eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohammad Fosouli _ Meshki Miposham(320).mp3
7.95M
🎙مداحی محمد فصولی و محمد الجناحی حی علی العزاء یا حسین یا حسین حی علی البکاء یا حسین یا حسین اسمع فاطمة نادی تعالوا علی الحسین بن فاسی عزم العاشورا حی فوح انا دون البشر محبوبی مذبوح محبوبی حسین .... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 مشکی می پوشم گرم چاووشم یاد شش گوشه‌ام دوستت دارم ای اصل ایمان ای جان جانان عشق بی پایان دوستت دارم کاری کن تسلای قلب مادرت باشم امسالم مثل هر سال آقا نوکرت باشم روز و شب پریشون جسم بی سرت باشم نزدیکه غمت ماه ماتمت امسالم الهی که محرم رو ببینم بی تابم حسین اربابم حسین از حالا به فکر کربلا و اربعینم امسالم مثل هر سال آقا نوکرت باشم کاشکی اربعین با دست ساقی مهمونم کنی چای عراقی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @HOWZAVIAN @zemzemh60
🔰 شمه‌ای از شعر ▪️ چند جمله‌ای به‌مناسبت اول محرم، روز شعر و ادبیات آیینی ✍️ سید محمدحسین دعائی «شعر» یعنی زبان زیبایی. یعنی نشان‌دادن بی‌نشان‌ها با انشاء نشانه‌ها. یعنی تصویر لحظات و رشحاتی از تجربیات بدون صورت. یعنی نگاه‌کردن به همه‌چیز از دریچۀ خیال. یعنی تلاش برای ماندگاری در اذهان و قلوب. یعنی ابزاری برای شکل‌دادن به اندیشه‌ها و انگیزه‌ها. یعنی هماهنگی با آهنگ فطرت. یعنی راهی برای دسترسی به سررشته‌های عواطف و احساسات در اعماق وجود مخاطب. یعنی بازی آگاهانه و حکیمانه با جدی‌ترین مفاهیم و مسائل زندگی بشر. یعنی تجلی تنوع افکار آدمی. یعنی شناسنامۀ فرهنگ‌ها و تمدن‌ها. یعنی هنر حِکمی؛ یا حکمت هنری. یعنی شعار پرشور یک شعور. آری؛ «شاعر» باید آن چه از عالم وحی و عقل گرفته است را در عالم خیال پرورش داده و در عالم حس توزیع کند. باید زیبایی را ببیند و به زیبایی بگوید. و چه زیبایی بالاتر و زیباتر از زیبایی زیباترین مخلوقات خالق زیبایی‌ها، یعنی حضرات معصومین علیهم السلام. پس خوشا به حال شاعران آستان اهل بیت. @HOWZAVIAN
🔸نگاه مکعبیعلی‌رضا مکتب‌دار 📌چرا فلانی بی‌اعتنا از کنار من رد شد؟ چرا جواب سلام من را نداد؟ چرا این قدر اخم‌هایش درهم است؟ مگر طلبکار است. گویا از دماغ فیل افتاده است و.... 📌اینها و صدها مورد دیگر، نمونه‌ای از قضاوت‌هایی است که ما تقریبا هر روزه درباره دیگران با دیدن یک بُعد از ابعاد رفتار آنان داریم. 📌ما عادت نداریم ابعاد مختلف رفتار افراد را بررسی کنیم و از بس برای قضاوت‌کردن و تصمیم‌گرفتن، عجله داریم، فکر نمی‌کنیم که می‌توان و باید از زاویه و زوایای متعدد دیگری نیز به رفتار افراد نگریست و سپس بر اساس آن نگاه، به قضاوت و داوری درباره رفتار آنان نشست. 📌انسان موجودی به‌غایت پیچیده است. مثل گیاه و یا حتی حیوان نیست که نیازها، علایق، انگیزه‌ها و حساسیت‌های بسیط و غیرپیچیده‌ای داشته باشد؛ بلکه موجودی است که از این جهات بسیار پیچیده است. قاعدتا رفتار او نیز نشأت‌یافته از همین ابعاد پیچیده وجود اوست و قضاوت درباره آن کاری است دشوار. 📌حال اگر به این نکته مهم درخصوص انسان‌ها توجه داشته باشیم، در مواجهه با رفتارهای آنان، تلاش می‌کنیم از زوایای گوناگون به رفتار آنان نگریسته و جوانب مختلف؛ اعم از نیازها، انگیزه‌ها، زمینه‌ها، حساسیت‌ها و... را در تحلیل رفتار آنان درنظر گرفته و سپس درباره رفتارهای ایشان و نه شخصیتشان، به داوری بنشینیم. @HOWZAVIAN
✔️ امروز از «تُ» می‌خوانیم 🔘 امروز اولِ ، روزِ شعر و ادبیاتِ آیینی، بزرگداشتِ محتشم کاشانی و روزِ شعرخوانی جهان‌نمایی‌ها 🕓 ساعت ۵ عصر باهم برای هم می‌خوانیم. 🏡 قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ @jahannama_life @shaeranehowzavi
🔴«قیام حسینی» در آیینه‌ «نامه‌های حسینی» سرنوشت همراهی یا عدم همراهی با قیام حسینی در نامه‌ای به بنی‌هاشم ✍️ احمدحسین شریفی یکی از ویژگی‌های حادثه عاشورا و قیام ابی‌عبدالله الحسین(ع)، «غنای منبعی» آن است. امام حسین و سایر اصحاب آن حضرت تا روز عاشورا و حضرت زینب کبری و امام سجاد علیهما السلام نیز بعد از حادثه عاشورا، از همه ظرفیت‌های موجود آن دوران برای انتقال واقع‌بینانه و درست همه ابعاد قیام حسینی به نسل‌های آینده استفاده کردند. شاید بتوان گفت از جمله‌ی اهداف امام حسین(ع) در نامه‌نگاری‌های متعددی که به افراد، قبایل و مردمان شهرهایی مثل کوفه و بصره و امثال آن داشتند، تلاش در جهت «زنده‌نگه داشتن این حرکت»، «مضبوط ماندن نقاط عطف آن»، «تبیین چرایی قیام»، «تشریح اهداف و آرمان‌های قیام» و «عمومی کردن قیام» بود. به عنوان نمونه آن حضرت به محض تصمیم برای شروع قیام در نامه‌ای بسیار مختصر اما راهبردی خطاب به بنی‌هاشم سرنوشت همراهی یا عدم همراهی با قیام را با صراحت و شفافیت کامل بیان می‌کند و می‌نویسد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَى بَنِی هَاشِمٍ: أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ لَحِقَ بِی اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ لَمْ یَلْحَقْ بِی لَمْ یُدْرِکِ الْفَتْحَ. وَ السَّلَامُ».( احمدى ميانجى، على، مكاتيب الأئمة، ص۱۱۵) به نام خداوند بخشنده مهربان از حسین بن علی به بنی‌هاشم پس از حمد و ثنای الهی حق این است که سرنوشت همه کسانی که به من ملحق شوند،‌ شهادت در راه خدا است؛ و کسانی هم که به من نپیوندند، روی پیروزی را نخواهند دید. تمام شد.» @HOWZAVIAN
کتاب بر دین حسین علیه السلام مولفین: محمد حسین افراخته، نجمه صالحی، مریم امامی شوشتری، کوثر وفادار 🔹برشی از کتاب بر دین حسین علیه السلام، عبارت پرتکرار جمعی از اصحاب حضرت سید الشهداء علیه السلام در رجزهای خویش است (إني علی دین الحسین) اعتقادی که باور به آن در طول تاریخ، مرام شیعیان امامیه در مقابل تحریف‌های ایجاد شده توسط دشمنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت ایشان بود. همان‌ منافقانی که سنت اجدادی آنان قرآن بر نیزه کردن بود؛ یک روز مصحف بر نیزه کردند تا با قرآن ناطق مخالفت کنند و یک روز رأس مطهر قرآن ناطق را بر نیزه بردند تا آثار رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام را نابود کنند. در این میان کسانی بودند که امام حسین علیه السلام امام زمانشان بود... ایشان با اعتقاداتی که در سخنان و رجزهای آنها مشهود است، چراغ راهی را برای شیعیان حیران دوران غیبت حضرت صاحب الزمان علیه السلام برافروختند... پ.ن: برای سرکار خانم نجمه صالحی، عضو کانون نویسندگان حوزوی و مدیر تحریریه مجتهده امین و دیگر نویسندگان فرهیخته این اثر گرانسنگ آرزوی توفیق و خیر کثیر داریم. @HOWZAVIAN
MAJALLE Rahtooshe Moharram 1402.pdf
3.24M
📚 فصلنامه «ره‌توشه» برای عموم مبلّغان
majale rahtushe khanevade moharam 1402.pdf
2.27M
📚 فصلنامه «تبلیغ و خانواده» 🆔 @balagh_ir
majale rahtushe moshtarak moharam 1402.pdf
2.84M
📚 فصلنامه «تبلیغ و تقریب» 🆔 @balagh_ir
🔻از تحقیر تبلیغ تا استحالۀ فرهنگی ✍️ مهدی جمشیدی جامعه به «نیروهای فکریِ پیشران» نیاز دارد و همواره باید کسانی باشند که دستِ ذهن جامعه را بگیرند و اسباب هدایت آن را فراهم کنند. در غیر این صورت، نیروهای رقیب یا معارض، میدان‌داری خواهند کرد و در همین امتداد، ذهنیت جامعه تغییر خواهد کرد. اندیشۀ مردم در اختیار همین نیروهای پیشران است و آنها می‌توانند به افکار عمومی، جهت بدهند و به نظام ارزش‌ها تداوم ببخشند. ازاین‌رو، چنانچه اهمال شود و نیروهای فکری به گونه‌ای ناموزن و افراطی، علم را بر فرهنگ ترجیح بدهند و علم را نیز بر تأملات خودبسنده و منقطع از وضع تاریخی و تمدنی حمل کنند، جامعه در اختیار «دیگری‌های معرفتی و فرهنگی» قرار خواهد گرفت و از خود و اصالت‌های هویتی‌اش، بیگانه خواهد شد. این حالت در هنگامی رخ می‌دهد که نیروهای فکری، عرصۀ فرهنگ عمومی و ذهنیت‌ اجتماعی را سبک و سخیف انگاشته و سرگرم مطالعات عالی و فاخر گشته‌اند و سخنی برای مردم ندارند. حاصل نهایی این‌چنین وضعی «استحالۀ فرهنگی» است. استحالۀ فرهنگی به این معنی است که جامعه دچار جابجایی «ارزش‌ها» و «ضدارزش‌ها» می‌شود و به غیرخود و ناخود تبدیل می‌گردد. در مرحله‌های آغازین، رگه‌های از شکاف و گسست نمایان می‌شوند که شاید بیشتر جنبۀ عینی و رفتاری دارند، اما به‌تدریج، زاویه‌ها و فاصله‌ها به لایۀ اعتقادی و بینشی نیز راه می‌یابد و فرد از نظر فرهنگی و معنایی، دچار استحاله می‌شود. چنین جامعه‌ای که گرفتار سقوط فرهنگی شده، کار به‌سامان‌کردنش بسیار دشوار و دیریاب است. مرحلۀ استحالۀ فرهنگی، مرحله‌ای است که در آن، جامعه در جبهۀ مقابل قرار گرفته و دیگر تابع و هوادار ارزش‌ها نیست، بلکه ارزش‌های پیشین را ضدارزش قلمداد می‌کند. روشن است که بازگرداندن این‌چنین جامعه‌ای به وضع نخست، محتاج مقدّمات و زمینه‌های فراوانی است. از طرف دیگر، تا روند استحاله به نقطه‌های پایانی نرسد، بسیاری از آن مطلع نخواهند شد و وضع، حمل‌برصحت می‌شود و انحراف‌ها و لغزش‌ها، موردی و محدود انگاشته می‌شود. آن‌گاه نیز که کار به لایۀ قطعیّت رسید، دیگر باید آن را تمام‌شده انگاشت و معطوف به این حالت منجمدشده و نهایی‌گشته، چاره‌اندیشی کرد. 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
. 📌 در استکهلم سوئد مقابل سفارت عراق تصویر مقام معظم رهبری را آتش زدند و به قرآن کریم هتک حرمت کردند. ✍🏻 سوزاندن تصویر آیت‌الله خامنه‌ای در سوئد در کنار هتک حرمت قرآن کریم، اگرچه به قصد توهین به ایشان است؛ اما این پیام را مخابره می‌کند که جهان پذیرفته است امام خامنه‌ای رهبر مسلمین جهان است و اگر او را تضعیف کنی اسلام را تضعیف کرده‌ای! ✔️ دکتر رفیع الدین اسماعیلی @HOWZAVIAN
1_5786598801.mp3
3.42M
🥀رحم الله من نادی یا حسین غفر الله من نادی یا حسین🥀 محرم آمد، چقدر دلمان برای روضه‌ها و سیاه‌پوش کردن کوچه‌ها و خانه‌ها، برای یکدل‌شدن‌ها، تنگ شده بود! عزیزانی را از دست دادیم که لحظه‌شمار روزهای نوکری ارباب بودند! روزهای نوکری روزهای عاشقی روزهای بی‌قراری روزهای بی‌تابی روزهای یکدلی صدای آه و فغان در عزای اشرف اولاد عالم، از راه رسید و رنگ عالم، سیاه و چشم‌ها، سرخِ اشک و تن‌ها نیلی از سینه‌زنی محرم شد. برای شناختن تو هنوز اول راهیم یا حسین! 🏴🏴اللهم ارزقنا زیارت الحسین فی الدنیا و شفاعت الحسین فی الاخرت...🏴🏴 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @HOWZAVIAN @zemzemh60
🔻«ولاء طرفینی» بی خاصیت ✍️ علی مهدیان 🌱هر رابطه طرفینی از جنس محبت و صمیمیت هویت «فی الله»ی ندارد. اصلا خلاصتان کنم، اگر دنبال اتصال حقیقی و محبت حقیقی هستیم، بدون دغدغه علم کردن مقاصد او شدنی نخواهد بود. محبت و رفاقت هایتان را بیاورید پای کار مدد به حاکمیت الله. بیاورید پای کار برداشتن بارهای انقلاب. نه اینکه به اسم محبت و رفاقت و اتصال و مبارزه با دوقطبی گری، ید الله را که دست حاکمیت دینی است قطع کنی! «متحابین فی الله» به تعبیر امام صادق، این را لازم داریم 🌱فرمود تزاوروا تلاقوا تذاکروا امرنا و احیوه سراغ هم بروید ، به هم سر بزنید، دور هم بنشینید سخن بگویید که امر ما زنده شود. امر ما حاکمیت و مکتب ما است. چقدر بد است که مفاهیم دین را از منظومه خودش خارج میکنیم و آن وقت نفله میکنیم کلمات دین را. 🌱به برخی از ما باشد زلیخا را هم به دلیل محبتش به ولی خدا جزو رستگاران و سعادتمندان عالم بر میشمریم. محبت به ولی خدا هم باید مصادق محبت به بینهایت و در جهت دنبال کردن مقاصد او باشد و الا حقیقتش نفس پرستی است نه امام دوستی. حاکمیت دین را بی خیال شویم، «حرام سیاسی» را در جامعه بی خیال شویم که چون «ولاء طرفینی» را دنبال میکنیم؟! نه ولاء طرفینی را شناختیم نه اهداف دین را. ✔️ متن کامل در این صفحه @HOWZAVIAN
🔸تلنگری از نهضت عاشورا ✍ بابک شکورزاده "این نامه‌ای است به حسین بن علی علیهما‌السلام از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او. پس از حمد و ثنای پروردگار، به سرعت به نزد ما بشتاب؛ زیرا مردم چشم به راه تو هستند و اندیشه‌ای جز تو ندارند. پس بشتاب، بشتاب، بشتاب، والسلام؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ شِیعَتِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَمَّا بَعْدُ فَحَیَّهَلَا فَإِنَّ النَّاسَ یَنْتَظِرُونَکَ لَا رَأْیَ لَهُمْ غَیْرُک فَالْعَجَلَ الْعَجَلَ ثُمَّ الْعَجَلَ الْعَجَلَ وَ السَّلَامُ". این یکی از نامه‌هایی است که از سوی برخی کوفیان برای امام حسین علیه‌السلام فرستاده شد. فراز دوم نامه برای زمانه و عصر ما بسیار آشناست. اگر کسی از ابتدا نداند که این نامه کوفیان در قرن اول هجری است، تصور می‌کند که نجوایی از شیعیان با حضرت مهدی موعود در عصر حاضر است. کلمات «انتظار» و «عجل» کلید واژه این نامه است. اینجاست که جا دارد تلنگر و نهیبی به خود بزنیم که تا چه اندازه نسبت به ادعایی که داریم صادق هستیم! آیا واقعا منتظر امام زمان(عج) هستیم و درخواست تعجیل از روی صداقت است یا اینکه همچون کوفیان زمان امام حسین علیه‌السلام، حرف و عمل، فاصله زیادی با هم دارند و فقط لقلقه زبانی است! کوفیان همان چیزی را می‌گفتند که ما الان از آن دم می‌زنیم، به مناسبت‌های مختلف دعای فرج می‌خوانیم و ادعای منتظر بودن داریم. البته که باید اهل دعای فرج باشیم و منتظر امام زمان؛ ولی سخن در این است که نباید به این مقدار بسنده کنیم؛ بلکه باید عبرت پذیر باشیم و فکر نکنیم که به صرف ادعای منتظر بودن و زمزمه دعای فرج، حقیقتا منتظر و سینه چاک حجت خدا خواهیم بود. واقعا معلوم نیست که اگر امام زمان(عج) ظهور کند و ما را به یاری بطلبد چه موضعی را اختیار خواهیم کرد و در کدام جبهه قرار خواهیم گرفت. شاید این نامه کوفیان و عملکرد نهایی آنان تا حدودی مسئله را برای ما روشن کند که با وجود این همه مدعی انتظار و دعای فرج خوان، چرا امام زمان علیه‌السلام هنوز ظهور نکرده است. شاید یکی از دلایل اصلی همین مسئله باشد و کُمیت خیلی از ما در عمل لنگ می‌زند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامش چو نگین به حلقه‌ای زرین است پایان سفر چقدر عطرآگین است من‌ راهی کربلا شدم این اقبال مدیون دل شهید زین‌الدین است @shaeranehowzavi
ahmadian - Nojavan.Akbar.Man.mp3
9.04M
🎙نوحه نوجوان اکبر من نوحه دهه 40 در سال 1342 احمدیان می‌رسد خشک لب از شط فرات، اکبر من نو‌جوان اکبر من سَیلانی بکن ای چشمه چشم تر من نو‌جوان اکبر من کِسوَت عمر تو تا این خُم فیروزه نگون لعلی آورده به خون گیتی از نیل عزا ساخت سیه معجرِ من نو‌جوان اکبر من تا ابد داغ تو ای زاده آزاده نهادر نتوان برد ز یاد از ازل کاش نمی‌زاد مرا، مادر من نو‌جوان اکبر من تا مه روی تو ای بدر عرب، شمس عراق خورد آسیب محاق تیره شد روز پدر، گشت سیه اختر من نوجوان اکبر من گر برین باطله (یغما) کَرمِ شبه رسول نکشد خط قبول خاک بر فرق من و کلک من و دفتر من نو‌جوان اکبر من @HOWZAVIAN
«نقش یهود در تحریف واقعه‌ی کربلا» ✍مخدره چمن‌خواه، عضو تحریریه مجتهده امین مطالعه تاریخ یهود چه در عصر حضرت موسی(علیه‌السلام) و چه بعد از آن، تا زمان حضرت عیسی(علیه‌السلام) نشان می‌دهد که با وجود جریان موحد و خدا پرست در بین یهود، «جریانِ قوی» نیز وجود داشته است. این جریان، گاهی در قالب جبهه نفاق و گاهی به صورت آشکار، کاملا در مقابل جریان حق بوده‌اند. اشاراتی که در قرآن به قتل پیامبران(علیهم‌السلام) توسط گروهی از آن‌ها و مخالفت‌هایی که با حضرت موسی(علیه‌السلام) و جانشینان ایشان و کارشکنی‌های آن‌ها در موقعیت‌های مختلف، نشان از وجود چنین «جریانِ قوی» در بین قوم یهود است. روشن است که این «جریان» از پیش‌بینی‌های تورات و دیگر کتب مقدس درمورد پیامبر اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله) نیز مطلع بوده‌اند. بنابراین در ادامه کارشکنی‌های خود در مقابل جبهه حق، سعی در طراحی نقشه‌هایی متعدد برای مقابله با حرکت پیامبر اسلام نیز داشته‌اند. وجود برخی شواهد در تاریخ اسلام، چنین تهدیدی از طرف یهود را نشان می‌دهد. بنی‌اسرائیل از زمان حضرت عیسی (علیه‌السلام) تا زمان بعثت نبی گرامی اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) ۶۰۰ سال فرصت داشتند تا خود را برای استقبال از پیامبر آخرالزمان آماده کنند؛ اما این حسد_چرا که تاسیس حکومت جهانی در آخرالزمان توسط بنی‌اسماعیل تشکیل می‌شود_باعث شد تمام قوای‌شان را برای جلوگیری از تولد پیامبر آخرالزمان و شکل‌گیری اسلام و موفقیت اوصیای پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه‌وآله) به‌کار ‌گیرند. در بررسی نقش یهود در تاریخ اسلام ۳ نظریه وجود دارد. نظر اول قائل بر این است که یهود هیچ‌گونه دخل و تصرفی در تاریخ نداشته است و عنایتی به منابع قرآنی و روایی ندارند، دسته دوم بر اساس آیات قرآن و روایات، برای یهود نقشی قائل هستند؛ اما یهود را به عنوان دشمن اصلی اسلام نمی‌شناسند، بلکه او را یکی از گروه‌های مقابل پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌واله) ترسیم می‌کنند به‌طوری که جمع زیادی از محققان، در این گروه قرار می‌گیرند. دسته سوم با استفاده از منابع مستدل و ادله محکم، یهود را سر منشأ حوادث فتنه و ریشه خیانت می‌دانند، با توجه به این که از واقعه غدیر خم تا غصب خلافت تنها ۷۲ روز فاصله بود، چرا جامعه سکوت کرده‌است؟ آیا می توان قبول کرد در این ۷۲ روز یک انقلاب فرهنگی رخ داده است؟ آیا تنها دو نفر در این ماجرا توانسته‌اند خط فکری جامعه را این‌گونه متحول سازند؟ چگونه ممکن است پس از رحلت پیامبر(ص) جامعه‌ای ۱۸۰ درجه تغییر کند و دگرگون شود؟! به خانه حضرت زهرا(سلام الله‌علیها) حمله کنند و آن‌ را به آتش بکشند و یا حضرت علی(علیه‌السلام) را به اجبار برای بیعت به مسجد ببرند. و دیگر وقایعی که بعد از رحلت پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) رخ داده است. تحلیل این واقعه نشان می‌دهد که «جریان‌سازی» این حوادث، از قبل طراحی شده است. 🔗متن کامل در مجله افکار بانوان حوزوی @AFKAREHOWZAV
