eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
485 دنبال‌کننده
383 عکس
74 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آی دوزخ سفران گاه دریغ آمده است.mp3
1.04M
*** آی دوزخ‌ سفران‌! گاه‌ِ دریغ آمده‌ است‌ سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده‌ است‌ طعمۀ تلخ جحیمید، گلوگیرشده‌ چرک‌ِ زخمید ـ که کوفه است ـ سرازیر شده‌ فوج فرعونید یا قافلۀ قابیلید؟ ننگ محضید، ندانم ز کدامین ایلید ره مبندید که ما کهنه‌ سواریم ای قوم‌ سرِ برگشت نداریم‌، نداریم ای قوم‌ حلق بر نیزه اگر دوخته‌ شد، باکی نیست‌ خیمه در خیمه اگر سوخته ‌شد، باکی نیست‌ خیمه تشنه است‌، غمی نیست‌، گلاب ‌آلوده است‌ سجده بیمار، نه بیمار، شراب ‌آلوده است‌ آب‌ِ این بادیه خون است که وانوشد کس‌ زهر باد آن آب کز دست شما نوشد کس‌ شعله گر افسرد، خاکستر ما خواهد رفت‌ تن اگر خفت به صحرا، سر ما خواهد رفت‌ راه سخت است‌، اگر سر برود نیست شگفت‌ کاروان با سر رهبر برود نیست شگفت‌ تن به صحرای عطش سوخته‌، سر بر نیزه‌ بر نمی‌ گردیم زین دشت‌، مگر بر نیزه‌ تشنه می ‌سوزیم با مَشک در این خونین ‌دشت‌ دست می کاریم تا مرد بروید زین دشت‌ آی دوزخ‌ سفران‌! گاه‌ِ سفر آمده ‌است‌ سر بدزدید که هفتاد و دو سر آمده ‌است‌
هدایت شده از تبیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ | تمام خیر‌ها از مسیر سید‌الشهداء‌ میاد ▪️ علامه طباطبایی قدس‌الله‌نفس فرموده بودند که: استاد ما، آقای قاضی فرموده بودند، قاضی که میگفت، می‌دید و می‌گفت! گفته بود که تمام خیر‌ها از جانب حضرت حق است شکی نیست، بِیَدِهِ الخَیْرُ 🎙 آیت‌الله‌ فاطمی‌نیا @TebyanOnline
مادیررسیدیم زمین شاه ندارد.mp3
612.1K
ما دیر رسیدیم زمین شاه ندارد تا لحظه ی موعود بزنگاه ندارد در کعبه اگر روح به پرواز در آید جز کرب و بلا عشق قدمگاه ندارد بسیار ستاره دارد این قوم جوانمرد جز حضرت عباس ولی ماه ندارد صد بغض فرو خوردم از این کوفه نشینان چاره چه کنم خانه ی ما چاه ندارد ما تشنه لبی را نچشیدیم به واقع ما دیر رسیدیم زمین شاه ندارد @hafez_adabiyat
درسرخی غروب نشسته سپیده ات.mp3
691.2K
در سرخی غروب، نشسته سپیده ات جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده ات آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد آوای ناله های بریده بریده ات در بین این غبار، به سوی تو آمدم از روی ردّ خونِ به صحرا چکیده ات پا می کشی به خاک تنت درد می کند آتش گرفته جان من داغدیده ات خون گریه می‌کنند چرا نعل اسب‌ها؟ سخت است، روضه ی تنِ در خون تپیده ات بر بیت‌بیت پیکر تو خیره مانده ام آه! ای غزل! چگونه ببینم قصیده ات؟ «اَحلی مِن العسل» ز لبان تو می‌چکد ای گل! زبان‌زد است، بیان عقیده ات باید که می‌شکفت گلِ زخم بر تنت از بس خدا شبیه حسن، آفریده ات @hafez_adabiyat
رباعی.mp3
457.7K
در صومعه باش تا مسافر برسد تا آن سر تابناک طاهر برسد پیش قدم حواریون منزلهاست تا سرور ما به شام آخر برسد یک مرتبه بوی سیب می آوردند یک دم خبر حبیب می آوردند گفتم که وهب به راه خواهد پیوست وقتی دیدم صلیب می آوردند زمزم ز بلور اشک هاجر گل کرد بر جان نبی سوره ی کوثر گل کرد تابید صلیب سرخ از خون شما از کرب و بلا هلال احمر گل کرد
شعرخوانی حامدعسکری.mp3
1.01M
مشام اسبها گیج از هجوم عود و باروت است صدای شیهه و سمکوبه‌های تلخ می آید هوای چسبناک «تیر» و تشویشی عرق کرده به ذهن زایر خورشید هشتم مرگ می زاید هجوم چکمه‌ی قزاق بر بال پرستوها شکوه انعکاس سرخ خون در باغ آیینه تلاقی خوش نقاره‌ها با نعره‌ی برنو عروج کفتری بی بال و‌پر از حفره‌ی سینه چه خطی؟ خط نستعلیق خون در بهت مرمرها چه نقشی نقش دستی پنج تن بر روی کاشی‌ها خبر تا بلخ رفته تا دکان پیر آهنگر به نیشابور تعطیلند فیروزه تراشی ها «ابوالفضل دبیر» از قلعه‌ی تاریخ بیرون آ که بر این مرثیه لختی قلمها را بگریانی کجا در بارگاه امن آب و عطر و آیینه جواب اشک باروت است ؟ کو آداب مهمانی هنوزا ناله‌ی غمگین و معصوم کبوترها عجین با عطر نارنج از گلوی باد می آید اذانی زعفرانی می چکد از پلک گلدسته عرق بر کاشی مظلوم گوهرشاد می آید من و تو وارث این زخمهای داغ و شفافیم مسیر پیش رو با چلچراغش گم نخواهد شد جهان این رابداند این قبیله اوج پرواز است عقاب کوه خام کاسه ای گندم نخواهد شد @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای برسر زبان خداوند السلام.mp3
1.69M
ای بر سر زبان خداوند السلام زیبایی جهان خداوند السلام ای غرق امتحان خداوند السلام ای عشق خون چکان خداوند السلام ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا از هفت خط خون به لب جام دم بزن از رونق دوباره ی اصنام دم بزن از تیغهای بسته به احرام دم بزن از نامه های صبح و دم شام بزن ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا از این سکوت تیره از این خامشی بخوان از نیزه های سرزده از سرخوشی بخوان از کوفیان تشنه ی مهمان کشی بخوان آری مسافرست خدا چاوشی بخوان ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا این بار رنگ ترویه رنگ وقوف نیست مرد نبرد در همه ی این صفوف نیست ماهی کنار ماست که ترس از خسوف نیست پس روضه ای بخوان که میان لهوف نیست ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا خورشید از مهابت غم رنگ باخته احرام بسته اند به شمشیر آخته از شش جهت به عرش خدا کینه تاخته قلب تو صوت ارجعی اش را شناخته ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا از جای جای دشت صدا می رسد به گوش صوت رحیل آل عبا می رسد به گوش از عرش بانگ طبل عزا می رسد به گوش حی علی العزای خدا می رسد به گوش ای زنگهای قافله حی علی العزا پاهای غرق آبله حی علی العزا @hafez_adabiyat
هدایت شده از 
🥀 تبادل فهرستی 🥀 تعدادی از کانال‌های شعر و ادبیات: شعرهای ناب: 💠 @sherhaye_nab کلبه‌ی شعر: 💠 @shaeranehayemahkhaky اشعار محسن علیخانی: 💠 @MohsenAlikhanySher آبادی شعر: 💠 @abadiyesher سرزمین شعرها: 💠 @sarzaminesher آموزش شعر به زبان ساده: 💠 @shaershow خط‌خطی‌های دل: 💠 @khatdl حافظ‌خوانی و ادبیات: 💠 @hafez_adabiyat اشعار نوید نیّری: 💠 @qalamhayeashegh گاه‌نوشته‌های دل: 💠 @Neveshtehaidel چایخانهٔ عشاق: 💠 @chaykhaneoshagh اشعار مجید بوری: 💠 @majiidboori1371 اشعار مارال افشون: 💠 @poem12 سروده‌ها و نگاشته‌های امید شمس‌آذر: 💠 @ooriya خط‌خطی‌های جواد: 💠 @javad14md معصومانه: 💠 @sherekhobb صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر نه طفل تشنه ی خود را به باب داد.mp3
665.9K
مادر نه طفل تشنه خود را به باب داد مهتاب را فلک به کف آفتاب داد چون قحط آب، قحط وفا، قحط رحم دید چشمش به لعل خشک وی از اشک، آب داد بر طفل و باب او چو جوابی نداد کس یک تیر، هر دو را، به سه پهلو جواب داد خون گلوی طفل نه، ایثار را ببین آن گُل، نخورد آب و به گلچین گلاب داد هم عندلیب سوخت و هم باغبان که خصم آبی به گُل نداد، ولی گُل به آب داد پرپر چو مرغ می زد و تا پر، نشسته تیر اما به خنده باز تسلاّی باب داد او خنده کرد و عالم از این خنده گریه کرد نگرفت آب و آب به چشم سحاب داد اصغر به لای لای ندارد نیاز و تیر او را به خواب بُرد و به مَهد تُراب داد @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبای قاسم صرافان در مدح حضرت زینب (س) در سرزمین شعر کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما
می‌خواست کفر، افکند از جوش، کعبه را تا اهل دین، کنند فراموش، کعبه را   بگرفت جا به دامن کرب‌وبلا حسین با درد و غم نمود هم‌آغوش، کعبه را   شد زنده دین حق ز قیامش اگرچه، کرد اندر عزای خویش سیه‌پوش، کعبه را   خون خدا به کرب‌وبلا موج می‌زند بینم ولیک، ساکت و خاموش، کعبه را   بوی خوشی که می‌وزد از تربت حسین گویی که برده تا ابد از هوش، کعبه را   بنگر مقام و رتبه، که در پیش کربلا شد حلقۀ ارادت، در گوش، کعبه را   از بس که اشک ریخته، در ماتم حسین چون زمزم است، چشمۀ پرجوش، کعبه را   یا نیست جز خیال شه کربلا به سر یا خاطرم نموده فراموش، کعبه را @hafez_adabiyat
بر دشت ظلمت زا چنان تابیدخورشید.mp3
1.06M
بر دشت ظلمت زا چنان تابید خورشید اعجاز سبز شعشعه بخشید خورشید از ماورای عالم خاکی گذر کرد بر وسعت اندیشه ها تابید خورشید گل کرد و پرشد در جهان آوازه ی او عطر عروج عاشقی پاشید خورشید نور لطیف خود پراکند او به دلها سجاده ی شوق سحر گردید خورشید در سینه ی آیینه ها صبح یقین است گردیده در نسل زمان جاوید خورشید آیین او سرلوحه ی سیر و سلوک است می خواند بر نی سوره ی توحید خورشید از عرصه ی معراج او کوشا چه خوش گفت طومار نیرنگ و ستم پیچید خورشید رفتند و به اوج کهکشان گل کردند چون مهر سپهر بی کران گل کردند گلخند سحر دمید از باورشان در گستره ی ذهن زمان گل کردند @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسم است هر که داغ جوان دید دوستان .mp3
662K
رسمَست هرکه داغ ِ جوان دید، دوستان رأفت برند حالت ِ آن داغ دیده را یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشکِ دیده را آن دیگری بر او بِفشانَد گُلاب قند تا تقویت شود دلِ مِحنِت چَشیده را یک چند دَعوَتَش به گُل و بوستان کنند تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را جمعِ دگر برای تسلّایِ او دهند شرح ِ سیاه کاریِ چرخِ خمیده را القصّه هر کَسی به طریقی ز روی ِ مِهر تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟ چون دید نعشِ اکبرِ در خون تپیده را آیا که غمگساری و اَندُه بَری نمود لیلایِ داغ دیدهٔ محنت کَشیده را بعد از پسر دلِ پدر آماجِ تیر شد آتش زدند لانهٔ مرغِ پریده را   @hafez_adabiyat
عجبی نیست اگر دامن ما تر باشد.mp3
974.6K
عجبی نیست اگر دامن ما تر باشد عکس روی تو اگر در کف ساغر باشد من که بیت الغزلم را به تو دادم مپسند خانه ی شاعرت این قدر محقر باشد پنج تن آل عبا زیر کسا جمع شدند از چه رو پیکر تو جمع مکسّر باشد مردی آن قدر که یک زخم برایت زشت است زخم باید به تن مرد مکرّر باشد دو برابر بزنیدش ، دوبرابر بکشید هم علی بوده و هم شبه پیمبر باشد تشنه کامی پدر را که مکیدی گفتند خواست سهمش ز عطش هم دوبرابر باشد @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا