eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
64 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اعتیاد به مواد مخدر در خاندان سلطنتی؛ تریاکی دربار پهلوی یکی دیگر از آلودگی‌های خاندان پهلوی اعتیاد آنها به مواد مخدر بود. محمدرضا پهلوی همچون پدرش عادت به استعمال مواد مخدر داشت. پرویز راجی دراین‌باره گفته است: «شاه تقریبا سه بار در هفته بعدازظهرها به منزل یکی از دوستان صمیمی خود [امیرهوشنگ دولو] سر می‌زد و در آنجا به کشیدن تریاک مشغول می‌شد».1 پروین غفاری نیز در این مورد گفته است: «محمدرضا بعضی شب‌ها بساط تریاک پهن می‌کند. من هم گاهی بستی می‌زنم».2 1. پرویز راجی، خدمت‌گزار تخت طاوس، ترجمه ح. ا. مهران، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۴، صص 114-115. 2. پروین غفاری، تا سیاهی در دام شاه، تهران، نشر کتاب، 1376، ص 57. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ نگاهی به روزنامه «ایرانشهر»؛ جاده‌صاف‌کن تمامیت‌خواهی رضاشاه هم‌زمان با روی کارآمدن حکومت پهلوی اول، حسین کاظم‌زاده مجله «ایرانشهر» را در برلین منتشر کرد. بن‌مایه‌های موضوعی این مجله از جمله تأکید بر تمدن و فرهنگ ایران پیش از اسلام، ضرورت آموزش عرفی و بهره‌گیری از نهادهای مدرن آموزشی، مخالفت با مظاهر مذهبی در حوزه‌های مختلف اجتماعی، تأکید بر ملی‌گرایی و... همپوشانی زیادی با برنامه‌های رضاشاه داشت؛ برنامه‌هایی که تقریبا با پایان انتشار این مجله (1306ش) آغاز شد و در سال‌های بعد اوج گرفت. به این ترتیب گردانندگان این نشریه هماهنگ با جریان غالب روشنفکران آن دوره، جاده‌صاف‌کن سیاست‌های تمامیت‌خواه و سرکوبگرانه پهلوی اول شدند. بسترسازی مجله ایرانشهر برای عرفی‌سازی وجوه مختلف زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان به شکلی مستقیم در اقدامات حکومت رضاشاه منعکس شد. در این میان تأکید او بر ملی‌گرایی و ایجاد دوگانه ایران پیش و پس از اسلام نیز در باستان‌گرایی رضاشاه نمود عینی داشت. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید؛ http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20052 @iichs_ir
✳️ معاون : مغز متفکر سازمان بود شنیدن نام عزت شاهی، شکنجه و را در ذهن تداعی می کند. برهم زدن بازی فوتبال ایران و اسرائیل، آتش زدن دفتر هواپیمایی اسرائیل، ترور و ده ها عملیات مسلحانه دیگر در پیش از انقلاب او را به مبارزی با تجربه کار امنیتی تبدیل کرد برای همین بود که وقتی رئیس کمیته انقلاب اسلامی شد او را معاون خود کرد. گزاف نیست اگر او را به خاطر عضویت در سازمان و سال ها هم بندی با اعضای سازمان در پیش از انقلاب، دائره المعارف سازمان مجاهدین خلق نامید. بیان جزئیات و صراحت لهجه از ویژگی های گفت و گو با عزت شاهی است متن کامل گفت و گو با دائره المعارف مجاهدین خلق را در سیزده که با عنوان به بررسی تحولات سیاسی امنیتی سال ۱۳۶۰ پرداخته است بخوانید شماره های تماس انتشارات برای تهیه سیزدهمین شماره «کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور» 09333900755 02122605073 @iichs_ir
✳️ گفت و گو با دبیرکل : به مجاهدین گفتم شما هرگز نمی توانید در این تقابل پیروز شوید ✅ آمدند برنامه شان را به من اطلاع دهند مبنی بر این که ما به این جمع بندی رسیده ایم که برخورد کنیم؛ توانش را هم داریم. من به آنان گفتم قطعا شما اشتباه می کنید. شما هرگز نمی توانید در این تقابل موفق شوید. ❌ متن کامل این گفت و گو را در سیزده که با عنوان به بررسی تحولات سیاسی امنیتی سال ۱۳۶۰ پرداخته است بخوانید شماره های تماس انتشارات برای تهیه سیزدهمین شماره «کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور» 09333900755 02122605073 www.iichstore.ir iichs.ir
