eitaa logo
کشکول
2.2هزار دنبال‌کننده
82 عکس
79 ویدیو
40 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
«فهرست کانال»: ... ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 4️⃣ حر آزاده وظایف شیخ الاسلامی و رسیدگی به امور بی پناهان و یتیمان و پرونده های مردم او را از حوزه علمیه و علمای اسلام جدا نمی ساخت . در فرصت های مناسب به دیدار مدارس علمیه و علمای اسلام می رفت و هنگام ورود علما و طلاب به خانه یا محل کار وی ، به آنان دیده عظـمـت می نگریست، از زائـران خـانـه خـدا و مـزار ائمه اطهار ( عليهم السلام ) که در بازگشت به شهر خـود ، برای دیدن علامه به اصفهان می آمدند با احترامی خاص پذیرائی میکرد . و پس از انجام کارها خود را وقف آنان می نـمـود و آنان را به تماشای جاهای دیدنی اصفهان می برد . علما که بیشتر آنان با نظام اداری و تاج و تخت پادشاهان مخالـف بـودنـد و برای پادشاهان پشیزی قائل نمی شدند از نیـت عـلامه مجلسی آگاه بودند از اینرو او را مایه رحمت برای تشیع و برکت برای حوزه های عـلـمـیـه می دانسـتـنـد و رشـته مـحـبـت خـود را با او محکمتر می ساختند . 🔹میان او و شیخ حر عاملی ، علاقه و صمیمیتی خاص وجود داشت و علاوه بر دوستی و رفت و آمد ، از نظر علمی هم یکی از دیگری صاحب اجازه بودند ، بطوریکه شیخ در راه سفرهای خود به حـجـاز و عراق برای دیدار علامه به اصفحان می امد. ✔️ « روزی علامه ، شیخ را به تماشای کاخ شاه برد بعد از نشان دادن بعضی از قسمتهای کاخ وارد تالار کاخ شدند . شاه که از ورود شیخ به کاخ با خبر شده بود خود را مهیای احترام و پذیرایی ساخت و هنگام ورود شیخ با احترام از تختش بلند شد ، دیگران هم چون شاه برخاستند بعد از تعارف ها پیش از اینکه شاه اجازه نشستن دهد ، شیخ در کنار جایی که مخصوص نشستن شاه بود بدون اجازه نشست . شاه و سپس درباریان همه نشستند . این حرکت شیخ همچون پتک بر سر نامقدس شاه فرود آمد . شاه همچنانکه در درون ، خـود را می خورد در ذهنش در پی مطلبی بود که این حرکت شیخ را جبران کند . ناگاه زبان به سخن گشود و گفت : شیخ میان « خر » و « خر » چه فرق است ؟ شیخ که رادمردی از تبار آزادگان بود با شجاعت و بدون فوت وقت رو به شاه کرد و گفت : یک « مسند » و از جابرخاست. حاضرین در مجلس همه به خنده افتادند به طوری که شاه از حاضر جوابی شیخ یکه خورد و چـون عظمت شیخ و احترام و تکریم علامه نسبت به او و بدرقه او در هنگام ترک تالار را دید ، صلاح را در آن دانست که لب بر هم نهد و کار را از این بدتر نسازد . » 📙الامل الآمل، ج1ص50 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2