eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒 خداباوری، رهبر باوری و مردم‌باوری ✍️ محمدهادی سمتی دیشب بخشی از نشست اداری استان خراسان جنوبی را تماشا کردم. بدون تکلف و اداواطوار حرف می‌زند. در لابه‌لای سخن گفتنش خنده‌های ناموزون و طعنه و کنایه‌های رؤسای جمهور قبلی پیدا نمی‌شود. در قامت رئیس دولت حدیث و روایت می‌خواند و البته برداشت آزاد و حرف ناحساب را هم به شکم آیه و روایت نمی‌چسباند. پیدا است که به مردم‌باور دارد و از ادای دین به آن‌ها سخن می‌گوید. او در سخنانش بدون این‌که بخواهد نقش بازی کند و رفتاری نفاق آلود داشته باشد از فرمان درباره مسائل مختلف حرف می‌زند و به‌طور آشکار باور عمیقش را به کلام رهبری در این مورد که "هیچ مشکلی در مملکت نیست که حل‌شدنی نباشد" اعلام می‌کند. رئیس دولت سیزدهم خیلی راحت روی زمین و در چند قدمی مردم می‌نشیند و نیاز نیست که صندلی مخصوص برایش آماده کنند. سفرهای روز جمعه دولت، زنده کننده نشاط و تعطیل کننده خستگی در تعطیل‌ترین روز هفته است. دولت سیزدهم می‌تواند و باید این سه ویژگی را به‌عنوان در نظر داشته باشد و تا خط پایان با همین دست‌فرمان حرکت کند. @HOWZAVIAN
📌 معرفی کتاب "عملیات روانی" نوشته صلاح نصر 📝 در کتاب حاضر، مفاهیم، نظریه‌ها و کاربرد جنگ روانی در جهان معاصر طی 8 بخش تشریح می‌شود. 🔹قسمتی از متن کتاب: به قدمت تاریخ آدمی است . در گذشته رکن اساسی پیروزی در جنگ حذف فیزیکی دشمن بود .اما هم اکنون پا به پای پیشرفت در ساخت فن‌آوری‌های جنگی، از بین بردن روحیه، به تنش کشاندن و ایجاد اضطراب روانی دشمن از یک سو و تاثیر بر ذهن دشمن، تحریف حقیقت و از سوی دیگر، نقش اصلی و اساسی یافته است .تا آن جا که امروز مسجل شده است، برنده نهایی جنگ کسی است که ابتدا دشمن را در جنگ فرهنگی و روانی شکست داده باشد... 🔸، جنگ به معنای سنتی آن نیست .این جنگ وسیله‌ای است که به تحقیق راهبرد ملی کشور، چه در هنگام صلح و چه در هنگام جنگ، کمک می‌کند .در این جنگ، همچنین کلیه امکانات کشور و توانایی‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و سایر نیروهایی که تعامل آنها با یک دیگر موجودیت جامعه و شکل آن را تعیین می‌کند، به کار گرفته می‌شود . 🔹این کتاب از ۸ فصل تشکیل شده که عبارتست از: ۱. مفهوم جنگ روانی و تکامل آن، ۲. سازماندهی و نیروها، ۳. طرح‌ریزی و عملیات، ۴. عرصه‌های ارتباطات، ۵. شایعات آفت جامعه، ۶. تبلیغات و افکار عمومی، ۷. اطلاعات و تحلیل، ۸. کاربرد جنگ روانی. 🔗عصر جدید، عصر رسانه @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⚫️ بابا شما چیزی نپرس از گوشواره ✍️ چهارپاره‌ی زیبای سیدمحمدجواد شرافت رفتیّ و با غم همسفر ماندم در این راه گاه از غریبی سوختم گاه از یتیمی گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد آه از یتیمی ای پدر، آه از یتیمی من بودم و غم، روز روشن، شهر کوفه روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور در بین جمعیت تو را گم کردم اما با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور من بودم و تو، نیمه شب، دروازه ی شام در چشم من دردی و در چشم تو دردی من گریه کردم، گریه کردم، گریه کردم تو گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی در این زمانه سرگذشت ما یکی بود ای آشنای چشم های خسته ی من زخمی که چوب خیزران زد بر لب تو خار مغیلان زد به پای خسته ی من ای لاله من نیلوفرم، عمه بنفشه دنیا ندیده مثل این ویرانه باغی بابا شما چیزی نپرس از گوشواره من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی @HOWZAVIAN
🔆 سلام دختر خورشید ✍️ نجمه صالحی، نویسنده و پژوهشگر نازدانهٔ پدر! دختر خورشید! بانوی نور! نور چشم آشناترین آشنا! ای که همچو معنی لقبت بالارفتن و رشد را موجبی! ای منبع اجابت دعا! رقیه جان! هنوز طنین صدای دعوت پدرت، در کوچه پس کوچه‌های تاریک تاریخ بشری به گوش می‌رسد. هنوز داستان مظلومیت پدرت صفحات تاریخ را سرخ‌سرخ نگه داشته و داستان رشادت‌های عاشورا حماسی‌ترین شاهنامه جهان را سروده است. هنوز دستان کوچکت بوی نوازش‌های پدرت را می‌دهد. هنوز چشمان معصوم و نگاه خسته‌ات، نور امید را به قلب عمه می‌تاباند؛ از دیدار روی تو، دل عمه آرام می‌گیرد. هنوز دل همراهان به وجودت گرم‌ است و همه، چشم امید به بازگشت وطن دارند اما نه بی تو... چه زود پر کشیدن را آموختی،چه زود رخت سفر پوشیدی! چه زود از قفس دنیا رها شدی، چه زود بی‌تابِ پدر شدی! چه زود از جهانِ جان جدا شدی، چه زود در آغوش پدر آرمیدی! چه زود... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ @HOWZAVIAN
. 🔸نقدی بر تفسیر مسیحی از قرآن 🔻تلاش مسیحیت تبشیری صرفا مصادره به مطلوب اهداف‌شان یکی از نظریه‌پردازان مسیحی آلمانی تفسیر جدیدی از قرآن ارائه داده است، این مفسر مسیحی با استفاده از آیات قرآن به صلیب کشیدن حضرت عیسی علیه السلام را اثبات می کند و آیاتی که هویت اسلامی را تبیین می کند به نوعی باز تفسیر می کند. سید جعفر هاتف الحسینی پژوهشگر میسیولوژی و نویسنده کتاب نقدی بر معادل پویا است. هاتف الحسینی می گوید: مدل معادل پویا یا تفسیر مسیحی از قرآن تلاش مسیحیت تبشیری برای ضربه به جایگاه قرآن در جهان اسلام است. تفاسیر قرآنی از نظریه‌پردازان مسیحی صرفا شبهاتی ایجابی برای مصادره به مطلوب است. متن کامل در خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN
ویژه نامه بمناسبت شهادت حضرت رقیه(س).pdf
938.4K
◼️ ویژه نامه شهادت حضرت رقیه(س) ✳️ الگوهای رفتاری زنان عاشورایی ♨️ ♨️ ♨️ @HOWZAVIAN @tablighnews
📛 قربانی دومین نسل کشی در جهان «مسلمانان» هستند ✍️ میناالسادات حسینی، عضو تحریریه مدادالفضلاء «هلوکاست»، واقعه کشتار شش میلیون از یهودیان در زمان جنگ جهانی دوم به دست دولت آلمان نازی و به رهبری هیتلر است که هرساله به همین بهانه، مراسم یادبودی در سازمان ملل به یاد قربانیان آن برگزار می‌شود؛ در حالی که بر اساس تحقیقات علمی و مستندات تاریخی هلوکاست افسانه‌ای بیش نیست‌. اما هلوکاست واقعی در «سربرنیتسا» شهر مسلمان‌نشین در بوسنی و هرزگوین در سال 1992 تا دسامبر1995 رخ داد. این کشتار بعد از جنگ جهانی دوم بزرگ‌ترین نسل کشی در اروپا به شمار می‌آید که طی آن هشت هزار مسلمان در کمتر از یک هفته به جرم مسلمان‌بودن کشته شدند؛ این در حالی بود که سازمان ملل در قطعنامه 819، سربرنیتسا را منطقه‌ای امن اعلام کرده بود. آنچه تأسف برانگیز است این است که باوجود شواهد بسیار از بازتاب جنایت‌ها که خبرنگاران و رسانه‌ها آن را به تصویر کشیده‌اند آن گونه که انتظار می‌رفت، انعکاس پیدا نکرد و افکار عمومی عرصه بین الملل از این نسل‌کشی هیچ اطلاعی ندارند؛ حتی دانش‌آموزان بوسنیایی از این واقعه بی‌خبر هستند، با این که مدت زیادی از آن نگذشته و مربوط به 25 سال گذشته است. افزون بر آن، انکار جنایت هولناک در «سربرنیتسا» از سوی محافل سیاسی و دانشگاه‌های «صرب» نیز معمول است و بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای سیاسی تلاش کرده اند این جنایت به فراموشی سپرده شود؛ اما درد و رنج خانواده‌های بوسنی هنوز التیام نیافته و تلخی‌های آن روزها فراموش‌ناشدنی است. 11 جولای 1995 سند هلوکاستی است که در قلب اروپای متمدن رخ داد و در حقیقت کارنامه سیاه تمدن غرب محسوب می‌شود، اروپایی که می‌خواهد چهره‌ای موجه و متمدن و خواستار صلح از خود نشان دهد؛ اما کشتار، تجاوز، وحشی‌گری نسبت به مسلمانان بوسنی، گویای تناقض آشکار و تزویر همیشگی آنها است. مشابه چنین جنایتی با کمیت و کیفیت گوناگون در کشورهای جهان سوم همچنان ادامه دارد و وابستگان استعمار و استکبار جهانی بر گسترش خشم و نفرت و نژادپرستی مصمم هستند. در هر حال سزا نیست که نسل‌کشی مسلمانان بوسنی از سوی اروپای به ظاهر متمدن، از چهره تاریخ پنهان شود؛ پنهان شدن این بخش از تاریخ تلخ به معنای سقوط انسانیت، تداوم پیشروی دول غرب و صیهونیزم و ترویج اسلام‌هراسی است. @HOWZAVIAN
✍️ هوای نوشتن در دوران کرونا زندگی کرونایی باعث شد بسیاری از ما برای هفته‌ها خانه‌نشین شویم؛ در کنار دلتنگی‌ها و کم حوصلگی‌های این ایام؛ فرصت خوبی پیش آمده است که برای افزایش مهارت‌های خود تلاش کنیم. یکی از مهارت‌هایی که برای پیشرفت در دنیای جدید به همه ما کمک می‌کند، مهارت نوشتن است. بر خلاف تصور بسیاری از ما، نوشتن نیاز به استعداد خاصی ندارد؛ در وجود همه آدم‌ها در هر سن و سال و سواد، ظرفیت‌های نهفته‌ای وجود دارد که می‌توانند در جایگاه خود به بهترین نویسنده تبدیل شوند و با تمرین نوشتن ضمن اینکه بر انگیزه‌های خود اضافه می‌کنند برای حل مسائل محیطی اقدام کنند و با انتشار دیدگاه‌ها و تجربیات خود، سهمی ماندگار از زندگی آینده به دست آورند. 🙏 نویسندگان حوزوی شما را به نوشتن دعوت می‌کند... @HOWZAVIAN
🔸تأثیر کنشگرانه یا تأثر منفعلانه؟ ✍️ علی کردانی نخبگان فرهنگی و دینی در عصری مدرن و با ساز و کارهای نوین جهانی و فرهنگی مواجه شده‌اند؛ میدان وسیعی که چالش‌های گفتمانی و داربی‌های رسانه‌ای پیروزی یا عقب‌نشینی را مشخص می‌کند. آرایش جهان به گونه‌ای پیش می‌رود که ظاهراً پیروزی از آن کسی نیست که کلامش متین و مطلوب باشد، بلکه هر چه بیشتر رسانه و مخاطب را دریافته باشی اقبال‌ها به سوی تو خواهد آمد. فضای رسانه فضای عجیبی شده؛ عجیب آنکه جبهه حق برای حقانیتش «منفعل و کهنه» عمل می‌کند اما جبهه باطل در باطلش «تهاجمی و مدرن» می‌تازد... 🔗متن کامل را در رسانه‌ی نخبگان بخوانید @HOWZAVIAN
🔥من از عمر سعدم می ترسم! ✍️ روح الله شهریاری 🔸عاشورا را نه یزد و نه ابن زیاد و نه شمر رقم زدند و نه حتی یزیدیان و شمر مسلکان. شاهدی نداریم که نشان دهد حاضران در کربلا یزیدی منش و یزیدی مسلک بوده اند. مسلمانان به ظاهر مومنی بودند که حتی استقبال پرشوری از ابن زیاد به تصور اینکه امامشان حسین بن علی(ع) است داشتند. اما آنها اسیر یک چیز بودند. اسیر همان چیزی که عمرسعد اسیرش بود. بر این باورم که عاشورا را مردانی از جنس عمرسعد رقم زدند. آنان که وقتی حسین بن علی(ع)_ در حالی که عمامه جدش حضرت رسول(ص) برسر نهاده و برناقه ای بلند سوار شده بود_ آمد نصیحتشان کرد، باداد وبلوا نگذاشتند حضرت سخن بگوید و با سنگ پیشانی مبارکش را مجروح کردند. در همین جا بود که حضرت پردها کنار زد و چهره ی عمرسعدی آنها را آشکار کرد. فرمود: "خذلان شما به جهت عطایایی است که به حرام گرفته و خورده اید" آنها از ترس قطع عطایا سفیر حسین را هم به زیر تیغ برده بودند. مایه ی قلب ها حسین بود اما حاکم عقل ها زر و زیور. اگر حسین(ع) یاری می کردند از عطایا، مقرری ها و مقام و منصب ها بی نسیب می شدند. 🔹آنچه مرا بیش از هرچیزی می ترساند و تا آخر عمر باید بترساند شخصیت عمربن سعد است. هم مسلک یزد و شمر و ابن زیاد نیستم اما درون من چه عمرسعدهای زیادی جوانه زده و سربرآورده اند. آنها که خفته و از غم بی حالتی افسرده اند. آنها که منتظر بزنگاه حوادث اند تا زمینم بزنند. @HOWZAVIAN
😔 خاطرات اربعین ✍️ فاطمه میری، عضو تحریریه مدادالفضلاء با دلی غم‌بار داشتیم از خانه‌پدری خداحافظی می‌کردیم. حس دور شدن از نجف برای‌مان سخت بود و سخت‌تر این‌که نمی‌دانستیم کی دوباره از پس خیابان شارع‌الرسول چشم‌مان به گنبد نورانی اميرالمومنین روشن می‌شود. منتظر بودیم تا سوار ماشینی شویم و ما را به فرودگاه برساند. یک جوان با ماشین پژو زرد جلوی ما ایستاد. ماشین ایرانی بود و حس آشنایی داشت برای‌مان. همسرم جلو نشست و من و پسرم در عقب. روکش صندلی‌ها شبیه قلاب دوزی‌های مادربزرگ‌ها بود، کرم و قهوه‌ای. اگر این مدل روکش صندلی را در چند جای دیگر ندیده‌بودم؛ مطمئن می‌شدم کار زنان خانه است. اما ظاهرا این مدل روکش صندلی در عراق پرطرفدار بوده‌است. احوال پرسی همسرم به زبان عربی، با راننده _که جوانی بیست‌وپنج ساله می‌خورد_ سر صحبت را باز کرد. راننده هم شروع به احوال‌پرسی کرد. چند تا کلمه فارسی هم قاطی کلماتش استفاده می‌کرد و سعی می‌کرد بدون لهجه عراقی حرف بزند تا ما بفهمیم: _من با دوستانم دوبار به ایران آمده‌ام. اصفهان، مشهد، قم را دیده‌ام. ایران زیباست. سی‌وسه‌پل، پل خواجو... اما زیبایی ایران در دیدنی‌هایش خلاصه نمی‌شود... _همسرم پرسید: خب مگر چه چیزی بوده که شما را جذب کرده؟ _ بیشتر از هرچیز، مردم و فرهنگ مردم برایم جذاب بود. احساس غربت نمی‌کردم در ایران. من گوشم را تیز کرده بودم تا متوجه تمام کلماتش شوم. _ ایران سرور کشورهای منطقه است. روی پای خود ایستاده. با وجود این‌همه قلدری، آمریکا را هیچ به حساب نمی‌آورد. ما کشورهای عربی باید یاد بگیریم به بیگانه اتکا نکنیم. وقتی کالای ایرانی می‌خرم با افتخار پول به آن کالا می‌دهم. ایران فخر شیعه است. راننده در قامت جوانان امروزی خودمان بود. او با تمام وجود خباثت آمریکا را درباره کشورش درک کرده‌بود و آرزو داشت که اتحاد بین تمام کشورهای اسلامی شکل بگیرد. به فرودگاه رسیدیم. اجازه ماشينش را به سختی گرفت تا ما را به نزدیک‌ترین درب سالن خروجی فرودگاه ببرد. برای ما آرزوی سفری سلامت کرد و رفت. با شنیدن حرف‌هایش حال عجیبی داشتم. در اوج خوشحالی به فکر وظیفه‌ای بودم که حالا بیشتر روی دوشم احساس می‌کردم. @HOWZAVIAN
🔺وابستگی و استقلال در حوزه ✍️ حمید فخیمی نوروز 📍وابستگی ✅در حوزه باید سعی کنیم کم کم استقلال به دست بیاریم. تا بتوانیم در آینده افراد مستقل را تربیت کنیم. 🔸طلبه ای که منتظر است فقط استاد همه چیز را بگوید یعنی وابستگی در فهم 🔸طلبه ای که به شرح فارسی فقط نگاه می‌کند یعنی وابستگی در فهم 🔸طلبه ای که فقط به صوت اکتفا میکند یعنی وابستگی در فهم 🔸طلبه ای که دوست دارد فقط دیگران بهش انگیزه بدهند یعنی وابستگی در انگیزه 🔸طلبه ای که دوست دارد فقط دیگران برایش برنامه بچینند یعنی وابستگی در برنامه ریزی 🔸طلبه ای که فقط با برنامه حوزه درس میخواند یعنی وابستگی در برنامه 🔸طلبه ای که فقط منتظر استاد اخلاق است یعنی وابستگی در اخلاق 🔸و ... 📍استقلال با پشتوانه وابستگی ✅طلبه برای استقلال در فهم نیاز دارد علاوه بر وابستگی، کارهای استقلالی انجام دهد و رفته رفته از وابستگی کم کند و به استقلال بیافزاید. 🔸مصادیق استقلال 📍پیش مطالعه: از اموری است که طلبه رفته رفته فهمش قوی می‌شود و چون با استاد یا صوت پیش می‌رود و فهمش را با آنها تطبیق می‌دهد، پیش مطالعه اش قوی تر در نتیجه فهمش بیشتر و در نتیجه استقلالش بیشتر می شود و رفته رفته برای مراجعه به کتب نیاز به استاد ندارد و اصل تعلم تا مدتی است که استقلال فکری به دست آید و بعد از آن انسان حقیقتا احساس می کند به استاد قوی تر نیاز دارد تا جایی که دیگر به استاد نیاز نمی‌شود. 📍مطالعه بعد از کلاس و دقت بر روی مطالب 📍جزوه نویسی شخصی و روشمند 📍رجوع به شروح و حواشی عربی برای فهم که دیگر وابستگی به استاد از بین می رود. 📍مباحثه 📍تطبیق و کاربردی کردن علوم آلی 📍تدریس 📍تالیف 📍در تعطیلات خود انسان درس بخواند، استقلال در مطالعه و مباحثه و ... پیدا میکند 📍 طلبه ای که با مشورت برنامه ریزی کند و خود آرام آرام مهارت را کسب کند دیگر وابسته نیست. خلاصه: طلبه باید استاد ببیند و کتاب بییند و مشورت کند و ... ولی باید از وابستگی همیشگی بپرهیزد یعنی در یک جا متوقف نشود و رشد کند تا جایی که استقلال در خیلی امور پیدا کند ولی استقلال معقول و با پشتوانه اساتید و کتب قوی نه اینکه غوره نشده مویز شود. @HOWZAVIAN
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 کانون سبک زندگی شاد راه اندازی شد خانواده‌ای که شاد باشد؛ روابط بین همسران صمیمانه‌تر و سرشارتر خواهد بود، فرزندپروری بهتر انجام خواهد شد، تعامل افراد این خانواده با دیگران در فضای خویشاوندی، همسایگی، شغلی و حرفه‌ای و کسب و کار و ... بهتر و خواهد بود و از همه مهم‌تر انسان شادتر در انجام وظایفش به عنوان بنده خدا بانشاط‌تر و موفق‌تر خواهد بود و رابطه بهتری با پروردگارش خواهد داشت. بر اساس این ضرورت «کانون سبک زندگی شاد» با مجوز رسمی سازمان تبلیغات اسلامی استان قم و مدیریت حجت الاسلام محمدرضا آتشین صدف آغاز به کار کرد. آموزش و ترویج راهکارهای افزایش شادیِ پایدار در خانواده‌های ایرانی با بهره‌گیری از آموزه‌های اصیل اسلامی و با نگاهی به یافته‌های تازه علمی در دنیا از اهداف این کانون به شمار می‌رود. این مجموعه درصدد است با برگزاری دوره‌های آموزشی مجازی و حضوری برای خانواده‌ها، انتشار مقاله و کتاب و کلیپ و هر قالب رسانه‌ای راهکارهای شادبودن را به مخاطبان برساند. حجت الاسلام آتشین صدف از دبیران تحریریه مدادالفضلاء و نویسندگان طنزنویسی حوزوی است که تاکنون طلاب و فضلای بسیاری از مباحث ادبی و نویسندگی این استاد حوزه بهره برده‌اند. 🔗 جهت بهره‌مندی از محتوای سبک زندگی شاد اینجا را کلیک کنید. @HOWZAVIAN
👌نظر و مقام معظم رهبری درباره واكسيناسيون مردم ⭕️ مساله بسيار مهمی است كه بايستی انجام بگيرد. 📚بيانات در ديدار دولت سيزدهم - 6 شهريور1400. 🔗 دفتر فرهنگی۵۷ @HOWZAVIAN
🔴 در سوگ بزرگ‌تر و بزرگ‌تری ✍ سیدیاسر تقوی . 💠 فقدان مجاهدانی که در نهضت امام نقش پیشران‌های فکری و عقیدتی را ایفا می‌کردند، رخنه‌ای جبران ‌ناپذیر است. انقلاب اسلامی، گام دوم خود را با از دست دادن بیش از پیش رهبران نهضت برداشته است. اما سوگ عظیم‌تر، فقدان «بزرگ‌تری» در مناسبات اجتماعی جریان انقلاب اسلامی است. ما پیش از «بزرگ‌ترها»، «بزرگ‌تری» را از دست دادیم . 💠قریب به یک دهه است که عرصه عمومی متمرکز در شبکه‌های اجتماعی در انقطاع کامل از رهبران فکری، دچار التهاب و تشتت و تک‌روی است. فرایند اجتماعی شدن و مسئولیت‌پذیری و اثرگذاری اجتماعی به گونه‌ای است که نه تنها کسی نیازی به «بزرگ‌تر» ندارد، بلکه این کنشگران برتر شبکه (!) هستند که حیات اجتماعی بزرگ‌ترها را تضمین می‌کنند و یا امتداد می‌بخشند . 💠 درست است که ما همه سوگوار این عزیزان هستیم. اما پیش از آنکه به سوگ بنشینم، کدامیک از این بزرگان نقش راهبری در مناسبات اجتماعی و سیاسی ما داشتند؟ ما با سیاست‌ورزی تکلیف‌گرایانه علامه مصباح یزدی چه کردیم؟ عدالت‌خواهی مرحوم حکیمی چه نسبتی با رفتارهای غیرمتعهدانه ما داشت؟ و تا چه اندازه توانستیم سنت تربیتی مرحوم حاج حیدر رحیم‌پور را ادامه دهیم و جبهه انقلاب را تقویت کنیم؟ 💠 بزرگترها مانند هر پدیده دیگری در این زمانه، مصادره و مصرف می‌شوند. میدان‌داری متشتت سلبریتی‌های حزب‌اللهی نیازی به سنت بزرگ‌تری اندیشمندان و مصلحان فرهیخته ندارد. همین امر است که اساتید حوزه و دانشگاه رغبتی برای ایفای نقش به عنوان مصلحان اجتماعی ندارند. چرا که شاید ورود به این عرصه در اختیار آنان باشد، اما قطعا مدیریت چنین میدانی دست آن‌ها نخواهد بود و معلوم نیست معادلات حاکم بر جهان فضای مجازی با آینده و سنت فکری آنان چه می‌کند؟ ‌ 💠 از سوی دیگر، در دوران دولت اسلامی ما به بزرگ‌ترهایی نیازمندیم که علاوه بر جایگاه نظری، بتوانند جامعه را در تشکیل دولت مطلوب یاری دهند. چنین امری نیازمند نزدیک شدن به امر سیاسی و حتی کنش سیاسی مطلوب است. این در حالی است که سنت فرهنگی ما میانه‌ای با «بزرگ‌تر مقتدر و سیاست‌ورز» ندارد. ما عموما از بزرگ‌تر «مظلوم و گوشه‌نشین» [و البته در عین حال معترض] استقبال می‌کنیم. هر چه زهد نسبت به قدرت بیشتر، برای ما محترم‌تر! . 💠 لذا سوال اینجاست؛ در دوران حاکمیت سلبریتی‌های حزب‌اللهی بر مناسبات اجتماعی جریان انقلاب اسلامی و بی‌نیازی آن‌ها از راهبری بزرگ‌ترها و نیز مذموم‌انگاری قدرت و تقدیس‌انگاری گوشه‌نشینی معترضانه، چگونه می‌توان به حضور بزرگان در قدرت امیدوار بودو به دولت اسلامی اندیشید؟ @HOWZAVIAN
. 📌حریم جماران؛ حریم منافع مردم یا خواص؟ 🔹 بیش از یک سال از صدور بیانیۀ گلایه‌آمیز حجت الاسلام سید مهدی امام جمارانی در خصوص حریم جماران می‌گذرد. از آن زمان تا کنون حواشی زیادی در رسانه‌های در این باره مطرح شده که نه تنها ابهامات را بر طرف نکرده بلکه بی پاسخ مانده است. 🔗 متن کامل در خبرگزاری رسا @HOWZAVIAN
⚫️ امام حسن؛ سفره‌دار سخا ✍️ نجمه صالحی سلام بر نور خدا کبریای سخا روح مسیحا راز دار آینه حُسن خدا کریم آل طاها یوسف زهرا پهلوان صفین و جمل سلام بر تو صاحب وجانت محمدی، تویی که سفره دار مدینه‌ای، تویی که ثروتت را همچو خدیجه سلام الله علیها در راه خدا صرف کردی! سلام بر تو که صلحت پرچم شیطان را از جا کَند و دل دنیا از سکوتت غوغا شد! سلام بر تو که حتی پس از شهادتت دشمنان بر جنازه‌ات رحم نکردند ... کاری ندارم که روایت صحیح روز شهادتت کدام روز است هفتم یا بیست و هشتم صفر؟! همین‌ که شیعه دو روز خاص، به فکر غم‌های اولین گل باغ حضرت زهرا سلام الله علیها باشد، خوب است. همین که کویر دل‌ها به دریای کرم مجتبای آل طه وصل شود، خوب است. همین که چشم به جای شمع برای مزار بی ضریحت، پر آب شود، خوب است. سال‌هاست برای غربتت گریستیم ای امام مهربانی‌ها! السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ @HOWZAVIAN
📌 گره‌های عدالتخواهی را چگونه باز کنیم؟ ✍️ علی خردمردی، عضو تحریریه مدادالفضلاء بخش اول یادداشت با عنوان «حِلفُ الفضول عدالتخواهی» ▪️اشکال این است که این جوانان از عدالت و مبانی کلامی آن سر در نمی آورند و لذا عدالتخواهی شان تبدیل به سیاه نمایی و هزاران آفت دیگر شده است. ▪️این اشکال نیز تا حد زیادی وارد است اما با خاموش کردن و مقابله با این صدا آیا عدالت را بسط داده ایم؟ صرفا یک جمعی را که دغدغه ی بسیار مبارکی داشتند را طرد کرده ایم. 🔸اینکه دقیقا نسبت ما با این جریان چه باید باشد سوالی است که وقتی به جوابش می رسیم که نسبت خود را با عدالت طلبی در اسلام روشن کرده باشیم! اینکه چرا عدالت طلبی دغدغه ی یک بسیاری از جوامع مذهبی نیست؟ اساسا عدالت کجای زندگی ما است و برای بی عدالتی حاضریم عمل اثباتی انجام دهیم؟ ▪️پس در ابتدا باید نسبت خود را با عدالت و جمهوری اسلامی و نسبت این دو را با هم روشن نماییم. ▪️اگر روی این نوع عدالت خواهی کار شود، قطعا نگاه همه ی طیف ها را به خود جلب می کند البته به شرطی که کارآمدی خود در عرصه عمل را نشان دهد نه اینکه صرفا چند تا جمله دهن پرکن و جذاب باشد. ▪️ باید بپذیریم که حتی جمهوری اسلامی هم نیاز به حلف الفضول دارد حال با اَشکال دیگر که یکی از مصادیقش صرف مطالبه گری است. ▪️مخلص کلام اینکه ما نباید انتظار داشته باشیم که هر کسی دغدغه‌ی درستی داشت لزوما باید عمل صحیحی هم داشته باشد. اتفاقا در همین تجربه ها و اشتباهات افراد راه صحیح را می توانند پیدا کنند البته به شرطی که به کمک این جریان رفت. از یک جریان تازه تاسیس انتظار بیش از حد بالایی داریم. ▪️از طرف دیگر همانطور که گفته شد نقص نظری جوامع مذهبی و سنتی در باب دغدغه‌ی عدالت نیز باید جبران شود. ▪️این دو اتفاق در جمهوری اسلامی می تواند گره‌های بزرگی را در زمینه عدالت اجتماعی رقم بزند. ▪️چگونه باید اینها رقم بخورد؟ هذا اول الکلام؟! @HOWZAVIAN
⭕️ قیاس مع‌الفارق سخنگوی خودخوانده طالبان ✍️ علی تجرد، عضو تحریریه مدادالفضلاء علی مطهری دیروز یک استاد دانشگاه بود، رئیس یک انتشارات و فرزند استاد شهید مطهری، ولی امروز نایب رئیس سابق مجلس است و اظهارات حاشیه سازش هنوز به پای نظام نوشته می‌شود، گرچه که به نظر می رسد این روزها احساس وفاداری چندانی به جمهوری اسلامی ندارد. این مسئول سابق، اخیرا در توییتی نوشته است: «‏داستان توصیه مقامات ما به طالبان برای تشکیل دولت فراگیر از طنز‌های روزگار است. طالبان می‌گویند ما انتخابات آزاد و دولت فراگیر شما را دیدیم، در واقع راه خودتان را می‌رویم، ما با صداقت و شما با ظاهرسازی. رطب خورده منع رطب کی کند؟!». از این‌که ایشان سخنگوی خودخوانده طالبان شده که بگذریم، قیاس مع‌الفارق انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری با وضع امروز افغانستان که بوی جنگ داخلی می‌دهد، جالب است. با بیان خود ایشان باید بگوییم از طنزهای روزگار است که شخصی با چنین سطحی از درک سیاسی، نماینده و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است. گرچه فضای سیاسی امروز افغانستان از این جهت که عموم مردم دخالتی در این تغییر حاکمیت نداشته‌اند و طالبان هم یک گروه شبه نظامی است، بیشتر شبیه به یک کودتا است، ولی از جهت به هم ریختن ساختار حاکمیتی سابق، با انقلاب شباهت دارد؛ پس امروز افغانستان باید با شرایط اول انقلاب مقایسه شود و انتخابات وعده داده شده طالبان، با یکی از انتخابات‌های اولیه جمهوری اسلامی، مانند همه پرسی 12 فروردین. مطالبه دولت فراگیر وقتی معنا دارد که نهادهای قانونی کشور شکل نگرفته باشد؛ از همین رو است که در همین افغانستان وقتی که اشرف غنی در یک انتخابات بسیار پر مسئله و با مشارکت بیست و چند درصدی مردم، پیروز شد توصیه یا مطالبه‌ای برای دولت فراگیر وجود نداشت. همین گروه طالبان هم اگر منتخب مردم بود، هیچ قاعده عرفی یا حقوقی به دولت ایران اجازه نمی‌داد توقع دولت فراگیر داشته باشد. متاسفانه لجاجت سیاسی باعث شده امثال علی مطهری به قیمت کاهش اعتبار علمی خود، با متلک پرانی به نظام جمهوری اسلامی، خریدار اعتبار سیاسی از جریان اپوزیسیون نظام باشند. @HOWZAVIAN
. 🔶 تبلیغ‌شناسی اسلامی با بومی‌سازی علم میسیولوژی 🔸 علم میسیولوژی به عنوان یک علم کاربردی در تبشیر مسیحیت است. میسیولوژی با علومی مثل جامعه شناسی، انسان شناسی، روانشناسی، الهیات، توانسته در تبشیر مسیحیت موفق باشد. بوبی سازی این علم کمک بسزایی در تبلیغ اسلام می کند. سیدجعفر هاتف الحسینی نویسنده و پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان که سالهاست با پژوهش در علم میسیولوژی و مدل های تبشیری مسیحیت در ایران توانسته است چندین کتاب در مورد میسیولوژی بنویسد. او می گوید: با بومی سازی میسیولوژی برای تبلیغ اسلامی می توان مدل های موفقی برای تبلیغ دین اسلام متناسب با مناطق مختلف فرهنگی نوشت. 🔗 متن کامل در خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN
1 🔸عشق سفر ✍️ صاد مقدم از بچگی همیشه دوست داشتم تو جاده ای سفر کنم که هیچ انتهایی نداشته باشه یعنی هی برم و به جایی نرسم، در طول عمرم سفرهای زیادی داشتم؛ اما سفری که آرزوم رو برآورده کنه نبود،تا اینکه یه روز از اولین روزای پاییزی رفته بودم حوزه، واحد پژوهش کار داشتم. دو سه هفته ای تا اربعین مونده بود. بین حرفها از پیاده روی اربعین صحبت شد و اینکه تا حالا این فرصت برام پیش نیومده.اتفاقا همون موقع معاونت آموزش هم اونجا بود.گفتن؛« ما میخواهیم خانوادگی بریم اگه میای بسم الله». اول خیلی جدی نگرفتم. من با یک خانواده ای که اصلا نمی شناختم! عمرا برم،عمرا اصلا بابام راضی بشه،چند سال پیش که داییم اینا برا سفر نوروزی میخواستن برن بندر عباس، حیلی به بابا اصرار کردن ولی بابا راضی نشد حالا با ی خانواده غریبه برم کشور غریبه!!!محال ممکن بود. از پیشنهاد خانم معاون تشکر کردم.پیش خودم فکر کردم ایشون هم برا دلخوشی من ی چیزی گفته.وگرنه خودشون هم راضی نبودن لذت دورهمی خانوادگی رو به اضافه لذت سفر کربلا اونم اربعین اونم پیاده روی رو با حضور ی غریبه از بین ببره.مقالم رو تحویل معاونت پژوهش دادم.به خونه برگشتم.مامان مشغول درست کردن ناهار بود گفت ؛«این کشک بادمجون رو آماده کن». غذا رو داخل ظرف پیرکس ریختم . با کشک روش رو به حالت پنج ضلعی های لونه زنبوری تزیین کردم،داخل شبکه ها یک در میان نعناع و پیاز داغ و گردو گذاشتم. درش رو گذاشتم و روی سماور قرار دادم. تا اذان چیزی نمونده بود. بعد از نماز، سر سفره بابا پرسید؛ «حوزه چه خبر؟کارت تموم شد شیخ؟ یا بازم باید بری؟». گفتم ؛«نمیدونم شاید مقالم ویرایش بخواد،تا ببینم استاد چی بگه.» پرسید؛» دیگه چه خبر؟» میدونستم امیدی نیست ولی نفس عمیقی کشیدم و با لهجه غلیظ یزدی که قاف و کافش داخل گلو گیر میکنه گفتم:« خبر سلامتی آقا رضا، خبر اینکه من میخوام با اجازتون برم پیاده روی اربعین» به این کارهای من عادت داشتن. به همین خاطر جدی نگرفتن. بابا با خیال آسوده گفت؛ «به سلامتی التماس دعا شیخ». پریدم کنارش و بازوش رو به حالت التماس گرفتم گفتم ؛«بابا تورو خخدا معاون آموزشمون میخوان خانوادگی برن،گفت تو هم با ما بیا»،با نگاهی که خودم جوابم رو میدونستم نگاه کرد و گفت؛ «خودت میگی خانواده» اینجوری گفت ولی نگفت نه و این منو جری تر کرد تا اصرار بیشتری کنم. پاسپورتم آماده بود آخه دو سال قبلش ۲۸صفر کربلا رفته بودم.خودمم اصلا فکرشو نمیکردم ولی نا خودآگاه جریانی راه افتاد تا با ثبت نام از بچه های حوزه حدودا ۲۰نفری با معاونت آموزش از حوزه همراه شدیم تا در اهواز با کاروان پسرعموی ایشون به کربلا عازم شویم... @HOWZAVIAN
🔆 ایدۀ مادر، عاقلۀ فرهنگ، چرخۀ پیشرفت فرهنگی ✍️ حجت الاسلام محمدرضا فلاح، عضو هیأت امنای سازمان تبلیغات اسلامی در مقدمه نیم‌نگاهی به سه نکته خواهیم داشت : الف. ایدۀ مادر، ب. عاقلۀ فرهنگ و ج. چرخۀ پیشرفت فرهنگی ▫️مقدمه (8) ● ب. عاقله فرهنگ ◈ ظرف پدیدآیی عاقلۀ فرهنگ به نظر می‌رسد حضرت آقا که سالها است چنین خلأی را احساس کرده‌اند، طی دهۀ اخیر آن را در قالب هیأت‌های اندیشه‌ورز دنبال می‌کنند. گفته شد که ایشان با چند گزاره مختصات آن چیزی که می‌خواهند را بیان می‌کنند : 1ـ باید پایه‌های فکری را بگذارند؛ یعنی مجموعۀ پرتلاش و گسترده‌کاری مثل قرب دارای هویّت عمیق معرفتی باشد، از آن نقطه بجوشد؛ 2ـ باید مورد اطمینان باشند؛ یعنی اندیشمندانی پای کار باشند که مثلاً حوزه روی آنها حسابی کار کرده باشد، بلکه بالاتر و علاوه بر آن، این نهاد به گونه‌ای معماری شود که به باطن نیرومند و مقدس حوزه وصل شود؛ 3ـ باید تمام وقت مشغول همین کار باشند؛ یعنی مثل وقت‌گذاشتهای فعلی نخبگان انقلابی نباشد که به صورت گذرا در جلسه یا جلساتی حاضر می‌شوند و هیچگاه چنین کاری جنبۀ کار اصلی‌شان را پیدا نمی‌کند؛ 4ـ جایگاه حاکمی داشته باشند و اندیشه‌شان اجرا شود نه این که تنها مشورت بدهند؛ عاقله تعبیر خوبی است. عقل هر انسانی به پیکرۀ آن وصل است، هر میزان عقل می‌فهمد آن پیکره نیز می‌فهمد. ولی عقل قوۀ عامله نیست و تأمین کننده جهان ادراکی و هشیاری انسان است. 5ـ هم پشتوانۀ فکری را درست کنند هم تراز راهبردی به صحنه بدهند؛ یعنی عاقلۀ نظری و راهبردی. با توجه به سطوح مختلف تفکر راهبردی می‌توان انتظار داشت که این عاقله یا هیأت اندیشه‌ورز که تأمین کنندۀ پایه‌های فکری مجموعه است در چارچوب اصلی راهبردی مجموعه وارد شود و سمت و سو و مسیری را تعریف نماید. معلوم است که تنها کسانی می‌توانند با حضور در چنین جایگاهی باعث پژمردگی مجموعه نگردند که هم به حوزۀ نظر و هم به حوزۀ عینیت تعلق داشته باشند و از توان تدبیر برخوردار باشند. 6ـ مراقب سمت و سو و سلامت تشکیلات باشند؛ 7ـ نوعی مغز مرکزی باشند، ولی تنها مغز پیکره و یک عنصر انحصاری نباشند؛ این را بیشتر توضیح می‌دهیم. این نکته مطلب فوق‌العاده کلیدی و افتخارآمیزی در ترسیم این عاقله است و آن را در قالب یک گونه پویش تشکیلاتی و یک نهاد گستردۀ سازمانی در می‌آورد. این پیشنهاد جزء افتخارات جبهۀ انقلاب و جریان انقلابی به شمار می‌رود. ایشان پس از بیان ضرورت اندیشه‌ورزی و وظائف آن می‌فرمایند منظورشان این نیست که پاره‌های مختلف بسیج مثل اعضای یک پیکر خودشان را از وظیفه تحلیل و تدبیر آسوده بینند و همه را به یک مغز مرکزی بسپرند. این الگو هرچند شاید برخی انسجام‌ها و چالاکیها را از تشکیلات بسیج بگیرد، ولی از منظر شیعی و مکتب امام امتیازهای بالایی به آن می‌بخشد و بسیج را به یک پدیدۀ تاریخ‌ساز تبدیل می‌کند : « ... نمی‌گویم مثل یک عضو از بدن، نه، چون اعضای بدن درست است که حرکت می‌کنند، اما همه اسیر مغزند؛ مغز می‌گوید ببین، مغز می‌گوید بشنو، مغز می‌گوید بگو یا حرکت کن؛ مغز فعال است. در بسیج این طوری نیست که فقط از مرکز بگویند بگو؛ نه، مثل این است که هر عضوی خودش یک مغزی داشته باشد که با آن مغز اصلی که در سر است هماهنگ باشد ـ که این هماهنگی البته راههایی دارد ـ یک چنین حالتی به وجود خواهد آمد.»(3/ 9/ 1395) یعنی با نکتۀ اخیر در معماری حضرت آقا این عاقله به یک رگۀ صددرصدی در کل پیکرۀ بسیج تبدیل می‌شود که یک عاقلۀ مرکزی دارد، ولی عاقله‌های خرد همگی متعهدانه مشغول تحلیل و تدبیر و خلاقیّت و چاره‌اندیشیهای منطقه‌ای و اختصاصی می‌شوند. البته این عقول بومی و خُرد با عقل مرکزی پیوند دارند، هم‌خون هستند، هم‌درد و هم‌زبان‌اند و در یک حیات صمیمی و مسؤولانه گرم و پرتب و تاب با هم تعامل می‌کنند و همه چیز را به پیش می‌برند. در باب مزایای این الگو صفحات بسیاری می‌توان نوشت و البته در توصیف آن نیز باید اهتمام خوبی نشان داد. این انتخاب، این گرایش حکیمانه و مردم‌سالارانه و این معماری مهم و راهبردی طی سالهای اخیر با ویرایش‌های جدیدتری نیز همراه شده است و به نقطۀ جالبی رسیده است. @HOWZAVIAN
🔲 قمه و زنجیر و تیغ و ذغال و خون؛ غلبه حاشیه بر متن ▪️ آسیب شناسی افراط در عزاداری ها ✍️ علی بهاری، عضو تحریریه مدادالفضلاء «ای کاش تا فردا می‌ماندید. فردا شیعیان این منطقه آتش بزرگی درست می‌کنند و از روی ذغال رد می‌شوند تا اندکی از درد و رنج اهل بیت را تجربه کنند!» جملات بالا را روحانی بزرگ شهر لکنهوی هندوستان به ما گفت؛ وقتی در محرم چند سال پیش مهمان شیعیان پرشور آن خطه بودیم. شوربختانه چند سالی است که رفتارهای عجیب و غریب پای خود را به مراسم‌های عزاداری سالار شهیدان باز کرده و ظاهرا این ماجرا روزافزون است! هر بار که عالمی یا سخنوری تذکری می‌دهد و برای اثبات کژی‌ این رفتارها استدلالی می‌آورد موجی از انکار و اعتراض و هتاکی و تهدید، منتقد دلسوز را سر جایش می‌نشاند. یکی او را مخالف دستگاه اهل بیت می‌خواند و دیگری دشمنان عزاداری حسینی را لعنت می‌کند و ریشه انحرافشان را در ناپاکی غذا و نطفه‌شان! می‌داند. روحانی دیگری از همان منطقه می‌گفت: «دلیل کم‌تعداد بودن عزاداران هیئت من، پیروی‌ام از منش شهید مطهری است. اینها با مطهری (به خاطر حماسه حسینی) مخالف‌اند و چندی پیش عکسش را وسط خیابان به آتش کشیدند!» اما درباره این رفتارهای برادران دینی‌مان چند نکته گفتنی است: سید الشهداء علیه السلام یکی از اهداف اصلی قیام خود را احیای سنت‌ها و احکام دینی می‌داند. بنابراین هرگز نمی‌توان با زیرپا گذاشتن احکام شرعی برای کسی که خود برای احیای این احکام تکه‌تکه شد گریست. گاه گفته می‌شود «شعائر حسینی است. باید محکم باقی بماند و روز به روز توسعه یابد.» قبول! اما نه به قیمت زیر پا گذاشتن فهم روشمند دین و جابجایی حرام و حلال الاهی. در سال‌های اخیر میل به اسلام در میان مردم کشورهای اروپایی زیاد شده است. این را هم آمارهای رسمی تایید می‌کند و هم نگاهی به تغییر بافت جمعیتی برخی از شهرهای قاره سبز. یکی از دوستان اخیرا می‌گفت گاهی موقع پیاده‌روی در بروکسل، آن قدر زن پوشیه‌ای می‌بینم که گمان می‌کنم در نجف ساکنم نه پایتخت بلژیک! از این رو تحقیق درباره اسلام و تشیع زیاد شده و طبعا نخستین و مهم‌ترین منبع تحقیق هم اینترنت است. این سبک عزاداری‌ها موجب می‌شود جستجوگر، موقع تحقیق تنها عکس‌های قمه و زنجیر و تیغ و ذغال و خون و آتش را ببیند و تا ابد گمان حقانیت اسلام را کنار بگذارد. گناه محرومیت «آنها» از تشیع، افراطی‌گری «اینها»ست. افراط در پرداختن به شیوه‌های گوناگون عزاداری و ابداع سبک‌های مختلف، حاشیه را بر متن غلبه می‌دهد. قرار بود در فلسفه و اهداف قیام حسینی تامل کنیم و از درس‌ها و عبرت‌های عاشورا بگوییم نه از جنس قمه و حجم ذغال و تیزی تیغ! @HOWZAVIAN
🔴نقش پدر سالار در "افرا" ✍️ بابک شکورزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء حاج محمود فروزش یکی از متمولین و کارخانه‌دارانی است که در یکی از شهرهای استان گیلان سکونت دارد. فرزندش مسعود محیط بان است و به شدت به کارش اهمیت می‌دهد و به نوعی اولویت اول زندگی‌اش به حساب می‌آید که البته در این راه نیز دچار افراط شده؛ طوری که زندگی خانوادگی‌اش را به چالش کشیده و رفتار سرد و منفعلانه‌‌ای با همسرش دارد و همین موضوع باعث شده که همسرش در چنین شرایطی قید بچه‌دار شدن را بزند و وانمود کند که مشکل نازایی دارد و راه حلی برای درمان نیز وجود ندارد؛ در نهایت هم درخواست طلاق می‌دهد و احضاریه دادگاه برای مسعود فروزش می‌آید. از طرفی دختر حاج محمود به نام مائده با هم دانشگاهی‌اش پیمان که برادر شاگرد حاج محمود است، مخفیانه و به دور از خانواده رابطه عاشقانه‌ای دارد که البته قصد ازدواج دارند؛ ولی مشکل اینجاست که به هر حال تا قبل از ازدواج رسمی، روابطشان در واقع روابط دوست پسری و دوست دختری هست که طبیعتا مشکلات شرعی و عرفی خود را به همراه دارد و عدم تقبیح این روابط در روند داستان با ضوابط شرعی و عرفی در تعارض است. هر چند که متأسفانه برای برخی افراد و برخی خانواده‌ها چنین مسائلی عادی است. البته ناگفته نماند که بعد از آشکار شدن این روابط برای خانواده طرفین، اجمالا مخالفتهایی نسبت به این روابط صورت گرفت؛ مانند غیرتی شدن مسعود که وقتی خواهرش را با پیمان کنار جاده می‌بیند خواهرش را با خود می برد، هر چند که رفتار مسعود با پیمان با زیاده‌رویهایی همراه بود و اشکالاتی در بخوردش با پیمان بود ولی اصل این عمل که نسبت به خواهرش حساسیت نشان می‌دهد و بی تفاوت عمل نمی‌کند می‌تواند نکته‌ای مثبت تلقی شود. حاج محمود شخصیتی سالارانه دارد که معمولا می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و همه اعضای خانواده باید مطیع او باشند که در واقع نقش یک پدر سالار را بازی می کند؛ آن هم پدر سالاری که جنبه منفی‌ سالارگونه‌اش به جنبه مثبتش می‌چربد. در واقع ریشه خیلی از گرفتاری‌های این خانواده ناشی از همین روحیه استبدادی است که محمود فروزش دارد؛ زندگی نافرجام پسرش مسعود و برادرزاده‌‌اش مهتاب دقیقا به همین روحیه برمی‌گردد و روند داستان نیز نشان می‌دهد که طرفین این ازدواج تمایل چندانی به اصل ازدواج نداشته‌اند و شاید بتوان گفت ترس از حاج محمود فروزش بوده که این ازدواج را به همراه داشته است و نتیجه‌اش هم ناسازگاری‌هایی است که در مجموعه افرا شاهد هستیم. از طرفی اگر حاج محمود نسبت به خواستگاری پیمان از دخترش سخت‌گیری بی مورد نمی‌کرد و پیمان و خانواده‌اش را در جلسه خواستگاری تحقیر نمی‌کرد، چه بسا پیمان هم به طمع کسب درآمد بالا راهی شکار نمی‌شد که در نهایت کشته شود. از مجموع این حوادث اینگونه برداشت می‌شود که عامل این بدبختیها همه از گور محمود فروزش بلند می‌شود. این نکته مهمی است که خودخواهی و غیر منطقی بودن بزرگ خانواده تا چه اندازه می‌تواند مشکل‌آفرین باشد و کانون خانواده را با بحران مواجه سازد. از این مسائل که بگذریم مجموعه افرا ادای دینی به محیط بانان کرده است و گوشه‌ای از مشکلات و مخاطرات این قشر زحمتکش را به تصویر کشیده که چگونه در حفاظت از محیط زیست جانفشانی‌ می‌کنند و چه خطراتی آن‌ها را تهدید می‌کند. @HOWZAVIAN