eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 زمانِ بی مکان، مکانِ بی زمان ✍️ امیر خندان، عضو تحریریه مدادالفضلاء لحظه ای خود را فارغ از این دو مفهوم در نظر بگیرید. یعنی زمان و مکان. هیچ لحظه ای از زندگی ما بدون این دو مفهوم نیست. حتی کلمه «لحظه» هم خود بیانگر زمانی است که در آن زندگی میکنیم. لحظه ای هم نمی توانیم از این زمین و فضایی که آن را احاطه کرده است، فارغ شوییم. حتی اگر بپذیریم که به سیاره های اطراف زمین هم بشری پا گذاشته است. زندگی ما پیچیده با این دو مفهوم هست: زمان و مکان. خالق این دو مفهوم، که چیره بر آن دو است، با بشری که بسیار دوستش دارد در قالب این مفهوم حرف های بسیاری دارد. نه لطف و رحمت او در بندِ زمان و مکان است و نه انتهایی برای رحمتش می توان تصور کرد. ولی لطفش را برای انسان که با دو مفهوم زمان و مکان گره خورده است، در برخی زمان ها و مکان ها، بهتر و بیشتر عیان میکند. «رجب» همان فرصتی است که لطف او را تنفس کنیم. به او عشق بورزیم. و از او یاد کنیم. رجب فرصتی است برای تجدید مسیر بندگی. او دوست دارد که زمان و مکان را بهانه ای کند برای کسانی که بندگی او را از یاد برده اند، وگرنه او خدایی کردن خود را بلد است. @HOWZAVIAN
. ⁉️ نهال‌فروشیِ بنیاد ملی نخبگان سومین دوره جذب بنیاد ملی نخبگان اعلام شد، دفترچه منتشره مصداق بارز « نهال فروشی» و عدم توجه به «شایستگی محوری» و « حفظ و تثبیت» و « ارتقاء» جامعه نخبگانی است، اکثریت قریب به اتفاق مشاغل پیشنهادی سطحی و نازل و در مرتبه عملیاتی ( نه میانی و نه ارشد) و فاقد مدل است. مصداق بارز نخبه کشی است. 👈 رسانه نخبگان، مشاور امین نخبگان ایران اسلامی @HOWZAVIAN
🌹 سپاه؛ مظلوم و مقتدر ✍️ علی مهدیان در روزنامه همشهری نوشت: ✍️اخبار کنار هم که قرار میگیرند، گاهی معنایی را به ذهن متبادر میکنند بیش از آنچه که ابتدا میشنوید. شهادت حاج قاسم، تشییع هشت ملیونی تابوتش، موشکباران عین الاسد و شکست هیمنه آمریکا، گردن گرفتن خطای هواپیمای اکراینی در کوتاه ترین زمان. اینها را کنار هم بگذارید. چه احساسی به شما دست میدهد؟ من میگویم؛ اقتدار و مظلومیت هم‌زمان. ✍️حالا این روزها دوباره بیایید اخباری که میشنوید کنار هم بگذارید؛ موشک باران هم زمان مقرهای تروریستی در سه کشور با انواع موشکها، نقطه زنی کانونهایی که نشان دهنده اشراف اطلاعاتی شما است، قبول مسوولیت زدن دو کشتی اسراییلی، شهادت سرداران سپاه در سوریه. چه تصویری را احساس میکنید؟ ✍️حتما شنیده اید برخی چگونه به اسم انقلابی گری و دیانت از احساسات مردم استفاده کردند و از فریاد انتقام انتقام مردم استفاده کردند تا علم تحقیر سپاه را بلند کنند، اما همینها بعد از موشک باران مقتدرانه سپاه حالا شروع کردند به متهم کردن او که چرا با پاکستان چنین کردید و با عراق چنان؟ حال آنکه هیچ وقت از خود نپرسیدند این همه نیروهای مقاومت در عراق که شبانه روز پایگاههای آمریکایی را راکت باران میکند و از حیفا تا ایلات را میزند، با کجا هماهنگ است و شدت گرفتن زمزمه خروج آمریکا از عراق چگونه بلند است؟ لشکرهای زینبیون پاکستان و فاطمیون افغانستان چگونه مجهز شدند و اصلا سپاه چگونه در فاصله ای بسیار دورتر از دریای سرخ کشتی اسراییلی را زده؟ ✍️سپاه برای مردم جذاب است و این نکته بیشتر از موشکهای سپاه، برای دشمن ترسناک است. «یک فصل مهمّ دیگر در زمینه‌ی عملکرد...اثرگذاری سپاه در فضای عمومی کشور است. طبیعی است یک مجموعه‌ای مثل سپاه....برای نسل جوان ....واقعاً جذّاب است» علت این جذابیت چیست؟ جمع علم و عمل، جمع قدرت سخت و قدرت نرم، جمع آرمانجویی و واقع گرایی، خلاصه «جمع نگاه به خدا و نگاه به مردم». همانکه ملاک اقتدار جمهوری اسلامی است. برای همین، جدا کردن مردم از سپاه، یکی از طرحهای روشن دشمن است. چون قدرت اصلی سپاه، مردمی بودن آن است. هر هویتی که الهی و مردمی باشد، قدرتش اعجاب آور و غیر قابل کنترل خواهد بود. هو الذی ایدک بنصره و بالمومنین. ✍️حالا در روزهای «طوفان پابرهنگان» در مقابل تمدن جنایتکار غرب، یکی از امور مهم و جذاب صحنه نبرد، همین سپاه است. سپاه بهترین شاخص برای شناختن خودتحقیرها است. یادتان هست گفتند نه غزه و نه لبنان، گفتند دفاع از سوریه چرا، گفتند فلان کار اقتصادی و عمرانی چرا، گفتند فلان تلاش علمی در ایام کرونا چرا، گفتند و گفتند و گفتند، که چه بشود؟ که قشرهای مختلف جوان از این «الگوی تمام نشدنی»_به تعبیر رهبری_ دل بکنند، سوء ظن پیدا کنند. متهم کنند و خلاصه روی برگردانند. اما نشد که نشد. ✍️راستی حالا معلوم شد، حضور ایران در سوریه چه نقشی در دفاع از ایران دارد؟ و‌ همزمان چه نقشی در دفاع از کل امت دارد؟ حالا معلوم شد چرا وسط فلاکت اسراییل در فلسطین، میآید و گاه و بیگاه در سوریه فرماندهان ما را ترور میکند؟ مگر ایران درگیر جنگ است؟ مگر ایران به او ضربه میزند؟ بله میزند. جنگ ایران با اسراییل از روز اول انقلاب آغاز شد نه از هفت اکتبر. حالا معلوم شد چرا هر از چند گاهی نتانیاهو دندان میفشرد و ایران را تهدید میکند که سر اختاپوس است و مرکز فرماندهی کل جبهه است؟ حالا معلوم شد اساسا «احیای جبهه مقاومت» در گستره وسیع این منطقه چگونه مددرساننده به مردم مظلوم غزه است؟ حالا معلوم شد ایران پروژه ساختن ایران قوی را چگونه همزمان با محو اسراییل و هم زمان بیرون راندن آمریکا از منطقه و هم زمان با صدور انقلاب به کل امت اسلام، دنبال میکند؟ ✍️سپاه دست و بازوی جمهوری اسلامی است. روح این نظام در او جریان دارد. برای همین است که مثل این نظام، مقتدر است و مظلوم. کاش زبانهایمان برای توضیح چگونگی صعود به این قله پر افتخار بیش از این باز بود. @HOWZAVIAN
🔴 دلايل کمبود اطلاعات حديثي و تاريخي از حضرت جوادالائمه(ع) ✍️حسین انجدانی دوران امامت امام‌جواد ۱۷ سال طول کشيد. اما هم اطلاعات تاريخي ما از سبک زندگي آن حضرت در حوزه‌هاي مختلف عبادي، فردي، خانوادگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي و ...؛ و هم احاديث رسيده از ايشان بسيار اندک است. 🔸طبق بررسي جناب آقاي عطاردي در کتاب مسند الامام الجواد عليه‌السلام در مجموع حدود ۲۲۰ روايت از آن حضرت در حوزه‌ها و بخش‌هاي مختلف آموزه‌هاي ديني به دست ما رسيده است. 🔸اين در حالي است که شيخ طوسي ۱۱۳ و جناب آقاي قريشي در کتاب حياة الامام الجواد ۱۳۲ نفر از شاگردان و راويان حديث از امام جواد را نام برده‌اند. 🔸دو دليل اصلي براي کمبود اطلاعات از امام جواد عبارتند از: ۱. کنترل‌هاي شديد بر رفت‌ و آمدهاي آن حضرت موجب شد که امام نتواند روابط خود را با جامعة شيعيان بسط دهد. ۲. از بين رفتن بسياري از اسناد تاريخي مربوط؛ در برخي نقل‌ها -در کتاب الانوار البهيه، ص۴۰۶- آمده است که بعد از شهادت امام‌رضا علیه السلام عده‌اي از شيعيان به محضر امام‌جواد رسيدند در حاليکه آن حضرت فقط نه سال داشت، در طول چند روز که در محضر آن حضرت بودند ۳۰ هزار سؤال از وي پرسيدند و امام همه را پاسخ دادند. بنابراين، حتي اگر امام جواد بعد از اين گفتگوها، ديگر هيچ فعاليت علمي و تبليغي و تربيتي‌اي نمي‌داشت، دست کم بايد ۳۰ هزار حديث از امام جواد عليه السلام مي‌داشتيم. اما متأسفانه آن سؤالات و آن پاسخ‌ها به دست ما نرسيده است. ✅نکته‌اي مهم: با توجه به اين حجم عظيم از اطلاعاتي که از ميان رفته‌ است؛ بدون اتکا به «قرآن کريم» و «بنيان‌ها»‌ و «مقاصد» فکر اسلامي و بدون استمداد از «روش‌شناسيِ» اسلام‌پسند، (کثرت‌گرايي روشي و منبعی: عقل، کتاب، سنت، شهود، تجربه، تاريخ و طبيعت) و به صرف اتکا به احاديث و روايات باقيمانده از امامان معصوم عليهم السلام، نمي‌توان به صورتي اطمينان‌بخش احکام، ارزش‌ها و آموزه‌هاي اسلامي را استنباط و استخراج کرد. @HOWZAVIAN
🔻 سرقت نفیس ✍️ مرتضی بذرافشان در همین ابتدا، اتهام سرقت یا خیانت در امانت یا تصرف غیر قانونی ۴۸ فرش کهنه، از کاخ سعدآباد را به دلایل ذیل، قاطعانه رد می‌کنم: ۱.شایعه جناح اقلیت حاکم است. طبق نظرسنجی از داخل ماشین ضد گلوله، این اتهام، بنابر نظر اکثریت لبخندی، مردود است. ۰۲روز روشن و جلوی دوربین مدار بسته، سرقت از نظر حقوقی، نامفهوم است. احتمالا بردند قالیشویی، انجا مفقود شده است. ۳.جزء اسرار نظام است؛ از پشت پرده خبر دارم. ۴.امری متداول بوده؛ حالا دست من رو شده است. ۵.بعد از ۴۵ سال خدمت، آیا سالی یک فرش، حق من نبوده؛ آنهم فرش های قدیمی و کهنه. ۶.بابررسی شجره نامه ام، نسب شناسان حقوقی، نظر داده اند، از قاجار ارث میبرم. فامیلی سابقم که از شناسنامه حذف شده، هم یک دلیل و نظرشان محترم. ۷.گفته اند فرزند یکی از مقامات ارشد دولت قبل؛ اولا، فرزندانم، بعضا درخارجند در ثانی، سیاست بلد نیستند. ثالثا خون فرزند من، از خون پسر نوح رنگین تر نیست. ۸. این سرقت یا هر چیز دیگر، در قیاس با اختلاس دبش و موارد مشابه، ناچیز و حتی قابل ذکر نیست. ۹.مثل اتفاق صندوق فرهنگیان، نه سرقت، نهایتا یک تخلف و بسیار مرسوم است. ۱۰.توطئه رسانه ای دشمن است، برای انحراف افکار از برجام و ناامیدی جریان تدبیر و امید و رای ندادن خاکستری ها به ما در انتخابات. پیشاپیش، اعلام میکنم، رای دادگاه هر چه باشد، سیاسی و فرمایشی است؛ بجای ۴۸ فرش کهنه، حاضرم ۱۰۰ فرش نفیس، به کاخ سعدآباد اهدا کنم. شتر دیدید ندیدید.... @HOWZAVIAN
🔔 مراسم معرفی و تقدیر از برگزیدگان بیست‌وپنجمین همایش کتاب سال و هفتمین جشنواره مقالات علمی حوزه در قم برگزار می‌شود ⏱ پنج‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۹ صبح 🔰 مکان: قم - سالن همایش مدرسه عالی دارالشفاء ◻️پخش زنده: ◀️ شبکه چهار، شبکه قرآن، سیمای مرکز نور، رادیو معارف ◀️ تلویزیون اینترنتی حوزه: https://livehowzeh.ir 🔰کانال رسمی کتاب سال حوزه https://eitaa.com/ketabesal
🔴 هابرماس و رینگ‌اسپرتی برای اهل خرد ✍️ سمیه رستمی در فکرت نوشت: یکی از نظریه‌های فلسفی این اواخر «کنش ارتباطی» است. جهت جلوگیری از گریپاژ مغز، هنگام زور زدن برای فهمش، این نظریه به زبان خودمانی یعنی وقتی انسان‌ها، زبان همدیگر را می‌فهمند که مثل آدم و منطقی با هم حرف بزنند. این نظریه از ذهن فیلسوف آلمانی، یورگن هابرماس تراوشیده که وی اندکی از فسیل دایناسورهای دوره ژوراسیک جوان‌تر است. او در تاریخ ۱۸ ژوئن المُئَژَن سال ۱۳۲۹ متولد شده و این اواخر آتش‌نشانی محله، روز تولدش در آماده‌باش به سر می‌برد تا جلوی آتش‌سوزی حاصل از شمع کیک تولد ایشان را بگیرد. انصافاً هر بشری با شنیدن نظریات این فیلسوف بزرگ با خودش می‌گوید چه نظریه‌ای؟! قطعاً از روحی عاشق و قلبی مهربان سرچشمه گرفته و طبیعی است که می‌رود ته‌وتوی این آدم را پیدا کند. ویکی‌پدیا درباره این فیلسوف آلمانی اطلاعات خاصی نداده و حتی دین و ایمانش را هم نگفته. فقط در عین ناپرهیزی، گرا داده: یورگن‌جان وقتی ده‌ساله داشت و هنوز جوش‌های بلوغ، پلاغ پُلوغ روی صورتش، شرف حضور پیدا نکرده بودند، نازبچه به سازمان جوانان هیتلری پیوسته و در جنگ جهانی دوم به جنگ فراخوانده شده که نشانه‌ای است برای اهل خرد. شاید تأثیر همین جنگ رفتن بود که بعدها هابرماس نظریاتی در باب مذاکره، گفت‌وگو و رسیدن به تفاهم را مطرح کرد و سیس خرس مهربون را برداشت؛ البته نمی‌توان نظر قطعی داد که شرایط زندگی متأهلی وی در نظریاتش نقش داشته یا نظریاتش در زندگی زناشویی‌ او. ویکی‌پدیا هم فقط گفته که زنی داشت و سه فرزند از آب‌وگل درآمده‌ که چشم‌وچراغی‌اند برای ننه ـ بابا. آن‌قدر زندگی خانوادگی او بی‌غل‌وغش بوده که می‌شود گفت که هابرماس از همین نظریه برای خانواده خودش برده و راضی بودند. این هم نشانه‌ای است برای اهل خرد. یورگن هابرماس می‌گوید: بشر از طریق زبان مشترک می‌تواند به درک یکدیگر و در نهایت تفاهم برسد؛ یعنی طبق گفته‌اش هر فروشنده دوره‌گردی می‌تواند فقط از طریق گفت‌وگو و چرب‌زبانی، رینگ‌اسپرت تراکتور قرن چهارم میلادی، متعلق به لویی شماره فلان را به جناب هابرماس غالب کند؛ طوری که وی احساس کند حیات و مماتش در گرو همین رینگ‌اسپرت است ولاغیر. احتمالاً فقط مشکل قانع‌کردن همسرش برای ضرورت خرید اینشی، کمی مشکل‌ساز بوده که امید داشته از طریق گفت‌وگو حلش کند. به‌ظاهر نظریه آقای یورگن خیلی بدیهی است؛ ولی وجداناً آدم این‌همه عمر کند، در دانشگاه گوتینگن، بن، زوریخ تحصیل کند، حرف‌های فلاسفه‌ای مثل وبر، دورکیم، مید، فروید، مارکس، نیچه، کانت، هگل، هایدگر، پیاژه، مارکوزه و دیگر فلاسفه تأثیر قرقره کند، تازه مدتی شاگردی آدونور (کله‌گنده مکتب فرانکفورت) را بکند تا خودش را بچسباند به مکتب فرانکفورت و در نهایت ببیند همه فلاسفه غربی تهِ دیگِ نظریات بشری را چنان با زبان لیس زده‌اند که وقتی نوبت به او رسیده، فقط مقادیری پژواک صدای جیر، جیر به او می‌ماسد. نظریات هابرماس از همین جنس صداهاست؛ ولی وی آن‌قدر محکم به تهِ دیگ نظریات غرب قاشق کشیده که صدای قییییژ بلند شده. او از مجموعه قیژقیژهایش کتابی با نام دگرگونی ساختاری حوزه عمومی منتشر کرد که کتاب بترکانی بود و پرخواننده شد. بعد از انتشار این کتاب در سال ۱۹۸۱ او بزرگ‌ترین اثر خود یعنی نظریه کنش ارتباطی را رونمایی کرد. 🔗 متن کامل در صفحه یادداشت‌خوانی @HOWZAVIAN
🔻استغفار، باران، خشکسالی ✍️ بابک شکورزاده برخی افراد و رسانه‌ها این جملات امام جمعه شیراز که "خشکی آسمان و بچه‌دار نشدن مردم به خاطر گناهان است و اگر استغفار کنید باران از آسمان می‌بارد" را برجسته کردند که اکثرا هم هدفشان طعنه و تمسخر است. 🔹متأسفانه برخی در امور طبیعی گویا اصلا خدا را دخیل نمی‌دانند و همه چیز را مادی می‌بینند. این طرز تفکر از افراد بی‌اعتقاد و مادی‌گرا طبیعی است؛ ولی چنین تفکری برای کسی که مسلمان و معتقد است جای تأسف دارد که چرا این‌قدر باید با آموزه‌های دینی بیگانه باشد که سخنانی همچون سخن امام جمعه شیراز برایش سنگین و غیر قابل هضم است. 🔹اولا در امور طبیعی مثل کم‌بارشی یا پربارشی، طبیعت اقلیمی مهم است. طبیعت بعضی مناطق بارش زیاد دارد و برخی دیگر کم بارش است. این طبیعت هم خداوند قرار داده است و موضوعی تصادفی نیست. از طرف دیگر، طبق منابع دینی قطعی مانند قرآن، اعمال انسان‌ها در کمیت و کیفیت امور طبیعی مثل بارش باران مؤثر است و جای هیچگونه تردیدی ندارد. 🔹برای نمونه خداوند در سوره نوح می‌فرماید: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا؛ و گفتم: از خدا آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است تا باران‌های پی‌درپی برایتان بفرستد و اموال و اولادتان را زیاد کند و باغ‌های سرسبز و نهرهای پرآب در اختیارتان بگذارد!» 🔸این آیات به صراحت و روشنی بیان می‌کند که استغفار‌، رابطه مهمی با بارش باران، روزی‌شدن فرزند، سرسبزی و نعمت‌های مادی دارد. سخن امام جمعه محترم شیراز کاملا منطبق با این آیات شریفه است. 🔸این آیات سوره نوح، بخش کوچکی از مبانی دینی در این باره است و آیات دیگر، ادعیه و روایات دیگری نیز وجود دارد که جای هیچگونه توجیهی را باقی نمی‌گذارد. توصیه به نماز باران، دعای باران امام سجاد علیه‌السلام در صحیفه سجادیه، طلب مغفرت‌های ابتدایی دعای کمیل نسبت به آمرزش گناهانی که باعث حبس شدن دعا و نزول نقمت می‌شود و... از جمله این موارد هستند. ♦️بنابراین کسانی که درصدد تمسخر و شبهه‌افکنی هستند تکلیف خودشان را با مبانی الهی مشخص کنند و اگر واقعا ادعای دینداری دارند با دقت بیشتری اظهارنظر کنند تا سبب انحراف افراد دیگر نشوند. @HOWZAVIAN
. آنکه را تدبیر نباشد، تقدیر چاره نبخشد! ..................................... ارزش آدما رو به ارزش چیزایی که ازش می‌ترسن بشناس! ..................................... ما؛ خاطرات در حال مروریم! ✍️ محمدجواد محمودی را در نگاشته بیشتر بخوانید @HOWZAVIAN
تا نوشته‌ها به مرحله انتشار و عرضه درنیایند، نمی‌توانیم از یادداشتِ اجتماعی حرف بزنیم؛ اصلا نمی‌توانیم با دیگران درباره موضوعی خاص صحبت کنیم. عبارت «قلم نورسیده» را از این نگاه به کار برده‌ام که نویسنده ای پس از تلاش و کسب قوام و قوت قلم، آثارش را به معرفی می‌کند. مصداق قلم نورسیده‌ی امروز «جناب آقای دکتر احتشام» هستند که پس از چندی گفت‌وگو به جمع ما پیوست و صفحه‌ی «غَلَیانِ قَلَم» را گشوده است. 🖌نمایه‌ی دفترچه یادداشت مجازی‌اش حس خوبی به تحریریه داده است؛ خودمانی و صمیمی. با هم می‌خوانیم👇 «اسمم حمید؛ ۴۰ ساله و اهل شیرازم. گرچه دانش‌آموخته فکر و فلسفه اسلامی از مدرسه ابن‌سینا و ملاصدرا هستم، اما هنوز شاگردی میکنم و گاهی مشق‌هایم را در اینجا می‌نویسم. اگر دوست داشتید تصحیح و اصلاحش کنید.» https://eitaa.com/ghalayaane_ghalam ✔️ شما فرهیخته محترم هم می‌توانید با یک ، ایده به میدان تشریف بیاورید😊 تا از جمع نخبگان نانویسنده و ناکنشگر جدا شوید.😍 @HOWZAVIAN
🔻از من بپرسید پیش از آنکه از دست بروید! ✍️ قاسم یزدانی مقدم از هرکه سوالهایت را می پرسی و علمت را اخذ می کنی، همو امام توست و راهبر اعمالت که حضرت مدینة العلم علیه السلام فرمودند: اَلْعِلْمُ إِمَامُ اَلْعَمَلِ وَ اَلْعَمَلُ تَابِعُهُ(الأمالی للطوسی ج۱ص۴۷۸). همین است که آقا امیرالمومنین علیه السلام پس از این کلام مبارک که «هیچ علمی نیست جز اینکه من آغاز کننده آنم»، به جناب کمیل فرمودند: ای کمیل جز از ما اخذ نکن تا از ما بشوی(تحف العقول ج۱ص۱۷۱). با این مبنا، اصل و اساس زندگی سکولار و ظالمانه کنونی دنیا، به علمی باز می گردد که از منبع حقیقی و صحیحش اخذ نشده است. یکی از مهم ترین پرسشهای سالهای اخیر، نحوه مدیریت و دست یابی به است. در قرآن کریم که روشنگر و پاسخگوی تمام الی یوم القیامه است(الکافی ج۷ص۱۷۵) پاسخ این پرسش آمده است. در قرآن و روایات حداقل سه نوع منبع آبی داریم: ۱. آب باران که از آسمان می آید(بقره۲۲) ۲. آبی که روی زمین است که دریاها هستند. طبق روایات ما، دریاها به کفاره قتل حضرت هابیل علیه السلام به وسیله برادرشان قابیل_ اولین قتلی که در زمین رخ داد_ شور شدند و غیرقابل استفاده و در روز ظهور دوباره شیرین خواهند شد و در دسترس بشریت. ۳. آبی که زیر زمین است. بر اساس آیه سی سوره نازعات که درباره است و روایاتی که از اهل بیت علیهم السلام ذیل این آیه آمده، ابتدا همه جا را آب فرا گرفته بود. آنگاه خداوند زمین را از مکان کعبه ی کنونی گسترش داد و کوهها را بر روی آب قرار داد. عین همین معنا در آیه۷۴ سوره بقره هم آمده که زیر بعضی از سنگها آب وجود دارد. همینطور حضرت آقا امیرالمومنین علیه السلام،تنها صاحب کلام همیشه زنده «سلونی قبل أن تفقدونی»، در خطبه ۹۱ نهج البلاغه شریف می فرمایند: پس از آنکه هیجان آب در زیر اطراف زمین ساکن شد و کوههای بلند سرکشیده را که بر دوش زمین قرار داشت، بر روی خود حمل نمود، خداوند آبهای چشمه‌ها را از قله کوهها به جریان انداخت، و در پهن دشت‌ها و رودخانه‌ها سرازیرساخت. همین طور در آیه ۴۴ سوره هود درباره طوفان حضرت نوح علیه السلام، خداوند متعال هم به آب اختصاصی زمین اشاره می کند و هم به آب اختصاصی آسمان(باران). همه این موارد یعنی منابع عظیم آبی که از آسمان و آب باران نیست در زیر بعضی از کوهها قرار دارد. جالب اینجاست که بنده چند قنات منطقه خودمان را بررسی کرده ام و علیرغم کاهش بارندگی در سالهای اخیر، قناتهایی که مادرچاه آنها در دامنه کوه قرار دارد، یا دچار کاهش آب نبوده اند یا بسیار کم تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته اند. @HOWZAVIAN
🟡 هدفداری در زندگی ✍️ احمدحسین شریفی 🔹نیازها، مشکلات و مسائل فراوانند، تأمین و حل همه آنها ناشدنی است. افراد «موفق» کسانی‌اند که اولاً، دنبال نیازها و مسائل غیرقابل تأمین نمی‌روند؛ و ثانیاً، در نیازهای قابل تأمین نیز به تعیین اولویت‌ها می‌پردازند و در جهت تأمین آنها برنامه‌ریزی و اقدام می‌کنند. علیه‌السلام می‌فرماید: ✔️«مَنِ اشْتَغَلَ بِغَیْرِ الْمُهِمِّ (قَدْ) ضَیَّعَ الْأَهَمَّ؛ کسی که مشغول کارهای غیرمهمّ شود، امور مهم‌تر را تباه می‌کند.» ✔️«إِنَّ رَأْیَکَ لَا یَتَّسِعُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمِّ؛ اندیشه تو برای همه‌چیز گنجایش ندارد، پس آن را برای کارهای مهم آزاد کن» @HOWZAVIAN
🔰نماز جمعه و امام هفته ✍️ مهدی عامری 🔹در سال‌های اخیر، تغییرات و تحولات قابل توجهی در شورای سیاست‌گذاری نماز جمعه رخ داده که حرکت کلی این نهاد مقدس را به سمت و سوی مناسبی برده است که افزون بر افزایش کمیت به ارتقای چشمگیر کیفیت نیز منجر شده است؛ فعالیت‌های مثبتی که بدون حاشیه و سر و صدا در حال انجام است و ثمرات آن روز به روز چشمگیرتر خواهد شد. در این یادداشت به برخی از این تغییر روش‌ها و رویکردها اشاره خواهد شد. آگاهی اجمالی از این روند می‌تواند موجب امید و اصلاح برخی نگاه‌ها به نهاد نماز جمعه شده و تصورات نادرست را بزداید.  🔹امروز صدها در کشور برگزار می‌شود و میانگین سنی ائمه جمعه به طور چشمگیری پایین آمده و فضلای جوان و انقلابی و جهادی به این عرصه مهم پا نهاده‌اند و سختی‌ها و البته شیرینی‌های آن را به جان خریده‌اند. نسل جدیدی که همّ و غمش اعتلای انقلاب و ایران است و با وجود اینکه ظاهراً تجربه کمی در این منصب دارند، اما روحیه جهادی‌شان موجب شده است در کار خود موفق و در بین مردم محبوب شوند. متأسفانه، رسانه‌ها در انعکاس این توفیقات ضعیف هستند و البته یکی از ضعف‌های مهم نهاد نماز جمعه هم در رسانه است.  🔹تحولاتی که چند سال است در نماز جمعه کشور آغاز شده، نوید آن را می‌دهد که در سال‌های آینده این قرارگاه مهم فرهنگی و انقلابی به جایگاه تراز خود برسد و به منزله یکی از نمادهای مهم مردم‌سالاری دینی به جایگاه اصیل خود دست یابد و اتفاقات بزرگی را برای کشور رقم بزند. البته روشن است این اقدامات زمان‌بر است و نواقصی هم دارد و در همه جا یکسان نیست و به یاری خدا در طول مسیر با کسب تجربه به نقطه مطلوب نزدیک خواهد شد. 🌐 متن کامل در سایت بصیرت @HOWZAVIAN
یکی از کارهای مهمی که برای مشارکت بیشتر مردم در انتخابات میشه انجام داد اینه که به شعورشون توهین نکنیم! مثلا چند روز قبل از انتخابات به فکر نیفتیم که دستاوردهای مجلس رو از هر شبکه‌ی تلویزیونی تو چشم مردم کنیم. وظیفه‌ی چهارساله رو نمیشه تو چهل روز سمبل کرد. ✍️ محمدجواد محمودی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔴 اگر جمهوری اسلامی مظلوم نبود مدیرانش به فکر رسانه بودند... ✍️ شیخ فرهاد فتحی توهین یک عضو مجلس خبرگان به یکی از کارگران پروژه انتقال بن-بروجن در حالی که در دمای منفی ۳۰ درجه مشغول کار بود.😳 همین تیتر برای این ویدئو کافی بود تاچند ماه خوراک رسانه‌ها فراهم و این خبر به سرعت وایرال شود اما متأسفانه ماجرا چیز دیگری است و خبر بایکوت می‌شود. آیت الله اسلامیان عضو مجلس خبرگان رهبری در جریان برف سهمگین دیماه سال گذشته برای سرکشی و خداقوت به کارگرانی که برای تأمین آب شرب نیمی از جمعیت استان در بدترین شرایط جوی مشغول کار بودند، عده‌ای از مدیران استان را همراه کرده و در معیت استاندار از یکی از مهمترین و حیاتی‌ترین پروژه‌های استان بازدید کنند تا دلگرمی و خداقوتی حاصل شود و مطمئن شود که کار مردم بر زمین نمانده است. و در این اثنا دست یکی از کارگران زحمت کش پروژه را می بوسد. اگر از زاویه رسانه به این اتفاق نگاه کنیم می بینیم که به این دست اتفاقات در هرکجای دنیا که بود، توسط رسانه‌های حاکمیتی و حتی مردمی ویژه پرداخته می شد و حتی ما در این سوی دنیا از آن با خبر می شدیم. اما اینجا ایران است و من چنین صحنه زیبایی را اولین بار، بعد از یک سال و به بهانه سالگردش در یک کانال ۴۵ نفره می بینم و با خبر می شود. اینجا افکار عمومی جایگاهی ندارد. اگر جمهوری اسلامی مظلوم نبود مدیرانش به فکر رسانه بودند... ✅ شما رسانه باشید و‌ منتشر کنید✌️ 🔗شیخ فرهاد_فتحی @HOWZAVIAN
انقلاب به جاهای خوبش رسیده(۱) ✍️ عباس بابائی پیرزن خوش‌تیپ بلوز و دامن و روسری کوچک آن هم با رنگ روشن برای یک بانوی ۹۰ ساله مقداری جلف به‌نظر می‌آمد! پشت در مسجد ایستاده بود. حاج‌خانم دنبال کسی می‌گردید؟ «پسرم! اومدم رأی بدم.» زود نیومدید مادر؟! «نمیدونم تا یه ساعت بعد زنده‌ام یا نه! گفتم بیام وظیفه‌ی دینیم رو انجام بدم!» وقتی روی صندلی نشست و از سفرهای فراوانش گفت، فهمیدم چقدر دنیادیده است. «تا دیشب خارج از کشور بودم اما برنامه‌ریزی کرده‌بودم که امروز ایران باشم.» به زحمت مهر را در گوشه‌ی یکی از صفحه‌ها زدیم. هیچ‌کدام از صفحات شناسنامه‌اش جای مهرزدن نداشت! @HOWZAVIAN
🖌 خرده‌روایت‌های مشکوک از ناپلئون ✍️ میلاد حسن‌زاده ☑️ امروز فرصتی شد تا با دوستان انجمن سواد رسانه طلاب به تماشا و نقد فیلم درامِ تاریخی_حماسیِ ناپلئون بنشینیم. اثری از کارگردان معروف فیلم گلادیاتور، ریدلی اسکات، با بازی واکین فینیکس و ونسا کربی. روایتی از امپراطور پرآوازه‌ی فرانسه، ناپلئون و عشق بیمارگونهٔ او به همسرش ژوزفین بوآرنه. ▪️فیلمی که نتوانست با مدت زمان نسبتا بلند، نظر منتقدان را به خود جلب کند. به عقیده‌ی برخی از منتقدان، ریدلی اسکات ۸۶ ساله دیگر توان سابق برای خلق آثار حماسی‌ای چون گلادیاتور را ندارد. ▪️موسیقی انقلابی-فرانسوی فیلم فضای حماسی را حفظ کرده و همانطور که از ریدلی اسکات انتظار می‌رفت صحنه‌های حماسی نبرد، به خوبی نشان داده شد البته با اندکی ضعف در نشان‌دادن کمدی‌های بی‌ربط. ▪️اما ابهام اصلی آنجاست که کارگردان آنقدر به شخصیت ژوزفین پرداخته که می‌توان نام فیلم را به جای ناپلئون، ژوزفین گذاشت و تمرکز و هدف فیلم مشخص نبود. ▪️روایت ناپلئون آنقدر گیج کننده بود که نمی‌شد گفت، سیر روشنی از این شخصیت ارائه شده بلکه بیشتر به مسائل حاشیه‌ای سوژه، آن‌هم به شکلی نامشخص پرداخته. ▪️مردان فاتح در تاریخ، منبعی برای قدرت داشتند که برای ناپلئون می‌توان گفت عشق ژوزفین، این منبع بوده اما پرداخت فیلم، عشق روشنی ارائه نمی‌کرد بلکه بیشتر صحنه‌هایی از رفتار سادیسمی ناپلئون با ژوزفین را نشان می‌داد. ▪️برای مخاطب روشن نمی‌گردد ناپلئونی که به نخبه نظامی و استراتژیست جنگ شناخته می‌شود چه تاکتیکی برای پیروزی در نبردهایش به کار می‌گرفته. فیلم بیوگرافی آن‌هم در مورد شخصیتی چون ناپلئون قاعدتاً باید سیر تحولات بزرگ و رخدادهای اصلیِ زندگی شخصیت را روایت کند کما اینکه انتظار مخاطب هم همین است اما ظاهرا با یک فیلم تئاترگونه طرفیم. ▪️انتخاب بازیگر ۵۰ ساله‌ای _که معمولا نقش شخصیت‌های تاریک و غیرمعمول را بازی می‌کند_ برای نقش ناپلئون ۲۰ ساله، قدری ماجرا را عجیب می‌کند. گریم بازیگر از ابتدا تا انتهای فیلم تفاوت خاصی ندارد و گویا با یک جوان پیر طرفیم! ▪️همچنین نشان دادن شخصیت نامتعادل و ضعیفی از ناپلئون با پایان تراژیکی که تعداد کشته‌ جنگ‌های او را ۳ میلیون نفر می‌شمارد قضیه را مشکوک‌تر میکند که گویا عمدی در تخریب این شخصیت در کار است. 🔻هرچه که هست، این اثر، آنی نبود که از کارگردان گلادیاتور و مریخی و بیگانه انتظار می‌رفت... @HOWZAVIAN
🔘 سقلمه ✍️ محمد صدرا مازنی شب گذشته در مسیر پیاده‌روی فروشگاه شیک و امروزی که اقلامی چون بازی‌های فکری و البته کتاب دارد، توجهم را جلب کرد. قبلا هم یکی دوباری از این فروشگاه دیدن کرده بودم. فروشگاهی با نام «ذهن برتر». بازی‌های فکری‌اش بر کتاب‌هایی که به زیبایی چیده شده بود، غلبه داشت. جمعیت خوبی هم داخل فروشگاه بودند. اینکه چه میزان از این جمعیت بیننده‌اند یا خریدار، اطلاع ندارم. گاهی فروشگاه محلی برای سرگرمی و وقت‌گذرانی می‌شود‌! به سمت قفسه‌های کتاب رفتم. جنس کتاب‌‌ها اغلب خودیاری بود. عمده‌ی این کتاب‌ها را در همه کتاب‌فروشی‌ها می‌توان دید. از رمان‌های کلاسیکی چون برادران کارامازوف داستایوفسکی و آنا کارنینای تولستوی تا داستان‌های پست مدرنی نظیر جزء از کل استیو تولتز همه جا دیده می‌شوند. اینجا اما با یک نظم خاصی چیده شده بود. با چاپ نفیس‌اش شبیه یک دکوری زیبا بود، احتمالا به خانواده‌هایی که کتاب را برای کلاس و نمایش می‌خرند، گرا می‌داد: «من گزینه مورد نظر شما برای اتاق پذیرایی هستم!» چشمم به محموعه‌ای از کتاب‌ها افتاد که قطع و طرح جلدشان شبیه هم بودند. یکی را به دست گرفتم. «سقلمه»! کتابی که یکی دوسال قبل در کتاب‌فروشی دیده بودمش، اما امکان‌ خریدش فراهم نبود. بعد هم به‌کلی فراموش‌ش کردم. اما اینجا سقلمه خلاصه شده بود. باقی کتاب‌ها نیز تلخیص شده بودند. نشر مات که برای اولین بار دیدمش، ابتکار این «کار تمیز فرهنگی» را به‌نام خود ثبت کرده بود. عنوان مجموعه کتاب‌ها مینی‌بوک بود. به یاد سال‌های دور افتادم. یکی از ناشرین، کتب مشهور و با شمارگان بالا را در قطع پالتویی منتشر می‌کرد. بازار پخش‌ش هم خوب بود. علاوه بر کتاب‌فروشی، در سوپرمارکت و داروخانه و رستوران هم فروخته می‌شد. همه جا کتاب‌فروشی شده بود و می‌شد آن مجموعه از کتاب‌ها را تهیه کرد. چند کتاب مشهور را از این مجموعه تهیه کرده بودم. کتاب سقلمه که راهی برای بهبود تصمیمات درباره تندرستی، ثروت و خوشبختی است، توسط ریچارد تیلر و کاس آرسانستین نوشته‌ و معصومه عامری آن را ترجمه کرد. همچنین در ۷۰ صفحه تلخیص شد. ای کاش نام بزرگواری که تلخیص این کتاب بر عهده‌اش بود را هم ثبت می‌کردند. برای اینکه خلاصه‌نویسی هم یکی از مهارت‌های پژوهشی است که ارزش و اعتبار خودش را دارد. امروز، وقتی که برای شرکت در شورای علمی جشنواره علامه حلی کرج راهی آن شهر بودم، سقلمه را باخودم همراه کردم و در راه بازگشت از مأموریت به‌مطالعه‌اش مشغول شدم. در این کتاب نحوه تصمیم‌گیری غیرمنطقی و انتخاب‌های غیرعقلانی مردم بررسی شده‌است. سقلمه را چندگونه معنی کرده‌اند که یکی از آنها به معنی ضربه‌ای است که با مشت بسته به پهلوی کسی بزنند، ضربه هشدارگونه برای توجه دادن به انجام یا ترک کاری! تیلر برنده جایزه نوبل اقتصاد در کتاب سقلمه، به همراه دیگر نویسنده کتاب با استفاده از علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی سعی کردند تا کارکردهای صحیح علم اقتصاد رفتاری را به مخاطبین خود آموزش دهند. کتاب حاضر پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز با بیش از یک و نیم میلیون نسخه فروش شد و عنوان بهترین کتاب سال را از سوی اکونومیست و فایننشال تایمز دریافت کرد نظیر این کتاب، آثار دیگری هم تولید شده بود که برخی از آنها را در فرصت‌های پیاده‌روی بعدی تهیه می‌کنم! @HOWZAVIAN
🔴 امیدواریم رد صلاحیت حسن روحانی آغاز رد صلاحیت‌ روحانی‌نماهای نفوذی در دین و فرهنگ هم باشد؛ بدون هیچ گونه سوگیری حزبی و ملاحظات سلیقه‌ای و خویشاوندی. 🔻 عدم رعایت شئون روحانیت و حوزوی از سوی حوزوی‌نمایان، جز بی اعتمادی و کاهش مشارکت مردم ثمری ندارد. پ.ن: حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق که برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری کاندیدا شده بود، از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده است./برنا @HOWZAVIAN
دانشگاه ادیان را دوباره بشناسیم ✍ علی بهاری 🔸مانتوها چسبان است. روسری‌ها رنگارنگ. آرایش‌ها غلیظ نیست، غلظت است. هرکسی حداقل صد گرم کِرِم روی صورتش خالی کرده است. کفش‌های پاشنه‌بلند نارنجی و قرمز خودنمایی می‌کنند. از کلیپسی که به سر بسته‌اند می‌شود آویزان شد و بارفیکس رفت. فارسی، زبان دوم است و همه عراقی صحبت می‌کنند. اینجا دانشگاه ادیان و مذاهب است. 🔹پارسال مدتی کوتاه توفیق تحصیل در دانشگاه ادیان و مذاهب را داشتم. آنجا ویژگی‌هایی دارد که به گمانم اختصاصی و انحصاری است. بخوانید: ادامه متن👇
🔸آن قدر که در ادیان، عراقی می‌بینید در دانشگاه بغداد نمی‌بینید. مدام مردان عراقی سبزه با ابروهای بعضا تیغ‌زده و کت و شلوار و گاهی با کراوات رفت‌وآمد می‌کنند. بانوان را هم که در ابتدا توضیح دادم. دم در، همه تاکسی‌ها و سواری‌های شخصی به طرف چهارمردان می‌روند؛ جایی که مقصد اکثر دانشجویان عراقی ادیان است. چند هزار دانشجوی خارجی از صدها کیلومتر آن طرف‌تر کوبیده و آمده‌اند تا برای خود کسی شوند و مثل مسئولان کشور ما که بعد از گرفتن مدرک دکتری، مدیریت اجرایی‌شان صدپله بهبود پیدا کرد، به سلاح دکتری مجهز شوند و در کشورشان طرحی نو دراندازند و بنیادش براندازند. جالب است. وقتی در کافه‌ دور هم جمع می‌شوند و سیگار می‌کشند، حضور در دانشگاه را فراموش می‌کنید. حس می‌کنید در موکب بغدادی‌ها کنار عمودِ فلان هستید. فقط فلافل‌هایش بیست و پنج هزار تومان آب می‌خورد. به هوای برکات ابوعلی برندارید! 🔸ادیان، هم از آزمون سراسری دانشجو می‌گیرد و هم اختصاصی. در آزمون سراسری تقریبا هر رتبه‌ای بیاورید به مصاحبه دعوت می‌شوید. در مصاحبه هم تقریبا قبولی‌تان قطعی است مگر آن که به قدری پیاده باشید که پرداخت سروقت شهریه هم نتواند رتبه علمی‌تان را بهبود بخشد. در آزمون اختصاصی ماجرا متفاوت است. شاید تنها آزمون تستی خاورمیانه است که نمره منفی ندارد. یعنی با صلوات و بسم‌الله هم می‌توانید گزینه درست را تشخیص دهید و نمره‌اش را بگیرید. فقط توکل قوی می‌خواهد و سیم وصل و کمی شانس. ولی اگر مسئول پذیرش دانشگاه، می‌ایستاد دم در ادیان و مثلا فریاد می‌زد: «الاهیات مسیحی دو نفر، بدو بدو. الان شروع میشه» احتمالا شایستگان بیشتری جذب می‌شدند. 🔸تنوع پیشینه تحصیلی در میان دانشجویان دکتری ادیان، واقعا فوق‌العاده است. فرض کنید در مقطع دکترای رشته دین‌پژوهی سر کلاس نشسته‌اید. بغل‌دستی سمت چپ، خانمی است که از حوزه علمیه خواهران ساری، سطح سه زن و خانواده گرفته است. سمت راستی، شیخی است که به تازگی از پایان‌نامه‌ ارشدش در رشته علوم حدیث تطبیقی دفاع کرده است، نماینده کلاس، کارشناسی‌ارشد روان‌شناسی رشد دارد و شاگرد اول کلاس، فارغ‌التحصیل معماری از دانشگاه آزاد تهران‌شمال است. همه هم راضی‌ و مهم‌تر از همه مسئولان دانشگاه راضی‌اند. پیش‌نیاز هم که سوسول‌بازی است و بعد از چهار سال هم ان‌شاء‌الله آقا و خانم دکتر و آغاز نظریه‌پردازی. 🔸شوق مسئولان مالی دانشگاه ادیان به دانش‌گستری و عدم محرومیت تهی‌دستان از تحصیل به قدری است که شما به محض قبولی در دانشگاه، می‌توانید از ظرفیت وام استفاده کنید. با دو، سه صندوق صحبت شده است؛ هر کدام دنگی روی هم می‌گذارند و هزینه تحصیل‌تان را جور می‌کنند. جای هیچ نگرانی‌ای نیست. کم‌کم کار می‌کنید و قسط‌هایش را می‌دهید. خدا متعهد به جور کردن پول دو چیز است: عروسی و شهریه دکتری. اولی را شاید تورم نگذارد ولی خدا خیر به بانک‌ها بدهد که فعلا مچ دومی را خوابانده‌اند. 🔸علاوه بر پذیرش پولی، بورسیه هم دارند. در کارشناسی‌ارشد، طلبه‌ها می‌توانند بسیاری از رشته‌ها را رایگان بخوانند. مشروط بر این که بچه‌های خوبی باشند، خوب درس بخوانند و نمره خوب بیاورند. در دکتری تا چند سال پیش، همه پول می‌دادند اما به لطف حضور پربرکت دانشجویان عراقی و فاصله روزافزون ارزش دلار و ریال (بابت این یک فقره، ادیان باید تا کمر جلوی دولت خم شود)، دانشگاه چند سالی است در هر رشته دکتری، به یک نفر امکان تحصیل رایگان می‌دهد. شرطش هم دانستن زبان عربی یا انگلیسی است. اشتباه نشود! نیازی به تافل نیست. همین که در عربی فراتر از «لاخواهر، لامادر» و در انگلیسی بهتر از وزیر خارجه باشید از پرداخت شهریه معافید. البته علاوه بر زبان، باید مصاحبه عقیدتی و سیاسی را هم پشت سر بگذارید، تست عدم اعتیاد بدهید و گواهی عدم سوء سابقه ارائه کنید. این دو مورد اخیر واقعا لازم نیست؛ طرف با چند متر عمامه مشکی و عبا و نعلین، قاتل زنجیره‌ای فراری است که عدم سوء سابقه می‌خواهید؟ اصلا بر فرض این گونه است، چرا آمده دکترای وهابیت‌شناسی بگیرد؟ او نهایتا باید یک توک پا به صحنه جرم برگردد و بعدش هم الفرار. کمی فکر هم بد نیست! @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدح مولا علی علیه السلام، بیانی زیباتر و شیرین‌تر از این ندیده‌ام👇 🔹خجسته باد نام خداوند، نیکوترین آفریدگاران، که تو را آفرید! از تو در شگفت هم نمی توانم بود که دیدن بزرگی‌ات را، چشم کوچک من بسنده نیست؛ مور، چه می داند که بر دیواره‌ی اهرام می گذرد یا بر خشتی خام.... 🔹چگونه این چنین که بلند بر زَبَرِ ما سوا ایستاده ای؟ در کنار تنور پیرزنی جای می گیری، و زیر مهمیز کودکانه بچّگکان یتیم، و در بازارِ تنگِ کوفه...! پیش از تو، هیچ را نمی‌شناختم که عمود بر زمین بایستد... پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم که پای‌افزاری وصله‌دار به پا کند، و مَشکی کهنه بر دوش کشد و بردگان را برادر باشد! 🔹آه ای ... 🔹شگرفیِ تو، عقل را دیوانه می کند و منطق را به خودسوزی وا می دارد... برای تو با چشمِ همه‌ی محرومان می گریم با چشمانی ! ✅هنگامی که به همراه آفتاب به خانه ی یتیمکان بیوه زنی و را دستمایه ی کردی و بر آن شانه، که پیامبر پای ننهاد کودکان را نشاندی و از آن دهان که می‌خروشید تراوید، آیا تاریخ، به تحیّر، بر دَرِ سرای، خشک و لرزان نمانده بود؟⁉️ ✅کدام وامدار ترید؟ دین به تو، یا تو بدان؟ هیچ دینی نیست که نیست! ✅الله اکبر آیا خدا نیز در تو به شگفتی در نمی نگرد؟ فتبارک الله، تبارک الله، تبارک الله احسن الخالقین! خجسته باد نام خداوند، که نیکوترینِ آفریدگاران است؛ و نام تو که ! سید علی موسوی گرمارودی  @HOWZAVIAN
فرزند کعبه ✍️ علی خسروی علی یا آدم؟ گفت: «از خود ستایی بیزارم» و سکوت کرد.. سکوتی معطر! در چشمان پر مهرش شعله‌ای از شرم افروخته بود. همه منتظر بودند تا واژه‌ها مثل پرنده‌هایی رنگارنگ از آشیانه دهانش بیرون آیند و فضا را پر کنند و ترانه بخوانند. ادامه داد: اگر نبود که: «از نعمت‌های پروردگارتان سخن بگویید» خاموش می‌ماندم و سخنی نمی‌گفتم. باز هم سکوت کرد. شعله شرم در نگاهش می‌سوخت. گفت: «آدم در بهشت عدن متنعم بود. تنها خداوند از او خواست که به خوشه گندم نزدیک نشود. شد و از گندم خورد. از دستور خداوند سرپیچید. به من گفته نشده بود که نان گندم نخورم. اما گویی همان فرمان عتیق در گوشم زنگ می‌زد. گفتم من بار آن فرمان را در زندگی‌ام بر دوش می‌گیرم. من در تمام عمرم به اختیار نان گندم نخورده‌ام.» ابراهیم؟ ابراهیم در ملکوت آسمان‌ها سیر می‌کرد. اما جانش هنوز طمانینه ایمان را پیدا نکرده بود. مثل ریشه‌ای بر خاک در برابر توفان تردید می‌لرزید. از خداوند پرسید: چگونه مرده‌ها را زنده می‌کنی؟ خداوند در برابر پرسش او پرسش دیگری مطرح کرد. مگر ایمان نداری؟ گفت دارم؛ اما دیدن ایمانم آرزوست... من در تمام عمرم هیچگاه غبار تردید و تشویش بر خاطرم ننشست. اگر همه حجاب‌ها بر طرف شوند بر یقین و طمانینه جانم اندکی هم افزوده نمی‌شود. نوح؟ نوح در راه دعوت مردمش بسیار آزار دید. عمر دراز و پیکر رنجورش سرشار از آزار و زخم زبان بود. سرانجام دلش گرفت و بی‌تاب شد و مردم خود را نفرین مرگ کرد. من هم بسیار آزار دیدم. زخم‌هایی که روح را می‌سوزانید. در هر دم به من زرداب درد نوشانیدند. بی‌تاب نشدم و همیشه از خداوند خواستم آنان را کمک کند، آن‌ها نمی‌دانند چه می‌کنند؛ نمی‌دانند چه می‌گویند. موسی؟ هنگامی که خداوند به موسی گفت. به نزد فرعون برو و او را به راه خداوند دعوت کن. موسی در دلش هراسی پدیدار شد. به خداوند گفت: من یکی از آنان را کشته‌ام. اکنون ترس جانم را دارم؛ مبادا مرا بکشند. هنگامی که پیامبر به من گفت: به کعبه برو و بت‌ها را بشکن. به خاطرم نیامد که من بسیاری از سران قریش را کشته‌ام. ممکن است در اندیشه کشتنم برآیند؛ راحت و روان مثل ماهی در آب؛ رفتم و بت‌ها راشکستم. عیسی؟ عیسی برادرم! هنگامی که مریم پاک درد زایمان گرفت از حرم بیرون رفت تا در خارج بیت‌المقدس کودکش به دنیا بیاید. مادرم فاطمه به درون حرم رفت. من پسر کعبه‌ام... و.. محمد؟ لبخندی زد و شکفت: «من یکی از بندگان محمدم.» @HOWZAVIAN