هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که بوسهگه انبیای عظمی شد
چگونه بود که با ضربهی لگد وا شد
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
در بیت خلیل ، گلشنش را نزنید
امّید و پناه و مأمنش را نزنید
از من که گذشت ای مدینه اما...
دیگر جلوی مرد ، زنش را نزنید
شاعر: #وحید_عظیم_پور
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
🔹آسیاب دستی🔹
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها، فرش زیر پایم بود
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب، دل ز من میبرد
صبح، چون آفتاب سر میزد
اولین پرتوش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوهاش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من، دارد
آیۀ «والجبال اوتادا»
سینهام را اگر که بشکافند
لعل و الماس دیدنی دارم
از گذشت زمان و «دحو الارض»
خاطراتی شنیدنی دارم...
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربۀ تیشه بود گوش خراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
اوفتادم به دست سنگ تراش
پتک سنگین و تیشۀ پولاد
سهم من از تمام هستی شد
حکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من «آسیای دستی» شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جهیز عروس وحی شدم
گوشۀ خانهای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناه روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگردان
گرچه سنگم، ولی دلم میخواست
جان او را شوم بلاگردان
هر زمان گرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کمکم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختی مرا چه کسی
جز خداوند دادگر داند
کی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
به مقامی رسیدهام که چنین
بوسهگاه فرشتگان شدهام
مثل رکن و مقام کعبه عزیز
در نگاه فرشتگان شدهام
بارها شد که با خودم گفتم:
ای که داری به کار نان دستی!
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانهای هستی؟
خانۀ آسمانی خورشید
خانۀ روشن ستاره و ماه
خانۀ وحی، خانۀ قرآن
خانۀ «انّما یُریدُ الله»
از همین خانه تا ابد جاریست
چشمۀ فیض، چشمۀ احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورۀ «هل أتی علی الانسان»
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهندهام به سایۀ نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیۀ نور
یاس یاسین که با دعای پدر
آیۀ نور بود تنپوشش
داشت دستی به دستۀ دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شدهست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحهدار شدهست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
صبح از کوچۀ بنیهاشم
شد بلند آتش و هیاهویی
تا بدانم چه اتّفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بوده درست
دل به دریا زدم به خود گفتم:
«چشمها را دوباره باید شست»
دیدم آن روز صبح منظرهای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعلهها را به چشم خود دیدم
در همان آستانهای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاس کبود
با همان دست عافیتپرور
که پرستاری پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
سنگم امّا ز غصّه آبم کرد
شاعر: استاد #محمدجواد_غفورزاده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
سقف این حجره آسمانش بود..
چادر پاره سایبانش بود
گرچه روی لبش تبسم داشت
کارد بر روی استخوانش بود
جان این چهار بچهی کوچک..
بسته بر لقمههای نانش بود
آنچه از درد کوچه بدتر بود
بی وفایی دوستانش بود
یاعلی یاعلی مدد گفتن..
رمق دست ناتوانش بود
سن و سالی علی نداشت ولی
برف بر روی گیسوانش بود
علی کوچه و علی اُحُد!
صبر مبهوتِ امتحانش بود
این زن سالخورده در خانه..
روزگاری زن جوانش بود
آن زنی که سرش به در خورد و
پهلوی زخمیاش نشانش بود
به بهار علی شرار زدند
بی خبر نوبت خزانش بود
"اشهد اَنَّ مرتضی مظلوم"
زیرِ در نغمه اذانش بود
سخت شد فضه را صدا بزند
لختهخون زحمت دهانش بود
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
تویی که دختر نوری و مادر عرشی
نباید اینهمه درگیر زخموبستر شی
نشستهایم من و بچههای مظلومت
برات اشک بریزیم بلکه بهتر شی
برای من که غیورم چقدر دشوار است
ببینمت جلوی چشمهام پرپر شی
زیاد زجر کشیدی، ولی در این نُه سال
چنین ندیدهام از فرط گریه لاغر شی
شکست پشت در خانه شیشهی عطرت
کباب شد دل من تا چنین معطر شی
هزار جان بدهندت تو را، برای علی
هزار بار میآیی که حائل در شی
شاعر: #وحید_عظیم_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#جمهوری_اسلامی_ایران
در سِلک ما، معراج رفتن، پَر نمیخواهد
مؤمن پری بهتر ز چشم تَر نمیخواهد
با اشک وقتی حاجت ما را روا کردند
گریه کُنات مشکلگُشا دیگر نمیخواهد
خاک حسینیه برای شاعران کافی است
از تو نوشتن جوهر و دفتر نمیخواهد
جاروی دستم را نگیر از دست من «خانم»
این روضهخانهها مگر نوکر نمیخواهد!؟
ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند
تفسیر دیگر، سورهی کوثر نمیخواهد
با دیدن روی تو با خود روبهرو میشد
آئینهای بعد از تو پیغمبر نمیخواهد
تو مستقیماً حامل وحی خداوندی
دیگر خدا جبریلِ نامهبر نمیخواهد
نور وجودت را «علی» از قبل خِلقَت دید
این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمیخواهد
وقتی دعای تو نگهدار علی باشد
دیگر «سپر» را فاتح خیبر نمیخواهد
نان تو خادمپرورِ بیتِ یدالله است
نانی بهجز این سفره را قنبر نمیخواهد
ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد
تا گرد و خاکش هست، فضّه، زر نمیخواهد
چادرنمازت سایهسارِ مُلک سَلمان است
جز سایهی امن تو این کشور نمیخواهد
این نسل سِوُّم، خوب در پیکار ثابت کرد
حرف دفاع از دین که باشد، سر نمیخواهد
تمّار اگر باشی به روی دار خواهیگفت:
حرف ولایت را زدن منبر نمیخواهد
این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد
جز نسل زهرا و علی، سرور نمیخواهد
چل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا
فرزندْ جز خونخواهیِ مادر نمیخواهد
▪️
▪️
نجّار کاش از ابتدا بی میخ، در می ساخت
هرگز کسی اینگونه دردسر، نمیخواهد
مادر تقلا میکند قدری رها گردد
دیوار پیله کرده، میخ در نمیخواهد...
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
#کتاب_روضه_روشمند_ویژه_فاطمیه 🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑 به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه
✔️ شایان ذکر است در همه روضههای کتاب #روضه_های_آسمانی_چهار، از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز مستند روضه به کربلا + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا بهراحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آنها را #حفظ نمایند.
👈 آیدی جهت اطلاعات بیشتر
👇👇👇👇👇👇
@addmin_roze
به امید #مستند_خوانی در روضهها
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
این سوگنامه سخت تر است از بیان شدن
زهرا کجا و سوختن و نیمه جان شدن
گیرم که من فرو دهم این بغض خفته را
این اشک چیست عاقبتش جز روان شدن
با من بگو که سنگ صبور دلت شوم
حالا که رسم شهر شده سرگران شدن
هر طعنه ای زدند به ما مردمان شهر
ما را کجا و لقلقهی هر زبان شدن
بارانی است صورت تو زیر آفتاب
از من چه ساختهست به جز سایبان شدن
تیر از تنم بگو بکشند و نگو که من
بر قد و قامت تو ببینم کمان شدن
آمین نگفتم آرزوی رفتن تو را
سخت است با نبودن تو امتحان شدن
این خانه را تمیز نکن قبل رفتنت
راضی ترم پس از تو به بی آشیان شدن
تو سهم آسمانی و در سر نوشت خاک
حاشا مزار بودن و حاشا عیان شدن
شاعر: #سعیده_کرمانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_غربت
