#امام_حسین_ع_شب_عاشورا
امشب برای گریه زمان کم میاوریم
در مقتل تو کاش که جان کم نیاوریم
@hosenih
امشب مسیر روضه به مقتل رسیده است
اشک خدا به صفحه ی مقتل چکیده است
کار غریب روضه به گودال می کشد
ما را برای روضه به دنبال می کشد
امشب چقدر غم زده در راهی ای حسین
از خوار پشت خیمه چه میخواهی ای حسین
با زینبت ز مجلس نامحرمان نگو
از شمرها و حرمله ها و سنان نگو
فردا بگو که از سر تو خون نمی چکد
از بند بند پیکر تو خون نمی چکد
پای سنان بگو به حرم وا نمی شود
هرگز سرت به نیزه هویدا نمی شود
فردا سرت بگو که ز جسم تو دور نیست
با من بگو که جای سرت در تنور نیست
امشب که با تو حال دلم خوب می شود
فردا غروب بی تو در آشوب می شود
@hosenih
فردا کسی به نیزه زمین می زند تو را
مانند روز کوچه کمین می زند تو را
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
بی یار و بی یاور شدی یک ظهر تا عصر
بی سر شدی بی سر شدی یک ظهر تا عصر
آه ای گل خوش رنگ و بوی باغ زهرا
پرپر شدی پرپر شدی یک ظهر تا عصر
@hosenih
کل تنت را بین هم تقسیم کردند
کمتر شدی کمتر شدی یک ظهر تا عصر
بردند قرآن تنت را آیه آیه
کوثر شدی کوثر شدی یک ظهر تا عصر
یک قبر کوچک سهم عباس علی شد
ای شاه بی لشکر شدی یک ظهر تا عصر
تو یک علی میدان فرستادی ولیکن
بابای صد اکبر شدی یک ظهر تا عصر
با نیزه کندی قبر او را پشت خیمه
بابای بی اصغر شدی یک ظهر تا عصر
زیر گلویت را پیمبر بوسه میزد
هم صحبت خنجر شدی یک ظهر تا عصر
@hosenih
شب تا سحر دست دعایت نور می کاشت
بی دست و انگشتر شدی یک ظهر تا عصر
یک عمر سر بر شانه زینب نهادی
بی سر شدی بی سر شدی یک ظهر تا عصر
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد
بوی سقیفه و در و دیوار می رسد
از زخم های سوخته ی بی شماره ات
حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد
@hosenih
با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو
از کربلا به کوچه و بازار می رسد
**
ای یادگار مادر پهلو شکسته ام
من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام
هستند قاتلان تو همخون دوّمی
ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی
گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو
رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو
از موی تو نشانه در انگشت شمر بود
دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود
این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است
یادش به خیر مادرمان شانه کرده است
از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد
از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد
از من زمان غارتمان سر شکسته اند
از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند
بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند
ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند
ناچار می شوم که رهایت کنم حسین
فکری برای خیمه و غارت کنم حسین
@hosenih
از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم
با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم
آیا به خواهر تو اسیری روا بُود؟
با لشکری که بد دهن و بی حیا بُود
ای وای من زمان خداحافظی شده
ای پاره تن زمان خداحافظی شده
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
کاش بشه دوباره بر گردی حسین
با همه خدافظی کردی حسین
بعد تو عقیله آواره میشه
غیر تو نمونده هیچ مردی حسین
چرا تو معرض تحقیر افتادی؟
زیر نیزه ها و شمشیر افتادی
باید این رو بپذیری که حسین
بد جوری تو قتلگاه گیر افتادی
@hosenih
به تو اول خنجری از پشت زدن
خیلی بد به صورت تو مشت زدن
ی نفر کمک نکرد به تو ولی
همشون تو رو به قصد کشت زدن
تشنه کشته شمر تو رو باخنجری
خیمه ها سوخته نمونده معجری
ای سر نیزه نشین خبر داری !؟
سهم دخترات شده دربه دری
جای پای شمر رو پیکر تو موند
روی شاخه ی درخت سر تو موند
همه وقتی رفتن از تو قتلگاه
کنار تن تو مادر تو موند
گریه ی اهل حرم رو در آورد
روی نِی سَرِ علی اصغر آورد
خدا لعنت کنه شمرو بین ما
با فروختن سرت نون در آورد
@hosenih
تو مسیر شِکسته شُد حُرمت تو
اکثر سنگا شدن قسمت تو
راهب مسیح سرت رو شُست ولی
جای چاقو مونده رو صورت تو
خیلی صورتت برافروخته بابا
خیزران لب تو رو دوخته بابا
تنور خولی مگه خاموش نبود
پس چرا موهات دیگه سوخته بابا
شاعر: #علی_اصغر_یزدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5827870140741454526.aac
24.49M
🔰#مصیبت_راتبه🔰
🏴 روضه #روز_عاشورا محرم 🏴
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
با تحقیق و سخنرانی: حجت الاسلام #محسن_حنیفی
محرم ۱۴۰۰
✅موسسه قدیم الاحسان✅
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#شب_نهم #شب_عاشورا
در روضه ات نشستم و باور نمیکنم
دارد تمام می شود انگار، این دهه
شاعر: #رضا_دین_پرور
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آسمان شد تیره و شد همهمه دور و برت
بر سرش میزد زمین در لحظه های آخرت
تا به روی زخم های سینه ات قاتل نشست
بر زمین افتاد روی تل پریشان خواهرت
@hosenih
«وا حسینا» گفت و با هر ضجّه میزد بر سرش
شمر(لع) در گودال تا برداشت سر از پیکرت
غرقِ خون بر خاک زیر دست و پا افتاده بود
خواهرت را بیشتر دق داد وضع حنجرت
غارتت کردند و کرده شعله ور جان مرا
بیشتر آن دستِ بی انگشت و بی انگشترت
اسب سرکش نعل های تازه میخواهد چه کار؟!
درهم و برهم شدی؛ پاشیده شد سرتاسرت
@hosenih
پیرمردی بر عصایش چند نیزه بسته بود
میزد و میگفت این هم آب و نانِ دخترت
پاک میکردند با پیراهنت سرنيزه را
ای زبانم لال! رفت از حال زهرا(س)مادرت!
#مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
سلام داغ مبارک سلام سوز عزا
سلام شاهشهیدان امام کرببلا
سلام ماتممانا سلام آتشغم
سلام شعلهی زنده به روی سینهیما
سلام صاحبناله کنار نعشپسر
سلام قدخمیده کنار نعش رها
@hosenih
سلام برتو و بر بوسههای پیغمبر
به عضوعضو تنت ای مقطعالاعضا
سلام بر تو و بر گیسوان خونیتو
همان که شمر به دستش گرفت و واویلا
سلام بر تو و بر پارههای پیرهنت
همان که رفت بهغارت بهظهر عاشورا
سلام بر تن پاکت به زیر سم ستور
قتیل بیکفن و پیرهن، بدون عبا
سلام ای که سرت بر فراز نی نگران
به گریههای اسارت، به نالهی اسرا
@hosenih
سلام پای رقیه، سلام روی رباب
به خاک چادر زینب؛ شریکةالزهرا
سلام آیهی کهف و رقیم از لبتو
همان لبی که ببوسید خیزران آنرا
سلام بغضعقیله به بزم شعر و شراب
سلام بر سر پاکت درون تشت طلا
شاعر: #امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شب_عاشورا
آنقدر ناله شدم تا جگرم ریخت حسین
آنقدر اشک که مژگان ترم ریخت حسین
موی من تار به تارش شده پیش تو سفید
مثل پائیز شدم برگ و برم ریخت حسین
@hosenih
منکه پیرِ تو شدم پیرتر از این مپسند
به جوانِ تو قسم بال و پرم ریخت حسین
نکن ای صبح طلوع ، کاش نیاد که فقط
غم عالم به دلِ شعلهورم ریخت حسین
حق بده خاک به روی سرِ خود میریزم
فکرِ فردات چه خاکی به سرم ریخت حسین
خار در پشت حرم چیدی ودستت خون شد
زخمِ دستِ تو که دیدم جگرم ریخت حسین
در میان حرمت حرفِ امان نامه شده
دیدم اشکی که زِ چشمِ قمرم ریخت حسین
کُشت دلشوره مرا حال رُبابت بد شد
طفلِ بی شیر بهم دور و برم ریخت حسین
زود برگرد مدینه که نگویم فردا
بعدِ تو جمع حرامی به حرم ریخت حسین
تا نگوید لب گودال سکینه با من
آنقدر زخم زدندش ، پدرم ریخت حسین
تا نبینی به کنار دو سهتا طفل یتیم
خیمهی شعله وری روی سرم ریخت حسین
تا نبینی که به حال من و تو میخندد
آنکه شلاق به پشت و کمرم ریخت حسین
@hosenih
تا رُبابت به سر ِنیزه اشاره نکند
وای از سنگ ببین که پسرم ریخت حسین
حق بده جان بکَنَم پیشِ تو از حال روم
تو بگو من چه کنم جای تو گودال روم
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مناجات
ببین حال دل ما را ابالفضل
گره از کار ما بگشا ابالفضل
به دل هر وقت حاجت داشتم من
فقط گفتم دخیلک یا ابالفضل
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
رفت زیر سم مرکب پیکرش الفاتحه
ریختند از هر طرف دور و برش الفاتحه
@hosenih
حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزان حسین
زیر و رو شد آیههای کوثرش الفاتحه
یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است
یک طرف انگشت با انگشترش.. الفاتحه
هرکه هرچه خواست از گودال با خود برد و بعد
شمر آمد تازه بالای سرش الفاتحه
خنجرش را با سر شمشیر خولی تیز کرد
بعد رفت آرام سوی حنجرش الفاتحه
کاش میشد لااقل از رو به رو ذبحش کند
پشت و رو شد پیش چشم مادرش الفاتحه
@hosenih
زینب آنجایی که رفتی روی نیزه جان سپرد
یکصدا شادی روح خواهرش الفاتحه
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
مقتل آورده است ظهر دهم
از بلندای مرکب افتادی
آه!در ازدحام تیر و سنان
پیش چشمان زینب افتادی
از بلندی که بر زمین خوردی
آسمان ها شنید آهِ تو را
نامروت گرفت عبایت تا
بکشد سمت قتلگاه..،تو را
@hosenih
تهِ گودال گیر کردی حسین
نیزه ها بر پر تو می خوردند
تا که قلب تو را بسوزانند
سمت خیمه هجوم می بردند
دور و اطراف پیکر تو شلوغ...
روی جسم تو رفت و آمد بود
بارش سنگ های وحشی ها
سمت پیشانی تو بی حد بود
پیر مردی عصا به دست آمد
بندِ قلبِ حرم گسست آخر
به سر و صورت مطهر تو
آنقَدَر زد..،"عصا" شکست آخر
هرکسی هرچه داشت در گودال
به روی جسم نیمه جانت کاشت
این سنان مست بود که نیزه
جای جسم تو در دهانت کاشت
مقتل آورده است دست عدو
پنجه در آیه های مویت کرد
آه از آن دمی که شمر رسید
با نوک چکمه پشت و رویت کرد
فاطمه لحظه ای رسیده که شمر
حوصله اش از گلوت سر رفته
وای از گردن تو..،کنترلِ
خنجر از دست شمر در رفته
چِقَدَر ذبح تو زمان برده
مادرت چندبار رفت از حال!
شمر هنگام ظهر آمده بود...
دم مغرب درآمد از گودال
@hosenih
هرکه یک تکّه از تو را می خواست
سر پیراهن تو بلوا شد
بین خولی و دار و دسته ی شمر
سَرِ سر بُردن تو دعوا شد
خاتَمَت گیر می کند آقااا
زیر سُم پیکر تو را بِبَرَند
قبل از آنی که ساربان برسد
کاش انگشتر تو را بِبَرَند
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر
#شب_عاشورا برای #امام_زمان (عج) #صدقه کنار می گذاشتند و می فرمودند: امشب #قلب آن حضرت در #فشار است.
#جهت_یاری_حضرت_نشر_دهید
@hosenih
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
تشنه بود و به خاکها خونش
از رُخ و گونه و جبین میریخت
یک نفر خنده كرد به تشنگیاش
پیشِ او آب بر زمین میریخت
نیمهجان بود و پُشتِ مركبِ خود
بوسهای سنگ ، بر جبینش زد
نوبتِ تیرِ حرمله شده بود
آه ، از پشتِ زین زمینش زد
@hosenih
فاصله كم شده كمانداری
تیرها را دقیقتر میزد
یک حرامی بر آن تَنِ زخمی
نیزهاش را عمیقتر میزد
خواست تا خویش را به سینه کِشد
تا که شاید رسد به اطفالش
یک نفر نیزهای به کتفش کرد
رفت و او را کشید دنبالش
@hosenih
نالهای میرسد به هركس كه
به تنش تیغ میكشد... نزنید
مادرش چنگ میزند به رُخش
دختری جیغ میکشد: نزنید
آن وسط چند تا حرامزاده
دورِ او دشنه تیز میکردند
با لباسی كه از تنش كَندند
تیغشان را تمیز میكردند
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
می کِشم آه از جگر با یا حسین
شد دلم خون دیده ام دریا حسین
حضرت مظلومِ بی همتا حسین
ای شهید تشنه و تنها حسین
نیست بر روی لبم اِلّا حسین
کربلا امّید را از من گرفت
هیجده خورشید را از من گرفت
ماه را ، ناهید را از من گرفت
دودِ آتش ، دید را از من گرفت
سوخت وقتی چادرم اینجا حسین
@hosenih
بر زمین چون وحیِ مُنزَل دیدمت
یکّه خوردم وقتی اول دیدمت
روی خاک گرمِ مقتل دیدمت
بی نفس بودی که از تل دیدمت
زیر دست و پای کوفی ها حسین
قلب من از غصه مالامال شد
هر کجایی حرف از گودال شد
یادم آمد عشقِ من پامال شد
باز ، از پای زنان خلخال شد
وا محمد ، وا علیّا ، وا حسین
شمر زد بر زخم دلها نیشتر
دیدمت بر نی دلم شد ریشتر
دشمنت وقتی که آمد پیشتر
آتش دامانمان شد بیشتر
با دویدن در دلِ صحرا حسین
یک جهان غصه انیسِ دل شده
قاتل من خندهء قاتل شده
از غم تو خون دل حاصل شده
قسمت من چوبۀ محمل شده
قسمت تو نیزهء اعدا حسین
@hosenih
خیمه ها بعد تو غارت شد اخا
بر نوامیست جسارت شد اخا
قامتم خم در کنارت شد اخا
بر تنم رخت اسارت شد اخا
می شنیدم نالۀ زهرا حسین
با نظر بر اشکهای جاری ام
می دهی از روی نی دلداری ام
سنگ خورده بر لبت ای قاری ام
کشتۀ این زخمهای کاری ام
پس دعا کن خواهر خود را حسین
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا
غریب و تشنه و افتاده قتلِ صبرش چیست
بریدنِ سر او ماجرا نمی خواهد
حسینِ فاطمه جان دادنش مسجَّل بود
سرش بریده شدن از قفا نمی خواهد
@hosenih
کسی که خون زیادی زِ پیکرش رفته
دگر گرفتن جانش عصا نمی خواهد
به پیکرش ردِ شمشیر و صورتش ردِ سنگ
بس است سینۀ او ردِّ پا نمی خواهد
شما که این همه از روبرو زدید او را
زِ پشتِ سر زدنِ بی هوا نمی خواهد
همین که سر زِ تنش شد جدا دگر کافیست
دگر زدن به سرِ نیزه ها نمی خواهد
حسینِ ما کفنش گرد و خاک صحرا شد
بنی اسد بدنش بوریا نمی خواهد
@hosenih
اسیر کردنِ یک دختری که ترسیده
صدای هلهله و ناسزا نمی خواهد
اسیر کردنِ هشتاد و چار کودک و زن
اهانت و سخن نا بجا نمی خواهد
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
با خنده با تحقیر خنجر را گرفته
بر سینه اش زانو زده سر را گرفته
ای کاش رو به قبله اش میکرد نامرد
یک دست مو یک دست خنجر را گرفته
@hosenih
چه خوب زهرا هست وقت احتضارش
آقا دودستی دست مادر را گرفته
یک ضربه! دوضربه! نه باید پشت و رو کرد
زیر گلویش بوی خواهر را گرفته
هم فاطمه چشمان حیدر را گرفته
و هم علی چشم پیمبر را گرفته
هی صورت ارباب را بر خاک میزد
لج کرده قول کیسه زر را گرفته
زینب! برو جایی که شمر اصلا نباشد
بیرون بیاید زود معجر را گرفته..
@hosenih
تقسیم شد جسمش میان ده سواره
هر مرکبی یک جای پیکر را گرفته
دیگر نه عباس است نه اکبر، ببینند
خلخال طفلان چشم لشکر را گرفته
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
بد زمینگیر شدی! بال و پرت را بردند
روی دستان تو با تیر سه پر؛ پرپر شد
گوش تا گوش...دهان پسرت را بردند
@hosenih
چشمت از داغ جوان تار شد و کم سو شد
میزدند و همه نام پدرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
با وضو نیزه-زنان وارد گودال شدند
آن عقیقِ یمنِ شعله ورت را بردند
چکمه هایت را با نیزه درآورد کسی
تیرباران شده بود و سپرت را بردند
@hosenih
تا بگیرند دو سه جایزه از دست یزید(لع)
دست و پا میزدی آقا خبرت را بردند
پیش زینب(س) به تو بسیار جسارت کردند
غارتت کرده و بر نیزه «سرت» را بردند!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
کمی آرام برو کم شود این خون جگری
برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری
@hosenih
من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم
چقدر زود شد ایام وصالت سپری
با تن پر پر اکبر چه وداعی کردی
بی عصا مانده ای ودست به روی کمری
تک تک اهل حرم دست به دامان تواند
سرپیری چقدر ناز تو باید بخری
مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش
که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری
نا امیدم که تو را باز ببینم اما
روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری
ساربان مینگرد بد به دلم افتاده
می روی کاش که انگشتر خود را نبری
@hosenih
چادر خاکی من را نتکان گریه نکن
که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
سکوتِ ماسههای داغ یعنی بسترش با من
صدای بادِ سوزان میرسد: خاکسترش با من
غریبِ زخمیِ لبتشنه گیر اُفتاده در گودال
که حتی آفتابِ داغ گوید پیکرش با من
@hosenih
حرامیها و قاتلها همه جمع اند میگویند
که از این زخم خورده کَندنِ بال و پَرَش با من
یکی میگفت با نیزه که ضربِ اولش با تو
یکی میگفت با تیغش که زخمِ آخرش با من
زره پیراهنش خودش عبا دستار غارت شد
به نعره خولی آنجا بود: خورجینِ سرش با من
سنان با شمر میخندد بچرخانم؟ سرش باتو
که با او شمر میگوید بچرخان خنجرش با من
نگاهِ یک زنازاده به شالِ سبز آقا بود
هوارِ ساربان آمد فقط انگشترش با من
@hosenih
پس از عریانیِ او شد زمانِ غارتِ خیمه
که یک وحشیِ شامیِ گفت گوشِ دخترش با من
به خنده نانجیببی داد زد بچهها با من
سوارِ نیزه داری گفت قبرِ اصغرش با من...
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
ای چشمه ی صبح و شعله ی شب ، سجاد !
از آتش و اشک ها لبالب ، سجاد
مظلوم ترینند ، حسین و زینب ...
مظلوم تر از حسین و زینب ، سجاد
*
با یاد تو هر مساله آسان شده است !
آتش به اراده ات گلستان شده است !
ای عمه ی سادات ! جلال ملکوت
از صبر تو انگشت به دندان شده است !
*
ای شاهد ماجرا ، امام باقر !
راویِ شکنجه ها ، امام باقر !
از حاشیه ی چادر زینب می دید
سرهای بریده را امام باقر
#سیدروح_الله_باقری
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
هر زمان افتاد راه روضه سمت ساربان
من حیا کردم درآوردم ز دست انگشترم
#مصطفی_محمدی
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
@hosenih
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
@hosenih
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم!
#مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
مرا در لحظهی خوشحالیاش زد
مرا در موقعِ بیحالیاش زد
کسی که تیغِ خود را بر تنت کرد
مرا هم با غلافِ خالیاش زد
*
امیدم رفت تا بازوی تو رفت
اباالفضلم چهشد اَبروی تو رفت
سرم را ضربِ یک نیزه شکسته
همان نیزه که بر پهلویِ تو رفت
*
امان از ضربهی سنگینِ نامرد
امان از چکمهی خونینِ نامرد
همین امروز در آغوشِ من بود
سری که رفت با خورجینِ نامرد
*
کمک کن تا رَدایت را نَدُزدَد
حصیرت بوریایت را نَدُزدَد
حواسم هست امشب در خیامت
حرامی بچههایت را نَدُزدَد
*
بیا رحمی به این دختر بیاور
برایم یک دو تا معجر بیاور
سنان نگذاشت تا مقتل بیایم
خودت انگشترت را در بیاور
*
به زحمت میدویدم دیر شد حیف
بریدند و بریدم دیر شد حیف
به پایم چادرم پیچید صدبار
حلالم کن رسیدم دیر شد حیف
شاعر: #حسن_لطفی
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_کوفه
کاش شام غم من را تو سحر گردانی
جنگ خونین مرا غرق ظفر گردانی
@hosenih
غصه ای نیست اگر زیور من غارت شد
چادر سوخته را کاش که برگردانی
وسط شهرعلی دخت علی هو میشد
پدرم را نکند تا که خبر گردانی
منم و اینهمه بچه وسط اینهمه لات
دارم امید خودت دفع خطر گردانی
پیش من با سر پاکت همه بازی کردند
به خدا کشت مرا غصه سرگردانی
@hosenih
یا بیا در بغلم یا که مرا ذبحم کن
تا سرم را روی نی بین گذر گردانی
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_شهادت
#بصیرت
ز مکه آمده تا کوفه بی جواب نماند
رسیده دریا تا کربلا سراب نماند
گرفته هستی خود را به کف، رسیده به میدان
حسین آمده تا ظلم، بی حساب نماند
حسین آمده تا دین درون حجره نپوسد
حسین آمده قرآن فقط کتاب نماند
@hosenih
حسین آمده تا بیش از این حکومت اسلام
به تاج و تخت معاویه ها لعاب نماند
حسین آمده تا دین به دست توله سگانی
_چنان یزید_ گرفتار منجلاب نماند
ریا نباشد و تزویر خلق را نفریبد
فساد با رخ اصلاح در نقاب نماند
به هر سپیده اذان ارث خون سرخ حسین است
که شیعه وقت قیامش اسیر خواب نماند
حسین تشنه به مقتل، صدا زده ست بشر را
که بند لقمه ی دنیا و نان و آب نماند
حسین تشنه به مقتل، نگاه سمت حرم بود
دلی شبیه دل او در اضطراب نماند
خدا کند که اگر سر بریده اند شهی را
تنش بدون کفن زیر آفتاب نماند
برید یکسره انگشت را به نیت خاتم
حرام زاده گرفتار پیچ و تاب نماند
و خاک بر سر شعرم دعا کنید که یک زن
میان مجلس اغیار بی حجاب نماند
دعا کنید اگر خواست روی خویش بپوشد
دو دست دختر ارباب در طناب نماند
@hosenih
سر پدر چو به سوی سه ساله خواست بیاید
دعا کنید محاسن به خون خضاب نماند
صدای مادری آمد که بر حسین بگریید
دعای گریه کنان لنگ استجاب نماند
دلی که عشق تو را برگزید خانه ی امن است
خراب هم بشود آخرش خراب نماند
شاعر: #سعید_تاج_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
نگفته ام غم دل را نگفته بسیار است..
غمی که میکُشدم عاقبت غم یار است
به یاد خواب رقیه به یاد حمله زجر..
زمان خواب،دو چشمم همیشه بیدار است
@hosenih
تورو خدا جلویم گوسفند سر نبرید
دلم ز دیدن این صحنه سخت بیزار است
صدای گریه نوزاد میکشد مارا!
خداکند که بخوابد!رباب تبدار است
نمیروم سر بازار دردسر دارد
عذاب هرشب من ازدحام بازار است..
@hosenih
حصیر پهن نکردم به خانه ام اصلا
حصیر روضه ی مکشوفه ی من زار است
هنوز بعد چهل سال درد پا دادم
هنوز بر کف پایم نشانی خار است
هنوزجای غل وسلسله ب گردنم است
هنوز چشم من از مشت بی هوا تاراست
@hosenih
آهای مردم "اَذَلَّ عزیزنا"یعنی
محله ای بروی که هجوم اشرار است
مقابلم به زن و بچه ام اهانت شد
امان ز غربت مردی که بدگرفتار است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_اسارت
#زمینه #شور
سبک: یه عالمه گریه به روضه بدهکارم
یه عالمه گریه به چشمات بدهکارم
از داغ هجرونت بی قرارم ای یارم
از وقتی که رفتی لحظه ها چه غمناکه
سرت روی نیزه پیکرت روی خاکه
اگر چه پیر شدم - اگر چه بی قرارِتم
غمت نباشه من - تا آخرش کنارتم
من - اصلا اومدم اسیر بشم برات
می ریزم تموم هستی و به پات
قربونِ سرت - چشمای ترت
عزیزم حسین (عزیزم)۳
@hosenih
فدای اشکات و این چشای خونبارِت
تو کوفه و تو شام من میشم علمدارت
قسم به خون تو جون مادرم زهرا
نمی ذارم خونِت پایِمال بشه اینجا
غم تو علتِ - لرزشِ پای زینبه
سرِ تو روی نی - ماهِ شبای زینبه
من - جونَمم میدم برای تو حسین
همه زندگیم فدای تو حسین
عزیزم حسین (عزیزم)۳
@hosenih
جای نفس دیگه شد میونِ سینم تنگ
جون از تنم میره می زنن تو رو با سنگ
هم لب و هم چشم و هم سرت پُر از خونه
شبیه موی تو خواهرت پریشونه
شبیه دخترات - میمیره خواهرت ببین
وقتی سرِ تو از - نیزه می اُفته رو زمین
من - بمیرم برای اشکِ تو چشات
روضه می خونم تا زنده ام برات
عزیزم حسین (عزیزم)۳
سبک: #سیدجواد_پرئی
شاعر: #بهمن_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_مناجات
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
شاعر: #امیر_تیموری
@dobeity_robaey
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
سپردمت به غم و اشک و درد و آه حسین
سپردمت به غروب و به قتلگاه حسین
@hosenih
سپردمت به دلِ مادرم خداحافظ
سپردمت به شب و نورِ ماه حسین
سپردمت به کمانها به تیرهای شکسته
به جایِ سوختهی خیمهگاه حسین
سپردمت به فراق و سپردیَم به فراق
به گریههای یتیمانِ بی پناه حسین
سپردمت به علمدارِ علقمه رفتم
سپردیَم به هزاران نگاه حسین
به خیزران سنان و به تازیانهی شمر
سپردیَم به مغیلانِ راه حسین
@hosenih
نشسته خاک غمت بر سرم خداحافظ
بخواب ای پسرِ مادرم خداحافظ
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e