eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
160 عکس
261 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 گام به گام با انسان کامل ۵ ✍ اصغر آقائی _______________ 🌀 گام اول: با آدم (۴): ... اوّلین جدال خونین ŸŸ آدم ع پذیرفته شد؛ و او در زمین ساکن شد. تا پیش از ع گویا نه زمینیان با آسمانیان داشتند و نه آسمانیان با زمینیان. به خویش مشغول بودند و به خویش مسرور. 🔻 با آمدن آدم ع گویی غوغای در آسمان و زمین به پا شد. از همان ابتدا، اهل آسمان چون به دید ناقص به آدم نگریستند، او را مزاحم تسبیح خود یافتند؛ و اهل زمین او را چون رقیبی دیدند و آغاز شد. 🔻 و این جدالِ آغازشده، چیزی نبود که به زودی تمام شود. آری که به وصف «عِبَادٌ مُكْرَمُونَ» نشان لیاقت گرفته بودند؛ در جدال میان خویش و انسان، به حکم ذاتی خویش، سر به حکم حق نهادند و بر این موجود تازه به دوران آمده، کردند «قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا» که سجده برای آنکه در مقام است؛ نه چیز غریبی است و نه سخت. 🔻 اما اهل زمین چون برخی آدم، به راحتی توان در برابر ، که همان مقام عبودیت است، را ندارند. و هر کس به هر میزان از تواضع در برابر حق سرباززند، به همان میزان از دور شده است و این‌چنین شروع شد. 🔻 از همان ابتدا به حق، آموزه به فرزندان خویش بود؛ اما آموزشِ هادی حق، هیچگاه فرد را به در مسیر هدایت، قرار نخواهد داد که نیّت امری درونی است و از هویّت شکل‌گرفته فرد نشأت می‌گیرد و سلطه‌جویانه و کینه‌توزانه، برادر خویش را به قتل تهدید کرد «إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ». اما که درس پدر و فطرت خویش را خوب آموخته بود سلطه‌جو نبود «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ». 🔻 قابیل چون از تقوا به‌دور بود «قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» و به همین دلیل از مقام الهی نیز دور بود، دست به جنایت زد؛ اما خوفِ محضر الهی جان هابیل را فراگرفته بود «إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» و این مقام اهل تقوا است که فرمود «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ» 🔻 و هابیل، به ظلم اهل طغیان، کشته شد؛ و اولین راه حق شد. او که پیش از این با تقرب به حق، و عدم سلطه‌جوئی، خویش را کرده بود؛ اینک آماده قربانی‌کردن خاکی خویش نیز شده بود؛ و او قربانی شد و تمام قابیل را گرفت. چرا که سرگشتگی نصیب هر دورشده از حق است. ... و سفر ادامه دارد. ┄┅┅┅┅❀🔻❀┅┅┅┅┄ 💠 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل ۷ ✍ اصغر آقائی ______________________ 🌀 گام اول: با آدم (۶): اعتراض 🔻 در تعجبند. خلیفه خداوند و خاک. اما امر الهی صادر شده بود: ای فرشتگان بشری از خاک خواهم آفرید. «إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ». 🔻 شاید همین «خاک» مایه فرشتگان را فراهم آورد؛ اما اعتراض داریم تا اعتراض. 🔻فرشتگان چون اهل بودند با نظاره به کالبد خاکی این مخلوق جدید تنها سؤالی پرسیدند؛ هرچند که بوی اعتراض می‌دهد: آیا موجودی سفّاک و خونریز را خلیفه قرار خواهی داد؟ «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ ». آنان که خوب معنای اللهی را می‌دانستند و خلقت، یعنی ، را درک می‌کردند؛ بنابراین اعتراضشان را به تسبیحِ خویش مستدل می‌کنند که خدایا چرا چنین موجودی می‌آفرینی؟ در حالی که ما به تسبیح تو مشغولیم «وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ». گویی فرشتگانِ غیرتمند، آفرینش موجودی با وصف «خلیفه» را، کنایه‌ای به تسبیح خویش می‌بینند؛ گویی تحفه آنان، تسبیح‌شان، لایق درگاه حق نیست؟ فرشتگان غصه‌دارند و از شدت غیرت و محبّت، معترض. 🔻 اما اعتراض به گونه‌ای دیگر بود. او نیز معترض است؛ اما اعتراض او بوی می‌دهد؛ نه بوی سؤال و طلب فهم جدید مانند فرشتگان. شیطان صریح و بی‌پرده می‌گوید چگونه چو منی بر این ازخاک‌آفریده سجده کند؟ «قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا». 🔻 آن اعتراض از روی غیرت و فهم و ادب کجا؛ و این اعتراض نشأت‌گرفته از و تکبر و انکار و جحود؛ لذاست که خداوند حرکت شیطان را، استکبار، طغیان، و گمراهی نامید؛ و تمام اینها یعنی ؛ و شیطان کافر بود «أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ» 🔻 نشانه اعتراض از روی آن است که هرگاه مسئله برای فرد حل می‌شود؛ دیگر منیّت و به کناری می‌رود؛ و تمام او ادب می‌شود و فهم و اطاعت؛ و فرشتگان وقتی کار خلقت آدم، در ظاهر و باطن، تمام شد؛ و او به شرافت خلیفه اللهی هم در ظاهر و هم در باطن مفتخر شد؛ و چون خداوند ظاهر و باطن، در او جمع شد؛ خطاب رسید سجده کنید، و فرشتگان ناگاه بر سجده افتادند جز ابلیس که جنّی کافر بود و خودفریب و گستاخ و خودبین و خودبرتربین و تمام اینها یعنی کفر «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ» ... و سفر ادامه دارد ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 یعنی: ✔️ ۱. اولیای خدا را بشناسی؛ ✔️ ۲. خود را در مسیر او، قرار دهی؛ ✔️ ۳. در این مسیر با همراهی او، خود را در آزمون‌های الهی ببینی؛ ✔️ ۴. در این آزمون‌ها، تلاش کنی با ثبات قدم، آبدیده شوی؛ ✔️ ۵. و در نهایت به مقام و محض از انسان کامل و ولیّ خدا نزدیک شوی؛ که این مقام، عالی‌ترین مرتبه است. ✅ و تا در نهایت درک کنی: 🔹بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود 🔸دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو 🔸گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند 🔹عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود 🔸خمر من و خمار من باغ من و بهار من 🔸خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی 🔹آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 مکعب وجودی انسان 🔻 مقصود از مکعب وجودی انسان، چهار ضلع و جهت و روابطی است که انسان در اطراف خود باید ضرورتاً به آنها توجه کند: ✔️ ۱) رابطه با خداوند؛ ✔️ ۲) رابطه به خود؛ ✔️ ۳) رابطه با انسان‌های دیگر؛ ✔️ و ۴) رابطه با موجودات دیگر. 🔹 بنابراین اگر به هر میزان انسان از در این جهات و روابط کم گذاشته، آنها را نیز به‌جا نیاورد، به همان میزان از دور شده است؛ و دور شدن از عقلانیت یعنی افتادن در مرتبه‌ای از هر انسانی، با قرار گرفتن در مسیر توجه به اصلاح ابعاد وجودی خود، به حقیقت خویش که همان بر اساس است، نزدیک‌تر خواهد شد و در ذات خویش چهار بنیادین اسلام یعنی "۱) سبحان‌الله و ۲) الحمدالله و ۳) لا اله الا الله و ۴) الله اکبر" را درک خواهد کرد؛ و شاید علت چهارضلعی بودن نیز همین باشد. ✅ لذا آنچه در این کانال با عنوان "حیات معقول" در پی آن هستیم، در واقع تفکر در رابطه با این است و ایجاد تناسب میان ضلع‌های چهارگانه آن است ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰 تفسیر چهار ذکر بنیادین اسلام 🔻 انسان با قرارگرفتن در مسیر توجه به اصلاح ابعاد چهارگانه وجودی خود، به حقیقت خویش، یعنی و ، نزدیک‌تر می‌شود و در ذات خویش چهار بنیادین اسلام؛ یعنی "۱) سبحان‌الله و ۲) الحمدالله و ۳) لا اله الا الله و ۴) الله اکبر" را درک خواهد کرد. 🔻 در نگاه نگارنده این چهار ذکر، به گونه‌ای چهار مرحله سلوک انسان در مسیر فهم ذات خویش و رسیدن به را بیان می‌کنند: ✔️ ۱. : انسان در ابتدای حرکت سلوکی خویش، در از مخلوقات هستی قرار می‌گیرد، و این تعجب ممکن است مانع سلوک او هنگام برخورد با هر موجودی از خداوند شود؛ زیرا ممکن است در همان مظهر حق تعالی محدود شود لذا باید با توجه به ذکر ، از این محدودکننده، گذر کند؛ ✔️۲. : انسان در این مقام، در عین نظر به مخلوقات و مظاهر حق تعالی، از آنها گذر می‌کند، به ذکر مشغول می‌شود، و این دو مرتبه دارد: یک حمد بر محدودنشدن در مظاهر حق تعالی، و دوم حمد بر درکِ مظهربودن آنان؛ ✔️ ۳. : انسان در سلوک خویش پس از گذر از مظاهر و دیدن حق در تمام آنها، درک خواهد کرد آن که در این مظاهر جلوه‌گر است، تنها و تنها یکی است، لذا ذکر او خواهد بود؛ ✔️ ۴. : انسانی که را درک کرده است، و در توحید مبهوت شده است، با توجه به عظمت حق تعالی، تمام وجودش مترنّم به است تا بگوید خداوند از هر فهم و عمل من برتر و بزرگتر است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰 ناراست راست‌نما: خداوند در علم ما نمی‌گنجد، پس نمی‌توانیم او را بشناسیم ✍ اصغر آقائی ______________________ 🔻 برخی با عبارت فوق خودشان را از جستجوی حقیقت و نسبت به خداوند محروم می‌کنند؛ اما در این عبارت مختلفی چون مغالطه ، و مغالطه رخ داده است. 