eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅💐 بی حضورت گره از کار جهان وا نشود درد هجرانِ بشر بی‌تو مداوا نشود پدرم گفت که یک جمعه تو خواهی آمد ترسم آن جمعه در این عمر مهیّا نشود 💠 💠 @shaeranehowzavi
🔸مردمی نورانی ✍️ فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین دیروز در راهپیمایی مسیر حرم تا جمکران، حال خوش دیدنی منتظران وصف ناشدنی بود. تلاش صادقانه و پذیرایی بی‌ریای میزبانان و اجرای برنامه های متنوع برای ماندن خاطره خوشایند روز نیمه شعبان، تنها منظره‌ای کوتاه از مسیر پیاده روی بود که با قلبی تپیده و اشک چشم آن را نظاره می‌کردم. در میان این سیل به خروش افتاده، سهم طلاب و روحانیان جوان بی‌شمار بود، در بسیاری از غرفه‌ها با حضوری مستمر، آنچه در توان خود داشتند را به نمایش گذارده بودند. حال خوشی بر شهر سایه افکنده بود، بی‌آنکه بخواهم در تمام مسیر به‌ یاد وعده‌ی الهی و فرموده‌ی معصوم بودم؛ قومی که از سرزمین مشرق، قیام می‌کند، حقوق خودش را از جهان مطالبه دارد (عدم دخالت در امور خویش را می خواهد) که با آنان مخالفت می‌شود «يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ»، وقتی می‌بینند که دنیا به آنها اجازه نمی‌دهد حقوق خودشان را داشته باشند، سلاح بدست می‌گیرند و دشمن را تهدید می‌کنند، اینجاست که دشمنان می‌پذیرند اما ایرانی‌ها نمی‌پذیرند و شروطی دارند و سرانجام پرچمشان را به دست مهدی (عج) می رسانند*... ان شاءالله آری، به‌راستی که هر بار طوفانی برساخته، مردم این سرزمین را در بر می‌گیرد، غربال آنان از سر گرفته می‌شود، ایمان‌ها مستحکم‌تر و دل‌ها پر امیدتر از آمدنی می‌شود که هر روز و شاید هر لحظه صدای رساتر دارد. *نعمانی، الغیبة، ص273. @AFKAREHOWZAVI
. شب قدر نجمه صالحی، مدرس حوزه و عضو تحریریه مجتهده امین باران، طراوت، سرسبزی و لحظه‌های شیرین سجود و سکوت! باران که می‌بارد، زنده می‌شویم از میان ثانیه‌های دلتنگی؛ از لحظات مانای زندگی، چشمان بارانی هنگام دعا و یقین به اجابت است و در پسِ آن، دیدار رنگین‌کمان و استشمام هوای پاک! با نمایان شدن رنگین‌کمان سر را رو به آسمان می‌بریم تا نقاشی زیبای خدا را تماشا کنیم و در ذهن ثبت! در زندگی هم لحظاتی است که این رنگین‌کمان نمایان‌تر می‌شود و در خاطر جاوید؛ گویی هرچه به‌دست آورده‌ایم، مدیون آن دم هستیم و شب قدر یکی از آن اوقات تاثیرگذار است. در این زمان خاص، پس از جاری شدن "هزار و یک" نام جلاله معبود، بر زبان و باریدن اشک ندامت و درخواست مکرر برای رهایی از آتش دوزخ، خود را در حصن حصین خدا در امان خواهیم دید و رنگین کمان امید، در دل‌مان ظاهر می‌شود. زیبایی شب قدر در ابهامش است و سه بار فرصت است تا الماس وجود صیقل یابد، گاهی تا تراش نخوریم مفید نخواهیم بود! رنج و گنج! تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم رقم می‌خورد*. در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، آن‌گاه که آسمان به زمین نزدیک است با اوج گرفتن در آسمان دعا و پرواز دل به سوی دعای اللَّـهُمَّ کن لولیک الحجة بن الحسن... سلامتی صاحب الزمان عجل الله فرجه و ظهور را از خداوند طلب می‌کنیم و این چنین حس امید در در درون‌مان جوانه می‌زند. حس خاصی که در ادامه‌ی حیات، ما را محکم و استوار می‌سازد. حس امید و تلاش برای ساختن فردا، حس آماده شدن، حس تغییر، حس ساختن و نو شدن؛ فقط کافی‌است به آسمان دل توجه کنیم. آسمان دل که بارانی شود، فکر و ذهن جز در حریم پروردگار، در جای دیگری مشغول نیست. آن وقت است که رنگین‌کمان با پای خودش به سرزمین دل وارد می‌شود تا پاداش بارانی شدن قلب صادق و پاک را این‌گونه هدیه دهد. گاهی باید به آسمان نگریست، تا رنگین‌کمانی شدن دل، چند قدم فاصله است؛ لحظه‌ها را دریابیم! . *قال‌الصادق‏(ع): التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ/مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می‏‌شود./الکافی، ج 4، ص 159. @AFKAREHOWZAVI
. 🌱 شب بازگشت ✍️نجمه صالحی، استاد حوزه برای رسیدن تعداد کلمات به حد نصاب نشریه باید چند صفحه‌ای حذف می‌کردم اما دلم نمی‌آمد! سخت بود! یکی از اساتید می‌گفت:"با خلق هر اثر انگار فرزندی متولد می‌شود." راست می‌گفت حس مادری داشتم به آن! البته هر کس چیز جدیدی را با علاقه و عشق می‌سازد همین حس را دارد مثلا یک نقاش به اثر هنری‌اش، معمار به بنایی که ساخته و... حالا حساب کنید خدا که آدم را خلق کرد، چقدر سخت است که عذاب کند؛ عذاب اگر برای مخلوق سخت باشد برای خالق سخت‌تر است و برای همین فرصت می‌دهد. باز گذاشتن باب توبه یعنی تا آخرین لحظه هم فرصت هست تا انسان خطاکار به آغوش پر مهر رب بازگردد. اصلا انگار خدا، منتظر یک لحظه پشیمانی آدم‌هاست تا نسوزاند؛ تا عذاب نکند! وقتی موسى را به سمت فرعون فرستاد به او گفت به فرعون بگو كه: "من به عفو و آمرزش و گذشت از عيوب و بردبارى نسبت به گناهكاران و اجابت دعاى گدايان، بيشتر از غضب و عقوبت شتاب مى‌كنم.*" اصلا از فضل و احسان خدا برخورد سخت بعید است.* بعضی از زمان‌ها، برای تفکر و برای تصمیم به بازگشت، فرصت مناسب‌تری است و شب قدر از آن اوقات است. کاش شب قدر که شب تغییر سبک زندگی، شب برنامه ریزی و شب رسیدن به خیمه امام زمان(عجل الله فرجه) است؛ بتوانیم سریع‌تر به آغوش پر مهر خدا برگردیم. 🍃الهی بعلیّ بعلیّ بعلیّ...🍃 *شرح دعای کمیل،حسین انصاریان؛ج 1 ،ص468. *« هَيْهَاتَ مَا ذلِكَ الظَّنُّ بِكَ، وَلاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ ... »/دعای کمیل @AFKAREHOWZAVI
Mohammad Fosouli _ Meshki Miposham(320).mp3
7.95M
🎙مداحی محمد فصولی و محمد الجناحی حی علی العزاء یا حسین یا حسین حی علی البکاء یا حسین یا حسین اسمع فاطمة نادی تعالوا علی الحسین بن فاسی عزم العاشورا حی فوح انا دون البشر محبوبی مذبوح محبوبی حسین .... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 مشکی می پوشم گرم چاووشم یاد شش گوشه‌ام دوستت دارم ای اصل ایمان ای جان جانان عشق بی پایان دوستت دارم کاری کن تسلای قلب مادرت باشم امسالم مثل هر سال آقا نوکرت باشم روز و شب پریشون جسم بی سرت باشم نزدیکه غمت ماه ماتمت امسالم الهی که محرم رو ببینم بی تابم حسین اربابم حسین از حالا به فکر کربلا و اربعینم امسالم مثل هر سال آقا نوکرت باشم کاشکی اربعین با دست ساقی مهمونم کنی چای عراقی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @HOWZAVIAN @zemzemh60
. ✍️ نجمه صالحی امروز کاروان کوچک ما به شهر سامرا رسید، سامرا دگرگون‌شده‌ی: سُرِّ مَن رَأیٰ است به معنای: شاد شود هر که آن را بدید، ما به خانه‌‌ی پدری آمده‌ایم، تا حال دلمان بهتر شود! به قول دوستی باغ دلگشاست منزل پدری! از هرکس که شنیدیم گفت: اینجا حال عجیبی دارد و احساس فرح و راحتی داریم. تنها آرامگاه معصومین علیهم‌السلام که منزل خودشان بوده! اینجا دعای فرج را باید با سوز بیشتری خواند! 🍃الهی عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مَنَعَتِ السَّمَاءُ وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ الْمُشْتَکَی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ.‌..🍃 @HOWZAVIAN
آه... ای ابوتراب آه ای نهج غربت و بلاغت حیرت! جام شهادت و شراب فزت و رب الکعبه‌‌ات، وصال رسول خدا و سیده‌النساء گوارایت. بشریت در وحشت فقدانت به کجا پناه برد... و جبرییل امین با صوت حزین ندا داد؛ اینک شما و وحشت دنیای بی علی... ✍ هادی حمیدی @HOWZAVIAN
به امید جوشش قلم نجمه صالحی به وقت نیمه شب، به یکی از دوستان یک بار دیده‌ام، امید و انگیزه دادم، از او خواستم بنویسد که شاید وظیفه‌‌ی اصلی‌اش همین باشد! برایش نوشتم: 🍃🍃به نظرم باید قلم به دست بگیرید و بنویسید و چه بسا وظیفه شما به عنوان بانوی تاریخدان و مهربان این باشد که در این عرصه جهاد کنید، در کنار عشق ورزیدن به خانه و خانواده ساعتی برای تنویر اذهان عمومی و اذهان سطحی بین و چه بسا حتی افکار مسموم روشنفکران کم سواد و...قلم بزنید! در گروه بانوان نویسنده‌ی ما(مجتهده امین) اکثرا مادران خانواده‌دار تحصیلکرده و دغدغه‌مندهستند مثلا مادری صاحب پنج فرزند و بسیار فعال، از تازه کارهای انگیزه‌مند داریم تا کهنه کارهای راهبر که همه با استارت یک کانال عمومی شروع کردند، شما هم خوب می‌نویسید و نمی‌دونید چقدر از قلم‌تون لذت بردم. بی‌صبرانه منتظر نظر مثبت‌تون هستم، دوست عزیز فرهیخته خودم..🍃🌹 ♡امیدوارم قبول کند و دوستی‌اش با قلم بیش از پیش شود...♡ 🍃نوشتن نوعی ساختن است، حتی جبران شکستن‌ها! نوشتن نوعی پوشش جدید واژه‌ها در قالب جملات است!🍃 @HOWZAVIAN
براعت استهلال حسنی ✍️نجمه صالحی براعت استهلال در فارسی خوش آغازی و حسن ابتدا نام دارد یعنی سخنران، مقدمه‌‌ی سخن را چنان شیوا و جذاب بگوید که شنونده را برای شنیدن باقی آن تشویق کند و در جریان اطلاعات مرتبط با موضوع قرار دهد. استفاده از این شیوه از عصر جاهلی تا عصر اموی معمول بوده و امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز به عنوان یک راهبر و خطیب ماهر، از این شیوه بهره می‌بردند. آن حضرت بعد از اميرالمؤمنين علیه‌السلام دومین شخصیتی است که در کتب تاریخی بیشترین خطابه از ایشان ثبت شده و با اندک تأملی در محتوا و صورت ادبی خطابه‌ها، شرایط سخت و حساس دوران سبط اکبر علیه‌السلام قابل تشخیص است؛ البته طول خطبه‌های ایشان، متناسب با حال مخاطب و شرایط زمانی مختلف، متغیر است. به عنوان نمونه، معاویه در مجلسی پس از تحمیل صلح بر حضرت، برای اینکه بخواهد شأن امام حسن علیه‌السلام را در بین مردم بکاهد، ایشان را دعوت به خطابه کرد و چون "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" امام علیه‌السلام چنان خطبه‌ای ایراد نمودند که در صفحات تاریخ به یادگار مانده است. هر چند آشکار است که خطبه با هدف سیاسی و تبیین وضعیت نابسامان اجتماعی مسلمانان ایراد شده ولی سرشار از مباحث توحیدی صفات خداوند و رضا به قضای الهی بوده و از طرفی جایگاه امامت و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام محور توحید معرفی شده است. در این خطابه، امام علیه‌السلام اشاره می‌کنند نه تنها توحید و امامت دو روی یک سکه‌اند بلکه خلافت و حکومت نیز حق انحصاری اهل بیت علیهم‌السلام است. خطابه‌ی حضرت، علاوه بر آراسته بودن به زیور براعت استهلال، مزین به حسن ختام نیز بوده و این همان انسجام بافت عبارات منطبق با عالی‌ترین مهارت‌های سخنوری در زبان عرب است که کریم آل طه علیه‌السلام از آن برخوردار بود. پ.ن۱: هفتم صفر به روایتی شهادت امام حسن علیه‌السلام، است که البته برخی اساتید محقق از نظر تاریخی آن را نادرست می‌دانند! به نظرم فرقی ندارد سال‌روز شهادت کدام روز باشد، هر دو را محترم بداریم! به احترام اولین عصاره و گل زندگی خانواده آسمانی، امیرالمومنین علیه‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، به یاد سبط اکبر، امام حسن مجتبی علیه‌السلام! پ.ن۲: نمونه سخنان امام حسن (ع) از هنگام صلح تا کناره گیری از خلافت ویراستی نویسنده @AFKAREHOWZAVI
. ⃣1⃣ تمدن و تمریننجمه صالحی اربعین حماسه‌ی ظهور است! اینجا پایگاه یاوران آخرین موعود است و عجیب عطر انتظار در میان عمود‌ها به مشام می‌رسد! در این مسیر رنگ و نژاد معنایی ندارد. همه جا پر از انسان‌های دلداده‌ای است که دل به دریای عشق حسین علیه‌السلام داده‌اند و در مسیر این خیل عظیم با قصد یکی شدن، در حرکت هستند. یکی از ویژگی‌های اربعین، «نظم معنوی» آن است. بر خلاف آنچه که در بعضی موارد به ‌نظر می‌رسد شاید نظم دقیقی رعایت نشده باشد، مثلاً در مقوله‌ی بهداشت، اما وقتی به صورت کیفی‌تر تأمل می‌کنیم، متوجه می‌شویم در این‌جا نوعی نظم حاکم است که باعث می‌شود میلیون‌ها نفر در یک زمان و جغرافیای محدودی بتوانند حوائج عادی زندگی خودشان را تأمین ‌کنند و در عین حال، احساس سلوک در یک طریق معنوی داشته باشند. ویژگی دیگر اربعین حسینی، تفاوت و حتی توسعه معنایی برخی مفاهیم معنوی است. معنویت‌هایی مانند اعتکاف معمولاً یک مکان خاص و یک ثبات و تمرکزی دارد، اما گویی اربعین حسینی یک اعتکاف جمعی سیار است، عبادتش از جنس عبادتِ در حال حرکت است که در آن اقداماتی از جنس زندگیِ عادی نظیر خوردن، حرف زدن، خوابیدن، نماز خواندن و هر کاری از این جنس کنش‌ها، انجام می‌شود لذا در اینجا مفهوم "اعتکاف" توسعه می‌یابد. اربعین حسینی مقیاس‌های عددی و آماری را نیز تغییر و توسعه می‌دهد‌؛ مثلا نهایتِ اطعام یک وعده غذایی عظیم، در جوامع امروزی کمتر از پنج میلیون‌نفر با کمک چندین کشور ذیل هدایت صلیب سرخ به زلزله‌زدگان بوده است؛ حال آن‌که مردم عادی سوای دولت و نیروهای اجباری، در طریق الحسین علیه‌السلام نقش اساسی دارند و عهده‌دار چند وعده غذایی برای افرادی چندین برابر این تعدادند. از طرف دیگر اگر روحیه معنوی حاکم بر مراسم اربعین، در همه امور حاکم شود؛ دیگر کار در ادارات، کسل کننده و حداقلی نخواهد بود. اقتضاء تمدن اسلامی این است که بازیگران و افرادش با روحیه جهادی و حتی فراتر از آن باشند و این حلم و صبر در مسیر پیاده‌روی هویداست و حضور در این مسیر، تمرینی برای تحقق تمدن نوین اسلامی و روزهای ظهور، ان شاءالله. @AFKAREHOWZAVI
وقتی که تو آمدی ✍🏻 زهرا کبیری پور بی‌تردید یکی از باشکوه‌ترین لحظات تاریخ، در ماه رجبِ سی سال پس از عام الفیل اتفاق افتاد؛ همان لحظه که در بُهتِ زائران و طواف‌کنندگان خانه‌ی خدا، دیوار کعبه شکافته شد و مادر شما وارد آن مکان مقدس شد و خشت‌های دیوار مجدد به هم پیوست. ماجرایِ تولد شما را یزید بن قعنب این‌طور تعریف می‌کند که، من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در مقابل خانه‌ی خدا نشسته بودیم که یکباره دیدیم فاطمه بنت اسد، در‌حالی‌که باردار بود و نُه ماه از مدت حمل او می‌گذشت و دچار درد زایمان شده بود، نزدیک کعبه شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا!‌ من به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از جانب تو فرستاده شده‌اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم و باور دارم که او این خانه‌‌ی عظیم و والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می‌دهم که وضع حمل مرا آسان کنی. یزید بن قعنب در ادامه‌ی نقل ماجرای تولد شما می‌گوید: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شده و از چشمان ما ناپدید شد و دیوار مجدداً به هم پیوست. برخاستیم که قفل در خانه‌‌ی کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، متوجه شدیم که این اتفاق به فرمان خدا رخ داده است. پس از چهار روز فاطمه از خانه‌‌ی کعبه بیرون آمد و درحالی‌که نوزادش را روی دست داشت، گفت: من بر زنان گذشته‌ی تاریخ برتری پیدا کرده‌ام، زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می‌کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود و مریم دختر عمران آن شاخه‌ی خشکیده‌ی خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد؛ ولی من وارد خانه‌ی خدا شدم و از میوه‌ها و نعمت‌های بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوندِ علیِ اعلیٰ می‌گوید: نام او را از نام خودم مشتق ساختم. او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت‌ها را در خانه‌ی من می‌شکند و بر بام خانه‌ام اذان می‌گوید و من را به مجد و بزرگواری یاد می‌کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.* اما از اینجای لحظه‌ی باشکوه تولد شما را دوست دارم من روایت کنم. اهل مکه در کوچه‌ و بازار ماجرای تولد شما را نقل می‌کردند. زن‌ها از عظمت ولادت شما و از شکوه تولدتان در تعجب بودند. خیلی‌ها به کعبه می‌رفتن تا از نزدیک جای شکاف را ببینند. از همه خوشحال‌تر اما پدر شما بود، که شکوه تولدتان قریشیان بدطینت را هم، در حیرت فرو برده بود و پدر شما جناب ابوطالب، بزرگِ هاشمیان، این بُهت و حیرت را در چشمان آن‌ها می‌دیدید و بیشتر از قبل به بزرگی خدا ایمان آورده بود. و چه افتخاری بالاتر از اینکه نام فرزندش را هاتفی از طرف خدا ندا داده باشد. دوست دارم تصور کنم که ابوطالب طَبقِ شیرینی به دست در کوچه‌های مکه تولد شما را به گوش تمام آن‌هایی که خودشان را به نشنیدن زده بودن می‌رساند. مگر می‌شود چنین شکوهی را فریاد نکرد. خواهران و برادران شما هم دور گهواره‌ی شما جمع شده بودن و کودکی را نگاه می‌کردند که در کعبه متولد شده است. کودکی نورانی که از همان لحظه‌ی تولدش به همه ثابت کرده بود که علی‌ست و با همه تفاوت دارد. خانم‌های همسایه رو به روی مادرتان نشسته بودن و چهره‌ی پر از آرامش مادرتان را نگاه می‌کردند و دوست داشتن درباره‌ی این چهار روز از او سؤال کنند. همه کنجکاو بودن بدانند در آن چهار روز در کعبه چه گذشت. یک روز چقدر توصیفات دارد کجای مکه را در آن روز توصیف کنم از کجای مکه بگویم که حق مطلب ادا شود چند کلمه‌ی دیگر اضافه کنم تا توصیف ولادت شما و شکوه میلادتان کامل شود. این کلمات عاجزند و قلم عاجزتر خوش آمدید به دنیا مرد فاطمه بابای حسن، حسین و زینب منابع: *محمد بن فتّال نیشابوی، روضه‌ الواعظین، قم، رضی، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص ۷۶. ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی،‌ مؤسسه اعلمی بیروت، ص ۲۱۱. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج۱، ص ۵۹. شیخ طوسی، امالی، ص ۸٠، ۱۳۱۳. شیخ صدوق علل الشرایع، ص ۵۶. صابری یزدی،‌ علیرضا، هزار حدیث در فضائل امام علی(علیه‎ السلام)، ترجمه: محمد رضا انصاری محلاتی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸٠، صفحات ۳۱ و ۳۲. ‌ 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
یک کار متفاوت پر از کمتر شنیده‌ها و شاید ناشنیده‌ها درباره وجود نازنین امام زمان علیه‌السلام. «داستان موعود» روایتی متفاوت است از زندگی امام زمان (عج)، برای آن‌هایی که متنی پژوهشی و درعین‌حال صمیمی می‌خواهند. تلاش کردم به سراغ مهم‌ترین و معتبرترین منابع تاریخی و حدیثی تا قرن هفتم هجری بروم. می‌خواستم بخش‌هایی از زندگی امام زمان (عج) را روایت کنم که کمتر شنیده‌ایم. شاید جذابیت این کتاب به همین ناگفته‌ها و کمترگفته‌ها باشد. پیشنهاد می‌کنم این کتاب را مطالعه بفرمایید @TALABEHTEHRANI https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6