eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌نظام تمایلات در حکمت متعالیه 🔹اساس حکمت و فلسفه اسلامی مفهوم "توحید" است و همه همّ و غم فیلسوفان مسلمان ارائه یک "دستگاه فلسفه توحیدی" است. به نحوی که به تبیین فلسفی و برهانی و ارجاع آنها به حقیقت وحدت بخش و هویت بخش منجر شود. 🔸فیلسوف مسلمان ترسیم توحیدی از هستی و مراتب هستی را مهمترین ره آورد فلسفه می داند. به تعبیر دیگر فلسفه اسلامی محصول دو حرکت اساسی است: ۱. حرکت از ظاهر به باطن و ۲. حرکت از کثرت به وحدت. 🔹رهاورد این دو شناخت اصل واقعیت و کشف حقیقتی است که زیرساخت اصلی نظام آفرینش و بنیان حیات و سعادت انسان را تشکیل می دهد. بنابراین فلاسفه اسلامی به تحلیل وجودی واقعیت و ترسیم توحیدی روابط میان موجودات و ساختار حیات انسانی در نسبت با مبدا و معاد می پردازند. 🔸درحکمت متعالیه روشن استکه "موجودیت هرچیز همان نحوه ارتباطش با حقّ اوّل است و مصداق حکم وجود بر هر چیزی همان وجودِ نسبیِ تعلقی اش به وجود حق الهی است." در اسفار اربعه ملاصدرا بر این اصل که هویات وجودی موجودات از انوار تجلیات حق و لمعات و جمال و جلال هستند برهان اقامه شده است. به این ترتیب "ادراک و دریافت هر شی، صرفاً ملاحظه آن شی است بر وجهی که از آن وجه مرتبط و منسوب به واجب تعالی است و آن وجه همان وجود و موجودیت آن شی است"(ایقاظ النائمین، ص۹۰) 🔸کشف این لایه عمیق معرفتی توسط فلسفه، سازنده زیرساخت های ، و و ارتباطات انسانی است. 🔹 در انسان‌شناسی متعالیه و فلسفه عمل فیلسوفان مسلمان تبیین شده است که رفتار انسانی محصول بینش ها و گرایش ها، اراده ها و انتخاب‌های انسان است. یعنی به طور عادی معرفت مقدمه شوق و شوق مؤکد مقدمه تحریک و اراده است که نهایتا این فرایند به عمل وبرقراری ارتباطات فردی واجتماعی منتهی می شود. هرچند امکان تخطی از این سیر وجود دارد. 🔸بر اساس این تبیین، فلسفه اسلامی از یک سو، و دانشی ویژه‌ای را طراحی و پیشنهاد می دهد که به همه علوم نظری و عملی هویت نظام و جهت می دهد و آنها را در یک شبکه معنایی منسجم و به هم پیوسته طبقه بندی و رده بندی می سازد. 🔹از سوی دیگر فلسفه اسلامی بر اساس مفهوم محوری و بر مبنای اصل بنیادین نوع خاصی از انسانی و وحودی را ترسیم می‌کند که به شکل گیری نظام ارتباطات انسانی، ، تحول وجودی انسان و تکامل همه جانبه زندگی منجر شود. 🔸به اعتقاد فیلسوفان مسلمان و بخصوص شيرازي، ره آورد فلسفه و عقل اگر با گره نخورد و به# انگیزه و توجه وجودی به هدف تبدیل نشود و با حرکت قلبی و ایمان توحیدی همراه نشود ثمر بخش نخواهد بود. آنچه موجب حرکت و استمرار و تداوم حرکت می شود، انگیزه های متعالی مبتنی بر شناخت عمیق و صحیح است. در حکمت متعالیه با برهان فلسفی اثبات شده است که حکمت و يقين زمانی محقق می شود که افراد و جامعه اسلامی اسفار اربعه را همزمان با و بپیمایند. بخصوص "آنکه دل انسان به صیقل ایمان و طهارت از غشاوة تعلق به دونیات مصفّی گشته باشد و دست از نشأة صوري و حيات مجازی شسته" (رساله سه اصل ص۴۱). 🔹صدرالمتألهين در جلد هفتم کتاب شریف اسفار به خوبی از نقش و عشق در شکل گیری نظام رفتاری انسان سخن گفته و براهين فلسفی آن را تبیین فرموده است. در این بحث روشن و مستدل شده است که "جمیع موجودات عاشق خدا هستند"(اسفار ج۷،ص۱۳۷) و بر همین پایه، جمیع موجودات در یک نظام ارتباطی قرار دارند و افعال صادره از موجودات جاندار براساس اتفاق و جزاف نیست بلکه برپایه غایت و اغراض ملائم با طبع و تمایلات عاشقانه "علی نحو الارادة و الاختيار" است. (همان ص١٥١) بر بنیان اراده و اختیار و نوع تمایل به پدیده ها، نظامی از روابط شکل می گیرد و پدیده ها در این نظام ارتباطی معنا و هویت می یابند. حتی افعال صادر از قوه شهوت و غضب نیز هویت متعالی می یابد و در راستای شکل گیری و صورت می پذیرد.(همان، ص۱۵۳) 🔸صدرالمتألهين کمال فرایند تفلسف را به پیوند میزند که مسیر آن اتصال قلبی و پیوند خوردن با مشکات و است. او دررساله سه اصل مینویسد: "و چه جای حواس، عقل نیز تا به نور عشق منوّر نگردد راه به مطلوب اصلی نمی‌برد و همچنان که حواس از ادراک مدرکات قوت نظر عاجزند، عقل نظری از ادراک اولیات امور اخروی عاجز است ... و جز به نور متابعت وحی سید عربی و اهل بیت و - علیه و علیهم السلام و الثناء- ادراک نمی توان کرد و اهل حکمت و کلام را از آن نصیب چندانی نیست: ای دوست حدیث عشق دیگرگون است وز گفت و شنید این سخن بیرون است گر دیده ی دل بازگشایی نفسی معلوم شود که این حکایت چون است" (رساله سه اصل ص۵۵.) ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121
📌امر مغفول بسیاری از مؤمنین: امر به معروف طبیبانه، امر به معروف پدرانه، امر به معروف برادرانه امر به معروف خواهرانه و خلاصه (امر به معروف پیامبرانه) 🔸مؤمنین دغدغه مند نسبت به وضعیت اخلاقیِ اجتماع و سعادت همه افراد جامعه هستند و، همواره به تعالی فرد و جامعه می اندیشند و از و بی دقتی حتی یک فرد نسبت به سعادت خودش و امنیت اخلاقی جامعه‌، هم نگران و دردمند است و دلسوزانه غصه می خورد و در پی راهی برای کمک به اوست. 🔹در چنین مواردی بهترین و اولین اقدام، توجه به خود و اتخاذ نوع چشم انداز به مسئله و انتخاب نوع رویکرد است. این رویکرد اگر دلسوزانه، طبیبانه، پدرانه، برادرانه و یا خواهرانه (براساس سن و جنسیت آمر به معروف) باشد قطعا روشها، شیوه ها و نوع خاصی از کنش اجتماعی را در پی دارد که مهم‌ترین آن القا حس محبت و دلسوزی و "تنبه بخشی طبیبانه" است به گونه ای که به مخاطب احساس خوب منتقل شود و دقایقی او را به تفکر وا دارد. حتی اگر در مواجهه مستقیم واکنش نشان دهد و مقاومت کند اما در ناخودآگاه او تأثير می گذارد و در خلوت او را درگیر می کند و به فکر فرو می برد. همان کاری که انبیا (علیهم السلام ) کرده اند: 🔸امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام و روحی له الفدا) می فرمایند: فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ ۱. لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ ۲. يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ ۳. يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ ۴. يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ ۵. يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ [1] سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ [2]مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ [3]مَعَايِشَ تُحْيِيهِمْ وَ [4]آجَالٍ تُفْنِيهِمْ وَ [5] أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ [6] أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَيْهِمْ 📌چقدر برای این روش های طبیبانه در امر به معروف فکر کرده ایم و شیوه ها و ابزارهای جذاب و عاقلانه و کارآمد تولید کرده ایم؟ 《طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه قَد اَحکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ اَحمیٰ مَواسِمَه》 https://eitaa.com/hekmat121
📌 اخباری گری (تحلیلی متفاوت) بخش دوم: امتداد تاریخی و ارکان معرفت شناختی و پیامدهای معرفتی 🔸 تصور مشهور در فضای علمی جامعه این است که اخباری گری یک دولت مستعجل بود که در قرن ۱۰ ظاهر شد و در قرن ۱۱ و ۱۲ هجری به قدرت و نفوذ گسترده رسید و نهایتا در قرن ۱۳ با تلاش های علمی وحید بهبهانی و شاگردان وی از بین رفت. اگر چه این تحلیل دور از واقع نیست و اگر به ظاهر قضیه نگاه شود چنین بوده است اما از یک منظر عمیق تر می توان به این مقوله پرداخت. از این منظر، اخباریگری یک جریان ریشه دار در تاریخ جوامع دینی است. با ظهور هر دینی، رویکرد اخباری و قشری به آن هم ایجاد می شود با این نگاه، آغاز جریان اخباریگری قرن ۱۰ هجری نیست، بلکه استرآبادی آغاز گر چهره ای از اخباریگری متناسب با عصر صفویه و پرسش های دینی و اجتماعی آن زمان است. قبل از آن هم چهره های دیگری از اخباریگری وجود داشته و بعد از آن هم وجود داشته و الان هم وجود دارد. به همین جهت استاد مطهری معتقد است که ظاهر جریان اخباریگری از بین رفته اما روح آن هنوز زنده است و جولان می دهد و بر مناسبات علمی و معادلات اجتماعی تأثير و نفوذ دارد. به همین جهت باید این جریان مهم، پرقدرت و پرنفوذ را عمیقا تحلیل و بررسی کرد و به زوایای پنهان و پیامدهای ممکن آن اندیشید‌. 🎗ارکان اندیشه اخباری گری 🔹 جریانهای و علی رغم تمایزهای رویکردی و تفاوتهای صوري که دارند از یک بنیان معرفت شناختی برخوردارند که بر نگرش آنها در سه عرصه بینشها، گرایشها و رفتارهای فردی واجتماعی تاثیرگذار است. 🔸اساس معرفت شناسی این جریانها نفی حجیّت عقل وخرد آدمی و اثبات ناتوانی مطلق عقل درفهم مستقل حقیقت و شریعت است، البته هرکدام از خرده جریانهای اخباریگری با رویکرد متفاوتی به بیان ادله و شواهد برای این مدعا روی آورده اند: برخی با رویکرد نقلی، آیات و روایاتی رابه صف کرده اند، برخی با رویکرد تاریخی، ریشه های غیردینی عقل وشواهد نقصان آن را رصد کرده اند وبرخی بارویکرد "جامعه‌شناسی معرفت" از تاثیر تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی عقل سخن گفته اند. البته از میان همه رویکردها، رویکرد اخیر بسیار قوی تر و علمی تر ظاهر شده است. رویکردی که ریشه در تفکرات عصر روشنگری غرب و بخصوص آرا فلسفی کانت و سایر متفکران غرب همچون هگل، مارکس، نیچه، فروید، مانهایم و شلر دارد. این رویکرد با تکیه بر فاعلیت انسان و تعلقات درونی و ارتباطات بیرونی، خلوص عقل و واقع نمایی معرفت بشری را نفی می کنند و نهایتا جانشین هایی را برای عقل و معرفت عقلي می نشانند. از جمله: علم تجربی، ایدیولوژی، اسطوره، ایمان باطنی. 🔹 "ایمان گرایی احساسات محور" در مقام بینش به جای "عقل محوری برهان سامان"، اولین پیامد معرفت شناسی اخباری گری مؤمنان است (والا غیر مؤمنان نتیجه عکس می گیرند وتجربه گرایی و یا اسطوره گرایی را جایگزین عقل وایمان می کنند که خارج ازمحل بحث است). ایمان گرایان تقدم معرفت ‌وبینش عقلي رابر ایمان نمی پذیرند وآنرا مخل به آزادی اراده، دینداری و تعبد می دانند. به اعتقاد برخی از اینان، انسان فاعل مختار است وبراساس اراده وحب وبغض حرکت میکند وبر تمام ساختار معرفت وعقل بشری، حب وبغض ها حاکمیت دارند، فلذا عقل در تبیین معارف دینی واستدلال برهانی بر هستی شناسی، خداشناسی ودین شناسی ناتوان است و ورود عقل به حریم معرفت دینی موجب عرفی شدن امردینی می شود که ذاتا مقدّس ومتمایز باهمه اموربشری است. البته پس ازآنکه ایمان حاصل شد عقل تحت ولایتِ ایمان به عنوان میتواند نقش ایفا کند. بنابراین به جای عقل، که مرکز حب وبغض است ازمحوریت وریاست برخوردار خواهدشد. البته جریان اخباریگری، در خلأ و غیاب عقل، توجیهات مختلفی برای چگونگی وچرایی پذیرش ایمان وصدق بنیان‌های ایمان ذکر کرده اند که یا به "عالم ذر" حوالت میدهند و آنرا توفیقی غیراکتسابی برای مؤمنان درعوالم پیش ازخلقت می شمارند ویا محصول عوامل، ساختارها وشرایط پیرامونی (تربیت خانوادگی و یا محیط اجتماعی) میدانند. 🔸 اگرچه آغاز جریان اخباریگری برای دفاع از فاعلیت و اراده آزاد است اما در نهایت به جبرگرایی برآمده از "عالم ذر" ویا موجبیت ساختارها منتهی میشود. 🔹 همچنین باید از پیامد عقل و معرفت و بودن آن در نگرش اخباریگری و "ایمان گرایی احساسات محور" یاد کرد. دراین رویکرد، عقل ومعرفت هموره تحت سلطه حب و بغض ها یعنی تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی است وآنها به عقل ومعرفت جهت می دهند فلذا عقل ازخود هیچ استقلال و بنیانی ندارد وتمام محصولات آن جهتدار و محصول نوع غلبه حب و بغض های موجود در روابط انسانی و ولایت حاکم بر ساختارهای اجتماعی است. نتیجه این سخن معرفتی و نظام های فکری و مکاتب نظری است. ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121