🔻 باید توجه داشت: شناخت هر شیئ به دو صورت است: ☑️ ۱. شناخت ماهیت و ذات آن ☑️ ۲. شناخت اینکه او یا ممکن است که باشد، و نیز شناخت صفات آن 🔻 با توجه مورد اول، نه تنها خداوند که شناخت ذات بسیاری از موجودات دیگر به راحتی ممکن نیست؛ 🔻 اما با توجه به روش شناخت دوم: ۱) ما می‌توانیم بدانیم که خداوند وجود دارد، و ۲) صفات او، متناسب با ذات کاملِ او، کاملترین مرتبه ممکن را دارد؛ و همین برای ما کافی است تا خویش را نشان دهیم. 🔻 لذا هنگام اثبات وجود خداوند و شناخت او به‌دنبال احاطه علمی به ذات خداوند نيستيم که "لایحیطون به علما" 🔹 نکته پایانی: از گوینده عبارت فوق می‌پرسیم: آیا به نظر شما این عبارت شما همراه با پارادوکس و نیست؟ چراکه این سؤال که "آیا خداوند را به این شناخته‌اید که ذات او قابل شناخت نیست؟" حاوی یک شناخت از خداوند است؛ یعنی گوینده می‌داند که خداوند قابل شناخت نیست؛ پس خداوند را به این شناخته است.😊 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔻 یعنی دستان آسمانی ولیّ خدا در بارگاه امام رئوف 🔻 آن است که انسان را به رهنمون شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @hayatemaqul
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 عشقِ عبودیت حاصلِ عقلانیت: عقلانیت اگر به عشق نرسد، عقلانیت نیست. ✍ اصغر آقائی _____________________ 🔻 آنگاه شکل می‌گیرد که انسان در خویش و در خود، غرقِ بی‌نهایت و آن هستی مطلق شود و در و او آشکارش را ببیند: 💠 إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ 💠 مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های (روشنی) برای خردمندان است. 🔻 و با به برسد و تنها خویش را در او بیابد و تاج را بر سر نهد، که عقلی که به عشق نرسد، نیست و عشقی که از عقلانیت مدد نخواهد، تنها رها و بی‌هدف است: 💠 الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ 💠 [صاحبان خرد] همان‌ها هستند که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (و می‌گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⸤﷽⸣ 🔻نمی‌توان برای امّتی که را درهم‌آمیخته و برای عضوی از اعضای دردمند خویش راه می‌اندازد، شاخ و شانه کشید. 🔻آری خداوندی که با و مستکبران روزگار را از اریکه به زیر می‌کشد، می‌تواند با دستان خالیِ امّتی شجاع و صبور، و صهیونیست‌های خبیث را به زیر بکشد. 🔻چه رسد به آنکه آن دستان خالی در کنار قرار گیرد که به حکم نیروی ایمان را با قدرت بازدارنده‌‌ی نظامی همراه کرده است. 🔻 و زود باشد که با مدد کفن‌پوشان شرقی به نیروی نظم و ایمان به اوج خود رسد، و مردمانی از با شعار راهی شوند تا به حکمِ ، جستجوی کوی‌به‌کوی آن دیارِ رنج‌کشیده را تحقق بخشند و هیچ غاصبی نماند مگر آنکه در زنجیر شود و شعار واضح و عیان آن هم‌پیمانِ در اوج خویش تبلور یابد. 🔻 و با زنجیرشدنِ و شیطان‌صفتان به یُمن نفس‌های حیات‌بخشِ و دستانِ علم‌افزا و معجزه‌آسای به مدد ، نفس‌های در سینه‌حبس‌شده رها شوند 🔻 تا به حکمِ ، ارواح مؤمنان با یکدیگر اُلفتی دوباره یافته با قدم‌نهادن در مسیر در سرای ، این گوهر بشر مقیم شوند. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
1.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 وقتی در انسان شکوفا شود، تنفس در هوای پاک ، برای او حاصل شده است؛ و در برابر معبود، حقیقت را برای او به ارمغان می‌آورد. 🔻 امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: 💠قَوَاعِدُ الْإِسْلَامِ سَبْعَةٌ، فَأَوَّلُهَا الْعَقْلُ‌ وَ عَلَیْهِ بُنِیَ‌ الصَّبْر ... . 💠 اوّلین ستون از ستون‌های هفتگانه اسلام، عقل است؛ و صبر بر عقل پایه‌گذاری شده است‌. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 معناشناسی در اندیشه‌ورزی ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻 هرگاه هر فردی تنها خود را بداند، و بر این اساس با با دیگران برخورد کند و از آنان نکند، و یا دلیل آنان را روشمند نکند؛ چنین فردی مرتبه‌ای از را دارد؛ و این استکبار عامل استهزاء و دیگر صفات منفی اخلاقی خواهد شد. 🔻نشانه آن نیست که خود را فقط حق بدانی، که نشانه‌اش این است که اهل باشی؛ و این استماع به حکم ، امری مستمر و از روی است. 🔻 و این استماع برای فهم خواهد بود؛ نه صرفاً برای ردّ، که از ابتدا ، ممکن است ، باشد؛ چراکه ممکن‌ است‌ برتر از آنچه تو حق می‌پنداری نیز وجود داشته باشد‌. 🔻 بارها گفته‌ام میان و و ، این‌همانی در مصداق وجود دارد؛ و بر این اساس، هر مقدار بر عبودیت فرد افزوده می‌شود، استماع او حتی نسبت به نیز بیشتر می‌شود؛ چه رسد نسبت به اهل حق؛ و این حالت است که پیامبر ص را به مفتخر می‌سازد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @hayatemaqul
🔰 معیار قبولی اعمال انسان یا مسلمان! 🖊 اصغر آقائی ••••••••••••••••••••••••••• 🔻پذیرش اعمال نزد معبود خواسته هر عبد است. امّا معیار قبولی اعمال چیست؟ 🔻در روایات مختلف دو چیز محوری برای قبولی اعمال بیان شده است: ۱) نماز، و ۲) خدمت به انسان‌های دیگر. 🌱پیامبر صلی الله علیه و آله: 💠اوّلین عملِ عبد که محاسبه می‌شود، نماز است؛ اگر قبول شود، غیر آن نیز قبول می‌شود و اگر ردّ شود غیر آن نیز ردّ می‌شود. 💠قَالَ: أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا. 🌱امام کاظم علیه‌السلام: 💠همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادران‌تان و نیکی‌کردن به آنان در حد توان تان است و الّا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمی‌شود. 💠اِنَّ خَواتیمَ أعمالِکم قَضاءُ حَوائجِ إخوانِکم والإحسانِ إلیهِمْ ما قَدَرْتُم و الاّ لَمْ یقْبَلْ مِنْکم عَمَلٌ. «بحار الانوار، ج.۷۵، ص.۳۷۹» 🔻برای فهم این احادیث پرسش‌هایی لازم است؛ مانند: ✔️۱. انسان‌هایی که مسلمان نیستند و نماز ندارند، آیا از این دایره بیرون هستند و اساساً عملی مقبول ندارند؟ ۲.ممکن است مقصود از نماز در این روایات، حالت باشد، تا دائره بحث را در تمام انسان‌هایی که در مراتب مختلف ایمانی قرار می‌گیرند، حتی اگر مسلمان نباشند را شامل شود؟ 🔻 با گذر از پاسخ دقیق به این‌گونه سؤالات، به نظر می‌رسد معیار قبولی اعمال تنها یک چیز است و آن است که در حوزه اسلام دو مظهر آشکار دارد و . 🔻 بنابراین هر انسانی اگر در حوزه قرار گیرد، او در سیر الی الله قرار گرفته است، و هر میزان در عبودیت سیر بیشتری داشته باشد، به همان تناسب اعمال او مقبول است، و قبولی عمل همان و قرب الی الله همان. 🔻 امّا عبودیّت چگونه حاصل می‌شود؟ از آنجا که توضیح این مسئله از حوصله این متن خارج است، تنها به بیان زیر اکتفا می‌شود: ۱) عبودیّت یعنی قرارگرفتن در مسیر و در برابر حکم حق تعالی؛ ۲) تعالی از دو طریقِ و به دست می‌آید: ۳) بنابرین هر انسانی، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در برابر حکم حق تعالی گردن نهد، او در مسیر و قرار گرفته است؛ ۴) البته باید توجّه داشت، این مراتب از تا را به در بر می‌گیرد. 🌱 بنابر مطالب پیش‌گفته: هر انسانی در مسیر عبودیّت باشد به حکم عقل یا به حکم شرع و یا هر دو در برابر حکم حق گردن نهاده است، و چنین فردی یقیناً خدمت به دیگران برای او معیاری اساسی خواهد بود؛ چرا که انسان عاقل و مؤمن، به انسانیّت بی‌تفاوت نخواهد بود. 🌱 نکته آخر: مسلمانی که به نماز و اقامه آن اهمیّت دهد و به دیگران خدمت کند، او در مراتب بالای این تشکیک ایمانی قرار دارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul