eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
635 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ سه شنبه 👈 4 آبان /عقرب 1400 👈 19 ربیع الاول 1443👈 26 اکتبر 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅ خرید وسیله سواری و حیوانات و چهارپایان . ✅ دیدار بزرگان و روسا. ✅ مسافرت . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ شاگرد گرفتن. ✅ نقل و انتقال و جابجایی . ✅ و آغاز نگارش و امور تعلیمی خوب است . 👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و شایسته و روزی دار خواهد شد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت :مسافرت خوب و سودمند است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر نیک است : ✳️ نو پوشیدن . ✳️ کندن چاه و کانال و نهر . ✳️ خط نوشتن و نگارش . ✳️ خرید و فروش ملک و کالا . ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ ایجاد کانال . ✳️ درختکاری . ✳️ خرید و فروش . ✳️ و بذر افشانی و کاشت نیک است . 👩‍❤️‍👨مباشرت. مباشرت در شب چهارشنبه "، مباشرت و عروسی مکروه است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب رفع درد بدن می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است . فالقاها فاذا هی حیه تسعی ...... و از معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی تحت تصرف خواب بیننده در آید و کار خود را با آن پیش ببرد .ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #نم‌نم‌عشق ‍ ‍ #قسمت_دوم وسطای خواب شیرینم بودم که صدای آیفون بلند شد... تف به من که خوابم
.* 💞﷽💞 مهســو پسره همونجور که سرش پایین بود گف:پدرتون فرمودن داخل منتظرباشم چن دقیقه دیگ میرسن... +اوکی بیاتو اومد داخل درو پشت سرش بستم...راستش ترسیدم ببرمش داخل خونه..درسته مسیحی بودیم ولی منم یه دخترم... ترجیح دادم بزارم توی حیاط منتظرباشه... بادست به آلاچیق اشاره کردم و گفتم +میتونید اینجامنتظرباشید.. با گفتن لفظ متشکرم به سمت الاچیق رفت و نشست‌... ازش دور شدم.. رفتم توی آشپزخونه ‌تا براش قهوه دم کنم... ازپشت پنجره شروع کردم دیدزدنش... قدبلند چارشونه بود و هیکل ورزشکاری قشنگی داشت...ازون قلمبه ها نبود شیک بود.. موهای مشکی که حالت خاصی شونه کرده بود مثل مهیار... صورت کشیده و گندمگونی داشت و چشایی که فقط برای یه لحظه دیده بودمشون... ابی یا سورمه ای حتی... و یه شکستگی بالای ابروی راستش که چهره اشو خشن جلوه میداد ولبایی که برجسته وقلوه ای بودنش ازدورهم معلوم بود. یه پیرهن یقه دیپلمات مشکی که دکمه هاشم تااخر بسته بود و شلوار کتون نوک مدادی و یه کیف سامسونت شیکم دستش بود.. وااای مهسو کارت به جایی کشیده که این بچه بسیجیارو انالیزمیکنی؟؟؟ قهوه اماده شد و ریختمش تو یه فنجون و با ی برش کیک خونگی بردم براش.. گذاشتم جلوش که با حرفی که زد حسابی از دست خودم و خنگ بازیام کفری شدم... _لطف کردید خانم.ولی من روزه ام +عه چیزه...شرمنده حواسم نبود.. و سریع سینی رو برداشتم و ازونجادورشدم خاااک توسرت مهسو..ببینم شرف باباتو به باد میدی یا ن؟؟؟ توهمین فکرابودم که صدای جیغ لاستیکای ماشین بابااومد... چه عجب بعد از دوروز به خونه برگشت..اونم لابدبخاطر این پسره اس... رفتم توی اتاقم و روی تخت ولوشدم و فکرمو رها کردم.. هه..مسخرس.. زندگیمونومیگم.. ازوقتی یادمه همین بوده وضعمون.. پدرم مدیرعامل بزرگترین شرکت داروسازی ایران بود.و مادرمم جراح قلب هیچکدومشون هیچوقت خونه نبودن.. همه کسم شده بود مهیار از بچگی که اونم ازهجده سالگیش ازینجارفت... منم دیگ باش ارتباط انچنانی نداشتم.مگه هرازگاهی ک میاد یه سر به بابامامان میزنه. خودمم که.. دختر همیشه تنها..مغرور..سرکش..جذاب وپولداربین رفقا رفقایی که مگسن دورشیرینی.. هیچوقت دور و ور پسرجماعت نرفتم حوصله دردسر نداشتم.. بااینکه دینمون اسلام نیس ولی بابا روی ارتباطم با جنس مخالف حساسه... ولی خب نوع پوششم... ازفکر و خیال رهاشدم و‌دوباره خوابیدم... 😋 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
.* 💞﷽💞 #نم‌نم‌عشق #قسمت_سوم مهســو پسره همونجور که سرش پایین بود گف:پدرتون فرمودن داخل منتظرباش
* 💞﷽💞 ‍ یاسر توی این دوروز کل کارامو راست و ریس کردم‌ قراربودامشب برم خواستگاری دختری که قراربود زندگی همه رو نجات بده...ای خدا قربونِ کَرمت با لبخند رفتم توی سالن توی اینه قدی نگاهی به خودم انداختم.. کت شلوار سورمه ای به رنگ‌چشمام و پیرهن مردونه‌ی دیپلماتی که زیرش پوشیدم .. موهامم خیلی خوشگل دومادی شونه کرده بودم.. باباو مامان از پشت سر باذوق نگام میکردن... ومامان توی چشمای سورمه ایش هاله ی اشکی بود... رفتم جلو دست انداختم دورکمرش و گونشوبوسیدم و گفتم:الهی قربونت برم اخه چراگریه؟ _اشک شوقه مادر و پشت بندحرفش سرموبوسید یهودیدم یه چیزی خورد تو کمرم برگشتم عقب که یاسمن و بااخمای درهم دیدم... +قربون اجی اخموم برممممم باعشق بغلش کردم که گف _زن که بگیری دیگه منو ندوووس +لوس نشو خره خعلیم ترو دوس راه افتادیم و من به این فک میکردم که من عشق میخاستم...ولی الان.. مهسو باصدای ایفون نگام کشیده شد سمت در.. دیشب تاحالا خوابم نبرده بود... حرفای بابا تو گوشم زنگ میخورد... اینکه گف اروم باشم مثل همیشه منطقی برخورد کنم تا یاسربیاد و همه چیوخودش بگه برام... اخه این پسره کیه؟یهو ازکجاپیداش شد؟؟اه چندش قراره با زندگیم چیکارکنن اینا... باصدای احوالپرسی ازافکارم جداشدم.. امشب مهیارم اومده بود...اعتراف میکنم بعداین همه مدت دلم براش تنگ شدن بود..ولی وقتی خواسته بود بام حرف بزنه ازخودم روندمش... باصدای مادرم که می گفت چای ببرم به خودم اومدم هفتاچای خوشرنگ ریختم و یه صلیب روسینه ام کشیدم و به عیسی مسیح دلموسپردم و وارد پذیرایی شدم... با لبخندی مصنوعی به افرادی که به احترامم ایستاده بودن سلام دادم..چای رو اول ازهمه به پدر یاسرتعارف کردم که خیلی خوشتیپ بود و فهمیدم یاسر جذابیتشو ازون به ارث برده جانممم؟جذابیتتتت؟خفه شومهسو نفر بعدی مادرش بود که چادر مدلی زیبایی سرش بود و چشمای آبیش خودنمایی میکرد...مثل پسرش نفر بعدی دخترشون بود که اونم مثل مادرش چادری بود و روسریشو مدل جذابی بسته بود.. و نفربعدی یاسر...همونجور که سرش پایین بود چایی روهم برداشت.. ایش مزخرفِ امل... ! ... ... 😔😞 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
سلام الله علیها(11) 📢📢📢...در روزهای شنبه ، یکشنبه و دوشنبه ، ۱۰ ، ۱۱ ، ۱۲ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۵ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۹ ، ۱۰ ، ۱۱ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖🌑🔶🌑 🕕🕔🕓… بعد از ایراد خطبه فدکیه و اعتراض ۱۲ مرد پایدارِ هم پیمان , ابوبکر از مسجد خارج گشته و به خانهء خود میرود …… ‼️…ابوبکر در این سه روز در منزل می‌ماند و به مسجد نمی آید(۱) 🔰 زمزمه هایی به گوش می رسد و گمان ها بر این می‌شود که شاید ابوبکر درصدد تحویل حکومت به صاحبان اصلی آن است..🤔 ؛ 👈👈 اما خلیفه ، از این خانه نشینی ، هدف دیگری را دنبال می‌کند ، یاران او در صدد هستند برای تثبیت ابوبکر , به هر هدفی که در مقابل ایشان است و آن را به چنگ نیاورده اند ، هجوم برند ؛ …❌… این اهداف را میتوان چنین برشمرد: ✍ تثبیت قاطعانهء خلافت. ✍ تصمیم قطعی و تأکید بر موضعِ قبلی در "مصادرهء " به عنوان آخرین دارایی اهل بیت علیهم السلام. ✍ کشتن امیرالمؤمنین علیه السلام و یا گرفتن بیعت از ایشان به هر صورت ممکن. …روزهای آینده , آبستن اتفاقات شومی است... ➖➖➖➖➖ 1⃣ خصال شیخ صدوق ج۲ صص ۴۶۱-۴۶۲ و بحارالانوار ۲۱۳/۲۸
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه‌کبری سلام الله علیها(11) 📢📢📢...در روزهای شنبه ، یکشنبه و دوشنب
سلام الله عليها [12] 📢📢📢...در روز سه شنبه ، ۱۳ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۶ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۲ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖🌑🔶🌑 🕚🕙🕘… سه روز از زمان اتفاقات مسجد:خطبه فاطمی سلام الله علیها و احتجاج ۱۲ هم پیمان میگذرد … و ابوبکر سه روز است که از منزل خارج نگشته‼️ ……در چهارمین روز , خالد بن ولید , سالم مولی ابوحذیفه و مُعاذ بن جَبَل , هر یک با گروه زیادی از افراد مسلح قبیلهء خود و هم پیمانانشان و هم چنین طلحه , عثمان , عبدالرحمان بن عوف , سعد ابن ابی وقاص , ابوعبیده و سعید بن عَمرو بن نُفَيل , هر یک به همراه عده‌ای از قبیلهء خویش ، به کنار خانه ی ابوبکر می‌آیند و شمشیرها را بیرون می آورند و اعلام می‌کنند: ❌ "جز ابوبکر کسی را خلیفه نمی‌دانیم" ؛ (۱) 👈👈 ابوبکر، به همراه این گروه , از خانه خارج می شود و با عبور از کوچه های مدینه , وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله شده , از منبر بالا رفته و بر فراز آن قرار می‌گیرد ؛ عمر فریاد میزند: ❌" به خدا قسم , ای صحابهء علی ! اگر سخنی همانند آنچه قبلا از شما شنیدیم , بگویید , جانتان را خواهیم ستاند ." ……برخی زبان به اعتراض می‌گشایند , اما عمر و اطرافیانش , برای کشتن آنان به سویشان حمله می‌کنند ؛ امیرمؤمنان علیه السلام برمی‌خیزند و عمر را به گوشه ای پرتاب کرده و از حملهء اطرافیان پر شمار عمر به معدود حامیان خویش جلوگیری می‌کنند ؛ ایشان یاران خویش را به سکوت دعوت کرده و رحمت خدایی را برای آنان طلب می‌نمایند .(۲) ⚠️ غائله فرو می نشیند و اینک , بار دیگر ابوبکر بر منبر رسول خدا نشسته است!!! 🔰🔰قدرت حاکمه , برای نشان دادن قدرت خویش , در همین روز , یعنی پانزدهمین روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، کارگزاران حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را از اخراج می‌کنند (۳) ◾️ این تصمیم , به ظاهر در آغاز صبح و با فرستادن عناصر خلیفه به سوی منطقه خیبر و دهکدهء فدک صورت گرفته است؛ 🏮… اینک دو هدف مهم , جامهء عمل به خود گرفته است: اول ، تثبیت مجدد خلافت و در مرحلهء دوم غصب فدک … ➖➖➖➖➖ 1⃣ خصال شیخ صدوق صص۴۶۵-۴۶۱ 2⃣ احتجاج طبرسی صص۵۰-۴۷ و بحارالانوار ج ۲۸ صص ۲۰۳-۱۸۹ 3⃣ عده الأکیاس ۱۷۶/۲
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه‌کبری سلام الله عليها [12] 📢📢📢...در روز سه شنبه ، ۱۳ ربیع الاول
سلام الله علیها[13] 📢📢📢...در روز چهارشنبه ۱۴ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۷خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۳ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖🌑🔶🌑 🕚🕙🕘… عاملان صدیقه کبری سلام الله علیها که دیروز از فدک اخراج گشته اند ، امروز وارد مدینه شدند ؛ بدین ترتیب , منازعهء حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با دستگاه خلافت به مرحله ای جدید وارد می شود تا به بهانهء آن ، بطلان خلافت سقیفه گران ، بیشتر روشن گردد . ⛔️ به غیر از ، اموال دیگری نیز در آینده - پس از شهادت صدیقه ی طاهره علیها سلام - غصب خواهد شد ؛ خانه های رسول خدا از این جمله اند... 🔰🔰 همانگونه که اشاره گردید ، عایشه نه تنها خانه ی خویش را در تملک دارد ، بلکه خانهء شخصی پیامبر را نیز به تصرف در می‌آورد ؛ ◀️ لازم به ذکر است این مکان در زمان رسول خدا "بیت النبی" و "بیت فاطمه" نامیده می شد که پس از خلافت ابوبکر , نام آن به "بیت عایشه" شهرت یافت!! و بعدها با رضایت عایشه ، ابوبکر و عمر در آن مکان دفن شدند ، اما او از دفن بدن پاک و مطهر امام مجتبی علیه السلام در آنجا جلوگیری کرد...(۱) 📜…در تمام مدارک اهل سنت قطعی است که خانه همسران پیامبر در تملک آنان نبوده است و طبق فقه ، وارث اصلی و مالک اموال غیر منقول رسول خدا صلی الله علیه و آله ، صدیقه طاهره سلام الله علیها می باشند و بر این اساس , سکونت هر کدام از زنان پیامبر در منزلش , منوط به کسب اجازه از وارث اصلی آن بوده است… …ولی سقیفه گران نه تنها با جعل روایت , اموال صدیقه کبری سلام الله علیها را مصادره کردند که حتی عایشه خانهء خویش را یک بار در زمان عثمان و بار دیگر در زمان معاویه به خلفای وقت میفروشد‼️ قیمت فروش در یکی از موارد ٠٠٠'٢٠٠ درهم است , البته با این شرط که تا آخر عمر در آنها ساکن باشد (۲) !! (در آن زمان هر ۴ درهم , خرج متوسط یک خانوار در ماه بود!!!!) ➖➖➖➖➖ 1⃣ تهذیب الکلام تفتازانی ۲۷۲/۲ و طبقات ابن سعد ج۸ حدیث ۱۵۲،۱۸۴ و تاریخ یعقوبی ۲۲۵/۲(همه از مدارک اهل سنت) 2⃣ حلیة الاولياء ٤٩/٢ (از مدارك اهل سنت)
🚩 هشدار مهم رئیس مذهب حضرت جعفرصادق علیه‌السلام: 💠 وَ لَا يَغُرَّنَّكَ تَزْيِينُهُ الطَّاعَاتِ عَلَيْكَ فَإِنَّهُ يَفْتَحُ لَكَ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ بَاباً مِنَ الْخَيْرِ لِيَظْفَرَ بِكَ عِنْدَ تَمَامِ الْمِائَة. مبادا شیطان و را برای شما زینت بخشد که او نود و نه باب را بر تو می گشاید تا در آن بر تو آمده و پیروز شود. 📔بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏75، ص: 125. ✍... به خاطر داشته باشید که آموزه ‌های تصوف اینگونه است که لابه لای ده ها دستورالعمل خوب قرآنی و اذکار مأثور و روایی، یک وِرد شیطانی بسیار خطرناک را می‌گنجانند و از این طریق، سَمّ کشنده انحراف را وارد دین انسان می‌کنند. دقیقا مشابه یک غذای لذیذ که قطره ای سم کشنده در آن ریخته باشند. حال یک انسان چقدر باید دقت نظر داشته باشد تا این سم مخفی و کشنده را پیدا کند؟ صوفیان صدها دستورالعمل خوب سلوکی به سالکین می دهند اما در شماره صدم، انحراف و کفر را وارد قلب او می‌کنند. مبادا فریب آن نود و نه تا را بخورید و به آنها چشم بدوزید که همه شان فریب و نیرنگ است. ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🌹🌹 ⏪ عدم فحشا در خانواده با سوره مبارکه نور⏩ 🌹🌹 @haram110 ﻋَﻦِ ﺍﻟﺎِﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺼﱠﱠﺎﺩِﻕِ - ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻗﺎﻝ: ﺣَﺼﱢﱢﻨُﻮﺍ ﺃﻣْﻮﺍﻟَﻜُﻢْ ﻭَ ﻓَﺮُﻭﺟَﻜُﻢْ ﺑِﺘِﻠﺎﻭَﺓِ ﺳُﻮﺭَﺓِ ﺍﻟﻨﱡﱡﻮﺭِ ﻭَ ﺣَﺼﱢﱢﻨُﻮﺍ ﺑِﻬﺎ ﻧِﺴﺎﺋَﻜُﻢْ ﻓَﺎِﻥﱠﱠ ﻣَﻦْ ﺃﺩْﻣَﻦَ ﻗَﺮﺍﺋَﺘَﻬﺎ ﻓِﻲ ﻛُﻞﱢﱢ ﻳَﻮْﻡٍ ﺃﻭْ ﻓِﻲ ﻟَﻴْﻠَﺔٍ ﻟَﻢْ ﻳَﺰْﻥِ ﺃﺣَﺪٌ ﻣِﻦْ ﺑَﻴْﺘِﻪِ ﺃﺑَﺪﺍً ﺣَﺘّﻲ ﻳَﻤُﻮﺕَ. ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ - ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ - ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﻣﺼﻮﻥ ﻭ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎً ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻮﺭﻩ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻛﻨﺪ، ﻫﻴﭻ ﻓﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻓﺤﺸﺎ ﻛﺸﺎﻧﺪﻩ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ. 📚«ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺜﻘﻠﻴﻦ، ﺝ 3، ﺹ 583» @haram110
‍ نیایش شبانه باحضـــــرت عشق ❤ یا رَبَّ الحسین علیه السلام ✨به حق محمدص ✨به حق علی ع و فاطمه س ✨به حق حسین ع ✨به حق عباس ع ✨به حق ۷۲ تن شهید ✨دراین شبهای معنوی ✨دست دوستانم را بگیر و ✨دعاهایشان رامستجاب بگردان ✨آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین ان شاءالله بحق صاحب این شب های معنوی همه دوستان حاجت روا باشید
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
🎧 با صدای استاد فرهمند 🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیال بافی نکن،زندگی کن بهانه نیاور ، انجام بده تردید نکن ، جستجو کن تنها امروز به تو تعلق دارد پس لبخندت را حفظ کن و لحظات زندگی را غنیمت بدان...🧡
سلام دوستان عزیز🌸 ان شاءالله از امروز داستان تقدیم حضورتون میشه❤️ 💯داستانی که پیش رو دارید است «شهید مجید قربانخانی»
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 ✍یڪی از شهدای جوان دفاع از حریم اهل بیت (ع) است. ڪه ماجرای تا تنها ۴ماه به طول انجامید تا یڪی از شهدای نامی این جنگ باشد. متولد ۳۰ مرداد ۱۳۶۹ و تڪ پسر خانواده است. مجید از ڪودڪی دوست داشت برادر داشته باشد تا همبازی و شریڪ شیطنت‌هایش باشد؛ اما خدا در ۶ سالگی به او یڪ خواهر داد. خانم قربان‌خانی درباره به دنیا آمدن «عطیه» خواهر ڪوچڪ مجید می‌گوید: «مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچه‌هایی هم ڪه برادر داشتند خیلی حسودی می‌ڪرد و می‌گفت چرا من برادر ندارم. دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد. مجید نمی‌دانست دختر است و علیرضا صدایش می‌ڪرد. ما هم به خاطر مجید علیرضا صدایش می‌کردیم؛ اما نمی‌شد ڪه اسم پسر روی بچه بماند. شاید باورتان نشود. مجید وقتی فهمید بچه دختر است. دیگر مدرسه نرفت. همیشه هم به شوخی می‌گفت «عطیه» تو را از پرورشگاه آوردند. ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی داداش صدایش می‌زد. آخرش هم‌ڪلاس اول نخواند. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را ڪلاس اول بفرستیم. بشدت به من وابسته بود. طوری ڪه از اول دبستان تا پایان اول دبیرستان با او به مدرسه رفتم و در حیاط می‌نشستم تا درس بخواند؛ اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً خجالت می‌ڪشم به مدرسه بیایم. همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و نرفت؛ اما ذهنش خیلی خوب بود. هیچ شماره‌ای درگوشی ذخیره نڪرده بود. شماره هرڪی را می‌خواست از حفظ می‌گرفت.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📙 ✍مجید پسر شروشور محله است ڪه دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بی‌سیم داشته باشد. دوست دارد قوی باشد تا هوای خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد. مادر مجید می‌گوید: «همیشه دوست داشت پلیس شود. یڪ تابستان ڪلاس ڪاراته فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچه‌ها را تڪه‌تڪه کرده است. می‌گوید من ڪاراته می‌روم باید همه‌تان را بزنم. عشق پلیس بودن و قوی بودن باعث شده بود هر جا می‌رود پز دایی‌های بسیجی‌اش را می داد .  چون تفنگ و بی‌سیم داشتند و مجید عاشق این چیزها بود. بعدها هم ڪه پایش به بسیج باز شد یڪی از دوستانش می‌گوید آن‌قدر عشق بی‌سیم بودڪه آخر یڪ بی‌سیم به مجید دادیم و گفتیم. این را بگیر دست از سر ما بردار (خنده) در بسیج هم از شوخی و شیطنت دست‌بردار نبود.» 👈شهید مجید قربانخانی 💐 ⏪ ... 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فرحة الزهراء ۱۴۴۳ شماره 11 از 40 😉 😍 😍 ❣️ 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
🌺🍂🍁🌺🍂🍁🌺🍂🍁🌺 اُبنه ای بودن عمر بن صهاک لعنت الله علیه؛ از کُتب خود اهل سنت(بدعت) ابن سعد از علمای بزرگ اهل‌سنّت عمر بن صهاک زندیق روایت می کند: قال: أخبرنا إسحاق بن يوسف الأزرق و محمد بن عبد الله الأنصاري و هوذة بن خليفة قالوا: أخبرنا ابن عون عن محمد بن سيرين قال: قال عمر بن الخطاب: ما بقي في شي‏ء من أمر الجاهلية إلا أني لست أبالي إلى أي الناس نكحت و أيهم أنكحت !!! عُمر می‌گوید: از احوال و امور جاهلیت چیزی در من باقی نماند الا اينکه هنوز برای من فرقی نمی کند که من مفعول باشم یا فاعل باشم (در عمل نامشروع و زشت یعنی لواط) !!! Omar says: there is a habbit remained from darkness era in me, that I don't mind who fucks me and I fuck whom !!! طبقات ابن سعد، جلد ۳، صفحه ۲۶۹. 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹 🔻کوتاهی امت در لعن غاصبین خلافت 💬 سلیم بن قیس هلالی رضوان الله علیه نقل کرده است که حضرت پدر امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در خطبه‌ای قبل از شروع جنگ صفین در مورد «ابوبکر و عُمر» لعنت الله علیهما فرمودند: «والعجب لما قد أشربت قلوب هذه الامة من حبهم وحب من صدهم عن سبيل ربهم وردهم عن دينهم والله، لو أن هذه الامة قامت على أرجلها على التراب ووضعت الرماد على رؤوسها وتضرعت إلى الله ودعت إلى يوم القيامة على من أضلهم وصدهم عن سبيل الله ودعاهم إلى النار وعرضهم لسخط ربهم وأوجب عليهم عذابه - بما أجرموا إليهم - لكانوامقصرين في ذلك.» ☑️ شگفتا از این امت که چگونه محبت این دو (ابو بکر و عمر) و کسانی که امت را از راه خدا بازداشته واز دینشان برگردانده‌اند در قلوبشان رسوخ کرده است. به خدا قسم اگر این امت تا روز قیامت بر روی خاک بایستند و خاکستر بر سر بریزند و به درگاه الهی زاری کنند و کسانی را که چنین جرمی در حق امت نمودند و آن‌ها را گمراه کردند و از راه خدا بازداشتند و به سوی آتش جهنم کشانیدند و در معرض نارضایتی پروردگارشان قرار دادند و ایشان را مستحق عذاب خداوند کردند لعنت بکنند، باز هم در لعنت خود کوتاهی کرده‌اند. 📚 کتاب سلیم بن قیس هلالی معروف به اسرار آل محمد، جلد ۲، حدیث ۱۵، صفحه ۷۰۲-۷۰۳، چاپ منشورات دلیل ما. 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
✅ تسبیح چکاوک چیست؟ 1)عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیهماالسلام قَالَ: لا تَأْكُلُوا الْقُنْبُرَةَ، وَ لا تَسُبُّوهَا، وَ لا تُعْطُوهَا الصِّبْيَانَ يَلْعَبُونَ بِهَا، فَإِنَّهَا كَثِيرَةُ التَّسْبِيحِ لِلَّهِ تَعَالَى، وَ تَسْبِيحُهَا: «لَعَنَ اللَّهُ مُبْغِضِي آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام». (الكافي، ج‏6، ص225) حضرت رضا علیه السلام از پدر گرامی از جدّ بزرگوارش علیهماالسلام نقل می کند که فرمود: (گوشت) چکاوک را نخورید و به این پرنده اهانت نکنید و در اختیار کودکان قرار ندهید که با آن بازی کنند، زیرا این پرنده، به مقدار زیاد، تسبیح خداوند متعال می کند، و ذکر تسبیح این پرنده، چنین است: « لَعَنَ اللَّهُ مُبْغِضِي آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام» 2)قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:‏ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً لَيْسَ مِنْ وُلْدِ آدَمَ وَ لَا مِنْ وُلْدِ إِبْلِيسَ يَلْعَنُونَ مُبْغِضِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام. قَالُوا: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: هُمُ‏ الْقَنَابِرُ، يُنَادُونَ فِي السَّحَرِ عَلَى رُءُوسِ الشَّجَرِ: «أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مُبْغِضِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام،‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، وَ سَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى».‏ (كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين عليه السلام، ص429) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: خداوند مخلوقی دارد که از فرزندان آدم علیه السلام و از فرزندان ابلیس نمی باشد، و این مخلوقات، بر مبغضین امیرالمؤمنین علیه السلام لعنت می کنند. سؤال کردند: ای رسول خدا! این مخلوقات چه کسانی هستند؟ فرمود: آنها پرندگان چکاوک هستند که در سحرها بر بالای درختان، ذکرشان چنین است: «أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى مُبْغِضِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام،‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، وَ سَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى» ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✅ صلوات فرستادن و لعن کردن کبک 1)رُوِيَ عَنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام‏ أَنَّ عَلِيّاً علیه السلام كَانَ ذَاتَ يَوْمٍ بِأَرْضٍ قَفْرٍ، فَرَأَى دُرَّاجاً. فَقَالَ‏: يَا دُرَّاجُ! مُنْذُ كَمْ‏ أَنْتَ فِي هَذِهِ الْبَرِّيَّةِ وَ مِنْ أَيْنَ مَطْعَمُكَ وَ مَشْرَبُكَ؟ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! أَنَا فِي هَذِهِ الْبَرِّيَّةِ مُنْذُ مِائَةِ سَنَةٍ، إِذَا جُعْتُ أُصَلِّي عَلَيْكُمْ فَأَشْبَعُ، وَ إِذَا عَطِشْتُ فَأَدْعُو عَلَى ظَالِمِيكُمْ فَأَرْوَى.(الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص561) حسین بن علی علیه السلام فرمود: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در زمین بی آب و علفی، کبکی را مشاهده فرمود. به او فرمود: ای کبک! از چه زمانی در این بیابان هستی و از کجا غذا و آب می آوری؟ پاسخ داد: ای امیرالمؤمنین! من از صد سال پیش در این بیابان هستم. هرگاه گرسنه می شوم، بر شما صلوات می فرستم و سیر می شوم، و هرگاه تشنه شدم، بر کسانی که به شما ستم کردند، لعنت می کنم و سیراب می گردم. 2)إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام كَانَ يَسْعَى عَلَى الصَّفَا بِمَكَّةَ، وَ إِذَا هُوَ بِدُرَّاجٍ يَتَدَرَّجُ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ فَوَقَعَ بِإِزَاءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام. فَقَالَ علیه السلام: السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الدُّرَّاجُ! مَا تَصْنَعُ فِي هَذَا الْمَكَانِ؟ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! إِنِّي فِي هَذَا الْمَكَانِ مُنْذُ أَرْبَعِمِائَةِ عَامٍ، أُسَبِّحُ‏ اللَّهَ‏ وَ أُقَدِّسُهُ‏ وَ أُمَجِّدُهُ وَ أَعْبُدُهُ حَقَّ عِبَادَتِهِ. فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ: أَيُّهَا الدُّرَّاجُ! إِنَّهُ لَصَفاً نَقِيٌّ، لَا مَطْعَمَ فِيهِ وَ لَا مَشْرَبَ، فَمِنْ أَيْنَ لَكَ المَطْعَمُ وَ الْمَشْرَبُ؟ فَأَجَابَهُ الدُّرَّاجُ وَ هُوَ يَقُولُ: وَ قَرَابَتِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! إِنِّي كُلَّمَا جُعْتُ دَعَوْتُ اللَّهَ لِشِيعَتِكَ وَ مُحِبِّيكَ فَأَشْبَعُ، وَ إِذَا ظَمِأْتُ‏ دَعَوْتُ اللَّهَ عَلَى مُبْغِضِيكَ وَ فَأَرْوَى‏. (اليقين، ص404) روزی امیرالمؤمنین علیه السلام در محل سعی صفا- مروه، کبکی را مشاهده فرمود که راه می رود. آن حضرت فرمود: ای کبک! سلام بر تو. در این مکان چه می کنی؟ عرض کرد: ای امیرالمؤمنین! من از چهارصد سال پیش در این مکان می باشم، و تسبیح، تقدیس، تمجید خداوند نموده و او را به حقیقت بندگیش عبادت می کنم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای کبک! اینجا کوه صفاست، غذا و آب از کجا می آوری؟ کبک گفت: به واسطه قرابت شما با رسول خدا صلّی الله علیه و آله (مشکلم را حلّ می کنم). ای امیرالمؤمنین! هرگاه گرسنه شدم، شیعیان و دوستدارانت را دعا می کنم و سیر می شوم؛ و هرگاه تشنه شدم، بر مبغضینت و غاصبین (حقوقِ) تو لعنت می کنم، پس سیراب می شوم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقه‌کبری سلام الله علیها[13] 📢📢📢...در روز چهارشنبه ۱۴ ربیع الاول س
