#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#روز_تاسوعا
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست
بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست
میرسی بر روضه اما ما نمیفهمیم حیف
ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست
@hosenih
داستانِ کوفه از بی معرفتها پا گرفت
بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست
دیدهام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی
تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست
ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت
منصب پروانگیات کم مقامی نیست نیست
@hosenih
آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد
گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست
بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم میزنند
بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
خُسوفِ هِجر گرفته است نورِ ماه مرا
به سمتِ کوچه ی ظُلمت کِشانده راه مرا
به خطِّ روشنت ای "طَلعَتَ الرَّشیده ی"من
به نام خویش بزن نامه ی پگاه مرا
@hosenih
دعای بینِ طُلوعِین را مگیر از من
مگیر وقتِ سحر فِیض گاه گاه مرا
بنای وصل..،پریشانی دمِ صبح است
سحر..،خراب نما حالِ روبه راه مرا
برای آنکه به پای تو خوب گریه کُنم
ز آب پُر بکن این کاسه ی نگاه مرا
چِقَدر اشک به پای تو سربریده اَم...
بیا قبول نَما کُشته ی سپاه مرا
کسی به غیر تو بار مرا محل نگذاشت
همیشه شانه ی تو می کِشد گناه مرا
چُنان پدر که به روی پسر نیاورده
تو هم ندیده ای انگار اشتباه مرا
برای جُون شدن،نوکر تو آماده است
فقط نگاه بکن چهره ی سیاه مرا!
به زیر سقفِ حسینیّه حال من خوب است
خدا کند که نگیرند سرپناه مرا
@hosenih
به حق آهِ دمِ قتلگاهِ مادرتان...
بلند تر بنمائید آه،آهِ مرا
▪️
▪️
سنان بهدست به گودال پا گذاشت "سنان"
خدا به خیر کند حلق پادشاه مرا...
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایه ای ست عُزلَت ما
@hosenih
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامه هامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه ، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم ، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکسته ها گریه است
جان زینب برس به حاجت ما
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
@hosenih
کربلا ، شام ، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
.
.
.
ما که از هجر ، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
چه باک کشتی آن دل که بادبان دارد
میان زندگی اش صاحب الزمان دارد
به هیچ کس نزند رو، کسی که منتظر است...
تمام عمر نظر سوی آسمان دارد
@hosenih
هم آبرو و هم ایمان و هم ولای علی
هر آن چه دارد ازین بیت و آستان دارد
نبسته دل به کسی غیر یار و دلدارش
که دل سپردنِ در این جهان زیان دارد
به غیر نوکر این خانه که خودش آقاست
کجاست آن که چنین یار مهربان دارد
نه حرف و صحبت دیروز باشد و امروز
حکایتی شده این عشق، داستان دارد
چه روزهای بدی شد بدون کرب و بلا
دلم هوای حریمِ حسین جان دارد
از آتشی که فراگیر باشد و باقی
هر آن که کرب و بلا رفته است امان دارد
به سوی زائر او مادری جوان آید
تعجب است چرا قامتی کمان دارد؟!
تعجب است چرا چهره اش کبود شده؟!
ز دود و شعله به چادر، چرا نشان دارد؟!
@hosenih
میان مجمع زوار کربلا، زهرا
می آید و همه ی روضه را بیان دارد
چه کرده است مگر با حسین و دندانش
چنین گلایه از آن چوب خیزران دارد؟!
