eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چه در رکوع و سجود و چه در قعود و قیام است علی‌ست آن که به هرحالتی که هست "امام" است به‌جز علی را "مولا" نخوانده است پیمبر که این کلام برازنده‌ی امیر کلام است برای هرچه اسیر و یتیم و سائل و مسکین نماز و روزه‌ی او آستان فیض مدام است آهای مردم احرام بسته ره‌برتان کیست؟ بدون عشق علی حج کجاست؟ کعبه کدام است؟ عذاب "لَیسَ لَهُ دافِع" است هر احدی را سر مباهله با آل این امام همام است پرنده‌ی دل خود را به هر طریق بیاموز که غیر بام علی هرکجا نشست، به‌دام است به هوش باش که بیش از هزار سال گذشته‌ست ولی هنوز شراب خم غدیر به جام است "من آن نی‌ام که حلال از حرام [را] نشناسم شراب باتو حلال‌است و آب‌بی‌تو حرام [است]" علی -‌علیه‌السلام- است حُسن مطلع و روزی ظهور می‌کند از کعبه آن که حسن ختام است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کسی لطف تو را دیده ست ، سائل می شود بی ولای تو نماز و روزه باطل می شود کعبه ی سیاری و هر جای عالم می روی قبله و قبله نما سوی تو مایل می شود شک ندارم بند می آید زبان جبرئیل تا که با ایوان طلای تو مقابل می شود باطن کعبه تویی ....هر کس به پابوست رسید یک نمازش با هزاران حج معادل می شود در مقام تو نه...در شرح مقام قنبرت تا قیامت آیه پشت آیه نازل می شود روز محشر پشت جنت فاطمه می ایستد "یاعلی" می گوید و آنگاه داخل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عقبی کلامت را قیامت می شمارد دنیا سکوتت را عبادت می شمارد بهر تکلم، بعد تعقیب نمازت جبریل فرصت را غنیمت می شمارد نزدیک هجده سال باران مدینه انگشت تر کرده، فضیلت می شمارد از اشتیاق درک نورت، ای شب قدر! ماه از اذان صبح، ساعت می شمارد خورشید یثرب صبح تا مغرب کنارت دارد برای نور، حالت می شمارد حاتم قلم در دست جایی کنج تاریخ پشت در این خانه رعیت می شمارد پشت در خانه به دق الباب، سائل حق حق کنان هر دم کرامت می شمارد پشت درِ خانه نبی ای روح تطهیر فضل تو را روزی سه نوبت می شمارد پشت در خانه فلک هم جای تسبیح خیل ملائک را به دقت می شمارد پشت درِ خانه تو را رد سلامی ست آن را رسول الله دعوت می شمارد پشت در خانه...دریغا شاعر تو این واژه را ذکر مصیبت می شمارد ای بغض استنصار! حالا چشمهایت تعداد یاران را به زحمت می شمارد نه دست نه پهلو...بگو قلب تو تنها رنج علی را جزء محنت می شمارد از دست "آن دو" میکشی آهی و جبریل این را از آیات برائت می شمارد مرگا به اسلامِ پس از تو کز پیمبر آن زن که میدانی روایت می شمارد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  مثل بذری که بدون آب زائل می شود بی ولایت هم نماز و روزه باطل می شود شاهدْ «أکمَلتُ لَکُم» ناظرْ «حدیث منزلت» دین به حب حیدر کرار کامل می شود بی خرد ها فکر می کردند در وقت رکوع هر کس انگشتر ببخشد آیه نازل می شود از گِل حیدر برای دوستانش خرج شد لطف از او بوده اگر که ، فیض حاصل می شود در عمارتخانه ات شاه نجف ! روح الامین_ در میان کفشداری هاش شاغل می شود گرد و خاک صحن تو الوات را عارف کند هر که دارد با تو حشر و نشر ، واصل می شود مَرکبت هم در طریق وصل ، صاحبدل بُود اسم دُل دُل با کمی تغییر دِل دِل می شود موجبات کسر شأنت نیست هم آغوشی ام موج هم هر روز هم آغوش ساحل می شود دیدن روی خدا کاری ست ناممکن ولی... دیدن روی خدا در این شمایل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه دریای فضیلت های تو محدود نیست عفو کن توصیف ما آن سان که حقش بود نیست عشق یعنی جانمان خوردست با نامت گره جز تولی و تبری رمز تار و پود نیست ذکر تسبیح سلاطین جهان یا مرتضی است هیچ شاهی جز علی از دید ما مقصود نیست تو ببخشی یا نبخشی همچنان پشت دریم ما گدای دیدنت هستیم بحث جود نیست فضل تو بر جمله ی پیغمبران ثابت شده است زادگاه هیچ یک از انبیا مسجود نیست ای موذن دل ببر با بردن نام علی نعمتی که در صدای حضرت داوود نیست مثل ابراهیم در آتش صدایت میزنیم سوختن را حاصلی جز بوی خوش از عود نیست سوختیم از عشق و پر زد سوی کویت روح ما چشم ظاهر بین نمیدانست اینها دود نیست «نزِّلونی» گفتی و در کار افکندی گره عقل مارا قدرت تشخیصت از معبود نیست گرچه ناچیزم ولی با خود نگه دارم ز لطف در فروش جنس بی مقدار قطعا سود نیست دل به دریا میزنم دریا مریدان تواند خیری از این عاقبت بهتر برای رود نیست بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا آنانکه بر سر سایبان از پرچمی دارند به گرمای بیابان هم بهشت خرمی دارند کسانی که به دنبال خدای خویش میگردند مگر غیر از تماشای علی دیگر غمی دارند خوشا آنانکه باور کرده اند رزق از نجف آید و بر این باور خود اعتقاد محکمی دارند علی گویان نمی جویند امواج تعلق را از این دریای دنیا بهره به قدر نمی دارند درِ این خانه چه از دور یا نزدیک فرقی نیست همیشه یک اویسی یا همیشه میثمی دارند همین ساعت که ما در حسرت یک بوسه میسوزیم کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز نه‌ میخواهم‌ چنینش را - نه‌ میخواهم‌ چنانش‌ را نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را ضریحش که‌ به‌جای‌خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است کسیکه یاعلی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ اوسخنران‌ نه‌ سخندانست که منبر می‌برد حظ شیوه‌ی فنّ بیانش را خدا خود را اگر مومن‌صداکرده‌‌است‌ میخواهد که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بوده‌است کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را به‌قدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را خداآغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً به پایان می‌برد با "یاعلی" کار جهانش را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت ، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علی ست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد! هر چه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام حجت‌الاسلام فکر کن از قبیله ی سادات یک نفر مرد بین ما باشد چه تعجب غریب باشد اگر نام این مرد مجتبی باشد مجتباهای عرصه ی تاریخ در دل خاطرات می مانند مثل نوّاب، ثبت تاریخ است هرکه انگیزه اش خدا باشد او که الگوی رهبری بوده شیوه اش عزّت آوری بوده تن به ذلّت نمی دهد در عمر هرکه چشمش به کربلا باشد دشمن از انقلاب او ترسید، شیعه ی حیدر است و چون سلمان بر لبش موقع دفاع از حق، أشهدُ أنِّ مرتضی باشد خون سرخش چه روسفیدش کرد اهل حق شد خدا شهیدش کرد به شهادت یقین می انجامد هر قنوتی پر از دعا باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم و گر جان و سرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید شراب کوثرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر آب بقا ریزند، بی حیدر نمی‌نوشم و گر چشم ترم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر سلمان شوم بی مهر زهرا نامسلمانم خلوص بوذرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر چون نخل خشکی باشم و از روضه‌ی رضوان همه برگ و برم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با آن همه فیض مِنی در ماه ذیحجّه وقوف مشعرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با دست جبریل امین پروانه‌ی جنّت به صبح محشرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر از کلّ سادات ملک بر قلّه‌ی گردون مقام برترم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم هزاران کشورم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر از کثرت اشگ سحر در خلوت شب‌ها دو دریا گوهرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر دائم بمیرم وز نفس‌های مسیحایی روان بر پیکرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با جام خضر از چشمه‌ی آب بقا، هر دم حیات دیگرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم کی‌ام من «میثمم» عمری گدای کوی زهرایم و گر صد افسرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم شاعر: استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت پی کار خویش بودم پی کار من دویدی ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم سفرم به گردن تو، تو نما قبول زحمت ** همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
داغ حسینی بین دل ها سر گرفته عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته هر کس که در کشتی امنش می نشیند اذن ورود از ساحت مادر گرفته حتی خدا نزد تمام انبیایش روضه برای سبط پیغمبر گرفته شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم ما را حسین بن علی در بر گرفته از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟! نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته تا روز محشر هر کسی شد کربلایی برگ برات از جانب خواهر گرفته آن قدر شأن زینب کبری عظیم است عمری رکابش را علی اکبر گرفته ** گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل زینب دو دستش را به روی سر گرفته خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود مُردن به پای "یار"،ملاک تَقَرُّب است "پروانه" تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند هرگز قفس سرای مودب نمی شود در بارِگاه شاه،یکی جُون می شود هر نوکری،غلامِ مُجَرَّب نمی شود هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست جز او کسی معلم مکتب نمی شود این روضه ها ستون بنای تشیُّع است مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود هرکس که صحبت از تو کند..،گریه می کنم دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای مانند گریه بر غم زینب نمی شود ** قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه هر کار می کنند مرتب نمی شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به کجا می‌رود امروز جهانم بی تو؟ من به آینده‌ی دنیا نگرانم‌ بی تو از فراق تو اگر دق بکنم‌ نیست عجیب این عجیب است که من زنده بمانم بی تو سینه‌ام تنگ و دلم خون و نگاهم ابری‌ست چشمِ کم‌سو و دلی بی‌ضربانم بی تو اشک سرخ از رخ زردم به زمین می‌ریزد آه، عمری‌ست که همرنگ خزانم بی تو کیست تا اشک بریزیم غمت را با هم؟ رفته از دست ببین تاب و توانم بی تو تا تماشای تو در هر نفسم افسوس است آه می‌خیزد از آیینه‌ی جانم بی تو با تو می‌مانم و از عشق تو دم خواهم زد هرچه دنیا بزند زخم‌زبانم بی تو شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیا که روز سفیدم، سیاه می‌گذرد شبم به ناله و با اشک وآه می‌گذرد بیا که بی تو پریشان و نابسامانم بدون تو همه عمرم، تباه می‌گذرد چگونه آب نگردم ز شرم جرم و گناه که لحظه لحظه‌ی من با گناه می‌گذرد مرا پناه بده زیر سایه‌ی کرمت ببین چه بر سر این بی‌پناه می‌گذرد درست کن به نگاهی تو روزگار مرا خدا نکرده اگر اشتباه می‌گذرد تو را که داشته باشم کجا تهی‌دستم تمام زندگی‌ام در رفاه می‌گذرد تو را به حق حسین از گناه ما بگذر به حق آن که ز حُر با نگاه می‌گذرد منم مرید کسی که به خاک کرب‌وبلا زجان خویش به راه اله می‌گذرد اگر که بغض «وفایی» شکست با فریاد مسیر این غزل از قتلگاه می‌گذرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حضرت ام کلثوم.mp3
13.59M
🏴 تحقیقی پیرامون شخصیت والای حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) 1⃣ آیا می‌دانید همسر ایشان چه کسی بوده است؟ 2⃣آیا می‌دانید همسر ایشان در کربلا به شهادت رسیده است؟ 3⃣ برخورد حضرت ام کلثوم و حفصه !!!! ✔️در این صوت می‌توانید مطالب بالا و برخی مصائب حضرت ام کلثوم سلام الله علیها را بشنوید. ▪️محقق و راوی: حجت‌الاسلام https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از حسن هرچه که در مرثیه کمتر سخن است ام کلثوم غریب است چنانکه حسن است غمش آنقدر بزرگ است که یک روضه ی آن مثنوی گر بشود دفتر هفتاد من است شیر دل می شود آن مرد که فرزند علی است دختر فاطمه هر کس بشود شیر زن است زینب دیگری از کرببلا رفت به شام دختر دیگر زهراست که دور از وطن است کربلا دید زنی را که قد افراشت و شد مرثیه خوان حسینی که بدون کفن است خیمه می سوزد و او حال عجیبی دارد شاهد آتش در ، باخبر از سوختن است شام بازار بدی دارد و گرز سخنش هرکجا حرف کنیز آمده دندان شکن است روضه خوان همه ی مرثیه ها شد مثلاً روضه ی چوب میان آمده ، حرف از دهن است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گلوی هجر فشردم که داده آزارم فراق یار چه کرده است با دل زارم سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر هنوز منتظر صبح روز دیدارم برای من که گدایم جهان نمی ارزد اگر ز دامن لطف تو دست بردارم به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم گره به کار من افتاده است بازش کن مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم کسی نبودم و قدر و بها به من دادی کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم تمام نوکریم را به روضه مدیونم تمام زندگیم را به تو بدهکارم صدای خواهر زینب می آید از کوفه دوباره سینه زن خواهر علمدارم هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود هنوز مضطر راه شلوغ بازارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از اول که مهرگدایی به ماخورد گذار دل ما به این کوچه ها خورد سرهرکه بر خاک پای شما خورد به تعبیر بهتر به عرش خدا خورد تو و من همیشه امامیم و ماموم دخیلم دخیل تو یا ام کلثوم خدا ریخته در تو لیلا شدن را تجلای انا فتحنا شدن را وجود علی نفس زهرا شدن را و در عین زن بودن آقا شدن را پر چادر تو نماد وقار است زبانت برنده تر از ذوالفقارست سر سفره ی نان و شیرت علی بود نمک گیر خیر کثیرت علی بود اسیرش تو بودی اسیرت علی بود مجیرش تو بودی مجیرت علی بود تو ماهی! به شب احتیاجت دروغ است و با کافران ازدواجت دروغ است بخوان خطبه ای تا مسلمان بسازی ابوذر بسازی و سلمان بسازی به وقتش ازآتش گلستان بسازی ز تو برمیاید که طوفان بسازی سخن گفتی و ما به جایی رسیدیم به اندیشه ی کربلایی رسیدیم غم از روزگارتو آخر چه میخواست؟ دلت را که سوزاند دیگر چه میخواست فراغ برادر ز خواهر چه میخواست دل سنگ یک خنجر از سر چه میخواست چه دیدی زمانیکه گودال رفتی که یک دفعه اینجور از حال رفتی سری ذبح شد معجری رفت غارت النگوی هر دختری رفت غارت عبایی و انگشتری رفت غارت و پوشیه خواهری رفت غارت پر و بال پروانه ها چیده میشد لباس تن شاه دزدیده میشد حرم امنیت داشت اما به هم ریخت سر حمله ی بی حیاها به هم ریخت عقیله زمین خورد و دنیا به هم ریخت غرور تو با ضربه ی پا به هم ریخت هزاران مغیره و هشتاد زهرا دوباره لگد،داد و فریاد،زهرا به بازار رفتی و بازار پر بود بمیرم برایت......................... دراطرافتان مردم آزار پر بود نگاه حرامی اغیار پر بود اگرچه شکستی و دیگر خمیدی تو هم غیر زیبایی اصلا ندیدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب برایت محتشم ها دم گرفتند با مرثیه ها مجلس ماتم گرفتند ای خواهریوسف ! برای سوی چشمم از خاک زیر پای تو مرهم گرفتند پلکی زدی حوا و هاجر آفریدند از آستین ات ساره و مریم گرفتند از معجر تو پرده ی کعبه در آمد از چشم هایت چشمه ی زمزم گرفتند نور تو را ای بضعة الزهرا یقیناً از سینه ی پیغمبر اکرم گرفتند محتاج تو هستند فردای قیامت لطف تو را آنها که دست کم گرفتند رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد پوشیه ها از غربت تو غم گرفتند در شام و کوفه این رباب و فضه بودند زیر بغل های تو را باهم گرفتند ** تزویج تو با گرگ یثرب حرف مفت است ناموس داران آنچه را گفتم ، گرفتند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می نویسم به اذن ثارالله از زنی با وقار همچون ماه راوی صادق بنی هاشم از علوم خفی حق آگاه مهد علم و مفسر قرآن کوه عصمت، مقرب درگاه چون حسین و حسن سخاوتمند مثل زینب صبور آل الله مثل زینب بلا چشیدن را ام کلثوم بوده خاطرخواه با صلابت مبارزه می کرد با سلاح دعا و اشک و آه خطبه مانند مرتضی می خواند خطبه هایی پر از غم جانکاه مدح او را بس است چون بوده دختر فاطمه، سخن کوتاه دختر دوم ولی خدا ام کلثومِ حضرت زهرا آن قدر داغ و دردسر دیده قد کمان و نحیف گردیده بعد داغ غم رسول الله یاس را در دل شرر دیده وسط کوچه ی بنی هاشم یک نفر به چهل نفر دیده خاک غم روی چادرش مانده چون شکاف سر پدر دیده جگرش پاره شد کنار حسن طشت لبریز از جگر دیده چادر خواهر بزرگش را وسط خیمه شعله ور دیده لب گودال بر زمین خورده غارت جسم محتضر دیده کوفه و شام پر بلا رفته بر سر نیزه ها قمر دیده نیزه ها را ببر از این جا شمر دور کن چشم بی‌حیا را شمر با دلی پر شراره و گریان لقمه ها را گرفت از طفلان خطبه اش شام و کوفه را لرزاند دشمنش شد از این بیان حیران داغ بازار شام را حس کرد وسط چشم های بی ایمان با دو چشم خودش تماشا کرد خیزران خورد بر لب و دندان رفت ویرانه ای که شامش بود سرد و روزش جهنمی سوزان گریه می کرد پا به پای رباب تا دهد بر دلش سر و سامان چه فراقی کشید این خواهر اربعین بود آخر هجران درد، این است قدر این بانو مانده حتی میان ما پنهان ما بدهکار ام کلثومیم عبد دربار ام کلثومیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبریل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه ی بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسا را هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت.... بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلا قامتش مثل کمان بود  آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست نوکر شدن ، سلمان شدن ، منّا شدن کم نیست اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست محض گل رویش خدا خلق عوالم کرد تنها دلیل خلقت دنیا شدن کم نیست علم لدن را یادگار از جد خود دارد عالم به علم عالم معنا شدن کم نیست اصلا از آنجایی که او زِینِ أَبِ ثانی ست باید بگویم زینت بابا شدن کم نیست در جان دختر حُسن مادر میکند جلوه حانیه و حنانه و حسنا شدن کم نیست باید که کوثرزاده را کوثر صدایش کرد آیینه ی صدیقه ی کبری شدن کم نیست مادر به اولادش دلش گرم است ، بی تردید چشم و چراغ خانه ی زهرا شدن کم نیست حوریه ای از حوریان دامن زهراست إنسیه ی إنسیة الحورا شدن کم نیست از برکت زانو زدن در محضرش یک عمر ساره شدن، هاجر شدن ،حوا شدن کم نیست مریم به هرجایی رسید از خادمی اوست قطعا کنیز دختر مولا شدن کم نیست در باطن او نور عصمت میشود پیدا الگوی زهد و پاکی و تقوا شدن کم نیست بی شک پناه حجت حق زینب کبری ست با این مراتب زینب صغری شدن کم نیست با یک نظر بر چهره ی ماه بنی هاشم پی میبری تاج سر سقا شدن کم نیست حبل المتین ام ریشه های چادر بی بی ست مصداق ناب "عروة الوثقی"شدن کم نیست زهرا و اولادش شفیع المذنبین هستند از شافعان محشر فردا شدن کم نیست مرثیه اش اشک ملائک را در آورده مرثیه خوان عصر عاشورا شدن کم نیست با لشگر آمد کربلا بی لشگرش کردند یک نصف روز و این همه تنها شدن کم نیست خارمغیلان ، ظلمت شب، سایه ی دشمن شب تا سحر آواره ی صحرا شدن کم نیست شش ماه بعد از واقعه روی پر و بالش از زخم های کعب نی پیدا شدن کم نیست موی سپید و چشم تار و زانویی خسته در زیر بار درد و غصه تا شدن کم نیست با یاد عصر روز عاشورا زمین خوردن یا با عصا از بستر خود پا شدن کم نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e