eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
472 عکس
133 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام تسلیت در پی رحلت عالم ربانی و سالک توحیدی آیت‌الله حسن‌زاده آملی ◼️ بسم الله الرحمن الرحیم با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای آملی رحمةالله‌علیه را دریافت کردم. این روحانی دانشمند و از جمله‌ی چهره‌های نادر و فاخری بود که نمونه‌های از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را می‌نوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهره‌مند می‌سازد. نوشته‌ها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود ان‌شاءالله. اینجانب به همه‌ی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض می‌کنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۴ مهر ۱۴۰۰
📌نقش قرآن در تحول فلسفه ✔️استاد شهید مطهری: 🔹اگر احياناً مي‌‌‌‌‌بينيم ابن سينا پس از آنکه برهان صدّيقين خود را ذکر مي‌‌‌‌‌کند به آيه کريمه‌‌‌‌‌ «سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتّي يتبين لهم انّه الحقّ أو لم يکف بربّک انّه علي کلّ شئ شهيد» (فصلت ۵۳) استناد مي‌‌‌‌‌کند نبايد اين را به عنوان تأثير کلام در فلسفه تعبير کنيم. اگر بخواهيم مستدلّا تأثير عميق معارف قرآن را بر روي فلسفه اسلامي ذکر کنيم بايد موادي را از قرآن و متون ديگر اسلامي مجزا کنيم و نشان دهيم چگونه اين موادفلاسفه را به تفکر واداشته و تدريجا تحت تأثير عميق خود قرار داده است. 🔸شناختن فلسفه و عرفان اسلامي بدون توجه به معارف اصلي اسلام و [با] فرض اينکه اسلام و گفته‌‌‌‌‌هاي متکلمين يکي است يا اينکه اسلام را از اين نظر بي‌‌‌‌‌تأثير فرض کنيم محال است. اين خود داستان مفصّلي است. 🔹 نيکلسن‌‌‌‌‌ با اينکه يک شرق شناس غربي است، در موضوع «تأثير قرآن در عرفان و تصوّف» مي‌‌‌‌‌گويد: «در قرآن اين آيات را مي‌‌‌‌‌بينيم:  اللّه نور السّموات و الارض‌‌‌‌‌  هو الاوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن‌‌‌‌‌  هو اللّه الّذي لا اله الّا هو  کلّ شئ هالک الّا وجهه‌‌‌‌‌  و نفخت فيه من روحي‌‌‌‌‌ و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد  فاينما تولّوا فثمّ وجه اللّه‌‌‌‌‌  من لم يجعل اللّه له نورا فما له من نور محققا ريشه و تخم تصوف در اين آيات است.»  🔸منظور اين است که تأثيري که معارف اسلامي در فلسفه اسلامي کرده است غير از تأثيري است که فن کلام کرده است. 🔹تأثيري که معارف اسلام کرد همان است که تا حد زيادي صحيح است بگوييم صدرا با ايجاد يک چهار راه، راههاي عقل و وحي و مکاشفه را به هم متّصل کرد، و اما تأثير کلام اين است که با فلسفه جنگ و ستيز کرد و فلسفه را از حال جمود درآورد و وادار به عکس العمل‌‌‌‌‌هايي کرد؛ آن عکس العمل‌‌‌‌‌ها ثمرات بسيار پر ارزش فلسفه اسلامي است. ✔️منبع: مجموعه آثار ج۱۳ ص۲۴۳ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش نهج البلاغه در حکمت و فلسفه اسلامی و بحران فلسفه غرب ✔️استاد شهید مطهری: 🔹نهج البلاغه در تاريخ فلسفه شرق سهم عظيم دارد. صدرالمتألهين که انديشه‌هاي حکمت الهي را دگرگون ساخت، تحت تأثير عميق کلمات علي عليه السلام بود. روش او در مسائل توحيد بر اساس استدلال از ذات به ذات و از ذات بر صفات و افعال است و همه اينها مبتني است بر صرف الوجودبودن واجب، و آن بر پايه يک سلسله اصول کلي ديگر که در فلسفه عامه او مطرح است بنا شده است. 🔸حکمت الهي شرق از برکت معارف اسلام بارور شد و استحکام يافت و بر يک سلسله اصول و مبادي خلل ناپذير بنا شد، 🔹ولي حکمت الهي غرب از اين مزايا محروم ماند. گرايش به فلسفه مادي در غرب علل و موجبات فراواني دارد که اکنون مجال شرح آنها نيست‌ «1». به عقيده ما علت عمده آن، ناتواني و نارسايي مفاهيم حکمت الهي غرب بود. 🔹اگر کسي بخواهد مقايسه‌اي در زمينه بحثهايي که در اين دو سه فصل اشاره شد به عمل آورد، لازم است در اطراف برهان وجودي که از آنسلم مقدس تا دکارت و اسپينوزا و لايب نيتس و کانت و غيره به بحث و رد و قبول آن پرداخته‌اند، مطالعه کند 🔸 و آنگاه آن را با برهان صدّيقين صدرالمتألهين که از انديشه‌هاي اسلامي و مخصوصاً کلمات علي عليه السلام الهام يافته است مقايسه نمايد تا ببيند «تفاوت ره از کجاست تا به کجا!». (1) رجوع شود به کتاب علل گرايش به ماديگري تأليف مرتضي مطهري، بخش «نارساييهاي مفاهيم فلسفي». ✔️منبع: سيري در نهج‌البلاغه ص۸۵ _ ۸۶. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ پیام تسلیت علامه در پی ارتحال علامه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی، ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی را تسلیت گفتند.
💠 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله حسن زاده آملی حکیم و عارف کم نظیر، جامع عقل نظر و عقل عمل بود. پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی، ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، را تسلیت گفتند. متن کامل پیام تسلیت معظم له بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ▪️ ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، را به محضر مبارک حضرت بقیة الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم. ▫️ حکیم و عارف کم نظیر، جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راه های عملی که می تواند از آن راه های عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست. ▫️ خدای سبحان از دو راه به بنده اش و می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ»، «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد: یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست؛ ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گران سنگی مثل ، هم راه عقل را هم راه را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند. ▫️ زندگی این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق¬ اند و کتاب های گراسنگی چه کتاب های درسی، چه کتاب های مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در ، هم در ، هم در ، هم در ، هم در ، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسان هایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند؛ لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است. ▫️ امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن ، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتاب های او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصاً مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دل های داغدیده ها را تسلی بخشد. غفر الله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 📚 پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیت الله حسن زاده آملی تاریخ: 1400/07/04
اقامه نماز بر پیکر حضرت علامه حسن زاده آملی توسط امام خامنه ای
📸 آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر انقلاب بر پیکر عالم ربّانی و سالک توحیدی مرحوم علامه حسن‌زاده آملی رحمةالله‌علیه اقامه نماز کردند. ۱۴۰۰/۷/۴
📌عقل شيعي‌ بخش اول: ✔️استاد شهید مطهری: 🔹طرح مباحث الهيات به وسيله ائمه اهل بيت عليهم السلام و تجزيه و تحليل آن مسائل- که نمونه آنها و در صدر آنها نهج البلاغه است- سبب شد که عقل شيعي از قديم الايام به صورت عقل فلسفي درآيد و البته اين يک بدعت و چيز تازه در اسلام نبود، راهي است که خود قرآن پيش پاي مسلمانان نهاده است و ائمه اهل بيت عليهم السلام به تبع تعليمات قرآني و به عنوان تفسير قرآن آن حقايق را ابراز و اظهار نمودند. اگر توبيخي هست متوجه ديگران است که اين راه را نرفتند و وسيله را از دست دادند. 🔸تاريخ نشان مي‌دهد که از صدر اسلام، شيعه بيش از ديگران به سوي اين مسائل گرايش داشته است. در ميان اهل تسنن گروه معتزله که به شيعه نزديکتر بودند گرايشي بدين جهت داشتند، ولي چنانکه مي‌دانيم مزاج اجتماعي جماعت آن را نپذيرفت و تقريباً از قرن سوم به بعد منقرض شدند. 🔹احمد امين مصري در جلد اول ظُهر الاسلام اين مطلب را تصديق مي‌کند. او پس از بحثي درباره جنبش فلسفي در مصر به وسيله فاطميين که شيعي بودند، مي‌گويد: 《و لذلک کانت الفلسفة بالتشيع الصق منها بالتسنن نري ذلک في العهد الفاطمي و العهد البويهي، و حتي في العصور الاخيرة کانت فارس اکثر الاقطار عناية بدراسة الفلسفة الاسلامية و نشر کتبها، و لما جاء جمال الدين الافغاني مصر في عصرنا الحديث و کان فيه نزعة تشيع و قد تعلم الفلسفة الاسلامية بهذه الاقطار الفارسية کان هوالذي نشر هذه الحرکة في مصر.》 《فلسفه به تشيع بيش از تسنن مي‌چسبد، و اين را در عهد فاطميون مصر و آل بويه ايران مي‌بينيم. حتي در عصرهاي اخير نيز کشور ايران که شيعه است از تمام کشورهاي اسلامي ديگر بيشتر به فلسفه عنايت داشت. سيد جمال الدين اسدآبادي که تمايلات شيعي داشت و در ايران تحصيل فلسفه کرده بود، همينکه به مصر آمد يک جنبش فلسفي در آنجا به وجود آورد.》 🔹ولي احمد امين در اينکه چرا شيعه بيش از غير شيعه تمايل فلسفي داشته است، عمداً يا سهواً دچار اشتباه مي‌شود. او مي‌گويد: علت تمايل بيشتر شيعه به بحثهاي عقلي و فلسفي، باطنيگري و تمايل آنها به تأويل است. آنها براي توجيه باطنيگري خود ناچار بودند از فلسفه استمداد کنند، و بدين جهت مصر فاطمي و ايران بويهي و همچنين ايران صفوي و قاجاري بيشتر از ساير اقطار اسلامي تمايل فلسفي داشته است. سخن احمد امين ياوه‌اي بيش نيست. 🔹اين تمايل را ائمه شيعه به وجود آوردند. آنها بودند که در احتجاجات خود، در خطابه‌هاي خود، دراحاديث و روايات خود، و در دعاهاي خود عاليترين و دقيقترين مسائل حکمت الهي را طرح کردند. 🔸نهج البلاغه يک نمونه از آن است. حتي از نظر احاديث نبوي، ما در روايات شيعه روايات بلندي مي‌يابيم که در روايات غير شيعي از رسول اکرم روايت نشده است. 🔹عقل شيعي اختصاص به فلسفه ندارد، درکلام و فقه و اصول فقه نيز امتياز خاص دارد و ريشه همه يک چيز است. 🔸برخي ديگر اين تفاوت را مربوط به «ملت شيعه» دانسته‌اند و گفته‌اند: چون شيعيان ايراني بودند و ايرانيان شيعه بودند و مردم ايران مردمي متفکر و نازک انديش بودند، با فکر و عقل نيرومند خود معارف شيعي را بالاتر بردند و به آن رنگ اسلامي دادند. 🔹برتراند راسل در جلد دوم کتاب تاريخ فلسفه غرب بر اين اساس اظهار نظر مي‌کند. راسل همچنانکه مقتضاي طبيعت و يا عادت اوست، بي ادبانه اين مطلب را ادا مي‌نمايد. 🔸 البته او در ادعاي خود معذور است، زيرا او فلسفه اسلامي را اساساً نمي‌شناسد و کوچکترين آگاهي از آن ندارد تا چه رسد که بخواهد مبدأ و منشأ آن را تشخيص دهد. ما به طرفداران اين طرز فکر مي‌گوييم: اولًا نه همه شيعيان ايراني بودند و نه همه ايرانيان شيعه بودند. آيا محمدبن يعقوب کليني و محمدبن علي بن حسين بن بابويه قمي و محمدبن ابيطالب مازندراني ايراني بودند، اما محمدبن اسماعيل بخاري و ابوداود سجستاني و مسلم بن حجاج نيشابوري ايراني نبودند؟ آيا سيد رضي که جمع آوري کننده نهج البلاغه است ايراني بود؟ آيا فاطميين مصر ايراني بودند؟ ... چرا با نفوذ فاطميين در مصر فکر فلسفي احيا مي‌شود و با سقوط آنها آن فکر مي‌ميرد و سپس به وسيله يک سيد شيعه ايراني مجدداً احيا مي‌شود؟!. ادامه دارد... ✔️ منبع: سيري در نهج‌البلاغه ص ۵۳ _ ۵۵ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌عقل شيعي‌ ✔️بخش دوم: ✔️استاد شهید مطهری: 🔹حقيقت اين است که سلسله جنبان اين طرز تفکر و اين نوع تمايل،فقط و فقط ائمه اهل بيت عليهم السلام بودند. همه محققان اهل تسنن اعتراف دارند که علي عليه السلام حکيم اصحاب بود و عقل او با مقايسه با عقول ديگران نوع ديگر بود. از ابوعلي سينا نقل شده که مي‌گويد: کان علي عليه السلام بين اصحاب محمّد صلي الله عليه و آله کالمعقول بين المحسوس. يعني علي در ميان ياران رسول خدا مانند «کلي» در ميان «جزئيات محسوسه» بود و يا مانند «عقول قاهره» نسبت به «اجسام ماديه» بود. 🔸بديهي است که طرز تفکر پيروان چنين امامي با مقايسه با ديگران تفاوت فاحش پيدا مي‌کند. 🔹احمد امين و برخي ديگر دچار توهمي ديگر شده‌اند. آنان در انتساب اين نوع کلمات به علي عليه السلام ترديد کرده‌اند و مي‌گويند عرب قبل از فلسفه يونان با اين نوع بحثها و تجزيه و تحليل‌ها و موشکافي‌ها آشنا نبود؛ اين سخنان را بعدها آشنايان با فلسفه يونان ساخته‌اند و به امام علي بن ابيطالب بسته‌اند!. 🔸ما هم مي‌گوييم عرب با چنين کلمات و سخناني آشنا نبود؛ نه تنها عرب آشنا نبود، غير عرب هم آشنا نبود، يونان و فلسفه يونان هم آشنا نبود. 🔸آقاي احمد امين اول علي را در سطح اعرابي از قبيل ابوجهل و ابوسفيان از لحاظ انديشه پايين مي‌آورد و آنگاه صغري و کبري ترتيب مي‌دهد! مگر عرب جاهلي با معاني و مفاهيمي که قرآن آورد آشنا بود؟! مگر علي تربيت شده و تعليم يافته مخصوص پيامبر نبود؟! مگر پيامبر علي عليه السلام را به عنوان اعلم اصحاب خود معرفي نکرد؟! چه ضرورتي دارد که ما به خاطر حفظ شأن برخي از صحابه که در يک سطح عادي بوده‌اند، شأن و مقام ديگري را که از عاليترين مقام عرفاني و افاضه باطني از برکت اسلام بهره‌مند بوده است انکار کنيم؟!. 🔹آقاي احمد امين مي‌گويد قبل از فلسفه يونان مردم عرب با اين معاني و مفاهيمي که در نهج البلاغه آمده است آشنا نبودند. 🔸جواب اين است که با معاني و مفاهيمي که در نهج البلاغه آمده است، بعد از فلسفه يونان هم آشنا نشدند! نه تنها عرب آشنا نشد، مسلمانان غير عرب هم آشنا نشدند! زيرا فلسفه يونان هم آشنا نبود. اينها از مختصات است، يعني از مختصات اسلام است و فلاسفه اسلام تدريجاً با الهام از مبادي اسلامي آنها را وارد فلسفه خود کردند. ✔️ منبع: سيري در نهج‌البلاغه ص ۵۵ _ ۵۷ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بخشی از فیلم اقامه نماز توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب بر پیکر عالم ربّانی و سالک توحیدی مرحوم آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمةالله‌علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اربعین و تذکر به جهالت ▪️ در هست كه وجود مبارك سید الشهداء در صحابت آن حضرت، همراهان او «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ»؛[1] فرمود وجود مبارك ابی عبدالله خونش را داد تا مردم از نجات پیدا كنند نه جهل! مشكل مردم جهالت است نه جهل! جهل این است كه آدم بی ‌سواد باشد جهالت این است كه باشد. برخی از مشكلاتمان برای بی‌ سوادهاست، برخی از مشكلاتمان برای بی‌ عقل هاست. [1].‌ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص788. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1387/11/24 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌اربعین و تذکر به جهالت 🔷 در زیارت اربعین می خوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ» خداوندا امام حسین خون قلب خود را در راه تو بذل و بخشش کرد تا عباد تو را از و گمراهی نجات بخشد. 🔸این فراز از زیارت اربعین، اوج معرفت عاشورایی است. امام حسین برای نجات به میدان آمد و خون خود و عزیزانش را بذل و بخشش کرد. یعنی برای کسانی که مدعی عبادت و دین داری بودند. مشکل اصلی مدعیان عبادت و دین داری جهالت و غلبه احساسات است. 🔹بر همین اساس، آفت جامعه اسلامی غلبه جهالت و نبود عقلانیت است و در این صورت، جامعه اسلامی از مدینه فاضله خارج و به جامعه احساسی مبدل می شود. 🔹در جامعه احساسی، جهالت محور گرايش و کنش است که با علم و اراده روزی ۱۸ هزار نامه فدایت شوم می فرستند و امام را برای حکومت دعوت می کنند و چند روز بعد با علم و دانایی ۳۰ هزار لشگر برای قتل امام می فرستند. 🔸عقلانیت که نباشد برای ارضای احساسات حتی احساسات مقدس، شریعت، قانون، نظم، عهد و مسؤلیت زیر پا گذاشته می شود که مثلا عمل مستحبی انجام شود. نتیجه غلبه احساسات، جهالت و بی عقلي است و نتیجه جهالت، حیرت و سرگشتگی و گمراهی و ضلات است، راه را گم کردن و در مسیر انحراف و التقاط افتادن است. گرفتار غلو و یا تقصیر شدن است. تندرو و یا کندرو شدن است و ... 🔹مبادا اربعین که تذکره آثار سوء جهالت و سرگشتگی گمراهی است توسط عده ای کم عقل و احساسی به نماد جهالت تبدیل شود و موجب حیرت و سرگشتگی عباد و جامعه دیندار و هیاتي های شود و به بهانه زیارت و غيره آنها را از وادی معرفت و حکمت خارج کنند و به انحراف و التقاط، غلو و تقصیر بکشانند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌حیات علمی صدرالمتالهین شيرازي ✔️علامه طباطبایی: بخش اول. 🔷*{اجمال تاريخ زندگى‌}* صدرالدين شيرازى كه در ميان عامه مردم به «ملاصدرا» و در ميان اهل‌علم وشاگردان مكتب خود به «صدرالمتألهين» معروف‌است، از خانواده قوام شيرازى معروف و پسر منحصر به فرد پدر خود ميرزا ابراهيم شيرازى مى‌باشد كه يكى از اشراف شيراز بوده و گويا سمت وزارتى نيز پيش سلطان وقت داشته است. صدرالمتألهين در حدود سال 979 ه در شيراز متولد شده و در حداثت سن در كنار پدر به تحصيل علوم پرداخته و پس از درگذشت پدر به قصد تحصيل و تكميل معلومات خود به درالسلطنه اصفهان كه در آن زمان پايتخت سلاطين صفويه و دارالعلم بود، مسافرت نموده و به تحصيل علوم عقليه و نقليه پرداخت. وى علوم عقليه را پيش فيلسوف شهير وقت، سيدمحمدباقر معروف به «ميرداماد»، متوفاى 1040 هجرى قمرى تكميل كرده و در علوم نقليه پيش شيخ بهاءالدين محمدعاملى، متوفاى 1031 كه يكى از نوادر دهر و مفاخر وقت بود، تلمّذ نموده است. پس از فراغت از تحصيل، بساط زندگى را از آن ديار برچيده و متوجه شهر قم‌ گرديده و در يكى از توابع قم به نام قريه «كهك» به عزلت پرداخته و در به روى اغيار بست و سال‌ها در كنج عزلت سرگرم مجاهدات و رياضات و تصفيه نفس شده، توانست پس از سال‌ها خون دل خوردن، دريچه‌اى به عالم قدس باز كرده و حقايق علمى را كه از راه تفكر و استدلال به دست آورده بود، از راه مكاشفات نورى مشاهده نمايد (چنان كه در ديباچه كتاب بزرگ خود{اسفار} اشاره مى‌نمايد). و پس از مدتى كه تا حدى از نتايج رياضات و مجاهدات خود برخوردار گرديد، بناى تأليف و تصنيف گذاشته و به تأسيس مكتب فلسفى مخصوص خود پرداخت و تا آخر عمر مشغول تأليف تعليم و تربيت بود. وى در زندگى خود با تقوا و پرهيزكار و مردى متعبّد بوده و در خلال زندگى بارها به زيارت اعتاب ائمه رفته، هفت مرتبه پياده به زيارت بيت‌اللَّه شتافته و مرتبه هفتم كه مصادف با سال 1050 بود، در اثناى مسافرت در بصره وفات يافت و در همان جا به خاك سپرده شد. 🔷*{دوره‌هاى مختلف زندگى صدرالمتألهين‌}* چنان كه از تأمل در فصل گذشته به دست مى‌آيد، زندگى علمى صدرالمتألهين به سه دوره مشخص تقسيم مى‌شود: 1. دوره آموزش و تحصيل كه در آن كاملًا از طريقه تفكر عقلى پيروى مى‌كرده و سرگرم فحص و بحث و تتبع آرا و افكار فلاسفه و متفكرين و اهل نظر از سابقين و معاصرين خود بوده است. 2. دوره رياضات و مجاهدات نفسانى كه از يك جانب به عبادت و زهد و از يك جانب به كشف و شهود پرداخته است. 3. دوره تأليف و تعليم و تربيت كه به منزله محصول دو دوره گذشته وى مى‌باشد. 🔷*{مواد فكرى صدرالمتألهين‌}* چنان که از كلام صدرالمتألهين‌ «مقدمه اسفار» برمى آيد، وى در اواخر دوره اول زندگى علمى خود اين معنا را دريافته است كه نبايد طريق وصول به حقايق علمى و مخصوصاً در فلسفه الهى را به تفكر خشك و خالى كه سبك سير علمى مشائيين است اختصاص داد، بلكه شعور و ادراك انسانى كه مايه و پايه افكار كلى فلسفى است، چنان كه محصولى به نام تفكر و انديشه از راه قياسات منطقى بار مى‌دهد، نمونه‌هاى ديگرى نيز به نام «كشف و شهود» و به نام «وجد» از خود بيرون مى‌دهد. و چنان كه در ميان افكار قياسى چيزهايى پيدا مى‌شود كه هرگز انسان ترديد در اصابت و واقع‌نمايى آنها ندارد، هم‌چنان در موارد كشف و شهود و هم‌چنين در مورد وحى همان خاصيت پيدا مى‌شود. و به عبارت ديگر، پس از آن‌كه به موجب برهان علمى، واقع‌بينى انسان مكشوف شده و به ثبوت رسيده كه ادراكات غيرقابل ترديد انسانى بيرون‌نما بوده و او از واقعيت خارج حكايت مى‌نمايد، ديگر فرقى ميان برهان يقينى و كشف قطعى نخواهد ماند و حقايقى كه از راه مشاهده كشفى قطعى به دست مى‌آيند همانند حقايقى هستند كه از راه تفكر قياسى نصيب انسان مى‌شوند. و هم‌چنين پس از آن‌كه برهان قطعى صحت و واقعيت ثبوت و وحى را تأييد نمود، ديگر فرقى ميان مواد دينى حقيقى كه حقايق مبدأ و معاد را وصف مى‌نمايد و ميان مدلولات برهان و كشف، نمى‌ماند. صدرالمتألهين در نتيجه اين تنبّه و انتقال ذهنى، پايه بحث‌هاى علمى و فلسفى خود را روى توفيق ميان عقل و كشف و شرع گذاشت و در راه كشف حقايق الهيات از مقدمات برهانى و مطالب كشفى و مواد قطعى دينى استفاده نمود و اگرچه ريشه اين نظر در كلمات معلم ثانى ابى‌نصر فارابى و ابن‌سينا و شيخ اشراق و شمس‌الدين تركه و خواجه نصير طوسى نيز به چشم مى‌خورد، ولى اين صدرالمتألهين است كه توفيق كامل انجام دادن اين مقصد را پيدا كرد. ادامه دارد .... منیع: بررسي هاي اسلامي، ج‌2، ص: ۱۴ _۱۶. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌حیات علمی صدرالمتالهین شيرازي ✔️علامه طباطبایی: بخش دوم. 🔷*{آثار و تأليفات صدرالمتألهين‌}* صدرالمتألهين آثار و تأليفات زيادى از خود به يادگار گذاشته كه در اكثر يا همه آنها، همان روش مخصوص خود را كه توفيق ميان شرع و عقل و جمع بين ذوق و برهان بوده باشد، تعقيب نموده و پيداست كه آنها محصول دوره دوم و سوم زندگى وى مى‌باشد. 1.{حكمت متعاليه مشهور به اسفار اربعه در حكمت الهيه‌} (در چهار مجلد). 2.{مبدأ و معاد.} 3.{شواهد ربوبيه.} 4.{مشاعر در مباحث وجود.} 5.{حكمت عرشيه.} 6.{شرح هدايه اثيريه.} 7.{حاشيه الهيات شفأ.} 8.{حاشيه شرح حكمه اشراق.} 9.{حاشيه رواشح ميرداماد.} 10.{رساله اتحاد عاقل و معقول.} 11.{رساله اتصاف ماهيّت والاوجود.} 12.{مبدأ وجود انسان.} 13.{رساله در تصور و تصديق.} 14.{رساله در جبر و تفويض.} 15.{رساله در حدوث عالم.} 16.{رساله در حشر.} 17.{رساله در سريان وجود.} 18.{رساله در قضا و قدر.} 19.{رساله در تشخص.} 20.{رساله طرح الكونين.} 21.{رساله مسائل قدسيه.} 22.{رساله مفاتيح الغيب.} 23.{رساله اكسيرالعارفين.} 24.{رساله واردات قلبيه.} 25.{قواعد ملكوتيه.} 26.{تفسير سوره حمد.} 27.{كسر اصنام الجاهليه.} 28.{تفسير سوره بقره‌} (ناتمام است). 29.{تفسير آيةالكرسى.} 30.{تفسير آيه نور.} 31.{تفسير سوره واقعه.} 3.{تفسير سوره يس.} 33.{تفسير سوره واقعه.} 34.{تفسير سوره الطارق.} 35.{تفسير سوره حديد.} 36.{تفسير سوره جمعه.} 37.{تفسير سوره اعلى‌.} 38.{تفسير سوره ضحى‌.} 39.{تفسير سوره طارق.} 40.{تفسير سوره زلزال.} 41.{شرح اصول كافى.} 42.{رساله در شرح حديث «الناس نيام فاذا ماتوا انتبوا».} 43.{اسرارالايات.} 44.{حاشيه بر تفسير بيضاوى.} 45.{حاشيه تجريد.} 46.{حاشيه بر شرح تجريد قوشچى.} 47.{حاشيه امامت.} 48.{حاشيه بر شرح لمعه دمشقيه.} و دو كتاب ديگر نيز به نام‌{حاشيه بر شفا} و{شرح حكمةالاشراق‌} به وى نسبت داده شده است. هم‌چنين رساله‌اى به نام‌{سرالنقطه‌} و رساله ديگرى در تفسير آيه شريفه‌{«وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ»} به صدرالمتألهين نسبت داده شده كه نظر به سنخِ مطالبى كه مشتمل‌اند، صحت نسبت محل كلام است. ادامه دارد... منبع: بررسي هاي اسلامي، ج‌2، ص: ۲۵ _۲۷. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌حضرت ابراهیم مبدأ فلسفه علامه آية الله جوادی آملی: 🔹یونان معبر فلسفه است نه مبداء آن؛ سقراط و افلاطون و ارسطو خیلی بزرگ هستند اما کوچک‌تر از آنند که مبداء فلسفه باشند، مبدا و پدر فلسفه ابراهیم(ع) است، این‌ها وقتی راه‌های ابراهیم خلیل(ع) از بابل به یونان رفت تربیت شدند وگرنه چطور آن سقراط آنقدر تربیت می‌شود که جام شوکران بنوشد؟ پس می‌شود کسی راه ابراهیم خلیل را طی کند و بشود سقراط و افلاطون و ارسطو. 🔹ذات اقدس الله گفت قرآن باید جهانی باشد و پیامبر مسئول جهانی کردن این کتاب بود وعلما وارثان انبیا هستند و این غیر از آن است که اولاد وارث پدر است زیرا در ارث مادی باید پدر بمیرد تا ارث به وارث برسد اما در ارث معنوی ابتدا وارث باید بمیرد تا ارث نصیبش شود و این است معنای «موتوا قبل ان تموتوا». 🔹 رسول(ص) یک زبان محلی دارد با مسلمانان ویک زبان منطقی با موحدان و برای سایرین یک زبان عقلی و فطری دارد که برهانی است و دلیل محور و زبان جهانی است فلذا باید با حکمت حرف با جهانیان سخن گفت. 🔸 تا علوم عقلی و کلام و فلسفه نباشد بسیاری از معارف و اعتقادات دینی قابل حل نیست، در ادعیه نیز نیازمند فهم فلسفی هستیم، اگر بخواهیم یک دعا را فهم ادبی صرف کنیم کمتر در می یابیم. 🔸گاهی یک سطر از زیارت نامه‌ها و احادیث وقتی به دست بزرگان بیفتد و بخواهند تدریسش کنند می‌شود چندین جلد کتاب فلذا چه اسمش‌ را فلسفه بگذاری چه کلام یا حدیث یا مناجات شعبانیه. ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌شعر فارسی در قله حکمت و اخلاق ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹قلّه‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند. 🔸 شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهتهایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [می‌بینید] این هنر فاخرِ فوق‌العاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است. سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد یا: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست یا: به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست 🔹 اینها مال سعدی است، اینها اوج هنر شعری ما است. 🔸 حافظ [همین طور]؛ البتّه عقیده‌‌ی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه‌ی طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر میکردند که اینها نشسته‌اند آن تفسیرها را نوشته‌اند و جمع کرده‌اند و تدوین کرده‌اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است. عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت 🔹 حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری‌ هستند، این قلّه‌ی شعر است. فردوسی [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ "حکمت فردوسی حکمت الهی است." در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همه‌ی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. 🔸مولوی که دیگر وضعش معلوم است؛ "مولوی که یکسره عرفان و معنویّت و حقیقت و اسلام ناب و معرفت توحیدیِ خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. " 🔹اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبه‌ی هنری و زیبایی‌شناختی شعر از جنبه‌ی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همه‌ی اینها را از دایره‌ی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است. 1398/02/30 بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌مثنوی اصل اصول اصول دین ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔸بخش مهمی از شعر آئینی ما میتواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است. 🔹 شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، ؛ که خودش میگوید: "و هو اصول اصول اصول الدین". واقعاً اعتقاد من هم همین است. 🔸یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم. 1387/06/25 بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان 14 رمضان 1429 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
💠 قابلیت و دلسوختگی (مولوی و شمس) 🔹 آدم دلسوخته یك مخاطب دلسوخته می ‌خواهد. نه هر كسی دلسوخته است و نه هر مخاطبی حرف ها را به عنوان دلپذیر می‌ پذیرد؛ دوتا عنصر لازم است: یكی اینكه آن گوینده و متكلّم دارای دلسوختگی باشد، دیگر اینكه آن مخاطب دلپذیر باشد. 🔸 در همین زمینه كتابی است به نام العقد الفرید برای ابن‌اثیر، می‌گوید پسری از پدری سوال كرد كه چرا ما و دیگران پای سخنان فلان شخص در شهر می‌ رویم سخنرانی آنها عادی است، امّا پای سخنرانی فلان شخص كه می ‌رویم ما را متحوّل می‌ كند؟ این چه چیزی است؟ گفت پسرم جریان هایی كه در جامعه اتفاق می ‌افتد مثلاً خدایی ناكرده یك جوانی از یك خانواده می‌ میرد دیدی؟ گفت بله. گفت اینها یك مجلس مردانه دارند یك مجلس زنانه، در مجلس مردانه مویه و اشك كم است؛ امّا در مجلس زنانه عاطفه زیاد است، اشك زیاد است، هم در مجلس مردانه مدّاح می‌ آورند هم در مجلس زنانه نائحه ‌ای می ‌آورند كه نوحه ‌سرایی كند. در مجلس زنانه با اینكه آنها آماده برای گریه ‌اند آن نوحه‌گر آن نائحه آن مدّاحه آن كه می ‌آوردند او هر چه بخواند مستمعین مختصری ممكن است چشمشان تر بشود، امّا این مادر داغ‌ دیده این همین كه دهان باز كرد سیل اشك جاری می ‌شود، سرّش این است كه این هست و حرف داغ ‌دیده اثر دارد! گفت اگر می ‌بینی در حرف آن آقا اثر دارد، برای اینكه او داغ دیده است، او حرف را از تمام گوهر ذاتش می‌گوید. فرمود «یا بُنی لیست النّائحة الثّكلى مثلَ النّائحة المستأجرة»،[1] «ثكلی» یعنی مادر بچه مرده، «النّائحة المستأجرة» یعنی همین كسی كه اجیر می ‌كنند بیاید مدّاحی بكند، خب آن اجیر برای پول نوحه سرایی می‌كند این داغ دیده است. 🔹 داغ دیده بود! این برای متكلّم. 🔸مخاطب ها خب شما بالأخره جمال یوسفی را شما بیاورید در برابر در و دیوار هیچ كدامش نمی‌ تواند [آن را نشان بدهد] یك آینه بیاورید آینه یوسف را نشان بدهد، برای اینكه این لیاقت دارد. ممكن است بعضی از میزهای مقداری ظرافت داشته باشند و مختصری عكس یوسف را نشان بدهند؛ امّا تا آینه شفاف نباشد یوسف را نشان نمی‌ دهد! 🔹قلب همچنین آینه ‌ای بود. 🔸آن هم مثل «ثكلی» بود آن بود او هر چه گفت این گرفت؛ لذا تحوّل پیدا شد. در سوره مبارکه «ن» دارد كه برخی ها ﴿یكَادُ زَیتُهَا یضِی‏ءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ﴾،[2] آیا در این پمپ بنزین ها نمی ‌گویند نمی ‌گویند استعامل دخانیات ممنوع است؟ یعنی همین‌كه شما اینجا كبریت بزنی آن [آتش] می ‌گیرد، بعضی ها همین ‌كه مختصری اشاره كردند كاملاً می‌ گیرد، چه رسد به اینكه شما بخواهید در پمپ بنزین شعله ‌ای را مشتعل كنی! این رابطه كه هم او گوینده قوی بود، هم این گیرنده قوی بود؛ هم او چیز خوب گفت، هم این چیز خوب شنید! [1]. عقد الفرید، ج1، ص326. [2]. سوره مبارکه نور، آیه35. 📚 دیدار جمعی از هنرمندان با حضرت استاد تاریخ: 1390/12/18 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌خلوت شاعرانه سازنده جلوت اجتماع (حضور فعال شاعران در زندگی اجتماعی ما) ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹خلوت، در واقع تأثیرگذار و سازنده‌ى شکل جَلوَتها است. افکار انسان، تصمیم‌هاى مهمّ انسان، در این خلوتها گرفته میشود. 🔸 انسانها از عزیمتگاه این خلوتگاه به راه‌هاى درست یا غلط، به راه‌هاى خوب یا بد، حرکت میکنند. آنجا جاى فهمیدن است، جاى تصمیم‌گیرى است، جاى شکل‌گیرى هویّت اصلى انسان است. شما میتوانید در آنجا حضور پیدا کنید و اثر بگذارید. و این یکى از مهم‌ترین کارکردهاى شعر است. این خلوت خیلى مهم است. 🔹 امروز سعى این است که بر روى خلوت انسانها، مخاطبین، مردم ما، آحاد ملّتها - حالا ملّت ما یا ملّتهاى دیگر - اثر بگذارند؛ ارزشها را به آنها تزریق کنند و آنها را در اختیار و در سرپنجه‌ى ارزشها و افکار خودشان قرار بدهند. اگر شما بتوانید این هنر را، این اقبال را، براى خودتان کسب کنید که بتوانید در خلوت مخاطبینتان حضور پیدا کنید و آن را با معنویّات، با ابزارهایى که انسانها را به نشاط، به امید، به تحرّک، به پیشرفت وامیدارد غنى کنید، توفیق بزرگى پیدا کرده‌اید. 🔸این همان کارى است که شعراى بزرگ ما در طول صدها سال کرده‌اند. شما ببینید یا یا یا یا حضور دارند در زندگى معنوى ما، در ذهن ما، در فکر ما و صدها سال توانسته‌اند بر روى ذهنیّت جوامع ما تأثیر بگذارند؛ و اینها هستند که فرهنگ ملّى را براى ما نگه داشته‌اند و نسل‌به‌نسل و دست‌به‌دست گردانده‌اند. 🔸امروز این وظیفه‌ى مهمّ شعراى ما است. اگر این خلوت انسانها حفظ شد - که شما میتوانید در این مورد نقش ایفا کنید - آن‌وقت میتوان به اصلاح هنجارهاى اجتماعى امیدوار شد. هنجارهاى اجتماعى را میتوان از این راه حل کرد؛ یعنى انسانها وقتى از درون درست شدند، اصلاح شدند، جهت‌دار شدند، انگیزه‌دار شدند، امیدوار شدند، با نشاط شدند، میتوان امیدوار بود که نابهنجارى‌ها اصلاح بشود و هنجارهاى اجتماعى در جاى خودش، خطّ خودش قرار بگیرد. 🔹این یک مطلب است که براى شما شاعران یک فرصت بزرگى است. به اعتقاد بنده خداى متعال این هنر شعر را به شما داده است؛ اى بسا کسانى هستند که اندیشه‌هاى خوبى هم دارند، امّا این وسیله‌ى کارآمد در اختیارشان نیست، این حنجره‌ى شیوا و گرم و گیرا در اختیارشان نیست که بتوانند آن افکار را منتقل کنند؛ شما این حنجره را دارید، اگر بتوانید از آن خوب استفاده بکنید، به نظر میرسد که کار بزرگى کرده‌اید. ۱۳۹۳/۰۴/۲۱ بیانات در دیدار شاعران ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌شعر فارسی، هویت ملی، عقلانیت معنوی، امام خمینی "شعر و هویت معنوی سازنده امام خمینی و انقلاب اسلامی است" ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹شعر، حافظِ هویّت ملّى است، حافظ هویّت ملّى. 🔸هویّت ملّتها عبارت است از مشخصّه‌هاى فرهنگى آنها و مزیّتهاى فرهنگى آنها؛ این هویّت فرهنگى یک ملّت را تشکیل میدهد. 🔹 این هوّیت فرهنگى، اصل است؛ اگر چنانچه این از یک ملّتى گرفته بشود، این ملّت هضم خواهد شد، یعنى درواقع به معناى حقیقى کلمه نابود خواهد شد؛ حالا در یک مشخّصه‌ى جغرافیایى قرار میگیرد امّا چیزى نیست؛ هست، امّا بودن او مثل نبودن است؛ هویّت فرهنگى، همه‌ى حیات یک مجموعه و یک ملّت است. 🔸شعر میتواند این هویّت فرهنگى را هم تقویّت کند و غنى کند و تغذیه کند؛ که در باب هویّت فرهنگى هم باز به شعراى تاریخ خودمان که نگاه میکنیم - زبان‌آوران بزرگ - مى‌بینیم پیامهاى اینها خیلى باارزش است: پیام است، پیام خداباورى است، پیام درستکارى است؛ واقعاً منظومه‌هایى که در این مورد وجود دارد حقیقتاً شگفت‌آور است. 🔹حالا بنده با اشعار ملّتهاى دیگر خیلى آشنایى ندارم؛ با بعضى‌ها که آشنایى داریم، انصافاً شعر فارسى - بوستان سعدى، شاهنامه‌ى فردوسى، خمسه‌ى نظامى، دیوان حافظ، مثنوى مولوى - پر از حکمت است؛ یعنى به معناى واقعى کلمه، حکمت موج میزند در این کتابها و اندیشه‌هاى والا؛ فکرهاى بسیار برجسته و فاخر در این کتابها هست؛ اینها توانسته یک هویّتى براى ملّت ما تعریف کند. 🔸و این را هم به شما عرض بکنم: ما هر چه امتیاز داریم، ناشى از همین هویّت فرهنگى است؛ اگر این هویّت فرهنگى نبود، انقلاب ما هم پیروز نمیشد. اگر این هویّت فرهنگى نبود، یک امامى مثل امام ما که نهضت را به‌وجود آورد و به سرانجام رساند، اصلاً خلق نمیشد، درست نمیشد. 🔹امام بزرگوار، ساخته و پرداخته‌ى همین فرهنگ است. همین هویّت فرهنگى است که آدمى مثل امام را در جامعه پرورش میدهد؛ این را باید نگه داشت. 🔸 این را شما میتوانید نگه دارید. شعر باید پاسدار این هویّت باشد و این هویّت هم درواقع همان است که ما روى آن - روى مسئله‌ى عقلانیّت معنوى و خرد جمعى جامعه - تکیه میکنیم؛ این هویّت فرهنگى درواقع همان عقلانیّت است؛ این را بایستى شما در شعر خودتان مراقبت بکنید، حفظ کنید: اخلاق والاى اسلامى را، حکمت معنوى و الهى و اسلامى را، توحید را، خداباورى را، انصاف را، صداقت را و همه‌ى آن چیزهایى که در شعر فاخر فارسى وجود دارد. و اگر این انگیزه در شاعر امروز پیدا بشود و اهتمام پیدا کند، آن‌وقت تهاجمى که دارد به این مرکز میشود، برایش آشکار خواهد شد. ۱۳۹۳/۰۴/۲۱ بیانات در دیدار شاعران ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌گنجینه‌ای از افکار الهی و معارف الهی ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹بخش مهمی از غزلهای در واقع شعر مذهبی به این معنائی است که مورد نظر ماست؛ یعنی بیان معرفت و بیان حقایق الهی است در یک قالب خاصی؛ 🔸کمااینکه مثنوی هم یک گنجینه‌ای از همین افکار الهی و معارف الهی است. 🔹بنابراین اینها محتواها و مضمونهاست، که بهترین مصرف شعر اینهاست. (...) 🔸 در بین شعرای ما، شعرائی که از این قریحه حداکثر استفاده را کردند و بهترین شعرها را گفتند، کم هم نیستند؛ ما در دورانهای مختلف، از اینها داریم؛ هم در زمان خودمان داشتیم، هم در زمانهای گذشته داشتیم؛ هم در سبکهای مختلف، از دوران قدیم، شاعری مثل سنائی را داریم، شاعری مثل ناصرخسرو را داریم. اینها این قریحه را به کار بردند؛ آن کاری که باید بکنند، انصافاً کردند. همچنین را داریم. در دورانهای بعد هم همین جور؛ شاعری مثل را داریم. البته صائب شعر بیتقید به معانی و معارف کم ندارد، لیکن شعر معرفتی هم انصافاً خیلی دارد. 🔹اینها شعر اخلاق، شعر معرفت، آن هم در حد عالی و در بهترین حدی که واقعاً میشود انسان شعر غزلی تعریف و بیان کند، گفته‌اند. بیدل هم همین جور. همه‌ی دیوان بیدل تقریباً شعر معرفتی است. من یک وقتی چند سال قبل از این به دوستان مداح سفارش میکردم که به دیوان صائب نگاه کنند و شعرهای اخلاقی را، شعرهای معرفتی را، شعرهای عرفانی را در آن پیدا کنند؛ که کم هم نیست. اینها مضامین بسیار پخته‌ای است که دلها را روشن میکند. در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو عالم پر است از تو و خالیاست جای تو هر چند کائنات گدای درِ تواند هیچ آفریده نیست که داند سرای تو 1390/03/25 بیانات در دیدار جمعی از شعرای آئینی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش شعراخلاقی در تحول اجتماعی (شعر و تمدن) ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹شاعر مسئولیت دارد؛ آن کسانی که میتوانند زمینه‌های گرایش شاعر به عرصه‌های مورد نیاز کشور را فراهم بکنند، آن‌ها هم مسئولیت دارند. ما امروز مردممان به چیزهایی نیاز دارند که این نیازها با زبان هنر که از جمله زبان شعر هست، قابل برطرف شدن، قابل تأمین شدن است. 🔸امروز اخلاقیات زیادی در کشورمان مورد نیاز است که به صورت اخلاق ملی در بیاید. ما فراموش نکردیم که چند قرن در زیر چکمه‌ی استبداد زندگی کردیم. بهترین پادشاهان ما در طول تاریخ که ممکن است به نام این‌ها افتخار هم بکنیم، جزو ظالم‌ترین و قسیالقلب‌ترین مردم زمان خودشان و حکام دوران خودشان بودند. نادرشاه از لحاظ قهرمانی و به عنوان یک قهرمان ملی یک اسطوره است؛ اما برای مردم خودش، در آن زمانی که زندگی میکرده، یک دیو مهیبی است. شاه عباس هم همین‌جور است. ما به این‌ها افتخار میکنیم، به خاطر اینکه این‌ها کارهای بزرگی کردند. اما شما ببینید با مردم کشور، این‌ها چه جوری رفتار کردند. خوب‌هایشان – آن‌هایی که به اصطلاح خوب بودند و اهل تقوای نسبی بودند - چه جور عمل کردند، آن‌هایی هم که اهل تقوا نبودند، چه جور عمل کردند. 🔹 ما قرن‌ها اینجور زندگی کردیم و خلقیاتی در ما به وجود آمده؛ این خلقیات بایستی اصلاح و اسلامی بشود. 🔸ما احتیاج داریم به صفا، احتیاج داریم به یکرنگی، احتیاج داریم به روح اخوت و برادری، احتیاج داریم به اینکه هر انسانی در جامعه‌مان نسبت به همسایگان خودش در خانه، در محل کسب، در خیابان احساس امنیت کند و خود را در امان بداند؛ احساس ناامنی نکند. این‌ها الان فراهم نیست. ما قدرت ابتکار، شجاعتِ نوآوری را به عنوان یک خصلت ملی لازم داریم. خطرپذیری را برای کارهای بزرگ به عنوان یک خصلت ملی نیاز داریم. 🔹این‌ها جزو خصال ملی ما الان نیست. ممکن است کسانی در این خصلت‌ها درجه‌ی بالایی هم داشته باشند که ما حاضریم دست این‌ها را هم ببوسیم، اما این کافی نیست. این‌ها باید به صورت خصال ملی دربیاید. ترحم کردن به یکدیگر، امید به آینده، تزریق امید به دیگران؛ این‌ها خصوصیاتی است که اگر در یک ملت باشد، آن ملت راه تکامل را خوب میپیماید. ما به این‌ها نیاز داریم. 🔸این‌ها به چه وسیله تأمین میشود؟ این‌ها دستوری که نیست؛ نصیحتی هم نیست. این‌ها با زبان هنر میتواند القاء شود؛ آنچنان که فضا را پر کند. بنابراین یکی از نیازهای امروز ما، شعر اخلاقی است. 🔹 شعر اخلاقی ممکن است در عالیترین حد خوبی هم باشد. شما به تاریخ ادبیات ما نگاه کنید. از جهت شعر اخلاقی و شعر نصیحت و پند در قله است. همین جور است، همین جور است، همین جور است، همین جور است؛ خیلی از شعرای بزرگ ما همین جورند. بعد همین جور است. و در این اواخر، در دوره ی سبک هندی، قزوینی همین جور است. واعظ قزوینی یک واعظ بوده؛ منبر میرفته و وعظ میکرده و شعرش از لحاظ هنری در قله‌ی شعر است؛ در سبک هندی و بسیار خوب، پرمضمون و قوی. و خود صائب. شما تو این چندین ده هزار شعر صائب که نگاه کنید، اگر فقط غزلیات نصیحت‌آمیز و اخلاقی او را جمع کنید، یک دیوان قطوری خواهد شد. 1387/06/25 بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان 1429 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌وظیفه در برابر ثروت شعر ✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای: 🔹شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهیترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. 🖌 اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، 🖌ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. 🖌ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفاده‌ی بهتر و برتر کرد. 1387/06/25 بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان 1429 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌معاد در طرح کلی اندیشه اسلامی 🔹 چند روزی بود که منتظر بودم که الحمدلله انتظار به سر امد، امشب دوست عزیز آقای محمد قائمی راد از دانشجویان بسیار خوب دانشگاه امام صادق(ع) کتاب ارزشمند را لطف فرمودند و هدیه دادند. 🔸جمعی از دانشجویان و استادان انقلابی خوش ذوق و هنرمند برای این کتاب زحمت بسیار زیادی کشیده اند و تلاش بسیار خوبی در مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب صورت داده اند و کتابی هنرمندانه در امتداد کتاب در قرآن کریم تدوین و تأليف کرده اند. شکر الله مساعیهم. 🔹 ان شاءالله در اولین فرصت، یاداشتی در بیان ویژگی ها و خصوصیات این اثر قابل تقدیر نوشته خواهد شد و تقدیم عزیزان می گردد. 🔸 از همه دست اندرکاران تدوین و نشر این اثر، تقدیر و تشکر می شود و از خداوند متعال توفیق روز افزون آنها را خواستارم. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌عقلانیت هدف تعلیم و تربیت امروزه بسیاری ار نظریه پردازان امر تعلیم و تربیت بر تقویت عقل و استحکام انسان بر پایه تفکر و تعقل تأکید دارند و آن را مهمترین رسالت نظام تعلیم و تربیت می دانند. استاد شهید دراین باره می نویسد: 🔹«امروز همه اين را نقص مى شمارند كه هدف آموزگار فقط اين باشد كه يك سلسله معلومات، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بريزد، آنجا انبار بكند و ذهن او بشود مثل حوضى كه مقدارى آب در آن جمع شده است. 🔸هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اينست كه نيروى متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتكار او را زنده كند، يعنى كار معلم در واقع آتشگيره دادن است. 🔹فرق است ميان تنورى كه شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا اين تنور را داغ كنيد، و تنورى كه در آن، هيزم و چوب جمع است، شما آتشگيره از خارج مى آوريد، آنقدر زير اين چوبها و هيزمها آتش مى دهيد تا خود اينها كم كم مشتعل بشود و تنور با هيزم خودش مشتعل گردد. 🔸چنين به نظر مى رسد كه آنجا كه راجع به عقل و تعقل - در مقابل علم و تعلم - بحث مى شود نظر به همان حالت و است كه انسان قوه استنباط داشته باشد.» ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121