May 11
#حرف_حساب
🔸زبان عمل🔸
زبان عمل،زبانی است که همه می فهمند. آقای لَنتسل رهبر شیعیان اتریش به ایران آمده بود، بچه ها او را به جبهه بردند. برخی از رزمندهها پرتقال می خوردند و پوستش را از توی دریچه در صحرا یا این فضاهای بیرون می انداختند. ایشان به آنها گفت که شما به زبانی که هیچ کسی نمی فهمد میگویید: «نظافت جزء اسلام است» و به زبانی که همه می فهمند میگویید «نظافت جزء اسلام نیست».
خیلی حرف عمیقی زد؛ زبانی که همه می فهمند زبان عمل است.
#داستان_بزرگان
#آیت_الله_حائری_شیرازی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژه یاب:
#عمل_صالح
#تربیت_فرزند
#تبلیغ
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
برداشتها:
1️⃣تبلیغ همراه با عمل موثر تر از تبلیغ با زبان است این اصل در تربیت_فرزند بیشتر نمایان است
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کشکول تبلیغ
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
بزرگى با شاگردش از باغى میگذشت
چشمشان به یک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت : گمان میکنم
این کفشهای کارگرى است که
در این باغ کار میکند،
بیایید با پنهان کردن کفشها عکس العمل
کارگر را ببینیم و بعد کفشها را پس بدهیم
و کمى شاد شویم. استاد گفت :
چرا براى خندیدن خودمان
او را ناراحت کنیم..؟
بیا کارى که میگویم انجام بده
و عکس العملش را ببین..
مقدارى پول درون آن کفش قرار بده..
شاگرد هم پذیرفت و بعد از قرار دادن پول،
مخفى شدند..
کارگر براى تعویض لباس به وسائل خود
مراجعه کرد و همین که
پا درون کفش گذاشت متوجه شیئى
درون کفش شد و بعد از وارسى
پول ها را دید با گریه فریاد زد
خدایا شکرت..
خدایی که هیچ وقت بندگانت را
فراموش نمیکنى..!
میدانى که همسر مریض
و فرزندان گرسنه دارم و در فکر بودم که
امروز با دست خالى و با چه رویی
به نزد آنها باز گردم
و همین طور اشک میریخت...
استاد به شاگردش گفت :
همیشه سعى کن براى خوشحالیت
ببخشى نه بستانی...
#داستانواره
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
برداشتها:
1️⃣بعضیها با #اذیت و #آزار و #تمسخر دیگران به دنبال #تفریح هستند. انسانهای بزرگ با #سخاوت و #انفاق و #صدقه باعث #نشاط و #ادخال_سرور دیگران میشوند البته اینکار باعث حس خوب و #لذت معنوی برای خودمان میشود.
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
کشکول تبلیغ
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
#حکایت_داستان
....پُتک
🔸این خاطره را آقای رسول مسعودی از #علامه_محمد_تقی_جعفری(ره) این چنین بیان میدارد:
.
🔸ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیتالله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار میکرد.
.
🔸من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت ۵ بعد از ظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او (استاد) رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند.
.
🔸در حین طرح سۆالم ، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش میرسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من میتوانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند.
.
🔸در جواب این سخن من گفت: نه ، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانهام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی میکنم ، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب میزند و به من قدرت میدهد، و با خود میگویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش میزند و خسته نمیشود، اما تو که نشستهای و مطالعه میکنی و مینویسی، خسته شدهای؟
.
🔸بنابراین، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد میگیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن میشوم!
#داستان_علما
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژه یاب:
#کار_و_تلاش
#عبرت
#راحت_طلبی
#علامه_محمد_تقی_جعفری
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
برداشتها:
یکی از راههای افزایش #صبر و #استقامت در برابر #مشکلات و #بلا و #مصیبت اینست که به سختیهای زندگی دیگران توجه کنیم و از طرفی توجه به #نعمت های زندگی خودم داشته باشم.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
در یکی از روزهای زمستان، شخصی از همسایه خود شکایت کرده بود که برف پشت بامش را جلوی در خانه ما ریخته و تردد ما را با دشواری روبهرو کرده است. دادگاه بعد از بررسی ماجرا، شکایت را وارد دانسته و طی حکمی همسایه را ملزم کرد که برفها را از جلوی خانه شاکی پاک کند. حکم دادگاه اما، در اواسط مرداد ماه و در اوج گرمای هوا صادر و ابلاغ شده بود!... شاکی ضمن تشکر از سرعت عمل(!) دادگاه، اعلام کرد که شکایت خود را پس گرفته است و اصلاً شتر دیدی؟! ندیدی!
#داستانواره
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژه یاب:
#طنز
#عجله
#تصمیم_گیری
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
برداشتها:
1️⃣یکی از نکات مهم در زندگی تصمیم گیری بهنگام است.
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh