🔰 عناصر حداقلی ایمان
✍ اصغر آقائی
___________
💠 #ایمان کامل، #عناصر متعددی از خداوند تا انبیا و فرشتگان و ولایت خاص امامان معصوم ع و ... را فرامیگیرد؛ اما بر اساس آیات الهی، "#خداباوری" و "#معادباوری" در کنار #عمل_صالح، دو #عنصر_حداقلی میان #ادیان الهی است.
🔸 توجه: این دو عنصر در صورتی ایمان حداقلی و نجاتبخش را برای افراد ادیان، به ارمغان میآورد که با #انکار_آگاهانه هیچیک از عناصر دیگر، همراه نباشد.
🔰 توضیح در چند مرحله مرتبط با هم:
◀️ مرحله ۱: تشکیکیبودن ایمان
🔻هر چند در آیه «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ» خداوند #منافقان را به ایمانی چون ایمانِ سایر مردمان دعوت میکند؛
🔻اما همین مردمان دیگر را به ایمانی برتر در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» دعوت میکند.
🔸 این یعنی تشکیکیبودن ایمان
◀️ مرحله ۲: لزوم توجه به عمل صالح
🔻خداوند در آیه «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا» بعد از آنکه در یک آیه قبل از این آیه، از #درجات اهل ایمان و اعمال صالح در بهشت سخن میگوید، در #تحذیری یکسان، هم #مسلمانان و هم #اهل_کتاب را از #آرزوهای باطل برحذر میدارد و هر دو گروه را به اینکه #جزای #اعمال خویش را خواهند دید، وعده میدهد.
🔸 بنابراین در ادعای ایمان، نباید به حرف و سخن اکتفا کرد که این، گونهای از فریب را همراه دارد.
◀️ مرحله ۳: (مهمترین و اساسیترین مرحله):
🔻 تا اینجا مشخص شد: ایمان هم ۱) مراتب دارد؛ و هم ۲) به آرزو و خیال نیست؛
🔻اما در این میان برخی از آیات الهی هستند که جدای از آیات دیگر (و البته همراه با آنان) در مقام #بیان #اصلی مستقل هستند؛ مانند آنچه در آیه ۶۲ سوره بقره است. خداوند میفرماید:
💠 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ:
💠 هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.
✅ نکات مهم این آیه:
✔️ ۱. #ایمان امری تشکیکی و ذومراتب است؛ زیرا ایمان مسلمانان را ابتدا ذکر کرده، در ادامه همه پیروان ادیان خداباور را به ایمان فرامیخواند که آن ایمان تنها دو عنصر بینشی دارد (خداوند و آخرت) و یک عنصر کُنشی دارد (عمل صالح دائمی)
✔️۲. تمام پیروان ادیان الهی در صورت خضوع قلبی در برابر این #ایمان_باطنی و #عمل_صالحِ برآمده از آن و از عقل، در مسیر #حق و #خضوع در برابر آن هستند؛ هرچند ایمان مسلمانان به دلیل آنکه جدا ذکر شده است، متفاوت است.
✔️۳. از آنجا که ایمان به #انبیا نیز #عنصری مورد تاکید قرآن است؛ اما چرا در آیه بیان نشده است؟ به نظر میرسد دو عنصر اساسیِ #ایمانبخش و #وحدتبخش در آیه، میان تمام ادیان الهی مورد تاکید و مشترک است؛ یعنی دو عنصری که در صورت ایمان واقعی به آنها، فرد در #صراط_مستقیم ایمان، وارد شده است؛ و ورود در این صراط یعنی ورود در حوزه #ولایت الله، حوزهای که #ایمنیبخش است.
🔸 پ. ن
۱. بار دیگر تأکید میکنم ورود در صراط مستقیم الهی یک #شرط بسیار مهم دارد و آن "#عدم #انکار_آگاهانه هیچیک از عناصر ایمان" است.
۲. کسانی که #سخنان انبیاء به آنان نرسیده است، از لسان این آیات بیرون هستند و آنان باید به #احکام_عقلی خویش که در احادیث #حجت_باطنی معرفی شدهاند، باشند؛ مانند تبعیت عملی از #حکم عقل به #قبیحبودن ظلم. چنین احکام صریح عقل، همان حکم خداوند هستند؛ لذا تبعیت از این احکام عقل تبعیت از خداست، آگاهانه یا ناآگاهانه؛ و انکار آن انکار آگاهانه یا ناآگاهانه خداوند است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#ایمان
#مراتب_ایمان
#عقل_و_دین
#عقل_و_ایمان
#حیات_معقول
#ادیان_ابراهیمی
#ایمان_مختص_شیعه_نیست
🆔 @hayatemaqul
🔰 محبت و ایمان (۲)
✍ اصغر آقائی
_____________________
💠 چند نکته پایانی و تکمیلی:
🔻 ۱. هرچند #محبت امام حسین عليهالسلام #خاص است و اساساً تلاش اهل بیت علیهم السلام این بوده این محبت خاص باشد تا #اهداف آن خاص شده، به دلیل #ویژگیهای خاص #قیام_کربلا، مورد توجه باشد؛ اما به نظر میرسه این #عبارت_پیامبر ص (در حدیث محبت مکنونة) از #وحدت وجودی ایمان و محبت، نشأت گرفته است؛ یعنی هر جا #حقی باشد به #حکم عقل نسبت به آن حق، به شرط #شناخت، محبت ایجاد میشود؛ لذا امام رضا عليهالسلام فرمود:
🌀 إِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا
🌀 اگر مردم سخن نیکوی ما را بدانند، از ما تبعیت خواهند کرد.
🔻 ۲. هرچند #محبت امام حسین عليهالسلام #خاص است؛ اما محبت نسبت به حق (چون خود امام عليهالسلامکه عین حق و تمام حق است) و #بغض نسبت به غیر حق از #لوازم_عقل صریح و فطری بشر است؛ لذا چون #منبعِ حُبّ و بغض، عقل فطری بشر است؛ این دو در کنار هم هستند؛ لذا آنگونه که برخی از افراد میگویند #تفاوت شیعه با دیگران این است که #برائت دارند؛ چون #تولی را همه مثلا اهل سنت نیز دارند؛ این سخن آنان تمام نیست و نادرست است؛ زیرا اساسا نمیتوان #حب به چیزی و #بغض نسبت به دشمن آن را از هم جدا کرد.
🔻 ۳. اگر انسان #عاقلانه نسبت به چیز یا فردی محبت یابد؛ صد در صد نسب به #دشمن آن #بغض خواهد داشت (به شرط اثبات دشمنی او نزد آن فرد)؛ و هرچقدر محبت بيشتر شود، بغض هم بیشتر خواهد بود.
🔻۴. بنابر آنچه در نکته "۳" گفتم، #بغضِ امام معصوم عليه السلام #نسبت_به_دشمن، به دلیل #کاملبودنِ محبتِ امام، #بیشتر از دیگران است.
🔻 ۵. و بنابراین #صبر امام عليهالسلام، به عنوان مثال، در برابر #توهین دیگران #بیشتر از هر شخص دیگر است؛ زیرا محبت امام نسبت به خودشان در اوج قرار دارد؛ لذا شدت #غیرتشان نیز نسبت به خودشان در اوج است؛ بنابراین در اوجِ #برائت از توهین دیگران دارند؛
🔻 ۶. اما #عکسالعملشان نسبت به #توهینکننده در اوج نیست؛ زیرا میان توهین و توهینکننده که فردی انسانی است #تفاوت قائل میشوند و او را فردی مییابند که از روی #جهلی که شایسته انسان نیست، توهین کرده است؛ لذا با #مهربانی میخواهند او را به #حقیقت انسانی خود برگردانند؛ و در حقیقت او را #نیازمند یاری میداند و چون جاهل است نیازمندی او به یاری بسیار زیاد است؛
🔻 ۷. مگر آنکه آن #فرد آگاهانه و عامدانه، یعنی با #علم به #حقانیت امام به وی توهین کرده باشد، که در این مورد #تفاوت عمل امام مشهود است و یقینا با توجه به میزان آگاهی فرد و مانند آن شدت برخورد با او خواهد داشت؛
🔻 ۸. #حدیث_مذکور یعنی محبت مکنونة، هرچند درباره امام حسین عليهالسلام صادر شده است؛ اما این #اختصاص به ذات و #شخص امام ع از آن جهت که فردی با نام حسین بن علی است، ندارد؛ زیرا #رابطه محبت و ایمان، #حقیقتی تکوینی است که میان #محبت و ایمان و #انسان_کامل وجود دارد؛ اما چون امام حسین عليهالسلام همانطور که اشاره کردم، نسبتاً چندجهته و کامل یعنی هم صفات جلال و هم جمال رو در کربلا بروز دادند، لذا از این جهت، خواستند محبت ایشان آشکارتر باشد؛ لذا میتوان، #مثلا اینطور گفت ان للرضا عليهالسلام محبه مکنونة فی قلوب المؤمنین؛ و یا آنکه گفت للحسن عليهالسلام.. و یا ... نسبت به ائمه دیگر عليهم السلام.
🔻 ۹. #محبت نسبت به انسان کامل از طرف دیگر #مختص مؤمن نیست؛ زیرا همه #موجودات ذاتاً #عاشق الله و به تبع آن عاشق #مظهر او یعنی انسان کامل و امام هستند؛ اما #مؤمن به دلیل #زنگار نگرفتن #فطرت او انس و آشناییت بیشتری یا او دارد.
✅ آخرین نکته:
اگر کسی به اصطلاح در واقعهای #مستبصر شده، شیعه میشود؛ خیلی سادهلوحانه است بگوییم ناگهانی در او انقلاب ایجاد شده است. این #تحول، در واقع لحظهای است که ایمان #روبهافزایش وی، به نقطه انفجار میرسد و تمام قلب او را میگیرد؛ و وقتی تمام قلب او با #شناخت_روزافزون حق در برابر آن کم کم متواضعتر شد، طبیعتا این تواضع یا همان #ایمان_باطنی در لحظه انفجار بروز خارجی مییابد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 حقپذیری و مراتب ایمان
✍ اصغر آقائی
____________________
🔸 امام صادق عليه السلام فرمود:
💠 إذا خرجَ القائمُ عليه السلام خَرجَ مِن هذا الأمرِ مَن كانَ يرى أنّهُ مِن أهلِهِ ، ودخلَ فيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمسِ والقمرِ
🌀 زمانى كه قائم عليه السلام قيام كند كسانى كه گمان مىشود اهل این امر (ولایت) هستند، از صف آن حضرت خارج مىشوند و افرادى مانند خورشيد و ماهپرستان در آن داخل میشوند.
🔻 شاید واژگانی چون ولایت، شیعه، ایمان، کفر و ... آنقدر به گوشمان خورده است که گویی معانی روشن و بدیهی شفافی دارند
🔻 اما گاه شفافترین واژگان، نیاز به بازنگری دوباره دارند تا عمق و گستره آنها بهتر درک شوند.
🔻 هیچ شبههای نیست که #شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام در جلگه ایمان وارد شدهاند، زيرا #محبت و #ایمان واژگانی همطراز هستند.
🔻 اما آیا ایمان در شیعه محدود میشود؟ و آیا هر در ظاهر محبی، مؤمن است؟ و غیر شیعهای غیر مؤمن؟
🔻 پاسخ را از عقل و نقل که جویا میشوی، نکاتی مهم را مییابی:
✔️ ۱. #ایمان در یک کلمه یعنی #تواضع در برابر حق، لذا هر گاه هر کسی در برابر حقی، به حکم عقل و فطرت، سر تعظیم فرود آورد مؤمن است؛
✔️ ۲. #متعلقات_حق چون به دلیل وجودیبودن، امری مشکّک، یعنی دارای #مراتب مختلف، هستند، بنابراین ایمان نیز مراتب مختلفی دارد؛
✔️ ۳. ایمان با چنین صفتی از تواضع و خضوع در برابر یک #حکم قطعی عقلی به عنوان #مرتبهای از حق مانند پذیرش قبح ظلم و عمل به آن شروع میشود؛ و تا صفت الله تعالی یعنی #الحق، به عنوان #حق_مطلق، پیش میرود که این میشود #ایمان_مطلق؛ زیرا خضوع مطلق در برابر حق مطلق دارد. این ایمان مختص #انسان_کامل است.
✔️ ۴. پس ایمان دو مرتبه پیوسته به هم دارد: #ایمان_باطنی و #ایمان_ظاهری، که اگر دومین مرتبه آن از اولی سرچشمه نگرفته باشد، پشیزی نمیارزد.
✔️ ۵. بنابراین هرکسی هر میزان از حق را حقیقتاً درک کرده باشد، به همان میزان مؤمن است؛ خواه در ظاهر بیدین باشد یا دیندار.
✔️ ۶. سخن ۵ به این معنا است که صرفا رسیدن حق به حواس ظاهری فرد، مثلا رسیدنِ سخنِ حق به گوش او، معیار نیست؛ بلکه #معیار ایمان، تنها و تنها دو چیز است: یک. فهمیدن حق؛ و دو. خضوع در برابر آن و پذیرش.
✔️ ۷. بنابرین فردی ممکن است #ولایت به عنوان #مظهر حق مطلق، به گوش او نرسیده است، اما او فردی است که در برابر مصادیق دیگر حق در همان اجتماع زیسته خود، خضوع داشته است. مثلا فردی #خورشیدپرست، همیشه به #حقوق دیگر همکیشان خود #احترام میگذارد؛ این فرد هرچند در ظاهر #مشرک است، اما شرک او برآمده از جوّ اجتماع و عادت است نه از روی حکم عقل، لذا چون اهل ظلم نیست، به همان میزان متواضع در برابر حق است و مؤمن هرچند هنوز در مراتب برتر ایمانی قرار نگرفته است (#توجه کنید: این مثال بنا بر این فرض که بطلان خورشیدپرستی، برایش به هر دلیل منطقی، آشکار نشده است)
✔️ ۸. در کنار این فرد #خورشیدپرست، شیعهای را فرض کنید که در ظاهر ولایت را پذیرفته است اما به دلیل آنکه هر جایی که باید #ولایتپذیری را در عمل بروز دهد، بروز نمیدهد، و در واقع خضوع در برابر حق یعنی ایمان باطنی ندارد و به تعبیر دیگر #ولایت_باطنی که هویتبخش و اصل این فرع یعنی ایمان ظاهری است را ندارد.
✔️ ۹. در دو مثال پیشین، آن خورشیدپرست، ولایت باطنی دارد، اما این دومی تنها ولایت ظاهری دارد
✔️ ۱۰. از آنجا که اولی #اساس ایمان را دارد، هنگام قیام حق مطلق و بروز وی، این فرد به دلیل تواضع باطنی در برابر حق، در ظاهر نیز تابع او میشود، اما آن فرد بهظاهر تابع، چون #پذیرش حق مطلق را برابر با دستبرداشتن از #مطامع شخصی میداند و در حقیقت آن ایمان ظاهری، خودپرستی و مانند آن بود نه تواضع در برابر حق، لذا در اینجا که باید یکی از این دو را بپذیرد یعنی یا خودپرستی یا حقپرستی را، اولی را میپذیرد چون حقیقت ایمان یعنی تواضع در برابر حق را نداشته است.
✔️ ۱۱. #نتائج این نگاهِ برآمده از دین و عقل:
✅ این نگاه به ایمان ۱) سبب میشود اهل غرور و تکبر نشویم، ۲) همیشه با دیگران باتواضع برخورد کنیم، ۳) اگر فردی آنچه بهعنوان حق به او پیشنهاد میدهیم را نپذیرفت، در برابرش خودخواهی نکنیم، ۴) امر به معروف و نهی از منکرهایمان، صبورانه و مؤمنانهتر شود، ۵) همیشه خیرخواه دیگران باشیم، ۶) در دام تبلیغات و سوءاستفادههای دشمنان حق قرار نگیریم که اینها تنها و تنها خود را قبول دارند، ۷) سخنان دیگران را دقیق و کامل گوش دهیم تا مبادا حقی نادیده گرفته شود، ۸) سادهاندیش نباشیم، ۹) عمل خیر دیگران را تخطئه نکنیم، و ۱۰) دعوت و تبلیغمان مؤثرتر باشد.
🔹 البته تمام فواید پیشگفته به این معنا نیست که فریب حیلهگران را بخوریم و هر سخن و فرقهای را حق بدانیم که امری آشکار است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#ایمان_و_عقلانیت
#در_محضر_احادیث
🆔 @hayatemaqul