eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شد قلبمان مسرور، إقرأ باسم ربّکْ شد عیش؛ جفت و جور، إقرأ باسم ربّکْ ختم الرُسُل شد انتخاب از جانب حق جبریل شد مأمور، إقرأ باسم ربّکْ @hosenih تا در حرا نوبت به آیاتِ «علق» شد شد ذکر کوه طور، إقرأ باسم ربّکْ پوشانده شد رخت رسالت بر محمد(ص) در هاله ای از نور، إقرأ باسم ربّکْ با صوت زیبایت بخوان! پیغمبری کن چشم حسودان کور، إقرأ باسم ربّکْ تا گُر بگیر بولهب؛ تا اینکه باشی- از شرّ شیطان دور، إقرأ باسم ربّکْ لات و هبل را ریشه کَن کن! دختران را آزاد کن از گور، إقرأ باسم ربّکْ @hosenih باید بخوانی! چونکه از پروردگارت صادر شد این دستور، إقرأ باسم ربّکْ امشب به عشقِ بعثتِ تو کنج قران این آیه شد منظور، إقرأ باسم ربّکْ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گیسوی تو برای پریشان شدن بس است چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است دلدار اگر تویی به خدا که برای ما بیدل‌ترین قبیله ی دوران شدن بس است هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است از خیل معجزات تو،یک مهربانی ات کُفّار را برای مسلمان شدن بس است قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است مبعوث می شوی که بگویی به ابتران دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است تدریس نکته های ولایت شناسی ات ما را برای طفل دبستان شدن بس است تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست @hosenih قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم از گورهای جهل ابوجهل،پا شویم قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات قدری عوض شویم،کمی با خدا شویم این دست ها به شوق قنوتت بلند شد تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم بالی برای پر زدن ما درست کن تا جبرئیل های مقیم حرا شویم همراه چار قبله ی توحید آمدی تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای لبخند شاد کودکی کوچه‌‌ها شویم پُشت در حریم تو از اولیا پُر است ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم فردای حَشر منصبمان پادشاهی است امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم فانوسِ راه را به یدالله داده ای می خواستی که با علی ات آشنا شویم یک هشتم عدس به علی عشق داشتن... گفتی که کافی است ز آتش رها شویم ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است پائین پای غار حرایت نشانده است @hosenih بال ملک کجا و بلندای بام تو از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز "قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است جان تمام شیعه به قربان نام تو اما تو آمدی که بگویی علی که بود این داستان نهفته شده در قیام تو "هرکس علی شناخت،خدا را شناخته" این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو معراج هم اگر بروی..،دردِدل کنی جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو "یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال" هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو یک نیمه ی تو "فاطمه" شد،آن یکی "علی" حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟ طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند: زهراست مقتدای "علی" و امام "تو" از نور این دو ،پرتوِ قرآن درست شد با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد @hosenih سرمایه ی محبت زهراست دینمان یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است: "او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان" در حشر او سواره و باقی پیاده اند آن بی مثال‌بانوی بالا نشینمان در دست فاطمه است کلید دَر جَنان از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش هجده نفس رسیده به داد زمینمان آن مادری که صبح قیامت یکی یکی با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان باید کسی شبیه علی همسرش شود آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود @hosenih امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد این نخل ریشه دار تناور شکسته شد در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت آورده‌اند گونه ی مادر شکسته شد آتش به جان لانه ی آل نبی زدند بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد ما در عزای دختر تو گریه می کنیم عُمری برای دختر تو گریه می کنیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کاش که غم رود ز دل‌ها بیرون امضا بشود ظهور مولا، اکنون... ما مبعث ختم الانبیا را گوییم تبریک به "حضرت خدیجه خاتون" شاعر: @dobeity_robaey
از خاک تا به خاک تربت فرق دارد جنات هم جنت به جنت فرق دارد ما سعیمان این است این شبها نمیریم در مسلک عاشق ریاضت فرق دارد پایی که مشهد میرود رفته مدینه هرچند به ظاهر مسافت فرق دارد هرروز مبعوث نماز صبح صحنیم پبش رضا صور قیامت فرق دارد یک‌ غار کوچک عرش را جاداده در خود با چشم باطن وسع و وسعت فرق دارد وقتی وظیفه گفتن از اوصاف مولاست پس مطمئنا این نبوت فرق دارد یا ایها المزمل از جا زود برخیز حرف از علی شد باز آقا زود برخیز @hosenih چهل سال رفت و نوبت پیغمبری شد حالا در این ام القری چه محشری شد خواندی به محض این‌ بسم رب زهرا فورا لبت از ذکر کوثر کوثری شد قرآن بخوان که دوره غربت تمام است قرآن بخوان دوران مرگ کافری شد هر آیه شأنی از علی را داشت باخود یعنی که قرآن هم از اول حیدری شد از آن زمانی که سرت بر پای مولاست تاج سر شیعه عجب تاج سری شد از عالم زر پیشمرگت بود آقا از عالم زر کار حیدر حیدری شد پرواز یعنی یاعلی و یا محمد اعجاز یعنی یاعلی و یا محمد @hosenih راحت برو راحت بیا هرجا علی هست اصلا چرا احساس غربت تا علی هست فورا برو بتخانه را ویران سرا کن حالا که روی شانه ات آقا علی هست بفرست از مکه بیاید تا مدینه باشد خیالت جمع از زهرا! علی هست.. سنگ جنون خوردی ازین و آن اگرچه.. مجنون تویی در رتبه لیلا علی هست در دره گیر افتاده ای آرام هستی یاران‌ اگرچه رفته اند اما علی هست خورشید را هم‌ چند ساعت جابجا کرد مث تو سکاندار این دنیا علی هست خورشید شد حتی به شب تابید حیدر راحت میان بسترت خوابید حیدر @hosenih اینروزها اشکی روان داری دوباره چشم تر و قدی کمان داری دوباره مستوره ها در بین هر محمل نشستند دلشوره ی یک کاروان داری دوباره مانند آن بعضی که‌ زینب در گلو داشت بغض گلویی بی کران داری دوباره اکبر کنار دست زینب ایستاده حسرت به این تازه جوان داری دوباره روبنده ها برروی صورت ها نشسته روضه برای دختران داری دوباره سقا به روی دوش مشکش را گرفته داغ قد این پهلوان داری دوباره داغی به یاد ازدحام کوچه بازار... از خنده و زخم زبان داری دوباره آقا دگر باغ و بهارت رفتنی شد آرامش این روزگارت‌ رفتنی شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه کاری با حرا کردی محمد حرا را کبریا کردی محمد فدای تو که با اسلام نابت جهان را با صفا کردی محمد * کتاب عشق را شیرازه کردیم که اسلامِ تو ، پُر آوازه کردیم لباسِ فاخرِ پیغمبری را به قدّ و قامتت اندازه کردیم * به کوه نور تابیدی چنان ماه مخور غصه که پیروزی در این راه رسول ما خیالت جمع باشد که همراه تو می گردد یدالله * اساس شرک از بنیان شکستند سران فتنه و طغیان شکستند زمانی پرچمت افراشتی تو ابوجهل و ابوسفیان شکستند * به حق ، چشم ترت هم یاعلی گفت خدیجه همسرت هم یا علی گفت زمانی دین خود ابلاغ کردی قویّاً حیدرت هم یا علی گفت * تو را مُهر نبوت بر جبین خورد به دردِ تو امیرالمومنین خورد علی وقتی که با تو کرد بیعت نظام کفر یکجا بر زمین خورد * درِ فیضت همیشه بازِ باز است همیشه پیرو تو سرفراز است خدا میخواهد این را تا قیامت همیشه پرچمت در احتزاز است شاعر: @dobeity_robaey
"اِقْرَاء" كه ميان آسمان ها و كرات نازل شده است بار ديگر بركات جبريل امين دسته گلى آورده ست تقديم رسول مهربانى،"صلوات" @dobeity_robaey
🌹شب و روز مبعث، شب و روز زیارتی امیرالمؤمنین(ع) 🌹 بر گوش می رسد ز حرا بانگ یا علی باشد شب زیارت شیر خدا علی پر میکشد دلم شب مبعث سوی نجف در حیرتم نبی شده مبعوث یا علی یک نور بوده اند از اول دو تا شدند این مصطفی محمد و این مرتضی علی پس میروی اگر به نجف زیر لب بگو یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدا چندین و چندین بار می پیچید می پیچید در آن ابعاد کم، بسیار می پیچید می پیچید که إِقْرَاء یامحمد یا محمد یا محمد...هان صدا در لا به لای غار می پیچید می پیچید @hosenih بخوان با نام رب خویش :من خواندن نمی دانم صدا در گوش با اصرار می پیچید می پیچید به پایش نوح می افتاد ابراهیم می افتاد به دورش حیدر کرار می پیچید می پیچید محمد آمد از غار حرا اما هنوز آن صوت؛ میان کوه با تکرار می پیچید می پیچید همان طوری که می آمد عبا مثل گیاهی سبز به پای مرد پیچک وار می پیچید می پیچید و تا گردد فدایی رسول الله،چون عالم؛ به دور فرق او دستار می پیچید می پیچید و اللهم با تاکید بر آل محمد هم در آن شب در دل اذکار می پیچید می پیچید @hosenih محمد آمد و حیدر بغل واکرده و تا صبح دمادم یار دور یار می پیچید می پیچید و چون که شد علی نقطه برای باء بسم الله؛ نبی دورش چنان پرگار می پیچید می پیچید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمد اگرچه نور او از ابتدا بوده است این ابتدا یعنی خدا بوده است تا بوده است این ابتدا یعنی خدا در لحظه خلقت محو تماشای جمال مصطفی بوده است @hosenih این ابتدا یعنی محمد در شب ایجاد تنها نبود از ابتدا با مرتضی بوده است این ابتدا تفسیر لولاک است ای مردم جایی که خلقت علتش خیرالنسا بوده است این ابتدا مشکات در مشکات در مشکات نور است و یعنی نور زهرا مجتبی بوده است این ابتدا نور حسین است و یقین دارم آغاز خلقت در زمین کربلا بوده است این ابتدا این ابتدا این ابتدا یعنی عالم همه در سایه آل کسا بوده است این ابتدا یعنی که ما هم بوده ایم آن روز صبح الست آری جواب ما بلی بوده است این ابتدا از ‌صبح در ازل جاری است وقتی خدا فکر شب بوده است مبدأ شده غار حرا ، مقصد غدیر خم این ابتدا از ابتدا بی انتها بوده است @hosenih با وحدهو وحده ، خدا ما را یکی می خواست این دین و این مذهب کجا از هم جدا بوده است در پرده می گویم مسلمان ! این تو این تاریخ سرّ وجود لا فقط نون لنا بوده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خط به خط احبار در تورات، سرگردان تو راهبان‌ هر واژه در انجیل، بی سامان تو @hosenih ای اشارت های موسی! یک جهان دیوانه ات ای بشارت های عیسی! یک جهان حیران تو در کمال اشتیاق انجیل و تورات و زبور آمدند اینک به استقبال از قرآن تو نام تو اشک است روی گونه ی اهل کتاب آتش شوق است در جان و دل سلمان تو در پریشان‌حالی این سجده های شب‌زده آفتاب جاودان، پیشانی تابان تو جان به لب شد این کویر تشنه از سوز عطش کاش دریایی شود از جاریِ باران تو @hosenih یا اباالقاسم! دل ما خانه ی مهر علی است ای رسول مهربانی! جان ما و جان تو... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در غار حرا سینجلی می‌گویند از نور نبی و از ولی می‌گویند تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد الله محمد و علی می‌گویند * انوار شگفت ایزدی می‌آید با جاه و جلال احمدی می‌آید آنروز خدیجه دید از غار حرا یک دسته گل محمدی می‌آید * فرمود خدا که دین حق غالب هست تا هست نبی برای حق طالب هست پیروزی از آنِ دینِ احمد باشد وقتی که علی ابن ابی طالب هست * در آرزوی آل علی می‌گردند هی آمده دنبال علی می‌گردند جبریل رسید و گفت در عرش فقط دورِ سر تمثال علی می‌گردند * لطف ازلیِ بی نهایت این است توحید و نبوت و امامت این است باید که به بعثت حقیقی برسیم معنی ادامه دار بعثت این است شاعر: @dobeity_robaey
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز پنهان ز خواهر می کنی چشم ترت را شاید ندیدی اشک های خواهرت را بار سفر بستی مدینه شعله ور شد در یاد دارم آن نگاه آخرت را @hosenih ام البنین روی سرت قرآن گرفته تا پر کند یکبار جای مادرت را گریه طبیعی بود هنگامی که بردی نوزاد چندین روزه ات را همسرت را اما نفهمیدم چرا آهی کشیدی وقتی نظر کردی قد آب آورت را فقدان پیغمبر دوباره می شد احساس وقتی که می بردی علی اکبرت را یا که بگو آوردن خلخال ممنوع یا که درآور گوشوار دخترت را @hosenih از چشم های عمهء سادات پیداست آماده کرده بوسه های حنجرت را من آرزو دارم فقط زینب نبیند روزی سر و موی پر از خاکسترت را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز غمگینم و شوقِ لبالب از بیانم میرود دارد غریب و خسته یارِ مهربانم میرود دار و ندارم از وطن رخت سفر را بسته و سست است زانوانم و تاب و توانم میرود @hosenih ای شهر پُر اندوه، ای کابوس ِ کوچه الوداع با خاطراتِ از مدینه مرثیه خوان میرود مقصد به ظاهر کعبه اما راهیِ مقتل شده پشت سرش اشکی روان از دیدگانم میرود آورده با خود هر چه دارد را که قربانی کنَد خورشید و ماه و کهکشان و آسمانم میرود وقتِ اذان زل میزند تا بر علیِ اکبرش(ع) یک بغض دردآلود، در صوتِ اذانم میرود در هر قدم با غصه و دلشورهٔ زینب(س) مدام یک داغِ دائم شعله ور در استخوانم میرود بر خاک می نشیند و تا آب می نوشد حسین(ع) جان میدهم! آرامش از روح و روانم میرود @hosenih این کاروان با آه بسته بند محمل را اگر- بند دلم شد پاره چون جانِ جهانم میرود بیتابم و دلواپسم! تندی نکن! آرامتر... «ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود»! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گفته بودم، که به هر جا بروی می آیم گر چه آواره به صحرا بشوی می آیم گفته بودم، به سفر یا به حضر یار توام در غم و درد و بلا، مونس و غمخوار توام زینب آن نیست که تنها بگذارد بروی ترسم ای یوسفِ من، طعمه گرگان بشوی @hosenih مادرم پیرهنی بافته بر قامت تو بر تنت کن، که عدو نشکند این حرمت تو آری امنیتِ مظلوم دگر رفته ز دست کار خونبار شده، پیکر و سر رفته ز دست دانم ای سرورِ من، وقت قیام است حسین نوبت ریختنِ خونِ امام است حسین کاش یک مو ز سرت کم نشود، سرورِ من کاش جای تنِ تو، لِه بشود پیکر من خواب دیدی که ترا خوانده شهادت، آری و مرا خوانده خدا بهرِ اسارت، آری تو که اَسرارِ دلِ خواهر خود میدانی مو پریشان شدنِ من به غمت اَرزانی وقت آن است که بار و بُنه را بربندیم چندتا معجرِ محکم، همه بر سر بندیم وقتِ آن است که بر امر تو معطوف شویم شاهدِ کعب نی و روضه ی مکشوف شویم دانم آخر ز غمت خونِ جگر میریزم دست و پا میزنی و خاک به سر میریزم وقت آن است که در نیمه شب اقدام کنی با همه اهل حرم یاریِ اسلام کنی باید از شهر مدینه بروی سوی قتال یا ز محراب و ز مسجد بروی تا گودال مقتلِ سرخِ تو پیداست، بیا تا برویم "کربلا منتظر ماست بیا تا برویم" من در این نهضتِ خون، بر تو کمک خواهم داد زیر خنجر بروی، تن به کتک خواهم داد چون روَد رَاسِ تو بر نیزه، قسم بر حسنم سرِ خود را به لبِ چوبه ی محمل بزنم زیر چکمه نروی، دین خدا میمیرد به اسیری نروم، کرب و بلا میمیرد @hosenih همه اصحاب و بنی هاشم اگر کشته شوند کشته ها روی هم ای یار اگر پشته شوند ذره ای بعدِ تو از پای نخواهیم نشست تا نفَس داریم بر جای نخواهیم نشست این پیام است که پرچم شود از خونِ شهید آهِ مظلوم، چو ویرانه کند کاخ یزید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل از مدینه بریده ، خدانگهدارت ز سینه آه کشیده ، خدا نگهدارت برو که مادر تو بهر دیدنت آید به قتلگاه خمیده ، خدا نگهدارت شاعر: @dobeity_robaey
مثل دیواری که با یک لرزه بی شیرازه شد پاره های قلب من از هجر..،بی اندازه شد @hosenih آنقَدَر پای فراق کربلایت گریه کرد مثل یعقوب نبی این چشم،پر آوازه شد از حسینیّه ندیدم خانه ای خوش‌ساخت‌تر آن بنایی که به نامت خورد..،تازه سازه شد هرکه ذیل ظلِّ بیرق‌ رفت..،ترفیعی گرفت پرچم‌َت را "در" که بالا بُرد..،سردَروازه شد سنِّ من!یعنی زمانی که حرم بودم حسین طول عمر نوکرت تعریف در این بازه شد @hosenih ▪️ ▪️ بس که سُمِّ اسب روی سینه ی تو تاخته‌است... با زمین این پیکر کوبیده هم‌اندازه شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی گناهِ شهر مرا از تو دور کرد باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد @hosenih چشمی نمانده است تماشا کنم تو را این دیده را فراق حریم تو کور کرد از لطف مادری‌ ست نمک‌گیرتان شدم با اشک روضه کامِ مرا هم که شور کرد گاهی ز کوفه گفت، گهی از مدینه گفت با قصه‌های روضه مرا با شعور کرد آباد باد خانه‌ی آن ذاکری که با یک یا حسین، قلب مرا غرق نور کرد دیدم میان هروله از من جوان‌تر است پیری که خاطرات حرم را مرور کرد واحد، زمینه، روضه و منبر به جای خود باید تمام مجلس‌تان را به شور کرد @hosenih لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد لطفی فرای آنچه سلیمان به مور کرد اصلا دخیل شاه خراسان شویم تا ... شاید جواز کرب و بلا را صدور کرد ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین چند جمله مقتل است، به ذهنم خطور کرد من یک سوال دارم و آن هم چرا دگر باید که نعل تازه به پای ستور کرد هر اسب چهار نعل و هر اسب هم دوبار هشتاد نعل تازه ز جسمت عبور کرد @hosenih با اشک روضه، منتقمش را صدا بزن شاید به حرمت غم عظمی ظهور کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅حلول ماه شعبان : ✅سوم شعبان : ✅چهارم شعبان : ✅پنجم شعبان : ✅یازدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان(شب احیا) : ✅هفدهم تا بیست و سوم شعبان : ✅پایان ماه شعبان: مناسبت اسفند ماه ✅ پایان اسفند: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
هوای عشق، هوای محبت و امید میان میکده ی عاشقان تو پیچید ستاره از سر شادی و شوق، چشمک زد فرشته ای وسط شعر داشت می خندید... نسیم، مست و خرامان به غنچه ای می گفت: "بخند..، فصل بهار است آمده خورشید" رسیده موسم دلدادگی و شیدایی بگو به فطرس دل: "لحظه ای مکن تردید" بدون عشق تو، بی فایده‌ست بودن من چه حاجت است صدف را بدون مروارید چکاوکان همه آواز و نغمه سر بدهند به عاشقان شب میلاد بال و پر بدهند @hosenih تولد است، همه دعوتیم مهمانی میان کوچه ی دل می شود چراغانی ولیمه می دهد امشب خود رسول الله کلیم آمده امشب برای دربانی جمال روی تو آشفته کرده عاشق را خرابِ گیسوی تو یوسفان کنعانی محبت تو همیشه خجالتم داده فضای صحن دو چشمم شده‌ست بارانی به یک سلام حسینیه، می شود حرمت و زائر حرمت می شوم به آسانی رسیده ای و جهان با تو بوی تازه گرفت رسیده ای و جهان رنگ و روی تازه گرفت @hosenih سلام کشتی امن نجات نوکر ها سلام ای تو حیات و ممات نوکر ها به محض بردن نامت، دو چشم من تر شد دو چشم تر، شده رود فرات نوکر ها تو در میان حسینیه ای و میدانم که جور می شود امشب برات نوکر ها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکر ها حسین! لحظه ی مرگم سرم به دامن توست شنیده ام که می آیی وفات نوکر ها هوا هوای حسین و نوا نوای حسین چه می شود برسم من به کربلای حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب رحمت، شب رأفت ، شب لطف مکرّر شد زمین از مقدم این گل معطّر شد منوّر شد @hosenih ملائک صف به صف تبریک می گفتند احمد را علی لبخند میزد حضرت صدیقه مادر شد به روی شهپر جبریل تا روی زمین آمد سپس گهواره اش دست علی ، دوش پیمبر شد نفسهایش معظّم کرده شعبان المعظّم را چه نعمت ها که در این شب به لطف او مقدّر شد به عمری سجده و ذکر و دعا درمان نشد دردش که فطرس از پر قنداقه او صاحب پر شد نگاهش زندگی بخشید حرّ بن ریاحی را به او هر کس که خوب عرض ارادت کرد ابوذر شد تمام انبیا در حسرت شأن و مقام او چه مولودی که مادر فاطمه، باباش حیدر شد @hosenih پیمبر بوسه می زد دم به دم دست و دهانش را نمی دانم چرا روز تولد چشم او تر شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تضمین چند بیت از قصیده ی مرحوم میل دل کند از این دار فنا دارد حسین شوق دیدار خدای کبریا دارد حسین با عزیزان صحبت خوف و رجا دارد حسین (شیعیان دیگر هوای نیوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین) راه افتاد از مدینه کاروان آفتاب حیدریون در رکاب و فاطمیون در حجاب زینب و لیلا و فضه، ام کلثوم و رباب (بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین) @hosenih آبروی آسمان ها بر روی مرکب نشست با نگاهی با وداعی رشته ی دل ها گسست در حرم عهد شهادت با خدای خویش بست (از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین) راهی دشت بلا شد با دلی از غم دونیم کعبه هم میخواست باشد همرهش، مثل نسیم می رود تا کربلا راه صراط المستقیم (میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از این ها حرمت کوی منا دارد حسین) با دلی خون میرود از مروه تا کوی صفا می کند پیک اجل همراهی او از قفا مکه و کوفه رهایش کرد در دام جفا (دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا با کدامین سر کند مشکل دوتا دارد حسین) خون خود را رهنمای دین و امت می کند خلق را دعوت به ایثار و شهادت می کند گر چه دشمن بد کند او باز رأفت می کند (آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین) @hosenih مانده فرزند علی در بین قومی کینه توز دشنه بر کف رو به مقتل کرد شمر تیره روز شاه عالم، کنج مقتل با دعایی سینه سوز (دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین) گوشه ی گودال می آید صدای ویلتا خواهری در رفت و آمد هست سمت خیمه ها زیر پای شمر می لرزد زمین کربلا (شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین) شاعر: حجت الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بارِ دیگر، در تنِ بی‌جانِ من، جان می‌رسد روحِ ویران گشته ام، دارد به سامان می‌رسد ماهِ کامل را ببین در آسمانِ عاشقی، در همین ایامِ آغازینِ شعبان می‌رسد @hosenih مژده ای دلدادگانِ راهِ سبزِ عاشقی! معنیِ آزادگی، معنای ایمان می‌رسد یا حسین بن علی!، درهم بخر عشاق را کِی به این خشکی زده، یک جرعه باران می‌رسد بی نواییم و سرِ خانش به رحمت می‌رسیم از مسیرِ فیضِ او در سفره‌ها نان می‌رسد @hosenih دل بده بر آستانِ لطفِ اربابِ کرم غم مخور! هجران و غم، روزی به پایان می‌رسد خوش به حالِ آن بهاری که سرآغازش تویی روزیِ امسالِ ما بی‌شک، فراوان می‌رسد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدی خاک آسمانی شد شب این کوچه کهکشانی شد عشق را چشمهات بانی شد زندگی تازه زندگانی شد چشمهایت طلوع دلبری است با تو دنیا جهان دیگری است خالقت تا تو را به زهرا داد نفس تازه ای به مولا داد جان ما جان پناه ما را داد قدمت آبرو به دنیا داد ذکر صبح و شبم حسین حسین همه تاب و تبم حسین حسین @hosenih ای مسیح دوباره دنیا برق چشمت ستاره دنیا سد راه شراره دنیا عشق تو راه چاره دنیا زندگی بی تو هست آخر هیچ عشق یعنی حسین و دیگر هیچ غیر مهرت به سینه جا نشود گره ای نیست با تو وا نشود دل ما از حرم جدا نشود هیچ جا مثل کربلا نشود دل جبریل با نماز شماست قبله مایل به جانماز شماست با تو حال و هوایمان خوب است در کنار تو جایمان خوب است نوکری ات برایمان خوب است امتحان کن وفایمان خوب است با تو حال همیشه ام عالی ست نوکرم کار و پیشه ام عالی ست من و این روزگار حیرانی لحظه هایی تمام بارانی هست امیدم در این پریشانی به تو که عزت کریمانی تا ابد از تو چاره می جویم یا امیری حسین می گویم کوچه ی عشق بی تو ماتم داشت کعبه بی کربلای تو غم داشت شهد لبهات عطر زمزم داشت کام ما تربت تو را کم داشت دل ما را گره بزن به ضریح عشق ما معتکف شدن به ضریح یطعمون الطعام شیوه ی توست دوستی با غلام شیوه ی توست ادب و احترام شیوه ی توست بخشش با مرام شیوه ی توست در دلم جز تو مهر غیری نیست جز درِ خانه ی تو خیری نیست شد دوباره دلم هوایی تو در دلم شوق هم نوایی تو آرزومند کربلایی تو چشم ما و گره گشایی تو از نسیمت فرشته میبارد آسمانت همیشه غم دارد @hosenih منم و عطر روضه های حسین سینه ام می تپد برای حسین روی چشمم همیشه جای حسین رگِ قلبم بگو فدای حسین پرچمت سایه سار دلتنگی ست روضه هایت بهار دلتنگی ست عاشق سرجدا مگر داریم ذبح سر از قفا مگر داریم سرِ بر نیزه ها مگر داریم لشکری بی حیا مگر داریم نیزه ها با تنت چه ها کردند پیش زینب سرت جدا کردند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون هرکسی دیوانه تر السابقون السابقون می نویسم عشق و بی تردید می خوانم حسین عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا سرنوشت ماست پس انا الیه الراجعون صرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون @hosenih گوش جانم چشم بر راه صدای دیگری ست پای دل سر در هوای ماجرای دیگری ست گرچه خیلی ها به ظاهر کربلا هستند لیک باطنا امشب مدینه کربلای دیگری ست چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره اند در دل گهواره هم اهل کسای دیگری ست خنده گریه خنده گریه خنده گریه خنده اشک بیت مولا غرق اشک و خنده های دیگری ست شیر از انگشت های وحی می نوشد حسین سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری ست @hosenih عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت می توان فهمید این را از کلام اهل بیت ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت روز و شب بر او درود حق درود اهل بیت روز و شب بر او سلام حق سلام اهل بیت @hosenih تا که می خوانم تو را هر دیده می بارد تو را از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را در روایت هست هر که دوستش دارد خدا در دلش چون داغی از یک لاله می کارد تو را عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده ام از گریبانش چنان خورشید می آرد تو را ما نه؛ فرزند پیمبر می شود قربانی ات هستی اش را می دهد تا که نگه دارد تو را جامه ات را آسمانی ها عوض کردند تا سختی رخت زمینی ها نیازارد تو را زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو سینه ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو @hosenih اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم عالم نوزادی ما فرق دارد با همه ما برایت گریه از وقت ولادت می کنیم هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم @hosenih دوستت دارم من ای در جسم عالم جان حسین آذری می خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تکه به تکه دلم حکایت عشق است شعله به شعله پُر از حرارت عشق است دست مزن بر دلم وگرنه بسوزی در جگرم آتش محبت عشق است هیچم و از هیچِ هیچ ، هیچ نمانده هرچه که مانده ظهورِ حضرت عشق است هرچه که پروانه داشت شمع  از او برد غارت عشق است این و ‌عادت عشق است کاش خلائق ببیند آنچه که دیدیم حیَّ علی‌العشق که قیامت عشق است حضرت عشق آمده است کیست حسین است آنکه شبیه‌اش نبود و نیست حسین است @hosenih سوخته دل ، در  بساط آه ندارد خرمن آتش زده نگاه ندارد آه که تقصیر آن حُسنِ حسینیست عاشق بیچاره که گناه ندارد زندگیِ بی حسین تلخی محض است چون غم آن برکه‌ای که ماه ندارد «شُکر خدا را که در پناه حسینیم عالم از این خوبتر پناه ندارد» نام مرا هم در آن صحیفه نوشتند رحمتِ عشق است کوه و کاه ندارد  گفت پیمبر که  سینه چاکِ حسین است بیشتر از ما خدا هلاکِ حسین است @hosenih چشم اگر این است و تابِ زلف اگر این است آنچه نماند برای ما دل و دین است نظم کواکب ببین بهم زده زین بعد گردش خورشید در مدار زمین است شیشه آن عطرسیب اگر که شود باز  کوچه‌ی ما بهتر از بهشت برین است محمل لیلی گذشت باز ندیدش قسمت مجنون نوشته‌اند چنین است با حرم و بی حرم همیشه اسیریم عاقبت عاشقی همیشه همین است دست خودم نیست اگر که عاشق اویم آنکه سیه کرده روزگار من این است بسته به زنجیر آن دو  زلف دوتائیم شکر که دیوانه‌های کرببلاییم @hosenih مثل حسین علی بجان علی نیست هیچ کسی اینقدر نشان علی نیست عاشق او هم شدن به برکت مولاست بر سر هر سفره‌ای که نان علی نیست کرببلا را به ما هوای نجف داد راه حرم جز از آستان علی نیست جز حسنینِ علی هیچ دو خورشید لایق جلوه در آسمان علی نیست کرببلا گفت که هیچ نیرزد شکل نمازی که با اذان علی نیست فاطمه گفتا بگو با دل آگاه اشهد ان علی .... علی ولی الله @hosenih خانه خرابیم اگر خراب حسینیم شُکر دعاهای مستجاب حسینیم فاطمه ما را به نام کوچکمان خواند گفت بیایید  انتخاب حسینیم قوتِ این مِی ، اگرچه هستی ما بُرد جرعه‌ی لاجرعه‌ی شراب حسینیم خانه‌ی ما کربلاست شارع العباس معتکف بارگاه باب حسینیم با ملک الموت هم که کار نداریم فاطمه فرموده  در حساب حسینیم لطف حرم شامل کبوتر ماشد مادر سادات باتو  مادر ما شد @hosenih زخمی لب تشنه در برابر زینب آه که کشتی مرا برادر زینب تیغ و سنان تا نشست بر تن زخمیت خاک دوعالم نشست بر سر زینب داد زدی بسکه روی سینه ی اکبر حنجر تو خون شده است وحنجر زینب روبه یتیمان نگاه آخر تو بود رو به شریعه نگاه آخر زینب آمده پایین پای جسم تو خواهر آمده بالاسرتو مادر زینب جُون تو هستم که غیر آه ندارد «خواجه مگر بنده سیاه ندارد» شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e