eitaa logo
کشکول تبلیغ
120 دنبال‌کننده
372 عکس
123 ویدیو
126 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شب یازدهم محرم سال 1397 – پایگاه اطلاع رسانی حامد کاشانی https://www.hkashani.com/?p=11001 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ✓شب سختی برای اهلبیت علیهم السلام ✓عجله برای غارت بخاطر محدودیت غنیمت... سواره و پیاده.... بدون دقت... چند دختر زیر اسبان جان دادند.... شیخ مفید میفرماید یک سواری چادر از سر ناموس رسول الله..... ✓مخدرات یعنی پرده نشین ✓پیدا کردن بچه های ترسیده و فراری ✓مصیبت بریدن سرها فردای عاشورا هر قبیله سهمیه دارد چند تا سر ببره.... یه بار دیگه داغ شهدا تازه شد.... 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام السلام سلام الله علیها سلام الله علیها •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
نحوه‌ی شهادت ابا عبدالله الحسین (علیه السّلام) در روز عاشورا چون ما در کربلا داریم که وقتی سیّد الشّهداء (صلوات الله علیه) «وَ قَدْ ضَعُفَ‏ عَنِ‏ الْقِتَالِ‏»[20] وقتی از جنگیدن خسته شد دائماً در حرکت بود، توان سوار شدن بر اسب نداشت، این چهار هزار تیرانداز و آن هزار جوّاله که سنگ پرتاپ می‌کردند، دائماً شلیک می‌کردند «فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً» یک لحظه که مکث کرد نفسی تازه کند حضرت را مجروح کردند. تا به زمین افتاد تنها هم شده بود به خیمه‌ها حمله کردند. نوشتند سیّد الشّهداء (صلوات الله علیه) در طول عاشورا که هر مصیبتی سر آن بزرگوار آوردند، آن لحظه‌ای که صورت مبارک ایشان روی خاک قرار گرفته است مدام این عبارات را می‌گفتند: «الهی رِضاً بِرضائِک»، «صَبراً عَلَی بَلائِک»، «لَا مَعْبُودَ سِوَاكَ‏»، «اللّهُمَّ مُتَعالِيَ المَكانِ عَظيمَ‏ الجَبَروتِ‏» یعنی هر چه امتحان را سخت کردند آقای ما تسلیم نشدند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
تنها مصیبتی که اونقدر به قلب سیدالشهدا علیه السلام سنگین بود که خدای متعال به آقا تسلیت گفتند و ندای آسمانی یه گوش سید الشهدا علیه السلام رسید مصیبت آقا علی اصغر سلام الله علیه بود. علاّمه مجلسى مى فرمايد: تا تیر به گلوی علی اصابت کرد امام به خدای متعال عرضه داشت : «هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللّهِ»؛ (اين مصيبت بر من آسان است، چرا كه در محضر خداست). یک وقت ندا به گوشش می رسد، «یا حُسین، دَعْهُ» بچه ات را به ما بده. «دَعهُ یا حُسین، فَإنَّ لَهُ مُرضِعَةً فی الجنّة...» 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام علیه السلام علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
بین شهدای کربلا دو بدن هستند که دو مرتبه زیر سم اسبان لگد کوب شد اولی بدن قاسم بن الحسن علیه السلام بود... یه بار بدنش در کنار بدن شهدا غروب عاشورا لگدکوب شد اما بار اول داستان فرق می کرد. بار اول قاسم زنده بود و بدنش زیر سم اسبان لگد کوب شد. نوشتند امام به لشگر حمله کرد و خودشان را ب بالای سر عزیز دل برادر رساندند....یه جمله نوشتن وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ پیکر بی جان و لگد کوب شده قاسم را به سینه چسباند فرمود امام قاسم را از میدان نبرد بیرون برد، حمید بن مسلم می گوید: نگاه می کردم پاهای قاسم به زمین کشیده می شد، او را آورد کنار کشته فرزندش علی اکبر و سایر شهدای بنی هاشم. اما بدن دوم که در زمان حیات زیر سم اسبان لگد کوب شدند بدن مطهر خود سید الشهدا بود. این مطلب در هیچ مقتلی ذکر نشده و فصط در زیارت ناحیه مقدسه آمده است که وقتی حضرت از صدر زین به زمین افتادند مجروح بدن مطهرشان زیر سم اسبان لگدکوب شد 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام علیه السلام علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
دودمه شب یازدهم دگر خورشید روی نیزه‌ها رفت امان از دل زینب (س) دگر دشمن به سوی خیمه‌ها رفت امان از دل زینب (س) // دودمه شب یازدهم شمع دل می‌سوزد و شام غریبان امشب است -موپریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است- موپریشان زینب است // دودمه شب یازدهم زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا -بنگر حال مرا پای طفلان حرم آبله دارداست اخا-بنگر حال مرا //   دودمه شب یازدهم امشب حرم آل عبا یار ندارد-امان از دل زینب مردی به جز از عابد بیمار ندارد -امان از دل زینب // دودمه شب یازدهم جان زینب در شب شام غریبان گم شده ---- یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده --- یاریم کن یاحسین // دودمه شب یازدهم بین هر خیمه پرستویی خدایی می‌شود ----- کربلا آتش گرفت صورت پروانه‌ها کرب بلای می‌شود ----- کربلا آتش گرفت دودمه شب یازدهم شاه گفتا کربلا امروز میدان من است، عید قربان من است مادرم زهرا (س) در این گودال مهمان من است، عید قربان من است //   دودمه شب یازدهم شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است // دودمه شب یازدهم آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh  
 از «مسمع بن عبدالملک کردین بصری» نقل است که حضرت جعفر الصادق (ع) از او سوال کرد: ای مسمع تو از اهل عراق هستی، آیا به زیارت قبر جد ما حسین (ع) می‌روی؟ عرض کردم: خیر، من نزد اهل بصره مردی مشهور هستم و دشمنان بسیاری از ناصبی‌ها و غیر ایشان دارم و از اینکه احوالات مرا نزد خلیفه گزارش کنند در امان نیستم و می‌ترسم با من کاری کند که عبرت دیگران شود، لذا احتیاط کرده و به زیارت نمی روم. امام صادق (ع) فرمودند: آیا مصائبی که بر آن بزرگوار گذشت و آزار و اذیت‌هایی که بر ایشان روا داشتند را یاد می‌کنید؟ عرض کردم: بلی. حضرت فرمودند: آیا به جزع و فزع می‌آیی؟ عرض کردم: بلی به خـدا قسم از یاد مصائب آن امام بزرگوار چنان حزن و اندوهی بر من وارد می‌شود که اهل و عیال من با مشاهده آن، حالشان دگرگون می‌شود و از خوردن طعام امتناع می‌کنند. حضرت فرمودند: خداوند رحمت کند تو را بواسطه این اشک‌ها و بدان قطعا تو از کسانی محسوب می‌شوی که به خاطر اندوه ما جزع نموده و بواسطه سرور و فرح ما مسرور گشته است. به جهت خوف ما خائف و هنگام مامون بودن ما در امان بوده‌اند. ای مسمع بدان هنگام مرگ اجدادم را بالای سرت مشاهده خواهی کرد که سفارش تو را به ملک‌الموت خواهند کرد و بشارتی که به تو خواهند داد، برتر و بالاتر از هر چیزی است و خواهی دید ملک‌الموت از مادر مهربان به فرزندش، به تو مهربان‌تر و رحیم‌تر خواهد بود. سپس حضرت گریستند و اشک‌های مبارک‌شان جاری شد و من نیز با آن جناب اشک ریختم، سپس حضرت  فرمودند: ای مسمع از هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به شهادت رسیدند، زمین و آسمان بر ما ترحم نموده و می‌گریند و موجودی بیشتر از فرشتگان بر ما نگریسته است و اشک‌هاشان هرگز قطع نمی‌شود بدان احـدی به خـاطر ترحم بر مـا و به جهت مصـائبی که بر مـا وارد شـده، گریه نمی‌کنـد مگر آنکه قبـل از آمـدن اشک از چشـمش، حق‌تعالی او را رحمت خواهـد نمود و وقتی اشک‌ها برگونه‌هایش جاری گشت، در صورتی که یک قطره از آن درجهنم بیفتد، حرارت و آتش آن را خاموش و آرام می‌کند، طوری که دیگر برای آن حرارتی پیدا نمی‌شود. بدان کسـی که به خاطر ما قلبش دردناک شود، در روزی که موت و مرگش فرا برسـد و ما را مشاهده نماید، سـرور و نشاطی برایش پیدا شود که پیوسـته این سـرور در او بوده تا در کنار حوض کوثر بر ما وارد گردد و هنگامی که محب و دوستدار ما بر حوض کوثر وارد شود، سرور و فرح خاصی در کوثر پیدا شود، به حدی که انواع و اقسام اطعمه‌ای به او چشانده می‌شود که وی مایل نیست طعم ان غذاها زائل گردد. ای مسمع کسی که از ان حوض یک جرعه بیاشامد، بعد از ان هرگز تشنه نشده و طلب آب نکند. سپس حضرت اوصاف آب کوثر را چنین توصیف فرمودند: طبع آن در سردی و خنکی مانند کافور بوده، بوی آن همچون بوی مشک است؛ شیرین‌تر از عسل، نرم‌تر و لطیف‌تر از سر شیر است.  آب کوثر صاف‌تر از اشک چشم و پاکتر از عنبر. از «تسنیم» که چاهی است در بهشت خارج می‌گردد و از جوی‌های بهشت عبور می‌کند و از روی ریگ‌های بهشتی که در و یاقوت هستند، جاری می‌شود. کاسه‌هایی از زر و سیم و انواع جواهر قیمتی در آن است که عدد آنها از ستارگان آسمان بیشتر می‌باشد. بوی خوش آن از امسافتی که باید آنرا ظرف هزار سال پیمود، به مشام می‌رسد. از حوض کوثر بوی خوش و نسیم معطری به صورت شارب می‌وزد تا جایی ‌که  می‌گوید: کاش من را در همین جا به حال خود بگذارند،حاضر نیستم اینجا را به جای دیگری تغییر دهم پس از آن حضرت به مسمع بن عبدالملک کردین بصیری فرمودند: بدان تو از کسـانی هستی که از آب آن حوض می‌آشامی و نیست چشـمی که برای ما بگریـد مگر آنکه از نعمت نظر نمودن به آب کوثر بهره‌مند شده و از آن سیراب می‌گردد. دوستداران ما از آب کوثر می‌اشامند و لذت و طعمی نصیب‌شان می‌شود که به مراتب بالاتر از لذتی است که به دیگران یعنی کسانی‌ که در مرتبه پائین‌تر از حب ما هستند اعطاء می‌گردد. *کامل الزیارات، باب سی و دوم، ص ۱۴۴-۱۴۶ علیهم السلام علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: و بر سید الشهدا علیه السلام ی اهلبیت علیهم السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از گریه بر سید الشهدا راحت جان دادن در هنگام جان دادن و مدارا کردن ملک الموت 2️⃣یکی از گریه بر سید الشهدا علیه السلام مشمول دعای اهلبیت علیهم السلام واقع شدن است 3️⃣یکی از های راحت جان دادن گریه بر سید الشهدا علیه السلام است 4️⃣یکی از گریه بر سید الشهدا علیه السلام نوشیدن از حوض کوثر است 5️⃣توصیف آب حوض کوثر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
سيد بن طاووس در لهوف: « وَ قَالَ الْحُسَيْنُ (ع) ابْغُوا لِي ثَوْباً لَا يُرْغَبُ فِيهِ أَجْعَلْهُ تَحْتَ ثِيَابِي لِئَلَّا أُجَرَّدَ مِنْهُ فَأُتِيَ بِتُبَّانٍ فَقَالَ لَا ذَاكَ لِبَاسُ مَنْ ضُرِبَتْ عَلَيْهِ الذِّلَّةُ فَأَخَذَ ثَوْباً خَلَقاً فَخَرَقَهُ وَ جَعَلَهُ تَحْتَ ثِيَابِهِ فَلَمَّا قُتِلَ جَرَّدُوهُ مِنْهُ ...»(1)؛ امام حسين(ع) فرمود: پيراهن كهنه‏ای به من دهيد تا زير لباسم پوشيده مرا از آن برهنه نكنند. پيراهن تنگی آورده شد، فرمود: اين نه، زيرا اين لباس اهل ذلّت است. بعد پيراهن كهنه‏ای را بگرفت و پاره‏اش كرد و زير لباسش پوشيد و بعد از شهادت وی را از آن هم برهنه كردند و بردند. علیهم السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از های اهل ذلت ووع لباس پوشیدنشان است 2️⃣رعایت و توجه به لباس پوشیدن در هر زمان و شرایط •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
صد و چهار سال پیش(1290 خورشیدی)، میرزا علی‌‌آقا تبریزی، مشهور به ثقة الاسلام، در کنسول‌خانۀ روس به دار آویخته‌ شد؛ به جرم مخالفت با حضور قوای اشغالگر روس در آذربایجان. روز اعدام او و هفت‌تن دیگر از مشروطه‌‌خواهان، برابر بود با عاشورای 1330 قمری. ثقة‌ الاسلام، افزون بر فعالیت‌های سیاسی و حمایت بی‌دریغ از مشروطه، در میان دانشمندان دینی عصر خود نیز جایگاهی بلند داشت. او را از پیشگامان نسخه‌‌شناسی و کتاب‌گزاری در ایران می‌دانند. کتاب مرآة الکتب وی، سرمشق و یکی از مهم‌ترین منابع الذریعه‌ی آقابزرگ تهرانی است. ثقة‌ الاسلام در عین حمایت از مشروطه، نقدهای فراوانی نیز بر آن داشت. از نامه‌های او به مستشارالدوله، چنین برمی‌آید که حساب مشروطه را از برخی مشروطه‌‌چی‌ها جدا کرده بود. برخلاف مرحوم شیخ فضل الله نوری که به هیچ روی مشروطه را نمی‌پذیرفت، او مشروطه را آغازی مناسب برای آزادی و آبادی ایران می‌دانست و در این راه تا بذل جان کوشید. به گفتۀ کسروی، «ثقة‌ الاسلام تبریزی کسی بود که آبروی ایران و اسلام گشته و چوبۀ دار را خرید، ولی یک امضا به دشمنان و اشغالگران در جهت تأیید این موضوع که مجاهدین آغازگر جنگ بودند، نداد.» (تاریخ هیجده‌ساله، ص 583) ماجرای شهادت این روحانی مظلوم، بسیار دلخراش است: «عصر روز نهم محرم ثقة الاسلام از خانۀ خود بیرون آمد تا به خانۀ دکتر علینقی‌خان برود. در ورودی کوچه، ودنسکی با یک افسر روسی از درشکه پایین آمد و پس از سلام به ثقة الاسلام گفت: کنسول روس سلام می‌رساند و می‌گوید جلسه‌ای در کنسول است. چند نفر دیگر هم هستند. شما هم تشریف بیاورید. ثقة الاسلام خواست با درشکۀ دیگری برود، ولی ودنسکی گفت این درشکه را کنسول برای شما فرستاده است. وی را سوار بر درشکه کردند و به کنسول‌خانه بردند. آن روز ضیاء العلما و صادق الملک و آقا محمدابراهیم تفقایچی و حسن قدیر و پسران علی سید را هم گرفته بودند... در باغ کنسول‌خانه، در روز دهم محرم، روس‌ها دستور دادند بر سر آنان ریخته، به کندن لباس‌های آنان پرداختند و جز پیراهن و زیرشلواری همه را از تنشان درآوردند. گویا شیخ سلیم ایستادگی می‌نماید. کریم سرخابی با قمه ضربه‌ای به بازوی او زد و او را زخمی کرد. ثقة الاسلام و برخی آهسته دعا می‌خواندند. ثقة الاسلام به همگی دلداری می‌داد و از هراس و غم ایشان می‌کاست. شیخ سلیم بی‌تابی‌ می‌کرد. ثقة الاسلام گفت: این بی‌تابی بهر چیست؟ ما را چه بهتر از اینکه در چنین روزی به دست دشمنان دین کشته شویم؟» (همان، ص310 تا 311. نیز ر.ک: سخنوران آذربایجان، ص275؛ تاریخ بیداری ایرانیان، ص465.) در روز اعدام ثقة الاسلام، مشروطه‌‌خواهان تبریز، هرچه به مردم التماس کردند که بیایید امروز مقابل کنسول‌خانۀ روس برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم تا روس‌ها بترسند و روحانی فاضل و مجاهد شهر را اعدام نکنند، افاقه نکرد. یکی از مشروطه‌خواهان نزد سردستۀ مهم‌ترین هیئت قمه‌زنی تبریز رفت و گفت: روس‌ها بیشتر از 200 تفنگ‌چی در تبریز ندارند. شما چندهزار نفرید. قمه هم داريد. نگذارید امروز این عالم جلیل‌القدر را بکشند. سردستۀ قمه‌زنان گفت: «آقا جان اولارین تفنگی وار، آدامی اولدُرَللَر؛ آنها تفنگ دارند و آدم را می‌کشند.» (مصطفي دلشاد تهرانی، مدرسۀ حسینی، چاپ پانزدهم، زمستان 1381، ص17) علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: و بر امام حسین علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از عزاداری بدون بصیرت 2️⃣نمونه ای از ترس ذلت بار 3️⃣نمونه ای از عزاداری بدون عبرت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
✍️ : توسل به حضرت حضرت علیه السلام آیت الله نجابت شیرازی می فرماید: طلبه ای که دوره ی سطح را در مشهد مقدس به پایان رسانیده بود عازم نجف اشرف شد تا در جوار مرقد مطهر مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحصیلات عالیه خویش را ادامه دهد. پس از مدتی یک روز به درس یکی از اساتید مشهور حوزه علمیه نجف اشرف حاضر شد و چون به روش درسی آن استاد آشنا نبود از همان ابتدا شروع کرد به پرسیدن سؤال و طرح اشکال، استاد که اشکالات او را ناوارد می دید اول با توضیحات مختصری سعی کرد او را مجاب کند؛ اما پس از اینکه متوجه شد او درس را نفهمیده و بدون جهت سؤال می کند به اون گفت: دیگر سر درس من حاضر نشو. طلبه که از این جریان بسیار ناراحت شده بود در سر خود نقشه ای کشید تا تلافی کند و در صدد بود که این اهانت را جبران کند. شب هنگام که استاد راهی منزل خویش بود او جلو رفت و استاد را مورد عقاب قرار داد که چرا شما در سر درس به من اهانت کردید؟ استاد او را به خانه خویش دعوت کرد و گفت: اگر به منزل من بیایی علت این امر را برایت بازگو می کنم. آن طلبه با وجودی که از قبول کردن دعوت استاد اکراه داشت، اما چون میخواست علت این اهانت را بداند دعوت او را پذیرفت. استد پس از آوردن چای و میوه و پذیرایی از میهمان خویش گفت: چندین سال پیش یک سید طلبه ای که او نیز تازه به درس من آمده بود مثل تو شروع کرد به سؤال پرسیدن و اشکال گرفتن، به طوری که من در پایان عصبانی شدم و او را از جلسه درس خویش بیرون کردم؛ اما آنروز پس از پایان درس، ناراحت بودم و خویش را سرزنش می کردم که چرا این سید اولاد پیغمبر را از درس خویش بیرون کردم. مدت ها در صدد بودم که او را ببینم و از او معذرت بخواهم و به او بگویم که دوباره به کلاس درس بیاید؛ اما او را نمی دیدم تا اینکه پس از گذشت حدود شش ماه که دیگر من همه چیز را فراموش کرده بودم روزی او را در حرم مطهر حضرت دیدم. بسیار خوشحال شدم و پس از معذرت خواهی از او خواستم که دوباره به درس من بیاید. اونیز پذیرفت و روز بعد سر درس من حاضر شد. این بار نیز همچون بار قبل چیزی از درس نگذشته بود که شروع کرد به ایراد گرفتن وسؤال پرسیدن؛ اما این دفعه اشکالات او کاملا درست و بجا بود و به طوری که نتوانستم جواب برخی ازسؤالات او را بدهم. در پایان درس به شاگردان خود گفتم: مثل اینکه من دیشب خوب مطالعه نکرده ام. ان شاء الله همین درس را در جلسه فردا به صورت شسته رفته برایتان بازگو خواهم کرد. آن گاه سید را صدا زدم و گفتم: لطفا شما بمانید، من با شما قدری کار دارم. پس از اینکه همه طلبه ها شبهه ها و اشکلات خویش را پرسیدند و رفتند من رو کردم به آن آقا سید طلبه و گفتم: شما پس از درس من سر درس چه کسی رفته اید که این قدر مسلط شده اید و من نتوانستم شبهات شما را پاسخ بدهم؟ سید گفت: استاد! پس از آن جریان به کربلای معلی رفتم و به جدم حضرت سید الشهدا علیه السلام متوسل شدم و از او خواستم که شما را به سزای عمل خویش برساند؛ اما در همان شب اول امام را در خواب دیدم، ایشان به من فرمودند: فرزندم! درست نیست که در صدد انتقام باشی، این تقاضای غلطی است؛ بهتر است چیزی از من بخواهی تا دعایت را به اجابت برسانم، چیزی که که نزد تو از همه چیز با ارزش تر باشد. من که قبلاً شنیده بودم علوم پیامبران و اوصیای آنها از طرف خداوند متعال است و به اصطلاح علم آنها لدنی است، به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عرض کردم: من علم لدنی می خواهم، حضرت فرمودند: علم لدنی مخصوص انبیاء و اولیای خاص خدا است، چیز دیگری بخواه. از خواب بیدار شدم و از دیدن این خواب بسیار در سرور و شعف بودم و تا پایان روز با خود فکر می کردم که چه بخواهم و از این لطف و عنایتی که حضرت به من فرموده اند چگونه استفاده کنم. شب بعد دوباره حضرت را در خواب دیدم و اصرار کردم که من همان علم لدنی را می خواهم. حضرت باز همان مطلب شب پیش را تکرار فرمودند؛ اما من باز هم قانع نشدم تا اینکه در شب سوم، حضرت در خواب به من فرمودند: فرزندم علم لدنی نمی شود؛ اما من به تو چیز با ارزشی می دهم که برای همیشه از آن بهره ببری. حضرت با اینکه در خواب به من نفرمودند آن چیز چیست، اما پس از آن خواب، تمام چیزهایی را که از کوچکی یاد گرفته بودم به یاد آوردم و نسبت به هر مطلبی که می خواستم بفهمم با اولین بار که می خواندم یا می شنیدم، آن را می فهمیدم و حفظ می شدم و هیچ گاه دچار نیسان نشدم و خلاصه حضور ذهن عجیبی نسبت همه دانستنی هایم پیدا کردم. استاد رو کرد به آن طلبه جوان و گفتم: اگر من در جلسه درس به تو پرخاش کردم هدفم این بود که تو هم منتبه شوی، فکر نمیکردم که در صدد تلافی برآیی. آن طلبه که از عمل خویش شرمنده و خجل شده بود ایستاد، عذرخواهی کرد ورفت. کانال و حال خوش, http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
وجود مبارک حضرت فرمود: «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه»[11] صديق که نميتواند مبتدا باشد. اين وصف است. اين خبر مقدم است. اين خبر مقدم مفيد حصر است يعني انسان يک دوست دارد و آن عقل اوست «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه». نفرمود «عقل کل امرئ صديقه». اگر ميفرمود عقل هر کسي دوست اوست، بيان احد المصاديق بود، اما وقتي ميفرمايد دوست هر کسي عقل اوست؛ يعني تنها صديق او عقل اوست. انسان بيعقل اصلاً دوستي در عالم ندارد. اگر عقل باشد هم مشکل خودش را حل ميکند هم نسبت به ديگري در کارهاي خير، آنجا که مساعدت لازم است ساعد باز ميکند، آنجايي که معاضدت لازم است عضد باز ميکند، و دين را و انقلاب را و نهضت را و اسلام را ياري میکند علیهم السلام علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از عقل ادای حق دوستی است 2️⃣یکی از های دوست خوب عاقل بودنش است 3️⃣عقل تنها دوست آدم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
دنيا جاي بسياري خوبي است دنيا که به کسي بد نکرده است. خدا شيخنا الاستاد مرحوم آقاي الهي قمشهاي را غريق رحمت کند فرمود به ما گفتند شما در شعرهايتان چقدر از آسمان و زمين و دنيا بد ميگوييد؟ فرمود دست ما به مسئولين نميرسد، به اين آسمان و زمين بد ميگوييم وگرنه منظور ما همين مسئولين هستند. اين آسمان و زمين چه بدي دارد؟ فرمود اينکه شعراء و بزرگان مرتّب از روزگار و آسمان و زمين ميگويند، چون دستشان به اين خلفا نميرسد به اينها بد ميگويند وگرنه آسمان و زمين که آيات الهياند. «ابر و باد و مه و خورشيد در کارند ـ تا تو ناني»[12] اينها که کار بدي نکردند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣دنیا و زمین و آسمان را نباید به خودی خود نفرین کرد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
ذات اقدس الهي از زبان موساي کليم و آن پيامبر نقل ميکند که ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ﴾، نه «لأزيدنّ نعمتکم»! يعني خودتان را بالا ميآورم، عقل به شما ميدهم، علم به شما ميدهم. گوهر هستي شما با دعا بالا ميآيد. تنها شفاي مرض نيست. ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ﴾، اما ﴿وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديدٌ﴾[14]، آنجا ديگر تهديد صريح نکرده است. اين عنايت الهي است. فرمود: «لئن کفرتم» نه «لأعذّبنّکم» نظم ظاهري اين بود که بفرمايد: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ لأعذبنّکم» اينطور که نفرمود! فرمود: ﴿لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ﴾ شما را بفهم ميکنم. يک آدم بفهم بالا آمده است. آدم بفهم نه بيراهه ميرود نه راه کسي را ميبندد. توليد ميکند، تقسيم ميکند، تواضع دارد، بيکار نمينشيند؛ در درجه اول توليد علم، اگر نشد، توليد مال ميکند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: الهی 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از شکر برای شاکر رشد عقل و رزق و علم است 2️⃣یکی از های رشد علم و عقل و رزق شکر است 3️⃣یکی از رحمت الهی این بیان خداوند متعال است که اگر کفران نعمت کردی تاکیدی بر عذاب مثل رحمت نشده 4️⃣یکی از کفران نعمت مشمول عذاب الهی شدن است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
اين آيه نوراني ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾[1] نه مسئله فقهي است و نه مسئله اخلاقي، فقط مسئله کلامي است. بيان اين علوم سهگانه اين است که در فقه وقتي گفته ميشود که مختاري بين اين و آن، حالا يا واجب تخييري است مثل اين کسي که وارد حرم الهي شد مخير بين قصر و اتمام است، اين واجب تخييري است يا دو تا راه مباح است ميخواهيد از اين راه برويد يا از آن راه برويد، هر دو حلال است. در احکام تخييري ميگويند فرقي نميکند يا آن يا اين. اين مسئله فقهي است. در مسائل اخلاقي هم از نظر تربيت بعضيها راه خاص دارند ميگويند اين راه، بعضي ميگويند آن راه، بعضي با فلان عبادت، بعضي ميگويند با فلان عبادت، ميگويند مختاريد، حالا يا از اين راه، يا از آن راه، بايد خودتان را به کمال برسانيد. اينها تخيير است؛ اما اين ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾ - معاذالله - در صدد بيان اين نيست ميخواهي قبول بکن يا ميخواهي قبول نکن فرق نميکند، در صدد تخيير بين دو امر و اباحه دو امر نيست، اين ميشود اباحهگري. اگر هيچ فرقي بين حلال و حرام و بهشت و جهنم نباشد - معاذالله - اينکه ميشود اباحهگري. پس اين ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾ به هيچ وجه مسئله فقهي نيست. به هيچ وجه مسئله اخلاقي هم نيست که در فضاي اخلاقي يا اين راه را برويد يا آن راه را برويد، يا راهِ دين را داشته باشيد يا راه ديگري برويد، اين فقط مسئله عميق عريق علمي کلامي است؛ يعني جبر باطل است، تفويض باطل است که هر دوي اينها نفسگير است.وايات ما اين است که «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ وَ لَكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْن‏»،[5] اين امر بين الامرين از آيه نوراني ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾ بدست آمده است. اين آيه نه مربوط به مسئله فقهي است، نه مربوط به مسئله اخلاقي، فقط مربوط به مسئله کلامي است؛ يعني جبر در عالم مستحيل است، نه بد است. تفويض مستحيل است مسئله بد و خوب نيست حلال و حرام نيست. تفويض معنايش اين است که انسان کاري انجام بدهد که منقطع عن الله باشد. رابطه انسان با خدا قطع بشود، اين محال در محال در محال است. يک موجود ممکن چگونه ممکن است که ارتباطش از خدا قطع بشود؟ تفويض معنايش اين است که شخص مستقل در کار است، مستقل مستقل است! جبر معنايش اين است که هيچ استقلالي در کار نيست، مثل اين است که دست کسي را ميگيرند از جايي به جايي ميبرند. اين آيه نوراني ميخواهد بفرمايد نه جبر در عالم هست که مستحيل است، نه دقيقتر و عريقتر و عميقتر از آن تفويض در کار است ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾ فشاري در عالم نيست. يا راه جهنم، يا راه بهشت، يا قبول يا نکول، يا ايمان و يا کفر، در هر دو حال، مختار است. اباحهگري نيست. ميخواهي اين راه را بروي ميخواهي آن راه را بروي هر دو حلال است! اين ميشود اباحهگري؛ لذا امر به معروف سرجايش محفوظ است، تهديد سر جايش محفوظ است، امر به معروف مراتب چهارگانه دارد اول و دوم برای مردم است، سوم و چهارم برای حکومت است. اينطور نيست که هر کسي آزاد باشد هر کاري را بخواهد انجام بدهد. پس ﴿لا إِكْراهَ﴾، يعني «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ وَ لَكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْن‏»، انسان مختار است نه مفوّض. مفوّض يعني ارتباطش از خدا قطع است مستقل است. يک موجود ممکني که نفس کشيدنش به قدرت الهي است، تمام موجودات بايد همکاري کنند تا او نفس بکشد، مگر ميشود يک لحظه ممکن الوجود از واجب الوجود منقطع بشود؟ تفويض خطر علمياش از جبر به مراتب بيشتر است. تفويض مستحيل در مستحيل است. جبر هم مستحيل است. آيه ناظر به مسئله کلامي است، نه ناظر به مسئله فقهي است نه ناظر به مسئله اخلاقي است. انسان آزاد است يا قبول يا نکول. اين يک آزادي کلامي است، نه آزادي فقهي. آزادي فقهي بين مباحين است. آزادي فقهي بين دو تا واجب تخييري است. آزادي فقهي بين دو تا امر جزئي است که هر دو را شارع مقدس مصداق يک امر کلي ميداند. بنابراين اين ﴿لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ﴾ يعني «لَا جَبْرَ» در دين. لذا هيچ کس در قيامت حق اعتراض ندارد. به قول مرحوم فردوسي: اگر بار خارست خود کِشتهاي ٭٭٭ وگر پرنيانست خود رشتهاي[6] 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣تبیین مساله جبر و اختیار •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
💠 👈بزرگواری امام حسین علیه السلام آقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدالله الحسین علیه السلام- و روضه خوان امام خمینی) در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند. بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی،در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند. مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛ نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری از دوستان دعوت میشود وارد کانال بشند https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
❣﷽❣ ⭐بر زینب و رافت کمالش صلوات ⭐بر کوه شکوه و بر جلالش صلوات ⭐بر نایبه حضرت زهرای بتول ⭐بر قلب حسینی و وصالش صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا اباعبدالله ( یا حسین)۳ صل الله علیک یا اباعبدالله و صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان الشکور ✨ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین ✨معنای واقعی اصول الکرم حسین ✨یک یا حسین گفتم و دیدم غمی نماند ✨تسکین دردهای دل مضطرم حسین  آقا جااان…یا اباعبدالله… ✨لطفی که کرده ای تو به من پدرو مادرم نکرد ✨ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ✨من سال هاست در به در روضه ی توام ✨داغ تو را به جان و دلم می خرم حسین 🔰ان شاالله بری کربلا … ان شاالله حسرت حرم به دلت نمونه… تسکین دل مومن حسینه… امروز دعا کن برا اونایی که کربلا رو ندیدن… دلشون پر میزنه برا حرم حسین… ✨در کوچه های سینه زنی سالیان سال ✨در حسرت هوای حرم می پرم حسین ✨کابوس من شده غم دوری کربلا ✨در خواب هم ذکر لب من حرم حسین ◼️حسین… آرام جانم… ◼️حسین… روح‌ و روانم… (آره زمزمه کن...همه با هم) ◼️حسین… آرام جانم… ◼️حسین… روح‌ و روانم… ◼️حسین…سالار زینب… ◼️حسین… دلدار زینب… این روزا روزای اسارت اولاد زهراست… این روزها روزهای خاک نشینی دختر امیرالمومنینه … یا صاحب الزمان آقا جان آجرک الله… ببخش آقا… فقط یه زمزمه کنم ناله شو بزنی… از زبان بی بی زینب بگم … ◼️کوفه چراغانی شده (حسین جان)۳ ◼️زینب تماشایی شده (حسین جان)۳ ◼️دخترت آواره شده  (حسین جان)۳ (ایام ایام اسارت بی بی زینبه…) (دیگه از امروز باید بگی امان از دل زینب) آخ میون همه دلها … امون از دل زینب… چه خون شد دل زینب… روضه برات بخونم ، میدونم میخای ناله کنی برای  یتیمان حسین  برا غریبی بی بی زینب امان امان (چه مصیبتیه مصیبت بی بی زینب س) (کدوم زینبو میگم…) 🔹نیست فلک به قدرو هم پایه ام 🔹سایه ی من ندیده همسایه ام آره زینب … زینبی که وقتی میخواست بره کنار قبر پیغمبر, ، میگفتن صبر کنیم نیمه شب بشه، مردم خونه هاشون برن ، (جلو جلو قنبرو می فرستادن، قنبر برو مشعل و چراغی اگه روشنه خاموش کن) بی بی که راه می‌افتاد , امیرالمومنین علی جلو میرفت ، آخ سمت راست حسنه ، سمت چپ حسینه، (عباس هم پشت سر می اومد تو تاریکی و دل شب) چشمی به قد و بالای زینب نیفته… آاااخ … (اوج)اون خانمی که سایه شو نامحرم ندیده… صداشو نامحرم نشنیده… حالا بین نامحرما … تو بازار برده فروشا… تو محله یهودی نشینااا از همه بدتر تو بزم شراب ( اف به دنیااا دختر علی کجا و بزم شراب) (فرود)دست زنها و بچه ها رو با طناب بسته بودن، وارد مجلس یزید کردن ، بالای مجلس یزید ملعون نشسته… دور تا دور نامحرما و حرامیا… (اهل بیت پیغمبر وسط ایستاده بودن) سر ابی عبدالله رو گذاشته بودن تو طشت طلا… (کجای عالم با یه خانواده داغدیده این کارو میکنند…) (بیخود نبود وقتی از امام سجاد سوال کردن ، آقا کجا به شما خیلی سخت گذشت سه مرتبه آقا فرمود الشام الشام الشام) (خدا میدونه چه گذشت به دل اهل بیت ع چی گذشت به دل بی بی زینب س…) 🔘زینب و مجلس اغیار کجا 🔘زینب و کوچه و بازار کجا 🔘زینب و این همه آزار کجا 🔘زینب و طشت سر یار کجا ⏺ آخ تو مجلس یزیدن، همه نامحرما و حرامیا هستن بمیرم رقاصه ها دارن میرقصن، همه دارن کف میزنن، دارن هلهله میکنند… امان امان (بگمو ناله شو بزنی…) (اوج)یه وقت  این زن و بچه دیدن یزید ملعون چوب خیزرانو بالا برد … دختر داره میبینه ، خواهر داره میبینه، همسرش داره میبینه چوب خیزران رو بالا برد آخ زد به لب و دندان ابی عبدالله… آخ صدای ناله ی زنها بلند شد… صدای ناله ی بی بی بلند شد… ( سبک خدایا عاشقان را) ♨️مزن ظالم حسین مادر ندارد ♨️مزن ظالم کسی بر سر ندارد ♨️مزن چوب جفا ای بی مروت ♨️دگر انگشت و انگشتر ندارد ♨️الهی خواهرت زینب بمیرد ♨️نباشد بعد تو ماتم بگیرد صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یااباعبدالله… یا حسین … ⬅️همنوا با دل سوخته  بی بی زینب س 3مرتبه ناله بزن حسین جااان حسین جااان 2 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: سلام الله علیها •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh    
قاتلان کربلا، کم‌خطرترین دشمنان امام حسین علیه‌السلام حسین علیه‌السلام سه گروه دشمن دارد؛ دسته اول آنان که او را کشتند. این دسته کم‌خطرترین دشمنان هستند، چون تنها جسم امام را که محدود بود، کشتند. دسته دوم آنان که تلاش کردند آثار امام را محو کنند؛ قبر امام را ویران کردند و از آمدن زائران جلوگیری کردند و کسانی که در اطراف قبر آن حضرت زندگی می‌کنند را مورد آزار و اذیت قرار دادند. خطر این دسته بیشتر از دسته اول است، ولی نتوانستند کاری از پیش ببرند. ولی دسته سوم که خطرناک‌ترین دشمنان آن حضرت هستند، آنانند که کوشیدند اهداف امام حسین (ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف کنند و آن را ابزار کسب و درآمد قرار دهند و بهره‌برداری‌های بی‌ارزش از آن کنند و یا آن را مورد سوء استفاده برای منافع شخصی قرار دهند. اینان تلاش کردند بالاترین بُعد حسینی یعنی هدف نهضت حسینی را از بین ببرند. ▪️ما چه سودی از عاشورا می بریم؟! اگر استفاده نبرده باشیم و تنها گریه کرده باشیم، من به شما خبر می‌دهم که این کار سودی ندارد؛ ما از کدام دسته هستیم؟ از کسانی که گریه می‌کنند و حسین را می‌کشند؟ امروز امام حسین علیه السلام نیست تا کسی او را بکشد، ولی چیزی گران‌بهاتر و مهم‌تر از خود امام حسین (ع) در دستان ماست؛کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم ولی در عین حال برای تضعیف اهداف امام حسین (ع) تلاش کنیم؛ اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم؛ اگر گریه کنیم ولی گواهی دروغ بدهیم؛ اگر گریه کنیم ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعه خود دامن بزنیم؛ اگر گریه کنیم ولی گناهان‌مان بیشتر شود، در این صورت ما گریه می‌کنیم ولی در عین حال حسین را نیز می‌کشیم، زیرا تلاش می‌کنیم هدف حسین را از بین ببریم که گران‌بهاتر از خود اوست. ان‌شاءالله که ما از این دسته نیستیم. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣بیان دشمنان امام حسین علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
این روایت رو دیده بودین تابحال!!! 👇 روايت شده از حضرت سجاد علیه السلام: لا یكون الصدیق صدیقا حتی یقطع لأخیه المؤمن قطعة من دینه یرقعها بالاستغفار. دوست،دوست نیست مگر اینکه بخاطر انجام خواسته ها و نیازهای رفیقش پاره ای تز طاعات و عبادت های مستحبی خود را ترک کرده سپس با استغفار جبرانش کند. جامع سخنان امام سجاد علیه السلام احقاق الحق. علیهم السلام علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣اشاره ای به حق دوست در دین 2️⃣یکی از مهم در عبادات این است که گاهی ترک کارهای مستحبی استغفار دارد و با استغفار جبران میشود 3️⃣یکی از استغفار استغفار از ترک کارهای مستحبی است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
یه وقتی آدم از قِبل خودش سلام میده یه وقت حامل سلام میشه یعنی سلام را از کسی میگیره به کس دیگه میرسونه. زیارت عاشورا ما را بجایی می‌رساند که سلام را از خدا بگیریم و به سید الشهدا برسانیم!! علیک منی سلام الله 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از زیارت عاشورا رشد معنوی تا جایی که انسان را سفسر سلام خدا میکند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
❌خون پشه 🔸در حج قطره خون پشه ای بر احرامی یکی از اهل کوفه افتاده بود، چون بر عبدالله بن عُمر وارد شد از او پرسید که آیا خون افتاده بر احرامی‌ام پاک است یا نجس؟ عبدالله گفت: از شما اهل کوفه در شگفتم، پارسال خون حسین بن علی را بر خاک ریختند و امثال تو (من و تو) سکوت کردید و حالا از من می پرسی که احرامی ات با این خون نجس است یا پاک؟! 📌ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۶ ه‍.ق 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از ها و عدم بصیرت در تاریخ این مورد است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
اخلاق درست است كه به خُلق برمي‌گردد لكن خُلق و خَلق جهت مشتركي دارند؛ ما با اخلاقمان خود را مي‌سازيم يعني همان طوري كه ما بدني داريم خداي سبحان اين بدن را خلق كرد اين بدن با خصوصيتي در دنيا به سر مي‌برد ما با اوصاف نفساني‌مان يك بدن ديگري را مي‌سازيم و با آن بدن وارد برزخ مي‌شويم و در قيامت خدا همين بدن ما را به همان صورتي كه ما ساختيم در مي‌آورد يا زشت است يا زيبا. در دنيا انسان رنگهاي مختلفي دارد و اين نه فخر است و نه وهن؛ كساني كه در منطقه‌هاي گرمسير به سر مي‌برند با يك رنگ‌اند كساني كه در منطقه‌هاي سردسير به سر مي‌برند با رنگ ديگر, فخري براي ابيض بر غير ابيض نيست اما بدني كه ما خودمان مي‌سازيم و با آن بدن وارد برزخ مي‌شويم و خداي سبحان هم در قيامت همين بدن ما را به آن صورت در مي‌آورد و آن صورت يا زشت است يا زيبا، اگر زيبا بود فخرآفرين است و اگر زشت بود وهن‌آفرين است. در دنيا ابيض و اسود فرقي ندارند نه صهيب رومي فضلي داشت بر بلال حبشي و نه به عكس اما در قيامت كه عدّه‌اي با صورت سياه محشور مي‌شوند عدّه‌اي با صورت سفيد ‌«‌يوم تبيض فيه وجوه و تسود فيه وجوه»[1] آن علامت وهن است يا علامت فخر. اينكه به ما گفتند در هنگام وضو گرفتن در هنگام شستن صورت از خدا بخواهيد اين دعا را بخوانيد كه «اللهمّ بَيّض وجهي ... و لا تُسوّد وجهي ...»[2] براي همين است. ما اگر ـ خداي ناكرده ـ سيه‌روي و روسياه محشور بشويم براي ما ننگ است اگر ـ ان‌شاءالله ـ روسفيد و سفيدروي محشور بشويم براي ما فخر است اين روسياهي يا سفيدرويي را ما با اخلاق فراهم مي‌كنيم يعني اين خُلق، پيوندي هم با آن خَلق دارد ما آن بدن را در دنيا مي‌سازيم با همان بدن محشور مي‌شويم و خداي سبحان هم در قيامت عين اين بدن ما را به همان صورت در مي‌آورد پس اخلاق تنها يك مسئله اعتباري نيست يك بايد و نبايد اعتباري نيست اين برهان سوم است كه با آن دو برهان قبلي جمعاً مي‌شود سه دليل. دو برهان قبلي اين بود كه درست است اين بايد و نبايدها امر اعتباري‌اند وجوب و حرمت حليّت و حرمت صحّت و بطلان اينها عناوين اعتباري‌اند و در خارج وجود ندارند لكن هم مسبوق به ملاكهاي واقعي‌اند (يك) هم ملحوق به پاداش و كيفر واقعي‌اند (دو) نه آن مصالح و مفاسد مستور، امر اعتباري است، اين يك برهان؛ نه آينده كه جهنم يا بهشت است كه نتيجه همين اعمال است امر اعتباري است، برهان دوم. طبق اين دو برهاني كه در جلسات قبل گذشت، اين دليل, دليل سوم است كه اخلاق به يك واقعيّت تكيه مي‌كند نه به امر اعتباري كه بگوييم انسان با اين قوانين اعتباري زندگي مي‌كند و قوانين اعتباري كه وجود خارجي ندارد چون اين قوانين از يك حقيقتهايي گرفته شده است و به حقايقي هم تبديل مي‌شود در قيامت اينها حقايق‌اند و گذشته از آن, اين دليل سوم نشان مي‌دهد كه اين اوصاف، سازنده ماست ما را دارد مي‌سازد يا به صورت بد يا به صورت خوب كه ـ ان‌شاءالله ـ اميدواريم در اثر داشتن اخلاق خوب به صورتهاي خوب در بياييم! شما در عمرتان تجربه كرديد خوابهايي را ديديد گاهي با صورتهاي خوب محشور مي‌شويد گاهي با صورتهاي غير خوب اينها همان آثار اخلاقي است كه در خواب به صورت رؤياها در مي‌آيد. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از مهم در اخلاق اینست که اخلاق خالق وضعیت ما در قیامت است. می خواهی خلق خوب داشته باشی یا خلق بد 2️⃣اخلاق یک امر اعتباری نیست •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
مجموعه سخنراني درباره امام رضا علیه السلام - موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل‌البیت علیهم‌السلام https://ahlolbait.com/content/19061/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
حاکم نيشابور براي گردش به بيرون از شهر رفته بود ، مردي ميان سال در زمين کشاورزي مشغول کار بود .حاکم بي مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بياورند . روستايي بي نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ايستاد. به دستور حاکم لباس گران بهايي بر او پوشاندند. حاکم گفت يک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهيد حاکم از تخت پايين آمده بود و آرام قدم ميزد، گفت ميتواني بر سر کارت برگردي. همين که دهقان بينوا خواست حرکت کند حاکم کشيده اي محکم پس گردن او نواخت . همه حيران از آن عطا و حکمت اين جفا ، منتظر توضيح حاکم بودند. حاکم پرسيد : مرا مي شناسي؟ بيچاره گفت : شما تاج سر رعايا و حاکم شهر هستيد. حاکم گفت: آيا بيش از اين مرا ميشناسي؟ سکوت مرد حاکي از استيصال و درماندگي او بود. حاکم گفت:بخاطر داري بيست سال قبل با دوستي به پابوس سلطان کرامت و جود حضرت رضا (ع) رفته بودي؟ دوستت گفت خدايا به حق اين آقا مرا حاکم نيشابور کن و تو محکم بر گردن او زدي که اي ساده دل! من سالهاست از آقا يک قاطر با پالان براي کار کشاورزيم مي خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نيشابور را مي خواهي؟ يک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: اين قاطر و پالاني که مي خواستي ، اين کشيده تلافي همان کشيده اي که به من زدي. فقط مي خواستم بداني که براي آقا حکومت نيشابور يا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ايمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام (کرامت امام) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣این داستان و یکی از از کرامت امام رضا علیه السلام 2️⃣یکی از مهم در دعا و توسل دعا همراه با امید به اجابت است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💠 وضو گرفتن قبل از نماز به نیت نماز 💬پرسش اگر شخصی صبح ساعت هشت مثلا برای نماز ظهر و عصر وضو بگیرد صحیح است؟ ✅پاسخ 🔹آیات عظام مقام معظم رهبری و مکارم شیرازی: اگر وضو را به نيت نماز واجبي بگيرید تنها در صورتي صحيح است که وقت نماز نزديک باشد. (مثلا 10 الي 15 دقيقه قبل از اذان) اما اگر وضو را در هر زماني به نيت طهارت بگيرید صحيح است و مي توانید با آن نماز بخواند. 🔹 آیات عظام سیستانی و شبیری: انسان مى‌تواند قبل از وقت نماز، به قصد نماز یا با طهارت بودن وضو بگیرد و با همان وضو نماز بخواند. 📚 پی‌نوشت: استفتا از سایت مراجع عظام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اما حسن(ع) بی بی شریفه بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ 🔶جانم فدای آن بنایی که نداری 🔶قربان آن گلدسته‌هایی که نداری 🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از 🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری 🔶باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم 🔶با یاد باب‌المجتبایی که نداری 🔶قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم 🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری 🔶من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به 🔶شش‌گوشه‌ی کرببلایی که نداری 🔶ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه 🔶در مجلس دارالبکایی که نداری 🔶دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا 🔶حق می‌دهم درد آشنایی که نداری ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر زتب و پرازغم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر مکن گریه ز مرگم ای برادر مریز از دیدگان اشکت چه گوهر یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گریزی هم به روضه بی بی شریفه داشته باشیم بهره امواتمان باشه ◾ الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: علیه السلام گریز امام حسین علیه السلام علیه السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
✅ برای اموات فاتحه کبیره بخونید یکی از علمای شیعه به نام شیخ مهدی فقیهی جهت استخاره و رفع گرفتاری نزد آیت الله بهجت می‌رود. آیت الله بهجت به ایشان می‌فرماید:  چرا فاتحه‌ی کبیره نمی‌خوانید؟ شیخ مهدی می‌پرسد، فاتحه‌ی کبیره چیست؟ آیت الله بهجت می‌فرماید:  – سوره حمد یک مرتبه – چهار قل هر کدام یک مرتبه (سوره‌های توحید، کافرون، ناس و فلق)  – سوره قدر هفت مرتبه – آیت الکرسی سه مرتبه سپس آیت الله بهجت می‌فرماید:  هرکس برای میتی این‌گونه فاتحه بخواند، هم رفع گرفتاری از خودش می‌شود و هم گنجی است برای میت. شیخ مهدی فقیهی می‌گوید:  به روستای خودمان رفتم و بر سر قبر پدر و مادرم فاتحه‌ی کبیره را خواندم و به قم بازگشتم.  شب عمه‌ام خواب پدر و مادرم را می‌بیند که خمره‌ای از طلا و جواهرات در مقابل‌شان است. عمه‌ام از من پرسید چه خیراتی برای پدر و مادرت فرستادی؟ گفتم: فاتحه‌ی کبیره را خواندم. مشخص شد روزی که من فاتحه‌ی کبیره را برای پدر و مادرم خوانده‌ام، رحمت واسعه‌ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است. در ضمن به برکت خواندن فاتحه‌ی کبیره، گشایشی نیز در زندگی‌ام مشاهده کردم.  🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از گشایش و نجات از بلا و مصیبت و مشکلات هدیه برای اموات بویژه والدین 2️⃣یکی از احسان به والدین گشایش در مشکلات است 3️⃣یکی از هدیه و خیرات برای اموات گشایش در مشکلات است 4️⃣یکی از هدیه و خیرات برای اموات فاتحه کبیره است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh