eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
630 ویدیو
80 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 📚 کتاب #کمی_دیرتر 📔 ✍️نویسنده: #سیدمهدی_شجاعی #نشر_نیستان 🔰🔰🔰
📚 کتاب 📔 ✍️نویسنده: 🔰🔰🔰 دوست دارم این کتاب را به همه بدهم بخوانند. همه بخوانند و فاصله حرف تا عملشان را بسنجند.😔 ببینند اگر با دعوت امام زمان مواجه شوند، چه بهانه‌ای می‌آورند که ردش کنند؟!😕 ، آسیب‌شناسی جامعه شیعه است در غالب رمان.📔 جامعه‌ای که هم برای یاری امامش هست و هم نیست!😞 نه یک بار، که چندبار بخوانید...👌 📝 جشن نیمه شعبان بود شرکت‌کنندگان و همه با هم فریاد «آقا بیا» سر داده بودند، در آن میان جوانی با صدای بلند می‌گفت: آقا نیا، آقا نیا، جشن، جشنی بود که خیلی از آقایان کله گنده و صاحب منصب و دانشمند حضور داشتند هر کدام از آقایان به شکلی آن جوان را مورد سرزنش قرار دادند اما در اتفاقی غیر منتظره هر کدام امتحان شدند که آن طوری که ادعا می‌کنند برای ، آیا حقیقتا آمادگی اطاعت و یاری امامشان را دارند یا نه؟ 📖 اگر آقا نعوذ بالله نیستند و حضور ندارند، پس چرا این­ها اینقدر حرص و جوش می­زنند که بیا! اگر آقا هستند و حاضر و ناظرند که چرا جلوی چشم آقا این اداء و اطوار رو در می­آوردن؟ چرا شو اجرا می­کنن؟ چرا حرمت نگه نمی­دارند؟ چرا با لحن لاتی و چاله میدونی با آقا حرف می­زنن؟ این که می‌گن «آقا بیا» یعنی چه؟ آقا بیا که چی کار کنه؟ منظورشون اینه که آقا کجا بیاد؟ چرا این­ها خودشون همت نمی­کنن یک تُک پا برن پیش آقا؟ اصلا مگه آقا جایی رفتن که هی می­گن: بیا! 📖 اسد می گوید: -برای این که آقا ظهور کنن, باید تعداد یارانشون به حدّ نصاب برسه. حضور شما برای این منظور الزامیه. رنگ چهره ابوماجد به وضوح تغییر می‌کند. با لکنت می‌پرسد: -یعنی الان؟! و این را با چنان غلظتی ادا می‌کند که بوی محال از آن به مشام می‌رسد. اسد تایید می‌کند: -بله. همین الان. هر یک روز دیرتر به حدّ نصاب برسه, ظهور به تعویق می‌افته. ابوماجد می‌گوید: -الان که اصلا صلاح نیست. -صلاح نیست؟! یعنی چی صلاح نیست؟! ابوماجد توضیح می‌دهد: -یعنی به صلاح من نیست. من احتیاج به فرصت دارم. که جبران مافات کنم. که دو قدم برای رضای حضرت بردارم... https://eitaa.com/istadegi
📚 ✍🏻نویسنده: 😞📖همیشه وقتی آه می کشی که هیچ راهی نداری تا از رنج و سختی رها شوی... تنها میتوانی آه بکشی و دیگر هیچ… :( اما می شود که آه تو آنقدر سنگین باشد و آنقدر عمیق، که دلهای همگان را تا انتهای تاریخ بسوزاند…❗️ آنقدر هم آتشش تند است که می شود راجع به آن داستان های طولانی و بلند نوشت و خواند و گفت…🤫 🔖خلاصه: 🌙📖“ماه به روایت آه” روایت زندگانی ماه بنی هاشم، حضرت ابوالفضل عباس است. زرویی برای نگارش این کتاب، به بیش از ۶۰ منبع پژوهشی در ارتباط با حضرت عباس مراجعه کرده است. ✍🏻او با قلمی استوار و جذاب، با سبک داستانی، به نقل زوایایی از زندگانی شخصی و شخصیت حضرت قمر بنی هاشم به روایت ۱۲ تن پرداخته است که برخی، مانند حضرت ام البنین، بانو لبابه(همسر) و جناب عبیدالله (فرزند)، از خاندان حضرت عباس می‌باشند، اما برخی هیچ نسبتی با ایشان ندارند. ✨📖ویژگی ممتاز کتاب، نقل روایت‌هایی از زندگانی حضرت عباس است که کمتر شنیده و یا اصلا نشنیده‌ایم. دیگر ویژگی قابل توجه کتاب، تطبیق تاریخ وقایع، با تاریخ شمسی است. 🖤¦
📚 📔 ✍️نویسنده: 👈کتاب ، در هجده بخش یا به زبان خود کتاب در هجده پرتو نوشته شده و بخش‌های مختلف زندگی (س) را به تصویر می‌کشد. این کتاب زندگی (س) را از کودکی تا وفات توصیف می‌کند. در آفتاب در حجاب نکته‌های جالبی درباره‌ی زندگی حضرت زینب می‌خوانیم. به عنوان مثال طبق روایت‌های مختلف نام این حضرت را پیامبر (ص) از سوی جبرئیل گذاشته‌ و به معنای درخت نیکو منظر وخوش‌بو است. در آفتاب در حجاب آمده است که بعد از نام‌گذاری ایشان، پیامبر از جبرئیل سوال کرد دلیل این غصه و گریه چیست؟ جبرئیل عرضه داشت: «همه‌ی عمر در اندوه این دختر می‌گریم که همه‌ی عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید». این سخن جبرئیل به رنج‌ها و مصیبت‌های فراوانی که حضرت زینب (س) در زندگی متحمل شده و لقب «اُمّ المَصائب» را به او داده‌اند؛ اشاره کرده است. https://eitaa.com/istadegi
📚 📕 ✍️نویسنده: 🥀کتاب کشتی پهلو گرفته درباره‌ی زندگی پررنج حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیهاست که با زبانی داستانی به روایت زندگی ایشان پرداخته است و وقایع مختلفی را از جمله واقعه سقیفه را توصیف می‌کند. این کتاب در قالب 14 فصل زندگی پربار حضرت فاطمه زهرا را از زبان اطرافیانش روایت می‌کند. فصل‌های این کتاب عبارتند از: فصل اول «حضرت رسول»، فصل دوم «خدیجه(س)»، فصل سوم «خود حضرت زهرا(س)»، فصل چهارم «امیرالمؤمنین علی(ع)»، فصل پنجم «امام حسن(ع)»، فصل ششم «امام حسین(ع)»، فصل هفتم «مجددا حضرت زهرا(س)»، فصل هشتم «حضرت زینب(س)»، فصل نهم «فضه، فصل دهم ام کلثوم(س)»، فصل یازدهم «اسماء،» فصل دوازدهم «برای بار سوم حضرت فاطمه(س)»، فصل سیزدهم «مجددا حضرت امیر(ع)» و فصل چهاردهم «از زبان آسمان روایت می‌شود». https://eitaa.com/istadegi
کمی دیرتر.mp3
زمان: حجم: 2.65M
بشنوید/ 📚 کتاب 📔 ✍🏻نویسنده: شب نیمه شعبان در مجلس امام زمان درست زمانی که همه عاشقان و شیفتگانش، یک صدا و با شور و حرارت فریاد می‌زنند: «آقا بیا! آقا بیا!»، اگر یک نفر از میان جمعیت، باهمان شور و حرارت و حتی با شدت و حدت بیشتری فریاد بزند: «آقا نیا! آقا نیا!» تعجب‌آور و غیرمنتظره نیست؟ ✨کاری از درختان سخنگوی باغ انار✨ https://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸🇮🇷
بسم الله امروز جایزه جشنواره یاس به دستم رسید؛ کتاب زیبای یوما، رمانی درباره زندگی حضرت خدیجه سلام‌ا
📚 کتاب 📘 ✍️نویسنده: حیف است یک‌شبه بخوانی‌اش. باید کلمه‌کلمه‌اش را بنوشی همراه خدیجه "لا اله الا الله" بگویی و از شوقِ مسلمان بودنت اشک بریزی. با هر صفحه باید صلوات بفرستی و خدا را شکر کنی که محمد(صلوات‌الله‌علیه) را آفرید تا دلت بی‌صاحب نباشد و در منجلاب کفر و جهل غوطه نخوری. باید همراه خدیجه، هزاران بار عاشق نبیِ خدا شوی و در دل قربان صدقه‌اش بروی... فضای رمان، زنانه که نه، مادرانه است. لطیف و روح‌نواز. و به راستی هیچ‌کس از شرق تا غرب عالم، نمی‌توانست شایسته مادریِ حضرت مادر باشد جز خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها. بانویی در اوج طهارت، علم، معرفت، عقل، درایت، سخاوت و بزرگواری. و به راستی مقام مادری برای ذریه پیامبر و امت اسلامی، تنها برازنده قامت بلند خدیجه(سلام‌الله‌علیها) است... در همین روزهای رمضان که آسمان نزدیک است و روزه‌داری روحتان را لطیف کرده، خودتان را به چشیدن لطافت کتاب "یوما" مهمان کنید... 📖 من خدیجه‌ام، از قریش، دختر خُوَیلَد، همسر نبی خدا، محمد مصطفی و عروس آمنه و عبدالله. زادگاهم مکه است و به آیین ابراهیم خلیل و رسول خاتم کعبه را طواف می کنم. ایامی داشته‌ام تا کنون که هر یکی نیکوتر از دیگری، اما امروز نیکوترین آن‌هاست به عدد رحمت و برکت. این خبر را من از محمدم شنیده‌ام و تا این لحظه کسی جز ما دو تن از آن آگاه نیست. ـ باورم کن عزیزتی!... بالله، من از سوی آسمان مامورم... http://eitaa.com/istadegi
📚 کتاب 📘 ✍️نویسنده: حیف است یک‌شبه بخوانی‌اش. باید کلمه‌کلمه‌اش را بنوشی همراه خدیجه "لا اله الا الله" بگویی و از شوقِ مسلمان بودنت اشک بریزی. با هر صفحه باید صلوات بفرستی و خدا را شکر کنی که محمد(صلوات‌الله‌علیه) را آفرید تا دلت بی‌صاحب نباشد و در منجلاب کفر و جهل غوطه نخوری. باید همراه خدیجه، هزاران بار عاشق نبیِ خدا شوی و در دل قربان صدقه‌اش بروی... فضای رمان، زنانه که نه، مادرانه است. لطیف و روح‌نواز. و به راستی هیچ‌کس از شرق تا غرب عالم، نمی‌توانست شایسته مادریِ حضرت مادر باشد جز خدیجه کبری سلام‌الله‌علیها. بانویی در اوج طهارت، علم، معرفت، عقل، درایت، سخاوت و بزرگواری. و به راستی مقام مادری برای ذریه پیامبر و امت اسلامی، تنها برازنده قامت بلند خدیجه(سلام‌الله‌علیها) است... در همین روزهای رمضان که آسمان نزدیک است و روزه‌داری روحتان را لطیف کرده، خودتان را به چشیدن لطافت کتاب "یوما" مهمان کنید... 📖 من خدیجه‌ام، از قریش، دختر خُوَیلَد، همسر نبی خدا، محمد مصطفی و عروس آمنه و عبدالله. زادگاهم مکه است و به آیین ابراهیم خلیل و رسول خاتم کعبه را طواف می کنم. ایامی داشته‌ام تا کنون که هر یکی نیکوتر از دیگری، اما امروز نیکوترین آن‌هاست به عدد رحمت و برکت. این خبر را من از محمدم شنیده‌ام و تا این لحظه کسی جز ما دو تن از آن آگاه نیست. ـ باورم کن عزیزتی!... بالله، من از سوی آسمان مامورم... http://eitaa.com/istadegi
📚 قدیس 📘 ✍️به قلم: ابراهیم حسن‌بیگی رمان قدیس داستان کشیش مسیحی روس است که به خواندن و جمع کردن کتاب‌های قدیمی و نسخ خطی علاقه زیادی دارد. روزی مردی تاجیک که متوجه علاقه‌ی کشیش به این نوع کتاب‌ها شده است نسخه‌ای از یک کتاب قدیمی را برای فروش به کلیسا می‌آورد و ادعا می‌کند که این کتاب متعلق به 1400 سال پیش است. کشیش باور نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد برای صحت قدمت و موضوع کتاب، آن را امانت بگیرد بخواند تا مطمئن شود. او در روند خواندن از قدیمی بودن کتاب اطمینان پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد کتاب را از مرد تاجیک بخرد. اما مرد تاجیک به خاطر این کتاب به قتل می‌رسد و داستان از این نقطه وارد مسیر جدیدی می‌شود. بعد از آن کشیش هم در معرض خطر قرار می‌گیرد چرا که قاتلان مرد تاجیک به دنبال ربودن کتاب هستند. افرادی که به دنبال این کتاب هستند به کلیسا و منزل کشیش حمله می‌کنند اما موفق به دزدیدن کتاب نمی‌شوند، کشیش برای حفظ امنیت خود و کتاب با همسرش به منزل پسرشان به بیروت سفر می‌کنند... 🍃کتاب «قدیس» این بار به شیوه‌ای متفاوت زندگی امیرالمومنین علی علیه‌السلام را برای شما روایت می‌کند. پ.ن: کتاب "ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند" نسخه خلاصه شده‌ی رمان قدیس است. https://eitaa.com/istadegi
📚 ماه به روایت آه📘 ابوالفضل زرویی نصرآباد 🌕“ماه به روایت آه” روایت زندگانی ماه بنی‌هاشم علیه‌السلام است. زرویی برای نگارش این کتاب، به بیش از ۶۰ منبع پژوهشی در ارتباط با حضرت عباس مراجعه کرده است. ✍🏻او با قلمی استوار و جذاب و به سبک داستانی، به نقل زوایایی از زندگانی شخصی و شخصیت حضرت قمر بنی هاشم به روایت ۱۲ تن پرداخته است که برخی، مانند حضرت ام‌البنین، بانو لبابه(همسر) و جناب عبیدالله (فرزند)، از خاندان حضرت عباس هستند، اما برخی هیچ نسبتی با ایشان ندارند. ✨ویژگی ممتاز کتاب، نقل روایت‌هایی از زندگانی حضرت عباس است که کمتر شنیده و یا اصلا نشنیده‌ایم. دیگر ویژگی قابل توجه کتاب، تطبیق تاریخ وقایع، با تاریخ شمسی است. پ.ن: کتابش از اون کتاباست که باهاش زندگی کردم، با اون جلد فیروزه‌ایِ قشنگش!! حقیقتا از همه کتاب‌های داستانی و ادبی که درباره حضرت عباس نوشته شده یه سر و گردن بالاتره! علیه‌السلام ✨🌷 http://eitaa.com/istadegi
📚 نامیرا 📘 ✍🏻صادق کرمیار اگه می‌خوای بدونی چه اتفاقی افتاد که از دل صدها نامه‌ی مردم کوفه برای امام، یک لشکر سی هزار نفره بر ضد امام درست شد، نامیرا رو بخون! کتاب نامیرا داستان یک پسر جوانه که در جریان حوادث و فتنه‌های سال ۶۱ هجری قرار می‌گیره و مثل هزاران نفر دیگه‌ای که در اون تاریخ زندگی می‌کردن، مجبور به انتخاب می‌شه. کتاب رو یک نویسنده چیره‌دست نوشته و قلم بسیار خوب و روانی داره. در طول کتاب با فضای اجتماعی حاکم بر کوفه سال ۶۰ هجری آشنا می‌شید و چیزی که خیلی به چشم میاد، تاثیر تعلقات قومی و قبیله‌ای بر اعتقادات و منش سیاسی مردمه! طوری که می‌شه گفت این قبیله ست که تصمیم می‌گیره تو بر ضد امام باشی یا همراه امام؟! اما چیزی که مهمه، اینه که قومیت‌گرایی و قبیله‌گرایی رو کنار بذاری و با عقل و حق‌طلبی، راه درست رو پیدا کنی... http://eitaa.com/istadegi
📚 ماه به روایت آه📘 ✍🏻ابوالفضل زرویی نصرآباد کم‌تر کتابی پیدا می‌شه که انقدر دقیق و مستند، به زندگی حضرت عباس علیه‌السلام پرداخته باشه؛ یعنی تا الان بهترین کتابی بوده که درباره حضرت عباس خوندم. کتاب، حضرت عباس رو از دید افراد مختلفی که با ایشون تعامل داشتن روایت می‌کنه. از کودکی تا نوجوانی و جوانی و شهادت در کربلا. و حتی بعد از شهادتشون؛ سرنوشت فرزندانشون و نسل‌های بعد ایشون رو هم روایت می‌کنه. بسیار قلم خوبی داره، به روایت‌های تاریخی وفاداره و پایان بسیار شگفت‌انگیزی داره... و این جمله کتاب تا ابد توی ذهنم حک شده: «به مولازاده‌ام بگو کربلا دیدنی ست...» http://eitaa.com/istadegi