. «چو دزدی با چراغ آمد» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین به گواه تاریخ از عصر قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی چیزی قریب به هفده جنبش و نهضت مردمی اتفاق افتاده که به جز یک مورد قیام کلنل محمد تقی خان پسیان هر شانزده مورد دیگر با محوریت و مسئولیت روحانیت به وقوع پیوست*. همه این نهضت‌ها جنبه ملی و استقلالی داشته و در راستای دفاع از تمامیت ارضی بوده‌اند. ازقیام مردم تهران وقتل گریبایدوف و نهضت تحریم تنباکو و بعد مشروطه و بعدتر قیام میرزا کوچک خان تا نهضت جنوب و نهضت قم و قیام پانزده خرداد! همه این نهضت‌ها رنگ و بوی مبارزه با استعمار و استقلال ارضی را دارد. دراین میان رابطه معنا داری میان تلاش برای خودکفایی و آزادی کشور از یوغ استعمار و نقش آفرینی موثر روحانیت دیده می‌شود که این رابطه می‌تواند گواهی باشد بر این که در دهه‌های آتی نوک پیکان حملات دشمنان این آب و خاک برای از بین بردن استقلال، به سمت روحانیت اصیل شیعه و ایجاد افتراق میان ایشان و توده‌ها باشد. چرا که دشمن بارها تاثیر حرکت علمای شیعه و همراهی مردم در موفقیت نهضت‌ها و جنبش‌ها را تجربه کرده بنابراین طبیعی است که برای تضعیف این رابطه دو سویه عمیق، برنامه داشته باشد.نقشه ای که مستر همفر جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود به وضوح به آن اشاره کرده است. گاهی مبارزه دشمن در عرصه تولید روایت است و گاهی تولید و خلق شخصیت در مقابل شخصیت‌های تراز به عبارتی دشمن تلاش می کند چیزی شبیه کارکرد جنگ روایت ها را به عرصه عینی و دنیای چهره‌ها بکشاند در مقابل مشایخ شهید مشروطه، تقی زاده و کسروی را تولید می‌کند تا،«گزیده تر برد کالا».یکی در راه مقاومت وسط شهر بر دار می‌شود و یکی که عامل ناآرامی هاست به سفارت انگلیس پناهنده می شود. القصه اینکه، تاریخ مدام در حال تکرار است و اگر نقش جریان شناسی غربگرا در دل تاریخ معاصر به درستی دیده نشود، اگر نقش راهبردی روحانیت اصیل شیعه و همراهی مردم در رسیدن به موفقیت جنبش ها و نهضت ها نادیده گرفته شود، اگر تقی زاده‌ها موذیانه سررشته هدایت امور را در دست بگیرند، بنابراین اگر ملت هوشمندانه ورود نکند تاریخ اشتباه و خلط ما را در مواجهه با رویداد تولید عالم در مقابل عالمان اصیل شیعه دستمایه ی تجربه آیندگان قرار خواهد داد. ولله عاقبة الامور *تاریخ تحولات سیاسی ایران، دکتر موسی نجفی، دکتر موسی حقانی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر سوم الحرام ۱۴۴۵ @AFKAREHOWZAVI
. میدان‌داری زنان ✍سعیده رحیمی، عضو تحریریه مجتهده امین میدان‌داری زنان در سوگواری عاشورایی، امری است برآمده از فطرت زنانه. فرقی نمی‌کند در کجای مجلس باشند، در حاشیه، در متن، حتی اگر اصلا بطور فیزیکی در لحظه‌ی روضه‌خوانی حضور نداشته باشند. باز هم اوج حزن را دریافت می‌کنند. مثل مادر حاج محمود کریمی که اصلاً او را بیرون از مجلس یا از فاصله‌ای دور در این حالت دیده و دلش نه تنها به حزن پسر گره خورده است، بلکه سوز و گداز او را نیز به راحتی به اوج استیصال اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در روز عاشورا گره می‌زند. مادر حاج محمود دریافت می‌کند؛ از همان حاشیه از همان بیرون متن. 🏴 اینکه می‌گوییم زنان عاملیت تام در صحنه‌ی سوگ عاشورایی دارند، یعنی از ظرفیتی سخن می‌گوییم که می‌تواند دل را بلرزاند نه تنها دل‌های عاشق و عاشورایی مردان مومن را ، بلکه دل‌های سنگ و سیمانی جبهه‌ی کفر را. اشک‌های کثیف معاویه را هم زنی سرازیر کرد به محبت علی (علیه آلاف التحیة و الثناء). 🏴 اصلا در خود روز واقعه ی محرم ۶۱ هجری، زنان کجا بودند؟ در متن یا در حاشیه؟بله در میانه‌ی میدان، حسین( علیه‌السلام) و اصحابش جنگیدند و زنان در حرم و خیام مانده بودند. اما چه کسی می تواند بگوید که زینب (سلام الله علیها) در این صحنه عاملیت تام نداشت؟ زنان عاشورا در تمام روضه‌های ما، نقشی را خلق می‌کنند و حرکتی میدان دارانه در نوع خود دارند، نه در مقایسه با مردان. معمولاً شمشیر بدست نمی‌گیرند، اما تصویر بدیع خلق می‌کنند؛ از همسر زهیر که او را به صحنه فرستاد تا مادر وهب تا بانو سکینه و رباب و ....و زینب (سلام الله علیها). 🏴می‌خواهم بگویم عاملیت زنان در صحنه‌ی سوگ و رهبری عواطف انسانی لا مکان است و شاید لا زمان. حتی در حاشیه مجالس روضه بودنشان خللی به اصل این "بنیان‌مرصوص" نمی‌زند، چون از طبیعت و فطرت رحامتی وجود زن برخاسته است. به همین دلیل در طول تاریخ سوگواری عاشورایی، هدایت و انتقال این حزن مقدس و عشق اولا کار زن‌ها بوده است و همه غم و مهر حسین را از مادر گرفتیم. پس میان‌داری پنهان او همیشه بوده است. هرچند توجه بیشتر به این ظرفیت الهی و تاثیر آن در ساختمان جامعه‌ی دینی، می تواند به حرکت جامعه در "سفینه‌النجاة‌حسینی" تسریع بخشد. 🏴اما توجه کنیم در این جا از نقش اجتماعی در مفهوم جامعه شناسی مدرن سخن نمی‌گوییم که افراد تنها در مناسبات اجتماعی تعریف می‌شوند و ایفای نقش می‌کنند. بلکه از یک ظهور انفسی حرف می‌زنیم و سرشت این کوتاه سخن معرفت شناسانه است. هرچند با این بینش معرفتی می‌توان به طرحی بدیع در عاملیت زنان اشاره کرد که گاه روایت‌ها و نگاه‌ها آن‌را ندیده‌اند و گاه کوچک انگاشته شده است. 🔗لینک مداحی حاج محمود کریمی @AFKAREHOWZAVI
📣 رونمایی از جلد اولین شماره دیده‌بان در سال جدید 💠 وصله‌ی ناجور؛ چرا توسعه به ما نمی‌آید..؟ ✅ همراه با آثاری از 🔺عبدالحسین خسروپناه 🔻سید حسین شرف‌الدین 🔺محسن رنانی 🔻مقصود فراستخواه 🔺حسین کچوئیان 🔻شهریار زرشناس ➕یادبود شهادت سید محمدباقر صدر(ره) ➕معرفی کتاب «تاثیر مبانی کلامی بر الگوی پیشرفت» @HOWZAVIAN @didebane_andisheh
AUDIO-2022-07-29-19-34-37.mp3
8.78M
🎙حسین سیب سرخی دوباره حالِ قلبمو نگات عوض کرد! مسیر زندگیموُ؛ روضه هات عوض کرد… کسی منو نخواست؛ ولی تو دادی راهم همیشه وقت بی کسی؛ شدی پناهم آقا سلام، میشه به من اجازه بدی بازم بیام؟ دیگه تموم میشه؛ همه‌ی دلتنگیهام آقا سلام! با رویای بین الحرمین؛ خیلی خیلی دلتنگم حسین آقام آقام آقام ای؛ یا حسین @HOWZAVIAN
. «سهم ما زن‌ها از عاشورا» ✍زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین من یک زنم.. اما به قدر زنانگی‌ام از عاشورا و برای عاشورا حرف دارم. از عاشورا حرف دارم: از رباب که عشق امامش بود، از سکینه که چنان تربیت شده بود که در سنین کودکی، شاعر و سخنران بود. از زنان کاروان که غم‌شان نه عزیزشان بود، نه بدن‌های چاک چاک عزیزان‌شان، نه دوری راه، نه غربت. و باورت می‌شود حتی نه اسارت؟ غم‌شان این بود که روی آفتاب مهتاب ندیده‌شان، حالا پیش نامحرم‌ها گشاده است و نامحرم‌ها نزدیک‌شان راه می‌روند و نامحرم‌ها جسارت می‌کنند. نه به خاطر جسارت که آن هم جراحتی عمیق بود، که به سبب آنچه خلاف حیایشان برآن‌ها می‌رفت... دوست ندارم بیت شعری را بنگارم که می‌دانم قلب امام زمانم را به درد می‌آورد فقط خودت تصورکن دست‌های زینب را یک نامحرم بسته! .. منِ زن، از کربلا زیاد حرف دارم چه از عروس هفده روزه‌ی وهب، چه از مادر وهب که سر پسرش را به سمت عمرسعد پرتاب کرد. چه از همسر زهیر که برخلاف زنان کوفی مردش را فرستاد زیرتیغ دشمن، برای دفاع از امامش، چه از زینب درکربلا که برخلاف همیشه و همه‌جا، موقع شهادت دو جوان رعنایش، رخ به حسین ننمود تا مبادا امامش را شرمنده ببیند. چه از زینب، در غروب عاشورا که امام زمانش به او التماس دعا گفته بود و چه از زینب پس از عاشورا که زبان تلخ شیطان را در کاخ یزید و ابن زیاد، با خطبه علی‌وارش، درهم پیچید. و چه از رباب وقتی یک‌سال به یاد امام بی کفن، زیر سایه نرفت.. امامنِ زن، با آن همه حرف از عاشورا، حرف زیادی برای عاشورا ندارم جز اینکه؛ حیا و عفت را بیاموزم و به دخترانم و دختران سرزمینم مشق کنم و جز اینکه خودم را وقف امامم کنم، یا به جهادتبیین یا به جهاد فرزندآوری. و امام زمان من امروز ازهمیشه بیشتر چشم دوخته به من، به چادرمن، و به منیت من که آیا قرار است برای امامم،به مسلخ عشق برود یا نه! و در مسلخ عشق، مجال برای هیچ عذری نیست! @AFKAREHOWZAVI
. مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب ... ✍نرگس ایرانپور، عضو تحریریه مجتهده امین حکایتش حکایت غریبی است. تکرار تاریخ، قصه هر روز ماست. هم‌چنان تمام زمین‌ها کربلاست و ندای هل من ناصر حسین بن علی در آن طنین‌انداز است و تمام روزها عاشورا است. من الغریب تا الحبیب پیام غربت ابی عبدالله است که دست به دست و به گواهی تاریخ به دست ما رسیده. حبیب‌ابن‌مظاهر، یادگار هفتاد و پنج ساله‌ای بود که شمشیر رزمش را در جمل و صفین و‌ نهروان در دفاع از اسلام از نیام کشیده و حالا در دیار هزار رنگ کوفه سکونت داشت. در رکاب پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام محاسن سپید کرده و گرد پیری بر قاب چهره‌اش نشسته بود. پیری و از کار افتادگی به اضافه تمام خدماتی که در خدمت به دین خدا کرده بود، بهانه خوبی بود تا نیاید و با خیالی آسوده بعدها هزاران مجلس بر مصایب امامش گریه کند. اما نامه به دستش رسید: من الغریب الی الحبیب "بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(ع) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(ص) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا"¹. هفتم محرم بود که حبیب به کربلا رسید²، به موقع رسید. لبخند رضایتی بر صورت مبارک عقیله بنی هاشم نشست، فرمود: سلام مرا به حبیب برسانید. تاریخ مفصل است، القصه که حبیب با دل به کربلا رسید و با اشتیاق اذن جنگ طلبید و وارد میدان شد و با سر وارد کوفه شد³ و تا ابد سربلند تاریخ است. آمدن و لبیک به امام مهم است و مهم‌تر از آن به موقع آمدن است، آنجا که به کار امامت بیایی. سر بلند کن و ببین زیر کدام بیرق سینه چاک می‌کنی، مباد که رنگ و لعاب عاریتی دنیا، فریبمان دهد و از رسیدن به وقت غافل شویم. ۱. معالى السبطین، 1/228. ۲. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۵. ۳. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه پاینده‏، ابو القاسم، ج7، ص 3020. @AFKAREHOWZAVI
🥀 بستم به اختیار خودم دست جبر را من کِی نظاره میکنم این قتل صبر را؟ کِی دامن تو را زِ سر ترس میدهم؟ می آیم و به اهل جنون درس میدهم خود را مثل برای هر آزاده میکنم دست و گلو برای تو آماده میکنم قربان آن نگاه به سمت خیام تو از زیر نیزه نیست مقدر قیام تو اصلا مهم تویی نگران حرم نباش دلواپس شکستن بال و پرم نباش این دستها فدای سر مویی از سرت قربان یک نخ از سر جَلباب خواهرت ای تشنه ، تشنه لب ، لب دریا نبینمت مظلوم فاطمه تک و تنها نبینمت با زخم تیغ و نیزه از اینجا سفر مکن با دست و پا زدن همه را خون جگر مکن (ای کشته ی فتاده به هامون) من آمدم (ای صید دست و پا زده در خون)من آمدم از طعم بوسه ها ی تو اعجاز کرده ام این دست را به شوق بغل باز کرده ام زیبنده نیست بسته شود دست من عمو دست مرا بگیر و به زخمی بزن عمو دست من از مدینه به اینجا رسیده است همراه آه سینه به اینجا رسیده است از پیکر فتاده ات اینان چه می‌بَرند دارند ذره ذره به هر دشنه می‌بَرند ناقابل است گر بپذیری از این صغیر دستم برای تیغ و گلویم برای تیر قبل از تو جان سپردن من لذت من است خونم به پات ريخته این عزت من است @shaeranehowzavi