی خده و قال: یا بُنَیَّ لَقَد اِسترحتَ مِن هَمِِّ الدُّنیا و غَمِّها و بَقِیَ اَبُوکَ فَریداً وَحِیداً.»۱۰ «قَتَلَ اللهُ قَوماً قَتَلوکَ» «عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفا» در این حال زینب(س) از خیمه بیرون دوید، فریاد میزد: وای برادرم، وای فرزند برادرم ، امام سر خواهر را بلند کرد و او را به خیمه باز گردانید.۱۱ امام صورت اشک آلود خود را روی چهرة خون آلود علی اکبرش گذاشت، و بقدری بلند گریه کرد که تا آن روز کسی اینگونه صدای گریه بلند را از او نشنیده بود. ۱۲ 7⃣بردن بدن علی به خیمه: سپس امام، پیکر خون آلود اکبرش را در آغوش گرفت و فرمود: «تَعالَو اِحمَلُوا اَخاکُم.» اینجا سکینه جلو اومد صدا زد: «پدرم! برادرم چه شد؟» امام فرمود: دشمنان او را کشتند. «فَنادَت وا اَخاه! وا مُهجَةََ قَلباهُ! ...» امام فرمود: «دخترم ، صبر کن»گفت: «یا اَبَتاهُ! کَیفَ تَصبِرُ مَن قُتِلَ اَخُوها وَ شُرِدَ(تنها مانده) اَبُوها.» ۱۳ 8⃣فضیلت گریه: زید شحام می گه : خدمت امام صادق بودیم که جعفر بن عفّان وارد شد ، آقا صداش زد کنار خودش نشوند ، فرمود : شنیدم برای جدم حسین شعر می گی؟ عرض کرد بله آقا جان. جعفر شروع کرد به مرثیه خوندن ، به قدری امام گریه کرد که اشک بر محاسن و صورت مبارک جاری شد همه شروع کردند به گریه کردن . امام فرمود: «یا جعفر! واللهُ شَهِدَت ملائکةُ اللهِ المقربون هاهنا یسمعون قولَک فی الحسین و لقد بَکَوا کما بَکَینَا و اکثر.» ۱۴ 9⃣سخن بزرگان در باب علی اکبر: آیت الله کوهستانی: آنقدر حضرت علی اکبر شفاعت می کند که نوبت به امام حسین نمی رسد. ۱۵ شیخ جعفر شوشتری: مجلس علی اکبر مجلس وفات حسین است بلکه مجلس وفاتهای حسین است. ۱۶ ...................................................... ۱-بحار، ج ۱۰۱ ۲-تذکرة الشهداء، ج 1، ص 466. ۳-شرح شمع، ثمری، ص190. ۴-سالار کربلا، مقرم، ص 416. ۵-سوگنامه آل محمد، ص 274. ۶-لهوف، 67. ۷- بحار، ج45، ص 43. ۸- مقتل الحسین مقرم ص ۳۱۲ ۹-کبریت الاحمر ط اسلامیه ص 185. ۱۰-رياض القدس، ج2، ص 22. ۱۱-ترجمه ارشاد مفید ج 2 ص 110 ۱۲-نفس المهموم ص62. ۱۳-الوقایع والحوادث ج 3 صں 131. ۱۴-بحار، ج 44، ص 282. ۱۵-بر قله پارسایی، ص 292. ۱۶-مقتل شوشتری،ص181. .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #حضرت_علی_اکبر ✅بین حضرت امیرالمومنین(ع) و حضرت علی اکبر(ع) اشتراکات و شباهت هایی وجود دارد که در
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فرموده حسین ابن علی در وصف علی ابن الحسین باشد اون مثال مرتضی ممسوس خدای عالمین جوانان بنی هاشم ، همه زیبا همه رعنا ولیکن مثل پروانه ، به دور لیلی لیلا خداوندا‌ ندیدم من ، به زیبایی مثال او بگفته یوسف مصری بود خونم حلال او اسرار قضایی،قانون شفایی غارتگر چشمان تو باشد چه بلایی پیغمبر دوران،ای حیدر غران رقیه میخونه داداش اکبر سنه قوربان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محبوب خدای انس و جان مسجود تمام عرشیان ای جانم اذان گوی حرم قد قامت به قامتت عیان جوانان بنی هاشم ، یکی از دیگری بهتر علی اعلم،علی‌افضل،علی اقوی،علی اکبر بگو الله اکبر بر،قد وبالای شهزاده هزاران قل هوالله،احد از نامش افتاده در اوج کمالی،به به چه جمالی خنجر بود این یا که دو ابروی هلالی ای عشق الهی،تو تکه ماهی مژگان تو صف بسته به قتلم چه سپاهی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 🔊 (علیه السلام) و (علیه السلام) ⭕ متن:پاشو نگاه کن... 🍃🍃 پاشو نگاه کن روی لبم امن یجیبه علی دارن بهم میخندن پاشو ببین بابات غریبه ای جوون ارباً اربا باورم نمیشه بابا پاره‌های پیکرت رو میبینم میون صحرا ببین گریه‌هامو، جلو چشم دشمن ببین غصهٔ تو، چیکار کرده با من علی اکبر من 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 پاشو نگاه کن تا که حرم پر از امیده تا که صدای هلهله‌ها به گوش خیمه نرسیده دلخوشیم تو بودی اکبر شبیه حیدر و پیمبر داغ تو، توونمو برد کیه از بابات غریب‌تر اینا که گرفتن، ازم اکبرم رو یه روزم مدینه، زدن مادرم رو... علی اکبر من 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 پاشو نگاه کن داغ تو پیرم کرده بابا علی ببین نایی نمونده تا خیمه‌ها برگرده بابا چه کنم، چاره ندارم تورو تو، عبا میذارم دشمنم، فهمیده انگار بعد تو، تمومه کارم نمیفهمه هیچ کس، که من چی کشیدم شده قطعه قطعه، جوون رشیدم علی اکبر من شاعر و نغمه پرداز: سیدعلی کاظمی نسب✍ .👇👇
. کاربردی همه ی شبهای محرم صفر سلام ما بر شهدای کربلا به جان نثاران منای کربلا دنیا ندیده مثه اصحاب حسین ای به فدای شهدای کربلا میگیم با اصحابِ الحسین (کُلُّ الخیر فی بابِ الحسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ........ سلام بر عقیل و اجلال عقیل به مسلم آن کوکب اقبال عقیل همه شدن فدایی آل علی سلام آل الله بر آل عقیل مسلم و طفلانش همه نذر حسینِ فاطمه السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حسین و همسر زهیر که هر دو تا زدند دست رد به غیر با یک نگاه پسر ابوتراب شدن حسینی شدن عاقبت به خیر با نیمه نگاه حسین شدن سربه راه حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر بریر قاری حسین آمده بهر پاسداری حسین گفت اگر که تکه تکه ام کنند دست نمی کشم ز یاری حسین اذن میدان گرفت و رفت در کفش جان گرفت و رفت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... سلام ما بر وهب و امّ وهب مادر و فرزند و عروس با ادب یکی فدایی حسین بن علی دو تا فدایی عقیله العرب مادر از دلبندش گذشت از سر فرزندش گذشت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حرّ و غلام و پسرش بهشت و دوزخ بوده در نظرش کرده ادب به نام مادر حسین رحمت حق به شیر پاک مادرش شد آزاده در عالمین تا که شد اسیر حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام و رحمت خدا به حنظلة نامه بر حسین و پیک قافله به یاری حسین با تیغ زبان نمود با دشمن حق مقابله حنجرش فریاد حسین روی لبش ناد حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر دو یار میدان حسین سلام بر دو شیر غران حسین یعنی حبیب و مسلم بن عوسجه پیرِ همه پیرغلامان حسین بودحرف مسلم با حبیب (علیکَ بِهذَاالغریب) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما همه به عابسِ شبیب که اسوه غیرت و مردانگی است برهنه شد گفت به شاه کربلا عاقبت عشق تو دیوانگی است شعار هر سینه زنی (حُبُّ الحسین اَجَنّنی) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... غلام سیاه امام حسین سلام بر جُون و مرام و ادبش عبد حسین بن علی شد لقبش اصل و نسب نداشت ظاهرا ولی غلامیِ حسین شد اصل و نسبش با دعای شاه شهید شد رنگ صورتش سفید السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر جُناده و اراده اش به روح پاک و عشق صاف و ساده اش به کربلا شدند خانوادگی فدایی حسین و خانواده اش در ناحیه صاحب زمان داده سلام او را ز جان السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر سعید و بی قراری‌ اش به دل سپردگی و جان نثاری اش شد سپر حسین موقع نماز نماز فخر می کند به یاری اش حرف آخرش با حسین (اَوَفَیتُ مولا حسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر عبدالله بن حسن که کرد یاری شاه بی کفن و مثل عمو عباس با دست جدا بالا برد پرچم آل حسن و هر کی از نسل حیدره از بچگی دلاوره السلام علی الحسن وعلی اولاد الحسن ...... سلام بر قاسم پور مجتبی که استاده جنگِ تن به تنه ازرق شامی رو یه جوری زد گفتن همه که قاسمه یا حسنه بی زره بین لشکره آخه نوه حیدره السلام علی الحسن وعلی اولاد الحسن ...... سلام بر علی اصغر حسین به آخرین یار و یاور حسین کودک شش ماهه این سپاه نه باب الحوائج لشکر حسین تا خداوندی خداس دستان او گره گشاس السلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین ..... سلام ما همه به حضرت رباب به قلب پر غصه و محنت رباب بیا برات اربعینت و بگیر امروز از دست حضرت رباب بگو با شور و هروله اللهم العن حرمله السلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین .... سلام بر سه نو نور منجلی سه تا ولی الله و اِبنِ ولی سه تا پسر داره شاه کربلا هر سه علی بن حسین بن علی قربون این عشق و صفاش قربون اسم بچه هاش السلام علی الحسین وعلی اولاد الحسین ....... سلام بر شبه پیمبر حسین دلاور لیلا حیدر حسین ممسوس فی ذات الله شده سلام بر علی اکبر حسین یک صورت سه نور جلی الله و احمد و علی السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین ...... سلام ما به بر قمر ام بنین سلام بر سه اختر ام بنین با رزمشون علی دوباره زنده شد ای جانم به لشکر ام بنین فاطمه می گفت آفرین به اولاد ام البنین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین قال سیدالشهدا علیه السلام: فانّی لا اَعْلَمُ اصحاباً اَوْفی و لا خیراً من اصحابی .. «من باوفاتر و بهتر از اصحابم، اصحابی را نمی‌شناسم» جهت تجلیل از اصحاب باوفای سیدالشهدا جا دارد هرشب در کنار سربند برای یکی از اصحاب یک بند خوانده شود 👇
. خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود نقل می کند : وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، و وقتی که از مرکب به زمین افتاد و توسط دشمن قطعه قطعه شد. امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند. 📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ!》 ♦️سید الشهداء(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید. 📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ! فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》 ♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد. هنگامی که سید الشهد(ع) به بدن بی جان علی اکبر(ع) نظر نمود، فرمود : بعد از تو وای بر دنیا!(۲) و دراین هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۱ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ . ✅در مورد شجاعت حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ 📋《کَانَ عَلیُّ الاَکبَرِ(ع) فِی الشُجَاعَه یَشبَهُ اَمیرَالمُومِنینَ عَلیَّ بنَ اَبِی طَالِبِِ(ع)》 حضرت علی اکبر(ع) در شجاعت و دلاوری شبیه امام علی(ع) بود.(۱) در روز عاشورا اصحاب تا زنده بودند اجازه ندادند يك نفر از اهل بيت پیامبر(ص) به ميدان برود، اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله‏ اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد. همه از جا حركت كردند و آماده جان فشانی برای امامشان شدند. 📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》 ♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۲) اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود. در تاریخ طبری نقل شده است که ؛ 📋《وَ کانَ اولُ قَتَیلٍ مِن بَنی‌طَالِب(ع) یَومَئِذٍ؛ عَلَیُّ الأَکبَرُ(ع) بنُ الحُسَینِ(ع) بنُ عَلیِّ(ع)》 ♦️نخستين كشته از خاندان ابوطالب(ع) در روز عاشورا، على اكبر(ع)، فرزند حسين(ع) بود.(۳) امام حسین(ع) اجازه داد و علی اکبر(ع) عازم میدان شد. عمر بن سعد با دیدن او در میدان جنگ از او خواست که صحنه جنگ را ترک کند تا در امان باشد. علی اکبر(ع) این پیشنهاد را رد کرد و اینگونه رجز خواند : 📋《أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ(ع)، نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ(ع)، تَاللهِ لایَحْکمُ فینا ابْنُ الدَّعِ، یاَضْرِبُ بِالسَّیْفِ اُحامی عَنْ اَبی، ضَرْبَ غُلامٍ هاشِمیٍّ قُرَشّی》 ♦️من علي پسر حسين پسر علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند كه ما به نبی(ص) نزديكتر و اولی هستيم. سوگند به خداوند این زنازاده نمی‌تواند بر ما حکم راند، من شمشیر می‌زنم و از پدرم حمایت می‌کنم. آن هم شمشیر زدن نوجوانی از تبار هاشم و قریش.(۴) و پس از آن شروع به نبرد کرد و شجاعتش چنان بود که اهل کوفه چندان جراتی برای جنگ با علی اکبر(ع) نداشتند. مورّخين تصريح كرده اند که حضرت علی اکبر(ع) در ميدان مبارزه، آن چنان شجاعتي از خود نشان داد كه صداي شيون و ناله از لشكر بلند شد و همه از اطراف او فرار مي‌كردند، حتّي در اوّلِ مبارزه كسي جرأت پيدا نمي كرد تا با جوان هاشمی مبارزه كند؛ چه اينكه آن بزرگوار وابسته به خانداني است كه هر كدام در شجاعت زبانزد مردم هستند. جدّش اميرالمؤمنين(ع) شجاعي است كه هيچ قدرتمندي در مقابلش توان و ياراي مقاومت ندارد، شخصيتي كه هرگز از دشمن گريزان نبود، او حيدر كرّار است. در بعضي از مقاتل، نامي از تعداد کشته شدگان توسط علی اکبر(ع) برده نشده؛ بلکه نوشته اند : 📋《فَقَاتَلَ قِتَالاً شَديدَاً، قَتَل جَمعَاً كَثيرَاً، فَفَعَلَ ذَلِكَ مِرَارَاً، فَقَتَلَ جَمَاعَةََ، فَقَتَلَ مَقتَلَةً عَظِيمَةً》 ♦️نبرد بسيار سختي كرد، جمع بسياري را كشت، پس دوباره نبرد كرد، پس گروهي را به قتل رسانيد، پس كشتار بزرگی را انجام داد.(۵) 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) شوشتری، ص۱۸۵ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۲ ۳)وقعه الطّف یوسفی غَروّی، ص۲۴۱ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۷ ۵)مُثيرالاحزان ابن نما حلی، ص۶۸ .
. تحلیل📝 شعر از: : اصل پیام ـ گریز غیر کلیشه ای 🏴🏴🏴🏴 👇 اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم محاسنم به کف دست و اشک در چشمم به همره تو دویدم خدا خدا کردم هزار مرتبه جانم ز تن جدا گردید  دمی که تشنه لب از خود تو را جدا کردم گلوی تشنه فرستادمت به قربانگاه  چه خوب حق تو را ای پسر ادا کردم یه جوری علیشُ تربیت کرد وقتی بین راه دید بابا میگه «انا لله و انا الیه راجعون»یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» بابا ما از مرگ نمی ترسیم به ما بگو بر حقیم حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم. لذا اول شهید بنی هاشم علی اکبره، اصحاب نذاشتن، اونا پیش مرگ بنی هاشم بودن قول داده بودن شب عاشورا به هم که تا ما هستیم از بنی هاشم کسی نره تو میدون، و الا نفر اول عاشورا علی اکبر بود خودش به تنهایی ورقُ عوض می کرد. شیخ جعفر شوشتری میگه دو نفر بودن می تونستن ورق کربلا رُ عوض کنن ابی عبدالله اجازه نداد یکیش علی اکبر بود می خواست بره زره پیغمبرُ تنش کرد با بار سنگین نبوت گفت میری برو برا بچه های تشنه م فقط آب بیار علی اکبرم... به اباالفضل اقتدا کرد اذان صبح، اذان گفتنت دلم را برد صلاه ظهر تو را هدیه بر خدا کردم زبان تو که مکیدم همه وجودم سوخت چو شمع سوختم و گریه بی صدا کردم گفت بابا تشنمه، صدا زد «هات لسانک» همچین که زبان تو دهان علی گذاشت علی عقب رفت بابا تو که لبات از من خشک تره، قربون لبای پارت برم بابا ، علی اکبر لبای خشک باباتُ دیدی طاقت نیاوردی امام خواهرت تو خرابه لبای پاره رُ دید، دید دندونای بابا شکسته خوب شد ندیدی لبای باباتُ چوب می زنن... تو آب خواستی و من ز خجلت آب شدم به اشک دیده خود حاجتت روا کردم 🔰 .👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#شب_هشتم_محرم #حضرت_علی_اکبر #حاج_سید_مهدی_میرداماد شعر #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
👆 تحلیل💡 🎤 🌴🌴🌴🌴🌴 👇 🌳اصل پیام: یکی از مهمترین اصول معنوی مداحی اصل پیام است. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «مثل کُمِیتها و فَرَزدَق ها و سید حِمیَری ها و دِعبل ها و از این قبیل کم نبودند و فقط این نبود شعری را بر اساس عقیده شان بگویند و برای چند نفر بخوانند بلکه مساله این بود که شعر آنها حامل یک پیام و حامل یک رسالت بود چیزی را می خواست به مردم تعلیم بدهد، علت اینکه کُمِیت تحت تعقیب قرار می گرفت و دعبل می گفت من پنجاه سال است که چوبه دار خود را بر دوش می کشم، همین پیام شعر آنها بود. من انتظار دارم برادران پیام را هیچ وقت فراموش نکنند...» در این جلسه به این اصل بخوبی توجه شده است. 🌳شهادت: در بین ابیات اولیه نسبت به اهمیت و جایگاه شهادت و خانواده شهدا اشاره می شود. و در ذکر روایت«وقتی بین راه دید بابا میگه (انا لله و انا الیه راجعون)یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» به ما بگو حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم.» فرهنگ جان فشانی برای حق، کاملا تبیین می شود که خود مقدمه چینی مناسبی برای روضه هم هست. 🌳تربیت دینی: بین ابیات نسبت به اهمیت حضور بچه ها در مراسمات مذهبی و نقش محافل عزاداری در تربیت آنها تأکید می شود با جملاتی چون: «آفرین به اون پدرایی که تنها نمیان، با بچه هاشون میان، از الان باید روح حسین تو وجودشون زنده بشه، از الان باید تربیتش تربیت حسینی بشه...» نکته قابل ذکر اینکه این جملات علاوه بر اینکه حاوی پیام است، جنبه تشویق و ترغیب نونهالان و نوجوانان و والدین آنها را دارد و با این قدرشناسی و تأکید، از جلسه تأثیر بیشتری می گیرند. 🌳گریز غیر کلیشه ای: همواره گفته ایم بایستی در مداحی ها و روضه خوانیها نوآوری داشته باشیم و تنوع را همواره به عنوان یک اصل، مورد بحث و بررسی قرار داده ایم. در این جلسه می بینیم در گریز، نوآوری صورت گرفته و مداح محترم در روضه حضرت علی اکبر(ع) گریزهای کلیشه ای که همیشه بیان می شود را ذکر نمی کند بلکه از روضه «دیدن لبهای خشک سیدالشهداء» توسط حضرت علی اکبر(ع) به روضه «دیدن لبهای چاک چاک امام توسط حضرت رقیه(س)» گریز می زند. می بینیم که در اینگونه روضه خوانیها و گریز زدنها، می شود بدون تحریف، نوآوری و تأثیر گذاری بیشتری داشت. گریز غیر کلیشه ای 🌴🌴🌴🌴 .
. ✔️اعتراف دشمن به فضیلت علی اکبر حضرت علی اکبر(ع)به حدی در قلوب مردم جا گرفته بود که مخالفین هم با دیده احترام و عزّت به او می‌نگریستند. روزی معاویه از اطرافيانش پرسيد: "چه كسي در اين زمان براي خلافت مسلمانان برديگران برتري دارد و براي حكمراني بر مردم از ديگران سزاوارتر است؟" اطرافیان متملق به ستايش خليفه پرداختند و او را لايق اين منصب معرفي كردند. معاويه گفت: نه چنين نيست، «أَولَی النَّاسِ بِهَذَا الأَمرِ عَلِی بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِی(ع) جَدُّهُ رَسَولُ اللهِ(ص)، وَ فِیهِ شُجَاعَةُ بَنِی هَاشِمِِ وَ سَخَاءُ بَنِی أُمَیةِ وَ زَهوُ ثَقِیفِِ» شايسته ‏ترين افراد براي امر حكومت، علي اكبر فرزند حسين است كه جدّش رسول خدا است و شجاعت بني ‏هاشم، سخاوت بني اميه و زيبايي قبيله ثقيف را در خود جمع كرده است.(۴) ✔️فضایل علی اکبر (ع) 🔸حضرت امام حسین علیه السلام به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد). که درجاتی از پاکی و طهارت روح را برای علی اکبر علیه السلام به اثبات می‌رساند. 🔹هنگامی که بدن علی اکبر زخم‌های فراوان خورده بود، خطاب به پدر گفت: «یا ابتاه هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه الاوفی لا ظما بعدها ابدا» پدر! این جدم رسولخداست با کاسه ای سیرابم کرد که بعد از آن تشنگی نمی‌باشد. این سخنان که در لحظات آخر عمر بیان شده است حقیقت شأن و منزلت علی اکبر را تأیید می‌کند. 🔸امام سجاد علیه السلام بدن مطهر او را در مقبره‌ای مستقل در مجاورت مرقد مطهر پدرش به گونه‌ای دفن نمود که از دیگر قبور شهدا مشخص باشد. 🔹حضرت مهدی (عج) در زیارت ناحیه مقدسه او را از نسل پاک و تبار ابراهیم (ع) دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است؛ السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ صَلَّى اللّهُ عَلَیکَ وعَلى أبیکَ إذ قالَ فیکَ: قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوکَ، یا بُنَیَّ ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ! عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفا. سلام بر تو، اى نخستین کُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل؛ درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در باره‌ات فرمود: «خدا بکُشد آن گروهى را که تو را کُشت. پسرم چه جرأتى بر خداى مهربان کردند و چه جسارتى در هتکِ حرمت پیامبر؛ پس از تو، خاک بر سرِ دنیا». کأنّی بِکَ بَینَ یَدَیهِ ماثِلاً، ولِلکافِرینَ قائِلاً : أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیّ نَحنُ وبَیتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِیّ أطعَنُکُم بِالرُّمحِ حَتّى یَنثنَی  أضرِبُکُم بِالسَّیفِ أحمی عَن أبی ضَرَبَ غُلامٍ هاشِمِیٍّ عَرَبِیّ  وَاللّهِ لا یَحکُمُ فینَا ابنُ الدَّعِیّ گویى که من ، در نزد تو هستم و تو به کافران مى‌گویی من على، پسر حسین بن على‌ام. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر نزدیکتریم. با نیزه چنان بر شما خواهم زد که نوک آن کج شود و با شمشیر در حمایت از پدرم، شما را مى‌زنم، زدنِ جوان هاشمىِ عرب. به خداوند سوگند، پسر بى نسب (ابن زیاد)، حق ندارد بر ما حکمرانى کند. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.مقتل الحسین خوارزمى، ج۱، ص۲۲۶. ۲.كنز العمّال ،۴۵۳۲۴. ۳.لهوف، سید بن طاوس، ص۱۱۳. ۴.مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۵۲ ....... ➖➖➖ حتّی هنوز از همه سرها سری حسین بر نیزه دیدمت، چقدر محشری حسین «کهف الرّقیم...» نغمه ی داوودی است این! قرآن بخوان که از همه دل می بری حسین از هرکجای دشت شمیم تو می وزد عطر گل محمّدی پرپری حسین تو قبل قتله گاه چقدر اکبری، ولی تو بعد قتله گاه چقدر اصغری حسین تا گفت: «یا أخا...» به خدا مطمئن شدم عبّاس را به خیمه نمی آوری حسین! من که هنوز هم کمرم درد می کند! حالا بگو تو از کمرت... بهتری حسین؟ چشمم به توست ای سر بی تن که سال هاست تنها پناه بی کسیِ خواهری حسین حتّی به شمر و عاقبتش فکر می کنی! «تو مهربان تر از پدر و مادری حسین» از اشک ما بنای قیامت شود خراب از قاتلان خویش اگر بگذری حسین . .
حضرت علی اکبر۱۴۰۲.mp3
4.79M
🎧 سلام‌الله علیه 🔻 حجةالاسلام 🔻 محرم‌الحرام ۱۴۴۵
. *روضۀ علی اکبر با همۀ روضه ها فرق داره .. روضۀ علی اکبر چندتا ویژگی داره، هیچ کجای کربلا اتفاق نیفتاده .. داغ علی اکبر یه کاری با دل حسین کرد همه گفتن کنار علی اکبر دیگه کار حسین تمامه .. از وداعش نمیگم از میدان رفتنش نمیگم .. میخوام براتون بشمارم چه ویژگی هایی داره روضۀ علی اکبر .. اولین ویژگی این روضه اینه مرحوم شیخ مفید میگه از قول خانم سکینه (س) میگه تو خیمه بودم کنار بابام، نگران بودم هی دور بابام میگشتم داداشم تو میدون بود .. بابام مضطرب هی میرفت جلو خیمه نگاه میکرد هی برمیگشت تو خیمه .. سکینه میگه فقط به بابام نگاه می کردم .. تو میدون رفتن هیچ کسی ابی عبدالله اینقدر نگران نبود این فقط منحصر به علیِ .. این اتفاق فقط اینجا افتاده سکینه میگه تا صدای داداشم بلند شد ابتا علیک من سلام .. دیدم بابام داره دق میکنه داره میمیره .. هنوز علی اکبری ندیده .. ارباً اربایی ندیده .. فقط صدارو شنیده تو خیمه .. میگه تا صدای علی بلند شد نگاه کردم دیدم چشماش سفید شد .. الانِ که بمیره از داغ علی .. دست و پاشو گم کرد .. این اولین ویژگی، برای هیچ شهیدی ابی عبدالله حالش محتضر نشد .. دومین ویژگی برا داغ علی اکبر ..ابی عبدالله کنار خیلی از شهدا رسیده، اما کنار هر بدنی رسید از اسب پیاده شد نشست کنار بدن .. اما فقط کنار بدنِ علی اکبر نوشتن دیگه نتونست پیاده بشه نوشتن تا رسید کنار بدن فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ع عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ .. یعنی از بالای اسب افتاد رو زمین .. داد بزن حسین .. سومین ویژگی: هیچ کجا نیاوردن کنار هیچ بدنی حسین اینجوری نرفته بمیرم همچین که از اسب افتاد، دیدن دیگه نتونست بلند بشه .. دیدن با زانوهاش داره راه میره .. با زانوهاش خودش و رسوند کنار بدن.. داد میزد پسرم .. چهارمین ویژگی اینه: هرشهیدی که ابی عبدالله اومده بالاسرش دو سه دقیقه حرف زده، یعنی شهید هنوز نفس داشته زنده بوده .. کنار قاسم، قاسم با عموش حرف زد .. کنار اباالفضل، اباالفضل دو سه جمله با حسین حرف زد .. کنار حر و سعید و حبیب باهاشون حرف زد .. اما تنها شهیدی که هی گفت بابا با من حرف بزن .. بابا من پدرتم این بدن بوده .. یااباعبدالله .. مرحوم مقرم میگه تا رسید بالاسرش دید یه لخته خون تو دهان علی مانع شده نمیذاره علی نفس بکشه، ابی عبدالله با انگشت خونُ از تو دهنش پاک کرد تا خونُ کشید بیرون علی دست و پا زد .. هی گفت یه بابا بگو منو آرومم کن .. حسین .. پنجمین ویژگی این روضه اینه تا قبل از گودال قتلگاه زینب از خیمه بیرون نیومده بود .. اما یک مرتبه دیدن دختر امیرالمومنین به سر میزنه فریاد میزنه خودشو رسوند کنار ابی عبدالله .. ششمین نکته اینه ابی عبدالله کنار هیچ بدنی نفرین نکرده .. کنار علقمه نفرین نکرد، وقتی علی اصغرُ زدن نفرین نکرد، فقط گفت خدایا تو میبینی باهام چیکار میکنن .. اما کنار علی اکبر بلند ناله زد قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَكَ كَمَا قَطَعْتَ رَحِمِي .. یه جمله دیگه و التماس دعا .. اینهمه براتون شمردم اینا همه منحصر به علی اکبر و داغ علی بود .. یه دونه دیگشو بگم: هر شهیدی که روی زمین افتاد ابی عبدالله که اومد خودش شهید و بغل کرد برداشت .. بمیرم برات حسین اما علی اکبر و یه نفری نتونست بغل کنه .. (اهل کنایه بگیرن من چی گفتم ..) یه نفری نتونست این بدنُ جمع کنه صدا زد جوونای بنی هاشم بیایید .. هرکسی یه تیکه از بدنُ جمع کرد .. عباشُ گذاشت روی زمین بدنُ داخل عبا .. زین العابدین میگه توی خیمه بودم تو تب میسوختم یه مرتبه دیدم توی زن ها یه ولوله ای شد همه ضجه میزنن .. میگه پرده رو زدم کنار دیدم عمه م زیر بغل بابامُ گرفته .. هی میاد میخوره زمین .. ای حسین .. علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. گریز به علیهم السلام 🔸🔶《اَلسَلامُ عَلَیکَ یَا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ العَسکَرِیُّ(علیه السلام)》🔶🔸 «ابوسهل اسماعيل نوبختی» می گوید : وقتی شنیدم امام حسن عسکرى(علیه السلام) در بستر بیماری است، فورا خدمت ایشان رسیدم و مدتی در کنار ایشان نشستم. در این هنگام؛ حضرت(ع) به غلامش فرمود : ای عقید! برو به اندرون اتاق، و می بينى که كودكى در حال سجده است، او را نزد من بياور و او نیز چنین کرد. ابوسهل می گوید : موقعى كه آن کودک، خدمت حضرت(ع) رسيد، من تا به حال او را ندیده بودم. اما امام حسن عسكرى(ع) وقتی او را ديد، گريست و فرمود : 📋《يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِی! إِسْقِنِي الْمَاءَ》 ♦️اى سرور اهل بیتم! اين آب را به من بده. آن کودک نیز، ظرف آب را برداشت و به دهان پدر بزرگوارشان نزديک ساخت تا ایشان آن را نوشيد.(۱) اینجا پسری، پدری را سیراب کرد، ولی در کربلا پسری از پدری درخواست آب کرد ولی پدر شرمنده پسر شد. 🏴هیچ روزی مثل تو نبود ای اباعبدالله(علیه السلام)! سید بن طاووس می نویسد : در روز عاشورا وقتی حضرت علی اکبر(عليه السلام) به سمت لشكر دشمن رفت، جنگ سختى کرد و عده‏ اى را كشت و به نزد پدرش بازگشت و عرض كرد : 📋《يَا أَبَتِ! الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي! فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِيلٌ؟》 ♦️پدر جان! تشنگى جانم را به لب آورده و سنگينى اسلحه آهنينم، همه ی تاب و توانم را گرفته است. آيا جرعه آبى هست که سیراب شوم؟ در این هنگام؛ امام حسين(عليه السلام) گريه کرد و فرمود : 📋《وَا غَوْثَاهْ يَا بُنَيَّ! قَاتِلْ قَلِيلًا فَمَا أَسْرَعَ مَا تَلْقَى جَدَّکَ مُحَمَّداً(ص) فَيَسْقِيَكَ بِكَأْسِهِ الْأَوْفَى شَرْبَةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أَبَداً》 ♦️پسر جانم! كمى دیگر به جنگ ادامه بده، ساعتى بيشتر نمانده است كه جدّت حضرت رسول اکرم(ص) را ملاقات كنى و او با كاسه‏اى لبريز از آب تو را سيراب خواهد كرد، آبى كه پس از آشاميدن آن هرگز تشنه نخواهى شد.(۲) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : میزنی تو دست و پا، من دست و پا گم کرده ام نور چشمم! بی تو راه خیمه را گم کرده ام ای خرامان رفته در خون، دست و پا دیگر مزن شیشه ی عمرم بُدی، نتوان ز تو دل کندنم 👤حیدری 📚منابع : ۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۳ .
. 📗 زندگی‌نامه حضرت علی اکبر(ع) علی‌اکبر(ع) فرزند امام حسین(ع) و لیلی بنت ابی‌مرة است.(۱) او در زمان خلافت عثمان (خلافت: ۲۳ یا ۲۴-۳۵ق) به دنیا آمد.(۲) تاریخ دقیق تولد علی‌اکبر مشخص نیست.(۳) با این حال در مقتل مقرم، تاریخ تولد او یازدهم شعبان سال ۳۳ هجری ذکر شده است.(۴) از این‌رو در تقویم جمهوری اسلامی ایران نیز، ۱۱ شعبان به عنوان روز ولادتش، روز جوان نامگذاری شده است.(۵) سن او در هنگام شهادت، ۱۸، ۲۳ و ۲۵ نقل شده است.(۶) برخی محققان سن او را ۲۵(۷) و بعضی ۲۸ سال(۸) دانسته‌اند. در مقتل مقرم سن علی اکبر ۲۷ سال ذکر شده است.(۹) کنیه‌اش ابوالحسن است.(۱۰) بیشتر منابع قدیمی او را علی‌اکبر نام نهاده‌اند.(۱۱) تا از برادرش امام سجاد(ع)، متمایز شود.(۱۲) اما برخی همچون شیخ مفید(۱۳) و فضل بن حسن طبرسی(۱۴) لقبش را اصغر گفته و اکبر را لقب امام سجاد(ع) دانسته‌اند. برخی از نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان، علی‌اکبر را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) دانسته‌اند.(۱۵) محمد بن یعقوب کلینی حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که حکایت از ازدواج علی‌اکبر و داشتن فرزندی به نام حسن دارد.(۱۶) در مقابل چنان‌که گروهی از نسب‌شناسان گفته‌اند از وی فرزندی نمانده(۱۷)و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است.(۱۸) در یکی از زیارت‌نامه‌ها، چنین به علی‌اکبر(ع) سلام داده شده است: «صَلّى الله عَلَيْکَ وَعَلى عِتْرتِکَ وَأهْلِ بَیْتِکَ وَآبائِکَ وَأبْنائِکَ.» «سلام خدا بر تو و بر عترت و اهل بیت تو و پدران و فرزندانت.»(۱۹) که نشان از ازدواج و فرزند داشتن اوست. 📚منبع (۱) الارشاد، شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵ (۲) الاعلام، زرکلی، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۲۷۷ (۳) دانشنامه جهان اسلام، علی‌میر، «علی بن حسین» (۴) مقتل الحسین(ع)، مقرم، ۱۴۲۶ق، ص۲۶۷ (۵) تقویم رسمی کشور سال ۱۳۹۸ هجری شمسی، شورای مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ص۴ (۶) دانشنامه جهان اسلام، علی‌میر، «علی بن حسین» (۷) دانشنامه جهان اسلام، علی‌میر، «علی بن حسین» (۸) وبگاه شفقنا، آیت الله یوسفی غروی: علی‌اکبر ۱۸ ساله و مجرد نبوده، بلکه در کربلا حدود ۲۸ سال داشته است (۹) مقتل الحسین(ع)، مقرم، ۱۴۲۶ق، ص۲۶۷ (۱۰) مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ۱۴۰۸ق، ص۸۶ (۱۱) دانشنامه جهان اسلام، علی‌میر، «علی بن حسین» (۱۲) الاعلام، زرکلی، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۲۷۷ (۱۳) الارشاد، شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵ (۱۴) اعلام الوری، طبرسی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۸ (۱۵) الطبقات الکبری، ابن سعد، دار الفکر، ج۵، ص۲۱۱؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۴۴۶ (۱۶) الکافی، کلینی، ۱۳۶۷ق، ج۵، ص۳۶۱ (۱۷) تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۴۶ (۱۸) الطبقات الکبری، ابن سعد، دار الفکر، ج۵، ص۲۱۱ (۱۹) کامل الزیارات، ابن قولویه، نشر صدوق، ص۲۵۳ علیه السلام . ✅ مادر حضرت علی اکبر(ع) ليلی دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی است و عروة بن مسعود يكی از سادات اربعه در اسلام است و از بزرگانی بود كه رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم او را مثل صاحب ياسين كه قوم خود را به خدا دعوت كرد و او را كشتند و شبيه ترين مردم به عيسی بن مريم ناميدند. 📚منبع اولین شهید از بنی هاشم حضرت علی‌ اکبر(ع)، محمد حسین رفوگران، ص ۱۰ .💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام 💢 حضرت علی اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسین در سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است . لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا ، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید "هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم"؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت " اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه... " . .
. عزت نفس علی اکبر(ع) مردی از شامیان، علی اکبر، فرزند حسین(ع) را که مادرش آمنه، دختر ابو مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفی بـود و مـادر آمـنه نیز دختر ابوسفیان بن حَرب (جد یزید) بود، فراخواند و گـفت: تـو بـا امیرمؤمنان (یزید)، خویشاوندی داری و به او نزدیکی. اگر بخواهی، ما به تو امان می‌دهیم و بـه هـرکجا که دوست داشتی برو! علی اکبر گفت: «بدان که به خدا سوگند رعایتِ خـویشاوندی پیـامبر خـدا(ص)، لازم تر از رعایت خویشاوندی ابوسفیان است.» سپس به او هجوم بُرد و چنین سرود: «من علی، پسـر حـسین بن علی‌ام. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر(ص) نزدیک تریم.» 📚منبع الأمـالی، شیخ صدوق، ص ۱۶۲ . بصیرت دینی علی اکبر(ع) هنگامی که کاروان امام حسین(ع) به منزلگاهی به نام «ثعلبیه» رسید، در آن جا امام حسین(ع) درحالی که سر بر روی زانو نهاده بود، انـدکی بـه خواب رفت و وقتی بیدار شد، فرمود: «شنیدم هاتفی می‌گوید: شما می‌شتابید و مرگ، شما را به سوی بـهشت مـی‌شتاباند.» در این هـنگام حضرت علی اکبر(ع) سؤالی بسیار تأمل برانگیز پرسید: «پدر جان! آیا ما بر حـق نیستیم؟» حضرت(ع) پاسخ داد: «آری پسـرم! بـه آن خـدایی که بازگشت بندگان به سوی اوست، ما در راه حقّ و عدالت و در اندیشه نجات و آزادی مردم و زنده ساختن حقوق پایمال شده آنان و شـرایط و روابـط آزادمنشانه و خداپسندانه هستیم و برای خدا این رنج‌ها را به جان می‌خریم.» حضرت علی اکبر(ع) پرسـید: «در این صورت پس چه باک از مرگ پرافتخار و شهادت در راه خدا؟!» 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۴، ص ۳۶۷ . عن كَثِيرِ بْنِ شَاذَانَ، قَالَ: شَهِدْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) وَ قَدْ اشْتَهَى عَلَيْهِ ابْنُهُ عَلِيٌّ الْأَكْبَرُ عِنَباً فِي غَيْرِ أَوَانِهِ، فَضَرَبَ يَدَهُ إِلَى سَارِيَةِ الْمَسْجِدِ فَأَخْرَجَ لَهُ عِنَباً وَ مَوْزاً فَأَطْعَمَهُ، وَ قَالَ: مَا عِنْدَ اللَّهِ لِأَوْلِيَائِهِ أَكْثَر. کثیر بن شاذان گوید:در محضر با سعادت امام حسین سلام الله علیه بودم؛ فرزندش علی اکبر نیز حضور داشت. آن آقازاده از پدر بزرگوارش انگور خواست و حال آنکه فصل انگور نبود؛ ناگاه امام حسین سلام الله علیه دست مبارک خود را بر ستون مسجد زد و از آن خوشه ای انگور و موز بیرون آورد و به فرزندش داد تا میل کند. آنگاه رو به من کرد و فرمود: آنچه در پیشگاه خداوند برای اولیای اوست بیش از این است. 📚دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 183. نوادر المعجزات، ص: 243. المعاجز، ج‏3، ص: 452 ........ در بین فرزندان بنی هاشم تنها به حضرت علی اکبر(ع) لقب (نَارِئُ القُرَی) داده اند. و این لقب به کسی گفته می شد که؛ بر بام خانه خود، شعله آتشی را بر می افروخت تا اگر مستمندی یا بیچاره ای و یا مهمانی که پناه ندارد، به سمت شعله های کرامت بیاید و پای سفره اطعام و مهمان نوازی اش بنشیند. و این شخص، به قدری هیزم میهمان نوازی اش را زیاد می کرد که هر فقیر و درمانده ای از دورترین نقطه آن را می دید و نظرش را جلب می کرد.(۱) نقل است که؛ 📋《وَ لَم تُذكَر هَذِهِ المُكَرَّمَةُ مِن نَارِ القُرَى لِوَاحِدِِ مِن أَبنَاءِ الأَئِمَّةِ إِلَّا لِشَبِيَهِ رَسَوُلِ اللهِ(ع) عَلِيَّ الأَكبَرِ(ع)》 ♦️این لقب با کرامت نارئ القری به هیچ یک از فرزندان ائمه اطهار(ع) نسبت داده نشده است، مگر به حضرت علی اکبر(ع) که شبیه حضرت رسول اکرم(ص) بود.(۲) حضرت علی اکبر(ع) در بالای پشت بام منزل خود، آتشی می افروختند که در میان عرب، آن آتش به معنای این است که؛ در آن محل میهمانی است و هر فقیر و مسکین و غریبی در آن، راه دارد. واین نشان از سخاوت زیاد حضرت علی اکبر(ع) دارد. آن حضرت(ع) در دامان عمویش حضرت امام حسن مجتبی(ع)، کریم اهل بیت(ع) پرورش یافته بود، و حضرت(ع) مربی و معلم حضرت علی اکبر(ع) بوده است. تا جایی که در زیارت نامه علی اکبر(ع) می خوانیم؛ 📋《السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ(ع)》 ♦️سلام بر تو ای پسر حسن(ع) و حسین(ع)!(۳) مغیره نقل می کند که معاویه روزی در بین کسانی که در مجلس او نشسته بودند، پرسید : 📋《مَن أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ؟》 ♦️در بین مردم، چه کسی لایق حکومت است؟ گفتند : شما لایق و سزاوارید! معاویه گفت : 📋《لَا! أَولَى النَّاسِ بِهَذَا الأَمرِ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيِِّّ(ع) جَدُّهُ رَسَولُ اللهِ(ص)، وَ فِيهِ شُجَاعَةُ بَنِي هَاشِمِِ وَ سَخَاءُ بَنِي أُمَيِّةِ وَ زَهوُ ثَقِيفِِ》 ♦️نه! سزاوارترین مردم به حکومت، علی بن الحسین(ع) است که جدّ او رسول‏ خدا(ص) می ‏باشد و در او شجاعت بنی‏ هاشم، و سخاوت بنی ‏امیه و بزرگی و خوشرویی بنی ‏ثقیف جمع می‏ باشد.(۴) 📚منابع: ۱)مجمع البحرين یازجی، ج۱، ص۳۵ ۲)فرسان الهیجاء محلاتی، ج۱، ص۴۱۶ ۳)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۲۰۰ ۴)مقاتل الطالبيّين ابوالفرج اصفهانی، ص۵۲ .
. ❇️ علی اکبر(ع) شبیه‌ترین مـردم به پیامبر در روایتی دیگر چنین نقل شده است که حضرت علی اکبر(ع) پس از عبدالله بن مـسلم بـن عـقیل به مبارزه پرداخت و سپس امام حسین(ع) گـریست و فـرمود: «خداوندا! تو بر این قوم شاهد باش که اکنون پسر پیامبرت و شبیه‌ترین مـردم به او از جهت چهره و سیما و از جهت روش و منهاج و خوی و اخلاق به پیکار با آنان رفته است.» 📚منبع الأمـالی، شیخ صدوق، ص ۱۶۲ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج ۳، ص ۳۲۶ ‌ 🟩 علی اکبر(ع) شبیه‌ترین فرد به اخلاق نبوی درباره شخصيت علی اكبر علیه‌السلام گفته شده كه وی جوانی خوش‌چهره، زيبا، خوش‌زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوی و شباهت رخسار، شبيه‌ترين مردم به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود. 📚منبع منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۷۳ . 🔰 حکایت زیبا و جانسوز مردی که در خواب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را دیده بود و در بیداری ... در نقلی آمده است: 🔹روزی یک مرد مسیحی وارد مسجد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شد. مردم که او را در مسجد دیدند به او گفتند: تو مسیحی هستی! از مسجد خارج شو! مرد مسیحی به آنان گفت: شب گذشته در خواب، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت عیسی علیه‌السلام را دیدم. 🔸 حضرت عیسی علیه‌السلام به من فرمودند: به دستان مبارک خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله اسلام بیاور که به درستی پیامبر این امت است. من به دست او اسلام آوردم و اکنون آمده‌ام تا اسلام خود را با مردی از اهل بیتش تجدید کنم! 🔹 پس او را به محضر امام حسین علیه‌السلام آوردند. همین که به محضر حضرت رسید، خود را بر پای امام علیه‌السلام انداخت و شروع به بوسیدن پاهای آن حضرت کرد. بعد خوابی را که شب گذشته دیده بود، برای آن حضرت تعریف کرد. در آن هنگام سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: 📋 أ تُحِبُّ اَنْ آتیکَ بِشَبیهِهِ؟ قالَ: بَلیٰ سَیّدی! 🔻آیا دوست داری کسی که شبیه به رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است را نزد تو بیاورم؟ گفت: بله، ای آقای من! 📋 فَدَعَی الحُسَینُ علیه‌السلام بِوَلَدِه عَلِیّ الاکبَر و کان اِذا ذاکَ طِفلٌ صَغیرٌ و قَد وَضَعَ عَلی وَجهِهِ البُرقَع فَجیء به الی اَبیه، 🔻پس امام حسین علیه‌السلام فرزندش علی اکبر را ندا داد؛ در آن زمان او کودکی بود و در حالی که بر صورتش نقاب انداخته بود، او را نزد پدر آوردند. 📋 فَلَمّا رَفَعَ الحسین علیه‌السلام البُرقَعَ مِن وَجهِهِ وَ رَآهُ ذلکَ الرَجُلُ وَقَعَ مُغمیٰ عَلَیه. 🔻هنگامی که سیدالشهداء علیه‌السلام نقاب را از روی صورت علی اکبر علیه‌السلام برداشتند و آن مرد او را دید، از هوش رفت. 🔹 حضرت فرمودند: آب به صورت او بپاشید! زمانی که به هوش آمد، سیدالشهداء علیه‌السلام به آن مرد فرمودند: ای مرد! آیا این پسر من، شبیه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله است؟ مرد گفت: به خدا قسم آری! 🥀 امام حسین علیه‌السلام به او فرمودند: اگر تو چنین فرزندی داشتی و خاری به پای او می‌رفت، چه می‌کردی؟ مرد جواب داد: «می‌مُردم!»؛ در این‌جا بود که سیدالشهداء علیه‌السلام به او فرمودند: 📋 اُخبِرُکَ أنّی أریٰ وَلَدی هٰذا بِعَیني مُقَطَّعاً بِالسُیُوفِ إرباً إرباً ▪️اکنون به تو این خبر را می‌دهم که روزی این پسر را با چشمان خودم می‌بینم در حالی که با شمشیر بدنش را قطعه قطعه کرده‌اند... 📚ثمرة الاعواد، ج۱ ص۲۳۰ 📚مفتاح الجنة،نسخه‌خطی، ص۱۷۵ (با اندکی تفاوت)
✅ تربيت علی اکبر(ع) در دامان عمويش امام مجتبی(ع) و پدرش سيدالشهداء(ع) در كافی و فقيه و تهذيب در زيارتی از حضرت صادق عليه‌السلام روايت شده كه كنار قبر فرزند آن حضرت عليّ بن الحسين عليهم السلام كه نزد پای پدر مدفون است می‌روی و می‌گويی: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ أمِيرِالْمُؤمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ.» «سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند اميرالمؤمنين، سلام بر تو ای فرزند حسن و حسين.» شيخ صدوق رحمةالله عليه بعد از نقل اين زيارت می‌فرمايد: اين أصحّ زيارات نزد من است. گفته‌اند: برای اين فرزند امام حسن عليه‌السلام گفته شده كه چون امام مجتبی عليه‌السلام مربی و معلّم حضرت علی اكبر عليه‌السلام بوده است و در حديث آمده: «اِنَّما الْآباءُ ثَلاثَةٌ: مَنْ وَلَّدَكَ وَ مَنْ عَلَّمَكَ وَ مَنْ زَوَّجَكَ.» «پدر سه گونه است؛ آنكه تو را به دنيا آورد و كسی كه تو را تعليم نموده و ديگر پدر زن.» محدّث قمی می‌نويسد: در اين مدّتی كه آن حضرت در دنيا بود، عمر شريف خود را صرف عبادت و زهادت و اطعام مساكين و اكرام مسافرين و سعه‌ی در اخلاق و توسعه در ارزاق فرموده به حدی كه در مدحش گفته شده: «لَمْ تَرَ عَيْنٌ نَظَرَتْ مِثْلَهُ مِنْ مُحْتَفٍ يَمْشِي وَ لا ناعِلٍ.» «هيچ ديده‌ای مانند او نديده است، نه كسی كه پابرهنه راه می‌رود و نه كفش پوشيده.» و در زيارتش خوانده می‌شود: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ الْمُكَرَّمُ وَ السَّيِّدُ الْمُقَدَّمُ الَّذِي عَاشَ سَعِيداً وَ مَاتَ شَهِيداً وَ ذَهَبَ فَقِيداً فَلَمْ تَتَمَتَّعْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لَمْ تَتَشَاغَلْ إِلَّا بِالْمَتْجَرِ الرَّابِحِ.» «چگونه چنين نباشد آن جوانی كه اشبه مردم به رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم بود و آداب را از دو سيّد جوانان اهل بهشت اخذ نموده.» چنانكه عبارت زيارت مرويّه معتبره آن حضرت: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ» دلالت بر اين مطلب دارد.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۷۵ . 🔹 علی اکبر(ع) شجاعت را از علی مرتضی(ع)به ارث برده بود علامه مجلسی نقل می‌كند: آن حضرت به هر جانب روی می‌آورد گروهی را به خاک هلاكت می‌افكند، «فَلَمْ يَزَلْ يُقاتِلُ حَتِّي ضَجَّ النَّاسُ مِنْ كَثْرَةِ مَنْ قَتَلَ مِنْهُم. وَ رُوِيَ اَنَّهُ قَتَلَ عَلي عَطَشِهِ مَأةً وَ عِشْرينَ رَجُلاً ثُمَّ رَجَعَ اِلي اَبيهِ … فَلَمْ يَزَلْ يُقاتِلُ حَتَّي قَتَلَ تَمامَ الْمَأتَيْنِ …» به قدری از آن لشكر كُشت كه از كثرت كشته به شيون آمدند و روايت شده علی اكبر عليه‌السلام با آن كه تشنه بود ۱۲۰ نفر را به درک واصل كرد، آن گاه نزد پدر بازگشت … دوباره به ميدان آمد و آن قدر جنگيد تا كشته‌ها به دويست نفر رسيد. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ص ۴۳ .
🔹 علی اکبر(ع) شجاعت را از علی مرتضی(ع)به ارث برده بود علامه مجلسی نقل می‌كند: آن حضرت به هر جانب روی می‌آورد گروهی را به خاک هلاكت می‌افكند، «فَلَمْ يَزَلْ يُقاتِلُ حَتِّي ضَجَّ النَّاسُ مِنْ كَثْرَةِ مَنْ قَتَلَ مِنْهُم. وَ رُوِيَ اَنَّهُ قَتَلَ عَلي عَطَشِهِ مَأةً وَ عِشْرينَ رَجُلاً ثُمَّ رَجَعَ اِلي اَبيهِ … فَلَمْ يَزَلْ يُقاتِلُ حَتَّي قَتَلَ تَمامَ الْمَأتَيْنِ …» به قدری از آن لشكر كُشت كه از كثرت كشته به شيون آمدند و روايت شده علی اكبر عليه‌السلام با آن كه تشنه بود ۱۲۰ نفر را به درک واصل كرد، آن گاه نزد پدر بازگشت … دوباره به ميدان آمد و آن قدر جنگيد تا كشته‌ها به دويست نفر رسيد. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ص ۴۳ ........ ✅ تربيت علی اکبر(ع) در دامان عمويش امام مجتبی(ع) و پدرش سيدالشهداء(ع) در كافی و فقيه و تهذيب در زيارتی از حضرت صادق عليه‌السلام روايت شده كه كنار قبر فرزند آن حضرت عليّ بن الحسين عليهم السلام كه نزد پای پدر مدفون است می‌روی و می‌گويی: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ أمِيرِالْمُؤمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ.» «سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند اميرالمؤمنين، سلام بر تو ای فرزند حسن و حسين.» شيخ صدوق رحمةالله عليه بعد از نقل اين زيارت می‌فرمايد: اين أصحّ زيارات نزد من است. گفته‌اند: برای اين فرزند امام حسن عليه‌السلام گفته شده كه چون امام مجتبی عليه‌السلام مربی و معلّم حضرت علی اكبر عليه‌السلام بوده است و در حديث آمده: «اِنَّما الْآباءُ ثَلاثَةٌ: مَنْ وَلَّدَكَ وَ مَنْ عَلَّمَكَ وَ مَنْ زَوَّجَكَ.» «پدر سه گونه است؛ آنكه تو را به دنيا آورد و كسی كه تو را تعليم نموده و ديگر پدر زن.» محدّث قمی می‌نويسد: در اين مدّتی كه آن حضرت در دنيا بود، عمر شريف خود را صرف عبادت و زهادت و اطعام مساكين و اكرام مسافرين و سعه‌ی در اخلاق و توسعه در ارزاق فرموده به حدی كه در مدحش گفته شده: «لَمْ تَرَ عَيْنٌ نَظَرَتْ مِثْلَهُ مِنْ مُحْتَفٍ يَمْشِي وَ لا ناعِلٍ.» «هيچ ديده‌ای مانند او نديده است، نه كسی كه پابرهنه راه می‌رود و نه كفش پوشيده.» و در زيارتش خوانده می‌شود: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ الْمُكَرَّمُ وَ السَّيِّدُ الْمُقَدَّمُ الَّذِي عَاشَ سَعِيداً وَ مَاتَ شَهِيداً وَ ذَهَبَ فَقِيداً فَلَمْ تَتَمَتَّعْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بِالْعَمَلِ الصَّالِحِ وَ لَمْ تَتَشَاغَلْ إِلَّا بِالْمَتْجَرِ الرَّابِحِ.» «چگونه چنين نباشد آن جوانی كه اشبه مردم به رسول الله صلی الله عليه و آله و سلم بود و آداب را از دو سيّد جوانان اهل بهشت اخذ نموده.» چنانكه عبارت زيارت مرويّه معتبره آن حضرت: «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ» دلالت بر اين مطلب دارد.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۷۵ .......... . 🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 طبری نقل می‌کند که روزی حضرت علی‌اکبر صلوات‌الله علیه، زمانی که فصل انگور نبود، از پدر بزرگوارش درخواست انگور کرد، امام حسین علیه‌السّلام در حالی که بر فراز منبر مسجد بود، به دیوار زد و با معجزه از دیوار انگور بیرون آورد. و این در حالی بود که همه شاهد این ماجرا بودند. 🥀 «شهدت الحسین بن علی علیهما‌السّلام و قد اشتهی علیه ابنه علی الاکبر عنبا فی غیر اوانه، فضرب یده الی ساریة المسجد فاخرج‌ له‌ عنبا و موزا فاطعمه، و قال: ما عند الله لاولیائه اکثر.  🥀 علی‌اکبر علیه‌السّلام از پدر بزرگوارش انگور طلب کرد. ناگاه امام حسین علیه‌السّلام با دست به کناره دیوار مسجد زد که انگور از آن خارج شد. پس فرزند خود را از آن خورانیده و فرمودند: اولیای الهی سهم‌شان بیش از این است... 📕 دلائل‌الامامة، طبری، صفحه ۱۸۳ ......... ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست. "اولی الناس بهذاالامرعلی بن الحسین بن علی جده رسول الله و ضیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه ورهو ثقیف" شایسته ترین افراد برای امر حکومت علی اکبر فرزند امام حسین علیه‌السلام است که جدش رسول خدا(ص) است و در شجاعت بنی هاشم سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است. (مقاتل الطالبيين، ص 78) . ( ): حضـرت علی اکبـر علیه ‏السلام مانند عمـوی بـزرگـوارش از سخی تـریـن افـراد بـه شمـار می رفت تـا آنجـا که "نـار القـری" می افروخت و از مـردمی که در بیابان ها مـَسکن و مـاوا نداشتنـد پذیرایـی می‏کـرد
. (ع) ____ شیربی باک حسین میدان آمده علی اکبر همچُنان طوفان آمده نوهءشیر عرب، قمره شب شکن قاتــــله آل ابـــوســــفیان آمــــــده عقاب را هی کرد و به سمت لشکر رفت شبیه بــــــــازه شــــــــکاری تحــــیر آور رفت دوباره عالم امــــــکان نــــــــظاره گر میشد که ذوالفقارْقبضه اش بدست حیدررفت بی کلاه خود و ســــــــپر می‌جنگد همچنان یــــــــل قــــــــدر می‌جنگد ضربه‌اش صف شکنان ست علی با غــــــــضب، چو شیر نر می‌جنگد در عــــــــجب مانده ســـــپاه دشمن کسی اینــــــگونه مگـــــــر می‌جنگد؟ ((علی اکبر علی اکبر)) ====== نوهء شیره خدا مــــــردِ کــــــارو زار به نگاه نافــــــذش چرخـــــد روزگار تابه میدان می‌زند،یل حیدرنسب شده تکبــــــیر همه لشکر الفرار چنان علی به میــــــان سپاه خیـبر رفت خطــــــیب منبر کعبه به روی منبر رفت عتــــــاب کرد به دشمن عتاب جانــــــانه که روحِ لشکرِدشمن زجسم او در رفت او اگـــــر عـــــازم میدان می‌شد با دمش قائله طوفان می‌شد همهْ لشـــــکر متحـــــیر بــــودند آن زمانی که رجزخوان می شد آنچـــــنان بـــــردل میـــــدان میزد عمر سعـــــد هراســـــان می‌شد ((علی اکبر علی اکبر)) . . ____ شعرونغمه: ✍ .👇
. بند اول بعد از تو وای به دنیا پسرم با زحمت تو را به خیمه ببرم اربا اربا شد بابا جگرم جانِ بابا،برخیز از جا، تا دهی تسکینم جسم تورا، هر طرفِ، این صحرا می‌بینم سرت را در، آغوشم می‌گیرم از دنیای، بی تو بابا سیرم جان بابا، جانم را برگردان. بند دوم گم‌ شد جسمت بین پیرهنت گلگون شد صحرا از خون تنت جانم قربان زخم دهنت با دیدنت، غرق در خون، مرگم را میبینم قطعه قطعه، جسم تو را، در عبا می‌چینم آه از این غم ، که خدا می‌داند داغ تو بر ، قلب من می‌ماند جان بابا، جانم را برگردان مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
4_6041988008637372156.mp3
3.73M
هم علی هستی و هم پیغمبری در جراحت‌ها شبیه مادری هم حسن هستی عزیزم هم حسین تو علیِ اکبری حاصل عمرم علی جان در دل میدان افتادی من بمیرم که نبودم لحظه ‌هایی که جان دادی مجموعه‌ای از آل عبایی پسرم باید که برای تو عبا بیاورم تا اینکه تو را به خیمه‌هایم ببرم ولدی علی بند دوم بعد تو دنیا نمی‌ارزد علی غم به قلب یک حرم سر زد علی آنقدر در داغ تو گریان شدند خیمه می‌لرزد علی عمه آمد بین لشکر چشم او دارد می‌بارد آمده خونِ رویت را با پرِ چادر بردارد بی تو چه کنم اشک و غم قاسم را سوگی که شده به خیمه‌‌ام حاکم را اندوه شهادت بنی هاشم را ولدی علی
هدایت شده از امام حسین ع
مهدی آهنی، گل پر پر.mp3
10.46M
🎼 تکمیلی 🎧 فقطعوه بالسیوف تن تو تن نمیشه بچینمت کنارهم   این که بدن نمیشه جوونا دست به دست تورو دارن برام میارن باید باباتو جای تو، رو این عبا بزارن تو تشییعت،  حرم به زحمت افتاده هرجا که چش می چرخونم یه تیکه ت افتاده قد و بالات چی شد  چه درهم اومدی با خون دل شمردمت بازم کم اومدی ... بند دوم نشستم از غم تو خاک روی سرم می ریزم به هرکی یه تیکت رسید،   قربونیه عزیزم خون لخته بیرون می کشم که بشنوم صداتو عمه رسیده ازحرم ، برگردونه باباتو بی رمقه چشام می لرزه زانوهام این اولین بارته که پا نمیشی به پام دردسری شده حرم آوردنت عصای پیری بابا چه بد شکستنت ...................... . (ع) از دستای قلم شده ت از تو خبر گرفته یه کاری کرده داغ تو دس به کمر گرفته‌ اونی که دور علقمه داره می گرده شمره اونی که بیشتر از همه خوشحالی کرده شمره یل ام البنین ، درد آوره همین بی دست باشی و از رو اسب بیفتی رو زمین غرور تو شکست چه سخت گذشت بهش سر تو رو با معجرا به نیزه بستنش بند دوم انتظاری نداشت ازت لبای آب نخوردم پاشو علمدار حرم که دستاتو آوردم خیرت قبول سر تو ام مثل سر بابات شد سکینه مشکو داد به تو شرمنده ی چشات شد ببین داره به ما می خنده حرمله قدم زدن با شمر شده درد یه قافله بیا بریم حرم ، اصلا نخواستیم آب به خاطر منم نشد بخاطر رباب https://eitaa.com/emame3vom/88763 .
. [علیه السلام] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر آدم هر مصیبتی که ببینه بعد یه مدتی فراموش میکنه ، داغ پدر میبینه داغ مادر میبینه یه چند روزی که میگزره فراموشش میکنه، اما یه داغیه هیچ موقع ، نمیتونه فراموشش کنه اونم داغ مصیبت جوانه، خدا نکنه کسی تو این مجلس داغ جوان دیده باشه از امیرالمومنین سوال کرد: آقاجان، محاسن مبارک شما سپید شده چرا شما خضاب نمیکنید؟! ما دیدیم پیغمبر اکرم محاسن مبارکشونو خضاب میکردن آقا امیرالمومنین یه نگاهی بهش کرد فرمود مگه نمیدونی من داغدارم، گفت آقاجان ، کدام داغ؟ کسی از دنیا نرفته، دید امیرالمومنین همینطور بغض گلوشو گرفته، فرمود مگه نمیدونی من داغدار مصیبت فاطمه ی زهرام، من هنوز مصیبت زهرام رو فراموش نکردم داغ جوان، کمر آدمو خم میکنه از همینجا بریم کربلا اون لحظه ای که ابی عبدالله اومد کنار بدن علی اکبر، سر علی اکبرو رو زانو گذاشت دلش آرام نشد دوباره داغ پیمبر تحملش سخت است نرو جوانی حیدر، بمان ، علی اکبر به دست غصه نده چشم دخترانم را تمام دل خوشی کاروان ، علی اکبر عصای پیری بابا مقابلم نشِکن توان بده به منِ ناتوان علی اکبر سر علی رو به سینه چسبانید دلش آرام نشد ، صدا زد کنار جسم تو رسم جهان عوض شده است نشسته پیر ، کنار جوان ، علی اکبر یه مرتبه دیدن ابی عبدالله خم شد صورت گذاشت رو صورت علی اکبر، هی ناله میزد ولدی علی بریده گریه امانِ مرا کنار تنت میان هلهله ها الامان علی اکبر اگر چه پهلوی تو یاد مادر افتادم شکسته کوفه سرت را چنان علی... اکبر حمید بن مسلم میگه دیدم از خیمه ها یه بانوی مجلله ای داره بسر زنان میاد گاهی صدا میزنه وای برادرم، گاهی صدا میزنه وای پسر برادرم، سؤال کردم این خانوم کیه؟ گفتن این زینب دختر علیه، اومد تا کنار نعش علی اکبر، تا حسین صدای زینبو شنید لحن کلامش عوض شد صدا زد ،علی اکبر خیز از جا آبرویم را بخر علی اکبرم عمه را از بین نامحرم ببر صدا زد جوونای بنی هاشمی بیاید من عمه تون زینبو برمیگردونم شما برادرتون علی اکبرو بردارید، جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را تا در خیمه رسانم ناله بزن یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (۱)✍عطیه سادات حجتی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (علیه السلام ) .👇