eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
148 عکس
232 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 غربتِ مؤمن "الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ" ✍ اصغر آقائی _______________________ 🌀 فهم دقیق روایت به چند بخش مرتبِ با هم وابسته است: 🔹 ۱. معناشناسی ایمان و مراتب آن؛ 🔹 ۲. معناشناسی غریب و عوامل غربت؛ 🔹 ۳. تببین عوامل غربت مؤمن بر اساس معناشناسی این دو اصطلاح؛ 🔹 ۴. بیان نتایج بحث. 💠 ۱. معناشناسی ایمان: هویت اصلی ایمان به قلبی در برابر است که یا و یا و یا هر دو به فرد ارائه می‌دهند؛ لذا سه لایه دارد: ۱. ایمان باطنی؛ ۲. ایمان ظاهری و ۳. ایمان باطنی و ظاهری ◀️ نتایج این لایه ایمانی: 🔻۱. تمام افرادِ پایبند به ایمانی (مانند خدا، فرشتگان، پیامبران و ...) و احکام عقلانی مؤمن هستند؛ 🔻۲. ایمان و عقلانیت مختلفی دارد؛ 🔻۳. بنابراین کسانی که در عقلانیت هستند، ایمان و عقلانیت را درک نمی‌کنند و به همین علت پیامبر ص فرمود ما انبیاء بر میزان عقلانیت و فهم افراد با آنان سخن می‌گوییم؛ 🔻۴. واقعی به هر توحیدی، مؤمن است؛ لذا مثلا هر مسیحیِ متدینی مؤمن است و هکذا؛ به شرط آنکه پیامبر بعدی را دانسته انکار نکند؛ 🔻۵. هر عاقلی که به احکامِ حقیقی عقل چون قبح ظلم عمل می‌کند مؤمن است؛ به شرط آنکه پیامبران را دانسته انکار نکند. 💠 ۲. معناشناسی غریب و عوامل آن: 🔻 مختلفی دارد؛ مانند: نامأنوس، بیگانه، غیر متجانس، کلامِ سخت‌فهم، و ... 🔻 ۱) گاه دارد و ۲) گاه ؛ یعنی گاه چیزی یا فردی، به دلیل ویژگیِ درونی خاصی، غریب می‌شود و گاه عاملِ بیرونی غربت را برای شیئ و یا کسی ایجاد می‌کند؛ مثلا دینی گاه به دلیل روشِ بیان نادرست (عامل درونی)، غریب و ناشناخته و نامأنوس برای مردم می‌شود؛ و گاه به دلیل تبلیغات ضد دینی (عامل بیرونی)، غریب می‌شود؛ 💠 ۳. تبیین عوامل غربت مؤمن: ✔️۱. گاه ایمان، عامل غربت مؤمن است؛ ✔️۲. گاه آن عامل غربت او است؛ ✔️۳. گاه بیرونی عامل غربت او است؛ ✔️۴. و گاه درونی یا بیرونی در کنار هم، عامل غربت است؛ و شاید بتوان گفت معمولا اینگونه هست. ◀️ بنابراین مؤمن به چند دلیل و عامل درونی یا بیرونی غریب است: 🔻۱. گاه ایمان در مؤمن خاص ایجاد می‌کند که او خود را از دیگران ممتاز و نامأنوس می‌بیند؛ مثلا از هستی دارد که دیگران ندارند و این عامل غربت اوست؛ 🔻۲. ایمان در او دارد که با سخن دیگران ممتاز است؛ مثلا از احسان در برابر بدی می‌گوید و این برای غیر مؤمن نامأنوس است؛ 🔻۳. ایمان در او دارد که با عمل دیگران متمایز است؛ مثلا به کوچکتر از خود سلام می‌دهد، و این برای غیر مؤمن عامل تعجب است؛ 🔻۴. این در سخن و عمل به دلیل نبود و در دیگران سبب نامتجانس‌شدنِ مؤمن با دیگران می‌شود؛ مانند مثال‌هایی که عرض شد؛ 🔻۵. این تجانس گاه به ، گاه به ، گاه به و مانند آنها می‌انجامد؛ که در و و مصادیق فراوانی دارد. 💠۴. بیان نتایج حاصل از عوامل یادشده: ✔️ ۱. هر مقدار بر فرد در دینی خاص، به دینی آن بیشتر باشد، از متدینان دیگرِ آن دین نامتجانس‌تر و غریب‌تر می‌شود؛ ✔️ ۲. هر مقدار ایمانی در دینی بیشتر باشد، مؤمنان به آن دین، غریب‌تر خواهند شد؛ مانند نسبت به ادیان دیگر و یا نسبت به فرقه‌های دیگر ✔️ ۳. انسان نیز به دلیل این‌همانیِ عقل و ایمان در مصداق، به همان میزانی که بر او افزوده می‌شود؛ است؛ مثلا یک فرد عاقل در میان افراد احساس غربت می‌کند؛ ✔️ ۴. از آنجا که ایمان هر میزان شود، خاص این مؤمن نیز بیشتر می‌شود، سبب غربت او نیز می‌شود؛ ✔️ ۵. ایمان هرچقدر بیشتر، آن مؤمن غریب‌تر؛ بنابراین معصوم ع غریب‌ترین فرد حتی میان مؤمنان است؛ زیرا هرچند اطراف او را گرفته‌اند، اما او را کامل نمی‌کنند؛ لذا مرتبه‌ای ویژه از غربت مخصوص و است؛ 🔸به تعبیر : هرکسی از ظنّ خود شد یار من از درون من نجست اسرار من ✔️۶. هر مؤمنِ نیز غریب و نامأنوس خواهد بود؛ بنابراین مثلاً افرادی چون بن عبدالرحمن حتی میان اصحاب و شیعیان امام ع غریب بود؛ و عارفان بزرگی چون نیز میان افرادی غریب است چون برتر بیان می‌کند. ◀️ پس غربت_مؤمن مراتب مختلفی دارد. 🔹 سلام خدا بر غریب‌ترین مرد تاریخ، اميرالمؤمنين 😔😭 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 عناصر حداقلی ایمان ✍ اصغر آقائی ___________ 💠 کامل، متعددی از خداوند تا انبیا و فرشتگان و ولایت خاص امامان معصوم ع و ... را فرامی‌گیرد؛ اما بر اساس آیات الهی، "" و "" در کنار ، دو میان الهی است. 🔸 توجه: این دو عنصر در صورتی ایمان حداقلی و نجات‌بخش را برای افراد ادیان، به ارمغان می‌آورد که با هیچ‌یک از عناصر دیگر، همراه نباشد. 🔰 توضیح در چند مرحله مرتبط با هم: ◀️ مرحله ۱: تشکیکی‌بودن ایمان 🔻هر چند در آیه «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ» خداوند را به ایمانی چون ایمانِ سایر مردمان دعوت می‌کند؛ 🔻اما همین مردمان دیگر را به ایمانی برتر در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» دعوت می‌کند. 🔸 این یعنی تشکیکی‌بودن ایمان ◀️ مرحله ۲: لزوم توجه به عمل صالح 🔻خداوند در آیه «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا» بعد از آنکه در یک آیه قبل از این آیه، از اهل ایمان و اعمال صالح در بهشت سخن می‌گوید، در یکسان، هم و هم را از باطل برحذر می‌دارد و هر دو گروه را به اینکه خویش را خواهند دید، وعده می‌دهد. 🔸 بنابراین در ادعای ایمان، نباید به حرف و سخن اکتفا کرد که این، گونه‌ای از فریب را همراه دارد. ◀️ مرحله ۳: (مهم‌ترین و اساسی‌ترین مرحله): 🔻 تا اینجا مشخص شد: ایمان هم ۱) مراتب دارد؛ و هم ۲) به آرزو و خیال نیست؛ 🔻اما در این میان برخی از آیات الهی هستند که جدای از آیات دیگر (و البته همراه با آنان) در مقام مستقل هستند؛ مانند آنچه در آیه ۶۲ سوره بقره است. خداوند می‌فرماید: 💠 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ: 💠 هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.نکات مهم این آیه: ✔️ ۱. امری تشکیکی و ذومراتب است؛ زیرا ایمان مسلمانان را ابتدا ذکر کرده، در ادامه همه پیروان ادیان خداباور را به ایمان فرامی‌خواند که آن ایمان تنها دو عنصر بینشی دارد (خداوند و آخرت) و یک عنصر کُنشی دارد (عمل صالح دائمی) ✔️۲. تمام پیروان ادیان الهی در صورت خضوع قلبی در برابر این و برآمده از آن و از عقل، در مسیر و در برابر آن هستند؛ هرچند ایمان مسلمانان به دلیل آنکه جدا ذکر شده است، متفاوت است. ✔️۳. از آنجا که ایمان به نیز مورد تاکید قرآن است؛ اما چرا در آیه بیان نشده است؟ به نظر می‌رسد دو عنصر اساسیِ و در آیه، میان تمام ادیان الهی مورد تاکید و مشترک است؛ یعنی دو عنصری که در صورت ایمان واقعی به آنها، فرد در ایمان، وارد شده است؛ و ورود در این صراط یعنی ورود در حوزه الله، حوزه‌ای که است. 🔸 پ. ن ۱. بار دیگر تأکید می‌کنم ورود در صراط مستقیم الهی یک بسیار مهم دارد و آن " هیچ‌یک از عناصر ایمان" است. ۲. کسانی که انبیاء به آنان نرسیده است، از لسان این آیات بیرون هستند و آنان باید به خویش که در احادیث معرفی شده‌اند، باشند؛ مانند تبعیت عملی از عقل به ظلم. چنین احکام صریح عقل، همان حکم خداوند هستند؛ لذا تبعیت از این احکام عقل تبعیت از خداست، آگاهانه یا ناآگاهانه؛ و انکار آن انکار آگاهانه یا ناآگاهانه خداوند است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul