eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
556 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
وقایع تاریخی کاروان اسرا، تکریت.mp3
3.43M
وقایع تاریخی حرکت کاروان اسرا از کوفه بسمت شام، منزل تکریت و بعداز آن... استاد بندانی نیشابوری
سخنرانی، 18،مرداد 1402،اُخت الرضا علیهما السلام .m4a
16.96M
18 مرداد 1402،هیئت اُخت الرضا علیهما السلام استاد بندانی نیشابوری
وقایع تاریخی کاروان اسرا، شهر لبنا.mp3
4.84M
🎙️ وقایع تاریخی حرکت کاروان اُسرا به سوی شام منزل لبنا. استاد بندانی نیشابوری
. مرحوم حاج سید محسن صمدانی ، خطیب عاشورایی نقل میکرد : محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم. تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشه‌ای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم. شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم. در خواب مادر سادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم... در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه‌هایی که ما تحویلشان نمی‌گیریم، اهل بیت حواسشان هست! .
. 🔴 جهاد علیه السلام ⬅️ جهاد تبیین یعنی: مثل امام سجاد علیه السلام در مقابل سه شگرد دشمن: 1_ تضعیف 2_ تخریب 3_ تحریف؛ باید سه عملیات را مجاهدانه انجام بدهیم: 🔸در مقابل تضـعیف؛ تقویـت مبـانی اعـتقـادی 🔸در مقابل تخریب؛ تشریح و توضیح دستاوردها 🔸در مقابـل تحــریف؛ افـشاگری و روشنـگری. ............................. . 🔰 دو پرده از پیامبر کربلا ۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنی‌هاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابن‌زیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟» و این‌گونه بود که منطق و در تاریخ جاری شد. ۲. اگر قمربنی‌هاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده». و این‌گونه بود که منطق و سامان یافت. .
‍ . تحلیل موضوع: علیها السلام 👇 دلم میخواست معراجت ببینم چه معراجی عجب رنگین کمانی نرو دیگر تو رفتی سنگ خوردم بیا قولی بده پیشم بمانی تورا با زخم صورت میشناسم مرا بشناس با قد کمانی نمیدانم چرا این زجر نامرد بدش می آید از شیرین زبانی عبایت روی دوش نیزه داری عقیق تو به دست ساربانی چه مویی داشتی بابا زمانی چه مویی داشتم بابا زمانی اگر مال منی پس پیش من باش چرا دائم به دست این و آنی نشد غارت پدر جان، چادرم را خودم دادم به آن دختر امانی نگویی به عمو بازار رفتم بماند بین ما راز نهانی رُخت را سیر دیدم سیر گشتم تو بودی آن غذای آسمانی سرت خاکی شده در این خرابه شدم شرمنده از این میزبانی : توام نمودن شعر با نثر را اصطلاحا مرصع خوانی می گویند. اگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، صرفا شعر را پشت سر هم بخوانند و رد شوند، تأثیری بر مستمع نخواهند گذاشت، بلکه باید مطلب پرورش داده شود، برای این پرواندن، می توان پیرامون ابیات شعر توضیحاتی مختصر را بیان کرد. این بیان نکات شعر، هم خواندن را متنوع می کند و هم تأثیر شعر را بالا می برد. این کار نوعی مرصع خوانی است. بیانهای مختصر آقای ارضی در فایلی که ارائه می شود، نمونه خوبی برای بحث مورد نظر ماست. بعد از بیت اول در توضیح مصراع«چه معراجی عجب رنگین کمانی» جمله«صورت همه رنگ شده بود» بعد از بیت سوم در توضیح مصراع«مرا بشناس با قد کمانی» جمله«اصلا بچه ریخته بود به هم» بعد از بیت پنجم در توضیح مصراع«عبایت روی دوش نیزه داری/عقیق تو به دست ساربانی» جمله«هر کی یه چیزی غارت کرده» عزیزان اشعار را با توضیحات لازم بخوانید تا اثر کند. .
. 🏴سبک روضه ای اول ماه صفر ورود اسرا به شام 🏴بند اول رسیده آخر از راه قافله به شام ای وای خسته رسیده زینب بین ازدحام ای وای شهرو چراغون کردن انگاری عیده تو شام میریختن آتیش روی سر اسیرا از بام اوج مصیبت و بلا الشامه نوحه ی اهل بیت ما الشامه برای زین العابدینم حتی سخت تر از کرببلا الشامه امون از شام 🏴بند دوم ناموس خدا کجا و کوچه و بازار ای وای دخترارو بردن از میون انظار ای وای شادی میکردن مردم تا میدیدن سرهارو یه عده ام میگفتن ببینید خارجیارو اونکه دلو میسوزنه الشامه غصه ی صاحب زمونه الشامه اونکه براش صبح و مسا آقامون همیشه روضه میخونه الشامه امون از شام 🏴بند سوم ناموس خدا کجا و مجلس شراب ای وای زینبو بردن اونجا دادنش عذاب ای وای به لب و دندانی که بوسه زده پیغمبر بی حیا میزد چوبه خیزرون جلو خواهر زینب غمدیده و شام پر درد زینب و مجلس یزید نامرد زینب و خنده ی یهودی ای وای بی بی رو شام پربلا پیرش کرد امون از شام ۱۴۰۲/۰۵/۲۳ ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداح باید سینه زن باشد💯 «رُبَّ مَشْهُور لا أَصْلَ لَهُ» نکاتی بسیار عالی در مورد مشهور شدن‼️ حتماً و حتماً توصیه می کنم که نکات دکتر فراهانی رو ببینید و بشنوید ‼️
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خبر می‌آید یل‌ بی ‌بدیل‌ و باجگر می‌آید باابـهـت‌ سوی‌خــطر می‌آید دارد‌ از ‌نسل‌علی‌قمر می‌آید ماه شب‌های‌ بنی هاشمی شاگرد رزم ابـــــوالقاسمی رقـــــیه‌جان‌ مینازه بهـــت وقتی‌سوی‌معرکه‌عــــازمی‌ وجنات‌ قمر سکنات‌ قمر به علی ‌رفته‌ شیوه ضربات قمر حرکات‌ قمر حملات‌ قمر ‌شده‌روی‌زمین‌ پُر ‌از تلفات قمر (یاعباس‌یاسیدی) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ولی می‌آید جانشــین بر حق نبی می‌آید از دل لشـگر حق یلی می‌آید صاحب‌تیغ‌‌‌دولب‌علی‌ می‌آید یــک‌تـنه‌عــازم‌بـر‌لشـــگره دشمن‌رو‌سمت‌عقب‌میبره با‌یـک‌دستش‌میزنه‌مرحبُ روی‌دست‌دیگش‌ خیبـــره مثه‌مــاه علی خود‌شاه علی ذوالفقار‌تو حریف یه سپاهِ علی شَه‌مطلق‌ علی و‌مع‌الحق علی یل‌صفین‌و‌خیبر‌و‌ یل‌خندق علی (یاحیدر‌علی‌مولا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اجل می‌آید پـــدر احلی‌ من عسل می‌آید سوی‌میدان مرد عمل‌ می‌آید بــا صلابت‌ شیر‌ جمل‌ می‌آید طلحه میلرزه‌ حسن‌اومده کشته‌ها‌ روی‌زمین‌ بی‌حده حیدر میگفته‌ بهش مرحبا وقتی پــای شتـرو مــیزده‌ مَــه زیبا حسن مثه‌ مولا حسن میزنی‌طلحه‌رو میگه‌خود‌زهرا‌حسن تویی ‌والا حسن شده‌غوغا‌حسن میکنی حیدر تو خیبرو‌ معنا‌ حسن (یاحسن‌یا‌مولا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 🎤 بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب بفرمایید روضه با حضور ذاکران این بار چوب خیزران با لب... بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء بفرمائید روضه شامیان با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند و در هر گوشه ی مجلس شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند سپس بر منبرِ تشت طلایی آن لب کرب و بلایی آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد از این سو چشمِ زین العابدین از آن طرف، زینب دلش خون شد پس از لب خیزران برخواست آهسته ولی با شدّت از دست یزید افتاد رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران، امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت زمینه ، نوبت جُندَب شد و از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند زمینه ، نوبت جُندَب شد و او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب تو می کوبی به سینه ظاهرا، امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس به شدّت خطبه خواندن های زینب، شور می بخشد به این مجلس خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان، از بس حسین بن علی را می کشد با حس دل سنگ آب می گردد رقیّه بیشتر بی تاب می گردد دل سنگ آب می گردد دل سنگ آب شد امّا، دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها، خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد، دل سنگ آب خواهد گشت زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا بی تاب خواهد گشت شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادیه قلب حسین و عمّه ی سادات .👇
4_5803353428033801722.mp3
9.71M
🎙 |صوت 🎤 |حاج محمود کریمی ▪️مراسم دهه سوم ماه محرم 🏴 شب دهم 🕌 مسجد ارک تهران 🗓 شنبه ۵ شهریور ماه ‌۱۴۰۱
. 🏴 علیه السلام (زخم)✍ حاج ابوالفضل بختیاری 🎤 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به نام و حمد او کز عشق او ارباب لبریز است و اما بعد حال زینب کبری غم انگیز است رسید آن کاروان جایی که بوی غصه می آید چه باید کرد وقتی غصه روی غصه می آید سر صبح است و انگاری که اینجا عیدالایام است برای کاروان عشق اما مطلع شام است عجب روزی که بود از روز عاشوراش سوزان تر ندیده هیچکس روزی از این شام غریبان تر چه بود آن روز آن روزی که از صبحش چنان شب شد و غم آنقدر بالا رفت و سنگین شد که زینب شد بلی اسلام پایان یافت مذهب چشم خود را بست سر بر نیزه هم از شرم زینب چشم خود را بست دم دروازه ساعات غم در جان او حل شد معطل شد معطل شد معطل شد معطل شد علمداری که یک کوفی به غارت برد مشکش را دم دروازه شامی ها در آوردند اشکش را چه بر زینب گذشت آن روز بین کوچه و بازار تمسخر، طعنه و تحقیر، سنگ و آتش و آزار هزاران دلقک از اولاد عمرو عاص آوردند برای پایکوبی دورشان رقاص آوردند خبر دادند ابنای یهودی های خیبر را برای بازدید آورده اند اولاد حیدر را مجال خطبه خواندن نیست از بس ساز و آواز است همین که زنده می‌مانند دیگر اوج اعجاز است به شمر و اخنس و خولی و ابن سعد صد لعنت اگر بازار شام این است پس بر کوفه صد رحمت میان کوچه ها روزی نمی‌رفتند راه اصلا ندیدند این زنان را پیش از این خورشید و ماه اصلا مدام از روی نی سر روی خاک افتاد عیبی نیست سر شش ماهه هم بر روی خاک افتاد عیبی نیست بلا این است بفروشند آن دُرهای سرمد را به بازار کنیزان برده اند آل محمد را به قرآن پاره ها آن بی وضوها دست ها بردند عروسان علی را از میان مست ها بردند چنان آتش ز بام افتاد، دستار امامت سوخت همان چادر که باقی مانده بود از روز غارت، سوخت زنانی را که روی خویش را از کور پوشاندند صلاه صبح تا مغرب میان شهر چرخاندند یکی ای کاش بود آن روز و کم می‌کرد مشکل را و هول میداد از نزدیکی زینب اراذل را پس از دروازه‌ی ساعات غم در جان او حل شد معطل شد معطل شد معطل شد معطل شد کسانی را که فردوس برین ماوایشان باشد به لطف شامیان دیگر خرابه جایشان باشد .👇
4_5803353428033801723.mp3
4.64M
🎙 |صوت 🎤 |حاج ابوالفضل بختیاری ▪️مراسم 🏴 شب دهم 🕌 مسجد ارک تهران 🗓 شنبه ۵ شهریور ماه ‌۱۴۰۱
386_16955958046951.mp3
41.15M
📸گزارش صوتی روز نهم محرم الحرام ۱۴۴۵ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ سخنران : حجت الاسلام محمدرضا عابدینی مهديه امام حسن مجتبي (ع)
991_16404408947371.mp3
5.74M
🎤کربلایی محمد حسین حدادیان روز چهارم محرم الحرام ۱۴۴۵ __________________ بند اول . آوازت دنیارو گرفت ای دنیای بچگیام پُر کردی روز و شبمو از فکرت بیرون نمیام حسین تو قلبم داره ریشه حسین که تکراری نمیشه حسین اون عشقه موندگاره حسین کی تنهامون میذاره زمان مرگم بیا اباعبدالله دوسِت دارم خیلی یا اباعبدالله ندارم حرفی بجز همین یک جمله و صلی الله علی اباعبدالله بند دوم . بعد از مرگم عاشقتم من حتی زیر لحدم هرچی گفتن میگم حسین آداب عشقو بلدم حسین قبرم بی تو سیاهه حسین آقا چشمم به راهه حسین تو اوج بی قراری میای یا ناکامم میذاری بریدم از خیلیا اباعبدالله بجز تو دارم کی یا اباعبدالله میخوام حرف آخرم تو دنیا باشه و صلی الله علی اباعبدالله .
. اسلام به پاسِ نهضت عاشوراست هر حُرمت دین ز حُرمت عاشوراست اجر دو هزار عمره و حج و جهاد در خواندن یک زیارت عاشوراست ✍ .......... مرحوم شهید دستغیب(ره) حکایتی درباره برکت خواندن زیارت عاشورا را این‌گونه نقل می‌کند: یکی از علما نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب، حضرت عزراییل را می‌بیند و پس از سلام می‌پرسد: از کجا می‌آیی؟ ملک الموت می‌فرماید: از شیراز؛ روحِ مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می‌پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می‌فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغ‌های عالمِ برزخ! خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. 🌳🧚🏻‍♂ آن عالم پرسید: آیا برای مقامِ علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟ ملک الموت فرمود: نه. گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام؟ دوباره فرمود: نه. گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا • نقل است که مرحوم میرزا، سی سالِ آخر عمرش، زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روزی که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی‌توانست بخواند، نایب می‌گرفت.