🔰 حقپذیری و مراتب ایمان
✍ اصغر آقائی
____________________
🔸 امام صادق عليه السلام فرمود:
💠 إذا خرجَ القائمُ عليه السلام خَرجَ مِن هذا الأمرِ مَن كانَ يرى أنّهُ مِن أهلِهِ ، ودخلَ فيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمسِ والقمرِ
🌀 زمانى كه قائم عليه السلام قيام كند كسانى كه گمان مىشود اهل این امر (ولایت) هستند، از صف آن حضرت خارج مىشوند و افرادى مانند خورشيد و ماهپرستان در آن داخل میشوند.
🔻 شاید واژگانی چون ولایت، شیعه، ایمان، کفر و ... آنقدر به گوشمان خورده است که گویی معانی روشن و بدیهی شفافی دارند
🔻 اما گاه شفافترین واژگان، نیاز به بازنگری دوباره دارند تا عمق و گستره آنها بهتر درک شوند.
🔻 هیچ شبههای نیست که #شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام در جلگه ایمان وارد شدهاند، زيرا #محبت و #ایمان واژگانی همطراز هستند.
🔻 اما آیا ایمان در شیعه محدود میشود؟ و آیا هر در ظاهر محبی، مؤمن است؟ و غیر شیعهای غیر مؤمن؟
🔻 پاسخ را از عقل و نقل که جویا میشوی، نکاتی مهم را مییابی:
✔️ ۱. #ایمان در یک کلمه یعنی #تواضع در برابر حق، لذا هر گاه هر کسی در برابر حقی، به حکم عقل و فطرت، سر تعظیم فرود آورد مؤمن است؛
✔️ ۲. #متعلقات_حق چون به دلیل وجودیبودن، امری مشکّک، یعنی دارای #مراتب مختلف، هستند، بنابراین ایمان نیز مراتب مختلفی دارد؛
✔️ ۳. ایمان با چنین صفتی از تواضع و خضوع در برابر یک #حکم قطعی عقلی به عنوان #مرتبهای از حق مانند پذیرش قبح ظلم و عمل به آن شروع میشود؛ و تا صفت الله تعالی یعنی #الحق، به عنوان #حق_مطلق، پیش میرود که این میشود #ایمان_مطلق؛ زیرا خضوع مطلق در برابر حق مطلق دارد. این ایمان مختص #انسان_کامل است.
✔️ ۴. پس ایمان دو مرتبه پیوسته به هم دارد: #ایمان_باطنی و #ایمان_ظاهری، که اگر دومین مرتبه آن از اولی سرچشمه نگرفته باشد، پشیزی نمیارزد.
✔️ ۵. بنابراین هرکسی هر میزان از حق را حقیقتاً درک کرده باشد، به همان میزان مؤمن است؛ خواه در ظاهر بیدین باشد یا دیندار.
✔️ ۶. سخن ۵ به این معنا است که صرفا رسیدن حق به حواس ظاهری فرد، مثلا رسیدنِ سخنِ حق به گوش او، معیار نیست؛ بلکه #معیار ایمان، تنها و تنها دو چیز است: یک. فهمیدن حق؛ و دو. خضوع در برابر آن و پذیرش.
✔️ ۷. بنابرین فردی ممکن است #ولایت به عنوان #مظهر حق مطلق، به گوش او نرسیده است، اما او فردی است که در برابر مصادیق دیگر حق در همان اجتماع زیسته خود، خضوع داشته است. مثلا فردی #خورشیدپرست، همیشه به #حقوق دیگر همکیشان خود #احترام میگذارد؛ این فرد هرچند در ظاهر #مشرک است، اما شرک او برآمده از جوّ اجتماع و عادت است نه از روی حکم عقل، لذا چون اهل ظلم نیست، به همان میزان متواضع در برابر حق است و مؤمن هرچند هنوز در مراتب برتر ایمانی قرار نگرفته است (#توجه کنید: این مثال بنا بر این فرض که بطلان خورشیدپرستی، برایش به هر دلیل منطقی، آشکار نشده است)
✔️ ۸. در کنار این فرد #خورشیدپرست، شیعهای را فرض کنید که در ظاهر ولایت را پذیرفته است اما به دلیل آنکه هر جایی که باید #ولایتپذیری را در عمل بروز دهد، بروز نمیدهد، و در واقع خضوع در برابر حق یعنی ایمان باطنی ندارد و به تعبیر دیگر #ولایت_باطنی که هویتبخش و اصل این فرع یعنی ایمان ظاهری است را ندارد.
✔️ ۹. در دو مثال پیشین، آن خورشیدپرست، ولایت باطنی دارد، اما این دومی تنها ولایت ظاهری دارد
✔️ ۱۰. از آنجا که اولی #اساس ایمان را دارد، هنگام قیام حق مطلق و بروز وی، این فرد به دلیل تواضع باطنی در برابر حق، در ظاهر نیز تابع او میشود، اما آن فرد بهظاهر تابع، چون #پذیرش حق مطلق را برابر با دستبرداشتن از #مطامع شخصی میداند و در حقیقت آن ایمان ظاهری، خودپرستی و مانند آن بود نه تواضع در برابر حق، لذا در اینجا که باید یکی از این دو را بپذیرد یعنی یا خودپرستی یا حقپرستی را، اولی را میپذیرد چون حقیقت ایمان یعنی تواضع در برابر حق را نداشته است.
✔️ ۱۱. #نتائج این نگاهِ برآمده از دین و عقل:
✅ این نگاه به ایمان ۱) سبب میشود اهل غرور و تکبر نشویم، ۲) همیشه با دیگران باتواضع برخورد کنیم، ۳) اگر فردی آنچه بهعنوان حق به او پیشنهاد میدهیم را نپذیرفت، در برابرش خودخواهی نکنیم، ۴) امر به معروف و نهی از منکرهایمان، صبورانه و مؤمنانهتر شود، ۵) همیشه خیرخواه دیگران باشیم، ۶) در دام تبلیغات و سوءاستفادههای دشمنان حق قرار نگیریم که اینها تنها و تنها خود را قبول دارند، ۷) سخنان دیگران را دقیق و کامل گوش دهیم تا مبادا حقی نادیده گرفته شود، ۸) سادهاندیش نباشیم، ۹) عمل خیر دیگران را تخطئه نکنیم، و ۱۰) دعوت و تبلیغمان مؤثرتر باشد.
🔹 البته تمام فواید پیشگفته به این معنا نیست که فریب حیلهگران را بخوریم و هر سخن و فرقهای را حق بدانیم که امری آشکار است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#ایمان_و_عقلانیت
#در_محضر_احادیث
🆔 @hayatemaqul
🔰 نشانه عقلانیت
✍ اصغر آقائی
__________________
💠 الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
🌀 به سخن گوش فرامى دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان
🔻 در این آیه #عباد_الله با دو صفت آراسته شدهاند:
✔️ ۱. استماع القول
✔️ ۲. اتباع احسن القول
🔻 اما چند سؤال مطرح است؛ مانند:
🔹 ۱. القول یعنی چه؟
🔸 هرچند تا هشت معنا هم برای آن گفته شده است ولی ظاهرا در این آیه یعنی سخن و اعتقاد فرد و یا افراد را شنیدن است.
🔹 ۲. کی و تا چه زمانی سخنان را باید شنید؟
🔸 زمان ندارد و امری #همیشگی است زیرا با فعل مضارع فرمود یستمعون ؛ پس لااقل تا رسیدن به اتباع الاحسن باید سخن را شنید (هرچند بعد از آن نیز اگر سخنی بود به حکم همین آیه باید شنید)
🔹 #معیار پذیرش و حق باطل چیست؟
🔸 هرچند در این باره سخن افزون از حوصله است؛ اما #یک_نکته اساسی این است:
مقصود از #پذیرش در آیه پذیرش آنچه در نگاه خود شنونده احسن است و این بسیار مهم است.
🔻 برای توضیح این سخن پیشگفته، به عبارتی در حدیثی تمسک میکنم: در روایتی امام ع بعد از بیان ادله و پرسشهایی از سؤالکننده، به او میگوید:
💠 فَهِیَ الْعِلَّهًُْ أُورِدُهَا لَکَ بِبُرْهَانٍ یَثِقُ بِهِ عَقْلُکَ:
🌀 آن علتی است که با برهانی بیان میکنم تا عقل تو بدان اطمینان یابد. (نفرمود چون من گفتم بپذیر)
🔻 پس معیار #اطمینان عقل خود شنوده است.
🔻 سؤال: پس هر کسی هر چیزی فهمید برای او حجت است؟
🔻 پاسخ: بله. اما توجه به دو نکته مهم است:
✔️ ۱. گوینده باید توجه به #مخاطب داشته باشد و بر اساس #میزان_فهم او سخن بگوید.
