eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
434 ویدیو
167 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢«از همان جا که رسد درد همان جاست دوا» ✍️ حجت الاسلام احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم 🔻بعضاً می‌بینیم که برخی از بزرگان و دلسوزان جامعه و معتقدان به ارزش‌های اسلامی، بدون آنکه توصیف دقیق و واقع‌بینانه‌ای از پدیده‌ی «بی‌حجابی مدرن» داشته باشند، خیلی قاطع می‌گویند: «اگر مشکل شغل، مسکن و ازدواج حل شود، معضل بی‌حجابی برچیده می‌شود.»! 🔻بیان چنین راه‌کاری برای حل معضل «بی‌حجابی» نشان می‌دهد که این عزیزان علیرغم دغدغه‌های مبارک و ارزشمندی که دارند، درک درستی از این واقعیت‌ اجتماعی ندارند! به همین دلیل داروی تجویزی آنان، هیچ تأثیری در درمان این بیماری ندارد. 🔹این عزیزان، یا باوری به «مطالعات میدانی» ندارند و یا اطلاعی از آنها ندارند! وگر نه می‌دانستند که بر اساس آمارهای موجود اغلب بی‌حجابان در جامعه ما نه مشکل شغل دارند؛ نه مشکل مسکن دارند و نه مشکل ازدواج! بر اساس برخی از آمارها، بیش از هفتاد درصد از بی‌حجابان متأهل‌اند! 🔶نکته مهم و کلیدی آن است که: «توصیف» و «تبیین» و «فهم علل و عوامل» یک پدیده، مقدمه «پیش‌بینی» و «کنترل» آن است. یعنی بدون داشتن فهمی واقع‌بینانه از آسیب‌های اجتماعی، کنترل آنها و ارائه دستورالعمل برای «تضعیف» یا «زدودن» آنها، خام‌اندیشی است. @HOWZAVIAN
🟢 بیابانِ تمدن‌سازِ کربلاحجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم دستگاه نظامی و فرهنگی و مدیریتی بنی‌امیه، با جهت دادن مسیر کاروان اباعبدالله الحسین به «بیابان» کربلا، می‌خواستند داستان حسین را پیش از ورود به «پایتخت حکومت علوی»، در «بیابان» به پایان برسانند و می‌پنداشتند که با شهادت حسین و یارانش این «انقلاب مدینه‌ساز» در همان بیابان و بدون سر و صدا دفن می‌شود! و بعدها نیز برخی از خلفای عباسی همان مسیر را ادامه دادند و با تخریب قبر مطهر و شخم زدن و آب‌ بستن به آن، و مواجهه سخت با زائران حسینی، گمان می‌کردند که می‌توانند نام حسین را از ذهن‌ها و قلب‌ها بزدایند! اما هیچیک از آن تدابیر شیطانی قدرت مواجهه با نور حسین و «انقلاب تمدن‌ساز حسین» را نداشت. ۱۴۰۰ سال است که آن بیابان، «قبله‌گاه» دلدادگان حقیقت، «معراج» همه عاشقان خدا، «الهام‌بخش» همه آزادی‌خواهان جهان و در یک جمله، «بیابانی تمدن‌ساز» شده است. حسینی که در آن بیابان گرم و سوزان کربلا، تشنه و گرسنه به شهادت رسید، بعد از ۱۴۰۰ سال بزرگ‌ترین، طولانی‌ترین، کریمانه‌ترین، سخاوتمندانه‌ترین و عاشقانه‌ترین ضیافت را از زائران و عزاداران خود، نه تنها در مسیر نجف به کربلا، بلکه در گوشه‌گوشه دنیا، و دست کم به مدت دو ماه (محرم و صفر) مدیریت می‌کند! کاری که بدون شک از عهده هیچ دولت و حکومتی برنمی‌آید! حسین(ع) در حال شکل‌دهی به یک تمدن نوین است! تمدنی از جنس نور و هدایت و انسانیت و فضیلت؛ تمدنی که همه نظامات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی رایج را به هم ریخته است! @HOWZAVIAN
🟢 توصیه‌ای به متخصصان وطنیِ «علوم اجتماعی غربی» ✍️حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رییس دانشگاه قم بسیاری از متخصصان وطنی علوم اجتماعی غربی دائماً از «احتضار» و «مرگ» علوم انسانی و اجتماعی در کشور ما سخن می‌گویند.* همواره از بی‌مهری و بی‌اعتنایی مردم و مدیران جامعه به علوم اجتماعی می‌نالند و برای این منظور نشست و میزگرد هم می‌گیرند! با فرض پذیرش این نگرانی، سؤال این است که آیا واقعاً علوم انسانی و اجتماعی موجود، علیرغم کارآمدی و توانمندی‌ و گره‌گشایی‌هایی که در حیات اجتماعی انسان ایرانی داشته‌اند باز هم مورد بی‌اعتنایی و بی‌مهری مردم و مدیران واقع شده‌اند؟! یا آنکه اساساً علوم موجود با توجه به مبانی و معیارها و ارزش‌های حاکم بر آنها و با توجه به روش‌های تحقیقی که در آنها وجود دارد، علومی ناکارآمد بوده و نه تنها توانایی گره‌گشایی از مسائل مردم ایران را ندارند که هیچ تناسبی با بنیان‌های دینی و اسلامی ما هم ندارند؟ بنده به بخش دوم معتقدم. و به متخصصان وطنی و ایرانی و مسلمان این علوم توصیه می‌کنم پیش از هر چیز سعی کنید علمیت و کارآمدی این علوم را برای مسائل ایران اسلامی اثبات کنید. و معتقدم شرط لازم برای اثبات کارآمدی این علوم برای انسان ایرانی آن است که: اولاً، دست از تعصب نسبت به دستگاه مفهومی موجود در علوم اجتماعی غربی بردارید و تلاش کنید دستگاهی مفهومی متناسب با کنش‌های اجتماعی مردمان موحد و دین‌دار ایران تولید کنید. زیرا بسیار واضح است که با دستگاه مفهومی وارداتی و اجاره‌ای از جوامع لیبرالی و الحادی، هرگز نمی‌توان فهمی درست و واقع‌بینانه از کنش‌های اجتماعی انسان توحیدی و جامعه دینی داشت! ثانیاً، روش‌های صائبی برای دستیابی به توصیفی واقع‌بینانه، و نه سوگیرانه و مقلدانه، از کنش‌های اجتماعی مردم تولید کنید؛ ✔️ متن کامل در این صفحه @HOWZAVIAN
📍رونمایی از جلد شماره سوم مجله خردورزی 🔻 انحطاط قانون مروری بر آثار بی‌توجهی به قانون اساسی و نگاهی به اندیشه‌های اقتصادی آیت‌الله سید محمد بهشتی ✔️ برخی از مطالب این شماره: 🔺سد مردم‌سالاری نقدی بر سرمایه‌خواری رفاقتی 🔺انکار واقعیت اصلاحات جزیره‌ای منجر به نظام جامع اقتصادی نمی‌شود 🔺اقتصاد شناختی آیا اقتصاد شناختی، نظام اقتصادی ما را متحول می‌کند؟ ⬅️ خشم هفتاد ساله چرا عملیات طوفان الاقصی تاریخ‌ساز شد؟ 🔺خصومت سیاسی ارادت اقتصادی دکتر حسن سبحانی: اقتصاد سرمایه‌داری و نظام اسلامی دوگانه‌ای متناقض هستند 🔺توسعه منهای اسلام محور برنامه‌های توسعه، تفکر لیبرالی است 🔺طعمه کاغذی نقد سیطره دلار و قدرت فساد 🔍 پرونده‌ای درباره اقتصاد جهان: آشوب در اردوگاه لیبرالیسم - جنگ در آستانه جابه‌جایی قدرت - نقش ایران در خاورمیانۀ جدید - نابرابری در مهد دموکراسی - معمار روسیه نوین @HOWZAVIAN @kheradvarzi_com
🟢علوم اجتماعی غیرانسانی غربی! ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم نوشت: بنده بارها گفته و نوشته‌ام که تصویر و تفسیر عالمان علوم انسانی غربی از «انسان»، تصویر و تفسیری سراسر مخدوش و مغشوش و نادرست است. برخی از آنان متأثر از انسان‌شناسی اگوست کنت‌اند، که در واقع گونه‌ای از «خداانگاری انسان‌» است و برخی دیگر متأثر از انسان‌شناسی داروینیستی‌اند که «حیوان‌انگاری انسان» است. هیچ کدام تصویر و تصور درستی از انسان ندارند! به عنوان مثال، هربرت (1820-1903)،‌ جامعه‌شناس مشهور انگليسي، و یکی از خداوندگاران علوم اجتماعی غربی و لیبرالی است. انسان‌شناسی داروینیستی وی را می‌توان در این جملات غیرانسانی و غیراخلاقی او مشاهده کرد: «نگهداری از آدم‌های به‌دردنخور به بهای آدم‌های خوب ستمی است بزرگ؛ ایجاد عمدی گرفتاری برای نسل‌های آینده است. برای آیندگان ستمی بزرگ‌تر از این نیست که جمعیت رو به افزایشی از آدم‌های کودن و تنبل و مجرم را برای آن‌ها به‌جا گذاشت. ... تمام هم‌وغم طبیعت خلاص شدن از شر این‌چنین آدم‌هایی و پاک کردن جهان از وجود آن‌ها و جا باز کردن برای بهتران است. اگر آن‌ها برای زنده ماندن به‌اندازه کافی کامل نیستند می‌میرند و چه‌بهتر که می‌میرند.» 🔻این در حالی است که برخی از جامعه‌شناسان ما بدون توجه به مبانی فکری و بنیان‌های انسان‌شناختی اسپنسر و امثال او، سخنان اینان را «علم» و به مثابه وحی‌ منزل تلقی کرده و نقدهای جامعه‌شناسان مسلمان و مدافعان علوم انسانی اسلامی به این سخنان را «نقدهای ایدئولوژیک» می‌پندارند! @HOWZAVIAN
. 😊خواستگاری با تِم نیچه آشنایی با چهارتا فیلسوف و حفظ‌کردن چند جمله فلسفی که با ربط و بی‌ربط لابه‌لای حرف‌های روزمره چپانده بشود، در بالا بردن پرستیژ آدمی تأثیری دارد که اصلاً انگار بوگاتی سوارید و دکمه‌سردستتان طلاست. «نیچه» برای شروع، گزینه مناسبی است. مثلاً فرض کنید می‌خواهید بروید خواستگاری و جیبتان جوری رنگ پول به خود ندیده که دچار بحران هویت شده است، صبح تا شب از خودش می‌پرسد: «ز کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟». اینجاست که لِنگ مرحوم مغفور نیچه را می‌گیرید و می‌کشید وسط بحث. بذر چند هندوانه شیرین را زیر بغل خانواده دختر بکارید. از وسواس و دقتتان در انتخاب ایشان به دلیل نقش مادر در تربیت فرزند صحبت کنید. بازنشر طنز نوشت سمیه رستمی، عضو تحریریه رسانه‌ی فکرت، در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/21650 @HOWZAVIAN
🟢 از «مسأله‌محوری» تا «مسأله‌گزینی» ✍️ احمدحسین شریفی هر پژوهشی علی‌القاعده واکنشی علمی در برابر مسأله‌ای است. به تعبیر دیگر، «مسأله‌محوری»، از ذاتیات هر نوع پژوهشی است. اما آنچه که مهم است، «مسأله‌گزینی» است. آنچه که ارزش و اعتبار پژوهش را مشخص می‌کند، نوع مسأله‌ای است که دنبال می‌شود: هر کجا مشکل، جواب آن جا رود هر کجا کشتی‌ است، آب آنجا رود اینکه آیا آن مسأله از «مسائل واقعی» است یا مسأله‌ای توهمی و خیالی است؟ و اینکه آیا حل آن نیازی از نیازهای فردی و اجتماعی و تمدنی را تأمین می‌کند یا صرفاً یک نیاز و دغدغه کاملاً شخصی است؟ حقیقت آن است که خود مسأله‌گزینی هم نیازمند پژوهش است. نیازمند دانش گسترده است: هم سؤال از علم خيزد هم جواب همچنان که خار و گُل از خاک و آب «درگیر شدنِ متخصصان و حتی دانشجویان علوم انسانی با مسائل و چالش‌های کشور»، از مهم‌ترین شرایط احساس نیاز به تحول در و علوم طبیعی است. @HOWZAVIAN
🟢 نقش مبانی در نظریه‌ها ✍️ حجت الاسلام احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم نظریه‌های علوم انسانی به شدت متأثر از فلسفه‌های ناظر به تک‌تک علوم انسانی‌اند و آن فلسفه‌ها نیز به نوبه خود متأثر از بنیان‌های معرفتی و فلسفی و انسان‌شناختی کلان‌تر و کلی‌ترند. به عنوان مثال، اختلاف مبنا در «فلسفه سیاست» منجر به اختلاف نظریه‌ها و رویکردها در مسائل علم سیاست شده و می‌شود. بر اساس «فردگرایی» که مبنای پذیرفته تفکر لیبرالیستی است، «حفظ منافع افراد» از اصلی‌ترین وظایف دولت است لازمه این نظریه، دفاع از اقتصاد «بازار آزاد و رقابتی» و «عدم دخالت دولت در بازار» است. اما بر اساس «جامعه‌گرایی» که مبنای پذیرفته تفکر سوسیالیستی است، اصلی‌ترین وظیفه دولت «حفظ منافع جامعه» است. لازمه این نظریه، دفاع از «عدالت اقتصادی» و «لزوم دخالت دولت در بازار» است. این یک نمونه از تأثیرپذیری راهبردها و رویکردها و نظریه‌های اقتصادی از مبانی فلسفی نظریه‌پردازان است. حال اگر فلسفه سیاسی اسلامی را هم لحاظ کنیم، اختلافات عمیق‌تری را هم می‌توانیم ترسیم کنیم. به این صورت که بر اساس فلسفه سیاسی لیبرالیستی و سوسیالیستی، وظیفه دولت منحصراً تأمین مصالح دنیوی (امنیت، عدالت، آزادی، رفاه ...) است؛ اما بر اساس فلسفه سیاسی اسلامی، اصالت با «تأمین مصالح اخروی و معنوی» افراد است. @HOWZAVIAN
⚫️ از «سطل ماست» شاندیز تا «جزیره جنسی» اپستین! ✍️ احمدحسین شریفی، استاد حوزه و دانشگاه جفری ادوارد اپستین، یکی از سرمایه‌داران یهودی و لیبرالیست‌های سرشناس آمریکایی، در سال ۲۰۱۹ به جرم دلالی و سوءاستفاده جنسی از دختران نابالغ بازداشت بود که ناگهان خبر آمد که در زندان خودکشی کرده است! و کمتر از ۲۰ روز بعد نیز قاضی مربوطه پرونده اتهامی او از دستور کار خارج و ادامه رسیدگی خارج کرد! جدیداً به دستور یکی از قضات آمریکایی، برخی از اسناد پرونده اتهامی او از حالت محرمانه خارج شده‌اند. اپستین «جزیزه‌ای جنسی و شهوانی» در کارائیب و خانه‌هایی مجلل در فلوریدا و نیویورک و ... تأسیس کرده بود که دختران زیر سن قانونی را، از گوشه و کنار جهان، در آنجا گرد می‌آورد و در اختیار رجال سیاسی لیبرال، سرمایه‌داران و بانکداران بزرگ، برخی از دانشمندان ملحد و مدافع اومانیسم و لیبرالیسم، مدافعان ادعایی حقوق بشر و آزادی زنان، سینه‌چاکان حقوق و سلبریتی‌های هالیودی قرار می‌داد! تاکنون نام تعدادی از افرادی که به جزیره یا خانه‌های اپستین رفت و آمد داشته‌اند (حدود ۱۵۰ نفر) منتشر شده است که از آن جمله می‌توان به این افراد اشاره کرد: ۱. آندرو آلبرت، عضو خاندان سلطنتی انگلیس ۲. آلن درشوویتز، پروفسور حقوق دانشگاه هاروارد ۳. ژان لوک برونل، مدل فرانسوی ۴. دیوید کاپرفیلد، جادوگر آمریکایی ۵. بیل کلینتون، رئیس‌جمهور سابق آمریکا ۶. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا ۷. استیون هاوکینگ، فیزیکدان ۸. مایکل جکسون، خواننده‌ 🔻نکته جالب توجه این است که تاکنون صدایی از سینه‌های تنگ و بسته و تاریک روشنفکران وطنی و مدافعان شعار صهیونیستی «زن زندگی آزادی» در این موضوع به گوش نرسیده و البته نخواهد رسید. اما کافی است که در جمهوری اسلامی یک فرد عادی در گوشه‌ای از یک شهر دورافتاده، در یک بقالی با زنی هتاک مواجهه‌ای داشته باشد، آنگاه است که نه تنها جمهوری اسلامی و اسلام؛ بلکه اساس دین و حکومت دینی زیر سؤال خواهد رفت و ده‌ها نشست و میزگرد در تحلیل و تعلیل و تفسیر آن برگزار خواهند کرد! @HOWZAVIAN
🔷اعتکاف، علوم انسانی و روشنفکری ✍️احمدحسین شریفی 🔸تصویری زیبا، امیدزا، بانشاط و نشاط‌آور از پایان یکی از صدها اعتکاف دانش‌آموزی که در نیمه رجب برگزار شد. 🔻فرصتی دست داد تا مروری اجمالی بر نوشته‌ها و گفته‌های روشنفکرنمایان و مدعیان علوم اجتماعی متعارف (غربی) داشته باشم. حتی یک تحلیل مختصر هم درباره «اعتکاف بی‌نظیر صدها هزار جوان و نوجوان»، در گفتار و نوشتار آنان یافت نشد! 🔹بارها گفته و نوشته‌ایم که علوم انسانی غربی و دلدادگان و مقلدان این علوم اساساً نمی‌توانند فهمی از حقایق انسانی و ارزش‌هایی متعالی چون و و ... داشته باشند. عقلانیت غربزدگان و عقلانیت موجود در علوم انسانی غربی، موش صحرایی و سگ‌ پاولوفی است. این نوع عقلانیت دنیازده و سگ‌محور حتی از درک حقیقت یک عمل معنوی کوچک از یک جوان، عاجز است؛ چه رسد به فهم و درک پدیده اعتکاف عظیم و صدها هزار نفری نوجوانان و جوانان خداجو در گوشه گوشه کشور. اساسا قالب‌های مفهومی و نظری لیبرالیستی و اومانیستی که این مدعیان، مقلدان بی‌مزد و مواجب آنها هستند، ظرفیت فهم چنین پدیده‌ای را ندارند. البته بدنیتی برخی از این مدعیان را هم نباید نادیده گرفت. اینان حاضرند ده‌ها نشست علمی! درباره «سطل ماست شاندیز» بگیرند؛ اما نمی‌توانند یا اجازه ندارند که یک پاراگراف درباره قدرت معنوی انقلاب اسلامی بنویسند! @HOWZAVIAN
☑️ چه چیزی شهید رئیسی را به نقطه‌ی صفر مرزی کشاند؟! ✍️ محمدجواد محمودی آن‌چیزی که شهید رئیسی به خوبی آن‌را دریافت، ناکارآمدی مدیریت از مرکز و اکتفا به بخشنامه و دستورات کارتابلی است. وی می‌دانست که این بخشنامه‌ها تا به مقصد نهایی که رفع نیاز مردم و کشور است برسد، انقدر با واسطه و پیچ و خم بروکراسی مواجه می‌شود که در نهایت اگر نگوییم اتفاقی نمی‌افتد، یک موج کوتاه و بی‌اثر خواهد شد. از طرف دیگر، وجود برخی مدیران ریاکار و رزومه‌ساز میانی که می‌توانستند با سند و مدرک، مخروبه را قصر جلوه دهند، کار را برای تشخیص بهره‌وری و شناخت معضلات، بسیار مشکل می‌کرد و برای همین تنها راه پیش روی خویش را، حضور میدانی حتی دورترین نقاط از مرکز می‌دید. حال اندیشمندان عرصه‌ی حکمرانی باید به این سوال پاسخ دهند که: آیا راه دیگری برای نظارت میدانی در نقاط مختلف کشور بدون حضور مستقیم رئیس جمهور و با اصلاح ساختار اداری کنونی امکان دارد؟ و اگر جواب منفی است، وجود دستگاه‌های عریض و طویل با هزینه‌های بالا و کارکرد پایین تا چه اندازه برای کشور منفعت دارد؟ آیا نیاز به هرس این درخت کم‌ثمر نداریم؟ @HOWZAVIAN