#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
پیر گشتی آخرش پای علی، ماه علی
بی تو می میرد علی، برخیز همراه علی
#قاسم_صرافان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#قاسم_صرافان
▶️
سيلی، آن روز، به رويت چه غريبانه زدند
«آتش آن بود، که در خرمن پروانه زدند»
رسم اين است: که پروانه در آتش باشد
«عاشقی شيوهی رندان بلاکش باشد»
@hosenih
سوخت پروانه و این داغ، نیاید به بیان
«شرح این قصه، مگر شمع برآرد به زبان»
با گل و غنچه، تو ديدی در و ديوار چه کرد؟
«ديدی ای دل! که غم عشق دگر بار چه کرد؟»
قامت سرو، در اين کوچه کمان خواهد شد
«چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد»
تا که آرام دلم، دیدن زهرایم بود
«من ملَک بودم و فردوس برین، جایم بود»
آه! هجده گل از این باغ، نچيديم و برفت
«بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت»
جرم تو، ماه به خون خفته، فقط عشق علیست
«آه از این راه، که در آن خطری نیست که نیست»
با من و چاه، شده غرق غمت دنیایی
«گشت هر گوشهی چشم از غم دل، دریایی»
@hosenih
عمر کوتاه تو، گنجايش دنيا را بس
«وين اشارت ز جهان گذران ما را بس»
خانه دوست کجا؟ صحن سپيدار کجاست؟
«ای نسيم سحر! آرامگه يار کجاست؟»
پ ن: مصرعهای دوم همه از حافظند.
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#رضا_خورشیدی_فرد
▶️
شاید او یوسف ذریۀ طاها میشد
روشنیبخشِ دل و دیدۀ بابا میشد
شاید او در دل گهواره زبان وا میکرد
همدم فاطمه ـ فِی المَهدِ صَبِيّا ـ میشد
@hosenih
شاید او بین مناجات و نماز شب خویش
جلوۀ روشنی از حضرت موسی میشد
شاید او از همۀ اهل جهان دل میبُرد
مثل پیغمبرمان خوش قد و بالا میشد
شاید او در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات
اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری میشد
شاید او مثل اباالفضل میان صفین
ذوالفقار علی عالی اعلی میشد
@hosenih
شاید او مشک به دوش از وسط نخلستان
از حرم با رجزی راهی دریا میشد
شاید... امّا چه بگویم که چه شد در آتش
کاش او پاسخ این شاید و امّا میشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حاج_قاسم_سلیمانی
شاعران: #سیدمحمدمهدی_شفیعی و #سیدعلیرضا_شفیعی
▶️
میزبان تو میشود ملکوت؟
یا ملائک درآستان تواند؟
لحظه ای که قنوت میگیری
همه ی شهر میهمان تواند
چتر این رحمت الهی را
بر سر اهل شهر گستردی
با تو همسایه ها چه خوشبختند
همه را یک به یک دعا کردی
@hosenih
ماکه همسایه ی تو نه.. اما
از ازل زیر سایه ات هستیم
در هیاهوی روز محشر هم
به نخ چادرتو دل بستیم
درس عشق است درس زندگی است
بین خانه صفا و سادگی ات
چه دفاع مقدسی شده است
در دل جبهه ایستادگی ات
بهتر از این کدام تقدیر است؟
در دفاع از علی شهید شدن
باب شد بعد از آن حماسه ی تو
در رکاب ولی شهید شدن
نام زهرا میان معرکه ها
نقش سربند حاج قاسم هاست
دل سردار ما سرای علی،
خانه اش وقف روضه ی زهراست
سالها بود بانی روضه
حال بر سفره ی تو مهمان است
حاج قاسم که مرد میدان بود
حاج قاسم که مرد میدان است
تو علمدار عزت و غیرت
کوثری.. کوثری و بی مانند
تو شب قدر عالمی زهرا
حیف قدر تو را ندانستند
ما از آن قدر ناشناسی ها
ما از این زخم ها عزاداریم
با در خانه ی تو میسوزیم
با در خانه ی تو میباریم
آه! بر غربتت شهادت داد
ریسمان..شعله...میخ..در...دیوار
سر به دیوار غم گذاشت علی
تکیه داده ست کوه بر دیوار
@hosenih
گوشه ای بچه های تو گریان
روضه برپاست کنج خانه ی تو
در دل آسمان چه غوغایی است
وقت تشییع مخفیانه ی تو
آه.. همراه یاس پرپر خود،
باغبان را علی به خاک سپرد
مثل گنجی که میشود پنهان
آسمان را علی به خاک سپرد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
آتشی دارم به دل از اهل کینه بعد تو
شد اسیر غم امیرالمومنین ِ بعد تو
چاه بود و سوز آه آتشین بعد تو
مانده ام تنهای تنها در مدینه بعد تو
نخل را زخم زبان های تبر خم می کند
کوه باشد زیر بار غم کمر خم می کند
تا تو بودی در خزان غم بهاری داشتیم
در هجوم بی قراری ها قراری داشتیم
در کنار هم چه روز و روزگاری داشتیم
ما مگر با دیگران اصلاً چه کاری داشتیم؟!
که رسیدند و در ِ این خانه را آتش زدند
در میان شعله ها پروانه را آتش زدند
@hosenih
بعد پیغمبر چه ها کردند با سرمایه ها
از بنای دین چه چیزی مانده غیر از پایه ها
مصحف سبز نبی ، نقش کبود آیه ها
آه با زهرا چه کردند عاقبت همسایه ها
نانجیبانی که اظهار تاسُّف می کنند
به من ِ صاحب عزا خرما تعارُف می کنند
یک به یک غم های من را می شمارد زندگی
روی زخمم زخم تازه می گذارد زندگی
جان من را دست غصّه می سپارد زندگی
بعد تو خیرالنّساء ، خیری ندارد زندگی
خانه ام شد بیت الاحزان ابالرّیحانتین
روضه خوانش مجتبی و گریه کن باشد حسین
چند ماه پیش اینجا بود قوم انحراف
کعبه ی من در میان و شعله ها گرم طواف
بی حیایی که شد از پرداخت جزیه مُعاف
در میان کوچه می زد همسرم را با غلاف
سنگدل ها ! آینه تاب ترک خوردن نداشت
آی مردم ! یاس من جان کتک خوردن نداشت
نوجوانم درد زانو داشت نزدیک سه ماه
ابر تیره زیر ابرو داشت نزدیک سه ماه
زخم ها بر روی بازو داشت نزدیک سه ماه
همسر من درد پهلو داشت نزدیک سه ماه
قلب من را با خوشی پیوند می زد فاطمه
درد داشت امّا به من لبخند می زد فاطمه
آه ، آن هایی که با قصد جسارت آمدند
اهل بدعت پا به پای جهل امّت آمدند
آن جماعت که تماشای جنابت آمدند
روزهای بعد از آن فتنه عیادت آمدند
دلخوشی هایم میان حادثه نابود شد
خاطرات روشن نُه ساله ی من دود شد
@hosenih
همنشین گریه های بی صدایم بعد از این
ابری ام ، بارانی ام ، غرق عزایم بعد از این
من به فکر روضه های کربلایم بعد از این
روضه خوان خامس آل عبایم بعد از این
فاطمه در مقتل خون خدا می بینمت
ظهر عاشورا عزیزم ، کربلا می بینمت
پیش چشمان من و تو خنجرش را می کِشد
قاتلش می آید و بال و پرش را می کشد
روی خاک تشنه نقش پیکرش را می کشد
می بُرد وقتی سوی خیمه سرش را می کشد
خنجر و حنجر ، عجب تصویر غمناکی شده
چادر خاکی زهرا بازهم خاکی شده
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مناجات
بگذار به گنبدت نگاهم باشد
آرامش صبح و شامگاهم باشد
من خانه خراب هم شوم حرفی نیست
وقتی حرم تو سرپناهم باشد!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
با گل چه کند خار؟ وَ لَستُ اَدری
یا شعله به گلزار...؛ وَ لَستُ اَدری
آن حوریهی انسیه آخر چه کشید
بین در و دیوار؟ وَ لَستُ اَدری
شاعر: #جواد_هاشمی_تربت
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا #شب_جمعه
طوفان زده ام یکسره ابریست هوایم
آشوبم و بد میگذرد ثانیه هایم
افسرده ترینم؛ به خدا دست خودم نیست
آقا بطلب! دیر شده کرب و بلایم!
شاعر:#مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#هشتگ های #ماه_جمادی_الثانی و #بهمن_ماه
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅ سوم جمادی الثانی( به روایت 95 روز):
#طلیعه_فاطمیه
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_فراق_پدر
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_مناجات
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کلبه_احزان
#حضرت_زهرا_س_اذان_بلال
#حضرت_زهرا_س_وصیت
#حضرت_زهرا_س_شب_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#زبان_حال_امام_حسن_ع
#زبان_حال_امام_حسین_ع
#زبان_حال_امام_زمان_عج
✅ سیزدهم جمادی الثانی:
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_عباس_ع_مناجات
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#قبرستان_بقیع
#زائرین_مدینه
#مادران_شهدا
✅ بیستم جمادی الثانی:
#روز_مادر
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مناجات
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_مناجات
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_مناجات
#مادران_شهدا
✅بیست و نهم جمادیالثانی :
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح
#حضرت_ام_کلثوم_س_وفات
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
مناسبت بهمن ماه
✅ دوازدهم الی بیست و دوم بهمن:
#دهه_فجر
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مناجات
#اهل_بیت_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
✅ دودمه مخصوص میاندارها:
#دودمه
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_محسن_حججی
#استکبار_ستیزی
#مرگ_بر_آمریکا
#زیارت_کربلا
#بیداری_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی
#مقام_معظم_رهبری
#امام_خمینی_ره
#امام_و_رهبری
#انقلاب_اسلامی
#مقاومت_اسلامی
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#عفاف_و_حجاب
#اشک
#صلوات
#بصیرت
#انتخابات
#اخلاقی_و_اندرز
#شهدا_و_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام
#راهیان_نور
#شعر_اعتراضی
#شعر_طنز
#ویروس_کرونا
#مدافعان_سلامت
#کشتار_مسلمانان_هند
#محکومیت_اهانت_نشریه_فرانسوی_به_پیامبر_اعظم_ص
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های #ماه_جمادی_الثانی و #بهمن_ماه
@hosenih
May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمد_موحدی
▶️
نامِ تو از بس دلربا و دلنشیــــن است
آرامِ جان،وردِ زبان، نقشِ نگین است
باید تو را أم الوفاء ، ام الأدب خواند
بانو! ادب از بوستانت خوشه چين است
ای نامِ تو یادآورِ داغ مدینه
-با آنکه نام فاطمه زیباترین است-
@hosenih
گفتی تو را اینگونه نامیدن ادب نیست
گفتی پس از این نام من أم البنين است
باید قمر های تو را خورشید نامید
الحق که دامان تو خورشید آفرین است
ای کربلایِ خفته در خاک مدینه
از علقمه تا مرقدت، یک سرزمین است
بارانِ غربت میچکد از دیدگانش
هر کس که با غم ، در بقیعت همنشین است
داغ غم مرگِ جوان دیدی نه یک بار
بر شانه ات بارِ مصیبت بیش از این است
سخت است گفتن ، از زبان مادری که
خورشید های آسمانش بر زمین است
من از زبانت روضه می خوانم، ولی ...نه...
مادر! گریزِ روضه ام تنها همین است
@hosenih
لا تدعونی... من که فرزندی ندارم
یا لیت شعری... قصه آیا اینچنین است؟
باور کنم آیا شب و شق القمر را
باور کنم عباس، مقطوع الیمین است ؟
بی جعفر و عثمان و عبدالله و عباس
مردم چگونه نام من أم البنين است؟
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#عبدالحسین_میرزایی
▶️
منم بانوی آقای مدینه
پس از صدیقه ، زهرای مدینه
که میگفتم به زنهای مدینه
حدیث درد و غمهای مدینه
من و رنج و مصیبت ها کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
چه خوش بود ای مدینه روزگارم
شنیدم از پدر شد بخت یارم
امیرالمومنین شد خواستگارم
به قربانش همه ایل و تبارم
نمی شد باورم این برگزیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
@hosenih
خدارا شاکرم الحمدلله
علی شد شوهرم الحمدلله
من و شاهِ حرم! الحمدلله
کنیز حیدرم الحمدلله
از او فرمان زِمن با سر دویدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
چه خوش بودم که در بیت ولایم
انیس و مونس شیر خدایم
کنیز خانه خیرالنسایم
حسینش میزند مادر صدایم
چه ذوقی داشت این مادر شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
دگر ام البنین ام البنین شد
نصیبم چار ماهِ نازنین شد
یکی بهتر یکی بهتر از این شد
اباالفضلم ولی زیباترین شد
زروی ماه هر شب بوسه چیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
زمانی سایه بر سر داشتم من
کنارم چار اختر داشتم من
حسین و عون و جعفر داشتم من
اباالفضل دلاور داشتم من
پس از آن روز خوش دیگر ندیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
همه شور و نوایم را گرفتند
سر پیری عصایم را گرفتند
توان زانوهایم را گرفتند
حسین و بچه هایم را گرفتند
دگر من ماندم و حسرت کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم علقمه غوغا به پا شد
تن سقا پر از تیر جفا شد
دو دستش بی هوا از تن جدا شد
حسین فاطمه قدش دو تا شد
به پیش چشم یک لشکر خمیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم دشمن او را از کمین زد
گلم را از یسار و از یمین زد
به فرق او عمود آهنین زد
علمدار مرا آخر زمین زد
نبود این راه و رسم لاله چیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم هلهله در لشکر افتاد
همین که از سرِ زین با سر افتاد
در آن لحظه به یاد مادر افتاد
همان مادر که در پشتِ در افتاد
ززینب گفتن و از من شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم ناله ادرک اخا زد
زمین افتاد و زهرا را صدا زد
شرر بر قلب شاه کربلا زد
که با دست بریده دست و پا زد
که دیده این چنین در خون طپیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم بعد عباسم چها شد
علم افتاد و دشمن بی حیا شد
میان خیمه پای شمر وا شد
دو دختر زیرِ دست و پا فدا شد
شنیدم معجر از سرها کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
@hosenih
زنم بر سینه با زنها بگویم
علی العباس واویلا بگویم
به جای حضرت زهرا بگویم
حسینم وا حسینم وا بگویم
من و این ناله ها از دل کشیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
شنیدم که حسینم بین گودال
به زیر دست و پا میزد پر و بال
تنش در پیش زینب گشت پامال
شنیدم ماجرا را رفتم از حال
اگر این است تاثیرِ شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#میثم_مؤمنی_نژاد
▶️
نسیم طف که در این کوچه ها گذر دارد
برای چشم به در مانده ای خبر دارد
@hosenih
چنان عظیم بود این خبر چنان جانسوز
بشیر حادثه هم ، شکوه از بشر دارد
کجاست مادر آن سرو سر بریده کجاست؟
مگو کجاست! چه مادر ! مگر پسر دارد؟
به آسمان خمیده خبر چگونه دهند؟
که خانه ی تو ، نه خورشید نه قمر دارد
@hosenih
تمام شهر به پای بقیع آهش سوخت
دعا کنید که از گریه دست بر دارد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#محمدحسین_مهدی_پناه
▶️
تا دم آخریَش چشم ترِ خود را داشت
روضه های شب وصبح وسحرِ خود را داشت
آسمان نگهش غرق ستاره بود و
داغ دستان جدای قمر خود را داشت
@hosenih
شهدا غبطه به عباس رشیدش خوردند
گرچه بی دست! ولی بال و پر خود را داشت
یاد طفلان حرم آب نخورد عباسش
این چه سقاست که سوز جگر خود را داشت
تیر خوردند و نظر گرچه ولی می گویند
باز چشمان ابوالفضل اثر خود را داشت!
@hosenih
با خودش گفت که شرمنده ی زهرا می شد:
اگر امروز کنارش پسر خود را داشت
سر جدا گشت ابوالفضل ولی زینب گفت:
سر نی سایه ی آن تاج سر خود را داشت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#محمود_ژولیده
▶️
روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم
همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم
دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم
خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم
خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم
عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم
چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب
غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم
یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند
چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم
قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم
همه را نذر یتیمان حرم گردانم
@hosenih
از همان روز که رخسار قمر آوردم
باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم
خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو
در ره کرب و بلا چار پسر آوردم
قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن
لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم
داستان در و دیوار عزادارم کرد
بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم
میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت
ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم
غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد
روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد
@hosenih
سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش
گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش
قصد کردم، شود عباس علمدار حسین
تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش
از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا
بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش
من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود
نتوانست در آنروز شود منتقمش
از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد
از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش
چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند
نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند
@hosenih
کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم
جای زهرا همه جا مادر زینب بودم
وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند
کاش همچون سپری بر سر زینب بودم
کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها
مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم
کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت
سپرِ قافله و لشگر زینب بودم
کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم
وسط معرکه دور و بر زینب بودم
تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا
بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#مهدی_علی_قاسمی
▶️
مادرم در گوش من خوانده است:«یا ام البنین»
ذکر من تا روز محشر هست:«یا ام البنین»
هرکسی که توبهاش در محضر ربّ شد قبول
قبل از آن در زیر لب گفته است:«یا ام البنین»
@hosenih
مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار
بر گدایان درت پیوست یا ام البنین!
ما همیشه محضر تو عرض حاجت کردهایم...
...هرکجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین!
هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
نوکر عباس تو دربست یا ام البنین!
در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو
دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین!
فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت
آن «حکیم بن طُفِیلِ» پست یا ام البنین!
خون چکید از چشمهایش روی نیزه تا که دید
دست زینب را کسی می بست یا ام البنین!
@hosenih
بعد عباست برای غارت اهل حرم
حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین!
گرچه قدّت تا شده از غصهی زینب ولی
حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
خونهی من که خونهی مراده
خدا بهم اینجا علی رو داده
چار تا غلام آوردم اینجا واسه
دو تا خانوم و دو تا آقا زاده
برا دو خورشیدش یه ماه آوردم
برای خیمه تکیهگاه آوردم
روزی که عباسم و دید علی گفت
برای دختراش سپاه آوردم
@hosenih
اما زدند آینه رو شکستند
دلای سنگی سرش و شکستند
دلیل داره اگه زمین میخورم
آخه عصای پیریم و شکستند
میگن که خیمهها کفنها شدند
با سیلی غرقِ خون دهنها شدند
یه چند تا دخترام رسیدن ولی
دیدم شبیهِ پیر زنها شدند
اَمون از این موهای خاکستری
از این همه گُلای نیلوفری
عباسم و حسینم و گرفتند
نه مادرم نه حتی نامادری
دست رو دلم نذار دلم کبابه
شبیه روی سوختهی ربابه
تا وقت مردنش همش میپرسید
چرا نذاشتن پسرم بخوابه
ربابه و روضهی ما سه شعبه
میگه زدید ولی چرا سه شعبه؟
فرقی داره شیرخواره با علمدار
فرقی نداره نیزه با سه شعبه؟
دست رو دلم نذار دلم شکسته
رو مشکِ پاره لخته خون نشسته
خونَش خراب شه خونم و خراب کرد
هر کی به نیزهها سرت رو بسته
غلام آقات شدی ابالفضل
سایهی سادات شدی ابالفضل
هر کسی سهمی از تو رو کند و برد
بد جوری خیرات شدی ابالفضل
@hosenih
تیر و چطور با زانوهات کشیدی
فاطمه رو به قتلگات کشیدی
چطور با دستی که نداشتی مادر
چادرشو و روی چشات کشیدی
عاقبت انتظار تو سر اومد
سرت زمین نخورده مادر اومد
نذاشت که روی نیلی رو ببینی
تیری که از پشت سر تو اومد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#رضا_قاسمی
▶️
نشستم روی خاکِ آرزوهایم
بغل کردم خیالی از مزارت را
اگر چه قابِ این خاک از تنت خالیست
نسیم آورده از مقتل غبارت را
اگر سوسوی چشمان ترم کم شد
اگر تسبیحِ تربت خیسِ اشکم شد
نشستم میشمارم با نفسهایم
شمارِ زخمهای بیشمارت را
@hosenih
شنیدم پَر زدی دستت زمین افتاد
تو بالا رفتی و امالبنین افتاد
به عرشِ خیمهها با مشک میرفتی
که تیری آرزوی آبدارت را ...
زد و بیآرزو بر خاک افتادی
تن خود را به دستِ نیزهها دادی
صدای نوحهی ادرک اخایت گفت
زیارت کرده زهرا نیزهزارت را
کنار رود، اما تشنه لب بودی
به جای آب، سقای ادب بودی
تو دریازادهای؛ هر چند بیآبی
نمیسنجند، با مشکت عیارت را
اگر میشد به جایت آب میبُردم
به جای قلبِ مشکت تیر میخوردم
به پای آرزوهای تو میمردم
نمیدیدم نگاهِ شرمسارت را
اگر میشد به جنگِ تیر میرفتم
به زیر کوهی از شمشیر میرفتم
که حتی نشکند آیینهی چشمت
نبیند هیچ سنگی انکسارت را
@hosenih
به من پیکِ اجل نزدیک شد رفتی
تمام آسمان تاریک شد رفتی
شده «امُّالقَمر»؛ «امُّالبُکا» بی تو
ببین ای ماه، ابرِ در مدارت را
اگر چه قدّم از داغت خمید آخر
ولی مادر به رویایش رسید آخر
که شد امالبنین «امالشهید» آخر
ببر حالا کنارت داغدارت را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#دودمه
#محمود_مربوبی
▶️
بعد زهرا بوده ای یار امیرالمومنین
مرحبا ام البنین
@hosenih
نیست در دنیا زنی مثل تو عباس آفرین
مرحبا ام البنین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
زبانحال حضرت زهرا(س)
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#مرضیه_عاطفی
▶️
بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی
یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی
نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی(ع)
در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی
@hosenih
دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد
تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی
من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین
با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی
تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب
بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی
بر زمین افتاد عباس(ع) و رسیدم علقمه
گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟!
سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب
روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی
در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب(س)
بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر(ع) شدی
می نشستی پای اشک زینبم(س) گریه کنان
سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی
@hosenih
هق هق افتادی همینکه گفت از شمر(لع) و سنان(لع)
بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی
مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم
مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمدجواد_شیرازی
▶️
عینِ نور است همه روز و شب ام بنین
قدر عرش است میان وجب ام بنین
ترس داری پسرت نوکر خوبی نشود؟
بسپارش به کلاس ادب ام بنین
@hosenih
پدرش پای علی دوست شدن سیلی خورد
مهر مولاست عیارِ نسب ام بنین
دلشان هر دو پر از معرفت زهرا بود
رحمت حق به دلِ اُم و أبِ ام بنین
قدر این زن به طلا نیست، فقط مهر علی است
حق مولاست رود در طلبِ ام بنین
محضر زینب کبری نشنیده است کسی
هیچ جز سیدتی از دو لب ام بنین
شمسِ منظومه شد و چهار یل بی باکش
می درخشند همه در عقب ام بنین
اگر عباس نگاهش همه را می لرزاند
ارث برده است یقین از غضب ام بنین
از معاویه بپرسید چه آمد به سرش
چه کشید از سکناتِ خُطب ام بنین
با دو چشم تر و برپایی روضه آخر
کرد بر دشمن بی دین غلبه ام بنین
@hosenih
هر زمان دید رباب آمده با چشم پر آب
آمد از شرم و حیا، جان به لب ام بنین
سر پیری پسری نیست عصایش بشود
گریه دار است عجب این لقب ام بنین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمدجواد_شیرازی
▶️
کوه اعتلا ز رفعت ام البنین گرفت
دریا سخا ز رحمت ام البنین گرفت
خورشید اگر که واسطه ی نور عالم است
نور از جمال و طلعت ام البنین گرفت
@hosenih
روح الامین برای تقرب، به طور عرش
چله برای خدمت ام البنین گرفت
افتادم از نفس سرِ نفسم ولی خدا
دست مرا به حرمت ام البنین گرفت
دست نیاز ما به خدا از همان ازل
پیوند با کرامت ام البنین گرفت
معصومه است بی شک و مانند فاطمه
عصمت بها ز عصمت ام البنین گرفت
عباس را به قله ی طاعت رسانده است
درسی که از بصیرت ام البنین گرفت
دستش شفیع خلق شود چون که بوسه از
دستان با سخاوت ام البنین گرفت
فردا علم به دوش حسین است یاورش
هر کس به دوش، رایت ام البنین گرفت
باید برات صحن ابالفضل را فقط
از دست های حضرت ام البنین گرفت
از بس بقیع رفت و ز عباس روضه خواند
یثرب هوای غربت ام البنین گرفت
@hosenih
داغش به جای خود، سپر خونی اش چنان
صبر و قرار و طاقت ام البنین گرفت...
مقتل نوشته است که از هوش رفته است
جان مرا مصیبت ام البنین گرفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#احسان_نرگسی
▶️
به دوشت می کِشی "بار امانت" را تک و تنها
به دامانت پناه آورده ام یا عروة الوثقی
جهان جامِ می اش را پیش تو می آورد بالا
"الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها"
شگفتا! شرح و توصیف مقامت کار انسان نیست
به چشمت هر کسی ایمان نیاورده مسلمان نیست
@hosenih
به جرئت می نویسم با خدایت هم نشینی تو
علم بر دوشی و دست خدا در آستینی تو
بنازم هیبتت را تک یل ام البنینی تو
به حق فرزند بی باک امیر المومنینی تو
یقین دارم که دنیا در کف اقبال من باشد
اگر مُهر تو در پرونده ی اعمال من باشد
ملائک بوسه می چینند از خاک کف پایت
دل از ارباب ما برده ست لبخند دل آرایت
به وقت جنگ زینب می شود محو تماشایت
جهان پیش تو و تو سر به زیری پیش مولایت
بدون دست، آری دستگیر عالمینی تو
چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو
شبیه کوه ها ثابت قدم می ایستی عباس
هزاران سال قبل از خلق ما می زیستی عباس
گرفتار کسی غیر از حسینت نیستی عباس
خودت باید بیایی و بگویی کیستی عباس
به درک جایگاهت هیچکس نائل نخواهد شد
که دین هیچکس بی عشق تو کامل نخواهد شد
@hosenih
دل از اهل زمین و آسمان برده ست گیسویت
به میدان می روی و می شود زینب دعاگویت
ولی ای کاش غرق خون نمی شد چشم و ابرویت
نمی زد هیچکس در علقمه نیزه به پهلویت
علی اصغر برای آب بی تاب است...یا عباس
تمام فکر و ذکرت قحطی آب است...یا عباس
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
قدِ مادرا از تمومِ غَما
چه زود از فراقِ پسر میشکنه
اگه سَرو باشه زمین میخوره
که داغِ جونش کمر میشکنه
@hosenih
اگه درد اگه ناله تقدیرشه
چه غم داره مادر ، پسر گیرشه
فقط دلخوشیه ی یِ مادر اینه
جوونش پیشِ مادر پیرشه
نگاهش به در مونده تو بستره
سر پیریه وقتِ بی بالیه
صداش میزدن مادرِ بچهها
ولی دورِ امالبنین خالیه
حالا روضه داره تو تنهاییاش
دلش خیلی تنگه واسه بچههاش
کسی نیست آبی به دستش بده
نداره عصایی برا پیریاش
تو اون مدتی که اباالفضل بود
دعایی به اون قد و بالا نکرد
نگاهش ، دل سیر ، حتی یه روز
به پیش یتیمای زهرا نکرد
تو اون مدتی که اباالفضل بود
نشد که یبار جان مادر بگه
به عباسش از بچگی گفته بود
مبادا به آقاش برادر بگه
@hosenih
خودش لقمه میداد دستِ حسن
فقط خنده میزد کنارِ حسین
شبا هم که تانیمه شب مینِشِست
که آبی بنوشه دوباره حسین
حالا روضه داره توتنهاییاش
دلش خیلی تنگه واسه بچهاش
داره روضه میخونه واسه خودش
خودش گریه کن میشه با روضههاش
شنیدم که تشنه به دریا زدی
شنیدم دعایِ حرم آب شد
شنیدم که پشتت صدا زد رباب
بیا که علی اصغرم آب شد
حسینم کنارت نشست و شکست:
پاشو دشمنا رو به میدون نیار
به فکر چشاتم بیا جونِ من
برا دیدنم تیر و بیرون نیار
پاشو از زمین رو زمین پا نکش
بازم مَشکِ آب و به دندون بگیر
ببین جون رفتن ندارم دیگه
پاشو جونِ زینب پاشو جون بگیر
الهی بمیرم ، بهم ریختی
به من گفت زینب چی اومد سرت
نبودم که جمعت کنم ؛ باز شکر
که پهلو شکسته شده مادرت
@hosenih
تو رفتی و مشکِ تو رو کوفه بُرد
تو رفتی و چشماتو شامی گرفت
نبودی و جرات به دشمن رسید
نبودی حرم رو حرامی گرفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#اسماعیل_شبرنگ
▶️
باران که می بارد پریشانم
حال خودم را خوب می دانم
ابری ترین باران پنهانم
من روضه خوانم روضه می خوانم
در بین ساحل موج غم افتاد
در علقمه مشک و علم افتاد
دستی قلم نذر حرم افتاد
همناله با ذکر عمو جانم
@hosenih
بغضی میان هر گلو لرزید
در دست ساقی تا سبو لرزید
با العطش قلب عمو لرزید
من هم به فکر داغ طفلانم
تا بر سر فرقش عمود آمد
روی لبش ذکر سجود آمد
از خیمه ها تا بوی دود آمد
فریاد زد میسوزد این جانم
روی زمین بال و پرش می ریخت
ذره به ذره پیکرش می ریخت
با تیرها چشم ترش می ریخت
یاد خسوف ماه تابانم
با سوز آهی آتشین از راه
همناله با امّ البنین از راه
زهرا رسیده دلغمین از راه
مادر رسید و دیده گریانم
@hosenih
در گریه ام گل کرد لبخندم
وقتی به من می گفت "فرزندم"
خود را به پای مادر افکندم
از راه آمد عید قربانم
نور خدا دست هوَس افتاد
شیر حرم کنج قفس افتاد
عباس آخر از نفس افتاد
دیگر چه شد شاعر ؟؟ نمی دانم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e