✳️ دکتر در گفت و گو با : مخالف جدی مرحوم بود و تهمت های سنگینی به ایشان زد ولی می نویسد که با پیوستن شیخ فضل الله به سیدین کمر استبداد شکست در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ تحصن در در سال 1283ش در پی اختلاف تجار و بازرگانان تهران با ژوزف نوز بلژیکی (رئیس گمرک ایران)، احمد علاءالدوله حاکم تهران به دستور عبدالمجید میرزا عین‌الدوله (صدراعظم) به بهانه گران شدن قند، عد‌ه‌ای از تجار تهران را به اداره حکومتی فراخواند و پس از پرخاش و توهین زیاد، آنان را به چوب بست. این عمل باعث تعطیلی بازار و اجتماع مردم در مسجد شاه (امام خمینی) شد. به طوری که علما، روحانیون و وعاظ مشهور تهران به رهبری آیات عظام محمد طباطبایی و عبدالله بهبهانی به حمایت از تجار برخاسته و در مسجد شاه تجمع نمودند. مأمورین دولتی پس از هجوم به تجمع‌کنندگان آنها را متفرق ساختند. معترضین به علت نداشتن تأمین جانی و برای در امان ماندن از هر گونه تعرض، به حضرت عبدالعظیم پناه برده و در آنجا تحصن اختیار نمودند. فردای آن روز شهاب‌الدوله و مجدالدوله از طرف مظفرالدین شاه مأمور مذاکره با متحصنین شدند و پیام شاه را مبنی بر تأسیس عدالتخانه به آنان ابلاغ کردند که منجر به پایان تحصن و بازگشت متحصنین به تهران شد، ولی پس از گذشت 3 ماه آثاری از تأسیس عدالتخانه آشکار نگردید. علما و وعاظ مجدداً بر سر منابر و مجالس وعظ به بدگویی از شاه و صدراعظم وی عین‌الدوله پرداختند. در نتیجه مردم و بازاریان تهران به صلاحدید مراجع معترض به جانب سفارت انگلیس رفتند و در آن مکان متحصن شدند و علما نیز به طرف قم عزیمت نموده و اعلام کردند تا صدور دستخط شاه برای تأسیس عدالتخانه، عزل عین‌الدوله از صدارت، تأسیس مجلس و ایجاد حکومت مشروطه دست از تحصن برنخواهند داشت. پس از گذشت قریب به یک ماه سرانجام در روز 13 مرداد سال 1285ش مظفرالدین شاه با صدور دستخط به خواسته‌های متحصنین تن در داد و این واقعه منجر به بازگشت علما از قم، ترک سفارت انگلیس توسط متحصنین و تأسیس حکومت مشروطه گردید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منابع و مآخذ: 1. عباس خالصی، تاریخچه بست و بست‌نشینی، انتشارات علمی، تهران، 1366. 2. رسول جعفریان، بست‌نشینی مشروطه‌خواهان در سفارت انگلیس، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تهران، 1378. 3. باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، نشر گفتار، تهران، 1370. برای مشاهده تصاویر مرتبط و شرح تصاویر بر روی لینک کلیک کنید! در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ استعمار پیر چگونه به مقابله با امپریالیسم روبل پرداخت؟ بازی انگلیس با ایران در آستانه انقلاب ایران به بازاری برای محصولات کشاورزی و کالاهای صنعتی تبدیل شد و اینگونه بود که این کشور از حالت فشار نظامی کاست و به رخنه اقتصادی متوسل شد. سیاستی که برخی آن را «امپریالیسم روبل» نامیده‌اند. بر این اساس، حمایت از انقلاب مشروطه را می‌بایست در راستای مقابله با قدرت‌گیری روسیه در ایران تحلیل کرد. تحصن جماعت سقط‌فروش در سفارت انگلیس برای مشروطیت شماره آرشیو: 1494-115ز برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید! در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ به مناسبت شهادت ؛ شیخ کجا از مشروطه‌خواهان جدا شد؟ انقلاب در ابتدا با شعارهای خاص خود بسیاری از قشرها و طبقات سیاسی و اجتماعی از جمله روحانیان را با خود همراه کرد، اما به‌تدریج و به علت مجموعه تحولاتی که بعد از مشروطه اتفاق افتاد، شعارهای انقلاب اعتبار و جذابیت خود را نزد روحانیانی چون شیخ فضل‌الله، که از طرفداران اولیه مشروطه بود، از دست داد. شیخ فضل‌الله نه به خاطر کاهش قدرت سیاسی، بلکه به دلیل تضعیف برخی از اصول و موازین اسلامی در قانون اساسی و تلاش مشروطه‌طلبان برای حاکم کردن اصول سکولاریستی، از موضع خود تغییر جهت داد و به مخالفت با انقلاب مشروطه برخاست. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید! http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=4832 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ بررسی چرایی انعقاد قرارداد 1907؛ انگلستان حامی مشروطه یا همراه روسیه؟ ✅ چرا انگلستان درحالی‌که ابتدا از حامیان انقلاب مشروطه بود و از مشروطه‌خواهان حمایت به عمل می‌آورد در نهایت به این نتیجه رسید که باید همراه روسیه مسیر دیگری در پیش گیرد و ایران را میان خود تقسیم نمایند؟ ✅ در مجموع باید گفت که آنچه انگلستان در آستانه انقلاب مشروطه در ایران دنبال می‌کرد نه ارزش‌ها و آرمان‌های لیبرالی بلکه منافعی بود که این کشور در ایران داشت؛ به همین دلیل بود که از انقلاب مشروطه تا آنجا حمایت کرد که مصالح این کشور به خطر نیفتد. ، سفیر سابق انگلیس در ایران، در خاطرات خود به برنامه‌ریزی دولت انگلستان برای تبدیل کردن سفارتخانه و کنسولگری‌های کشورش در ایران به محل امنی برای اشاره کرده است که آنها در جهت پیاده کردن مقاصد اصلی خود از آن استفاده می‌کردند جمعی از متحصنین مشروطه‌خواه در کنار دیگ‌های غذا در سفارت انگلستان شماره آرشیو: 60499-275م متن کامل مقاله را در این لینک بخوانید! https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ چرا انقلاب مشروطه به ظهور استبداد منجر شد؟؛ چرا تیر به سنگ خورد؟ انقلاب یا یکی از پیامدهای جنبش مشروطه‌خواهی در ایران است که فرمانش در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ توسط مظفرالدین‌شاه قاجار امضا شد، اما این واقعه مهم تاریخ معاصر ناکام ماند و در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ رضاشاه تاج‌گذاری کرد. به راستی! چه عواملی موجب شکست انقلاب مشروطیت شد؟ در انقلاب مشروطیت چه اتفاقاتی افتاد که زمینه را برای ظهور رضاخان فراهم کرد. چرا مردم از انقلاب مشروطیت دل کندند و از صحنه خارج شدند؟ چرا چالش بین مشروعه و مشروطه ناکام ماند؟ چرا وزنه غربی شدن پررنگ شد؟ اینها سؤالاتی است که در این مقاله نگاهی گذرا به آن خواهیم انداخت. متن کامل را در این لینک بخوانید! در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ تشابهات و تفاوتهای انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی؛ از مبارزه با استبداد تا قطع سلطه بیگانگان مقایسه دو انقلاب و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که هر دو انقلاب به دنبال کنترل قدرت بوده و تلاش می‌کردند تا به پاسخگو کردن و مقید کردن صاحبان قدرت، از استبداد جلوگیری کنند. با این حال انقلاب مشروطه به دلیل حوادث مختلف به سمتی رفت که این مسئله نه تنها محقق نشد بلکه پس از آن فرد دیکتاتوری مانند رضاخان به قدرت رسید. همچنین هر دو انقلاب ضمن درک اهمیت قانون‌گذاری بر اداره کشور، حدود قانون‌گذاری را مقید به حدود شرعی می‌دانستند. یکی دیگر از وجوه مشترک این دو انقلاب تلاش برای نظارت بر قدرت و قانون‌گذاری بود. از این رو نظارت علما بر قانون‌گذاری در مشروطه توسط مشروعه خواهان گنجانده شد. همچنین در جمهوری اسلامی نیز نهاد شورای نگهبان برای نظارت بر قدرت و رعایت محدود شرعی در قانون‌گذاری گنجانده شد. در نهایت می‌توان دستیابی به استقلال سیاسی به معنی واقعی کلمه را از اهداف هر دو انقلاب دانست شاید از همین رو بود که شیخ فضل‌الله نوری در آخرین ساعات عمر خود به قیمت تاکید بر استقلال سیاسی کشور و از دست دادن جان خود حاضر نشد پرچم کشور بیگانه‌ای را بر فراز خانه خود بیفرازد تابه مدعیان مشروطه نشان دهد که نظامی که با حمایت بیگانگان به پیروزی برسد حتی اگر مشروع هم باشد پایدار نخواهد ماند. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید؛ http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=745 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
و عده ای از درباریان در سفربه اروپا. ردیف جلو نفر چهارم از سمت چپ میرزاملکم خان است شماره آرشیو: 2494-1ع https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ جریانهای فکری ساختارشکن در عصر ؛ دسته بندی روشنفکران ایران در عصر با توجه به مطالب ذکر شده این سه دسته از روشنفکران ساختارشکن در دوران مشروطه، ایدئولوژی غربی و تفکر سیاسی اروپایی آن دوران را در حرکت سیاسی جدید به کار بردند و در پوشش ترقی خواهی، تجدد و تمدن، آزادی و مساوات و ... در پی گسترش فرهنگ غرب بودند و در این راستا فرهنگ و ساختار مذهبی و آموزه‌های آن را که در بافتار جامعه تنیده بود به هیچ انگاشتند و در مخالفت با دین مرزی قائل نبودند. اما در عرصه عمل، تمامی شعارهای این جناحها با همه جذابیت و تبلیغات احساسات برانگیز و فریبنده‌ای که به همراه داشت، نتوانست تاثیری چون بیانیه‌ها و اعلامیه‌های جناح روحانیت و مذهبی در دوران مشروطیت داشته باشد و بجز شماری از افراد وابسته به دربار و اشراف، هواخواهان زیادی نداشتند. زیرا این جناحها درک درستی از بافتار اجتماع سنتی و دینی مردم ایران و تفاوت آن با فرهنگ مادی اروپاییان به دست نیاورده و بر این اعتقاد بودند که به راحتی می‌توان ساختار و فرهنگ ایرانیان را تغییر داد. همچنین علاوه بر این مورد ایدئولوژیهای این سه دسته برای توده مردم ایران حتی نامأنوس و غریب و بیگانه می‌نمود، چرا که از یک سلسله اصطلاحات سیاسی اروپایی و کلمات و عبارات نوساخته و فارسی شده تشکیل می‌شد، که در بسیاری از موارد، حکایت از آن داشت که اینان نتوانسته بودند مفاهیم سیاسی غربی را حتی خوب هضم کنند. مظفرالدین شاه و عده ای از درباریان در سفربه اروپا. ردیف جلو نفر چهارم از سمت چپ میرزاملکم خان است شماره آرشیو: 2494-1ع متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=4124 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ به بهانه سالروز چهارده سال آشوب آن‌گونه که پیداست عوامل مختلف داخلی و خارجی در بی‌ثباتی چهارده سال اول مشروطیت دخیل بودند. عواملی چون بحران‌آفرینی دول خارجی چون روس و انگلیس، ناآشنایی روشنفکران ایرانی با چیستی مشروطیت، ارجحیت منافع فردی بر ملی، ضعف دولت مرکزی و... از مهم‌ترین آنان بودند. این عوامل و آشوب‌های ناشی از آن سرانجام به‌گونه‌ای شد که اکثر روشنفکران برای فرار از ناامنی و آشوب داخلی به شخصی مستبد چون پناه بردند. قشون بختیاری‌ها پس از فتح تهران متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=8005 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندوهای آمریکایی و انگلیسی دولت که بزرگترین خدمت را در پیروزی کودتا ایفا کردند/ ماجرای معاون وزیر خارجه مصدق که اطلاعات محرمانه هیئت دولت را به مقامات آمریکایی تحویل می داد! @iichs_ir
✳️ پیش همایش مجازی هشتادمین سالگرد و بررسی علل اشغال ایران و سقوط رضاخان در سخنرانان : دکتر ، دکتر ، دکتر ، مریم السادات حسینی و 🕰 : چهارشنبه سوم شهریور ۱۴۰۰ ساعت شروع ۱۰ الی ۱۲ پخش زنده از https://www.aparat.com/TVTARIKH/live https://instagram.com/iichs.ir
✳️ روایت نظامیان رژیم پهلوی از 3 شهریور 1320 (1)؛ آخرین بازمانده‌های یک سربازخانه هشت‌هزارنفری پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ سرتیپ حیدرقلی بیگلری از جمله نظامیانی بود که در زمان حمله متفقین به ایران، فرماندهی یکی از هنگ‌های ارتش را برعهده داشت. او در خاطرات خود از روز 3 شهریور 1320 آورده است: «همه رفتند! سکوت مطلق همه جا را فرا گرفت در سربازخانه‌ای که قریب به هشت‌هزار سرباز وجود داشت، اکنون کسی مشاهده نمی‌شود. از افسران سایر هنگ‌ها حتی یک نفر هم دیده نمی‌شود. شایع بود فرمانده لشکر هم از شهر خارج شده. من با ده نفر از افسران در هنگ باقی مانده، یکی از فرش‌های هنگ را در گوشه‌ای پهن کرده همه با حالت رقت‌آمیز و چشمان اشک‌آلود در دریای فکر فرو رفته بودیم».1 ورود تانک‌ها، زره‌پوش‌ها و کامیون‌های نظامی حامل سربازان در شهریور 1320 شماره آرشیو: 341-8ع 1. حیدرقلی بیگلری، خاطرات یک سرباز، ص 107. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دکتر موسی حقانی : اشغال ایران با تمام مصائبی که برای کشور داشت، یک نتیجه مطلوب داشت و آن سقوط رضاخان بود پیش‌همایش «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان» هشتاد سال پس از حمله متفقین به ایران، دوشنبه 3 شهریور 1400، سخنان مقدماتی دکتر ، رئیس ، برگزار شد. ایشان با اشاره به اینکه هشتاد سال پیش کشور ما با تجاوز قوای متفقین روبه‌رو شد اظهار کردند: این اشغال به‌رغم تمام مصائبی که برای کشور ما داشت یک نتیجه مطلوب برای ملت ایران داشت و آن سقوط رضاخان بود؛ چون سایه بیست سال دیکتاتوری از سر مردم ایران رخت بست. اگرچه آنها از اینکه کشورشان اشغال شده بود ناراحت بودند، از رفتن رضاخان رضایت خاطر داشتند. دکتر حقانی پس از این مقدمه، به محور موضوعی این پیش‌همایش اشاره کرد و گفت: در این جلسه، فقط ماجرای جنگ و اشغال ایران بررسی خواهد شد؛ یعنی بر رویدادهای 3 تا 25 شهریور 1320 تمرکز شده است. همچنین تلاش خواهد شد به این پرسش‌ها پاسخ داده خواهد شد که چرا ارتش رضاشاهی به‌سرعت فروپاشید و علت خوشحالی مردم از رفتن رضاشاه چه بود. متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ باقیان: دوره رضاخانی سیاه‌ترین دوره تاریخ معاصر است نخستین سخنرانی که در این پیش‌همایش به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت بود. این پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر موضوع عدم شکل‌گیری مقاومت مردمی در جریان اشغال ایران را از زاویه امنیت اجتماعی در دوره پهلوی اول بررسی کرد. او اظهار داشت: امنیت اجتماعی با مقوله هویت جامعه ارتباط بسیار نزدیکی دارد. منظور ما از امنیت اجتماعی در اینجا، امنیت هویتی جامعه است؛ یعنی فقدان تهدید برای هویت جامعه. جوامع زمانی از امنیت اجتماعی برخوردارند که هویت آن جامعه مورد تهدید واقع نشود. باقیان ادامه داد: رضاشاه وقتی به سلطنت رسید می‌خواست نظم سنتی جامعه ایران را که مبتنی بر زیرساخت‌های دینی بود، برهم بزند و به جاش نظم تجددگرایانه که ملهم از عصر مدرنیته غربی را جایگزین آن کند (اقدامات شبه‌مدرنیستی). این نوسازی آمرانه در ابعاد مختلف و ارزش‌هایی که رضاشاه دنبال پیاده کردن آنها در جامعه ایرانی بود، با محیط فرهنگی جامعه ایران همخوانی نداشت. وی با بیان اینکه در دوره پهلوی اول، وظیفه کل اجزای حکومت اعم از بوروکراسی، ارتش، شهربانی و قوای سه‌گانه وظیفه تحکیم پایه‌های قدرت نهاد سلطنت بود، تصریح کرد: حکومت رضاشاه بر قدرت نظامی