#تلاش_فاطمه_س_برای_گرفتن_بیعت_مهاجر_و_انصار
🔸زهرا (س) حامی امام🔸
سر سفره نشست و با یک آه
لقمه برداشت گفت بسم الله
گفت این لقمه ها گلوگیر است
شهر از ماتم نبی سیر است
حزن افتاده در منازل شهر
داغ پیغمبر است در دل شهر
کوههای غیور محزونند
چشمه های زلال دلخونند
کودکان شیر را نمینوشند
غنچه ها رخت گل نمیپوشند
ذکر حسرت نشسته بر لب ماه
رحم الله علی رسول الله
خواست بعد از غذا بنوشد آب
که درآمد صدای دق الباب
کاسه از دستهای او در رفت
پا شد از سفره و دم در رفت
کیستی وقت شب چه میخواهی
سائلی یا فقیر گمراهی
هر که را هرچه باشدش لازم
میرود کوچه بنی هاشم
گفت در وا کنید سائل نیست
اهل دریاست بند ساحل نیست
او خودش هاشمی و نور جلیست
این که پشت در ایستاده علیست
مرد وقتی شنید حیدر را
رفت و وا کرد گوشهی در را
لای در را گشود اما دید
ماه هم آمدهست با خورشید
ماه بر روی مرکب آمده است
فاطمه با دو کوکب آمده است
السلام السلام یا انصار
باری از دوش مرتضی بردار
در شب تار غربت آمده ایم
پای تجدید بیعت آمده ایم
اتفاق غدیر یادت هست
که علی شد امیر یادت هست
با علی سربه زیر بیعت باش
سربلند دم قیامت باش
پاسخ آمد ز خانه یا زهرا
دیر آورده اید بیعت را
ذکر لبیک پیش تر گفتیم
یاعلی با کس دگر گفتیم
رای ما مجلس سقیفه شده
قبل حیدر کسی خلیفه شده
گفت و در را به روی آنها بست
تشنه در را به روی دریا بست
آخر ای حاجیان بی انصاف
کعبه کی میرود به پای طواف
چشمهای دو یار تر گشتند
دست خالی به خانه برگشتند
آتشی هم به درب خانه نخورد
زن انصار تازیانه نخورد
بیعت زور نکته ای پرت است
دست اگر با دلت دهی شرط است
میشناسم که پای بیعت زور
درِ یک خانه گشت مثل تنور
علی و فاطمه غریبانه
بازگشتند تا در خانه
فاطمه در حصار غربت شب
خواست پایین بیاید از مرکب
آه از آیینهی پر از ترکش
باید او را علی کند کمکش
خواست از پهلویش بگیرد بار
دنده هایش شکسته بود انگار
بازویش را گرفت اما آه
بازویش هم کبود بود آنگاه
آه داغی کشید در شب سرد
سینهاش تیر میکشید از درد
نفس از سینه سخت بیرون رفت
علی آن شب به خانه دلخون رفت
شد پیاده به سختی از مرکب
چند سال دگر ولی زینب
ناقهی بی جهاز واویلا
مرد دارد نیاز واویلا
پیش آیینهی پر از ترکش
محرمی نیست تا کند کمکش
زینب آن روز خونجگر شده بود
چون که با شمر همسفر شده بود
شاعر: #وحید_عظیم_پور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#یلدای_فاطمی #شب_یلدا
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها
صرفِِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها
داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند
هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها
گریه بر زهرا حلاوت دارد آری آنچنان
میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها
«وای مادر» گفته و ذکر مصیبت میکنند
هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها
میشود احساس حتی در میانِ خنده ها
یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها
میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام
میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها
تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود
ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها
مادر سادات شد تشییع مظلومانه و
سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها
چون علی از داغ زهرا آهِ طولانی کشید
فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها!
#مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
روزی که تقدیر دل ما هجر دلبر شد
روز و شب ما در سرای غصهها سر شد
در خلوت خود آن قَدَر دلتنگ او شد دل
تا آنکه رفت و در هوای او کبوتر شد
روزی نشستم گوشهای با بغض تنهایی
آن قَدر گفتم از فراقش دیدهام تَر شد
ای روشنای قلب تاریکم کجا هستی؟
آقا بیا دیگر که دنیایم مکدّر شد
کی میشود رؤیت کنم ماه جمالت را؟!
ای آنکه از نورت دل شیعه منوّر شد
یلدا برای دیدن تو پافشاری کرد
تا آنکه طولانیتر از شبهای دیگر شد
امشب هم ای ماه جهانآرا نتابیدی
شام فراقت میزبان قلب مضطر شد
یلدا شب چشم انتظاران است مهدی جان
امید تو در قلب یاران است مهدی جان
✍حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤيد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات
#شب_یلدا
روزم ز غمت چون شب یلدا...آقا
چشمم شده از هجر تو دریا...آقا
توفیق اگر رفیق راهم باشد...
تا صبح صدایت کنم آقا...آقا
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_یلدا
شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد
کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟!
دلداده تنها لذّتش دیدار یار است
وابستگی به لذّت دنیا ندارد
میسوزم و میسازم عمری با فراقت
پروانه جز آتش که جایی را ندارد
هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو
دنیای بی تو واقعاَ گرما ندارد
ما را به عنوان «غلامت» می شناسند
بی تو کسی کاری به کار ما ندارد
ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت
جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد
از دیدنت محروم میماند یقیناَ
چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد
وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه ی توست
دیگر برای روسیاهان جا ندارد
تا زنده ام میبینمت یا نه ؟ بگو که
این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟
گر چه بدم امّا تو را میخواهم آقا
مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد
خوشبخت آنکه انتخابش کردهای تو
بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد
هر جای هیأت که نشستم فیض بردم
پایین و بالا مجلس آقا ندارد
شاعر: #محمد_فردوسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
شام فراقت از شب یلدا درازتر
وین قصۀ تو از همه پر سوز و سازتر
صبح ظهورِ این شب یلدای انتظار
تک پرچم تو از همه در احتزازتر
یلدایِ انتظارت اگر با تو سر کنم
صبح ظهورت از همه ام سرفرازتر
دورِ همیم و نام تو نُقل دهان ماست
نام تو می برم که تویی چاره سازتر
لبخند ، بی تو بر لبمان وا نمی شود
یلدا بدون یوسف زهرا نمی شود
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
پشت کرده زندگی در اوج سختی ها به ما
می دهد روزی خدا بهتر از این دنیا به ما
پیرها هم پاگشایت می کنند ای نو بهار!
باخبرهای خوشی که می رسد هرجا به ما
یا ابانا ! مهربانا ! زیر پایت را ببین
هرکسی آمد نگاهش بوده از بالا به ما
عمر طولانی نمی خواهیم وقتی یار نیست
زور می گوید زمستان در شب یلدا به ما
ما برادرها که می دانیم پیغمبرکشیم
باز هم چه اعتمادی می کند بابا به ما !
مثل چاقو دسته خود را هم از ته می بریم
واگذارد گر خدا یک لحظه ای ما را به ما
این زمین خالی ز حجت نیست،فیض آسمان
می دهد در خشکسالی ابر باران زا به ما
کورها که این چنین از شوق بویت می دوند
چیزی از پیراهن تو می رسد آیا به ما؟؟؟
شاعر: #نجمه_پورملکی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
لبخند، بی تو بر لبمان وا نمیشود
یلدا بدون یوسف زهرا نمیشود
شاعر: #مهدی_مقیمی
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دلم می خواست راه روشن شب های من باشی
چنان خورشید پشت ابر غم ، رویای من باشی
منم آن قطره ی ناچیز ِ سرگردان ِ بارانی
برایم باز کن آغوش خود ، دریای من باشی
من از جمعیت تنهای هر آدینه می ترسم
چه می شد همدم این جمعه ی تنهای من باشی
برای ختم این هجران ، امام کربلایی ها
کماکان نیت هر ختم عاشورای من باشی
زمان گریه کردن بین روضه بیشتر باشد
بیا تا روضه خوان این شب یلدای من باشی
**
بزن ای روضه خوان امشب گریز شام ویرانه
بخوان تا غربت این ذکر یازهرای من باشی
سه ساله گفت باباجان دلم می خواهد امشب را
در این دنیای نازیبا ، غم ِ زیبای من باشی
اگر هم نوبتی باشد بمان که نوبت من شد
یک امشب را محبت کن فقط بابای من باشی
به من می گفت ساکت باش ، گفتم دختر شامی
نمی فهمی مگر اینکه تو امشب جای من باشی
دلم از غصه ی دوری دگر راحت نخواهد شد
غم دیروز من ، امروز من ، فردای من باشی
بیا تا بوسه هایم مرهم زخم سرت باشد
بیا با بوسه ای درمان زخم پای من باشی
اگرچه دیر امّا این شب یلدا سحر گشته
چراغانی کنید این شهر را ، بابام برگشته
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات #شب_یلدا
نگاه کن که پریشان و بیقرار توایم
اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم
چهارفصل جهان نیست جز خزان بیتو
بیا که ما همه در حسرت بهار توایم
آهای عطر دلانگیز روزهای ظهور
بههوش باش که ما شببهشب خمار توایم
به این امید که روی خوشی نشان بدهد
تمام عمر به دنبال روزگار توایم
"در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست
که روسیاهترین شعر شهریار توایم
هزار سال، هزاران شب بدون سحر...
هنوز در شب یلدای انتظار توایم
شاعر: #مجتبی_خرسندی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📚📚📚📚📚📚📚
بُرشی از کتاب
#روضههایآسمانیچهار
⭕️ جهت کسب اطلاعات بیشتر
👇👇👇👇👇👇
@addmin_roze
✅ کانال اشعار آیینی حسینیه در #روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/hosenih
✅کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعیهای حسینیه در #روبیکا:
🍃 https://rubika.ir/dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مسمط
بوي بهشت عطر نفس هاي اطهرت
فردوس حجره اي ست ز بيت منورت
باغ جنان نشسته به كنج گلِ سرت
خوانده پيمبر از همه خلق برترت
مدحت خدا نموده به آيات كوثرت
اين گونه خوانده از همه عالم فراترت
دردانه ی پيمبر و جانانه ی علي
رخشان ترين ستاره ی كاشانه ی علي
وجه خدا عيان شده بر روي صورتت
خوی خداست جلوه ي زيباي سيرتت
مستور در لطافت محض است فطرتت
بي فايده است جستجو از بهر كثرتت
در بازوي عليست تجلاي قدرتت
گشته رضاي حضرت حق در مسرتت
داخل شوند اهل جنان از قفاي تو
زانو به محضر تو زده ماسواي تو
بالاتر از فراسوي باور فقط تويي
با شان و قدر خويش برابر فقط تويي
شان نزول سوره كوثر فقط تويي
جان علي و ام پيمبر فقط تويي
آري دليل خلقت حيدر فقط تويي
تنها سواره در صف محشر فقط تويي
روز ظهور مي شود آغازِ عصر تو
از آن به بعد جلوه كند فتح و نصر تو
خلقت به دست رب جلي آفريده شد
با علم و حکمت ازلي آفريده شد
بی هیچ نقص یا خللی آفریده شد
گر چرخ و زهره و زحلی آفریده شد
از برکت نبی و ولی آفریده شد
احمد، خودش براي علي آفريده شد
تنها نه صبح و شام براي تو خلق شد
پيغمبر و امام براي تو خلق شد
غیر از تو کیست آن که بهار علی شود؟
غیر از تو نیست آن که قرار علی شود
چشم و چراغ و نقش و نگار علی شود
آینه ي تمام عیار علی شود
چون تو تمام دار و ندار علی شود
با جان خویش یاور و یار علی شود
قبل از شروع خلقت آدم تو بوده اي
از ابتدا دل از دل حيدر ربوده اي
حوريه اي ز جنس بشر كيست غير تو؟
آيينه اي ز حسن پدر كيست غير تو؟
بر مصطفي فروغ بصر كيست غير تو؟
رشك تمام اهل نظر كيست غير تو؟
آن ممتحن به عالم زر كيست غير تو؟
يار ِشهيدِ در پسِ در كيست غير تو؟
در، سنگرِ تو گشته و تو سنگرِ علي
در، گرچه جا زده است، تو ماندي سپر، ولي
نوريه اي و صابره و هم كريمه اي
بدرِ تمام و دُرَّةُ بَيضا، رحيمه اي
عالِيَةُ المَحَلّ و رئوفه، فهيمه اي
رُكنُ الهُدي، شَفيقِه، زُجاجِه، عليمه اي
عذرایی و رشیده، جلیله، حکیمه ای
محزونه ای و باكيه اي و سليمه اي
ريحانه ي رسولي و محبوبه ي خدا
"مَكسورُ ضِلعُها"يي و "مظلومُ بَعلُها"
اي حضرت بتول كه بي بال و پر شدي!
