گریه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مصائب یکدیگر؛
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که روزی حسین بن علی (علیهما السلام) به منزل برادرش حسن (علیه السلام) وارد شد و چون نگاهش به برادر افتاد، اشک از دیدگانش جاری شد. امام حسن (علیه السلام) پرسید: «چرا گریه میکنید؟»
امام حسین (علیه السلام) فرمود: «گریهام از ظلم و ستمهایی است که بر شما وارد میشود.»
امام حسن (علیه السلام) فرمود: «ظلمی که بر من وارد میشود، زهری است که در خفا و پنهانی به من مینوشانند و اینگونه من را به شهادت میرسانند. ولی «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» هیچ روزی در عالم مانند روز شهادت تو نیست، زیرا سیهزار نفر که همه آنان ادعای اسلام و پیروی از امت جد ما محمد (صلیاللهعلیهوآله) را دارند دور تو را میگیرند و برای کشتن و ریختن خون تو و هتک حرمت و اسیر کردن زن و فرزندان و غارت کردن متاع تو آماده میشوند. در این موقع است که خداوند لعنت و نفرین خود را به بنیامیه متوجه میگرداند و آسمان خون میبارد و حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریا در مصیبت تو خواهند گریست.»
📚منبع
الامالی، شیخ صدوق، ص ۱۷۷
#امام_حسن_ع
#مصائب_امام_مجتبی_ع
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
#امام_حسن
.
.
🔳 امام حسین (ع) دشمن را به محاکمه کشید؛
سپاه اموی كار را برای پيشوای آزادی سخت گرفت، تا آن جایی كه بر خلاف دين و دفتر و آيين جوانمردی و آزادگی آب روان را نيز بر روی حسين عليهالسلام و خاندان و كودكانش بست و كاروان آزادی در فشار تشنگی و تنگنا قرار گرفت.
حسين عليهالسلام هنگامیكه روند كار را آن گونه ديد، به پا خواست و بر شمشير خويش بسان عصا تكيه زد و در برابر سپاه اموی بارساترين ندای خويش به روشنگری و خيرخواهی پرداخت. آن حضرت روی سخن را به آنان نمود و با صدايی بلند فرمود:
«انشدكم الله تعالي؛ هل تعرفون ان جدي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «انشدكم الله تعالي؛ هل تعلمون أن أمي فاطمة بنت محمد صلي الله عليه و آله؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «انشدكم الله؛ هل تعلمون أن أبي علي بن أبي طالب عليهالسلام؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «أنشدكم الله؛ هل تعلمون أن جدتي خديجة بنت خويلد أول نساء هذه الامة اسلاما؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «أنشدكم الله؛ هل تعلمون أن حمزة سيدالشهداء عم أبي؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «أنشدكم اله؛ هل تعلمون أن جعفر الطيار في الجنة عمي؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «انشدكم الله؛ هل تعلمون أن هذا سيف رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أنا متقلده؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «انشدكم الله؛ هل تعلمون أن هذه عمامة رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم أنا لابسها؟»
قالوا: اللهم نعم.
قال: «انشدكم الله؛ هل تعلمون أن عليا عليهالسلام كان أول الناس اسلاما، و أكثرهم علما، و أعظمهم حلما، و هو ولي كل مؤمن و مؤمنة؟»
قالوا: اللهم نعم.
یعنی:
«شما را به خدا سوگند می دهم كه پاسخ دهيد، آيا مرا می شناسيد؟»
همگی فرياد كشيدند: آری، به خدا میشناسيم.
شما فرزند گرانمايه ی پيامبر خدا هستی كه درود خدا بر او و خاندانش باد.
فرمود: «شما را به خدا آيا می دانيد كه نيای گران قدر من پيامبر خداست؟»
همگی گفتند: آری! به خدا.
فرمود: «شما را به خدا آيا ميدانيد كه پدر گران قدرم اميرمؤمنان علي عليهالسلام است؟»
پاسخ دادند: آری، به خدا.
فرمود: «آيا میدانيد كه مام پرفضيلت و سرفراز من، فاطمه دختر پيامبر است؟»
گفتند: آری، میدانيم.
فرمود:«شما را به خدا آيا میدانيد كه مام بزرگم خديجه نخستين بانوی گرونده به اسلام و تصديق كننده پيامبر و پيشتاز در ياری اوست؟»
گفتند: آری به خدا!
فرمود: «شما را به خدا آيا می دانيد كه حمزه، سالار شهيدان و پشتيبان شجاع پيامبر، عموی پدر من بود؟»
گفتند: آری
فرمود: «شما را به خدا، آيا میدانيد كه جعفر طيار همان که در بهشت زیبای خدا پروازكند، عموی من است؟»
گفتند: آری می دانيم.
فرمود: «شما را به خدا آيا میدانيد اين شمشير را كه اينک من به كمر بستهام، شمشير پيامبر خداست و من وارث به حق اويم؟»
گفتند: آری
فرمود: «شما را به خدا آيا میدانيد اين عمامهای كه من بر سر خويش بستهام، همان عمامهی پيامبر خداست؟»
همگی گفتند: آری.
فرمود: «شما را به خدا، آيا می دانيد كه پدرم علی عليهالسلام پيشتازترين انسانها در اسلام و دانشمندترين آنان در علم و بردبارترين آنان در ميدان زندگی و پيشوا و سررشتهدار و سرپرست هر مرد و زن با ايمان و درست انديشی است؟
گفتند: آری.
اينجا بود كه پيشوای شهيدان همه را به محاكمه كشيد و فرمود: «فبم تستحلون دمي؟»
«پس چگونه و به كدامين جرم و به چه گناهی ريختن خون مرا روا میشماريد؟
و به چه مجوزی برای كشتن من همدست و همداستان شدهايد، در حاليكه پدرم در روز رستاخيز صاحب حوض كوثر است و آن چشمه جوشان در اختيار اوست و گناهكاران و ظالمان را به فرمان خدا از نوشيدن آب حيات باز میدارد؛ همان گونه كه شتر تشنه را از آب باز میدارند؟و نيز در حالیكه پرچم ستايش و سپاس در روز رستاخيز بر دست توانای اوست، چگونه با فرزندش اينگونه رفتار میكنيد؟»
📚منبع
لهوف، ابن طاووس، ص۱۳۴
#حضرت_امام_حسین_ع
#مصائب_ابا_عبدالله_ع
#روز_عاشورا_وداع
#امام_حسین
.
.
امیرالمؤمنین کاشف الکرب عن وجه الرسول بود و عباس: کاشف الکرب عن وجه الحسين "برطرف کننده غم و اندوه از روي حسين "
#شب_نهم_محرم
.............
.
◾️ شهادت فرزندان ام البنین(س)
عثمان فرزند علی که مادرش ام البنین، دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب بود. او میگفت: «من عثمان صاحب افتخارم، شیخ و بزرگم (پدرم) علی است که کارهای شایسته میکرد. از میان همه مردم او برادر و عموزاده پیامبرِ صاحب کمال بود». او هم جنگید تا کشته شد. آنگاه برادرش جعفر به میدان آمد که مادر او هم ام البنین بود. او حمله کرد و میگفت: «من جعفر صاحب شرافتم؛ فرزند علی، انسان خوب و سخاوتمند. با نیزههای مضطرب و شمشیرهای آشکار و صیقلی، از حسین علیهالسلام دفاع میکنم.» او هم جنگید تا شهید شد. پس از او برادرش عبداللَّه آمد که مادر او هم ام البنین است. حمله کرد و میگفت:
«من فرزند علی دلاور و صاحب فضیلت و نیکوکارم. او شمشیر برّنده پیامبر و برطرف کننده مشکلات و ناراحتیها بود». او هم جنگید تا کشته شد.
سپس عباس بن علی(ع) بیرون شد. مادر او هم ام البنین است. هموست که سقا بود. او حمله کرد و میگفت: «سوگند به خدای عزیز و بزرگ، به حجون و زمزم، به حطیم و کناره کعبه که حرم است! امروز بدنم را به خونم رنگین خواهم کرد در راه حسین(ع) صاحب افتخارات کهن و پیشوای اهل فضل و کرم». عباس(ع) هم پیوسته جنگید تا گروهی از آن مردم را کشت و سپس کشته شد. پس امام فرمود: «الآن کمرم شکست و راه چارهام اندک شد.»
* دیگر مورخان و مقتل نویسان شهادت حضرت ابوالفضل(ع) را به گونهای دیگر آوردهاند.
(بنگرید به الارشاد، حسن بن محمد دیلمی، ج۲، ص ۱۰۹ و مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۸۹)
📚منبع
ترجمه مقتل خوارزمی، مصطفی صادقی، ص ۱۵۴
#حضرت_عباس
#امام_حسین
#مصائب_اباعبدالله
#روز_عاشورا_وداع
#مداحی_عالمانه
.
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
🏴 تاختن اسبان بر بدن مطهر سیدالشهدا(ع)
یکی از بزرگترین جنایات بنی امیه پس از به شهادت رساندن امام حسین(ع) این بود که اسبها را بر بدن آن حضرت تاختند. خوارزمی حنفی مذهب در کتاب مقتل الحسین مینویسد: عمر بن سعد در میان سربازانش صدا زد کیست که داوطلبانه اسبش را آماده کند و بر پشت و سینهی حسین اسب بدواند؟ ده نفر از آنان آماده شدند.
پیکر امام حسین(ع) را با سم اسبها پایمال کردند تا اینکه پشت و سینه حسین را له کردند.
📚منبع
مقتل الحسین، موفق بن احمد خوارزمی، ج ۲، ص۴۴
لهوف، سیدبن طاووس، ص ۱۸۲
#امام_حسین
#مصائب_ابا_عبدالله
#روز_عاشورا_وداع
#مداحی_عالمانه
.