مانند ارتش و پلیس استوار بود و شواهد تاریخی نشان می‌دهد که شهربانی نقش مهم و حیاتی در سرکوب و فرونشاندن مخالفان در جهت پیشبرد اهداف و سیاست‌های نوگرایی دولت ایفا می‌کرد. باقیان ادامه داد: آزادی‌های مشروع مردم به‌شدت توسط شهربانی و نظامیان نقض می‌شد، سیاست‌های آمرانه و خودکامه رژیم پهلوی اول در ابعاد اجتماعی، اقتصادی با متحدالشکل کردن لباس و کشف حجاب، غصب املاک و دارایی‌های مردم و... به یک منبع ترس و خفقان در جامعه مبدل شده و نشان از عدم احساس امنیت اجتماعی در جامعه دوران پهلوی اول دارد. ممنوعیت مراسمات مذهبی مثل تعزیه و روضه‌خوانی و عزاداری به‌ویژه در اواخر سلطنت آخر رضاشاه و دین‌ستیزی (زیرزمینی شدن عزاداری‌ها) تضعیف و سرکوب روحانیت به طرق مختلف، بخش مهمی از نوسازی رضاشاه در زمینه آموزشی و قضایی در راستای تضعیف روحانیت بود. این تاریخ‌پژوه بیان کرد: عشایر جزء نیروهای نیروهای اجتماعی مؤثر در جامعه ایران و به‌صورت سنتی جزء حافظان مرزی و مرزبانان کشور ایران محسوب می‌شدند که رضاشاه با سیاست تخت قاپو کردن عشایر، جامعه ایران را از نیروهای کارآمد و مؤثر در موقع هجوم بیگانگان تهی کرد. وی افزود: انتخابات در عصر رضاشاه به صورت صوری برگزار می‌شد و نتایج انتخابات از قبل مشخص بود. دو امر انتخابات و مجلس که از ثمرات انقلاب مشروطه بود، عملا از حیز انتفاع افتاد. مجلس، که رکن رکین مشروطیت و مهم‌ترین دستاورد و ثمره مشروطیت بود، عملا بیشتر نقش مهر تأیید بر منویات رضاشاه را داشت. باقیان ادامه داد: در طول سلطنت شانزده‌ساله رضاشاه شهربانی و بخش‌های اطلاعاتی امنیتی مخوف او در نقض صریح حقوق فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... اقشار و گروه‌های مختلف مردم کشور گام‌های استواری برداشتند و موجبات دستگیری، بازداشت، شکنجه و قتل صدها تن از ایرانیان را فراهم آورند. وی ادامه داد: هر چه از اوایل سلطنت رضاشاه به سمت اواخر دوره سلطنت رضاشاه حرکت می‌کنیم، شکاف میان دولت و ملت و یا شکاف میان حاکمیت و مردم دارد بیشتر می‌شود. حکومتی که امنیت و بقای آن با امنیت مردم در تضاد باشد، نمی‌تواند کارکرد امنیتی خویش را به نحو مطلوبی ارائه نماید، بلکه خود باعث بروز و ظهور نا امنی‌های گسترده‌ای در تمام شئون جامعه خواهد شد. باقیان در پایان خاطرنشان کرد: امنیت و بقا حکومت تک نفره رضاشاه در تضاد با امنیت مردم بود. مهم‌ترین مؤلفه سرمایه اجتماعی اعتماد میان دولت و ملت هست. قطعا برای مردم ایران اشغال کشور توسط بیگانگان مصبیت بزرگی بود ولی آنچه باعث خوشحالی مردم شد، از بین رفتن یک مصبیت بزرگ‌تری بنام دیکتاتور بود. رضاشاه به عنوان یک دیکتاتور دیوانه و وحشی ظلم‌های بسیاری روا داشت. متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ مولایی: واقعیت‌های ارتش خیالی رضاخانی چه بود؟ پژوهشگر و تاریخ‌پژوه طی سخنانی با عنوان بررسی اقدامات و ناکارآمدی ارتش از زاویه آموزش نظامی آن دوره اظهارداشت: فروپاشی ارتش رضاخان قبل از مواجهه با متفقین، رها کردن تجهیزات در بیابان‌ها و تقدیم کشور به بیگانه، برای مردم و افرادی که تحت تاثیر تبلیغات رسمی به وجود یک ارتش مدرن باور داشتند، شکّه کننده بود. وی افزود: تعجب و حیرت مردم از رفتار نظامیان بدین خاطر بود که درک صحیحی از واقعیت ارتش نوین وجود نداشت. به واقع حاکمیت در خصوص واقعیت نهادی که به عنوان ارتش مدرن معرفی می‌شد، پنهان‌کاری کرده بود؛ در صورتی که ارتش مدرن (حتی در آن مقطع) دارای شاخص‌های مشخصی هستند که همواره ذیل رژه و نمایش از آن چشم‌پوشی می‌شد. مولایی با بیان اینکه یکی از دلایل نمایش فضاحت‌بار ارتش رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ عدم تأمین نیازهای اولیه آموزشی سربازان و نظامیان بود، تصریح کرد: به بیان دیگر با اینکه انحلال ارتش پهلوی اول همزمان با تجاوز متفقین به ایران (در شهریور ۱۳۲۰) دلایل متعددی دارد، اما یکی از مواردی که اسناد و شواهد قابل توجهی برای اثبات آن اقامه شده، محرومیت از آموزش‌‌های رزمی منظم و حرفه‌‌ای به جهت عدم تأمین امکانات و نیازهای اولیه سربازان و کارکنان نهادی بود که لقب ارتش مدرن ایران را یدک می‌کشید. این پژوهشگر افزود: ارتش‌‌های مدرن شاخص‌‌‌های متعددی دارند که صرفا یکی از آنها آموزش‌های حرفه‌ای نظامیان و سربازان است. برای آموزش‌های نظامی بدیهیات و شاخص‌هایی وجود دارد که تأمین حداقل نیازها نقطه آغاز محسوب می‌‌شود. با این وجود برای که در تأمین بدیهیات و نیازهای اولیه ناتوان بود، این مهم هیچ‌گاه محقق نشد. وی افزود: در دوره پهلوی اول و در شرایطی که دوره قاجار به عنوان دوره تباهی مورد تمسخر بود، عمده سربازان ارتش رضاخان به لوازم ابتدایی آموزش از جمله کتابچه و شمشیر معمولی نیز دسترسی نداشتند و به سبب کمبودها، از واحدی به واحد دیگر سرگردان بودند. مولایی در پایان خاطرنشان کرد: مشکلات عدیده‌‌ای در سرراه آموزش نظامی نیروها مطرح بود که عمدتا ذیل کمبود منابع و تجهیزات قابل توجیه است. در این رابطه نامه بسیار مهمی از فرمانده تیپ مستقل گارد سوار به تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۰۸ در خصوص فقدان تجهیزات آموزشی وجود دارد که مهر تأییدی بر ادعاهای فوق است و اهم کمبودها را مورد تأیید قرار می‌دهد. متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ تفرشی: تأسیس بی‌بی‌سی برای اشغال ایران بود ، مورخ و نویسنده، یکی از سخنران این پیش‌همایش بود که با موضوع سیاست تبلیغاتی بریتانیا در ایران سخن گفت. او درباره تأسیس بی‌بی‌سی فارسی و شهریور ۱۳۲۰ اظهار داشت: رادیو فارسی بی‌‏بی‌سی در سال ۱۹۴۰ (۱۳۱۹ش) حدود یک سال قبل از پایان حکومت رضاشاه، براساس یک طرح حساب‌شده (که مستندات دقیق آن وجود دارد) برای تقویت ماشین جنگی جبهه متحد بریتانیا، توجیه تبلیغاتی و زمینه‌سازی افکار عمومی در جهت اشغال نظامی ایران توسط قوای متفقین تأسیس شد. وی افزود: در نتیجه این رادیو بخش مهمی از ماشین تبلیغاتی متفقین علیه آلمان‏‌ها و بخش فارسی نسبتا موفق رادیو برلین شد و به‌تدریج جانشین تجربه ناموفق بخش فارسی رادیو دهلی شد. تفرشی با بیان اینکه باید توجه داشت که بی‌‏بی‌‏سی، رضاشاه را سرنگون نکرد، بلکه از لحاظ تبلیغاتی افکار عمومی را برای اشغال آماده کرد، اظهار داشت: در زمان شهریور ۱۳۲۰، بسیاری از مردم از اشغال ایران خشمگین بودند، ولی از رفتن رضاشاه خشنود شدند. وی گفت: تأسیس بی‌بی‌سی با سیاست‌گذاری هم‌زمان در لندن و تهران صورت گرفت. در تهران بخش مطبوعاتی سفارت انگلیس، خانم آن لمبتون (Ann Lambton) بود که سعی داشت یک شبکه نخبگانی راه بیندازد. ریدر ویلیام بولارد سفیر انگلیس در ایران نیز سعی بسیاری کرد تا این شبکه راه‌اندازی شود. این تاریخ‌پژوه گفت: اولین سردبیر بی‏‌بی‌‏سی در لندن (اگرچه مدیرانش انگلیسی بودند) حسن موقر بالیوزی بود که فرزند موقرالدوله بالیوزی است که در کابینه سیدضیاءالدین طباطبائی وزارت فواید عامه را برعهده داشت. تفرشی در پایان خاطرنشان کرد: وی یکی از فعالان ارشد آیین بهائی در ایران به‌شمار می‌‏آمد. حسن موقر بالیوزی آن زمان یکی از رهبران بهائی‌های بریتانیا بود و بعدا به عنوان یکی از ایادی امرالله منصوب و همچنین رئیس کل جامعه بهائیان انگلیس و ایرلند می‌شود. متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دکتر حقانی: پیمان سعدآباد نشانه آلمانوفیل نبودن رضاخان است سخنران پایانی پیش‌همایش «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان» دکتر بود که سخنان خود را با موضوع «چرایی فروپاشی سریع ارتش و سقوط رضاخان» این چنین آغاز کرد: ارتش رضاخان به فرد، یعنی به رضاخان، متکی بود و وقتی خود رضاخان هیچ انگیزه‌ای برای مقاومت نداشت و در برابر متفقین منفعل برخورد کرد، چگونه می‌توان از فرماندهان او انتظار داشت که مقاومت را رها نکنند؟! نکته دومی که رئیس درباره ی بیان کرد بحث ناآزموده بودن آن بود. او دراین‌باره اظهار کرد: این ارتش، ارتش آزموده‌ای برای مقابله با نیروهای خارجی نبود. این ارتش از زمانی که تشکیل شد، در توطئه جمهوری‌خواهی و بعد سلطنت رضاخان و بعد از آن، سرکوب عشایر و غارت اموال و املاک مردم، در خدمت اهداف شخصی رضاخان قرار داشت. رؤسای اداره املاک اختصاصی رضاشاه عمدتا فرماندهان نظامی بودند که برای سرکوب و غارت ملت کاملا آموزش دیده بودند نه دفاع از کشور. نکته دیگری که در کلام دکتر حقانی برجسته شد بی‌ایمانی فرماندهان ارتش بود که او درباره آن چنین توضیح داد: منظور از بی‌ایمانی، ایمان نداشتن به حفظ تمامیت ارضی کشور بود. وقتی تمام همّ و غم فرماندهان غارت اموال مردم بود هیچ انگیزه‌ای برای دفاع از سرزمین وجود نداشت. در تمام سال‌های تشکیل ارتش، فرماندهان تنها وظیفه خود را دفاع از منافع رضاخان می‌دانستند. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر پس از اشاره به فساد فرهاندهان ارتش، از تجهیزات این ارتش سخن گفت و دراین‌باره اظهار کرد: این ارتش از نظر سلاح و تجهیزات هم ناکارآمد بود و اگرچه به‌ظاهر انگلیسی‌ها با کودتای 1299 دولت مقتدری بر سر کار آوردند اقتدار این دولت فقط در سرکوب داخلی بود و استراتژی بریتانیا از همان آغاز قدرت‌گیری رضاخان بر این اصل قرار داشت که بدون قوی شدن ایران زمینه‌ای فراهم کند که خود به راحتی به غارت منابع ایران بپردازد؛ به همین دلیل به هیچ وجه اجازه ندادند که پهلوی بتواند صنایع سنگین در ایران راه بیندازد. او در بخش بعدی سخنان خود، وضعیت ایران را در دو جنگ ایران و روسیه و جنگ جهانی اول با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و گفت: در جنگ روسیه علیه ایران و نیز جنگ جهانی اول، ایلات و عشایر با کارآمدی بالایی که داشتند در برابر نیروهای بیگانه ایستادگی کردند، اما در دوره رضاخان با سرکوبی این گروه از جامعه ایران، ارتش به جای آنها در مرزها مستقر شدند، اما این نیروی به‌اصطلاح آموزش‌دیده و حرفه‌ای برخلاف نیروی به‌ظاهر آموزش‌ندیده عشایر، با حمله نیروهای متفقین پا به فرار گذاشتند؛ درحالی‌که ایلات و عشایر تا آخرین قطره خون خود از مرزهای این سرزمین دفاع می‌کردند. نکته دیگری که دکتر حقانی با مقایسه این جنگ‌ها مطرح کرد مربوط به گروه‌های مرجع بود. از نظر دکتر حقانی، نکته مهم‌تر از بحث ارتش در عدم شکل‌گیری مقاومت علیه نیروهای بیگانه، موضوع قلع و قمع نیروهای مرجع و مردمی بود. ایشان دیدگاه خود را دراین‌باره چنین مطرح کرد: در جنگ‌های دوره دوم روسیه علیه ایران، پس از آنکه فتواهای مراجع شیعه صادر شد، فقط صدهزار نفر از آذربایجان رهسپار میدان نبرد شدند، اما در جنگ جهانی دوم، این ظرفیت از بین رفته بود؛ نه آیت‌الله مدرسی بود که چنین فتوایی صادر کند و نه مراجع آن زمان توان و قدرتی داشتند که مردم را به مقاومت دعوت کنند؛ از آن طرف هم نیروی مردمی که بیست سال سرکوب شده بود توانی برای مقاومت نداشت. ادامه در پست بعد ... https://eitaa.com/iichs_ir/5638 متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir