eitaa logo
هجرت | مامان دکتر 🇮🇷
32.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
438 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / مامانِ۵فرشته @movahed_8 تصرف درمتن‌ها و نشربدون منبع(لینک) فاقدرضایت شرعی و اخلاقی(درراستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) محصولات مامان دکتر https://eitaa.com/mamandoctor_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ----- هر صبح کنج خانه هامان در خلوت خودمان اسپندی دود میکنیم و چای دم میگذاریم و چشم دوخته بر سیاهه های روی دیوار، مهمان هیئت خانگی و ساده خودمان میشویم! اگر هرسال بخاطر بچه‌ها، محرم و روضه هامان نصفه-نیمه خانگی بود، امسال دیگر به کل خانه نشین شدیم! . پروتکل هست و تدبیر هست، اما گویی کسی حواسش به ما مادرهای بچه‌ دار نبود. . هرسال محرم که می‌شد، مثل تشنه‌ای به آب رسیده خودمان را از خشکی تنهایی و غربت و خستگی ها به دریای هیئت می انداختیم و بعد، عشق میکردیم که بچه هامان خودشان را به در و دیوار و پرچم ها متبرک می‌کنند، قبل و آخر مراسم مثل پرنده های از قفس آزاد شده، از این سر هیئت می‌دوند آن سر و با دوستهای جدید، خوراکی تقسیم می‌کنند. اما الان… حیران مانده ایم که چگونه می‌شود با بچه رفت هيئت! . بچه مگر، یکجا، می‌نشیند روی ضربدرهای سفید؟! توی دایره های زرد؟! بچه مگر می‌تواند خوراکی بخورد و به بچه‌ی فرش کناری تعارف نکند؟ اصلاً برای بچه‌ها مگر فاصله اجتماعی معنایی می‌دهد وقتی تمام دنیایشان بدون هیچ خط مرئی و نامرئی یکسره است؛ و وصل می‌شود به بهشت؟ . هرسال جناب شوهر و همکاری اش بود یا نبود، بچه‌ها را میزدیم زیربغل و هرجا ارباب اراده می‌کرد، مهمان سفره عزایش میشدیم‌؛ امسال مثل مصیبت زده هایی متحیر، چشم میدوزیم به تصویر تلویزیونی معدود هیئت های شهر و آن نظم عجیبشان که به بچه و بچه داری نمی‌خورد!!! شوهرها هم که شده اند نماینده ستاد کرونا و هی متذکر میشوند "با بچه که نمی‌شود رفت" . . آقای ما! امسال، به حق بانو رباب، به دل های شکسته و مستأصل و حسرت زده ما مادرها، نگاه ویژه ای کن... امسال رزقی در این کنج خانه‌ها و در این هیئت های بچگانه شاد (😢) به ما بده که خودمان حیرت کنیم و عالم دربماند! *اصلاً از همین خانه، ما را وصل کن به عزاداری های بی پروتکل ملکوت! بچه‌های ما را متبرک کن به سیاهه های ساق عرش خدا! ما را بگذار در صف ملائکی که مستانه بر سر می‌زنند و نوحوا علی الحسین میگویند؛ می‌گریند و میگریانند....* . . . پی‌نوشت: ۱-و البته... کسی چه می‌داند خانه کجاست و عظمت و جایگاه خانه چیست و چه کسی می‌داند حقیقت مقام و نقش این خانه چیست *اصلاً همیشه‌ی تاریخ، مادرها، از کنج خانه‌ها، نقب زده‌اند به کربلا...* *و شاید اگر نمیسوختند، حرارت حب و داغ حسین، لا تبرَدُ ابَداً نمیشد…* ۲-ناشکری نشود، این دوشب، من حیث لا یحتسب، رزق مجلس روضه نصیبمان شد. الحمدلله 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- ۳ بابا با همه خستگی اش، رفت دنبال نهار برای ما. قیمه ایرانی بود. در تمام سفر دلم نجفی میخواست اما خوشحال شدم که حتما بعد اینهمه گرسنگی،خوب می‌خورند. نه… باز هم ناز آوردند. دراز کشیدیم برای کمی استراحت. پسرک حسابی به گوشی اعتیاد پیدا کرده بود. ویرم گرفته بود با همه خستگی ام تلاش کنم برای کاهش دادنش - حداقل در این جمع پر از بچه-. کمی نقاشی و بازی کرد و خوابید. از شدت گرما تمام لباس و تشک و بالشت خیس شد. حمام موکب خراب بود. مهم نبود. بچه را سپردم به خواهرها و رفتم. سبک شدم. هوا خنک، گفتم خب خستگی در کردیم، برویم کربلا! آرام نداشتم. نه که شور مشایه و اینها باشد نه، شنبه اول صبح باید سر کار میبودم! تعهد اخلاقی هم بود نه قرارداد کاری و اداری. شوهرم گفت شام میخوریم بعد. فهمیدم کباب است و بچه‌ها حتماً میخورند. ماندیم. طبقه دوم موکب بودیم. از بالکن، مسیر مشایه و پشت صحنه موکب کناری دیده میشد. ماهی پاک می‌کردند. پسر کوچک را سپردم بابا، با بچه‌ها رفتیم گشت و گذار. تا چند موکب عقب تر. به صرف چند لیوان شربت و چای. و چندتا عکس. و تماشا؛ محو در حجم بی نهایتی از بذل و عشق. بخش همیشه منتقد و متفاوت‌بینِ مغزم گفت شاید هم عادت و سنت! ساکتش کردم. تو حظ و بهره‌ات را ببر و خود را باش، چه کار داری به نیت‌خوانی مردم؟ و از ذهنم گذشت مولا بودن و خدا بودن چه سخت است. . . شب بابا برای بچه‌ها و من کباب گرفت. خودم هم رفتم بیرون. اول تمایلی نداشتم بایستم در صف کباب، بعد خوشم آمد گدای حسین شوم و جا بگیرم توی صف. . . ساعت ۱۰ راه افتادیم. بابا کربلا و زیارت هایش را رفته بود، برای همراهی و کمک به ما می‌آمد. گفتیم کمی اینجا پیاده برویم کمی نزدیک کربلا. جاده مشایه خلوت بود. با اولین قدم نیت کردم. اسم و التماس دعاها می‌آمد جلوی چشمم. از همه بیشتر هم که مدیون حاج قا🥀سم بودم. این سفر را از او گرفته بودم، یک ماه پیش، سر مزارش. از همه بیشتر هم یاد بودم. میگفتم آقا، مردها عاشقند، زن‌ها عاشق‌های عاشق‌پرور. پابند و دست‌بسته بودنشان را بخر. اشکم ریخت. حتما خریدند. . . سر ادامه برنامه اختلاف شد. من میگفتم از امشب تا فردا کربلا بمانیم که شب جمعه آنجا باشیم. پدرم مایل بود، همسر مخالف. می‌گفت خیلییی شلوغ است، اصلاً نمیشود!! اما می‌فهمیدم خستگی شدید و دل به فکر موکب بودنش نمیگذاشت با ما راه بیاید و همراهی کند. کوتاه آمدم. حوصله کشاکش نداشتم. نور سفر را هم نمیخواستم بخاطر یک اصرار و جدل از دست بدهم. گفتم خب، حالا که شب جمعه همه کربلایند ما برویم سامرا و کاظمین، خلوت! . . ادامه دارد 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 🏴
حاج‌آقا پناهیان امشب (هیئت آرمان انقلاب اسلامی جامعه علوم پزشکی) : انعطاف‌پذیری، ورزش ذهنی و روحی دین‌داری است. زن‌ها به طور کلی انعطاف‌پذیرترند. و به طور خاص در زندگی روزمره مدام تمرین انعطاف‌پذیری دارند... -مضمون- @hejrat_kon
1.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سفر یه روزه اومدم مشهد امروز دعاگوی همه، مخصوصاً مثل همیشه، @hejrat_kon
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشاننده‌ی بذر در دلها، هستند که فرزند را مؤمن بار می‌آورند. «ایمان» درس نیست که آدم به یکی درس بدهد یاد بگیرد؛ ایمان یک رویش است، یک رشد معنوی است که بذرافشانی لازم دارد. این بذرافشانی به وسیله‌ انجام میگیرد و مادر این کار را میکند. را همین ‌طور. بنابراین نقش [او] فوق‌العاده است. @hejrat_kon ☺️🥰
میلاد ماه بنی هاشم عباس بن علی 🌙 و روز جانباز رو ☺️ به جسم و اعصاب و روان راه فرزندآوری و فرزندپروری تبریک میگم 😁🤭🥳🥰 میلاد مولا اباعبدالله الحسین و روز پاسدار رو هم تبریک میگم به خانه و خانواده و فرهنگ و مکتب؛ پاسداران بی ادعا و گمنام و عاشق… ✍ هـجرتــــــ @hejrat_kon
اگر هرسال همه دلم رو یاد ، شیعه پرورهای در خانه مانده، پر کرده بود برای اینکه نایب‌الزیاره شون باشم و اگر قدمی برمیدارم و کاری میکنم به نیابت از همه اونها باشه، امسال یه گروه دیگه هم هست که ویژه به یادشون هستیم: نیروهای نظامی و سپاهی و... که به خاطر شرایط منطقه و کشور، اجازه خروج ندارن و خودشون و خانواده‌هاشون از این سفر و زیارت دور موندن... قدردان شما هستیم... مامان‌دکتر | سفرنامه 👇 https://eitaa.com/joinchat/3726770221C1bdbde7697 و آه و صد آه از شهدای عزیز جدیدی که به فهرست شهدایی که یادشون میکنیم اضافه شدند...🥀