کبری سلام الله علیها[14] 📢📢📢..در روز ۱۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۳۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۷ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖🌑🔶🌑 🕙🕚🕘… پس از مصادرهء و اخراج عاملان صدیقه کبری سلام الله علیها از فدک ، حضرت زهرا سلام الله علیها مراجعه های مکرری برای بازپس گیری فدک داشتند ، که چندین روز ادامه داشت... ⚠️ این مِلک نه حکم "ارث" را بر خویش دارد و نه مشمول "خمس" می‌شود , اما خلیفهء اول به شکل های مختلف , از پس دادن این ملک امتناع می‌کند ؛ ▪️حضرت صدیقهء طاهره سلام الله علیها با این منطق که فدک "هدیه و هبه ای" از جانب خدا و رسول خدا به ایشان است , سخن خویش را به پیش می‌رانند …خلیفه بارها شهود حضرت صدیقهء کبری سلام الله علیها را تخطئه می‌کند و اطرافیان خلافت علیه آن حضرت ، هم داستان می‌شوند ؛ 🔰درچنین روزی , به اشاره و راهنمایی امیرمؤمنان علیه السلام و در یک فرصت مناسب ، حضرت صدیقهء کبری وارد مسجد می‌شوند , زمانی که ابوبکر در میان عده ای بر منبر رسول خدا در مسجد نشسته است و عمر بن خطاب و دیگر عناصر اصلی سقیفه , همراه او نیستند ; ▪️حضرت صدیقهء کبری سلام الله علیها , ابوبکر را خطاب قرار می‌دهند و با آوردن شاهد و گرفتن گواه از حاضران در مسجد , فدک را بخشش رسول خدا صلی الله علیه و آله به خود می دانند ؛ 👈👈 ابوبکر که خود را در برابر عمل انجام شده می بیند , برای حفظ آبرو و عوام فریبی , دستور میدهد تا قلم و دواتی بیاورند …… ◀️ سند باز پس دادن فدک در حضور شاهدان تنظیم می شود 📜 به نظر می رسد ، یکی از حاضرانِ در مسجد , خبر را برای عمر می برد ؛ عمر با نزدیک شدن به مسجد , آگاهی پیدا می کند که سند استرداد فدک در حال تنظیم است ، او شرایط را برای ورود به مسجد و جلوگیری از نوشتن قباله مناسب نمی‌بیند , لذا در کنار مسجد به انتظار بازگشت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها به سوی خانه می ماند… 👈👈 و در نهایت این سند , توسط عمر ، به اکراه و اجبار و با هتک حرمت فاطمی سلام الله علیها , از آن بانو گرفته و پاره می شود...(۱) ➖➖➖➖➖ 1⃣ فتوح البلدان ۳۵/۱ ، السیرة الحلبيه ٤٨٧/٣ ، معجم البلدان ٢٣٩/٤ ، المغانم المطالبه ص٣١٢ ، وفاء الوفاء ١٠٠٠/٣ ، شرح ابن ابي الحديد ٢١٩/١٦ (همه منابع اهل سنت) تفسير عياشي ٢٨٧/٢ ، بحارالانوار ١٢٠/٢٩
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌_چهارم_وپنجم #نم‌نم‌عشق یاسر توی این دوروز کل کارامو راست و ریس کردم‌ قراربودامشب ب
* 💞﷽💞 ‍ چای رو به بقیه تعارف کردم و نشستم...بابام گفته بود امشب به احترام عقاید اوناهم ک شده لباس پوشیدنم آراسته باشه.. فک کنم ازین به بعد تیپم همینجوره... تواین افکاربودم که باصدای پدرم به خودم اومدم.. _دخترم مهسو؟سیدیاسرو راهنمایی کن تواتاقت به سمت اتاقم رفتیم تعارف زدم رفت توی اتاق درو نبستم..شنیده بودم مسلمونا حساسن رواین موضوع...مسخره ها😒 نگاه جدی بهم انداخت و گفت:میشه لطفا در رو ببندین؟قراره ی سری حرفای مهم بهتون بگم... واقعا جاخوردم،فکرشم نمیکردم..ینی واقعا اراده داره بامن تواتاق تنهاباشه؟ چه جالب دروبستم و روی کاناپه روبه روش نشستم.و باغرورزیادگفتم: +خب،میشنوم...قراره با زندگیم چکارکنین؟ یاسر نفس عمیقی کشیدم و نگاهمودوختم به گلدون روی میز تاتمرکز کنم... _من سیدیاسر موسوی بیست و هفت ساله سرگرد ارتش هستم...نمیتونم بگم دقیقا کدوم بخش ولی تاهمین حدش هم براتون کافیه.چندوقت پیش مشخص شد که یه سری افراد با علائم خاصی از یه بیماری ناشناخته میمیرن..اونهارو توی قرنطینه نگه داشتیم وویروس رو شناسایی کردیم مشخص شد که اون افراد تحت درمان با یه سری داروهای خاص بودن.. رد داروهارو گرفتیم تابه دوتا لابراتوار معروف داروتوی ایران رسیدیم.. که متاسفانه یکی ازونا کمپانی پدرشماس به اینجای صحبتم که رسیدم به وضوح جاخوردنشودیدم...مکثی کردم ولیوان آبی براش ریختم وقتی از اروم شدنش مطمعن شدم ادامه دادم: تحقیقاتمون شروع شد و بعد از اثبات بی گناهی هردو مدیرعامل های دوشرکت متوجه شدیم که تعدادی جاسوس وخرابکار توی هردوشرکت هست... پدرتون رو تهدید کردن چند وقت پیش که یا باهاشون همکاری میکنه یا .... شمارو به قتل میرسونن.. اینو که گفتم با وحشت بهم نگاه کرد... _آروم باشید..من براهمین اینجا هستم..راستش این تهدیدرو برای مدیرعامل شرکت پرند هم داشتن..که خب ماتصمیم گرفتیم به روش خودمون ازتون محافظت کنیم. من و همکارم با شما و دختر مدیرعامل شرکت پرند ازدواج میکنیم. ویجورایی مسئولیت حفاظت از شما باماس.. لبخند اطمینان بخشی زدم و حرفموتموم کردم.. ! ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌ششم #نم‌نم‌عشق چای رو به بقیه تعارف کردم و نشستم...بابام گفته بود امشب به احترام عق
* 💞﷽💞 ‍ مهسو توشوک حرفاش بودم.. دختر مدیرعامل پرند؟؟ینی طناز؟همون پلانکتون خودمون؟؟؟ قتتتل؟بافکرش مو به تنم سیخ شد.. با درموندگی به ناجیم نگاه کردم که لبخند مطمئنی زد و گفت: _من قول میدم همه چی خوب پیش میره.به شرطی که شماهم کمال همکاریو با ماداشته باشین... سرمو انداختم پایین ولی با یادآوری چیزی سریع گفتم: +حتمابایدمسلمون شم؟؟؟ _بله،وگرنه ازدواجمون صحیح نیست...منم برام سخته که با یه خانوم نامحرم...متوجهین که؟البته میفهمم که براتون سخته ولی خب...برای نجات جونتونه... +باشه،میفهمم لبخندی زد و گفت: _برای امشب بسه.بریم پایین و جواب مثبتو اعلام کنیم.حرفای دیگه هم بعد عقد میگیم ان شاء الله از جام بلند شدم و گفتم +اوکی بریم و جلوتر رفتم دم در تعارف زدم که گفت _خانما مقدم ترن و دستشو به نشونه احترام دراز کرد با لبخند محوی ازاتاق اومدم بیرون و اون هم کنارم راه میرفت.. پایین که رسیدیم پدرش گفت _خب شیرینی رو بخوریم یا نه دخترم؟ سرموانداختم پایین ،برای اولین بار گرمای خجالتوحس میکردم.. باصدای آرومی گفتم:هرچی پدرم بگن که پشت بند حرف من صدای دست افراد و کِل کشیدن یاسمن خواهر یاسربلندشد... بعدازتعیین مهریه و شیربها قصدرفتن کردن که یاسر شماره منوگرفت و گفت فردامیادتابریم برای آزمایش... بعدازرفتن مهمونا داشتم از پله ها بالا می‌رفتم که با صدای بغض دار مهیار برگشتم: _آی جوجه رنگی؟داری عروس میشی بازم داداشیو دوس نداری؟ نمیدونم چرا با این حرفش کل نفرتم ازش دودشد رفت هوا... شاید چون ازین به بعد قراربود منم دینم بااون یکی بشه..هرچند بدون عقیده..بااجبار... خودمو توبغلش انداختم واجازه دادم اشکام جاری بشن +دلم برات تنگ شده بود زشتو _منم همینطور پرنسسم بعداز یکمی دردودل با آقاداداش رفتم توی اتاقم و بعدازتعویض لباس و مسواک زدن رفتم تو رختخواب که صدای پیامک گوشیم اومد که از یه شماره ناشناس بود نوشته بود: «سلام صبح ساعت هفت آماده وحاضر دم درباشیدلطفا.. ازبدقولی متنفرم سیدیاسر» واه واه چه مغرور...چه تاکیدیم روی سیدبودنش داره..لوووس زنگ بیدارباش رو تنظیم کردم و خوابیدم... ... ؟ ادامه دارد لایک❤فراموش نشه😉 _ *
✴️ سه شنبه 👈 4 آبان /عقرب 1400 👈 19 ربیع الاول 1443👈 26 اکتبر 2021 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی . ❇️ امروز روز مبارکی است و برای امور زیر خوب است: ✅ خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅ خرید وسیله سواری و حیوانات و چهارپایان . ✅ دیدار بزرگان و روسا. ✅ مسافرت . ✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن . ✅ شاگرد گرفتن. ✅ نقل و انتقال و جابجایی . ✅ و آغاز نگارش و امور تعلیمی خوب است . 👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و شایسته و روزی دار خواهد شد.ان شاءالله 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🚘 مسافرت :مسافرت خوب و سودمند است. 🔭 احکام نجوم . 🌓 امروز قمر در برج سرطان است و برای امور زیر نیک است : ✳️ نو پوشیدن . ✳️ کندن چاه و کانال و نهر . ✳️ خط نوشتن و نگارش . ✳️ خرید و فروش ملک و کالا . ✳️ امور زراعی و کشاورزی . ✳️ ایجاد کانال . ✳️ درختکاری . ✳️ خرید و فروش . ✳️ و بذر افشانی و کاشت نیک است . 👩‍❤️‍👨مباشرت. مباشرت در شب چهارشنبه "، مباشرت و عروسی مکروه است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، سبب رفع درد بدن می شود . ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است . فالقاها فاذا هی حیه تسعی ...... و از معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی تحت تصرف خواب بیننده در آید و کار خود را با آن پیش ببرد .ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