eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1هزار دنبال‌کننده
415 عکس
120 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شرحی بر دعای تحویل سال آیت الله العظمی جوادی آملی: هدايت تكويني حدّ و مرزي ندارد و چون همه آفرينش جنود الهي اند: (ولله جنود السَّماوات والأرض) و خداي سبحان همه نظام را در دست قدرتش دارد و تنها اوست كه انسان و راه هدايت او را مي شناسد، از هر راهي كه بخواهد و مصلحت بداند، مي تواند انسان را هدايت كند. هميشه چنين نيست كه او را از طريق مسجد و مدرسه هدايت كند، زماني از طريق دوستي خوب و زماني به وسيله همراه و همسايه اي شايسته، گاه با ايجاد شوق دروني براي علم و ياديگري، كتابي را در مسيرش قرار مي دهد و گاهي در لحظه اي با ديدن صحنه اي در طبيعت يا به الهامي، زندگي او را متحوّل مي سازد و او را به سوي خود مي برد. «يا مقلب القلوب والأبصار، يا مدبّر اللّيل والنّهار يا محوّل الحول والأحوال، حوّل حالنا إلي أحسن الحال». ✍قرآن در قرآن، صفحه 192. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1660
📌 سوفسطائیان در جمهوری اسلامی ایران چندی پیش دوستی فرهیخته متنی زیبا، متین و تأمل برانگیز درباب انتخابات و وضعیت اکنون ما نوشت که هرانسان دغدغه‌مند نسبت به انقلاب و ایران را به تفکر وا می‌داشت و میدانی فراخ را برای گفتگو و مباحثه‌ی عالمانه می‌گستراند. لب و جوهره‌ی آن یادداشت تحلیلی از قدرت‌گرفتن سوفسطاییان در دموکراسی‌های یونان باستان و تکرار دوباره‌ی آن در دموکراسی‌های مدرن از طریق رسانه بود. نکته مهم آن متن، تذکار برآمدن سوفسطاییان در جمهوری اسلامی است. خطری که برای هر نظام سیاسی بسیار خطرناک و خانمان سوز است. همچنان که علامه‌ی طباطبایی و شهید مطهری در مقاله‌ی دوم از کتاب شریف «اصول فلسفه و روش رئالیسم» به خوبی بنیان سوفیسم را فیلسوفانه برملا کرده‌اند و بدین جهت امکان مطرح‌شدن اندیشه‌ی انقلاب اسلامی را فراهم کردند و الا بدون برملا شدن سوفیسم امکان انقلاب اسلامی فراهم نمی‌شد. چرا که سوفیطائیان قهرمان مدیریت افکار عمومی وکنترل اراده‌ها در جهت کسب قدرت باروش‌هایی کاملا جذاب وحق به جانب هستند. چه خوب است باردیگر به ذات سوفیسم وفعل سفسطه توجه عمیق شود تامشخص شود که سوفیست‌ها چه کسانی‌اند وچگونه وارد عرصه‌ی قدرت و انتخابات می‌شوند و گوی رقابت را از دیگران می‌ربایند وبر اریکه‌ی قدرت تکیه می‌زنند. سوفیست‌ها مردمان عجیبی نیستند وسفسطه چندان هم زشت و بی‌منطق نیست؛ که اگر بود، جزء صناعات خمس نمی‌آمد ومنطقیان بدان وقعی نمی‌نهادند. بلکه بسیار مهم و تأثیرگذارند. سوفیست‌ها مهمترین چهره‌های اجتماعی (سلبریتی) وخطیبانی ازجنس همین مردمند و بیش از دیگران زبان مردم را بلدند، خودرا استاد کل و عالِم همه چیزدان (بخوانید علامه، دکترینال، تئوریسین و تحلیل‌گر) نشان می‌دهند و سخنان سطحی و عوامانه‌ی خود رادر صورتی جذاب وشبه علمی به جامعه عرضه می‌کنند به نحوی که جامعه آنان را دانای کل (سوفیست) می‌پندارند و به آنها اعتماد می‌کنند. مردمان تحول خواه، بیش ازدیگران ، آنان را عینی و کاربردی، انقلابی وروشن‌ضمیر می‌دانند که به تبیین حقیقت به طور قطع ویقین می‌پردازند و اصلا مو لای درز تحلیل، صداقت و جهادتبیین آنها نمی‌رود. هر آنچه سوفیست می‌گوید برای مردمان قطعی است و مثل روز روشن است ونیازی به دلیل ومدرک ندارد، قطعی است چون او می‌گوید. اگرکسی هم نقدی کند یا مزدور است ویا دارای فساد فکری و یا اقتصادی است که اسناد آن رو خواهد شد. سوفیست‌ یاهمان دانای کل، بدون هرگونه تخصص واقعی و تحصیلات بلند مدت اکادمیک، در هر موضوعی سخن می‌راند و باشجاعت به هرکه بخواهد امر ونهی می‌کند وبه راحتی به این و آن نسبت‌هایی می‌دهد بدون آنکه خودرا موظف به ارائه اسناد ومدارک بداند، نه مخاطبان سند ودلیلی طلب می‌کنند چون او دانای کل است ونه مسئولان جرئت لازم را دارند، چون سوفیست، باقدرت رسانه و لشکر سایبری، افکار عمومی را علیه او بسیج می‌کند و از کاه کوه می‌سازد و کوه را کاه جلوه می‌دهد. سوفیست، قهرمان صنعت خطابه و سفسطه و مغالطه است وبا استخفاف مخاطبان به تعطیلی عقل برهانی نظر دارد وسفسطه را عین عقلانیت جلوه می‌دهد. حضور نام وآثار متفکران و حکیمان جامعه را بر نمی‌تابد و با حذف نام و آثار آنها و یا تحریف و تفسیر به‌رأی، زمینه‌ی تحمیق ملت را فراهم می‌کند. پس از آنکه به‌واسطه‌ی قدرت رسانه‌ها و خطابه به شهرت اجتماعی رسید حکیمان و متفکران اصیل را گوشه‌نشین،خانه‌نشین و حتی زندان‌نشین می‌کند و برای کارگزاران خدوم، اسناد رو می‌کند و پرونده‌ی سنگین در رسانه‌ها بالا می‌آورد و قبل از هردادگاه صالحی، حکم غیابی مخالفان خود رادر منبرها وتریبون‌های عمومی صادر می‌کند. اگر خوب بیاندیشیم هیچ خطری برای یک نظام سیاسی و جامعه‌ی انسانی، بالاتر از سوفیسم نیست. البته هیچ پادزهری هم بالاتر از عقل و تفکر و برهان و اجتهاد نیست. رسالت ما حوزویان در این وانفسای جنگ شناختی و غلبه‌ی سفسطه و مغلطه و جایگاه ویژه‌ی سوفسطاییان در معادلات اجتماعی کشور، تنها یک چیز است و آنهم احیا عقول مردمان جامعه است و این همان رسالت انبیا الهی است که امیر المومنین(ع) فرمودند: لَمّا بَدَّلَ اَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَاللهِ اِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الاَنْدادَ مَعَهُ وَ اجْتالَتْهُمُ الشَّیاطینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبادَتِهِ فَبَعَثَ فیهِمْ رُسُلَهُ وَ واتَرَ اَلَیْهِمْ اَنْبیائَهُ لیَستَادُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِهِ وِ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلیغِ وَ یُثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ وَ یُرُوهُمْ آیاتِ الْمَقْدِرَةِ: مِنْ سَقْف فَوْقَهُمْ مَرْفُوع وَ مِهاد تَحْتَهُمْ مَوْضُوع وَ مَعایِشَ تُحْیِیهمْ وَ آجال تُفْنیهِمْ وَ اَوْصاب تُهْرِمُهُمْ وَ اَحْداث تَتابَعُ عَلَیْهِمْ. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1661
📌 سوفسطائیان در جمهوری اسلامی بعد از انتشار مطلب سوفسطائیان در جمهوری اسلامی چند نفر از عزیزان که برخی از شخصیت‌های حوزوی هستند واکنش مثبت نشان دادند که عیناً نقل می‌شود: ❇️بازتاب‌ها 🔹 بازتاب اول: سلام و ادب احسنت به مطالب خوبتان در کانال بالاخص این مطلب آخر درباره سوفسطائیان انقلاب اسلامی. خدا به قلم و فکر شما برکت دهد خیلی مخلصیم⚘️⚘️ 🔸بازتاب دوم: سلام و نور طیب الله انفاسکم به نظرم همین موضوع «سوفسطاییان جمهوری اسلامی » می تواند دستمایه خوبی برای گفت و گو باشد. شاید مهمترین ویژگی این تبار به دلیل نداشتن چارچوب نظری و نگاه دقیق به مبانی اسلامی اعتقاد عملی به نسبیت است بن مایه بی مایه و لغزانی که اندیشه را در ساحت نظر و عمل به تذبذب و نفاق می کشاند. مناسب است برخی نکات کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم که ویژگی های این جریان را نشان می دهد جنابعالی طرح کنید ارادت 🔹 بازتاب سوم: همانطور که ذغال خوب در کنار رفیق بد تأثیر گذار است بدنه خاموش و نیز بدنه ساکت حوزه نیز در رشد این طیف در حوزه تأثیر گذار هستند. حضرت آقا می فرمودند مبانی و اهداف آینده حوزه را حتی در جمع‌های کوچک مرور و بیان کنید تا همگانی شود و به شکل مطالبه عمومی درآید. در بازار عقلانیت حوزه باید مغازه های متعددی از سرمایه های خرد تشکیل شود تا بازار انحصاری نباشد. الان در برخی موضوعات بازار شبه انحصاری پدید آمده که یکی از تبعات آن همین سوفسطائیان است. اینجانب متعدد در مجالسشان به عنوان ناقد شرکت کرده ام اما تنها بوده ام. 🔹بازتاب چهارم: با عرض سلام و احترام من چند وقت هست پیگیر مطالب کانال شما هستم موضوع سوفسطاییان انقلاب اسلامی شما بسیار موضوع جالبی بود از شما متشکرم به نظرم رسید برای موضوع پایان نامه سطح ۳ میشه از این نوع موضوعات انتخاب کرد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1662
📌سوفسطائیان در جمهوری اسلامی 🔹ماجرای عجیب و مشکوک حمله آن زن بی‌اخلاق و بی‌شرافت به یک طلبه در درمانگاه قرآن و عترت قم و جنجال رسانه‌ای رسانه‌های مزدور خارجی و سلبریتی های داخلی و بخصوص کانال‌های برخی ، و اظهارات برخی از دولت انقلابی نشان از قدرت رسانه‌ای در جمهوری اسلامی دارد که به تخریب بنیان‌های اعتقادی و اعتماد عمومی نظر دارند. 🔸 سوفسطائیان در هر رنگ و لباس و در هر جایگاه و منصبی جا خوش کرده‌اند و با خطابه و رسانه، قبل از هر دادگاهی حکم صادر می‌کند و آبرو می‌برند. حتی به اسم انسان دوستی و حمایت از دین و عدالت، را پیشنهاد می‌دهد. 🔹 سوفسطائیان یا همان دانای کل، و خودکارشناس پندارانی هستند که در هر ماجرایی سرو کله‌شان پیدا می‌شود و تلقی خود را معیار درستی و صدق می‌دانند و اصلا به قانون و مقررات اعتقادی ندارند و هیچ‌گاه نظر خود را به کارشناسان و متخصصان و حکم دادگاه صالحه منوط نمی‌کنند. آنها قضایا را آنچنان ساده و سطحی می‌کنند که «بله، همه چیز مثل روز روشن است» و با یک توئیت چند کلمه‌ای و یا مطلب به ظاهر تحلیلی، سر و ته قضایا را به هم می‌آورند و در یک اتاق کوچک در بسته و آن هم در آخرشب، حکم خود را صادر می‌کنند. 🔸 مصیبت سوفسطاییان در جمهوری اسلامی بسیار سنگین و دردناک است افراد به ظاهر موجهی و در عین حال منافقی که در هر رنگ و لباسی و در همه‌ی جریانهای سیاسی و در همه ماجراها، حضور دارند و با خطابه و رسانه تیشه به ریشه‌ی قانون و دینداری و اعتماد عمومی می‌زنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1663
📌 قانون کیلویی چند؟ «قانون کیلویی چند؟ گوشت کیلویی ۶۰۰ هزارتومنه؛ برو مغازه بگو قانون، آیا یک کیلو گوشت بهت می‌دند؟» این اظهارات یک راننده تاکسی مسن با ظاهری موجه به تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ در شهر قم است زمانی که کرایه بیشتر طلب کرد و گفتم قانون مصوب کمتر از این مبلغ است. و آخر هم با داد و بیداد، کرایه بیشتر را گرفت و از ترس آبرو هیچ نگفتم که مبادا فیلمش از شبکه‌های معاند سر در آورد و بهانه‌ای به دست سوفیست‌های فضای مجازی بدهد و وا اسلاما، وا اخلاقا و وا کشورا سر دهند تا ببینندگان و پیگیری‌کنندگان خود را افزایش دهند. ☺️ 🔹 نتیجه: این یک نمونه از فرهنگ عمومی در جامعه ایران امروز است. میزان بی‌اعتباری قانون و تعمیق فرهنگ مغالطه و سفسطه در بیناذهنیت عموم جامعه برای توجیه ظلم خود. (نشانه‌هایی از نفوذ در جامعه‌ی ایرانی) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1664
📌 همیشه پای فتنه‌گران ۸۸ در میان است (در ادامه‌ی یادداشت: سوفیطائیان در جمهوری اسلامی) 🔹از سال ۱۳۸۸ به بعد هر مشکل و اختلافی که در کشور به وجود آمده و به بحران اجتماعی و امنیتی مبدل شده است پای برخی از افراد معدود موثر در فتنه ۸۸ در میان است. همان‌هایی که عموم مردم خوب کشور را به اشتباه انداختند و موجبات آشوب و بی‌اعتمادی ملی را در انتخابات دهم ریاست جمهوری فراهم کردند که ضررهای آن هنوز هم باقی است. دست پنهان و آشکار این افراد معدود از همان سال به بعد در بسیاری از حوادث قابل مشاهده است. از زمینه‌سازی برای تحریم اقتصادی تا آشوب‌های خیابانی، از تخریب تصمیمات نظام تا ایجاد بحران‌های امنیتی، از طراحی فتنه‌ی مهسا تا بزرگ کردن ماجرای یک دعوا در درمانگاه قم. 🔸 این افراد معدود که برخی از آنها در لباس روحانیت هستند و در عین حال مواجب بگیر موسساتی هستند که بودجه دولتی دارند و از پول همین نظام مدرک دکترا و اعتبار علمی به دست آورده‌اند، همصدا با رسانه‌های آمریکایی - انگلیسی و شبکه‌های صهیونیستی - بهایی، از هر مشکل اقتصادی و یا دعوای ساده خیابانی سوء استفاده‌ی کامل را می‌کنند تا انقلاب و نظام، حوزه و جوانان مومن انقلابی را به بدترین نحو ممکن تخریب و اعتماد عمومی و وحدت ملی را تضعیف کنند و در نهایت را به مردم و نظام تحمیل کنند. 🔹عموم استدلالهای این جریان، مغالطه و سفسطه است. مغالطه‌هایی که برخی محصول مقدمات است و برخی ناشی از ترکیب ناصواب از مقدمات درست و یا برآمده از و روایت_پردازی ناقص و معیوب از یک حادثه براساس تسویل نفس و خیال‌پردازی است. که ای کاش آثار منطقی و علمی در افشای این مشکلات نوشته شود و آنچه هم نوشته شده است به دست عموم مردم ایران برسد که مطلع بشوند: «خانه از پای بست ویران است» 🔹این جریان بسیار اندک اما پر سر و صدا، در همه‌ی این ماجراها - که وقوع بسیاری از آنها برای یک کشور ۸۰ میلیونی با سلایق مختلف طبیعی و با قانون و ساختارهای موجود قابل مدیریت است - تلاش کرده‌ است تا با ارائه یک روایت معیوب و ناقص از حوادث، بخشی از بدنه‌ی سنتی حوزه را نیز تحریک کنند و از عواطف مذهبی و دلسوزی‌های بی‌شائبه‌ی آنها هم سوء استفاده کنند. از این‌رو، زیاد اتفاق می‌افتد که استادی از حوزه و یا پژوهشگر دغدغه‌مند دانشگاهی، غیر دقیق سخنی می‌گوید که محصول مطالعه‌ی عمیق ایشان در جوانب مختلف ماجرا نیست بلکه معلول القائات این جریان معدود و معلوم الحال است. 🔸 بار دیگر در ماجرای مشاجره در قرآن و عترت، فعالیت گسترده‌ی رسانه‌ای و خطابی و داستان‌سرایی این جریان عنود و اظهارات تند و تحلیل‌های شتابزده و کینه‌توزانه‌ی آنها قابل مشاهده و نیازمند مطالعه‌ی جدی و راهبردی است. ای کاش فرصت بود تا یک تحلیل جامعه‌شناسی از اقدامات رسانه‌ای و جوسازی‌های اجتماعی این جریان معدود اما پر سر و صدا انجام می‌شد تا از نتایج و آثار سوء فعالیت‌های رسانه‌ای آنها در جامعه و سلب اعتماد عمومی و عصبانی کردن جوان‌های انقلابی پرده برداشته می‌شد. در این صورت روشن می‌شد که این جریان در بسیاری از عصبانیتها و پرخاشگری‌های موجود در جامعه و حتی تندروی‌ها و افراط‌ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم دخیل هستند اما در عین حال دیگران را به خشونت و افراط‌گری متهم می‌کنند اما از نقش غیر مستقیم خود در القای خشونت و عصبانیت و تندروی‌های اجتماعی و مذهبی هیچ نمی گویند. 🔹 خلاصه غفلت از فعالیت‌های این جریان و عدم افشای عاقلانه و حکیمانه‌ی تصمیمات و کنش‌های آنها، چالش‌های بیشتری را در آینده‌ی نزدیک به وجود خواهند آورد و دست‌اندازی‌های بیشتری برای مردم و کشور به وجود می‌آورند. 🔸 اگر خوب این جریان و سایر جریانهای در جریانات مختلف انقلاب اسلامی شناخته شوند و غنای اظهارات و نحوه‌ی شگردها و اقدامات ماجراجویانه، منافقانه و وحدت‌شکنانه‌ی آنها به کنشگران اجتماعی از همه‌ی طیف‌هایی مختلف سیاسی و جوانان دلسوز و مؤمن ایرانی که دل در گرو عزت ایران عزیز دارند معرفی شود قطعا این جوانان و کنشگران با احتیاط بیشتری عمل خواهند کرد تا بهانه به دست این آتش‌بیاران معرکه ندهند و در مشاجرات و اختلافات اجتماعی و سیاسی به و رأی مراجع ذی صلاح تمکین کنند و به خطابه و رسانه‌ی سوفسطائیان وقعی ننهند. ان‌شاءالله •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1665
📌 از جاکندگی معرفتی و عصبانیت افسارگسیخته‌ی اجتماعی در فضای عینی و مجازی 🔸در طول ۱۴ سال گذشته و بعد از فتنه ۸۸ بارها با دوستان از بحران آگاهی و از جاکندگی معرفتی در جامعه‌ی ایرانی و گسترش سوفسطائیان در عرصه‌ی رسانه و خطابه، موسیقی و مداحی، بازیگری و نویسندگی سخن گفته‌ شد و هربار هم با مخالفت جمعی از دوستان و برچسب زنی آنها مواجه شده است. 🔹 در همان سالهای پایانی دهه هشتاد در جلسات با دوستان مختلف بحث می‌شد که فتنه ۸۸ محصول یک گسست معرفتی در جبهه‌ی انقلابیون است. گسستی که ریشه در تشتت فکری و فلسفی جریان‌های مدعی انقلاب دارد. گفته می‌شد که ما در آغاز این گسست هستیم و فتنه ۸۸ یک تذکار برای اصلاح و ترمیم این گسست معرفتی و بازگشت به بنیان‌های فلسفی انقلاب اسلامی است و نباید اجازه بدهیم افرادی از منبری‌ها و تریبون‌دارها به عنوان رهبر فکری و نظریه‌پرداز انقلابی معرفی شوند چرا که به بحران آگاهی و گسست معرفتی و توسعه‌ی سفسطه و خطابه می‌انجامد. اما هیچ کس توجهی نکرد بلکه مقابله‌هایی هم شد که بماند. 🔸اما دیگر امروز، گسست معرفتی و بحران آگاهی در جبهه مدعیان انقلاب اسلامی واضح شده است و حضور فعال و تأثیرگذار این پدیده‌ آشکار شده است و اهل رسانه و خطابه، تصمیم‌گیر و میدان‌دار بخش زیادی از جریان‌های سیاسی (چپ و راست،انقلابی و غیر انقلابی) شده است و مردم جامعه را به چپ و راست، این لیست و آن لیست فرا می‌خوانند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. هرکدام به گونه‌ای خود را نماد مردم می‌دانند و سایر جریانات را غیرمردمی می‌خوانند و از این طریق وحدت ملی را تضعیف و اعتماد عمومی را تخریب می‌کنند و در مواردی نظام اسلامی را با به خیابان کشاندن مردم تهدید می‌کنند. 🔹 عصبانیت‌های افسارگسیخته‌ی مجازی، برخی از رفتارهای خشن اجتماعی، اتفاقات چهارشنبه‌سوری و ضعف فرهنگ قانون‌مداری از آثار نفوذ این جریانات در جامعه اسلامی است. 🔸 تمام این مشکلات ریشه در و از مبانی فلسفی و الهیاتی انقلاب اسلامی و دوری از آثار فکری و فلسفی متفکران انقلاب اسلامی و جایگزین شدن افراد دیگری به عنوان متفکر و نظریه‌پرداز دارد. از این بدتر اینکه هم داریم و خود را بی‌نیاز از مطالعه و تفکر در آثار متفکران و فیلسوفان انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌دانیم. 🔹زمانی که هر گوینده و سخنرانی در جامعه، جایگاه و نقش متفکر و نظریه‌پرداز مستقل و نوآور پیدا می‌کند و در هر کوی و برزن برای او فرش قرمز پهن و تابلوهای رنگ‌و‌وارنگ نصب می‌شود، وقتی که هر کس با هر گرایش و مسلک سیاسی و اخلاقی و تربیتی با حمایت نهادهای انقلابی و آستان‌های مقدس، برای نوجوانان و جوانان دوره و اردو برقرار می‌کنند و به جای بیان بنیان‌های فکری و فلسفی انقلاب اسلامی براساس آرا و اندیشه‌های امام خمینی و مقام معظم رهبری و شهید مطهری چیزهای دیگری را آموزش می‌دهند و دیگرانی را به عنوان فیلسوف و عارف و ... معرفی می‌کنند که اصل بنیان‌های فلسفی انقلاب را قبول ندارند، این وضعیت استغنا و بیگانگی و بحران آگاهی در میان نیروهای انقلابی دور از انتظار نیست. 🔸امروز کنش‌انقلابی، بی‌مبنا و بی‌بنیان و در عین حال سطحی و ظاهربینانه شده است و از پشتوانه‌ای عمیق فلسفی و الهیاتی برخوردار نیست. احساسات و هیجانات برآمده از رسانه و خطابه میدان‌دار تعیین خطوط کنشکری‌های انقلابی و اجتماعی شده است. امروز کمتر کتاب می‌خوانیم و کمتر در کلاس درس حکمت و معارف انقلاب اسلامی شرکت می‌کنیم، به توئیت‌خوانی و یادداشت خوانی و بیشتر به دیدن عکس و فیلم‌های کوتاه در فضای مجازی عادت کرده‌ایم و نهایتا در سخنرانی یک آدم همه‌چیز دان شرکت می‌کنیم و حساب شرق و غرب عالم به دستمان می‌آید و با همان یک فیلم و یا سخنرانی می‌توانیم تکلیف عالم و آدم را روشن کنیم. سطحی‌انگاری و ظاهر‌بینی، کم عمقی و بی فکری بر جامعه‌ی ما غلبه پیدا کرده است. باید از این وضعیت اسفناک نجات پیدا کنیم. باید به مطالعه‌ی کتاب‌های فلسفی و الهیاتی متفکران انقلاب اسلامی و تفکر و تعمق در بنیان‌های فکری و فقاهتی انقلاب اسلامی باز گردیم. مشکل جبهه انقلاب آنگونه که همه می‌گویند، نیست، مشکل و تشتت در مبانی فکری و بنیان‌های فلسفی و کلامی انقلاب است. 🔹حکما و عقلای قوم از هر طیف و مسلک، کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب، ایران و مردم دارند فکری به این وضعیت اسغناک کنند و به میدان فکر و اندیشه بیایند و با یک اجماع ملی و ارتباط عمیق با مردم، راه را بر اختلاف‌افکنی‌های گونه‌های متنوع از سلبریتی‌ها و سوفسطائی‌مسلکی از هر جریان سیاسی و گروه اجتماعی ببندند و مسیر درست و‌ اصیل انقلاب اسلامی را بر اساس بنیان‌های عمیق فلسفی و فقاهتی آن بدون افراط و تفریط تبیین کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1666
📌 غربی‌ها در مواجهه با ملاصدرا از مرحوم دکتر زریاب که هم دانشگاهی مسلطِ خوبی بود، هم طلبه‌ی خوبی بود ـ ایشان دوره‌ی طلبگی خوبی را گذرانده بود و با علوم اسلامی آشنا بود و شاگرد امام بود ـ یکی از دوستان‌مان نقل‌ می‌کرد ـ من خودم از ایشان نشنیدم ـ که یک فرصت مطالعاتی در اواخر عمرش گرفته بود و رفته بود اروپا. بعد که برگشته بود، گفته بود امروز آن چیزی که من در محیط‌های عملیِ دانشگاه‌های اروپا مشاهده کردم، نیاز به  و است. شیخ انصاری کارش در حقوق است، فقه است. ملاصدرا حکمت الهی است. می‌گوید من می‌بینم امروز این‌ها تشنه‌ی ملاصدرا و شیخ انصاری‌اند. این برداشتِ یک استاد غرب‌شناسِ زبان‌دانِ مسلط به چند زبان اروپائی است که سال‌ها هم در آنجاها زندگی کرده و درس خوانده بود و با علوم اسلامی هم آشنا بود. این، برداشت اوست، که برداشت درستی است. ✍ بیانات رهبر انقلاب در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاه‌ها  ۰۹/ ۰۷/ ۱۳۸۶ ملاصدرا و حکمت متعالیه در بیان رهبری:👇 http://farsi.khamenei.ir/book-content?id=19893 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1667
📌 مشکل رسانه نیست نبود تفکر است❗️ بخش اول: 🔸 امروز زیاده شنیده می‌شود که ضعف نیروهای انقلابی در بحران‌های اجتماعی ناشی از نبود رسانه و ضعف کار رسانه‌ای است و همیشه هم در تحلیل وقایع و بحرانها این حرف تکرار می‌شود و بعد از مدتی که آب‌ها از آب افتاد و شرایط به حالت عادی برگشت نه دیگر سخنی از رسانه خبری هست و نه از رسانه‌سازان. 🔹 اما این سخن، صحیح نیست نه رسانه‌ی نیروهای انقلابی کم است و تعداد کنشگران رسانه‌ای و تبلیغی آنها. بلکه اگر درست ارزیابی شود شاید بالعکس هم هست؛ امروزه بسیاری از امکانات رسانه‌ای دولتی و سازمانی و شبکه‌های مجازی در اختیار کنشگران مدعی انقلابی‌گری است. ده‌ها شبکه‌ی تلویزیونی و رادیویی رسانه‌ی ملی و استانی و بین‌المللی، ده‌ها روزنامه کثیرالانتشار و صدها مجله‌ی علمی و تخصصی و تبلیغی. همچنین همه‌ی محیط های رسانه‌های مجازی برای فعالیت انقلابیون وجود دارد. علاوه بر اینها رسانه‌ی منبر و نماز جمعه، تربیون‌های سخنرانی‌های بصیرتی در مجامع دانشجویی و مذهبی و بخصوص مداحی و ... . اردوهای دانش‌اموزی، دانشجویی، نوجوان و جوان که از سوی سازمانها و نهادهای انقلابی و آستان قدس رضوی برگزار می‌شود ظرفیت کمی در عرصه تبلیغ و تربیت نیست؛ بلکه هر کدام فرصتی بسیار مهم و فوق‌العاده پرهزینه و با زمان مندی خیلی طولانی است. امروزه هر اداره و سازمانی سخنگو، روابط عمومی و سایت و درگاه مجازی دارد. بسیاری از نهادهای انقلابی و مذهبی از صدها موسسه رسانه‌ای و تبلیغی حمایت می‌کنند و همه‌ی آن‌ها هم مجموعه‌ای از نیروها و امکانات را دست و پا کرده‌اند و مشغول فعالیتند. همه‌ی اینها رسانه‌های بالفعل و پرحجم و دارای بودجه و امکاناتی است که خیلی از جریان‌ها و گروه‌ها ندارند. پس مشکل نبود رسانه نیست. 🔸 بدون تردید رسانه مهم و اثرگذار است اما مشکل فعلی ما رسانه نیست چون رسانه بیش از حد داریم، مشکل بودجه و پول و امکانات هم نیست که آن هم خیلی زیاد است و در دست بسیاری از نهادها و سازمانها و مراکز انقلابی است. مشکل را جای دیگری باید جستجو کرد، مشکل کجاست❓ 🔹 مضاف بر اینکه رسانه خود یک پیام است و هر رسانه‌ای از یک ظرفیت مشخص برخوردار است و هر پیامی را در یک سلسله چارچوبهای از پیش تعیین شده بازخوانی و منتشر می‌کند. به طور مثال رسانه‌های تصویری، هر پیامی را اول محسوس و زمینی وجنبه‌های قدسی آن را حذف می‌کنند وسپس به مخاطب انتقال می‌دهند. به همین دلیل، نمی‌توان برای انتقال هر پیامی از هر رسانه‌ای بهره گرفت. رسانه‌های موجود با همه‌ی ظرفیت‌های خود لزوما نمی‌توانند مبلغ خوبی برای پیام متعالی انقلاب اسلامی و معرف صحیحی برای دست آوردهای جمهوری اسلامی باشد. 🔸 خلاصه مشکل ما در درجه‌ی اول رسانه نیست و اگر هم دست برتر در رسانه‌‌های موجود را هم داشته باشیم نه این رسانه‌ها ظرفیت لازم را دارند و نه ما توان بهره‌مندی از روایت‌گری صحیح در آنها را داریم. بلکه مسئله جای دیگری است در واقع مشکل ما در نبود و اندیشه‌ی راهبردی و نداشتن یک طرح فلسفی و اجتماعی فراگیر برای روایت صحیح انقلاب اسلامی و تحولات تاریخی آن است که عموم جریانهای مدعی انقلاب اسلامی آن را قبول داشته باشند. بیگانگی عموم جریانها از آثار و نظام اندیشه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) امرقابل کتمانی نیست. همچنان که برخورد گزینشی با آثار و بیانات رهبر معظم انقلاب کاملا روشن وآشکار است وکمتر کسی در جریانات سیاسی و اجتماعی وجود دارد که تسلطی عمیق به ابعاد مختلف اندیشه امام و رهبری داشته باشد وبتواند جهات مختلف عرفانی، فلسفی، کلامی، فقهی، اصولی، سیاسی و اجتماعی آنها رادر قالب یک نظام جامع اندیشه اسلامی بعنوان صورتی از بنیان‌های فلسفی والهیاتی انقلاب اسلامی عرضه کند. 🔹تشتت و تفرقه در میان کنشگران رسانه‌ای و تبلیغی مدعیان جبهه انقلاب اسلامی، نشان از این دارد که این کنشگران از فکر و اندیشه واحدی برخوردار نیستند و هر فرد و گروهی براساس تلقی خاص خود دست به کار شده و کاری را شروع کرده است بدون آنکه کمتر توجهی به بنیان‌های فکری و فلسفی انقلاب اسلامی و نظام جامع اندیشه اسلامی متفکران انقلاب را به درستی فهم کرده باشد و براساس آن یک پیشنهاد و طرح جامع و راهبردی ارائه داده باشد. بله همه‌ی جریانها برای آنکه کار خود را مشروع جلوه دهند در آغاز طرح‌نامه و بالا بنر تبلیغاتی خود جمله را از کلمات امام و رهبری درج می‌کنند. اما ای کاش یک پژوهش عمیق علمی و جریان‌شناسانه درباره‌ی مبانی فکری و بنیان‌های نظری کنشگران مدعی انقلابی‌گری و موسسات و مجموعه‌های دولتی و غیر دولتی انجام می‌گرفت تا معلوم شود که چقدر از هم دور هستند و به صرف یک سلسله شباهت ها در روبناهای رفتاری نمی‌توان آنها را یک جبهه و تحت فرماندهی در یک قرارگاه واحد معرفی کرد. 🛑 ادامه دارد .... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1668
📌 مشکل رسانه نیست نبود تفکر است❗️ بخش دوم: 🔹این وضعیت بیشتر به مجمع الجزایری از افراد و گروه‌های دغدغه‌مند اما بی‌برنامه و بی‌ارتباط و بدون پیوند واقعی در می‌مانند که به صرف یک شباهت‌های رفتاری و روبنایی در کنار هم قرار گرفته‌اند. اما با هر واقعه و پدیده‌ی اجتماعی همچون انتخابات و یا بحران‌های اجتماعی، تفاوت‌ها و تمایزهای مبنایی آنها بیشتر آشکار می‌شوند و به طرد و تخریب یکدیگر می‌پردازند. در چنین فضایی، همواره مدعیان پر سر و صدایی که کمتر تجربه‌ی عملی و اجرایی دارند، با تندروی‌ها و سطحی‌اندیشی‌های خود با تجربه‌ترها را تخریب و حذف می‌کنند و به دامن جریان‌های رقیب می‌اندازند. دفع حداکثری و جذب حداقلی یک رویه‌ی عادی در جریانهای مدعی انقلابی‌گری شده است. در چنین تلقی‌هایی، انقلابی‌گری به معنای معصوم بودن و بی‌اشتباه تلقی می‌شود که اگر کسی اشتباهی انجام داد از دایره انقلابی بودن خارج می‌شود و باید طرد گردد. 🔸 نزد عموم این جریانها، طرحی فلسفی و الهیاتی از انقلاب و انقلابی‌گری وجود ندارد و نظریه‌ای که مراتب تشکیکی و سلسله‌مراتبی انقلابی بودن و کنش‌گری انقلابی را تبیین کند وجود ندارد همچنین زبانی که بتوانند با یکدیگر گفتگوی فلسفی و الهیاتی داشته باشند. بلکه بیشتر بر روبناها و کنش‌گری‌های عملیاتی توجه می‌کنند و عامدانه از این گفتگو پرهیز می‌کنند و بسیاری از اختلافات مبنایی را لاپوشانی می‌کنند. حتی برخی با شعار تفاهم و وحدت جبهه‌ای، به ظاهر همراهی‌هایی با سایر جریانات دارند اما در عمل و خیلی ظریف در حال تحریف مبانی فکری انقلاب اسلامی و تزریق افکار و اندیشه‌های خود به بدنه‌ی انقلابی هستند اندیشه‌هایی که با مبانی و بنیان‌های فلسفی والهیاتی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در تعارض است و صرفا در روبناهایی مثل مبارزه با استکبار شباهت ظاهری وجود دارد که اگر ان هم درست تحلیل شود مشخص می‌شود که تعریف آنها از غرب و تجدد و استکبار و نحوه‌ی مواجهه آنها با تجدد و غرب هیچ قرابت عمیقی با مبانی و بنیان‌های نظری رهبران و متفکران اصیل انقلاب اسلامی ندارد. 🔹 آری مشکل مدعیان انقلابی‌گری، تفرقه و تشتت در لایه‌های زیرین معرفتی و بنیان‌های فکری و فلسفی است. اختلافاتی که برخی از جریان‌ها نمی‌خواهند آشکار شود و با روش‌شناسی عمیق اجتهادی درباره آن بحث و گفتگو شود. لذا با برچسب‌های مختلفی از مراجعه اجتهادی به مبانی فکری و فلسفی انقلاب اسلامی براساس آثار و نظام جامع اندیشه امام خمینی و سایر متفکران اصیل انقلاب اسلامی ممانعت می‌کنند. به نظر می‌رسد که اگر این تفرقه و تشتت نبود بر فرض نداشتن رسانه هم، نیروهای مؤمن انقلابی می‌توانستند میدان‌دار عرصه‌ی فرهنگ و اجتماع باشند. این امری دور از ذهن نیست و مستندات قرآنی و براهبن عقلی و همچنین تجربه‌های تاریخی آن را تأیید می‌کند. وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (آل عمران ۱۰۳) ﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﭼﻨﮓ ﺯﻧﻴﺪ ، ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ; ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻮﺩﻳﺪ ، ﭘﺲ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﻔﺖ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻟﻄﻒ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺷﺪﻳﺪ، ﻭ ﺑﺮ ﻟﺐ ﮔﻮﺩﺍﻟﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ; ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ [ ﻗﺪﺭﺕ ، ﻟﻄﻒ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ ﺗﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻳﺪ. 🔸در اینجا فقط به یک نمونه‌ی تاریخی در این سالهای اخیر اشاره می‌شود: آشنایان به تاریخ انقلاب اسلامی خوب می‌دانند که دهه‌ی هفتاد دوران بسیار سختی برای انقلاب اسلامی از حیث فکری و فرهنگی بود. جریان سازندگی و جریان اصلاحات با همکاری گسترده توانستند مجموعه‌ای از روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان را در فکر و فرهنگ بسیج کنند و از جهات مختلفی به بنیان‌های فکری و فلسفی انقلاب اسلامی هجمه های بسیار سنگین وارد کند و صدها شبهه‌ی فکری و فلسفی و هزاران آثار مکتوب و هنری را از طریق رسانه‌های مکتوب و تصویری به سطح جامعه سرازیر کنند. در این دوران، جبهه انقلاب اسلامی در اوج ضعف رسانه‌ای بود و فقط چند روزنامه سنتی را در اختیار داشت و تقریبا هیچ برنامه‌ای در عرصه‌ی رسانه‌های صوتی و تصویری نداشت. در چنین فضای سنگین و پرقدرت،معدودی از متفکران و اندیشمندان مسلمان بخصوص آیت الله مصباح یزدی به پا خواستند و بافکر و اندیشه وارد میدان کنش‌گری اجتماعی شدند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1669
📌 مشکل رسانه نیست نبود تفکر است❗️ بخش سوم: 🔹 متفکران انقلاب اسلامی با حداقل ترین رسانه‌های ممکن توانستند در مقابل آن هجمه‌ی تبلیغاتی و شبهات بسیار سنگین فلسفی و حقوقی، آثار علمی عمیقی تولید کنند و در قالب کتاب و مجله به جامعه عرضه کنند و کشتی انقلاب اسلامی را به سلامت از این ورطه‌ی بسیار خطرناک برهاند و تحویل نیروهای جوانتر بدهند. 🔸به طور نمونه آیت‌الله مصباح یزدی با کمک شاگردان و با استفاده از ظرفیت‌هایی نظیر سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران و اردوی دانشجویی طرح ولایت با حضور دانشجویان محدودی توانست یک موج فکری قدرتمند ایجاد کند که ثمرات و آثار پربرکت آنها تا کنون ادامه دارد. 🔹 راز موفقیت حرکت جبهه‌ی انقلاب اسلامی در دهه هفتاد و سالهای آغازین دهه‌ی هشتاد در چند نکته اساسی بود: ۱. داشتن یک نظام منسجم از تفکر و اندیشه اسلامی با بنیان‌های فکری و فلسفی قدرتمند که توسط فیلسوفان و متفکران مسلمان مبتنی دستگاه فکری امام خمینی، علامه‌ای طباطبایی، شهید مطهری و مقام معظم رهبری طراحی شد و نو به نو از آن پشتیبانی فکری و نظری می‌شد و به جامعه عرضه می‌شد و براساس آن به شبهات فکری و حقوقی وارد شده پاسخ مناسب علمی و کاربردی داده می‌شد. ۲. هماهنگی واقعی و وحدت رویه‌ی فکری و نظری میان متفکران و نظریه‌پردازان انقلاب اسلامی بر اساس همان نظام جامع اندیشه اسلامی مبتنی بر دستگاه فکری امام خمینی و قانون جمهوری اسلامی، به نحوی که یک جبهه واحد فکری و فرهنگی را ایجاد کرده بود و همه‌ی کنشگران فرهنگی و اجتماعی در ادامه‌ی همین جریان فکری واحد عمل می‌کردند و با جریان‌های چپ و راست مرز گذاری فکری و فلسفی داشتند. ۳. متفکران و رهبران فکری انقلاب اسلامی افرادی مشخص و دارای سوابق روشن فلسفی و فقاهتی بودند و از آثار علمی و تجربه‌ی عملی کافی برخوردار بودند. از ابن‌رو، هر تازه به دوران رسیده‌ای نمی‌توانست در این میدان عرض اندام کند و بر روی منبر انقلاب بنشیند و پشت تریبون‌های سیاسی بایستد و خرافه ‌گویی کند و از توهمات سخن بگوید. بلکه منبریان بزرگی همچون آیت‌الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی در وسط میدان بودند و دیگران خود را با ایشان تطبیق می‌دادند. ۴. با به میدان آمدن برخی از بزرگان فکری و فلسفی حوزه و شاگردان برجسته‌ی ایشان، عموم مراجع تقلید و استادان برجسته‌ای حوزه و همه‌ی جریان‌های انقلابی و کنشگران اجتماعی و عموم ائمه‌ی جمعه یک‌صدا از این جریان پرقدرت و اصیل فکری، حمایت بی‌دریغ و همه جانبه داشتند و به بهانه‌ی مختلف به تضعیف و تخریب ایشان نمی‌پرداختند. 🔸 همانگونه که حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای بارها و بارها فرموده‌اند نقطه‌ی قوت انقلاب اسلامی، ارائه یک دستگاه فکری و فلسفی ویژه مبتنی بر معارف اسلامی است که توسط امام خمینی و علامه طباطبایی و شهید مطهری تکون یافته و به یک مبدل شد و افق‌های جدیدی را به روی انسان مسلمان ایرانی گشود. هر زمان که این مکتب فکری و دستگاه محاسباتی با عمق و دقت آن در فرهنگ عمومی مستقر و به گفتمان غالب جامعه مبدل شده است و مبنای تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌سازی‌ها بوده است ما رشد و پیشرفت کرده‌ایم اما هرگاه از آن غفلت شده است و به اندیشه‌های چپ و راست تمسک شده است که به تغییر در مبانی و بنیان‌های نظری انقلاب اسلامی منجر شده است عقب‌گرد کرده‌ایم. 🔹 مشکل امروز جبهه‌ی مدعیان انقلاب اسلامی، تشتت فکری و تفسیرهای متکثر از بنیان‌های انقلاب اسلامی است تفسیرهایی که متفاوت و حتی در تقابل با آرا فلسفی و کلامی امام خمینی و شهید مطهری و مقام معظم رهبری است. اما با حجم وسیع کار رسانه‌ای و خطابه‌ای به عنوان اندیشه انقلاب اسلامی در جامعه منتشر می‌شود. تفاسیری که یا ریشه در اندیشه‌های دیالکتیکی و تضادگرایانه‌ی هگل و فلسفه شدن مارکسیسم دارد و یا به فلسفه‌ی هایدگر و حوالت تاریخی دلبسته است، اندیشه‌هایی که یا برآمده از مطالعه دویست‌هزار هزار صفحه داستان‌های اگزیستانسیالیستی است و یا ره‌آورد انس با ماکس‌وبر و یا هایک و کینز است. یا تفسیرهای اخباری از انقلاب است و یا اندیشه انقلاب را فقط به عرفان و تصوف فرو می‌کاهند. برخی انقلاب را در عدالت اقتصادی خلاصه می‌کنند و برخی آزادی شخصی را اساس آن می‌داند و دیگر به غرب‌ستیزی معنا می‌کند. 🔸 هر یک از این تفاسیر و جریان‌ها، با تکیه بر دستگاه‌های فکری مختلف، حرفی برای گفتن دارند و وجهی از جهات مختلف انقلاب اسلامی را آشکار کرده‌اند و به بخشی از بیانات و آثار رهبران و منفکران اصیل انقلابی تمسک می‌جویند اما از فهم کلیت آن در قالب یک نظام جامع اندیشه و به‌هم‌پیوسته غافل هستند و همین موجب شده است که کنشگران اجتماعی براساس تفسیر و تجویزهای آنها دچار افراط و تفریط در اندیشه و عمل شوند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1670