eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
43.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
باسلام و خسته نباشید. بنده ۳۵ سالمه و شوهرم ۳۷سالشه. یک فرزند ۵ساله داریم. ۱۰ ساله ازدواج کردیم. شوهرم ۵سالی هست خیلی بددهنی میکنه و هر بار که مشکلی بین مون پیش بیاد به خانواده و حتی فامیل ام بی ادبی میکنه. دوبار این بی ادبی به حدی زیاد بود که نسبت حرام زاده و ... داد. بار اول حدود ۴ سال پیش بود اونم به خاطر اینکه با خواهر شوهرم بحث مون شد سر مسئله رهبری توی خونه مادرشوهرم و در واقع انگار ناراحت شده بود که چرا جلوی مامان بابای من بحث کردی و بی احترامی شده ، در حالی که من به اونا هیچ بی احترامی نکردم و فقط با خواهرشوهرم که به رهبری بی احترامی کرد، دفاع کردم. البته خودم بعدها فهمیدم با هرکسی نباید بحث کنم مخصوصا کسی که کوچک تره و اطلاع درستی نداره. شوهرم بعد از اینکه از اون جا اومدیم بیرون هرچی از دهنش در اومد به من و ... کلی حرف بد زد. باردوم، این کار رو تکرار ‌کرد و کلی حرف زشت و.. زد. و دوباره داغم تازه شد. اونم به خاطر اینکه خونه مادرشوهرم چرا ناراحت بودم و حرف نزدم. دلیلش این بود که قرار بود جایی بریم بعد از خونه مادرش اما این قدر لفت داد که نرفتیم خوب منم در حد یک رب زمان کم ناراحت شدم و هیچ بی احترامی و حتی اخم نکردم. واقعا این کار من سزاوار کلی حرف به خانواده و اجدادم هست؟ اینو فهمیدم که شوهرم خانوادش رو میپرسته و کسی جرات نداره حتی ازشون ناراحت شه. واقعا ازش متنفر شدم تو دلم حالا باید چی کار کنم؟ چه طور میتونم با کسی که هرچی از دهنش در می یاد به خانوادم میگه در حالی که جلوی خانوادم خیلی خودش رو خوب و با ادب جلوه داده زندگی کنم؟ همش ریختم توی خودم. دارم داغون میشم. حتی زمانی هم که خوبه باهام و حرف عاشقانه میزنه ته دلم مثل قبل باور ندارم حرفاشو و فکر میکنم دروغه حرفاش چون شوهرم بدبینی هم داره و زیاد نمیزاره از خونه بیرون برم.حتی دوست نداره ادامه تحصیل بدم. یا کلاسی برم.دارم به جدایی فکر میکنم.من ادم احساسی هستم و نمیتونم احساسم رو شریک بشم با کسی که به کل خانوادم توهین کرده و سخته... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب ابتدا باید بگم کاملا احساس شما رو درک میکنم، چون کامل تمام زوایای موضوع رو موفق شدید بنویسید و منتقل کنید، اما یک سوال برای بنده ایجاد شد: فرمودید اولین بار که با بی احترامی های همسرتون مواجهه شدید زمانی بود که در مورد مسائل سیاسی منزل پدر و مادر ایشان بحث تون شد، و البته خودتون بعد متوجه اشتباه خودتون شدید. 👌 چه خوب که خودتون بعد این ماجرا رو آنالیز و اون بخشی که قصور خودتون بوده رو پیدا و پذیرفتید. احسنت آیا این مطلب رو به همسرتون هم بیان فرمودید؟ احتمالا پاسخ شما منفی باشه، چون خشم ایشون با وجود فحاشی ها و بی احترامی که اصلااااا مورد تایید نیست، اما برطرف و تخلیه نشده. خواهر عزیزم، در ماجرای رخ داده، چند نکته وجود داره، اولا ما نبایست بر اساس یک یا چند رفتار روی کل شخصیت افراد اظهار نظر کنیم. جایی باید سخن گفت که احتمال اثرگذاری کلام رو داشته باشیم و آگاه و واقف به نحوه و مهارت کلامی هم باشیم. همچنین بحث و جدل دو کوچک تر در پیشگاه بزرگ تر ها بی احترامی به جمع و بزرگ تر ها محسوب میشه، بخصوص که اعضای خانواده هم بودن. و این وسط نتیجه ای جز رنجش مضاعف شما، عدم تاثیر دفاع و توجیهات اعتقادی سیاسی شما چیزی عاید نشده. و از طرفی دچار هجمه رفتار منفی از سوی همسر محترم نیز شده اید. بهتر بود در شرایطی عادی و در آرامش، آن بخش از ماجرا که قصور و غفلت خود شما بوده که به زیبایی در متن بیان فرمودید به همسرتون بیان میکردید و بعد می گفتید که واکنش شما و عدم دادن فرصت برای صحبت باعث شد رنجش من بیشتر بشه، و واقعا این دیالوگ ها زیبنده شما و من نیست و من توقع بیشتری از پدر فرزندم که تکیه گاه من است دارم و.... (مطمئنا در قبال این برخورد شما، واکنش ایشان این نخواهد بود که حقت بود، خوب کردم که گفتم و ... حتما این ادبیات اثر دیگری خواهد داشت) در ماجرای دوم هم، اینطور بنظر میاد که باز هم مدیریت هیجانات اگر از سمت شما صورت می گرفت و بعد با استفاده از مهارت کلامی خوب به گفتگوی منطقی و عاطفی با همسر محترم پرداخته میشد، از این خصیصه منفی ایشان (بد دهنی) پیشگیری صورت می گرفت. راهکار بنده به شما بانوی مهربان این است: ۱. دریافت فایل هنر زن بودن، و توصیه اکید به اجرای این مهارت ها. ۲. تقویت مهارت کلامی و شناخت هیجانات با استفاده از دروس استاد تراشیون و یا کتاب معجزه گفتگو ۳. بعد از گذر از توصیه اول و دوم، برای رفع این ناراحتی و کدورت جای مانده از الفاظ نامناسب همسرتان، از تکنیک نامه نگاری که در مرحله اول آموختید بهره ببرید. قطعا با طی این روال، مسئله تان قابل حل و حال شما و همسر محترمتان بهتر خواهد بود. انشاالله
سلام، ما ومادرشوهرم در یک خونه زندگی می‌کنیم و 9 ماه هست که عروسی کردیم البته بخاطر کرونا مراسم نگرفتیم و تقریبا فامیل تک تک میان خونمون و معمولا واسه شام میگیم بیان، هرکسی از خانواده همسرم بخواد بیاد خونه ما، ما حتما باید بگیم خانوادشون بیان بالا (4 نفر هستن) ، من خیلی رضایت به این کار ندارم، هم خستگی بهم فشار میاره چون مدتیه که کمر درد هم دارم و نمیتونم زیاد سرپا بایستم، وچون درس میخونم ( کنکور دارم، از خیلی مسائل مربوط بخودم میزنم تا وقتش رو درس بخونم) مهمونی بزرگ دادن برام وقت گیر هست و مادر همسرم کمکم نمیکنن، از طرف دیگه منزلمون خیلی کوچیک هست و مهمون و صاحب خانه همه معذب میشن، ازطرف دیگه همسرم خیلی قرض داره و عملا همه حقوقشون برای قرض و چک میره و گاهی برای خرج خونه خودمون کم میاریم، با این تفاسیر حتما اینها هم باید بیان منزل ما همراه بقیه مهمون درواقع همسرم دعوتشون میکنه و اونها هیچ وقت ملاحظه نکردن و همیشه اومدن بالا، این هم بگم که ملاحظه یا کمکی نمیکنن به پسرشون وقتی بخاد مهمون بیاد. یه نکته دیگه هم بگم که مادرشون به ما که طبقه بالا هستیم، حدود هر 10 روز یکبار میگن بیاید پایین واسه شام، و هیچ مهمونی خونشون راه نمیدن میگن کرونا هست، اما هرکسی بخاد بیاد خونه ما راحت میان بالا( تو مهمونی های ما کرونا نیست) یه نکته دیگه پدر و مادر من خیلی به فکرمون هستن، گوشت، برنج، روغن کنجد و زیتون، چایی، حبوبات، عسل،خرما و.... رو برای ما می‌خرن و همسرم عملا نمیتونه پول اینهارو بده، و پدرم میگن من پولشو نمیخام، من خیلی رضایت ندارم پدرم توی خونه ما خرج کنه و من برای بقیه ازاین ها استفاده کنم(دلم برای پدرم میسوزه که خودشون خیلی قرض دارن و باید جور ماروهم بکشن) . نمیدونم چطور ب همسرم بگم که من رضایت قلبی برای اینکه باهرمهمونی خانوادش بیان بالا ندارم،هم مالی هم زحمتی ک میکشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اولا تبریک میگم آغاز زندگی مشترکتون رو 🌹 انشاالله با مهارت و توکل بتونید زندگی مهدوی و نسلی امان زمانی تربیت کنید. در خصوص مسئله تان باید عرض کنم، آنچه از متن پیام مشخص بود نارضایتی و رنجش شما که بخاطر مقایسه کردن حادث شده. و البته شرایط مهمان داری بخاطر ایام ویژه کرونا و عدم تطبیق خودتون در مکان و موقعیت جدید زندگی. اگر شما در همجواری پدر و مادر خودتان زندگی میکردید، هر زمان اگر مهمان داشتید و مادرتون به منزل شما تشریف میاوردن، شما ناراحت میشدید یا خوشحال؟ ولو اینکه ایشون هیچ کمک یدی و مالی هم به شما نمیکردن، بعد اگر همسر شما ناراحت میشدن و میگفتن من خرجی میدم دیگه راضی نیستم با مهمان ها والدین شما هم بیان، شما چه احساسی داشتید؟ و چکار میکردید؟ (اصل جایگزینی) ما نباید والدین همسرمان را رقیب و حریف خود بدانیم بلکه اگر اونها رو در جایگاه پدر و مادر خودمون بدونیم و ببینیم. اون وقت خیلی از برخوردها برامون آزارنده و باعث حال بد برامون نمیشه. از سوی دیگر، مسئله ای که هست اولا، این مهمان داری های فعلی همیشگی نیست و بخاطر نبود مراسم ازدواج ، به وجود اومده و به مرور کمرنگ میشه. و اینکه وقتی اقوام همسرتون تشریف میارن منزل شما، در واقع چون بر مبنای ولیمه ازدواج میان ، به نوعی میزبان خانواده همسر شما هستند. و از این بابت والدین همسر محترم هم حضور پیدا میکنن. نکته بعد اینکه کمک مالی ندارند، همین که آلان اسکان شما در منزل ایشان هست، حالا هر چند هم فضا محدود باشه ، اما سعی بر اون داشتند. و چون حمایت مالی و خرید از جانب والدین شما صورت میگیره، دچار قیاس و توقع شدید و طبیعتا نارضایتی و لذا اینجاست که توصیه ما به والدین عزیز و مهربان، بر پرهیز از اینگونه حمایت ها هست و یا اینکه به شیوه دیگری و با رضایت فرزندشان باشه، چون گاهی این محبت ها زمینه ساز آسیبهایی میشه که شاید خودمون هم مطلع نباشیم، مثل همین قیاس، تنبلی آقایان و یا پرتوقعی، و یا حتی تضعیف عزت نفس زوج جوان و ... پس اگر فکر می کنید این شرایط برای شما حادث شده، محترمانه و مهربانانه از پدر گرامیتون بخواهید که این خرید ها رو نداشته باشن و حتی میتونید علتش رو هم صادقانه بیان کنید که دچار قیاس و نارضایتی میشید و ممکنه به همسرتون هم سخت بگذره و .... بحث فشار اقتصادی هم که فرمودید، کاملا بهتون حق میدم و یک مسئله فراگیر شده متاسفانه، اما... این فشار برای همسر محترم شما بیشتر هست، و چه بسا خود ایشان بیشتر این دغدغه را برای مدیریت مالی، کمبود فضا، سختی های شما و ... داشته باشند و بهترین کمک و همراهی شما به ایشان، ایجاد فضایی آرام و پرنشاط و بدون تنش در منزل و اوقاتی که در کنار شما هستند. انشاالله همیشه موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام من توعقدم مشکلم اینه که همسرم هرچندماه یک باربادوستاش میر ه بیرون وعرق میخوره وباحالت مستی میادخونه تاحالاباهاش صحبت زیادکردم گفتم متنفرم ازعرق پدرشم نصیحتش کرده امافایده نداشته قهرهم کردم ولی بعدچندروزمیادمیگه اشتی کنیم وقول میده دیگه عرق نخوره منم اشتی میکنم ولی سرقولش نمیمونه ودوباره میخوره بادوستش بنظرتون وقتی میادواسه اشتی باتوجه به اینکه سرقولش نمیمونه چه رفتاری نشون بدم؟وایانزارم بادوستاش بره بیرون کاردرستیه ؟چون بادوستاش فقط میخوره چکارکنم دیگه عرق نخوره ؟خواهش میکنم به این سه سوال پاسخ بدین یه دنیاممنون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بیان نفرمودید چه مدت زمان در دوران عقد هستید؟ آیا پروسه انتخاب همسر را کامل طی فرمودید؟ آیا در زمان تحقیقات قبل عقد، از دوستان و اطرافیان ایشان به این آگاهی و شناخت نرسیده بودید؟ و آیا در شرایط فعلی خانواده شما مطلع هستند؟ شما چگونه به این مسئله پی بردید؟ علت این رفتار همسرتان چیست؟ آیا در خانواده ایشان این یک کار طبیعی و معمول است یا خیر؟و ... به هر حال بحث اعتیاد و آن هم مشروبات الکلی، مسئله کوچکی نیست بخصوص اینکه شما در دوران عقد متوجه این مسئله شده اید باید برخوردی قاطعانه تر داشته باشید و خانواده خودتان را در جریان این مسئله قرار دهید. البته منظور ایجاد تنش بی احترامی نیست، بلکه قاطعیت در کلام، خط قرمزهای خودتان را مشخص نمایید ، از مشاوره حصوری با همراهی خانواده تان حتما بهره مند شوید و تا زمانی که این مسئله برایتان حل و فصل نشده، وارد زندگی مشترک نشوید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگوار.خداروشکر بخاطر فایلهای هنر زن بودن.ببخشید استاد نزدیک ۷سال ازدواج کردم الحمدلله زندگی خوبه اما یه مشکلی که این هفت سال من رو اذیت می‌کنه اینه که وقتی آقامون با مادرش.خانواده اش دوستاش صحبت می‌کنه خیلی حالم بدمیشه،،،نمیدونم انگار دوست دارم فقط برای خودم باش واینم می‌دونم که اشتباه ...وقتی این صحنه هارخ میده شوهرم متوجه میشه تازگی ها دیگه تحمل نداره بهش حق میدم،ولی من نمی‌دونم چکار کنم خودمم خسته شدم وقتی که اون حس تنفر ایجاد میشه بعد دوساعت خودبخود خوب میشه و باخودم میگم این چکاری بود اما متاسفانه باز تکرار میشه با این وضع شوهرم قصد همسر دوم کرده😔😭واینم بگم من فایل هشتم هنر زن بودن روگوش دادم و تاچندماه دیگه این حس رو نداشتم.ولی خدامیدونه تو این چندسال با این حالم هیچ بی احترامی به خانواده شون نکردم ،تا اینکه مادرشوهرم با یه تهمت من رو از خونشون بیرون کرد،هرچند هی میگه پشیمونم اما الان خیلی حس بدی بهشون دارم😭دوست ندارم اصلا ببینمشون..دوم اینکه آقامون خیلی سرش توی درس و کتاب..زیادخونه نیست وقتی هم میاد میگه خسته ام...دوباره بعداستراحت می‌ره سراغ کارا شخصیش...بهش میگم یکم وقت بزاربراماو بچه ها ؟! میگه وقتم رو تلف نکنید..خیلی خسته شدم دیگه دارم متنفرمیشم از همسرم..اگه بگم محبت کن میگه تو کمبود محبت داشتی نباید ازدواج میکردی😭..من خوشم به این سوسول بازیهانمیاد.توروخدا راهنمایی کنید🙏😔. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم اینکه مسئله ای یک بار اتفاق افتاده و باعث رنجش شما شده، اما شما بارها و بارها طی این چند سال این مسئله رو برای خودتون تداعی می کنید چه بهره و سودی به حال شما رسونده؟ ببینید با این کارتون چه بدست آوردید و چه از دست دادید؟ بیان کردید با اینکه همسر و زندگی خوبی الحمدالله دارید اما دچار اضطراب، تنفر، کینه، تپش قلب، بیقراری شدید. و چه از دست دادید، روابط حسنه با همسرتون، همدلی و هم کلامی ایشون رو، اعتماد و محبت ایشون رو، جایگاه و آرامش خودتون رو. خب ، آیا می ارزه واقعا؟؟؟ اگر بله، پس به همین روند ادامه بدید. مسلما این وضعیت مطلوب شما نیست و برای همین راهنمایی خواستید، پس با تفکر و آگاهی به این مسئله کنترل شرایط رو باید بدست بگیرید، فرمودید دست خودتون نیست، فکر می کنید دست کی هست؟ و چه کسی بهتر از خودتون میتونه کمک کنه به این وضعیت؟ آیا حاضرید بخاطر اشتباه یه نفر دیگه (که بارها هم عذرخواهی کرده)، تیشه به ریشه زندگی خودتون بزنید؟ پس یه یا علی بگید و کمر همت ببندید و این وضعیت رو عوض کنید و مطمئن باشید که شما میتونید 👌💪 خداروشکر اهل علم و فضل هستید، کلاس هنر زن بودت رو گوش کردین، حالا وقتشه تمام این مهارت ها رو اجرایی کنید. با گفتارتون طلب نکنید از همسر که برای ما وقت بزار، بلکه با رفتارتون یه بار دیگه ایشون رو شیفته خودتون بکنید😊، با مهارت. تغییر رو از خودتون شروع کنید تا محیط و دیگران تغییر کنند نه اینکه تلاش و انرژی تون رو برای تغییر دیگران بزارید که کاری بس بیهوده و خسته کننده هست. علت رفتارهای همسر محترم و درگیر کردن خودشون با کار و درس و ... هم به خاطر همین ناآرامی شماست. بقول مولوی : پيش چشمت داشتي شيشه كبود زان سبب عالم كبودت مي‏نمود بشكن آن شيشه كبود و زرد را تا شناسي گرد را و مرد را پیشنهاد دریافت و گوش دادن مجموعه سخنرانی استاد عالی در رمضان ۱۴۰۰. آدرس کانال ایشون: @Ostad_aali انشاالله موفق و سربلند باشید و حال دلتون امان زمانی.🌹 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشین پسر خواهرشوهرم سه سالو نیم است بعد یک ماهی است لکنت زبان گرفته میخواستم ببینم راهکارتون چیه؟؟؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز در رابطه با مسئله شما باید بررسی شود که علت به وجود آمدن لکنت چه می‌تواند باشد؟ آیا کودکشان از چیزی ترسیده و یا در شرایط پر استرس قرار گرفته است؟ البته گیر کردن در بعضی حروف در این سن بین کودکان شایع هست و به مرور زمان درست میشود به شرطی که در این مدت کودک را همراهی کنند و زمینه آرامش بیش از پیش شود. و مدام حساسیت به خرج ندهند و رفتار با آرامش داشته باشند. اگر بعد از مدتی این روند ادامه پیدا کرد توصیه میکنم با یک متخصص گفتار درمان هم مشورت کنند. رعایت نکات زیر انشالله در بهبود شرایط کودک موثر باشد : ✨به والدینش توصیه کنید فضای آرامش و به دور از تنش و استرس در منزل مهیا کنند. ✨با کودک خود زمان بیشتری را بگذرانند. بازی کنند؛ قصه بگویند و ارتباط کلامی برقرار کنند. ✨جهت تلفظ صحیح کلمات به کودک فشار نیاورند و هر جا گیر کرد کلمه را تکرار کنند. ✨بسته به ذائقه و مزاج کودک از دادن غذای با طبع سرد در این ایام جلوگیری کنند و بیشتر غذای با طبع گرم بدهند. ✨ریشه ترس را در کودک پیدا کنند و مراعات کنند که تکرار نشود؛ نظیر تصاویری چون مومو در فضای مجازی و یا برخی صحنه ها در کارتون ها و یا شوخی های ترسناک که برخی بزرگترها با کودکان می‌کنند چون کودکان اقتضای موقعیت سنی قوه تخیل بالایی دارند و شروع به خیال پردازی می‌کنند. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را از کانال تهیه و استفاده کنید انشالله که از نکات تربیتی آن بهره مند شوید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام شب بخیر: من براثرتب فلج اطفال کمی مشکل حرکتی دارم ( کوتاهی 3 سانت پای چپ)میخوادبرام خواستگاربیاد ایشون این وضعیت منو میدونن. سوال من اینه من بچه که بودم زمین میخوردم وبه مرورگذرسالهاخییییلی کم شده شکرخدا ولی هنوزگاهی پیش میاد آیالازمه اینو به ایشون بگم واینکه وقتی ازپله بالامیرم نیازه دست به نرده بگیرم برابالارفتن ؟ ایشون سالم هستن اگه لازم هست بگم کی بگم خوبه؟ وچطوربیان کنم؟ کلاچه بیماریهایامشکلاتی رابایدبه خواستگارگفت؟ خیربی پایان الهی رزق هرروزتان 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🌹احسنت به شما که بنای صداقت از همین ابتدا دارید. به هر حال ازدواج مهمترین حادثه زندگی هر فرد هست و باید در این زمینه با شناخت و آگاهی تصمیم گرفت. 🍀در رابطه با مسئله شما فرمودید که ایشان نسبت به وضعیت شما آگاهی دارد منتها جزئیات آن و اینکه گاهی ممکن است تعادل نداشته باشید را می‌خواهید بداند. به نظرم در جلسه اول بنا را بر آشنایی بگذارید تا ایشان بیشتر با روحیات شما آشنا شود از جلسات بعد میتوانید به این مسئله اشاره کنید. در کل در زمینه بیماری و مسائل این چنین بهتر هست شفاف صحبت شود منتها بهتر است جلسه دوم عنوان شود. چون خواستگار محترم زمانی که با شما و روحیات و نظرات شما آشنا نشده باشد اگر همان اول بار این مسئله را بداند ممکن است سریعا واکنش نشان دهد اما زمانی که با شما و معیارهای شما آشنا شده باشد و کفویت لازم را ببیند این مسئله برای ایشان بهتر قابل پذیرش خواهد بود و تصمیم عجولانه نخواهد گرفت. 🍀در سیر مراحل خواستگاری لازم هست شما با پروسه صحیح خواستگاری آشنا باشید. ابتدا خودشناسی خوبی از خود داشته باشید و اولویت های خود را بشناسید با سوالات خواستگاری آشنا باشید و بعد از جلسات خواستگاری تحقیقات کامل و کافی انجام دهید و نهایتا با مشاوری امین ارتباط بگیرید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه انتخاب صحیح همسر را از کانال تهیه و گوش کنید. در زمینه نحوه سوالات و چگونگی تحقیق و.... کمک شایانی به شما خواهد کرد. آرزوی سلامتی و خوشبختی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض خداقوت بنده مادر ۳فرزند هستم یک دختر ۵ساله دارم و پسربزرگم ۱۷ساله هستند از روزی که بخاطر درسها صاحب گوشی شد اخلاقش کاملا عوض شد همیشه در حال بازیهای اینترنتی است و درسها را هم سر امتحان با تقلب گذراند و مدام با من قهر است و هیچ حرفی هم نمی‌زند یکبار خواستم گوشی را پس بگیرم که منجربه درگیری و مشت و کتک وی واقع شدم از یکی از اقوام درخواست ۲میلیون پول کرده آیا این پول را به او بدهیم فامیلمون میگه اگه ما بهش ندیم معلوم نیست سر از کجاها دربیاره پسر دومم۱۴سالشه که او هم از روزی که صاحب گوشی شد اخلاقش عوض شد و ذره‌ای درس نخواند من سرکلاسهایش حاضر می‌شدم من امتحاناتش رو می‌دادم حرف هم که می‌زدم می‌گفت نمی‌خوام درس بخوانم می‌خوام ترک تحصیل کنم لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🍀در رابطه با مسئله شما باید خدمتتون بگم متاسفانه شرایط کرونا و کلاس های آنلاین و ارتباط بچه ها با فضای مجازی خیلی از خانواده ها را دغدغه مند و نگران کرده است. خوب این نگرانی قابل درک هست و نمی‌توان بی تفاوت بود. اما نکته بسیار مهمی که شما مادر محترم باید توجه کنید این است که شما باید مهارت ارتباط با فرزند نوجوان را فرا بگیرید. بدانید که چگونه باید با نوجوان رفتار کرد. از نوجوانی به دوران بحران و دوران هیجانات و حتی آتش زیر خاکستر یاد می‌شود این تعبیرات حکایت از حساسیت این دوران دارد و باید با نهایت مهارت و آرامش و گاهی با تغافل با فرزند نوجوان برخورد داشت و اگر بنا به بحث و مدام تذکر دادن و امر و نهی و گیر دادن باشد زمینه پرخاشگری و عصبانیت نوجوان فراهم می‌شود و برخورد و رفتاری که نباید اتفاق میفتد. شما مادر محترم باید این دوران را بشناسید و با آگاهی رفتار کنید. 🍀در زمینه درس هم نباید خودتان را بیش از حد درگیر درس و تذکر دادن کنید بلکه این مسئولیت و پیگیری بیشتر از جانب معلم باید اتفاق بیفتد. انجام دادن تکالیف از جانب شما کار درستی نیست ولو که در این درس نمره مقبولی نگیرد به هر حال شرایط کلاس آنلاین نیز می بایست درک شود و انتظارات را از بچه ها باید تعدیل کرد. چرا که اساس رابطه والدین و فرزندان باید بر حسب محبت باشد و هیچ چیز نباید باعث شود این محبت و احترام خدشه وارد شود. 🦋سعی کنید آگاهی لازم را در این زمینه کسب کنید پیشنهاد میکنم در اولین فرصت اقدام به تهیه مجموعه تربیتی "از 10 سالگی تا 19 سالگی" از کانال همسران خوب کنید. ویژگی ها و نیازهای دوره نوجوانی فرزند خود را بشناسید و من بعد با آرامش و با مهارت با فرزند خود رفتار کنید. 🍀اقتضای سنی که دارند بسیار تمایل به گروه دوستان و همسن و سالان دارند سعی کنید زمینه ارتباط و دوستی با دوستان خوب را برایشان فراهم کنید. مادرانه و مهربان و با زبان لین با آنها صحبت کنید و یا اینکه در قالب نامه از محبت و نگرانی و دغدغه خود به آنها بگویید و خواسته تان را مطرح کنید. 🍀در رابطه با درخواست هزینه ای که داشته بهتر است یک واسطه امین که ارتباط خوبی با فرزند شما دارد مثل عمو یا دایی یا خاله و.... بخواهید با او حرف بزند و بداند برای چه می‌خواهد؟ 🍀با توجه به شرایط تابستان بهتر است به کاری که مورد علاقه شان است مشغول شوند تا هم اوقات بیکاری کمتری داشته باشند و هم احساس مسئولیت پیدا کنند. 🍀فضای آرامش و معنویت را در منزل تقویت کنید و بنای رفتارتان را با اعضای خانواده بر حسب محبت و احترام به دور از تنش و بحث بگذارید. و با همسر محترم نیز در این زمینه هماهنگی لازم را داشته باشید و وقت بیشتر برای آنها بگذارید. 🍀مجموعه صوتی کنترل خشم از استاد پور احمد را هم می‌توانید تهیه و گوش کنید که قطعا راهکارهای مطرح شده برای شما بسیار مفید خواهد بود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام میشه ب طور کلی بفرمایین سیاست رفتاری افرادی ک در یک ساختمان با مادر شوهر ساکن هستن چطوری باید رفتار کرد؟؟؟(مخصوصا اگر مادرشوهر فامیل عروس باشه و بچه کوچیک هم داشته باشن مادرشوهر) من واقعا نمیدونم چجوری باشه ک هم حریم و اسایش خودم داشته باشم و هم محبت به اونها ممنونم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🍀احسنت به شما که دغدغه یادگیری مهارت ارتباط با خانواده همسر را دارید. متاسفانه یکی از باورهای غلط که ناخودآگاه در ذهن خیلی از بانوان ممکن است باشد این است که مادرشوهر و عروس نمی‌توانند رابطه خوبی با هم برقرار کنند. در صورتی که اینگونه نیست و باید این نگرش اصلاح شود. زمانی که عروس خانم مادرشوهر خود را به مانند مادر خود ببیند؛ به هر حال بین رابطه مادر و دختری هم گاهی اختلاف نظر و سلیقه پیش می‌آید اما دوباره روابط به حالت قبل برمی‌گردد و از رفتارها سوبرداشت نمی‌شود. چقدر خوب هست که این گذشت و انعطاف در روابط مادرشوهر و عروس نیز دیده شود و سریع بدترین حالت های ممکن برداشت نشود. البته باید یک حریم احترام و محبت بین مادر شوهر و عروس برقرار باشد و اینجا توصیه نمی‌شود که بر حسب صمیمیتِ زیاد خیلی مسائل مطرح شود بلکه باید بنای روابط احترام و محبت باشد. حد رفت و آمد متعادل باشد. حساسیت ها را کم کرد. گاهی نقاط مثبت مادرشوهر را به زبان آورد مثلا از دستپختش تعریف شود. در کل عروس خانم یک روحیه تعامل گونه و مناسب با خانوده همسر برقرار کند. 🍀اگر مسئله ای دلخوری پیش آمد خانم بنای انتقال به همسر خود را نداشته باشد چرا که به هر حال خانواده برای هر مردی خط قرمز محسوب می‌شود و از اینکه آقا مرتب از جانب همسر گله و شکایت خانواده اش را بشنود اصلا خوشایندش نخواهد بود. پس بهتر است اینجا خانم سیاست رفتاری داشته باشد و از مطرح کردن دلخوری ها با گله و غر زدن و یا ممانعت کردن از رفت و آمد بپرهیزد. به نحوی که اگر زمانی یک انتقاد منطقی هم داشت همسر سریع جبهه نگیرد که تو همیشه با خانواده من مخالف هستی. 🍀به خاطر برخی حساسیت ها معمولا پیشنهاد می‌شود که عروس مستقل از مادر شوهر زندگی کند. اما اگر شرایط زندگی مهیا نباشد پس در این خصوص باید سیاست و مهارت رفتار پیدا کند. پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنید. جلسه دوم به ویژه به نحوه ارتباط با خانواده همسر پرداخته شده و راهکارهای مفیدی به شما ارائه خواهد داد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و تشکر از مشاوره خوبتون دختری 2سال و 8 ماهه دارم که سه ماه است از پوشک گرفتمش ادرارش رو میگه اما هنوز مدفوعش رو تو شلوارش میکنه و هر روشی امتحان کردم جواب نگرفتم لطفا راهنمایی کنین و سوال دوم اینکه در این سن سخت گیری درچه حد باید باشه و برای چه اموری باید به بچه سخت گرفت مثلا شلوغ نکردن اتاق و.. ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🍀در رابطه با از پوشک گرفتن بچه بهترین سن همان 2 سال تا 2سال و نیم هست. البته این زمان قطعی نیست و از هر کودکی به کودک دیگر متفاوت است. پس بهتره شما شرایط کودکتون رو در نظر بگیرید از هر گونه استرس و حساسیت و فشار نسبت به کودک خودداری کنید. بلکه سعی کنید ارتباط کلامی خوبی با کودکتون برقرار کنید به نحوی که راحت درخواستش را بیان کند. و همچنین محیط مناسب در دستشویی برایش فراهم کنید تا اشتیاق به رفتن داشته باشد. کم نور نباشد که احساس ترس کند و یا اینکه میتوانید از قصری استفاده کنید. در کل باید صبور باشید و تا زمانی که عادت به گفتن پیدا کند خودتان گاهی یادآوری کنید... 🍀در رابطه با سوال دومتون در واقع ما بنای سخت گیری در هیچ رده سنی نداریم. بلکه قانون و عملکرد بر حسب قانونی که در منزل تعریف کردیم داریم. که آن هم اجرای دقیق آن برای کودک شما که خردسال هست هنوز زود است. به مرور زمان که کودک بزرگ می‌شود شما برخی قوانین را به او می آموزید. در کل این تعریف قوانین نیز نباید فرزند شما را محدود کند بلکه باید آزادی کافی در بازی و.... را داشته باشد چرا که یک نیاز هست و نباید به دلیل شلوغ کردن اتاق مانع بازی کودک شد. 🦋پیشنهاد میکنم شما حتما مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را از کانال تهیه و گوش کنید در این زمینه اطلاعات بسیار مفیدی به شما خواهد داد. و با تعریف دقیق قانون و نحوه اجرای آن آشنا خواهید شد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خانم ۳۳ شاغل دربهزیستی یک مشاوره میخواستم همیشه وقتی کاری روشروع میکنم هنوزمدتی ازاون نگذشته دیگه اون جذابیت کاری وشورواشتیاق اوایل رونسبت به اون کارندارم و وقتی به این مرحله برسم خرابکاری میکنم نه ازعمدازبی حوصلگی وعدم تمایل به اون کار. چکارکنم اینجورنشه برام دوست دارم همیشه مشتاق کارباشم انرژی بهم بده نه انرژی ازم بگیره میترسم فردادرموردازدواج اینجوربشم مدتی بگذره این حس بهم دست بده دومین موردچون دربهزیستی افرادمعلول وناتوان زیاد میبینم خیلی بهشون فکرمیکنم حتی گریه های مکرر و ناراحتی های زیادی دارم، میترسم افسرده بشم کارم رودوست دارم ولی این حالت اذیتم میکنه لطفابرادوموردراه حل بدیدخداخیرتون بده. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار بحثی که فرمودید باید بیشتر و از جوانب مختلف بررسی بشود، اگر این حالت در شما شدید هست، زیاد اتفاق می افتد و روی کیفیت کار یا زندگی شما اثر زیادی میگذارد، حتما باید با یک روان شناس بالینی متعهد و مجرب در این باره مشاوره داشته باشید. اما در حد معمول این اتفاقات،ممکن هست به عواملی مثل عوامل زیر برگردد: یکی اینکه تقریبا شروع هر کاری برای همه ما با جذابیت هایی همراه هست، چرا که شروعی تازه و متنوع هست و همین خود انگیزه ساز خواهد بود، اما در ادامه کم کم این تازه بودن اثر خودش را از دست میدهد و متنوع بودن به نوعی تکرار تبدیل میشود، راه اینکه این مسائل منجر به اثرگذاری منفی در کار و زندگی ما نشود، اول از هنه انتخاب درست هست،انتخابی که متناسب با شخصیت، استعداد ها، علایق و ملاک های ما باشد، این انتخاب میتواند شامل انتخاب شغل مناسب، رشته تحصیلی مناسب، همسر مناسب و ... باشد، در این راستا میتوانید از مشاورین متعهد در زمینه مشاوره شغلی، مشاوره پیش از ازدواج و ... کمک بگیرید همچنین از صوت و کتاب های مفید جهت افزایش مهارت انتخاب کردن و شناخت بیشتر خود،استفاده کنید مثل صوت های هنر انتخاب همسر استاد پور احمد یا کتاب زندگی برازنده من ترجمه کاوه نیری. اگر فرضا شغل انتخاب شده متناسب با ویژگی های شخصیتی شما باشد، حتی با گذشت زمان هم از انجام دادن آن احساس رضایت میکنید، گرچه ممکن هست آن شوق اولیه را نداشته باشید اما آن چه که بسیار بسیار اهمیت دارد این هست که زندگی ما باید بر اساس "نظم" استوار شود و نه انگیزه و شوق انجام کار ها! چرا که عوامل متعددی بر انگیزه ما اثر گذار است، بسیاری از اوقات ممکن هست ما به دلایل مختلف روانی، خانوادگی، اجتماعی و حتی جسمانی انگیزه کمتری برای انجام برخی از کار ها در خود احساس کنیم،مثل زمانی که تعادل هورمون های ما در ماه برای مدتی به هم میخورد یا کمی سرماخوردگی پیدا میکنیم، خب اگر به دنبال این باشیم که همیشه برای انجام کار ها انگیزه و شوق و انرژی زیادی داشته باشیم،طبیعتا این شرایط برای هیچ کس در همه طول مدت یک ماه یا یک سال قطعا فراهم نیست. و اگر همه انجام کار های خود را به زمانی موکول کنند که انرژی یا انگیزه کافی دارند، عملا در یک جامعه همه کار ها میخوابد و معطل می ماند،چرا که هر کس به دلایل مختلفی زمان هایی را تجربه میکند که انرژی یا انگیزه کافی ندارد،در این جا آن چه اهمیت پیدا میکند نظم هست، اگر تلاش کنیم حتی الامکان همه کار ها را طبق نظم خودش انجام دهیم، زمان هایی هم که انرژی نداریم وظیفه ی خود را انجام میدهیم و بعد از کرده ی خود احساس آرامش و رضایت میکنیم،همین پایبندی به نظم برای ما انگیزه و آرامش ایجاد میکند، بنابراین هیچ وقت کارتان را معطل به داشتن انگیزه نکنید،کار را شروع کنید و سعی کنید آن را به بهترین نحو انجام بدهید تا انگیزه در شما ایجاد شود... مورد مهم بعدی این هست که بسیاری از اوقات تصورات کلی و بنیادین ما در مورد دنیایی که در آن زندگی میکنیم، غلط هست، تصور ما این هست که حالت طبیعی زندگی این هست که همه چیز بر وفق مراد ما باشد و همه امور طبق آن چه مطلوب ما هست پیش برود، و اگر این چنین نباشد یک جای کار می لنگد، اما واقعیت آن است که زندگی متشکل از راحتی و ناراحتی،خوشی و ناخوشی، سلامتی و بیماری، آرامش و نگرانی و ... است. و این تصویر طبیعی از زندگی است، از ابتدا قرار نبوده همه چیز بر وفق مراد ما باشد بلکه قرار بوده ما در همه صحنه های مختلف زندگی قرار بگیریم تا نوع عملکرد ما مشخص بشود و اینکه در موقعیت های مختلف چگونه عمل میکنیم و به اصطلاح چند مرده حلاجیم! در این میان هیچ تلاشی از طرف انسان از دید خدا پنهان نمی ماند و همه تلاش ها یا سختی هایی که متحمل میشود نزد خدا پاداش و اجر خود را دارد که بعضی در این دنیا به او داده میشود و بخشی در جهان آخرت...
ادامه... همان طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند،  روزگار دو روز است ؛ روزى به كام تو و روزى به زيان تو . چون به كام تو بود، سرمست مشو و چون به زيان تو بود، غمناك مباش ؛ زيرا هر دو مايه آزمايش توست.[تحف العقول : 207 .] وقتی انسان چنین رویکردی به دنیا و زندگی داشته باشد، و بپذیرد که زندگی در روند طبیعی خود هم سختی دارد و هم آسانی، و خدا در همه لحظات یاور او و ناظر بر اعمال اوست، طعم آرامش را حتی در لحظات سختی تجربه خواهد کرد... در مورد کار شما نیز قطعا از خدمت به این عزیزان اجر و پاداش زیادی نصیب شما خواهد شد، اما اگر این کار به حدی به شما فشار آورده که احتمال افسردگی در خود میدهید، بهتر هست با مشاوری امین صحبت کنید تا در این مورد حاپل مسئله انجام دهید و بتوانید در حیطه شغلی خود کاری کنید که هم وظیفه ی خود را انجام دهید و هم فشار کمتری متحمل شوید. از دیگر عوامل انرژی بخش که موجب نشاط قلبی و درونی شما میشوند از جمله معاشرت با دوستان با اخلاق و مومن، ارتباط با خدا و اهل بیت علیهم السلام، تفریحات سالم،رفتن در طبیعت،و ... غافل نشوید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر. من دخترم و ۱۸ سالمه . درسم خداروشکر خیلی عالیه و واسه پزشکی دانشگاه تهران میخونم و قصد دارم بعدش اپلای کنم. شش ماهه با پسری دوست شدم که ۳۳ سالشه و مهندس عمرانه ولی کارش عکاسیه. بسیار خودخواه و مغروره و حرف حرف خودشه . ازم درخواست های غیرمعقول داشت و وقتی هم که مخالفت میکردم یه مدت سرد میشد و فاصله میگرفت..... این رابطه و درگیری های ذهنیش رو درسم خیلی تاثیر گذاشته بود ، الان با هم کات کردیم اما اون میخواد که برگرده و من نمیدونم واقعا چیکار کنم . دوسم داره ولی تفاوت هامون خیلی زیاده . مشروب میخوره سیگار میکشه و روابط آزاد داره و ... از خصوصیات مثبتش اینه که وفاداره و فوق العاده مسئولیت پذیره. خیلی دختر احساساتی ای هستم و نمیدونم چجوری تو این سالِ حساس احساساتمو کنترل کنم. عاشقش نیستم ولی حس وابستگی بهش دارم. احساس میکنم دارم آینده و اهدافم رو با یه آدم اشتباهی و یه رابطه ناسالم معامله میکنم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر عزیز و بزرگوار بدیهی هست که ارتباط با جنس مخالف بنا به طبیعت انسان، جذابیت خودش را دارد و به نوعی وابستگی را به همراه دارد چرا که ریشه در نیاز های زیستی و روانی انسان دارد، این جذابیت و کشش حکمت و تدبیر خداوند متعال برای تحکیم پیمان های خانوادگی، ایجاد محبت و مودت بین زوجین، بقای نسل و ... هست. بنابراین اسلام به عنوان برنانه زندگی که خدا برای بشر فرستاده، نه تنها این جذابیت و کشش را منفی تلقی نمیکند و آن را نفی نمیکند بلکه آن را با تنظیم روابط بین زن و مرد تبدیل به فرصتی برای تعالی و سعادتمندی انسان میکند، به نحوی که این طرفیت در مسیر درست خودش که همان حکمت خدا از ایجاد این مسئله هست قرار بگیرد و انسان را رشد بدهد، البته از ان جایی که به انسان اختیار داده شده، خود او میتواند از این ظرفیت الهی در مسیر آسیب رساندن به خود و مسیر انحطاط به جای رشد استفاده کند گرچه با لذت های کوتاه مدت خود را توجیه کند. در این مورد نیز احساس شما از این رابطه درست هست، طبیعتا با توجه به اختلاف سنی زیاد شما با این آقا و از طرفی ویژگی های رفتاری ایشان مثل داشتن روابط آزاد، که بدون شک منافی وفاداری و مسئولیت پذیری هست، این رابطه برای شما به جز دغدغه ها، اختلافات،قهر و آشتی های گاه و بی گاه و ناراحتی و دلخوری در نهایت چیزی نخواهد داشت، خدا رو شکر که تا الان به درخواست های غیر معقول این آقا تن نداده اید و ارزش خود را به عنوان یک دوشیزه نخبه و ارزشمند حفظ کرده اید، این را در نظر داشته باشید که اولا جایگاه خودتون را بشناسید و قدر خودتون را بدانید، و به پایین تر از آن حقیقتا راضی نباشید و خودتون را نفروشید، لیاقت شما همسری است که همانند خود شما ویزگی های مثبت زیادی داشته باشد،فقط به شما وفادار باشد و قدر شما را بداند، خواسته های شما برای او ارزشمند باشد و سعی اش را برای خشنود کردن شما به کار بگیرد ، چنین فردی ارزش ان را دارد که شما نیز عشق خود را به او هدیه کنید و برای خشنود کردن او تلاش کنید. کسب موفقیت های بزرگ، اراده های قوی میخواهد، کسی که اراده ای قوی دارد حتی اگر فردی مذهبی نباشد اما با اراده خود میتواند بر لذت های زودگذر و خوشگذرانی های موقت در جهت کسب موفقیت های بزرگ و ارزشمند عبور کند و قطعا شما نیز این توانمندی را دارید. جدا شدن از این روابط، طبیعتا تا چند روزی غمگینی و بی حوصلگی به همراه خواهد داشت و این طبیعی است اما اگر این این ناراحتی فعلی اجتناب کنید و به رابطه ناسالم ادامه دهید، بعدا مجبور خواهید شد با ناراحتی های بسیار بیشتر و ضرر های چه بسا غیرقابل جبران به این رابطه خاتمه دهید، به قول معروف جلوی ضرر را از هر جایی بگیرید منفعت هست... سعی کنید با برنامه ریزی صحیح،اهداف خود را با جدیت پیگیری کنید و موانعی که بر سر راه موفقیت شما هست را با اراده خود کنار بزنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خسته نباشید خدمت شما بزرگواران پسری ده ساله دارم که وسواس فکری داره همش فکر مریضی هست همش میگه نگاه ببین دندونم خراب نشده یه ذره گلوش درد میگیره میگه کرونا نداشته باشم از سوال پرسیدناش خسته شدم یا میگه مامان بهت بی احترامی کردم همش باید بگم نه،چند سالی میشه که اینجوری شده خودش هر روز میگه میخوام وسواسمو بزارم کنار ولی نمیتونه ازتون راهنمایی میخواستم که چیکار کنیم؟ خیلی ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی مادربزرگوار، این نکته را در نظر داشته باشید که پایه ی وسواس، اضطراب هست، افکار آزار دهنده همگی ناشی از نوعی اضطراب درونی است که فرد را از درون بسیار اذیت میکند و آزار میدهد، این اضطراب ها اغلب ریشه در اتفاقات تلخ زندگی فرد یا مسائل دوران کودکی است که ممکن هست بسیاری از ان ها در ارتباط با والدین اتفاق افتاده باشد، به خصوص در کودکان و نوجوانان. متاسفانه بعضی از خانواده به جای برطرف کردن علت های اصلی وسواس برای کمک به درمان فرد، برعکس به او می تازند،او را دعوا میکنند، از دست او عصبانی میشوند و او را مدام متهم میکنند و از او می خواهند که تغییر کند!! غافل از اینکه این رفتار ها اولا اضطراب درونی فرد را تشدید میکند و به دنبال آن، حالات وسواس گونه هم در فرد شدت پیدا میکند، از طرفی در وسواس،بیشتر از اینکه اطرافیان اذیت بشوند، خود فرد آزار میبیند و او بیش از همه به دنبال تغییر است اما در این راه به تنهایی نمیتواند با وسواس خود مقابله کند و نیاز به کمک و راهنمایی یک درمانگر متعهد و متبحر دارد، اینکه نوجوان شما قول میدهد تغییر کند نشان دهنده این هست که خود او نیز به شدت تحت فشار هست و اذیت میشود، اما اینکه نمیتواند به تنهایی این تغییر را در خود ایجاد کند کاملا طبیعی، واضح و قابل درک هست و مسلما او نیازمند کمک یک روان شناس و درمانگر متدین و متخصص هست. ابتدا باید درمانگری با این اوصاف تحقیق کنید و بیابید یعنی فردی که هم خود متدین و معتقد به مسائل دینی باشد و به بهانه درمان فرد او در را تقابل با عقاید دینی و ارزش های خودش قرار ندهد و دوم اینکه متخصص باشد و علم و مهارت کافی برای درمان وسواس داشته باشد. به چنین درمانگر یا روان شناسی مراجعه کنید، و دوره کامل درمان وسواس را برای نوجوان خود سپری کنید، در نظر داشته باشید که وسواس با یک یا دو جلسه حل نمیشود، بلکه یک دوره درمان چندین جلسه ای به تشخیص درمانگر و شیوه ی درمانی او دارد که ان شاالله باید طی بشود تا وسواس بهبود پیدا کند. نکته آخر اینکه در مورد درمان وسواس، این تنها خود نوجوان نیست که باید تغییر کند بلکه الگوهای روابط خانوادگی و روابط بین والدین و فرزند و ... نیز باید تغییر کند، چرا که معمولا این نوع روابط در ایجاد یا تشدید این مسائل موثر هستند به همین جهت توصیه میکنم حتما صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد را گوش دهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وعرض ادب وخداقوت خدمت استاد پور احمد وهمکاران گرامی . پسرم ۳سالو ۹ماهشه .یک سالونیمش بود که به خاطر مشکلاتی باهمسرم چند ماهی فرزندم پیشم نبود ویکدفعه از شیر خوردن گرفته شد . بعد ازاینکه دوباره زندگیمون درست شد تا الان پسرم شبها فقط پیش خودم میخوابه وعادت داره مثل دوران شیر خوارگی دست بزنه ...تاخوابش ببره درطول روز هم همین طوره از ابتدا شروع این کار با مشاوره صحبت کردم گفت اشکالی نداره فعلا بزارم کمبودش جبران بشه ولی الان هم خودم خسته شدم هم همسر میگه دیگه زشته ونباید بزارم این کارو بکنه ولی اگه نگذارم خیلی گریه وپرخاش میکنه موندم چکار کنم از طرفی هم درفکر فرزند دوم هستم ولی میترسم مشکلم دوچندان شود . واینکه بهترین فاصله سنی فرزندان چند سال هست ؟ (بعضی ها میگن کمتر ۲سال .۳ سال .۴ سال ...!!!!) ممنون میشم کمکم کنید زیر سایه اهل بیت علیه السلام 🌸 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی خب همان طور که خودتون هم فرمودید، با توجه به قطع شدن زودهنگام فرآیند شیر دهی که نه تنها از نظر تغذیه بلکه از جهات متعدد دیگر از جمله محبت فیزیکی و احساس امنیت کودک، اهمیت دارد، کودک کمبود هایی را تجربه میکند که باید به شکل درست پیگیری و جبران شوند. راه جبران درست این کمبود ها، محبت فیزیکی و لمس های محبت آمیز و متعارف از طرف شما و در واقع پیشقدم شما در این امور هست، اینکه حتما بیشتر کودک خود را در آغوش بگیرید، نوازش کنید ، او را ببوسید، محبت کلامی بیشتری نسبت به او داشته باشید و اجازه دهید در کنار شما احساس امنیت را تجربه کند، هم از جانب خود شما و هم بقیه افراد و مسائل. هرگز جلوی فرزند خودتون با همسر محترم دعوا و مشاجره نداشته باشید و اگر چنین مسائلی هست باید در خلوت و دور از چشم فرزندان باشد. نکته مهم دیگر بازی کردن مشترک و زیاد با فرزند هست، حتما ساعتی از روز خودتون را خالی کنید و با فرزندتون بازی و شادی مشترک داشته باشید. بسیار عالی خواهد شد که بخشی از این زمان را هر سه همراه با پدر با هم بازی کنید.لااقل بعضی روز ها در هفته، اما به شکل دو نفری خوب هست که هر دو این زمانی از روز را به بازی با فرزند اختصاص بدهید و قطعا شما بیشتر؛ به دلیل وابستگی که از جانب شما آسیب دیده است‌. در واقع به شکل مستقیم او را از این کار نهی نکنید یا از خود نرانید یا او را دعوا نکنید، بلکه بیشتر از تکنیک حواسپرت کردن استفاده کنید ارائه جایگزین جذاب داشته باشید و خود در محبت های فیزیکی پیشقدم شوید قبل از اینکه فززند شما بخواهد کار دیگری انجام دهد. در ارتباط با فاصله سنی فرزندان معمولا حدود سه سال توصیه میشود، شما نیز میتوانید با برطرف کردن مشکلات فرزند اول، کم کم ان شاالله برای فرزند دوم نیز اقدام بفرمایید. توصیه میکنم صوت های تربیت کودک استاد پور احمد را گوش دهید مجموعه کتاب های من دیگر ما را نیز از استاد عباسی ولدی مطالعه بفرمایید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و عرض خسته نباشید. (دختر هستم)میخواستم بدونم که آیا برای ازدواج اگر فرد موردنظر از نظر ایمانی_ اعتقادی کمی ضعیف باشن و به مسایلی مثل نماز و روزه و ارتباط با نامحرم کم توجه باشن و انجام ندن میتونم باهاشون با قصد تغییرشون ازدواج کنم؟ و آیا موفق میشم؟ آخه تو آیات و احادیث و روایات ما اولین و مهم ترین گزینه همیشه ایمان بوده و هست. ممنون میشم توضیح بدید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار همانطور که خود شما هم در مطلع هستید، یکی از اشتباه ترین کارها در امر ازدواج، ازدواج کردن به قصد تغییر فرد مقابل هست، این رویکرد بسیار غیر واقع بینانه و مشکل زاست!!! چرا که تقریباً در اکثریت قریب به اتفاق موارد، فرد تنها تغییری نمی کند، بلکه در رفتار قبلی خود بیشتر فرو می رود و این مشکل را در روابط زناشویی دوچندان میکند و سرآغاز لجبازی ها، کینه ها و اختلافات خواهد شد. مسلما اگر برای شما حد مشخصی از ارتباط با نامحرم، انجام رفتارهای مذهبی و تقید به مسائل دینی اهمیت دارد، نه تنها باید در گفت و گو با خود شخص به این نتیجه برسید که ایشان ملاک‌های شما را دارد، بلکه به گفته های خود فرد اکتفا نکنید و حتماً حتماً این مسائل را در بحث تحقیقات جامع و کامل و جزئی- که در صوت های هنر انتخاب همسر به تفصیل بیان شده- از افراد متعدد استخراج کنید و با صحبت‌های خود فرد تطبیق دهید تا صدق کلام ایشان برای شما مشخص شود! وگرنه خدای نکرده از همین ناحیه ضربه خواهید خورد. خواهر بزرگوار همانطور که خود می دانید ازدواج کردن به هر قیمتی درست نیست و ازدواج نکردن، بهتر از ازدواجِ بد کردن است. مطمئن باشید اگر به خدا توکل کنید و خود در زندگی به شیوه درستی عمل کنید، انشاالله خداوند شما را در امر ازدواج مناسب یاری خواهد کرد. مطمئن باشید اگر ملاک را ایمان و اخلاق بگذارید و با چشم باز و عاقلانه همه جوانب این دو امر مهم را، در رفتار و سبک زندگی فرد بسنجید، و پس از انجام همه تلاش خود در جهت شناخت درست، با توکل بر خدا تصمیم بگیرید. توصیه میکنم حتما صوت های هنر انتخاب همسر استاد پوراحمد را گوش کنید. و کتاب های نیمه ی دیگرم از دکتر عباسی ولدی و کتاب آموزش پیش از ازدواج از دکتر میر محمد صادقی را مطالعه بفرمایید،چرا که امر انتخاب همسر، بسیار مهم هست از جهت یک عمر زندگی و اینکه شما نه فقط یک همسر برای خود انتخاب میکنید بلکه در حال انتخاب یک پدر و یک الگو در همه زمینه ها برای فرزندان خود نیز هستید.... پس هر چه اطلاعات و مهارت خود را در این زمینه بالاتر ببرید، سود خواهید کرد. همچنین از مشاوری متعهد و متدین در امر ازدواج هم کمک بگیرید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و تبریک دهه کرامت. من و همسرم18ساله ازدواج کردیم،زیادبه هم گیرمیدیم،الان من بیشترکوتاه میام همسرم ازبیرون وجای دیگه و....ناراحت بشه،یه جورایی سرمن خالی میکنه،دوست نداره بیرونه بهش زنگ بزنم یاپیام بدم مگرخیلی مهم وحیاتی باشه،کلااهل گیردادن به همه چی هست،من زیادتحویل نمیگیرم که ادامه دارنشه جروبحث مون. اگه ازفامیل همسرم بهم توهین شه،وایمیسته وساکته وحمایت نمی کنه،درخلوت هم که بهش میگم چراحمایت نکردی،جواب نداره که بده،بهونه واهی میاره،امااگرازسمت خانواده خودم باشه،جواب میده و مسأله رو خیلی بزرگ میکنه ومدام سرکوفت و یادآوری میکنه،اگه دفاع کنم،جروبحث وتوهین میکنه تمام تلاشش روبرای خوردشدن من بکارمیبره،چه توی خلوت،چه توی جمع،میخوادمن کاملابی اراده،پوچ و...باشم ومدام برای همه چی ازش اجازه بگیرم،حال خودموواطرافیان به هم خورده ازین عادتش،همه چی حرف وتصمیم خودش باشه،حتی ازفامیل دوتایی مون کسی زنگ میزنه بهم که میخوادبیادخونه ما،ناراحت میشه میگه توچکاره ای که به توزنگ بزنن،بیتربیتن که به توزنگ میزنن بایدبه خودم زنگ بزنن،برای مراسم عروسی،تولد و.....اگه به من زنگ بزنن دعوت کنن،هم نمیاد،هم نمیذاره برم،میگه باید یادبگیرن به مردخونه زنگ بزنن نه به تو. لطفا راهنماییم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و تبریک اعیاد خدمت شما بانوی بزرگوار مشخص هست که این مسائل باعث رنجش شما شده است، اما باید دلیل این رفتار ها و ریشه ی آن ها مشخص بشود، در کنار توضیحاتی که فرمودید، باید به این سوالات پاسخ داده بشود که - آیا این مسائل از همان ابتدای عقد یا عروسی وجود داشته؟ -آیا هیچ زمانی نبوده که این مشکلات وجود نداشته باشه یا کم تر باشه؟ -تا کنون چه تلاش هایی برای حل این مشکلات انجام دادید؟ -آیا به روان شناس یا مشاور خانواده مراجعه داشتید؟ -تا الان چقدر پیش آمده که نقاط قوت همسرتون را بیان کنید و در مسائل از ایشان تعریف کنید؟ -تا الان چقدر پیش آمده که ایشان را با دیگران مقایسه کنید و نحوه عملکرد ایشان را سرزنش کنید یا تحقیرشون کنید؟ -چقدر معمولا از ایشان انتقاد میکنید؟ -در مسائلی که اختلاف نظر دارید و نظرتتان مخالف هم هست چگونه مخالفت خودتان را ابراز میکنید؟ -در واکنش به رفتار های ایشان جهت هماهنگی همه کار ها با ایشان،شما چگونه واکنش نشان میدهید؟ -خودتون علت این رفتار ها را چی حدس میزنید؟ -به نظرتون اگر متقابلا همسرتون بخواهند از رفتار های شما انتقاد کنند به چه مسائلی اشاره میکنند؟ برای یافتن راه حل باید پاسخ این سوالات مشخص بشوند، و جوانب دیگر موضوع بررسی شود برای همین پیشنهاد میکنم از مشاوره امین استفاده کنید، گرچه اگر صوت های هنر زن بودن را گوش بدهید، چه بسا پیش از تماس تلفنی بسیاری از مسائل برای شما آشکار شود و پاسخ خیلی از مسائل خودتون را بگیرید. در هر حال، به صورت اجمالی نکات زیر را در نطر داشته باشید،هر چه بیشتر از همسر انتقاد کنید یا او را تحقیر، سرزنش یا با دیگران مقایسه کنید و بخواهید به او اثبات کنید که کاره ای نیست و نمیتواند برای شما تصمیم بگیرد و ... رفتار های این چنیتی همسر بدون شک تشدید خواهد شد و ایشان بیشتر سعی خواهد کرد که به اشکال منفی اقتدار خود را در خانه تثبیت کند و فاصله عاطفی بین زوجین هم بیشتر خواهد شد. در ارتباط با مخالفت کردن با همسر،این نکته را در نظر داشته باشید که اولین پاسختان به ایشان پاسخی مثبت باشد و بعد با گذشت اندکی زمان،مخالفت خودتان را با لحن و ادبیات مثبت و آوردن دلیل یا پیشنهاد جایگزین بیان کنید مثلا برای رفتن به جایی اگر الان نمیتوانید، ابتدا پاسخ مثبت بدهید و پس از آن دلیلی برای نیامدن ذکر کنید و زمان دیگری را برای بیرون رفتن یا انجام کار دیگری پیشنهاد کنید که طرف مقابل برداشت لجبازی یا مخالفت از رفتار شما نداشته باشد،در این صورت خود او نیز به مرور زمان این رفتار هایش را کاهش خواهد داد. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد محترم بنده دختر ۱۹ ساله هستم در حال حاضر یک خواستگار دارم همه شرایطشان خوب هست تنها مشکل اینکه ایشون چاق هستن چطوری به ایشون بگم لاغر کنن که ناراحت نشوند 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت ببینید اگر ایشان به دل شما نشسته است یعنی شما از کلیت ظاهر ایشان راضی هستید،میتوانید این مسئله را ذیل سلامتی بررسی کنید یعنی اگر از نظر سلامتی ایشان دچار مشکلی نمیشود،حساسیت زیاد نداشته باشید اما بهترین کار این است که مشاور شما این مسئله را مطرح کند یعنی کلا مسائلی که خود زوجین برایشان راحت نیست که مطرح کنند را مشاور مطرح میکند اگر شما در مرحله ی مشاوره نیستید و آن را طی کرده اید ،خودتان ذیل مسئله ی سلامتی مطرح کنید که مثلا ورزش کردن،نخوردن غذاهای چرپ و..را چقدر مد نظر دارید؟و بعد از مطرح کردن میتوانید این مسئله را نیز ادامه دهید که برای من حفظ سلامتی و ...بسیار مهم است البته وزن کم کردن ،خیلی راحت نیست و خیلی به عادت های غذایی و سبک زندگی فرد بستگی دارد شما باید این فرد را همینطور که هست بپذیرید و به امید تغییر وزن و...نباید با ایشان ازدواج کنید چرا که اگر با این ذهنیت بروید یک انتظار زیادی در ذهن تان هست که ارضا نمیشود و حال شما را بد میکند ان شاالله خوشبخت و عاقبت بخیر شوید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام. پسر ۲۱ساله دانشجو هستم. دو ساله احساس نیاز به همسر دارم. (آمادگی ذهنی لازم رو هم به نظرم دارم. شغل هم دارم ولی کم درآمده.) به مادر می‌گم، می‌گه «ما شرایطمون مناسب نیست تو چرا درک نمی‌کنی». به پدر می‌گم، می‌گه «صبر کن شرایطمون بهتر بشه». (دو سال همینطوری و به سختی برام گذشته...) شرایط ما: پدر و مادر اختلاف شدید دارن و همه‌ش بحث و دعوا و داد و بیداد و قهر هست. کلا محیط، محیط پرتنشی هست و این‌ها نمی‌تونن با هم پنج دقیقه با آرامش بحث کنن. وقتی هم ظاهرا دعوایی نیست، در واقع یکی از دو نفر داره خودش رو نگه می‌داره که ابراز نارضایتی و مخالفت نکنه... که معمولا بعد از مدتی دیگه طاقت نداره و ابراز می‌کنه و بعد دوباره دعوا می‌شه... تا اینکه حالا به یه عللی بعدش دوباره آشتی کنن. با فامیل رفت و آمد نداریم بخاطر همین آشفتگی اوضاع خانه. مادر میگه «من اونطوری مجبور می‌شم درد‌هام رو بخورم و ظاهرسازی کنم جلوی فامیل و نمی‌تونم. و تازه بعدا هم باید سرزنش‌ها و سرکوفت‌های پدرت رو هضم کنم.» خلاصه مادر بخاطر فرار از این فشار روانی، قید رفت و آمد رو زده و می‌گه «خودتون برید». پدر هم می‌گه «معنا نداره و خانواده باید با هم باشه». پس کلا اگر کسی بخواد بیاد سر بزنه، پدر می‌پیچونتش. و خودمون هم تا همه با هم نخوایم بریم، پدر جایی نمی‌بره. مگر یه حالتی باشه که تنهایی رفتن مشکوک نباشه. در ثانی، با بعضی از فامیل‌ها (حتی درجه۱ ها) هم اختلاف داریم و رابطه قطعه (عمدتا از سر دلخوری‌های قبلی سر مسائلی مثل زمین و ارث... یا «اونجا چرا به من کمک نکردی» و اینا... که بخشیده نمیشه.). البته پدر مایل به وصل و آشتی هست ولی اونا نیستن. پدر می‌گه «ما با این اوضاعمون، حال و حوصله و حس رفت و آمد رو نداریم» (که لازمه‌ی وصلت هست) و «خانواده‌ی دختر هم اگر بیان وضع ما رو ببینن، احتمالا پا پس بکشن چون ما که به هر حال نمی‌تونیم مخفی کنیم ازشون و می‌فهمن.» مادر هم طبق انتظار، طاقت اینهمه پیچیدگی و فشار رو نداره و کلا می‌گه «به من نگید خودتون هر کار می‌کنید بکنید». ینی اصلا نمی‌خواد فکرش رو هم بکنه. ولی پدر میگه «اینطوری بدون همراهی مادر که نمی‌شه»... من الان قفل شدم. از طرفی این وضعیت آشفته موضوع یکی دو سال نیست که بخوایم بگیم سریع رفع میشه... اقلا هفت هشت سال همین بوده حالا با غلظت کمتر (رفته رفته تشدید شده). معلوم نیست کی قراره حل بشه. اصلا شاید حل نشه. اقلا کسی که نقشه و برنامه و استراتژی برای حل نداره! و خب نمیشه تا مدت نامعلوم صبر کرد. چیکار کنم؟ خودم برم جلو بدون همراهی اونا خواستگاری کنم و همه چیزو به خانواده‌ی طرف توضیح بدم ببینم قبول میکنن یا نه؟ یا صبر کنم تا یه زمان نامعلوم؟ پدر و مادر قبلا مشاوره روانشناس رفتن ولی مادر قبول نداشت طرف رو. پاشد وسط جلسه رفت بیرون. الان مادر با یکی مشاوره میره ولی ایندفعه پدر قبولش نداره و حاضر نیست جلسه‌ی بعدی رو با همدیگه برن. اصلا یه وضع قفلی هست واقعا... من یک خواهر که نصفم سن داره هم دارم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت احسنت به شما بابت آگاهی تان واقدام از راه صحیح نکته اول اینکه باید تلاش کنید پدرومادر بصورت زوجی به مشاوره بروند که چندین راهکار دارد اما بطور کلی باید با صبر و شناخت ویژگی هرکدام با آنها با زبان خودشان بصورت جداگانه صحبت کنید و آنها را راضی کنید،باید توان گفت وگو را در خود بالا ببرید و البته بدانید بصورت کاملا آرام بدون تنش و عجله بایدبحث را پیش ببرید یعنی در فواصل متعدد صحبت های آرام و منطقی خود را بگویید ودر مقابل دعوا ها و...سکوت کنید.از طرفی جانب احترام را نگه دارید و با مادرتان خصوصا بسیار با محبت و درک وهمدلی صحبت کنید.حتماباید ایشان احساس کند شما حال او را متوجه میشوید و درک میکنید سختی هایشان را ۱) شما ابتدا خودتان نزد یک مشاور خبره بصورت حضوری بروید و شرایط را برایشان توصیف کنید و خط قرمزهای برخورد با پدر و مادرتان را شرح دهید وبعدا پدرومادر خود را ببرید ۲)مادرتان بصورت جداگانه و پدرتان نیز بصورت جداگانه به مشاوره بروند بنظر میرسد مادرتان نیاز داشته باشد از نظر شخصیتی و روحیه تعدیل شوند لذا حتی اگر اینگونه هم درمان ومشاوره را پیگیری کنند برایشان مفید است. سعی کنید کارهایی که به بهتر شدن فضا وجو خانواده کمک میکند را انجام دهید مثلا ابراز محبت به مادر،افزایش اقتدار پدر با احترام به او و تصمیماتش و مخصوصا مواقع دعوا و اختلاف نظر سعی کنید مدیریت داشته باشید ان شاالله مدتی صبر فعال داشته باشید و نکات بالا را رعایت و پیگیری کنید بعد از آن میتوانیددرمورد ازدواج خود با خانواده صحبت کنید و آنها را با همان شیوه های مطرح شده در پیام قانع کنید.تکرار اما با حفظ آرامش و احترام. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با سلام و وقت بخیر. من خانم مجرد ۲۷ ساله شاغل هستم‌.بچه اول خانواده . با ازدواج مشکلاتی دارم مثل ۱. از اینکه زندگی خوبی نداشته باشم ،همسرم مرد خوبی نباشه ، معتاد بشه خیانت کنه و ... می ترسم. ۲.از اینکه یک مرد برام تعیین تکلیف کنه بدم میاد. در کل ازدواج یک سری محدودیت میاره که آزادی رو بیشتر دوست دارم. ۳.نسبت به برقراری رابطه جنسی هم ذهنیت خوبی ندارم ، دوست ندارم درگیر قضیه های قبل و بعد این موضوع بشم.(رابطه ای نداشتم تا حالا) ۴.از دغدغه هایی مثل همسرداری، بچه داری، تربیت فرزندان بخصوص در این زمانه که خیلی سخته ، بیزارم . هیچ هدفی از ازدواج پیدا نمی کنم که به این موارد بچربه و بخوام این ها رو به خودم تحمیل کنم ۵. از کارهای خانه داری مثل آشپزی ، میزبانی متنفرم.از اینکه اینهمه زحمت داره واقعا خسته میشم و کل انرژی مو از دست میدم ، در نتیجه تا حد متوسط رو به بالا بداخلاق و عصبی میشم.به همین دلیل خواستگارهای پر جمعیت رو رد کردم.واقعا تحملش برام سخته. ۶.یک مشکل دیگه هم اینه که وقتی در جمع قرار میگیرم یا دست کسی رو میگیرم دستام عرق سرد میکنن و تغییر رنگ میدن. واقعا اذیت میشم. قطعا اون نفر هم اذیت میشه. به طور کلی هدف مهمی داخل ازدواج نمی بینم که بخوام مسیر زندگیم رو به سمتش تغییر بدم الان که این پیام رو به شما دادم ، دلیلش این هست که از تنهایی مجرد ۴۰ ، ۵۰ ساله می ترسم، و نگرانی های مادرم نگرانم کرده.به ازدواج با مرد زن فوت شده یا طلاق داده هم اصلا فکر نمیکنم و دوست ندارم.و اینکه هر کسی از خوبی ها و بدی های مجردی یا متاهلی میگه من سریع تحت تاثیر قرار میگیرم و به فکر فرو می رم .من میخوام یک نگاه جامع تر به زندگی داشته باشم تا بتونم بهتر تصمیم بگیرم.و در انتخاب مسیر زندگیم چه متاهلی چه مجردی ، مصمم و راسخ باشم.و حسرتی نخورم ممنون میشم راه حل هایی رو بفرمایید که این مشکلات نام برده برام عادی بشه. با کانال شما هم تازه آشنا شدم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت ❇️در وهله اول به شما پیشنهاد میکنم حتما به یک‌مشاور و روانشناس بالینی مراجعه کنید و ریشه ی این مسائل را بررسی کنید و علت این بی حوصلگی و بی علاقگی شما را پیدا کنند.آیا در شغل و تحصیل خود همین گونه هستید؟علت موارد بالا چیست؟؟؟ ❇️اینکه از نداشتن زندگی خوب بترسید،عیبی ندارد اما مواجه با ترس دونوع است،یا شما تدابیری می اندیشید و اقداماتی انجام میدهید که بطور منطقی از آن ترس عبور کنید یا از ترس ،قدرت انجام و عمل را از دست میدهید ایا بهتر نیست که برای مقابله با ترس خود،مهارت خود را بالا ببرید،اگاهی تان درمورد ازدواج را افزایش دهید و انتخاب مناسب و دقیقی داشته باشید ؟مثل این است که شما از تصادف کردن بترسید لذا کلا از خانه بیرون نروید چون ممکن است تصادف کنید! ❇️مهم ترین نکته ای که انسان ها در زندگی خود باید با آن مقابله کنند تا بتوانند اوضاع خود را تغییر دهند و به خیر دنیا و آخرت دست پیداکنند،راحت طلبی است.یعنی باید با این خصلتی که در همه ی ما وجود دارد و مقدارش متفاوت است مقابله کنیم و بنظر میرسد شما نیز به این بعد بها داده اید لذا باید ریشه های آن را پیدا کنید و با آن مقابله کنید ❇️خیلی از اوقات افراد در ذهن خود دچار فاجعه سازی میشوند یعنی از کاه کوه میسازند مثلا اینکه شما مهمان داری را اینقدر سخت و آزارنده تلقی میکنید،از دو حال خارج نیست یا در خانواده شما رسم و رسومات وتدارکات و... آنقدر زیاد است که شما را آزار میدهد،یا شما خودتان آدم سخت گیری هستید و البته مهارت کافی پیدا نکرده اید ❇️سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا شما همه ی ابعاد منفی را مطرح کرده اید؟یعنی هیچ لذتی در کنار این مسائل وجود دارد؟هیچ سودی نیست؟یعنی لذت ارتباط با دیگران،هنرنمایی برای مهمان داری,همنشینی و گذران وقت با آشنایان و..لذتی ندارد؟ از طرفی این مسائل با ساده گرفتن مهمانی ها و تغییر سبک زندگی براحتی قابل حل است اما از پیام شما یک روحیه ی منفی و فاجعه ساز دریافت میکنم،لذا به شما پیشنهاد موکد میکنم در این موارد بصورت تلفنی یا حضوری از یک مشاور امین کمک بگیرید ❇️درمورد رابطه ی جنسی باید منظورشما ازقضایای قبل و بعد مشخص شود که دقیقا اشکال ذهنی شما کجاست! خیلی از اوقات بدلیل عدم تجربه و دریافت آگاهی و اطلاعات غلط،شما دچار ذهنیت منفی میشوید ،اما اصل و اساس رابطه جنسی با آنچه امروزه در فضای مجازی و..مطرح است متفاوت است. ❇️جدول سود و زیان بکشید اگر‌نتوانستید سودی بنویسید باید توسط مشاور جدول شما بررسی شود ان شاالله با پیگیری نکات بالا قطعا تصمیم بهتری میتوانید بگیرید ان شاالله 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد وقت بخیر سوالی که ذهنم رو درگیر کرده شما فرمودین مرد رو تبدیل به عابربانک نکنیم و همراه خودمون کنیم اما همسرم میگه زن باید مستقل باشه و به قولی اویزون نباشه من میخواستم دکتر برم بچه ها رو نگه میداشت تا خودم برم وقتی برمی گشتم بهم میگفت بهت افتخار میکنم کلا از افراد مستقل خوشش میاد البته بهشون میگم دوست داشتم شما هم باشین اما میگن چون دور هست و بچه ها خسته میشن نمیشه ولی اگه میتونستم همراهت میومدم لطفا راهنمایی بفرمائید. سوال بعدی اینکه خانواده شوهرم خیلی فرق بین بچه ها می زارن آدم آزار میدن با این رفتارشان به شوهرم میگم باهاشون برخورد میکنه ولی فایده نداره تا اینکه چندروز پیش بین بچه ها دعوا شد منم بچه خواهر شوهرم دعوا کردم الان از دست من دلخور شدن اخه قبلا هرکاری میکردن بچه هاشون هیچی نمی گفتم انتظار این رفتار رو از من نداشتن. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید همه ی مردان شبیه هم‌نیستند ،مشا باید نکات کلاس را با توجه به شخصیت همسرتان و شرایط تان تطبیق دهید و متناسب با آن رفتار کنید اگر همسر شما از استقلال زن خوششان می آید شما با رعایت حدودی آن را به ایشان نشان دهید،مثلا بر روی مهارت هایتان کار کنید و شخصیت قوی داشته باشید مثلا اگر ایشان از تحصیل خوشش می آید و با این کار شما شخصیت مستقل خود را نشان میدهید این کار را انجام دهید .اما دقت کنید که در این زمینه زیاده روی نکنید خیلی از ویژگی ها و شاخص ها نشان دهنده ی یک زن مستقل و قوی است که خطوط قرمز را نیز رد نمیکند مثلا اینکه منظم باشید ،برای خودتان ارزش قائل شوید به سلامت خود رسیدگی کنید،اهل مطالعه باشید ،در زمان هایی که همسر نیست برای خود برنامه ی مخصوص به خود را داشته باشید وعلایق خود را نیز دنبال کنید داشتن موارد بالا ومثال هایی از این دست یک شخصیت قوی شکل میدهد که آویزان همسرش نیست و مهارت های بالایی دارد. و در مواردی که شرایط این چنین است که بچه ها خسته میشوندیا... مشکلی ندارد،شما به بهترین نحو کار را انجام دهید اما ابراز نیاز خود را به همسر نیز اعلام کنید یا مثلا در مواردی که کنار شما هستند بگویید با اینکه وقتی تنهایی هستم ،کارها پیش میرود وقتی تو در کنارم هستی،حال بهتری دارم. درمورد سوال دوم باید دقت داشته باشید که شما نباید زیاد به دعوای بچه ها ورود کنید و اجازه بدهید خود بچه ها قضیه را حل و فصل کنند و شما از دور مدیریت کنید اما این که بخواهید بچه ی دیگری را دعوا کنید و...شخصیت فرزندتان وابسته بار می آید و از جهتی مسیر رشدی اش دچار خدشه میشود. درمورد تفاوتی که میگذارند اول از همه تلاش کنید توجه نکنید و اگر ۹۹دلیل میگوید که تفاوت گذاشتند و ۱دلیل وجود داردکه بگویید تبعیض نبوده و بدون قصد بوده و.... آن یک دلیل را بگیرید و خودتان و همسرتان را درگیر نکنید و اتفاقا با بی اهمیت دانستن و محبت کردن ،حساسیت آنها را کم کنید یعنی به فرزندخواهر شوهر خود نیز مثل فرزندتان محبت کنید درمورد دعوای بچه ها فقط مواقعی ورود کنید که آسیبی در میان باشد و نکته مهم اینکه در خانواده ی همسر،ایشان باید در مسائل ورود کنند و شما نباید مستقیما مثلا بچه را دعوا کنید یا صحبتی را منتقل کنید یا... ان شاالله با رعایت موارد بالا مشکل شما به خوبی مرتفع شود 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و رحمت :) بنده خانمی ۲۳ ساله و اقا ۲۴ ساله ماه دیگه میشه ۱ سال ک عقد کردیم همسرم در اوایل یکم خوش اخلاق تر بود .الانم هستاااا ولی خب کلا آدمی هس ک کلا صبر و تحملش کمه صبور نیس اصلا همش نق میزنه غرمیزنه چرا فلان کردی فلان نکردی عصبانی میشه زود همش تا یه ذره دیر بشه چیزی میکه زودی باش زودی باش ... من خیلی سعی کردم صبرشو ببرم بالا بهش راه حل هم دادم ولی اصلااااا ب حرفم گوش نمیدع میگه من هر جا گفتم بیا باید بیای من دوس دارم با زنم برم خب میگم شاید یه وقت من حوصله نداشته باشم ... میگه حرف گوش کن نیسی خب خیلی وقتا زور میگه منم حرفشو گوش نمیدم ... همش میخواد همه کاره خودش باشه... مدتیه معده درد بهم زده هر چی بهش میگم چیزای گازدار بده همین اخلاق بدت و عصبانیتت رو معدت اثر میذاره و بدترش میکنه اصلااااااا اهمیت نمیده ب حرفم ... جلوم میشینه نوشابه دلستر و .... سر میکشه عین خیالشم نیس روز ب روز بد اخلاق تر و عصبانی تره تا بهش میگی میگه خودتو درست کن تا منم درست بشم اصلاااااا زیر بار اشتباهاتش نمیره همش میمدازه تقصیر من منم بهش گفتم هر رفتاری بکنی باهام همون رفتار رو میبینی از این بعد واقعا خستم کرده دیگه نمیتونم باهاش خوب باشم و مهربون باشم حتی دلم نمیخواد باهاش جایی برم یا اصلا ببینمش چون بد اخلاقیش زورگوییاش و عصبانیتاش واقعا اذیتم میکنه و باعث شده من اینجوری بشم خلاصه به شدت ناراحتم و اونم زیر بار نمیره و همش میگه تو درست باش تا من درست شم همش میخواد تلافی کنه یا شرط و شروط بذاره ک تو درست شو تا منم درست شم اصلا حاضر نیس از خودش شروع کنه و اشتباهش رو بپذیره ممنون میشم راهنمایی کنید 😭 انقدر حالم بده و خسته شدم ک خدا میدونه بهش میگم حقوقت چقدری شده این ماه چقدری داریم میگه دخالت نکن تو این چیزا نمیپرسم این ماه چیکار کردی و چیشد این پول میگه برات مهم نیس به خدا دیگه موندم چیکار کنم از دستش حرف بزنم میگه چرا حرف زدی حرف نزنم میگه چرا نزدی به شدت هم دروغ میگه و پنهون کاری میکنه مثلا یه چیزیو میدونه میگع نمیدونم یا خلافشو میگه یا بعضی کارا رو میکنه بعضی جاها رو میره و نمیگه به ادم از ادم پنهون میکنه همش دارم مدارا میکنم ولی تمام جسم و ذهنم درگیر شده بعضی وقتا با خودم میگم چه اشتباه بزرگی کردم تو زندگیم ک ازدواج کردم کاش صبر کرده بودم شاید زود بوده من خیلی صبورم خیلی ولی یکم حس میکنم دیگه قوی نیستم حتی به طلاق فکر میکنم میگم بهتره راحت کنم خودمو و اونو اون بره هرکاری دلش خواست بکنع منم دیگه نه ازدواجی میکنم نه چیزی فقط ذهنم آروم میشه میرم ب همون آرامشی ک همیشه دنبالشم (اخه آرامش تنها چیزیه ک من تحت خر چیز و شرایطی از دل و جونم خواستمش و داشتمش) و اینکه شروط ضمن عقد ادامه تحصیل بوده خودم دانشجوی (لیسانس) هستم دو ترم دیگه تمومم اقا (دیپلم هستن) و قرار بر این شد ک ادامه بدهند الان ترم دو هستن و زدن زیرش یعنی کار کردنشونو بهونه کردن (کارشون عوض شده) و با اینکه نسبت ب کار قبلی آزاد تر هستن و وقتشون بیشتره همین کار رو بهونه کردن و میگن من وقت نمیکنم امتحان بدم تو به جای من امتحان بده منم گفتم من خودم درس دارم وظیفه من فقط کمک کردن ب شماس تو درسها وظیفه من نیس ب جات امتحان بدم و ایشونم با خیال راحت دیروز و امروز امتحان ندادن چرا؟؟؟؟چون وقت نداره چون سرکاره چون من باید ب جاش امتحان بدم !!! خب اخه وظیفمه من نیس!!!! ایشون مگه کمکی تو درس های من میکنن ؟ مگه اصلا من کمکی خواستم کارای شخصی خودشو ادم باید خودش انجام بده همش بهانه هست بخدا دیگه خسته شدم هر روز یک بحث هر روز یک اعصاب خوردی در ضمن هر از گاهی فهمیدم ک قلیون میکشه ولی هم با روش غیر مستقیم و هم مستقیم گقتم ک دوس ندارم ولی الان بعضی وقتا حس میکنم داره ازم پنهون میکنه و میکشه هر از گاهی ولی نمیدونم چطور بفهمم ک میکشه یا نه و این مسئله هم ب شددددددت برام مهمه تو دوره خواستگاری هم فهمیدم ولی قول شرف داد ک نکشه ولی بعضی وقتا فهمیدم و دیدم ک دروغ گفته و کشیده دیگه واقعا کشش ندارم و به شدت پشیمونم از ازدواجم و حتی بیشتر وقت ها به طلاق فکر کردم تو رو خدا کمکم کنید راهنمایی کنید لطفا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و رحمت آنچه از پیام شما دریافت شد این نکته است که بنظر میرسد نوع دیدگاه و تلقی شما از زندگی مشترک غلط است و با این رویکرد شما قطعا نمیتوانید آرامش را تجربه کنید نه در زندگی مشترک با این فرد و نه هیچکس دیگر لذا باید نوع دیدگاه خود رانسبت به ازدواج،ژندگی زناشویی،تقسیم وظایف و...تغییر دهید اینکه تا زمانی که طرف مقابل تغییر نکند من نیز خودم را تغییر نمیدهم یا اینکه هر رفتاری که داشته باشد من نیز متقابلا آن را انجام میدهم،تماما نشان از عدم شناخت زندگی زوجی دارد 👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆همه ی ما نیازمند مهارت آموزی هستیم و زندگی و مسائل مختلف آموختنی می باشد لذا در برهه های مختلف باید بطور جد یاین مهارت آموزی را داشته باشیدو بدانید اگر شما رفتار خود را تغییر دهید قطعا واکنش ها و رفتارهای همسرتان نیز متعادل تر میشود حتما صوت های هنر زن بودن،صوت های مهارتی خانم کشوری،کتاب های مربوط در این زمینه را مطالعه کنید و بدانید تا شما رشد و تغییر نکنید ،قطعا اوضاع زندگی تان بهبود نخواهد یافت نکته ی مهم دیگر اینکه شما باید نیازهای همسرتان رابشناسید و مطابق با آنها رفتار کنید به گونه ای که بتوانید آن ها را تامین کنید دقت داشته باشید این که به همسرتان امر و نهی کنید درمورد سلامتی یا موارد دیگر نه تنها کمک کننده نیست که همسرتان موضع نامناسبی نسبت به شما می گیرند پس تلاش کنید به جای توصیه و امرونهی رابطه تان را بهبود بخشید و بدانید شما باید همسر باشید نه مادر یا پزشک یا موارد دیگر تلاش کنید که بتوانید گام موثری در بهبود شرایط خود بردارید. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با سلام دختر ۸ساله ای دارم (فرزنداول و یک برادر ۳ساله داره) از اینکه خوابش نبره می ترسه و بخاطر همین به هیج وجه بعدازظهرها نمیخوابه و گاهی که خیلی خسته میشه (چون فعالیت بدنی نسبتا خوبی داره) وچند ثانیه چشمش بسته میشه با هول بلند میشه و می پرسه چنددقیقه خوابیدم یا گاهی از خستگی زیاد موقع خواب میگه پادرد یا سر درد داره و همه اش در طول روز می پرسه بنظرت خسته شدم یا شما خوابت میاد وظهرها اصرار میکنه که من بخوابم تا اگر شب خوابش نگرفت من کنارش بیدار باشم اینقدر استرس خواب داره که گاهی که شبها خوابش میبره بعد از چند دقیقه با هول و تکان بیدار میشه و میگه خوابم نمی بره یا میگه پیشم بمون تقریبا از ابتدای کرونا ناخن جوی داره در کل شخصیت تقریبا مغرور و تاحدودی انتقادناپذیر داره و هر چی بگی سریع جواب میده مثلا من تنبلم یا میخواد کاردستی درست کنه همش میگه من هیچی بلد نیستم یا خیلی زشت درست کردم. و خیلی خیلی کم دوست داره تو خونه مسئولیتی رو بپذیره بنظرتون برای اصلاح رفتارهاش چه کارکنم؟ ممنون خدا خیرتون بده. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در سوالتان نفرمودید از چه زمانی شرایط خواب فرزندتان اینگونه شده است؟ خودتان علت را در چه می بینید؟ آیا کودک شاهد حادثه یا تصادفی بوده است؟ آیا تنش و مشاجرات خانگی در منزل وجود دارد؟ و .... به هر حال مشخص است این سطح استرس و همچنین اضطراب کودک بالاست. باید مشخص شود که ابتدا ناخن جوی رخ داده است و بعد اضطراب خواب و یا برعکس. پیشنهاد بنده این است حتما بایستی بصورت بالینی وضعیت کودکتان بررسی شود تا علت یابی و زمینه یابی صورت گیرد. در خصوص قسمت دوم سوالتان هم، علل و راهکارهای تنبلی کودکان به تفصیل در کانال بیان شده است، حتما سرچ بفرمایید، انشاالله راه گشا خواهد بود. هر چند که احساس میشود ضعف اعتماد به نفس وجود داشته باشد. بایستی عزت نفس و اعتماد به نفس کودک تقویت شود و از سرزنش ، بیان جملات منفی و گلایه از کودک در حضور دیگران به شدت پرهیز شود. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدمت مشاوران گرامی و دلسوز ،من و همسرم حدود ۲ سال اختلاف سنی داریم و نزدیک به ۱۸ سال هست که ازدواج کردیم و فقط یک دختر ۱۱ ساله داریم،همسرم و دخترم خیلی عجول و بی صبر هستند و من دقیقا برعکس اونها،همین خیلی مشکلات برامون بوجود آورده،من صوتهای هنر زن بودن و همسر هم هنر مرد بودن رو گوش کردند،لطفا راهنمایی کنید که چیکار کنم با این عجول بودن همسرم و دخترم که بخاطر عجله ضررهای مالی و روحی داشتیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از اعتماد و همراهی شما 🌹 همانطور که مستحضرید هیچ انسانی نمره اش بیست نیست و همه ما دچار یکسری رفتارها و خصیصه های منفی ممکن است باشیم، قدم اول و مهمترین قدم این است که خود فرد پی ببرد که فلان خصیصه اخلاقی یا رفتاری در وی ، او را در روابط و مسائل اجتماعی و روزمره دچار چالش کرده است. وقتی این تفکر ایجاد شد، سپس فرد را سوق دهیم به سمت راه حل ها و تمرین های رفتاری، اخلاقی، علنی و معنوی در جهت رفع آن خصیصه و بهبود شرایط. لذا خواهر عزیزم، در وهله اول پذیرش این مسئله که در کنار همه خوبی های همسر و دختر گرامی تان، ممکن است یک یا دو ویژگی منفی هم داشته باشند، حال تا جاییکه در توان و شرایط شما بگنجد انشالله سعی در بهبود و کمرنگ کردن آن داشته باشید و اگر در این مسیر خیلی موفق نبودید ، با چشم مثبت بین انشاالله شرایط را بر خود سخت نکنید و ناامید نباشید. در قدم اول، باید خود فرد به این نتیجه برسد که کم صبری و عجول بودن وی، باعث آسیب و خسران برای او شده است. این نتیجه گیری نباید توسط شما و با سرزنش شما و یا خدای نکرده توهین و تنش به وجود بیاید، که علاوه بر اینکه ممکن است اصلا قبول نکنند ، هیچ تلاشی هم سعی در برطرف نمودن آن نداشته باشند. پس با مشاهده صبر و آرامش از جانب شما ، و بیان نکاتی در حد چند جمله از سمت شما بگذارید اقدامی که تمایل به انجام آن دارند، را انجام دهند. در صورت موفقیت حتما تعریف و تمجید داشته باشید و بعد از آن گفتگو کنید و علت های این موفقیت را با یکدیگر رصد و برداشت نمایید. در صورت شکست، شماتت و سرزنش نباشد، که مثلا دیدی گفتم، از اول معلوم بود، ند بار بهت بگم، بس که عجولی و ... بلکه علت را از خود فرد جویا شوید، مثلا بنظرت چرا نتیجه ای که فکر میکردی نگرفتی؟ مگه همه چیز رو نسنجیده بودی، پس فکر میکنی چه چیزی رو در نظر نگرفتی که موفق نشدی یا ضرر کردی؟ بعد از رسیدن به نقطه ضف، ایجاد روحیه مثبت از جانب شما ، با بیان مثلا، خب چکار میشه کرد که دوباره این اتفاق نیفته؟ یا اصلا راهی هست که دیگه این ماجرا تکرار نشه؟ منم میتونم کمکی بکنم؟ نهایت دادن اطمینان و اعتماد به نفس با بیان، من مطمئنم با این هوش، مهربانی، نکته سنجی، پشتکار، ارداه، نیت پاک و ... (بیان ویژگی های مثبت) حتما شما میتونی جلوی اشتباهات بعدی رو بگیری و منم در کنارت هستم، میتونی روی من هم حساب کنی، این مرحله برامون یه تجربه شد و فهمیدیم عیب کارمون کجا میتونه باشه و ... در خصوص آموزش صبر به فرزندان هم زبان قصه، پرورش گل و گیاه، و ... میتونه بسیار راه گشا باشه. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
باسلام.دختری 17 ساله هستم هنرجو و در حال حفظ قرآن الحمدلله...با توجه به اینکه هنرجو‌ هستم هم باید درس بخونم و هم فعالیت‌های عملی مربوطه رو انجام بدم و هم زمانی رو برای حفظ قرآن و دوره اختصاص بدم...علاوه بر این خودم رو در انجام کارهای خانه هم مسئول میدونم... الحمدلله در کارهام موفق هستم فقط مشکلی که دارم اینه که هیچوقت نتونستم برنامه ریزی کتبی منظمی داشته باشم و به همین سبب دچار مشکل میشم..ممنون میشم راهنماییم کنید که چطور برنامه ریزی کنم و البته بهش عمل کنم.پیشاپیش از پاسخگوییتون سپاسگزارم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بسیار خرسندیم که نوجوانان ما برای بهره گیری از وقت و عمرشان با هدفمندی، مشاوره و مطالعه در کانال حضور دارند🌹 در خصوص سوالتان چند نکته خدمتتان عرض میشود: وجود مبارك امام هفتم فرمود: «اجتهدوا في ان يكونَ زمانُكم اربع ساعاتٍ»؛ بكوشيد كه شبانه ­روز را به چهار قسمت تقسيم كنيد: بخشي از شبانه ­روز را براي اينكه با خدا مناجات كنيد قرار دهيد، براي اينكه با او كار داريد زيرا تمام اين امور در هر دو دنیا را او دارد اداره مي‌كند. (عبادت) دوم، تلاش جهت تأمين معاش. (کار) سوم، معاشرت با دوستان صالح (تفریح) چهارم، بهره ­مندی از لذت‌های حلال (استراحت) اين راهنمايي‌هاي ائمه(ع) هم دنياي ما را تأمين مي‌كند هم آخرت ما را تأمين مي‌كند. برنامه اگر ایده آل باشد ، دست نیافتنی میشود، و وقتی عمل به آن دشوار و خسته کننده شود دچار عدم موفقیت و در نتیجه ناامیدی خواهید شد. پس باید با واقع نگری برنامه ریزی کرد. در قدم نخست ، حتما بایستی ساعت ثابت و خواب و بیداری خودتان را منظور کنید. دوم، ساعت و میزان استفاده در رسانه. سوم، تغذیه. بدون شک عقل سالم در بدن سالم است و تغذیه ، نوع و زنان دریافت آن به توانایی های جسمی و روحی شما اثر گذار است و حال عبادت، تلاش و حتی خواب شما را دست مایه تغییر قرار خواهد داد. و لذا با اعمال قوانین سه عامل مهم فوق و بهره گیری از حدیث امام معصوم، میتوانید برنامه شخصی خودتان را پیاده سازید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob