eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
678 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 مقایسهٔ سد ذوالقرنین و سد داریال 1⃣ تا اینجا گفتیم که ادعای مبنی بر انتساب به قابل اثبات نیست. اما اِشکال دیگری نیز به این نظریه وارد است، و آن عدم تطابق ویژگی‌های و سد داریال است. یعنی: سد داریال، حتی اگر توسط کوروش بنا شده باشد، فاقد مشخصات سد ذوالقرنین است!! 2⃣ پس از ساخت سدّ، آنرا رحمتی از خدا دانسته و اشاره کرد که این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت)، پابرجا می‌ماند (کهف : 98). این آیه خصیصه‌های اصلی سد ذوالقرنین را مکشوف می‌سازد: 👈 یکی آن‌که در دفع شرّ مؤثر واقع شده، لذا به‌عنوان رحمتی از جانب خدا توصیف شده است. 👈 دیگر آن‌که این سدّ تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی باقی خواهد ماند. 3⃣ پیش از آن که ببینیم سد داریال حائز این شاخصه‌ها هست یا خیر، به بخشی از سخنان جناب ابوالکلام اشاره می‌شود تا دیدگاه ایشان روشن شود: 👈 مقصود از دو سدّ در آیه «حتّى اذا بلغ بین‌السّدین» دو دیواره‌ای است که به‌شکل کوه بلند در قفقاز قرار دارد. در مشرق قفقاز، راه عبور به شمال را سدّ می‌کند، در مغرب نیز مانع است، در وسط این دو دریا نیز سلسله‌جبال مرتفعی است که در حکم یک دیوار طبیعی بین جنوب و شمال محسوب می‌شود. قبایل شمال برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگه‌ای که در میان این رشته‌کوه‌ها وجود دارد... قبایل سیت (سکاها) همان قوم یأجوج و مأجوج بوده است که برای جلوگیری از هجوم آنان به بنای سدّی عظیم مجبور شد و از حمله آنان به آسیای‌غربی جلوگیری کرد و اگر به تاریخ توجه کنیم پس از زمان کوروش دیگر صحبتی از این غارت‌ها به‌میان نمی‌آید. 4⃣ نظرات جناب ابوالکلام دربردارندهٔ دو گزارهٔ مهم است: 🔸الف) قبایل شمالی برای هجوم به جنوب هیچ راهی نداشتند جز تنگه‌ای که میان رشته‌کوه‌های قفقاز وجود دارد. 🔸ب) کوروش با بنای سدّ آهنین راه آنان را به‌کلّی مسدود کرد، به‌گونه‌ای که پس از کوروش خبری از غارت سکاها نشد. 5⃣ در ادامه اثبات خواهد شد هیچ‌یک از این دو گزاره صحّت ندارد! (نه تنگه داریال تنها راه هجوم سکاها به نواحی جنوبی بود و نه حملات سکاها در قرون پس از کوروش متوقف شد!) ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 الف) بررسی راه‌های هجوم سکاها به مناطق جنوبی 1⃣ بررسی حملات در ادوار پیش از کوروش، راه‌های احتمالی هجوم این قوم به ایران را تبیین می‌کند. یکی از این حملات در دوران استیلای مادها بر ایران و در زمان هوخشتر انجام شد. 2⃣ بخشی از نوشته‌های در این‌باره به شرح ذیل است: 👈 مسافت بین دریاچه ماتید، رود فازیس و کل‌خید برای پیاده‌رو سالم ٣٠روز راه است، فاصلهٔ بین کل‌خید و ماد زیاد نیست و بین این دو مملکت فقط مردم ساس‌پیر سکنی دارند، ولی سکاها این راه کوتاه را گذاشته از راه بالاتر و دورتری آمدند، چنان‌که کوه‌های قفقاز را از طرف راست خود داشتند. 3⃣ به‌گفتهٔ پیرنیا: «هرودوت می‌خواهد بگوید، که راه کوتاه سکاها از کنار دریای آزوو به ولایت باطوم کنونی و از آنجا به آذربایجان بود، ولی آن‌ها راه خودشان را دور کرده از کنار دریای خزر گذشتند. تجاوز مردمان شمالی به ایران در قرون بعد هم از تنگه‌های قفقاز، مانند دربند واقع در کنار دریای خزر و تنگه داریال واقع در گرجستان بود. از این بیان معلوم می‌شود که در آن زمان هم مردمان شمالی از همین تنگه‌ها می‌گذشته‌اند و راه دیگر، ولو این‌که نزدیک‌تر بود، اختیار نمی‌شد... بعض محققین [نیز] احتمال داده‌اند، که سکاها از دهستان، گرگان، طبرستان و گیلان به طرف آذربایجان گذشته‌اند و هم چنین گوید. اگر این روایت صحیح باشد، باید گفت، که سکاها از دو طرف به ایران حمله کرده‌اند». 4⃣ با توضیحات فوق مشخص می‌شود که بنا به نقل هرودوت، سکاها از دربند (باب‌الابواب) در حاشیه به ایران حمله نموده‌اند. از سوی دیگر اشاره شد که به اعتقاد کتزیاس سکاها از کرانه‌های شرقی خزر به ایران حمله نموده‌اند. البته نیز یکی دیگر از راه‌ها بوده است. 5⃣ پس راه حملات سکاها، تنها محدود به تنگه داریال نبوده که با ساختن یک سدّ، شرّ این قوم (چنان‌که جناب ابوالکلام گفته‌اند) به‌کلّی مرتفع گردد. زیرا این قوم به گزارش هرودوت از تنگه دربند و به بیان کتزیاس از گرگان و خراسان به ایران حمله نموده‌اند! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 ب) نمونه‌هایی از حملات سکاها در اعصار پس از کوروش 1⃣ اسناد تاریخی ثابت می‌کند که تجاوزات با روی کار آمدن به پایان نرسید و پس از او نیز ادامه یافت. در ادامه به چند نمونه از این حملات اشاره می‌کنیم: 👈 یکی از این موارد به دورهٔ بازمی‌گردد. چنان‌که در کتیبه بیستون نگاشته شده، داریوش جهت دفع شرّ سکاها به مملکت آنان لشکرکشی نمود. 👈 شدّت حملات سکاها به‌حدّی بود که دو تن از پادشاهان اشکانی (مهرداد اول و فرهاد دوم) در جنگ با آن‌ها کشته شدند و این قوم را به جای خود نشاند. 👈 در زمان قراردادی بین ایران و روم منعقد شد و دولت روم متعهد شد سالیانه مبلغی به دولت ایران برای نگاه‌داشتن پادگان‌های قوی در دربند داریال قفقاز بپردازد تا از تجاوزات مردمان شمالی به حدود ایران و روم جلوگیری شود. 👈 در زمان سلطنت از سلسله ساسانیان نیز هجوم قبایل هون، که از معبر داریال پیش آمدند، شاه را وادار کرد که به دفع مهاجمین پرداخته و آنان را مغلوب کند، ولی ده سال بعد یک قوم دیگر از اقوام هون موسوم به سابیر به ارمنستان و آسیای صغیر تاختند. 2⃣ این مثال‌ها حاکی‌است که اقوام مهاجم هم‌چون و حملات خود را در سال‌های پس از کوروش نیز ادامه دادند. جالب‌تر آن‌که بسیاری از این حملات از همان صورت پذیرفت! که با آیهٔ ٩٧ سورهٔ کهف [یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه می‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند] هم‌خوانی ندارد! لذا اگر همان بود، می‌بایست مهاجمین را در پسِ خود محبوس داشته، مانع تجاوزات آنان می‌گردید، در حالی‌که چنین نشد!! 3⃣ از همهٔ این‌ها گذشته، بسیاری از گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که خودِ کوروش نیز در جنگی کشته شد که برای تأدیب سکاها و رفع تهاجمات آنان به وقوع پیوست و لذا خود او نیز ظاهراً قربانی حملات این قوم گردید و این موضوع تطبیقِ با را ناممکن می‌سازد!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 نتیجه‌گیری 1⃣ گفتیم که در قرآن دارای دو مشخصه اصلی است: یکی دفع شرّ اقوام مهاجم و دیگری پابرجا ماندن تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی. اما واجد هیچ‌یک از این مشخصات نیست. زیرا که از دید ابوالکلام و بسیاری از مفسّرین همان قوم بوده‌اند، در قرون پس از کوروش حملات خود از را پی گرفتند. 2⃣ از سوی دیگر، غیر از تنگه داریال، راه‌های دیگری نیز برای حملهٔ سکاها به نواحی جنوبی وجود داشته و آن‌ها می‌توانستند در صورت مسدود شدن یک راه، از راه‌های دیگر حملات خود را از سر بگیرند. یعنی سد داریال از همان ابتدا نیز نمی‌توانسته شرّ مهاجمین را به‌طور مطلق دفع نماید. این نیز دلیل دیگری است تا نتوانیم سدّ مذکور را همان سد ذوالقرنین بدانیم. 3⃣ مضاف بر این، سد داریال برخلاف آنچه قرآن در رابطه با سد ذوالقرنین بیان نموده، تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت) پابرجا نبوده و از استحکام آن کاسته شد، به‌گونه‌ای که در قرون بعد تدابیری در جهت استحکام آن اخذ گردید و جالب‌تر آن‌که به‌رغم همهٔ تدابیر باز هم حملات مهاجمین از این تنگه متوقف نشد. با این وجود چگونه می‌توان سد داریال را همان سد ذوالقرنین دانست؟!! 4⃣ در اینجا باید به این نکته اشاره شود که حتی خود جناب ابوالکلام نیز از زمان‌های هفت‌گانهٔ خروج یأجوج و مأجوج (سکاها) سخن به‌میان آورده و از مطالب ایشان برمی‌آید که برخی از حملاتی که از جانب این قوم به ایران صورت پذیرفت، مربوط به قرون پس از کوروش بوده است! 5⃣ نتیجه آن‌که سد داریال فاقد اصلی‌ترین ویژگی‌های سد ذوالقرنین، یعنی دفع شرّ اقوام مهاجم و پابرجا بودن تا رسیدن وعدهٔ الهی است. به‌نظر می‌رسد جناب برای یافتن سد ذوالقرنین در میان ابنیه تاریخی به این موارد توجه ننموده است!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📆 تقویم روزانه 🌺 امروز : جمعه 🌞 ٩ آبان ۱۳۹٩ هجری‌شمسی ☪️ ١٣ ربیع‌الاول ۱۴۴٢ هجری‌قمری ✝️ ٣٠ اکتبر ۲۰٢٠ میلادی 🕎 ١٢ حشوان ۵۷۸١ عبری 🌍 مناسبت‌های قمری ✍ فتح از سوی مسلمانان پس از نبردهای خونین با سپاهیان روم در عهد خلافت غاصب دوم (١۶ق) 📚 بیشتر بدانیم: 📖 جنگ‌های خلفا و منفعت یهود از آن 👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/5507 🗓 تذکر ضروری: این تقویم تنها به ذکر مناسبت‌های مرتبط با می‌پردازد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 علامه طباطبایی و مشکل سدّ ذوالقرنین 1⃣ در ادامهٔ مباحث پیشین لازم به ذکر است که (ره) نیز ضمن اذعان به قطع نشدن هجوم اقوام مهاجم در اعصار پس از کوروش، تفسیر جدیدی را از آیات مربوط به ارائه نموده‌اند تا ناکارآمدی موانعی هم‌چون را در جلوگیری از تجاوزات اقوام شمالی توجیه نمایند. 2⃣ بر کسی پوشیده نیست که سدّی که به تصریح آیات قرآن، در ساخت آن از آهن و مس استفاده شده، از زمان تاکنون استوار و پابرجا باقی‌مانده و مانع حملات مهاجمین باشد و تنها در زمان آمدن وعدهٔ الهی یا همان ویران گردد، در میان آثار باستانی موجود یافت نمی‌شود. 3⃣ به‌همین دلیل علامه طباطبایی که تلویحاً نظریهٔ را پذیرفته و قائل‌اند که در میان شخصیت‌های تاریخی، مطابقت بیشتری با ذوالقرنین دارد، تلاش نموده‌اند که اشکالاتی را که در مبحث سد ذوالقرنین به نظریهٔ ابوالکلام وارد است به‌نحوی تصحیح نمایند. 4⃣ بخشی از سخنان علامه که به این موضوع اختصاص دارد بدین شرح است: ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✍ توجیه علامه طباطبایی (ره) 1⃣ مفسّرین و مورّخین از قضیه سدّ به‌کلّی سکوت کرده‌اند. در حقیقت به‌خاطر این‌که مسأله سدّ یک مسأله پیچیده‌ای بوده لذا از زیر بار تحقیق آن شانه خالی کرده‌اند، زیرا ظاهر آیه «فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقّاً» به‌طوری که خود ایشان تفسیر کرده‌اند این است که این امت مفسد و خونخوار پس از بنای سدّ در پشت آن محبوس شده‌اند و دیگر نمی‌توانند تا این سدّ پابرجاست از سرزمین خود بیرون شوند تا وعده خدای سبحان بیاید که وقتی آمد آن را منهدم و متلاشی می‌کند و باز اقوام نام‌برده خونریزی‌های خود را از سر می‌گیرند، و این تفسیر با ظهور مغول در قرن هفتم درست درنمی‌آید. 2⃣ لذا ناگزیر باید اوصاف سدّ مزبور را بر طبق آنچه قرآن فرموده حفظ کنند و درباره آن اقوام بحث کنند که چه قومی بوده‌اند، اگر همان تاتار و مغول بوده باشند که از شمال چین به طرف ایران و عراق و شام و قفقاز گرفته تا آسیای صغیر را لگدمال کرده باشند، پس این سدّ کجا بوده و چگونه توانسته‌اند از آن عبور نموده و به سایر بلاد بریزند و آن‌ها را زیر و رو کنند؟ این قوم مزبور (یأجوج و مأجوج) اگر تاتار و یا غیر آن از امت‌های مهاجم در طول تاریخ بشریت نبوده‌اند پس این سدّ در کجا بوده، و سدّی آهنی و چنان محکم که از خواصش این بوده که امتی بزرگ را هزاران سال از هجوم به اقطار زمین حبس کرده باشد به‌طوری که نتوانند از آن عبور کنند کجا است؟ و چرا در این عصر که تمامی دنیا به‌وسیله خطوط هوایی و دریایی و زمینی به هم مربوط شده، و به هیچ مانعی چه طبیعی از قبیل کوه و دریا، و یا مصنوعی مانند سدّ و یا دیوار و یا خندق برنمی‌خوریم که از ربط امتی با امت دیگر جلوگیری کند؟ و با این حال چه معنا دارد که با کشیدن سدّی دارای این صفات و یا هر صفتی که فرض شود رابطه‌اش با امت‌های دیگر قطع شود؟ 3⃣ لیکن در دفع این اِشکال آنچه به‌نظر من می‌رسد این است که کلمه «دکاء» از «دک» به معنای ذلّت باشد، هم‌چنان که در لسان العرب گفته: «جبل دک» یعنی کوهی که ذلیل شود. و آن‌وقت مراد از «دَک کردن سدّ» این باشد که آن را از اهمیت و از خاصیت بیندازد به‌خاطر اتساع طرق ارتباطی و تنوع وسایل حرکت و انتقال زمینی و دریایی و هوایی دیگر اعتنایی به شأن آن نشود. پس در حقیقت معنای این وعده الهی وعده به ترقّی مجتمع بشری در تمدن و نزدیک شدن امت‌های مختلف است به یکدیگر، به‌طوری که دیگر هیچ سدّی و مانعی و دیواری جلو انتقال آنان را از هر طرف دنیا به هر طرف دیگر نگیرد، و به هر قومی بخواهند بتوانند هجوم آورند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✍ ردّ توجیه علامه طباطبایی (ره) 1⃣ مشاهده کردید که از آن‌جا که هیچ سدّی را نیافته‌اند که در طول سالیان متمادی، راه حملات اقوام مهاجم را مسدود نماید، تعبیر جالبی از آیهٔ ۹۸ سورهٔ کهف ارائه نموده و مراد از «دکّ» شدنِ سدّ و رسیدن وعدهٔ الهی را همان ظهور پیشرفت‌های بشری دانسته‌اند!!! 💥 این بیان علامه از دو منظر قابل نقد است: 2⃣👈 براساس آیات قرآن و آراء جمهور مفسّرین، مراد از «وعدُ ربّی»، همان قیامت کبری است و این برداشت با آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و نیز با روایات باب «اشراط الساعة» مطابقت کامل دارد که به این مسأله قبلاً اشاره شد. این در حالی‌است که برای استنباطی که مرحوم علامه از عبارت «وعدُ ربّی» ارائه نموده‌اند، شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد. 3⃣👈 حتی اگر برداشت ایشان از آیهٔ ۹۸ سوره کهف را پذیرفته و وعدهٔ خداوند متعال را وعده به «ترقّی جوامع و اتساع طرق ارتباطی» تفسیر نماییم، باز همان اِشکال اولیه به قوّت خود باقی است. چرا که سازه‌هایی چون و که مفسّرین آن‌ها را به‌عنوان سدّ ذوالقرنین به‌شمار آورده‌اند، حائز اصلی‌ترین ویژگی نبوده و حتی در بدو امر نیز در دفع شرّ مهاجمین کارایی علی‌الاطلاق نداشته‌اند. 4⃣ اساساً طُرُق احتمالی برای حملهٔ به عرصه‌های جنوبی، ٣ راه بوده است: «تنگه داریال»، «دربند یا باب‌الابواب» و «کرانه شرقی دریای خزر». وجود راه‌های متفاوت برای حملهٔ سکاها بدان معنا است که با احداث یک سدّ، نمی‌توان حملات را به‌طور مطلق دفع نمود. زیرا مهاجمین می‌توانستند از راه‌های مختلف به سرزمین‌های جنوبی حمله کنند و على‌الظاهر این کار را نیز انجام داده‌اند، چنان‌که در نوشته‌های و بدان اشاره شده است. 5⃣ بنابراین این سازه‌ها نه در زمان‌های گذشته و نه اکنون که با وقوع پیشرفت‌های چشم‌گیر، امر ارتباط ملل تسهیل شده، مانعی مطلق برای حملهٔ اقوام مهاجم محسوب نگشته و از این‌روی نمی‌توان آن‌ها را همان سد ذوالقرنین محسوب نمود. 6⃣ از سوی دیگر، مثال‌هایی که قبلاً در خصوص حملات و در اعصار پس از ارائه گردید، حاکی از آن است که ابنیه‌ای چون و ، در آن ادوار که پیشرفت‌های کنونی در امور ارتباطی حادث نشده بود نیز «دکّ» و ناکارآمد بوده‌اند!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 آنچه در سومین قسمت از مقالات «بررسی نظریهٔ کوروش ذوالقرنین» گذشت: 1⃣ ابتدا به «معرفی اجمالی نظریهٔ ابوالکلام آزاد» پرداختیم. 2⃣ سپس توضیح دادیم که نظریهٔ روی ۴پایه بنا شده: 👈 ١. سد ذوالقرنین / ٢. مذهب و معتقدات کوروش / ٣. سفرهای سه‌گانه ذوالقرنین / ۴. شواهد دیگر (اسفار یهود - احادیث اهل‌سنت - تندیس مشهد مرغاب) 3⃣ در ادامه به اولین پایهٔ نظریهٔ ابوالکلام یعنی پرداختیم و ثابت کردیم که هیچ ارتباطی با این سد ندارد! ✍ به همراهان فرهیختهٔ کانال سفارش می‌کنیم مقالهٔ «بررسی سدّ ذوالقرنین در نظریهٔ ابوالکلام آزاد» را حتماً در آدرس زیر مطالعه کنید، تا هم تفصیلاً در جریان مطالب قرار بگیرید و هم با منابع استدلالات آشنا شوید: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/12317 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📆 تقویم روزانه 🌺 امروز : شنبه 🌞 ١٠ آبان ۱۳۹٩ هجری‌شمسی ☪️ ١۴ ربیع‌الاول ۱۴۴٢ هجری‌قمری ✝️ ٣١ اکتبر ۲۰٢٠ میلادی 🕎 ١٣ حشوان ۵۷۸١ عبری 🗓 تذکر ضروری: این تقویم تنها به ذکر مناسبت‌های مرتبط با می‌پردازد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 مقدمه 1⃣ دیروز توضیح دادیم که نظریهٔ روی ۴پایه بنا شده: 👈 ١. سد ذوالقرنین / ٢. مذهب و معتقدات کوروش / ٣. سفرهای سه‌گانه ذوالقرنین / ۴. شواهد دیگر (اسفار یهود - احادیث اهل‌سنت - تندیس مشهد مرغاب) 2⃣ در ادامه به اولین پایهٔ نظریهٔ ابوالکلام یعنی پرداختیم و ثابت کردیم که هیچ ارتباطی با این سد ندارد! 3⃣ از امروز به سراغ دومین پایهٔ نظریهٔ جناب ابوالکلام می‌رویم. یعنی: مذهب و معتقدات کوروش و مقایسهٔ آن‌ها با سیره و اعتقادات ذوالقرنین. با ما همراه باشید. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مقایسهٔ اعتقادات و سیرهٔ ذوالقرنین و کوروش 1⃣ یکی از مهم‌ترین معیارهای تطابق یا عدم تطابق شخصیت‌های تاریخی با ، اعتقادات و سیرهٔ عملی این شخصیت‌ها است. برای مثلاً بسیاری از محققین را به‌دلیل اعتقادات شرک‌آمیز و قتل و غارت‌هایی که انجام داده، مصداق ذوالقرنین ندانسته‌اند. از سوی دیگر به‌دلیل آن‌که مورد مدح قرار گرفته، از سوی برخی از اندیشمندان و در صدر آنان ابوالکلام آزاد، مابازاء تاریخی ذوالقرنین تلقّی شده است. 2⃣ جناب معتقدات و خصایل اخلاقی کوروش را در کتاب خود بررسی کرده و با ارائه شواهدی، کوروش را فردی مؤمن و متخلّق به اخلاق الهی دانسته و کوشیده تا منش و مسلک کوروش و ذوالقرنین را یکسان جلوه دهد. 3⃣ ما برای دست‌یابی به نتیجه‌ای صحیح در خصوص اعتقادات و مسلک با دو دسته از گزارش‌های تاریخی متفاوت روبه‌رو هستیم: 👈 برخی از منابع، کوروش را مورد ستایش قلمداد نموده و شبان یا راعی خداوند می‌خوانند؛ لذا عده‌ای کوروش را مؤیّد به تأییدات الهی دانسته‌اند. 👈 گروهی از گزارش‌ها نیز او را خادم خدای بزرک بابل دانسته و سخن از تعظیم او در برابر رب‌الارباب بابلیان به میان می‌آورند. 🔹 از سوی دیگر، مذهب و عقاید شخصی کوروش کبیر نیز محل بحث است: 👈 برخی او را پیرو آیین و گروهی او را دانسته‌اند. 4⃣ جناب ابوالکلام به سیاق رویّه‌ای که عمدتاً از آن تبعیت نموده‌اند، توجهی به تعارضات تاریخی نداشته و تنها به شرح قولی که مطلوبشان بوده است پرداخته‌اند!! لیکن راه صحیح برای فردی که در طلب است، بررسی تعارضات و ارائه دلیل برای اخذ یک قول و ردّ اقوال دیگر است. 5⃣ بر این اساس، در ادامه ابتدا موضع ابوالکلام آزاد در رابطه با تبیین شده و ادلّهٔ ایشان مبنی بر یکسان بودن معتقدات و منش کوروش و ذوالقرنین ارائه می‌گردد. سپس مباحث اختلافی دربارهٔ بررسی خواهند شد تا نتیجه‌گیری مناسبی از این اقوال تاریخی متضاد حاصل شود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ آراء ابوالکلام دربارهٔ معتقدات کوروش (١) 1⃣ به‌سبب خدمتی که به حین تسخیر بابل انجام داده و موجبات بازگشت ایشان به موطنشان را فراهم آورد، در جای‌جای مورد ستایش‌های کم‌نظیری قرار گرفته است. لذا یکی از مسائلی که از سوی ابوالکلام به‌عنوان مستمسکی برای اثبات به خدای یکتا استفاده شده، فرازهایی از است. 2⃣ بنا به دیدگاه ابوالکلام، به‌سبب نخوت و غروری که داشته‌اند، محال بوده که لب به ستایش فردی بت‌پرست بگشایند!! لذا می‌بایست رابطهٔ نزدیکی میان و وجود داشته باشد! ایشان به‌رغم نبود مدرک تاریخی، حتی این احتمال را هم داده‌اند که پس از فتح بابل، به کوروش عرضه شده و کوروش به‌سبب آن‌که را موافق مذهب خود یافته، خدمات عظیمی را به این قوم ارائه نموده. 3⃣ جهت تبیین بحث، به چند نمونه از مدایحی که در رابطه با در بیان شده و جناب ابوالکلام بدان استناد نموده‌اند، اشاره می‌شود. در سِفر اشعیا آمده است: 👈 خدای نجات‌دهنده می‌فرماید… اورشلیم از نو بنا خواهد شد و شهرهای یهود مجدداً آبادان خواهد گردید، من خانه‌های ویران آن را برای بار دوم از نو بنا خواهم کرد… دربارهٔ می‌گویم که او برآورنده‌ی رضایت و خشنودی من است. 👈 خداوند در شأن خود، کوروش می‌فرماید: من دست او را گرفتم تا ملت‌ها را در حیطهٔ اقتدار او درآورم و از چنگ پادشاهان خون‌خوار نجات دهم، دروازه‌ها پشت سر هم بر روی او باز شد. آری، من همه‌جا با توام و همه‌جا تو را در راه راست راهنما خواهم بود. دروازه‌های آهنین شکسته و خزاین مدفون و گنج‌های پنهان به‌دست تو خواهد افتاد، همهٔ این کارها به‌دست تو خواهد شد، تا بدانی که من، که تو را به اسمت خوانده‌ام، می‌باشم. 👈 هان! نگاه کنید. من را فرا خواندم. من این مرد را که از سرزمین دور می‌آید و خشنودی مرا فراهم می‌کند، فرا خوانده‌ام. 4⃣ مشاهده می‌شود که سِفر اشعیا کوروش را مسیح و نجات‌دهندهٔ قلمداد نموده و از او با صفتِ «برآورندهٔ رضای خداوند» یاد می‌نماید. قسمت‌هایی از سِفر ارمیا نیز وعدهٔ از بابل و بازگشت به اوطانشان را داده است. بدیهی‌است کسی که این وعده را تحقّق داده کسی جز نبوده و این امر نشان از شأن کوروش نزد دارد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ آراء ابوالکلام دربارهٔ معتقدات کوروش (٢) 1⃣ مطلب دیگری که ابوالکلام به آن استناد نموده، «نوع برخورد کوروش با پادشاهان و ملل مغلوب» است. ایشان می‌نویسد: ✍ کوروش در جنگ [با لیدی] پیروز شد و معمولاً در آن زمان عاقبت ممالک مفتوحه ویرانی و قتل‌عام به‌دست فاتحین بود، اما مورّخین یونان هم می‌نویسند که چنین چیزی اتفاق نیفتاد، بلکه کوروش با کمال بزرگواری با مغلوبین رفتار کرد… مردم دنیا، از این جنگ دانستند که کوروش نه‌تنها یک فاتح نیرومند است بلکه یک معلم اخلاق نیز محسوب می‌شود و برخلاف روش‌های سلاطین و دولت‌های سابق، ادارهٔ امپراتوری بزرگ خود را بر اساس سیاست اخلاقی قرار داده است. 2⃣ ابوالکلام در ادامه در صدد اثبات بودن کوروش برآمده و اخلاق منحصر به‌فرد کوروش را نشأت گرفته از مذهب او دانسته است: ✍ این‌که زردشت قبل از کوروش ظهور کرده و یا معاصر با کوروش بوده مطلبی جداگانه است ولی این‌که کوروش پیرو دین زردشت بوده نمی‌توان شک کرد. درست است که شواهد تاریخی که مستقیماً ما را در آن‌چه گفتیم تأیید کند نداریم، ولی وقتی در آن‌چه قرائن تاریخی به ما می‌دهد، دقت کنیم، از قبول آن‌چه گفتیم گریزی نیست. 3⃣ ادله‌ای که ارائه گردید مبیّن نظرات جناب ابوالکلام در باب است. لازم به ذکر است که برخی از مواردی که ایشان بدان اشاره نموده و از آن در جهت اثبات موحّد بودنِ کوروش بهره گرفته‌اند، از مسلّمات تاریخ است؛ مانند از سوی کوروش و به آن قوم. لیکن بخشی از مطالب جناب ابوالکلام هم‌چون بودن کوروش قطعی نیست. 4⃣ به هر روی با بیان آراء ابوالکلام مشخص شد که پاره‌ای از گزارش‌های تاریخی حاکی از خدمات کوروش به یکی از ادیان ابراهیمی بوده و این امر سبب شده تا برخی از محققین، کوروش را فردی مؤمن و متعهد به اخلاق الهی قلمداد کنند. 5⃣ اما از سوی دیگر، دیگری نیز وجود دارند که نشان‌دهندهٔ تعظیم مشرکان و خدایانشان از سوی کوروش است. از این روی می‌بایست اسناد فوق‌الذکر را هم مورد بررسی قرار داده و بر این اساس قضاوت صحیح‌تری از معتقدات و منش حاصل نمود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📆 تقویم روزانه 🌺 امروز : دوشنبه 🌞 ١٢ آبان ۱۳۹٩ هجری‌شمسی ☪️ ١۶ ربیع‌الاول ۱۴۴٢ هجری‌قمری ✝️ ٢ نوامبر ۲۰٢٠ میلادی 🕎 ١۵ حشوان ۵۷۸١ عبری 🌍 مناسبت‌های میلادی ✍ صدور بیانیهٔ خائنانهٔ / اولین گام برای تشکیل اسرائیل (١٩١٧م) 📚 بیشتر بدانیم: 📖 نقش روچیلدها در اشغال فلسطین: 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/5897 🌍 مناسبت‌های عبری ✍ ولادت حضرت ، اولین فرزند حضرت ابراهیم خلیل (٢٠٣۴ عبری) 📚 بیشتر بدانیم: 📖 اثبات ذبیح بودن اسماعیل با استفاده از تورات 👉 http://jscenter.ir/jewish-methods/falsification-of-history/846 🗓 تذکر ضروری: این تقویم تنها به ذکر مناسبت‌های مرتبط با می‌پردازد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تسامح کوروش در قبال عقاید خرافی ✍ درنگی بر مستندات تاریخی معلوم می‌سازد که توجّهات محبّت‌آمیز به آداب و عقاید ملّت‌ها، منحصر به نبوده و این پادشاه، اعتقاد تمامی ملت‌ها اعم از مشرکین و موحّدین را مورد تکریم قرار داده است. در ادامه شواهدی در راستای اثبات رویکرد آمیخته با تسامح کوروش در برابر و ارائه خواهد شد. 💥 تذکر: این بحث بسیار مهم و قابل توجه است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ عقاید کوروش در کتیبه‌های بابل 1⃣ پس از تسلط بر بابل، اعلامیه‌ای از سوی او صادر شد که بر روی استوانه‌ای گلی نگاشته شده و به [منشور کوروش] موسوم است. این استوانه در سال ۱۸۷۹ در منطقه بابل و در پرستشگاه اساگیل، معبد بزرگ یافت شد! 2⃣ متن استوانه ۴۵ سطر دارد که ۱۹ سطر نخست آن از زبان مردوک بیان شده و در ادامه زاویهٔ دید از مردوک به کوروش تغییر یافته است. سطرهای ابتدایی به بدگویی از نبونید و تقصیرات او و خشم خدای بزرگ بابل از اقدامات نبونید اختصاص یافته است. 3⃣ نیز در این بیانیه آمده که نبونید، پادشاه بابل، خدایان سومر و اکد را به بابل آورده و لذا مردم این نواحی از او سخت رنجیده بودند، زیرا براساس معتقدات اهالی بابل، وقتی که خدای شهری را از شهرش بیرون می‌بردند، مانند آن بود، که او را به اسارت برده باشند. لذا کوروش این خدایان را به مواطن اصلی خود بازگردانده و موجبات خوشحالی مردوک و دیگر خدایان را فراهم آورد!! 4⃣ ضمناً از مفاد این متن صریحاً استنباط می‌شود که کوروش مورد عنایت و برگزیدهٔ مردوک بوده و عظمت مردوک که در زمان نبونید مخدوش شده بود را بار دیگر به دوران اوج خود بازگردانده است!! 5⃣ مضمون مابقی استوانه که از زبان کوروش بیان شده، این است که: کوروش خود را مورد محبّت و توجّه مردوک دانسته، او را تعظیم کرده، و از خدای بابلیان تقاضا نموده که برکاتش را بر او و فرزندش نازل کند. ضمناً کوروش مردم بابل را در جهت اجرای مرام و مذهب خود یاری نموده و به این مسأله، مباهات کرده است! 6⃣ کتیبه‌های دیگری نیز یافت شده که مضمون آن‌ها کاملاً سازگار با مفاد استوانه کوروش بوده و همگی آنها بر تکریم عقاید و رسوم از سوی کوروش دلالت می‌کنند! بر روی کتیبه‌ای که در شهر اوروک به‌دست آمده چنین نگاشته شده: «کوروش اساگیل و ازیدا را دوست دارد» و در کتیبه دیگری که به شهر اور مربوط است نوشته شده: «کوروش خدایان را به پرستشگاه‌هایشان بازگرداند». یکی از الواحی که در شهر اور یافت شده به تعظیم و خشوع کوروش در برابر موسوم به اختصاص دارد. از این کتیبه چنین برمی‌آید که کوروش را بازسازی کرده و فتوحات گستردهٔ خود را این‌بار مدیون برکاتی دانسته که از جانب سین بر او نازل شده است!! 7⃣ نوشته‌های مورّخین یونانی نیز مفاد کتیبه‌های بابلی را تأیید می‌کند. گزارش داده که کوروش هنگام فتح بابل قربانی‌هایی را به خدایان از جمله مردوک تقدیم نموده است. اسناد تجاری بابل که به زبان اکدی نگاشته شده و مربوط به دوران فتح بابل است نیز صراحتاً همین معنا را منتقل می‌کنند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter