فرازی از وصيتنامه #شهيد #محمدرضا_کمربسته : ٬پدر و مادر عزيزم! نمىدانم چگونه با زبانم با شما سخن بگويم و هنگامى كه شروع به سخن گفتن مىكنم زبانم لال مىشود و طرز صحبت كردن خود را فراموش مىكنم. پدر و مادر عزيزم! هرچند كه شما را دوست دارم اما معشوقم را، خدايم را، بيشتر دوست دارم و انسان هركه را بيشتر دوست داشته باشد بيشتر به سوى او می رود.٬
.
نام پدر: على
تاريخ تولد: ۱۳۴۶/۱۲/۰۱
تاريخ شهادت:۱۳۶۲/۱۲/۰۶
محل شهادت: #دهلران
عمليات: #والفجر 6
.
.
#وصیت_نامه
#شهدای_آمل
#شهادت
#آمل
#معبر_عشق
#شهید
#دلتنگی
#معشوق
#کمربسته
#محمد_رضا_کمربسته
فرازی از وصيتنامه #شهيد #محمدرضا_کمربسته : ٬پدر و مادر عزيزم! نمىدانم چگونه با زبانم با شما سخن بگويم و هنگامى كه شروع به سخن گفتن مىكنم زبانم لال مىشود و طرز صحبت كردن خود را فراموش مىكنم. پدر و مادر عزيزم! هرچند كه شما را دوست دارم اما معشوقم را، خدايم را، بيشتر دوست دارم و انسان هركه را بيشتر دوست داشته باشد بيشتر به سوى او می رود.٬
.
نام پدر: على
تاريخ تولد: ۱۳۴۶/۱۲/۰۱
تاريخ شهادت:۱۳۶۲/۱۲/۰۶
محل شهادت: #دهلران
عمليات: #والفجر 6
.
.
#وصیت_نامه
#شهدای_آمل
#شهادت
#آمل
#معبر_عشق
#شهید
#دلتنگی
#معشوق
#کمربسته
#محمد_رضا_کمربسته
.
دعا کنید همچنان ببینم و بنویسم
20 سال پیش، در جلسه ای، جانباز بزرگوار "مجتبی شاکری" که دو چشم و دو دست خود را تقدیم خدا کرده است، ازم پرسید:
- اگر روزی، خدا بخواهد امانتی را که بهت داده پس بگیرد، اول حاضری کدام عضو بدنت را بگیرد؟
گفتم: پای چپم را.
- و دوباره؟
- پای راستم را.
- و دوباره؟
- دست چپم را.
- و دوباره؟
می دانم، بد گفتم. صریح گفتم و تند: - ببین آقای شاکری، من از روز اول که پایم را به جبهه گذاشتم، فهمیدم قدم در کجا نهادم، برای همین به خدا گفتم: خدایا هر عضو بدنم را که می خواهی بگیر، فقط چشمها و دست راستم را از من نگیر.
با تعجب پرسید: چرا؟
گفتم: من از شما عزیز عذر می خوام. من می خواهم همچنان با چشمهایم ببینم و با دست راستم بنویسم آنچه را در جبهه دیده ام. حتی وقتی در فاو، باران ترکش بر بدنم بارید، چشم راستم ترکش خورد و دست راستم هم زخم برداشت، باوجودی که استخوان کف دستم شکسته و در گچ بود، همان هفته اول، در بیمارستان تلاش می کردم خودکار دستم بگیرم.
برای این که همچنان شاهد نوشتن کتاب از سوی بنده حقیر باشید و بخصوص که چندکتاب مهم در دست دارم که روزهای نهایی شان را پشت سر می گذارند، خیلی برایم دعا کنید.
دعا کنید کم نیارم، خسته نشم و چشمان همچنان ببینند و انگشتان بنگارند.
حمید داودآبادی
#حمید_داود_آبادی
#حمید_داودآبادی
#حمید_داوودآبادی
#داود_آبادی
#داودآبادی
#داوودآبادی
#دفاع_مقدس
#جانباز
#مجتبی_شاکری
#عکس
#خاطره
#خاطرات
#والفجر۸
#فاو
#والفجرهشت
#والفجر_هشت
🍃او را به عاشقی میشناختند.عاشقی برای ارباب.یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
.
🍂انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی!
عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است.و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب اورا به سمت و سوی خود کشاند.
وقتی امام_ره_ خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود.
بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد ، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
.
🍂گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است.عباس
آقایی که در شجاعت زبانزد است
#غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد.در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت.
مادر میگوید: " از حج که باز گشت، گفتم : عباس ! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی )) گفت : (( خیلی دلم می خواهدملاقات و زیارت خدا نصیبم شود))."
.
🍂باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از #دل بگذری تا تو را بخرد.
مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت
تا که در نیمه شبی، در پنجوین ، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت .
#والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
.
#تولدت_مبارک ؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان
.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
.
به متاسبت سالروز تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
.
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
.
📆تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور ایجاد زمینهای برای {زیارت با معرفت} است.
#سید_علی_خامنهای
🍃در#شلمچه که راه میافتی صدای خوش آمدگویی را از تن های عجین شده با خاک میشنوی، استخوان هایی گرد هم میآیند و برای تو که به دیدارشان آمدهای قامت راست میکنند. آن هنگام بی شک به آسمان متصل خواهی شد.
🍃 اگر از#فکه بگویم، خواهی فهمید آنجا مکهی کوچکِ #شهید_آوینی است که برای طواف رفت و هرگز بازنگشت.
هنوز هم صدای مداحی شهیدان را از حسینیه گردان تخریب میتوان شنید! همان ها که محتاج نگاهی بودند تا گرههای دنیا از دستانشان باز شود و مانند پرندهای کوچ کنند🕊
🍃چشمانی در جزیره#مجنون میدرخشند که صاحبشان را به#خدا سپرده اند... همان چشمانی که مصباحی بودند برای#سردار_خیبر.
🍃خدا در آیهای زنده بودنشان را فریاد میزند اما چه بسیار آدمهایی که نمیشنوند.
🍃شرهانی خود قصهای دارد برای اهلش، آنجا قطعهای از#کربلاست. گویی #زینب سلام الله علیها آنجا بر روی تپهها ایستاده و برای دیگران سخنرانی میکند، از سرهایی میگوید که سالها بعد در سرزمینی دیگر بریده میشوند و برای خواهران و مادران خود سرافرازی به بار میآورند، همان مدافعانی که پای درسِ سرداران خیبر و بدر و#والفجر بودند و چه خوب درسِ تا ابد زنده بودن را آموختهاند✌️
به راستی #شهدا_شمع_محفل_بشریتند💚
✍نویسنده: #فاطمه_اکبری
🌷به مناسب روز راهیان نور
#بزرگداشت_شهدا
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🍃او را به عاشقی میشناختند. عاشقی برای ارباب. یک محله بود و یک #عباسِ علمدار.
🍃انگار نمی شود از کنار این دریایِ #عشق بگذری و خیس نشوی و محال است خیس شوی و غرق نشوی! عباس هم از غرق شدگانِ در دریایِ عشق #حسین است. و دستِ نوازشش بر سر یتیمان، درد بیپدری را کمتر میکرد.
🍃بعد از سربازی، در رشته "تربیت کودک" دانشگاه علامه طباطبایی مشغول شد تا بانگِ #انقلاب او را به سمت و سوی خود کشاند.
🍃وقتی امام(ره) خاکِ وطن را با قدومش معطر کرد، عباس از آنهایی بود که جانش را برای محافظت از امام بر دست گرفته بود. بعد ها که قرعهِ سرنگونی به نامِ #لانه_جاسوسی افتاد، عباس اولین نفر بود که وارد ساختمان شد.
🍃گویی این همه #شجاعت را وامدار نامش است. عباس آقایی که در شجاعت زبانزد است #غیرتِ عباسگونه اش او را به خاکِ #جبهه کشاند و نمکگیرِ وادیِ عاشقان شد. در عملیات #بیتالمقدس صورتش مجروح شد اما پس از چندی دوباره رهسپارِ جبهه بود.
🍃در سال ۶۲، مَحرَمِ حریمِ یار شد! به #حج رفت. مادر میگوید: "از حج که باز گشت، گفتم: عباس! خوش به حالت که رفتی و خانه خدا را زیارت کردی" گفت: خیلی دلم می خواهد ملاقات و زیارت خدا نصیبم شود.
🍃باید خالص باشی و برای #معشوق نه از جان که از دل بگذری تا تو را بخرد. مثل عباس! رها از همه دلبستگیها، در گوشِ یار سخن از #پرواز میگفت. تا که در نیمه شبی، در پنجوین، ترکشِ سرگردانِ یک خمپاره در جانش آرام گرفت. #والفجر۴ بال پروازی شد تا در بیکرانِ آسمان، به محضرِ #معبود برسد🕊
#تولدت_مبارک؛ پرستویِ خوش رقصِ آسمان❤️
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺 به مناسبت سالروز #تولد #شهید_عباس_ورامینی
📆تاریخ تولد : ۵ بهمن ۱۳۳۳ به گفته مادر شهید در شناسنامه ۵ مرداد ۱۳۳۳
📆تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۶۲. پنجوین
📆تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
37.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #سخنرانی 📢
● سخنرانی #شهید_حاج_همت ؛ فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص در حال سخنرانی برای #گردان_سلمان و توجیه این گردان جهت فرستادن به دشت قزلچه برای شکار تانکهای دشمن بعثی در عملیات #والفجر۴
- خیلی جالبه، بعد سخنرانی میریزن سر #حاجی ، بغلش میکنن و غرق بوسه...!!!❤😊☘😘😘😘
#شب_جمعه_یاد_شهدا
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهید_همت
#سردار_عاشورایی_خیبر
37.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی #شهید_حاج_همت ؛ فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ص در حال سخنرانی برای #گردان_سلمان و توجیه این گردان جهت فرستادن به دشت قزلچه برای شکار تانکهای دشمن بعثی در عملیات #والفجر۴
- خیلی جالبه، بعد سخنرانی میریزن سر #حاجی ، بغلش میکنن و غرق بوسه...!!!
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهید_همت
#سردار_عاشورایی_خیبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ــــــــــــــــــــــــــ
مظلومان #اروند
سی و هشت سال پیش
غروب بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴_اروندکنار..!
❣امشب ساعت ۲۲، اروند مهمان دارد..! بهمن ماه بود ...آب سرد، هوا هم شروع به باریدن کرد و اروند خروشان شده بود..اما فرزندان #خمینی امشب دل به دریا زدند...! امروز کسی چه میداند سی و هشت سال پیش در چنین شبی یعنی شب #عملیات #والفجر ۸ چه اتفاقی افتاده است... فدای مظلومیت بچه هایی که با رمز یا #فاطمه_الزهرا امشب به آب زدند !!!!
وماچه کردیم؟؟
بعد از شما!!
#شهدا شرمنده ایم
نثار اروح مطهر شهیدان صــــــــــــــــــــــــلوات..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بار بندید عاشقان
نوبت اعزام رسید ...
#شب_عملیات
#والفجر۱۰