eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
418 عکس
123 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 فارابی و علم مدنی “…فارابی انجام کارهای را «سیاست» می خواند. بدین سان در علم مدنی او جایگاه مهمی دارد. او علم مدنی را فلسفه یا انسانی می خواند که از فلسفه نظری، شامل ، علم طبیعی و علم الهی، متمایز است. ما در این جا با تمایز دیگری که فارابی بین «نظری» و «عملی» قایل است، مواجه می شویم. زیرا ریاضیات، که اکنون جزئی از فلسفه نظری است، شاخه هایی دارد که به دو بخش عملی و نظری قابل تقسیم است؛ و علم مدنی، که در این جا با عنوان فلسفه مدنی وصف می شود، بخش هایی عملی و نظری دارد. به گفته فارابی، فلسفه عملی از سه جهت با فلسفه نظری تفاوت دارد. نخست این که، موضوع علم مدنی شامل معقولات ارادی، و موضوع فلسفه نظری شامل معقولات طبیعی است. دو دیگر این که، اصل عمده علم مدنی اختیار یا اراده انسان است، در صورتی که در فلسفه طبیعت مهم است. سه دیگر این که، هدف فلسفه نظری تنها معرفت نظری است، با هدف علم مدنی انجام فعلی است که به تحقق سعادت منجر می شود. نقش علم مدنی نظری، تعیین حدودی است که در آن، علوم و صناعات گوناگون برای مردم ضروری است و آنان را در زندگی منظم یک ملت به کمال غایی خود می رساند. این علم نیز باید مشخص سازد که توسعه علوم و صناعات عالی چگونه به بهترین وجه می تواند عملی شود. علم مدنی نظری در ایفای نقش بالا به معرفتی نیاز دارد که به علم یا صناعتی مجهز شده باشد. از این نظر، علم مدنی علمی است که ارسطو آن را «معتبر ترین صناعت و حقیقت مهم ترین صناعت» می داند. بخش عملی علم مدنی فارابی، اساسا به سیاست، به مفهوم دقیق ، اشاره دارد؛ و به بررسی انواع حکومت ها یا فرمانروایی های فاضله و غیر فاضله می پردازد. این بخش عللی را بیان می دارد که می تواند حکومت ها و طریقه های زندگی فاضله را به حکومت های فاسد و طریقه های جاهلانه در زندگی مبدل سازد. و اقدامات عملی برای جلوگیری از وقوع این رویداد را نشان می دهد…” جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می‌گردد: 📘کتاب “علم و فلسفه” نوشته 📙کتاب “روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی” نوشته حمید پارسانیا 📗کتاب “طبقه بندی علوم از نظر حکمای مسلمان” نوشته عثمان بکار ترجمه قاسمی 📕کتاب “جایگاه شناسی حکمت عملی” نوشته سیدحمیدرضا و "‎ https://www.instagram.com/tv/Ce8Cb-Duh01/?igshid=MDJmNzVkMjY= https://eitaa.com/hekmat121
📌 از مردم‌سُرایی تا مردم‌شناسی 🔹متاسفانه یکی از آفت‌های جریان سیاسی واجتماعی ما این است که از مردم زیاد سخن می‌گوییم اما کمتر با آنها زندگی می‌کنیم. از عدالت و یا آزادی و یا اقتصاد خیلی حرف می‌زنیم ‌و دیگران را به نقد می‌کشانیم و نفی می‌کنیم اما با مردم کوچه و بازار، با فامیل و همسایه ارتباط کمتری داریم. هر کدام از ما پیله‌ای دور خود کشیده‌ایم و در جمع دوستان خوشیم و همان را مردم می‌پنداریم. عدالت‌خواه به‌گونه‌ای، آزادی‌طلب به گونه‌ی دیگر. آری همه مردم را می‌خواهیم و از مردم می‌خوانیم اما مشکل کار این است که همه‌ی مردم را نمی‌ببینیم. 🔸مردم یعنی همین خواهر و برادر و عمو و عمه و خاله و دایی. مردم یعنی فامیل و همسایه و هم‌ولایتی و هم شهری. هم روستا نشینان مردم هستند و هم شهرنشینان، هم کوخ‌نشینان و هم کاخ نشینان. فقیر و غنی، کارگر و کارفرما. هم مذهبی‌ها و هم سست‌طریقان. همه ما مردم هستیم از دولتی و مجلسی تا پزشک و دانشگاهی، اژ طلبه و معلم تا پلیس و وکیل، از کارتن‌خواب و معتاد تا کارمند و تاجر، از مفسدان اقتصادی و اجتماعی تا عارفان الهی. مردم همین افراد کوچه و بازار، اداره و ورزشگاه، کاسب و خریدار، ... هستند و هستیم. 🔹خلاصه همه‌ی ما مردم هستیم کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فقیر و غنی، عالم و جاهل. اما: ✔️همدیگر را چقدر می‌شناسیم؟ چقدر ازدرد و رنج هم مطلع هستیم، درد فقر و بیماری غنا، رنج تنهایی و غصه‌ی افسردگی، بحران معنا و کمبود ارزاق؟ چقدر اعتماد متقابل به یکدیگر داریم؟ چقدر جویای احوال هم هستیم؟ چقدر به هم سر می‌زنیم و پای حرف یک دیگر می‌نشینیم؟ چقدر می‌توانیم با هم گفتگو کنیم و حرف هم را نقادی کنیم؟ چقدر مفاخر شهر و فامیل و ولایت خود را می‌شناسیم و با تاریخ و فرهنگ و هویت خود انس داریم؟ چه میزان به مردم شناسی و فرهنگ شناسی عمیق مخاطبان پرداخته‌ایم و نقاط مثبت و ضعف آنها که در واقع آینه خودمان هست را به تحلیل نشسته‌ایم؟ 🔸 بی تعارف باید گفت: همه‌ی ما متهم هستیم؛ از مردم خیلی حرف می‌زنیم اما کمتر تاریخ و فرهنگ شهر و فامیل و ملت خودم را خوانده‌ایم و ننوشته‌ایم و پیرامون آن پرسش کرده‌ایم. پدران و مادران ما، کنشگران و فعالان دیروز با کوله‌باری از تجربه و اندوخته، تاریخ و فرهنگ، درس و عبرت رفتند دریغ از ثبت و ضبط این سرمایه‌ی بزرگ. از درد و رنج بخشی از مردم مطلعیم اما از غصه و اضطراب دیگران بی‌خبر. 🔹 ای کاش کمی هم به جای برج عاج نشینی در دانشگاه و حوزه، رسانه و رایانه، سخنرانی و تریبون‌داری، دستور و تخریب، سرک‌کشیدن در خصوصی و افشاگری در فضای مجازی، با همه‌ی مردم زندگی کنیم و مردم را آن گونه که هستند بشناسیم و توقعات‌مان را واقعی کنیم و به مردم و وکلای آنها، به مردم و منتخبین آنها، به مردم و دین‌واری آنها به عدالت و انصاف نظر کنیم. 🔸 اینها سفارشات پدر سرد و گرم چشیده‌ی روزگار در اواخر دهه ۷۰ به فرزندی بود که در اوج انقلابی‌گری، آرمان‌خواهی و عدالت‌جویی و پس از پایان دوره‌ی مقدمات حوزه و ورود به مقطع سطح قرار داشت و همواره ستیز و تضاد را تنها راه بیرون رفت از فروبست‌های اجتماعی می‌دانست و با جعل مفهوم ، به تبیین چرایی فروکش کردن جرأت انقلابی مردمان شهر خود می‌اندیشید و بی‌هیچ سابقه‌ای آن را قلمی کرد. پدری که خود همواره در متن حوادث مبارزات انقلابی و دفاعی بر آرمان‌ها تصلب داشت و هیچ‌گاه عقب ننشست. اما او همواره در متن زندگی مردم بود و مراودات گسترده‌ی اجتماعی با همه‌ی طیف‌های اجتماعي و سیاسی، فکری و فرهنگی داشت. صله‌ی رحم با همه‌ی فامیل دور و نزدیک، اصل انکارناپذیر سلوکش بوده و هست. انذار او درباره‌ی بیگانگی نسل ما با مردم کوچه و بازار، فرهنگ و هویت موجب شد که آن طلبه‌ی جوان دهه ۸۰ را در هم‌نشینی با مردم سپری کند و‌ صدها گفتگو و مصاحبه درباره‌ی تاربخ و فرهنگ، خاطره وداستان، خوشی‌ها و ناخوشی‌های مردمان ولایت پدری انجام دهد و به گنجینه‌ای بزرگ از و دانش اجتماعی متصل شود. 🔹 نظریه‌های فیلسوفانه و تئوری‌های جامعه‌شناسانه وروانشناسانه تنها آنگاه مفید فایده به حال هم دانش‌پژوه و هم جامعه ومردم است که برعقبه‌ی عمیق از ارتباطات مردمی و مراودات گسترده‌ی اجتماعی استوار باشد و صرفا ابزاری برای سامان دادن نظری به یافته‌های واقعی و تجربه‌های زیسته در جهت کنشکری عاقلانه و حکیمانه باشد. بدون این این شرط لازم و ضروری، نه می‌توان از سخن گفت و نه می‌توان از درد مردم مطلع شد. بیشتر نوعی است تا مردم‌دانی واجتماع‌پژوهی. بیشتر در جهت نوعی آرزوی عدالت و آزادی است تا عدالت‌خواهی و آزادی‌جویی. 🔸حقیقتا ورود به جهان معنایی مردمان که از تکثر وتنوع جالب وجذابی برخوردار است یک صیرورت و دگرگونی ذهنی و دریچه‌ای به حقیقت عقلانیت و دانش‌پژوهی است. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 عقل عملی حکیم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹 در درجه‌ی اول، نیاز تمدن‌سازىِ اسلامىِ نوین به ایمان است. این ایمان را ما معتقدین به اسلام، پیدا کرده‌ایم. ایمان ما، ایمان به اسلام است. در اخلاقیات اسلام، در آداب زندگی اسلامی، همه‌ی آنچه را که مورد نیاز ماست، میتوانیم پیدا کنیم؛ باید اینها را محور بحث و تحقیقِ خودمان قرار دهیم. 🔸 ما در فقه اسلامی و حقوق اسلامی زیاد کار کرده‌ایم؛ باید در اخلاق اسلامی و اسلامی هم یک کار پرحجم و باکیفیتی انجام دهیم - حوزه‌ها مسئولیت دارند، دانشوران مسئولیت دارند، محققان و پژوهشگران مسئولیت دارند، دانشگاه مسئولیت دارد - آن را مبنای برنامه‌ریزی‌مان قرار دهیم، آن را در آموزشهای خودمان وارد کنیم؛ این چیزی است که امروز ما به آن احتیاج داریم و باید دنبال کنیم. 🔹این مطلب اول و نکته‌ی اول در باب تمدن‌سازی نوین اسلامی و به دست آوردن و رسیدن به این بخش اساسی از تمدن است، که سلوک عملی است. https://khl.ink/f/21252 ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی ❇️ https://eitaa.com/hekmat121
📌تقویت روحیه‌ی مسؤولیت‌شناسی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای: تقویت روحیه‌ی مسؤولیت‌شناسی در مردم یکی دیگر از ارزشهاست. مردم نباید احساس بیمسؤولیتی کنند. خیلی مهمّ است که این روحیه در همه‌ی مردم به‌وجود آید که مسؤولند: در قبال قضایای جامعه همه مسؤولیت دارند و برای پیشبرد جامعه و گذراندن آن از پیچهای خطرناک و پرتگاههای دشوار، هر کاری که میتوانند، باید انجام دهند. https://khl.ink/f/7227 ۱۳۸۱/۱۱/۱۵ بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما ❇️ https://eitaa.com/hekmat121