تنها ميان كوچه تو مرد خطر شدي
با جان خويش جان علي را سپر شدي
گرچه سپر شدي تو ولي بي پسر شدي
با هيزم جهنميان شعله ور شدي
آه نهاد سينه ي خيرالبشر شدي
تنها تو بين خلق علي باوري و بس
با پهلوي شكسته بر او ياوري و بس
تعريف كن ز علت جانسوز ناله ات
از رد خون روي تنت، نقش ژاله ات
از گريه هاي دخترك چهار ساله ات
تعريف كن ز قصه ي نشكفته لاله ات
از اولين شهيد علي از سلاله ات
اصلا بگو تو از فدك و از قباله ات
از نابرادران پيمبر چه ديده اي؟
كين گونه از حسين و حسن دل بريده اي!
از بازگشت عصر جهالت به ما بگو
از اتحاد جهل و قساوت به ما بگو
از غاصبان حق خلافت به ما بگو
از چرخ دنده هاي لجاجت به ما بگو
از موسم سكوت جماعت به ما بگو
از آيه هاي اجر رسالت به ما بگو
حتي اگر سفارش ختم رسل نبود
اين گردباد در رمق برگ گل نبود!
اصلا بيا و از دل زينب بگو سخن
از بغض مانده در وسط سينه حسن
از رازهاي مخفي در قلب خویشتن
از دست دوز آخَرَت آن كهنه پيرهن
اين كه چرا کم است در این بقچه يك كفن
از آن شهيد تشنه لب پاره پاره تن
در قتلگاه موي سپيدت خضاب شد
بي سرپناه عترت ختمي مآب شد
شاعر: #رضا_جوان_بخت
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شیخ محسن حنیفی.mp3
22.92M
🔹#مصیبت_راتبه🔹
محقق و راوی: حجت الاسلام #محسن_حنیفی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
🔸هجوم به بیت وحی🔸
#فاطمیه۱۴۰۱
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#کتاب_روضه_روشمند_ویژه_فاطمیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑
به مدد الهی و با تلاش گروه محققینِ پایگاه حسینیه مقتل، کتاب pdf #روضه_های_آسمانی_چهار (۱۴۰۱)
با محوریت #روضه_های_روشمند_فاطمیه
منتشر شد.
♦️موضوعات کتاب👇
🔰غُربت امیرالمؤمنین (ع)
🔰 هجوم به خانه وحی
🔰 کوچه بنیهاشم
🔰اذان غمانگیز بلال
🔰بستر شهادت مادر
🔰روز شهادت مادر
🔰شام غریبان بیمادری
🔰تهدید به نبش قبر
✔️ شایان ذکر است در همه روضهها از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز روضه + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا بهراحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آنها را #حفظ نمایند.
👈 آیدی جهت تهیه کتاب
👇👇👇👇👇👇
@addmin_roze
با ما #تحول_در_روضه را تجربه کنید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e