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از گالری انگشتر و حرز ریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزشی
🎥 #چرا حرز امام جواد علیه السلام؟؟
✅آیدی جهت سفارش 👇
@admiin_herz
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
⭕️فروشگاه حرز «پایگاه حسینیه »
https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
حال مرا بپرس از این تازییانه ها
دارم ز عشق تو به تن خود نشانه ها
بر روی نیزه قاری قرآن مادرم
پایان بده به اینهمه شک و گمانه ها
@hosenih
تشییع میکنند تو را سنگهای شهر
همراه نیزه ها به سر بام خانه ها
مثل زبان حرمله بددهن مرا
سوزانده است شعله سرخ زبانه ها
آیات حق کجا و شراب و قدح کجا
قرآن کجا و رقص و نوای ترانه ها
یک کاروان بریده و زنجیرها برید
جان اسیرها به لب از دانه دانه ها
منکه حریف اشک رقیه نمیشوم
باید چه داد پاسخ سیل بهانه ها
هر روز زخم تازه به روی تو میخورد
جانم به لب رسیده زدست جوانه ها
رفتی تنور خولی و رفتی به روی نی
دارم به سینه حسرت این آشیانه ها
@hosenih
گاهی به دست باد و گهی هم به دست شمر
خورده گره به موی سر تو ز شانه ها
بین من و تو حرف نگفته زیاد هست
خاموش گشته زمزمه عاشقانه ها
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
هزار حرف نگفتهست در دو چشم ترت
چه زخمها که نشاندند بر تن و جگرت
بریده بود قضا دست و پای رزم تو را
به جبر، داشت خدا از نبرد بر حذرت
@hosenih
ندید چشم تو، اما شنیدی از عمه
چگونه ذبح قفا شد به دست کین، پدرت
اگرچه بال گشودی رها شوی ز قفس
گرفت خیمهات آتش، شکست بال و پرت
برادران تو از روی نی هواخواهت
تمام راه، دوتایی شدند همسفرت
نشست زخم زبانها به عمق جانت و آه
ندید چشم کسی غیر زخم فرق سرت
@hosenih
به زیر سایه تنت، پای، لحظهای نگذاشت
تمام روز و شبانِ حیات مختصرت
ز خاطرات تو هرگز برون نرفت انگار
عمود آهن و داغ عموی چون قمرت
شاعر: #نفیسه_سادات_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
پادشاه کشور مرثیه و ماتم منم
پایتخت سرزمین اشک ها شد دامنم
آتش دل را به آب دیده خامش می کنم
آب می بینیم ولی آتش بر این دل میزنم
@hosenih
از تنم جان در نمیآید خلاص از غم شوم
بعد عاشورا دگر زندانی پیراهنم
دشتی از یاس و اقاقی و شقایق داشتم
کربلا انداخت اما آتشی بر خرمنم
گر گلی پژمرده شد بربلبلش گریه کنید
حال من آن بلبلم که داغدار گلشنم
باخبر از داغ ها در بین بستر می شدم
تا که بر می خاست ازطف خندههای دشمنم
سالها از آن چهل منزل گذشت اما هنوز
خستگی آن اسارت در نیامد از تنم
هیچکس در آن سفر یارمنشد جز یک نفر
دست می انداخت تنها ریسمان برگردنم
خواهرم از من کمک میخواست دستم بسته بود
تازیانه می زد او را خصم تا من بشکنم
محمل پرده نشینان حرم بی پرده بود
بین آن نامحرمان شد تار روز روشنم
از کجای شام گویم از سر بازار یا
دست بسته کوچه یوسف فروشی رفتنم
شعله ای روی سرم افتاد دستم بسته بود
سوختم مانند شمع و در نیامد شیونم
@hosenih
گرچه مسمومم ولیکن می کشد این غم مرا
همره ناموس ها بزم حرامی بردنم
باد شیون می شود گر بگذرد از تربتم
یک جهان مرثیه خوابیده میان مدفنم
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ..
وقتش رسیده، موقع پیکار می شود
حق دیده می شود ولی انکار می شود
بعضی بهشت را به پشیزی فروختند
وقتی که حرف درهم و دینار می شود
@hosenih
مردی است در خیام که از سیل اشک او
خاک سیاه، تحتها الانهار می شود
فردای دین به دست توانمند اوست، پس
دستور عرش آمده، بیمار می شود
خاکی که او بر آن به نماز ایستاده است
مرهون فیض سجده ی بسیار می شود
@hosenih
مشغول خطبه است و تمام است کار شام
نور کلام او که پدیدار میشود
دنیا شده است عرصه ی شام و خلیفه اش
کو آنکه تحفه ای ببرد از صحیفه اش؟
شاعر: #سیده_تكتم_حسينى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید
گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید
صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
چشم تو بود روز ازل غمزه ساز شد
نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد
@hosenih
دست تو ربنای قنوت اجابت است
سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است
اشکت نزول آیه ی باران رحمت است
لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است
هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست
پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست
از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست
آغشته با دعای تو رزق حلال ماست
شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست
ایرانی است مادر تو، این مدال ماست
ما را علی غلام حسینش خطاب کرد
از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد
@hosenih
در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود
مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود
جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود
منبر که جای بازی بوزینه ها نبود
منبر برای حج تو میقات عشق بود
حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
بر غربت غریب شهیدان گریستم
سرشار تر ز چشمه و باران گریستم
چل سال بر مصیبت جانسوز کربلا
از دل کشیده ناله ی سوزان گریستم
@hosenih
چون شمع نیمه سوخته در مجلس عزا
پیدا گریستم من و پنهان گریستم
با خاطرات ، زندگی من گذشت ، آه
هر لحظه ای به قصه ای از آن گریستم
تا آب خوشگوار به لبهای من رسید
بر تشنه جان سپردن مهمان گریستم
ششماهه دیدم آب شدم از غم علی
بر آن شهید کوچک عطشان گریستم
مانند خیمه ها دلم آتش گرفت ، آه
بر ماجرای شام غریبان گریستم
دیدم سر بریده ی خورشید نینوا
بر نی کند تلاوت قرآن گریستم
@hosenih
وقت مرور واقعه ی کربلا به شام
بر قحطی عدالت و ایمان گریستم
هرچند حق روضه ی داغش ادا نشد
در ماتم حسین فراوان گریستم
شاعر: #کمیل_کاشانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
تمام عمر با گریه عجین بود
تمام عمر هر لحظه حزین بود
سلاحش گریه بوده در نبردی
که در راه دفاع از جانِ دین بود
سبک تر از فرشته بال می زد
پر پرواز او اشک وزین بود
نشانِ مهربانی با ضعیفان
به روی شانه هایش چون نگین بود
دعاهایش برای اهل تقوی
همیشه اولین و آخرین بود
صحیفه شرح الفت با خدا و
فرار از دست ابلیس لعین بود
امیر نفس، در بالاترین وجه
سرآمد بر تمام مؤمنین بود
غلامش اذن باران داشت، وقتی
که او در عرش سجاده نشین بود
ملائک مستمندان نگاهش
امام آسمان ها و زمین بود
قنوتش وصل عرش و فرش می کرد
جهان در دست زین العابدین بود
چهل سال آه، جان نازنینش
دچار زخم های سهمگین بود
شهید زخم عاشوراست مولا
شهید روضه ی باباست مولا
@hosenih
چهل سال است آقا داغ دار است
چهل سال است چشمش بی قرار است
چهل سال است که تقویم این مرد
تمام فصل هایش بی بهار است
ستون آسمان و جان دنیا
ولی در تنگ نای روزگار است
پس از کرببلا و قتله گاهش
همیشه چشم هایش سوگوار است
هنوز از هتک حرمت در اسیری
دچار زخم های بی شمار است
عبورش از دل بازار سخت است
چه رنجی در ضمیرش یادگار است
چهل سال است خود را می کِشاند
شهید زنده ی چشم انتظار است
گذشته سال ها اما هنوزم
شبیه روز اول داغدار است
برایش آب و نان و خاک روضه ست
همانگونه، حصیر و گوشوار است
که دیده غیر این آقای زخمی
پدر جانش سرش نیزه سوار است
اسیر کوفه ای شد که برایش
علی کشتن همیشه افتخار است
ندیده تا کنون چشمان غیرت
از اینها یک زنی را در اسارت
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
باید که از زندان غم ها پر بگیرم
یکبار دیگر روضه را از سر بگیرم
وقتی که گرفتارند خواهرها چگونه..
راه فراری از دل لشگر بگیرم؟؟
@hosenih
من که نخ عمامه ام حبل المتین است
سخت است از عمامه خاکستر بگیرم
از سهل، کهنه پارچه درخواست کردم
تا مرهمی بر زخم این پیکر بگیرم
اصلا تمام سعی من در راه اینست
گهواره را از حرمله دیگر بگیرم
حالا که ناموسم معذب در گذرهاست
هرچیز دارم میدهم معجر بگیرم
شلاق هی خورده به پهلویم چه بهتر
دراین میانه روضه مادر بگیرم
@hosenih
شرمنده از بابا شدم بیمار بودم
آخر نشد از قاتلش خنجر بگیرم
بین قنوتم آرزوی مرگ کردم
شاید که مرگ خویش را آخر بگیرم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
شیرین شود به بُردن نام تو کام ما
این یاحسین ماست شراب مدام ما
تنها دو قطره اشک برای تو ریختیم...
زهرا به یاد خویش سپردهاست نام ما
@hosenih
خرد و کلان برای تو مجلس گرفته اند
روضه است اجتماع خواص و عوام ما
از بین جمع چند شهید انتخاب کن
چشم تو را بگو که گرفته کدام ما؟!
هنگام مرگ ، همچو وهب بی سر توایم
جانم فدای لحظهی حسن ختام ما
مثل حبیب عشق تو را جار می زنیم
نام ات شنیده می شود از پُشت بام ما
باید جُنادهوار پسر را فدات کرد
در پیشپات سر بِبُرَند از تمام ما
با جبر خود به بند کشیدی زهیر را
با هرچه بند ، فرق کند نوع دام ما
گفتی به جُونِ خویش که آزادی و برو
او گفت: زندگیِّ پس از تو حرام ما
باید شبیهِ عابس تو..،خَلق بشنوند
حُبُّ الحُسَین أجَنَّنِی از هر کلام ما
این حرف نافِع است به اصحاب کربلا
نفعی نبود و نیست بهجز با امام ما
بر روی تیر نام خودش را نوشتهاست...
ثبتاست بر جریدهی عالم دوام ما
ما را عقیله دور و برت جمع کرده است
دُختِ علیاست علت این انسجام ما
@hosenih
▪️
▪️
وقت غروب بود که زینب بلند گفت:
خولی قدم گذاشته بین خیام ما
چادر سیاه خواهرت افتاد دست شمر
در زیر پا لگد شده حدِّ مقام ما
شاعر: #بردیا_محمدی و #سیدامیرحسین_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد_ع_مصائب
می نشیند تا زمین با آسمان دور و برت
میشود سرشارِ آهی بیکران دور و برت
بوسه برمیدارد از خاک مزارت آفتاب
میدهد از غربتت آهسته جان دور و برت
@hosenih
میرسد بر گوش، از گلدستهٔ اینجا اذان
نیست یک گلدستهٔ غرقِ اذان دور و برت
جای زائر، جای خادم، جای ایوان و رواق
داشتی ایکاش قدری سایه بان دور و برت
پاکسازی میشود از فتنهٔ وهابیت
میشود با شیعیان امن و امان دور و برت
میشود حک در محرّم «یاعلی بن الحسین(ع)»
بر ضریحی که می آید روضه خوان دور و برت
دور قبرت می نشیند میکشد با گریه آه
یادِ آن ساعت که گریان شد جهان دور و برت
بی عمو عباس(ع) جانِ کاروان آزرده شد
داشتی جای پدر، شمر(لع) و سنان(لع) دور و برت
@hosenih
یاد آن بازار شام و لحظه ای که بعدِ سنگ
از فراز بام ها می ریخت نان دور و برت
گریه میکردی و عمری قلبت از جا کنده شد
بسکه پُر بود از صدای خیزران دور و برت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_سجاد_ع_مصائب
غمش هم مثل اشکش بی حسابه
جلو روش آب اگه باشه عذابه
چهل ساله میگه الشام الشام
هنوزم فکر اون بزم شرابه
*
شده تسبیح ، غم ؛ سجاده آهش
سر ظهر عطش خیس نگاهش
میگن قد یه دریا گریه می کرد
اگه قصاب می دید بین راهش
*
نه تنها روضه ی گودال و دیده
نه تنها پیکر پامال و دیده
چهل منزل کنار عمه زینب
زمین افتادن اطفال و دیده
شاعر: #شهریار_سنجری
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#زیارت_اربعین
تشنهٔ چای عراقم ای اجل مهلت بده
تا بیایم اربعین موکب به موکب کربلا!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زیارت_اربعین
ببین که با اهالی زمین چه میکند حسین
زمین نه، با تمام عالمین چه میکند حسین
غمش کنار میزند هرآنچه هست فاصله
دوباره با محرّمش ببین چه میکند حسین
چنان علی که بذل کرده در رکوع خود نگین
ببین که در سجود با نگین چه میکند حسین
دلم کباب شد میان روضه، با محبتش
درون سینههای آتشین چه میکند حسین
دویده شعلهی غمش بدون مرز در جهان
کدام لشکر است اینچنین؟ چه میکند حسین؟
محرّمش چنین پر از شکوه و اقتدار شد
نگاه کن برای اربعین چه میکند حسین
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
وَقتی که حَرف از دِل و آمال می زنیم
تا کَربلا به ثانیه ای بال می زنیم
@hosenih
پِیوَندِ شاخه های دِلِ خُشکِ خویش را
با آن دِرَختِ سَبزِ کُهَنسال می زنیم
ماهِ مُحرَّم آمَده، اِی جان... خوش آمَده...
اِمسال هَم به سینه، چو هَر سال می زنیم
عَطری که اَز سَفَر به خُراسان خَریده ایم
بَر پیرُهَن سیاه و بَر این شال می زنیم
ما میهمانِ سُفره ی شِشماهه می شَویم
تا که گُریزِ روضه ی مِنهال می زنیم
با فاطِمه بَرای حُسِین آه می کِشیم
وقتی که سَر به گوشه ی گودال می زنیم
@hosenih
ثابِت نِموده اند شَهیدان، زَمانِ مَرگ
بوسه به پای دوست به هَر حال می زنیم
شاعر: #رضا_رسول_زاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
ببین گلفروشان چه ها میفروشند
گل لاله را سر جدا میفروشند
خداناشناسان عزیز خدا را
برای رضای خدا میفروشند
@hosenih
لباس تو هم صاحب معجزاتیست
که کفار اینجا عبا میفروشند
ببین سنگ گودال هم قیمتی شد
ببین پیرها هم عصا میفروشند
غلامان شمر لعین خنجری را
که سر میبرد از قفا میفروشند
دو روز است ما گوشواره نداریم
چه فخری کنیزان به ما میفروشند
@hosenih
تو که از سر نیزه بازار دیدی
بگو معجرم را کجا میفروشند
تو از بچه های رسول خدایی
مگر بچه های تو را میفروشند
شاعر: #وحید_عظیم_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دل بیقرار، دیده ز دل بیقرارتر
جز تو ندیده ایم در عالم نگارتر
@hosenih
دل دل نمی کنیم که دلداده ات شویم
چون بوده بر غمت ز ازل دل، دچارتر
مجبورمان نکرده کسی عاشقت شویم
ما خود شدیم نزد تو بی اختیارتر
داراترین دخیل گداخانه ات شدند
آن دست های خالیِ با تو ندارتر
شد سینه ام ز آتشِ آهِ تو شعله ور
پیشانی ام ز خاک تو شد پرغبارتر
حتماً رسانده پای دلش را به کربلا
هرکس که شد به روضهء تو پابکارتر
@hosenih
هم مادرت ز بار غمت قدخمیده است
هم خواهرت ز داغ سرت، داغدارتر
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
مانده است ز فرصتم دراین دنیا کم
لب تشنه ام و بضاعت دریا کم
@hosenih
روضه است پناه ما، بیا از سر ما..
یارب مکن این سایه ی طوبا را کم
هرکس که رسید توپناهش دادی
در مجلس روضه ات نیامد جا کم
ما بغض که کردیم نوشتی گریه
حرفی نزدی زیاد باشد یا کم
وسع کم مابه وسع زهرا خورده
کم نیست کنار برکت زهرا کم
یک عمر زمن طی شد و حالا مانده
در نامه ی نوکریم یک امضا کم
تو رحمت مطلقی و از پیکر تو
بردند ولی نشد ازین معنا کم
فرمود که گریه مرهم زخم من است
باگریه کنم جراحت ازمولا کم
**
والله که شام را به هم میریزم
مویی بشود گر از سر بابا کم
@hosenih
زینب نگذاشت تا در آن بزم شود
یک دخترت ازباقی دخترها کم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
نوح من در بلا حسین حسین
نوحه ام؛ کربلا حسین حسین
درد و درمان من فقط گریه است
هم دوا، هم شفا حسین حسین
ذکر قدر و محرمم این است
ربنّا ربنّا حسین حسین
در شلوغی حشر می گویم
وقت عفو خدا حسین حسین
از مصیبات او بنا شد آه
السلام علیکَ ثارالله
میخرم از حسین، ماتم را
می کِشم روی دوش، پرچم را
دوست دارم ز قبل خلقت خود
ماه خون خدا، مُحرّم را
گفته زهرا زمان توبه ببر
اسم ارباب-اسم اعظم را-
به کسی چه! اگر که می گویم
من فقط به حسین دردم را؟
از مصیبات او بنا شد آه
السلام علیک ثارالله
گریه کردم فقط برای سرش
جان اگر می دهم فدای سرش!
روی نی وقت خواندن قرآن
دخترش می کند هوای سرش
جای خنجر، هنوز هم خونی است
بوسه زد سنگ بر قفای سرش
می برندش میان دیر و تنور
چه بلایی شده بلای سرش!
از مصیبات او بنا شد آه
السلام علیک ثارالله
پلک چشم ترش در آتش سوخت
چه تنوری! سرش در آتش سوخت
خواهرش خوب شد که بوسیدش
هر رگ حنجرش در آتش سوخت
بی جهت در دل تنور نرفت
معجر خواهرش در آتش سوخت
یاد پنجاه سال پیش افتاد
صورت مادرش در آتش سوخت
از مصیبات او بنا شد آه
السلام علیک ثارالله
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#دیر_راهب
کشته ست مرا ناله ی روحانی تو
بیچاره شدم از این پریشانی تو
ای سر که به دیر «سرْ زده» آمده ایی
عیسی به فدای زخم پیشانی تو
شاعر: #مجتبی_عسکری
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دلتنگ #زیارت_اربعین
این حسین است که در روضه نجاتم بدهد
با مسیحا نفسش باز حیاتم بدهد
شده هر ذکر و دعا از جهتی منشأ خیر
ذکر او خیر ز مجموع جهاتم بدهد
@hosenih
ذات من ذات حسینی است، نبینید بدم
یک نفر کاش که ارجاع به ذاتم بدهد
دلبری هست مرا، بردن نامش به خدا
طعم شیرین تری از نقل و نباتم بدهد
کیست جز او که شده شهره به ارباب وفا
لحظه ی مرگ نجات از سکراتم بدهد؟
روز محشر که شود، نوکری بزم حسین...
قدر و ارزش به مناجات و صلاتم بدهد
سخت دلتنگ سحرهای حریمش شده ام
اربعین کاش برات عتباتم بدهد
در شب قدر من از فاطمه خواهش کردم
رزق گریه به قتیل العبراتم بدهد
@hosenih
کاش تا اینکه خدا جای کفن، لحظه ی مرگ
یاد ارباب، حصیری ز دهاتم بدهد
شرح یک گوشه از اعضاء مقطع شده را
داغ انگشت و غم غارت خاتم بدهد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e