✔️ ۲. شنونده نیز تلاش کند با معیار و ادب سخن را گوش دهد. این یعنی آنکه اگر کسی انسانی و معقول سخنان را گوش دهد و چیزی را بپسندد، حتی اگر باطل باشد در نگاه ما، اما او میان خود و عقل خود و یا میان خود و وجدان خود و یا میان خود و خدای خود حجت داشته باشد که واقعا آنچه بر اساس میزان فهم خویش پذیرفته است؛ یقینا او معذور است حتی اگر آنچه اعتقاد یافته است باطل باشد
🔻 یک نکته مهم:
#سخنِ احسن در نگاهِ شنونده، نیاز به #تبعیت احسن نیز دارد؛ لذا اگر فردی سخنی باطل را به میزان فهم خود احسن تلقی کرد، اما به دیگران توهین نکرد و #ادب را نگاه داشت، این #نشانه تبعیت احسن و عقلانیت اوست؛ یعنی نشانه تلاش در فهم عاقلانه و تبعیت عاقلانه است حتی اگر اشتباه کند و این فرد هم #مؤمن و هم #دیندار است به همان میزان که فرمود "قِوَامُ اَلْمَرْءِ عَقْلُهُ وَ لاَ دِينَ لِمَنْ لاَ عَقْلَ لَهُ"
🔻 و از طرف دیگر اگر کسی صرفا به خاطر محبت حتی محبت اهل بیت ع نه سخنی را مؤدبانه میشنود و نه تبعیت احسن دارد، این فرد به همان میزان از عقل و به تبع آن از دین دور شده است و محبتش نیز تقریبا جز یک احساس نسبتا پوچ نیست.
✅ نتایج:
✔️ ۱. اگر کسی #سخن_دین به او نرسیده است؛ اما روشش این است که سخنان را بشنود و آنچه نیکو قلمداد کرد را بپذیرد عاقل و از اولوا الالباب است.
✔️ ۲. چنین فرد از #عباد_الله است و عبودیت دارد، هرچند در زبان اقرار به او ندارد
✔️ ۳. اگر محبی به دلیل محبت دچار #تعصب شده، از یک سو اهل نشنیدن مؤدبانه سخنان دیگران نباشد و از طرفی اهل #توهین باشد، این محبتی نیست به احتمال بسیار بالا که او را نجات دهد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#ایمان_و_محبت
#ایمان_و_عقلانیت
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۸)
✍ اصغر آقائی
________________
🌀 گام دوم: با نوح ع (۱۰): کشتی نجات
🔻در آن همهمه، صدایی لرزان به گوش میرسید: پسرم سوار #کشتی شو و با کافران مباش. «وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ».
🔻#نوح، مظهر رحمت حق، پیش از قطعیشدنِ امر حق تعالی، آخرین تلاشهای خویش برای نجات قوم؛ به ویژه فرزند نابخردش، انجام میدهد. پدر است دیگر.
🔻 در آن بارش سهمگین که دیگر به راحتی مناظر قابل رویت نبود، من نوح و فرزندش را به سختی زیر نظر داشتم. برایم مهم بود نوح در این فضای پرالتهاب چگونه #رفتار میکند.
🔻البته در طولِ سفر هم خوب آموخته بودم #درسآموزی در کلاس پرتلاطم انبیا و #انسان_کامل، جسارت و پیگیری میخواهد، نه خمودگی و کاهلی.
🔻... و فرزند نوح با صدایی پر نخوت و #غرور گفت: ضرورتی نمیبینم؛ اگر آب زیاد شود، بلندای این کوه، مرا کفایت میکند. «قَالَ سَآوِي إِلَی جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ». نمیدانستم، صدای پر از غرورش را باور کنم یا چشمانِ ازحدقهبیرونزدهاش را. و من در مکتب انسان کامل آموخته بودم، در پسِ هر غروری، ذلّتی درونی نهفته است.
🔻نوح، بار دیگر صدای نحیفش را با تمامِ مهربانیِ معصومانهی خویش همراه کرد و گفت: فرزندم امروز #پناهی جز #رحمت حق نیست «قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ» و آن صدای پر نخوت با موجِ آب طغیانکرده خاموش شد «وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ».
🔻نوح که از اطاعت فرزندش ناامید شده بود، سراسیمه خداوند را #ندا میدهد: پروردگارا! فرزندم که از من است را دریاب. «وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي».
🔻و البته در قاموسِ انسان کامل، #معیار حکمِ خداست، نه احساسِ جدا از عقلانیت و حکمِ حق؛ و نوح ادامه میدهد: و امر، امر توست، و وعدههای تو حق است. «وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ».
🔻و خدا گفت: اهلِ انسان کامل، مؤمنان راستین او هستند، نه فرزندان ناخلف "قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ". و خداوند همیشه بندگان مطیعش را رشد میدهد؛ و به نوح آموخت: درخواستهایش نه بر پایه احساس، که علم باشد "فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ"
🔻 و نوحِ همیشه نیازمند به لطف حق، آموخت که درخواست نابجا نشانه جهل است و جهل، زیان و خسران. نوح باادب سر به زیر افکند و گفت: خدایا اگر مغفرت و رحمت تو نباشد، من از زیانکاران خواهم بود. "وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ"
🔻و فرزند نوح با ظالمان غرق شد «وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ»؛ و من آموختم معیار از اهلانبودن است، نه از تبار نااهلان؛ و قومِ غرقشده در کورباطنی و تاریکیِ جهل، اینک در تاریکیِ آبهایِ انباشته، غرق میشود. «وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْمًا عَمِينَ»
🔻دیگر طوفان به اوج رسیده است و آب طغیانکرده، قهاریّت خداوند را با تمام زیبایی و قدرت، به نمایش گذاشته است؛ که همیشه موجود تحتِ فرمانِ حق، قدرتمند و زیبا است. «إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ». موجهای سهمگین چون کوه بر هم کوفته میشدند «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ». و در آن غوغای آسمان و زمین تنها یک جا ایمن بود: کشتی نجات نوح «فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ»
🔻و همیشه کشتی نجات، نجاتبخش است. بار دیگر تمام وجودم را حزن نامی از تبار نوح پر کرد.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰سهبهشت و سهجهنّم: مراتب بهشت و جهنّم
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻 بزرگانی چون #امام_خمینی معتقدند هر یک از بهشت و جهنّم سه مرتبه دارد: ۱) بهشت و جهنّم افعال، ۲) بهشت و جهنّم صفات، ۳) بهشت و جهنّم ذات.
✔️ بهشت و جهنّم افعال: محلّ بروز و ظهور باطن اعمال افراد در برزخ و قیامت است.
✔️ بهشت و جهنّم صفات: محلّ بروز و ظهور صفات و ملکاتی است که فرد به دلیل استمرار افعال نیک یا شرّ، در خود ایجاد کرده است.
✔️ بهشت و جهنّم ذات: محلّ بروز و ظهور ذواتی است که ذات آنان یا با توحید یا با کفر عجین شده است و غیر آن را بر نمیتابند.
🔻 هر یک از این #سه_مرتبه، از قبلی شدیدتر است؛ لذا اکثر انسانها که به دلایل مختلفی اعمال نیک انجام میدهند وارد بهشت و جهنّم افعال میشوند، و کسانی که آگاهانه در مسیر #سلوک_توحیدی قرار میگیرند، وارد بهشت و جهنّم صفاتی میشوند، و برخی نیز که به لقاءالله و #توحید_ذاتی رسیدهاند وارد بهشت شده، و گروه مقابل آنان نیز در جهنّم ذاتی خواهند بود.
🔻افرادی که وارد هر یک از این مراتب میشوند، نسبت به مرحله قبلی کمتر است؛ مثلا کسانی که وارد بهشت ذاتی میشوند و خطاب "وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" شامل آنان میشوند بسیار معدودند.
🔻 #معیار بنیادین ورود در بهشت ایمان است که با #ولایت اینهمانی در مصداق دارد، بنابراین چون ولایت از مراتب #ولایت_باطنی تا #ولایت_ظاهری را در بر میگیرد؛ ایمان نیز همین مراتب را دارد.
🔻 #کلیدواژه ورود در ولایت، و به تبع آن ورود در ایمان، #تسلیم در برابر حقّی است که توسط یکی از دو #حجّت باطنی -یعنی عقل- یا حجّت ظاهری -یعنی پیامبر و امام- برای فرد اثبات شده است.
🔻 بنابراین تمام انسانها، اگر #عنادِ با حق، ذاتیِ آنان نشده بلکه #تسلیم در برابر حق ذاتیِ آنان باشد، و از طرف دیگر عمل خویش را نیز همراه و موافق این تسلیم، صالح کنند، اینان در نهایت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در کمترین فرض آن، وارد بهشت افعال خواهند شد؛ به شرط آنکه هیچگاه هیچ حق آشکارشدهای را #آگاهانه انکار نکنند؛ و بر تسلیم و عمل صالح خویش استمرار داشته باشند؛ هرچند ممکن است دچار خطاهای موقّتی نیز بشوند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰سهبهشت و سهجهنّم: مراتب بهشت و جهنّم
✍ اصغر آقائی
_______________________
🔻 بزرگانی چون #امام_خمینی معتقدند هر یک از بهشت و جهنّم سه مرتبه دارد: ۱) بهشت و جهنّم افعال، ۲) بهشت و جهنّم صفات، ۳) بهشت و جهنّم ذات.
✔️ بهشت و جهنّم افعال: محلّ بروز و ظهور باطن اعمال افراد در برزخ و قیامت است.
✔️ بهشت و جهنّم صفات: محلّ بروز و ظهور صفات و ملکاتی است که فرد به دلیل استمرار افعال نیک یا شرّ، در خود ایجاد کرده است.
✔️ بهشت و جهنّم ذات: محلّ بروز و ظهور ذواتی است که ذات آنان یا با توحید یا با کفر عجین شده است و غیر آن را بر نمیتابند.
🔻 هر یک از این #سه_مرتبه، از قبلی شدیدتر است؛ لذا اکثر انسانها که به دلایل مختلفی اعمال نیک انجام میدهند وارد بهشت و جهنّم افعال میشوند، و کسانی که آگاهانه در مسیر #سلوک_توحیدی قرار میگیرند، وارد بهشت و جهنّم صفاتی میشوند، و برخی نیز که به لقاءالله و #توحید_ذاتی رسیدهاند وارد بهشت شده، و گروه مقابل آنان نیز در جهنّم ذاتی خواهند بود.
🔻افرادی که وارد هر یک از این مراتب میشوند، نسبت به مرحله قبلی کمتر است؛ مثلا کسانی که وارد بهشت ذاتی میشوند و خطاب "وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" شامل آنان میشوند بسیار معدودند.
🔻 #معیار بنیادین ورود در بهشت ایمان است که با #ولایت اینهمانی در مصداق دارد، بنابراین چون ولایت از مراتب #ولایت_باطنی تا #ولایت_ظاهری را در بر میگیرد؛ ایمان نیز همین مراتب را دارد.
🔻 #کلیدواژه ورود در ولایت، و به تبع آن ورود در ایمان، #تسلیم در برابر حقّی است که توسط یکی از دو #حجّت باطنی -یعنی عقل- یا حجّت ظاهری -یعنی پیامبر و امام- برای فرد اثبات شده است.
🔻 بنابراین تمام انسانها، اگر #عنادِ با حق، ذاتیِ آنان نشده بلکه #تسلیم در برابر حق ذاتیِ آنان باشد، و از طرف دیگر عمل خویش را نیز همراه و موافق این تسلیم، صالح کنند، اینان در نهایت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در کمترین فرض آن، وارد بهشت افعال خواهند شد؛ به شرط آنکه هیچگاه هیچ حق آشکارشدهای را #آگاهانه انکار نکنند؛ و بر تسلیم و عمل صالح خویش استمرار داشته باشند؛ هرچند ممکن است دچار خطاهای موقّتی نیز بشوند.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 برائتجستن و لعن
✍ اصغر آقائی
________________________
🔻یکی از آموزههای بسیار مهم دین #تبرّی است. این آموزه، مانند همه آموزههای دین، نه تنها عقلگریز نیستند، که عقل بر لزوم آن صحّه میگذارد.
🔻اما برائتجستن چیست؟ طبیعتا تفصیل این مطلب در اینجا ممکن نیست، اما بر اساس نگاه #مقاصدی به دین، و تنقیح #اهداف کلی آن، میتوان گفت لااقل در ترویج برائت، دو هدف بنیادین توسط شارع مقدّس، دنبال میشود: ۱) جهتدهی به حرکت الهی مؤمن، و ۲) نمایاندن آنچه باید از او برائت جست.
🔻در کنار این دو هدف، از آنجا که #مقاصد_شریعت و اهداف آن در طبقات مختلفی زیرمجموعه یکدگیر قرار میگیرند تا همه آنها در یک هدف یعنی #توحید، به یک نقطه مشترک برسند، عرض میشود دو هدف بیان شده ذیل یک هدف است و آن «هدایت به صراط مستقیم و حرکت در آن» است.
🔻بر اساس این سه هدف بنیادین شارع، باید گفت: ۱) مؤمن با شناخت مصادیق آنچه باید از آنها برائت جست، در سیر الی الله خویش، میتواند سرعت گیرد؛ و ۲) با فهم صفت مشترک این مصادیق، هر مصداقی را نیز که شارع بیان نکرده است، با آن معیار به دست آمده، ذیل گستره برائت قرار دهد.
🔻با توجّه آنچه بیان شد باید گفت #معیار اساسی و هویّتبخش به برائت، در نگاه شارع #دشمنی_آگاهانه_با_حق است لذا در سوره مبارک توبه فرمود: «فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ: چون برای ابراهیم علیه السلام آشکار شد که او (آزر) دشمن خداست از او برائت جست».
🔻با توجه به اجمالِ بیانشده این نتائج حاصل میشود:
✔️هرگاه کسی با حق دشمنی میکند، اما دشمنی او از روی آگاه نیست، نه مصداق لعن است و نه مصداق برائت؛ هرچند عمل او زشت است و باید از آن تبرّی جست؛ اما تبری از شخص او شایسته نیست.
✔️هرگاه فردی که از او سخنان مختلفی بیان شده است، و ما نمیدانیم، یا احتمال دارد که او توبه کرده باشد، نسبتدادن کفر و مانند آن به او و لعن و برائتجستن از او شایسته نیست.
✔️اگر برائت و لعنی، نه تنها هدایتی در آن نباشد، که سبب تنفّر و دوری افراد از حق شود، نه تنها جایز نیست که امری قبیح است؛ لذا لعن بزرگان فرقههای دیگر نادرست است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰نفرین مردگان
✍ اصغر آقائی
__________________
🔻 گاه دیده میشود افرادی امواتی را به دلایل مختلفی لعن و نفرین کرده، درباره آنان بدگویی میکنند.
🔻 این کردار ریشه در مسائل مختلفی چون غیرت دینی، تبرّی و تولّی و یا بغضهای شخصیِ فرد لعنکننده؛ و یا شهرتِ فرد فوت شده به گناهکاری دارد.
🔻 در مجموعه بدگویی از اموات چه برسد به لعن آنان در اصل اوّلی جایز نیست مگر امواتی که با دلیل خاصی شایسته لعن شدهاند؛ مانند ۱) افرادِ بهاسملعنشده بر زبان معصوم، ۲) لعن گروهی به صفت مانند لعن کافران و منافقانی که با آگاهی در برابر حق صریح مخالفت دائمی داشتهاند.
✔️ درباره گروه دوم توجّه داشته باشیم تعیین مصداق برای این دو گروه نیاز به احتیاط فراوان دارد و نمیتوان به راحتی افراد را به نفاق و کفر متهم کرد، لذا احتیاط در ترک اتهام نفاق و کفر به افراد است.
🔻 با توجّه به نکات پیشگفته بدگویی نسبت به اموات، به طور مطلق، ناشایست است مگر دو گروه پیشگفته.
🔻باید توجه داشت در یک کلام #معیار لعن شرک و کفر آگاهانه به معنی انکار مطلق حق با وجود علم و آگاهی است. و هر جا که شک کنیم فردی دچار شرکو کفر شده است یا خیر، اصل عدم شرک و کفر است.
✔️ بر اساس مطالب پیشگفته نه تنها لعن برخی افرادی که گناهان خاصی چون #خودکشی را انجام دادهاند شایسته نیست، که طلب مغفرت برای ِآنان امری نیکوست. و نباید به راحتی آنها را به شرک و کفر متهم نمود.
🔻پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:
💠لا تذكروا أمواتكم إلّا بخير فإنّهم إن يكونوا من أهل الجنّة تأثموا و إن يكونوا من أهل النّار فحسبهم ما هم فيه
💠 مردگانتان را جز به نیکی یاد نکنید؛ زیراکه اگر اهل بهشت باشند، گناه کردید؛ و اگر جهنّمی باشند، همان آنها را کفایت میکند.
🔻 امام باقر علیه السلام فرمود:
💠 صلّ على من مات من اهل القبله و حسابه على اللّه.
💠 بر هر که اهل قبله بود نماز بگذارید، و حساب (آخرت) آنان بر خداوند است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul