eitaa logo
کشکول
2.2هزار دنبال‌کننده
82 عکس
79 ویدیو
40 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
«فهرست کانال»: ... ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[1]: آخوند خراسانی در سال ۱۲۵۵ ه. ق (۱۲۱۷ ه. ش) در مشهد به دنیا آمد. پدرش مولی حسین هروی فردی باسواد بود که تجارت، دانش و دین داری را در وجود خود جمع داشت وبسیار دوستدار دانش و اهل علم بود. وی در هرات [۱]به دنیا آمده بود و تاجر معروف ابریشم در مشهد و هرات به شمار می‌رفت. مولی حسین که مردی ثروتمند بود، اشتیاق زیادی به تبلیغ و ارشاد مردم داشت. ازاین رو، در سفرهای خود افزون بر کسب حلال، مردم را با احکام مذهبی آشنا می‌کرد. وی زمانی به کاشان سفر کرد و مدتی در آن دیار مشغول هدایت و راهنمایی مردم بود. مولی حسین هراتی نسبت به طبقه ضعیف جامعه و درماندگان بسیار توجه داشت. وی بسیار با احساس و رقیق القلب بود و ظاهری آراسته و درونی بی پیرایه داشت. وی با همه حتی مخالفانش بسیار خوش برخورد بود. مولی حسین از کاشان به هرات بازگشت و در آنجا ازدواج کرد و دارای سه پسر به نام‌های نصراللّه، محمدرضا و غلام رضا شد. وی گاهی برای زیارت امام رضا علیه السلام و امور تجاری به مشهد می‌آمد و در بعضی از سفرها، خانواده و فرزندان خویش را نیز با خود همراه می‌آورد. در یکی از سفرها، فرزند چهارم او، محمد کاظم به دنیا آمد. او سرانجام تصمیم به اقامت گرفت و در مشهد ماندگار شد تا زمانی که از دنیا رفت و در آن دیار به خاک سپرده شد. [۲] سه فرزند اول مولی حسین هرکدام کسبی را پیشه خود ساختند و نوادگان ایشان امروزه در شهر مشهد زندگی می‌کنند. فرزند چهارم؛ یعنی آخوند خراسانی نیز از نوابغ روزگار گردید. البته درباره مادر آخوند اطلاع درستی در دست نیست. [۳] ---------- [۱]: ۱. خراسان قدیم شامل شهرهای فراوانی بوده است که مردم آن اندکی پس از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در نیم قرن اول طلوع اسلام، با آن آشنا شده و آن را با جان و دل پذیرفتند. هرات از زیباترین، مهم ترین و مشهورترین شهرهای تاریخی خاور زمین در خراسان بود و شخصی به نام نریمان آن را بنا گذاشته است. تاتارها در سال ۶۱۸ ه. ق آن را خراب کردند و بعدها از نو بنا شد. هرات در زمان خلیفه دوم به دست حنف بن قیس فتح شد. این شهر از بزرگ ترین شهرهای دولت صفویه و محل زندگی ایشان بود. هرات زادگاه، میهن و مزار دانشمندان بسیاری است و در زمان فتحعلی شاه قاجار به افغانستان واگذار شد. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، ۷۷ ج، ۲، ج ۱۵، ص ۲۳۴۳۴؛ عبدالرحیم محمدعلی، المصلح المجاهد، نجف اشرف، نعمان، ۱۳۹۲ ه. ق، ص ۲۲. [۲]: مشهد قطعه زمینی در خراسان است که محل رفت و آمد فرشتگان و باغی از باغ‌های بهشت است. این شهر به دلیل شهادت امام رضا علیه السلام در آنجا، مشهد مشهد الرضا نامیده شده است. [۳]: ۲. محمد کاظم خراسانی، کفایة الاصول مقدمه، قم، موسسه آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۷، چ ۲، ج ۱، ص ۱۴؛ المصلح المجاهد، ص ۲۲؛ محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم، انتشارات کتاب خانه آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵، ص ۳۲۳. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[2]: 🔸دوران کودکی هر فرد از حساس ترین دوره‌های عمر اوست. دوران کودکی دوره بازی و سپس تربیت است و ساختار شخصیتی انسان در این دوره پی ریزی می‌شود؛ دوره ای که بسیار انعطاف پذیر بوده و نوع تربیت در این دوره، می‌تواند عامل اصلی در پیشرفت یا پسرفت آدمی باشد. مولی حسین هروی که مردی پرهیزگار وآشنا به قرآن و کلمات اهل بیت علیهم السلام بوده، در تربیت فرزندان خویش بسیار کوشید و نتیجه تلاش‌های او با درخشش آخرین فرزندش، ملا محمد کاظم در آسمان مرجعیت شیعه به ثمر نشست. بی گمان، پشتکار پدر در هدایت فرزندان، دعای خیر و منش طلبگی او، محمد کاظم را جذب حوزه علمیه کرد.[۱] 🔹ازدواج، سنتی الهی است که به مقتضای طبیعت بشر وضع گردیده و مایه تکامل آدمی است. آخوند در هجده سالگی در سال ۱۲۷۳ ه. ق، در مشهد ازدواج کرد که نتیجه آن، دو فرزند بود.[۲]نام اولی را که در مشهد به دنیا آمده بود، مهدی گذاشتند.[۳]هنگامی که آخوند به دلیل سختی سفر و مشکل مسکن در نجف اشرف، برای ادامه تحصیل به تنهایی به نجف اشرف می‌رفت، همسر و فرزندش را به پدر سپرده بود. رسیدن خبر درگذشت تنها فرزندش، خاطر او را آزرد. ازاین رو، نامه ای به پدر نوشته و از او خواست که همسرش را با خود به نجف بیاورد. پدر همراه همسر محمد کاظم به نجف آمدند.[۴] 🔸فرزند دوم آخوند در نجف، مرده به دنیا آمد و سبب ناراحتی بیشتر آخوند و همسرش گردید و اندکی بعد همسرش در بستر بیماری افتاد. ازاین رو، آخوند در کنار درس، به پرستاری او و اداره امور خانه نیز می‌پرداخت تا اینکه سرانجام پیک اجل به سراغ همسر آخوند آمد و جان او را نیز گرفت و داغی دیگر بر قلب آخوند گذاشت. وی مدتی به حجره بازگشت [۵] و اندکی بعد با علویه ای تبریزی ساکن نجف ازدواج کرد که ثمره این ازدواج، سه پسر بود. آخوند پس از درگذشت همسر دوم، با زنی ایرانی ساکن بغداد ازدواج کرد و از او صاحب دو پسر و یک دختر شد. این زن نیز در سال ۱۳۲۲ ه. ق از دنیا رفت. آخرین ازدواج آخوند با زنی اصفهانی ساکن نجف بود. از این ازدواج، فرزندی به دنیا نیامد. • • • • • • • [۱]: ابوالفضل شکوری، سیره صالحان، قم، انتشارات شکوری، ۱۳۷۴، چ ۱، ص ۱۱۱. [۲]: محمد رضا سمّاک امانی، آخوند خراسانی؛ آفتاب نیمه شب، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳، چ ۱، ص ۲۹. [۳]: سیره صالحان، ص ۱۱۱. [۴]: آخوند خراسانی؛ آفتاب نیمه شب، ص ۳۴. [۵]: سیره صالحان، ص ۱۱۶. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[3]: آخوند پنج پسر و یک دختر از خود به یادگار گذاشت که پسران وی همگی نامدار و صاحب آوازه بودند. در اینجا، به توضیح کوتاهی از زندگانی فرزندان آخوند می‌پردازیم: ۱. میرزا مهدی وی به سال ۱۲۹۲ ه. ق در نجف اشرف به دنیا آمد. ایشان بسیار باهوش، خوش فکر و پرجرأت بوده و از احترام خاصی در مجامع مختلف برخوردار بود. به دلیل بیماری چشم و سفارش پدر، پس از اتمام سطح، از ادامه تحصیل بازماند و وارد حوزه خدمات اجتماعی و سیاسی گشت و عصای پدر در نهضت مشروطه شد. او در استقلال عراق زحمات زیادی کشید و سرانجام در روز جمعه ششم جمادی الثانی ۱۳۶۴ ه. ق که برای زیارت حضرت امام رضا علیه السلام به ایران آمده بود، در مشهد درگذشت و در دارالسعاده رضوی به خاک سپرده شد.[۱] ۲. میرزا محمد آقازاده وی در نیمه شعبان ۱۲۹۴ ه. ق در نجف اشرف زاده شد. ایشان درس‌های حوزه را تا دریافت اجازه اجتهاد از مرحوم آخوند ادامه داد. در سال ۱۳۲۵ ه. ش، با دعوت علمای خراسان و موافقت پدر به مشهد رفت و در رأس حوزه علمیه خراسان قرار گرفت. در آنجا در کنار تدریس فقه و اصول در مسجد گوهرشاد، با کژی‌های دولت مشروطه از جمله استقراض خارجی به شدت به مبارزه برخاست و در برابر حجاب زدایی و تغییر لباس ایستادگی کرد. در نتیجه، از سوی حکومت به اعدام محکوم شد که به واسطه فشار حوزه علمیه نجف، آن حکم لغو گردید، ولی سرانجام در اثر تزریق آمپول هوا به دست پزشک احمدی در ۱۲ ذیقعده ۱۳۵۶ ه. ق (۱۳۱۶ ه. ش) درگذشت. پیکر آن مرحوم را در حرم حضرت عبدالعظیم کنار آرامگاه حاج ملا علی کنی به خاک سپردند. او تقریرات درس آخوند در مبحث اجاره، قضا و شهادات در فقه و مبحث الفاظ را در اصول نوشته است و حاشیه ای نیز بر کفایة الاصول دارد. آیت اللّه العظمی فاضل لنکرانی از شاگردان ایشان است.[۲] ۳. میرزا احمد کفایی وی در ربیع الاول ۱۳۰۰ ه. ق در نجف اشرف زاده شد و در دامن پدر رشد و تربیت یافت و تحصیلات خود را تا درجه اجتهاد ادامه داد. وی معتمد میرزای شیرازی و مشاور او بود و نیز فعال ترین شخصیت روحانی در نهضت عراق و از ارکان آن به شمار می‌آمد. او پس از برادرش، میرزا محمد، هدایت حوزه علمیه خراسان را به دست گرفت و پس از فرو پاشیدن این حوزه در اثر وقایع شهریور ۱۳۲۰، آن را بازسازی کرد. حوزه امروز خراسان حاصل تلاش‌ها و خدمات اوست. میرزا احمد هر روز در مسجد گوهرشاد به تدریس فقه و اصول می‌پرداخت و نیز خزانه دار حضرت رضا علیه السلام بود. احترام ایشان در جامعه روحانیت شیعه به اندازه ای بود که هنگام مسافرتش به قم در سال ۱۳۳۱ ه. ش، آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه الله به احترام ورود وی، حوزه درس خود را تعطیل کرد. وی با تشکیل هیئت‌های اسلامی یکی از مدافعان جدی در برابر حمله روسیه به ایران به شمار می‌رفت. میرزا احمد کفایی پس از بیماری طولانی در روز سه شنبه ۷ ذیقعده ۱۳۹۱ه. ش درگذشت و در پشت سر حضرت رضا علیه السلام نزدیک ضریح مطهر دفن شد. تعلیقه بر مباحث الفاظ کفایة الاصول از آثار اوست و آقای حسین علی راشد از شاگردان ایشان به شمار می‌رود. ۴. زهرا کفایی وی تنها دختر آخوند است که در سال ۱۳۰۸ ه. ق در نجف به دنیا آمد. وی همسر فرزند میرزا حبیب اللّه رشتی بود. که به همراه همسرش به تهران آمد و پس از درگذشتش، پیکر او را به نجف اشرف بردند و در حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلامدر کنار آرامگاه پدر به خاک سپردند. ۵. حاج آقا حسین کفایی وی در سال ۱۳۱۸ ه. ق در نجف اشرف زاده شد. مدارج علمی را در آن دیار گذراند و سپس به تهران آمد و امامت جماعت یکی از مساجد تهران را بر عهده گرفت. او در امور اجتماعی و کارهای عام المنفعه در عراق و ایران بسیار خوش می‌درخشید. پیکر وی پس از درگذشتش در تهران، به نجف منتقل و در کنار پدر به خاک سپرده شد. ۶. حاج آقا حسن کفایی وی در سال ه. ق ۱۳۲۰ در نجف اشرف زاده شد و پس از پایان تحصیل، در سال ۱۳۴۳ ه. ق به ایران آمد و در ماجرای شهریور ۱۳۲۰ در کنار برادرش، میرزا احمد در دفاع از خراسان حضور داشت. او در روز دهم ذیحجه ۱۳۷۳ ه. ق درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.[۵] ___________________ [۱]: کریم جوان شیر، نامداران راحل، تبریز، انتشارات سالار، ۱۳۷۵، چ ۱، ص ۱۵۷؛ حسن مرسلوند، زندگی نامه رجال و مشاهیر ایران، تهران، نشر الهام، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۶۰؛ المصلح المجاهد، صص ۱۴۸ ۱۵۲. [۲]: زندگی نامه رجال و مشاهیر ایران، ج ۱، ص ۴۴؛ سید علی رضا ریحان یزدی، آینه دانشوران، قم، انتشارات کتاب خانه آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۲، چ ۳، ص ۲۳۲؛ المصلح المجاهد، ص۱۵۲. [۳]: نامداران راحل، ص ۱۵۷؛ آینه دانشوران، ص ۶۷؛ المصلح المجاهد، ص ۱۵۳؛ دست نوشته‌های میرزا عبدالرضا کفایی خراسانی، ص ۵۶ [۴]: نامداران راحل، ص ۱۵۷. [۵]: نامداران راحل، ص ۱۵۷. @Charayea
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[4]: آخوند خراسانی که به هروی، غروی، طوسی و نجفی نیز شناخته می‌شود، در ۱۱ سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد و در مدرسه علمیه سلیمانیه، در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام و با پشتیبانی پدر بزرگوارش، تحصیل علوم حوزوی و معارف شیعی را آغاز کرد. وی در مدّت یازده سال، درس‌های مقدماتی و متوسطه علوم اسلامی، اعم از ادبیات عرب، منطق و مقداری از اصول و فقه را در زادگاه خویش به پایان رسانید. با پایان دوره سطح، آخوند که از سویی احساس می‌کرد حوزه علمیه خراسان دیگر پاسخ گوی نیازهای علمی او نیست و از سوی دیگر، سخت مشتاق عتبات عالیات و حوزه پررونق نجف اشرف بود، به سوی آن دیار به راه افتاد. البته در این مسیر، چند ماهی در سبزوار و تهران از محضر ملا هادی سبزواری، میرزا ابوالحسن جلوه و مولی حسین خویی، فلسفه و حکمت آموخت. او در سال ۱۲۷۹ ه. ق وارد حوزه علمیه نجف اشرف (که در آن زمان شیخ اعظم مرتضی انصاری، هدایت آن را بر عهده داشت) گردید و به تکمیل تحصیلات خود در آن سامان پرداخت تا اینکه بر کرسی تعلیم و مرجعیت عامه شیعه تکیه زد.[۱] براساس آیات و روایات، می‌توان هجرت را به چند گونه تقسیم کرد که یکی از آن‌ها هجرت مکانی است. هجرت مکانی به خودی خود ارزشی ندارد؛ مگر آنکه هدفی الهی داشته باشد. در تاریخ نمونه‌های فراوانی برای آن وجود دارد. از دلایل هجرت مکانی، تحصیل علم است که اولیای دین به آن سفارش کرده اند. هجرت از رمزهای پیشرفت است و در هر کجا که امکان خوشه چینی از خرمن‌های علم و معرفت وجود دارد، تشنگان دانش باید به سوی آن رهسپار شوند. شوق تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف، هزاران طلبه علاقه مند را از شرق و غرب جهان روانه آن دیار می‌کرد که همواره با سختی‌های غربت و دوری از وطن و خانواده همراه بود. آخوند خراسانی از این قاعده مستثنا نبود. وی نیز برای علم آموزی در جوار مرقد باب علم نبی و در مهم ترین مرکز علوم اسلامی آن عصر؛ یعنی نجف اشرف با هماهنگی و صلاحدید پدر و مادر و همسرش، در ۲۳ سالگی (رجب سال ۱۲۷۷ ه. ق)، مشهد الرضا علیه السلام را به تنهایی به سوی نجف اشرف ترک کرد تا از محضر استادان نامدار آن سامان بهره مند شود. کاروانی که آخوند همراه آن بود، برای استراحت در مسیر راه در سبزوار توقف کرد. در آن روزگار، شهرت علمی حاج ملا هادی سبزواری، صاحب منظومه سراسر ایران را گرفته بود. آخوند فرصت را غنیمت شمرد و در فاصله توقف کاروان، در مجلس درس حاج ملا هادی سبزواری شرکت جست. در مجلس درس ملا هادی سبزواری، شاگردان فاضلی بودند که پس از گذراندن مقدمات، منطق و حکمت در آن حوزه علمی حضور به هم رسانده بودند. آخوند شیفته بحث و استدلال ملاهادی شد. از این رو، از کاروان جدا گشت و تا ذیحجه همان سال به مدت چند ماه در یکی از مدرسه‌های سبزوار اقامت گزید و از درس آن فیلسوف برجسته بهره‌ها گرفت.[۲] حضور آخوند در آن جمع که جوانی ناآشنا می‌نمود، تعجب و اعتراض حاضران را برانگیخت. ازاین رو، حکیم حاج ملا هادی سبزواری در پاسخ به این اعتراض فرمود: کسی که به چشم تحقیر در او می‌نگرید، نبوغی چشم گیر و آینده ای بس درخشان دارد. او به پایگاهی از علم خواهد رسید که هزاران نفر از انوار دانش او بهره خواهند یافت و به جایگاهی تکیه خواهد زد که به فرمان او، پادشاهی از سلطنت خلع خواهد شد. پس از چند ماه آخوند به مشهد بازگشت و پس از مدّتی دوباره راهی نجف اشرف گردید. در میان راه به تهران رسید. او به دلیل تمام شدن توشه و زاد سفر به ناچار در تهران به مدت سیزده ماه و بیست روز در یکی از حجره‌های مدرسه صدر ساکن شد. در این مدت به همراه هم حجره ای اش، شیخ عبدالرسول مازندرانی در درس حکیم متأله میرزا ابوالحسن جلوه و مولی حسین خویی شرکت جست. در این مدت، حوزه علمیه نجف و شوق تحصیل در آن، از ذهن او بیرون نمی رفت و مقصد اصلی اش را فراموش نمی کرد، ولی توشه کافی برای رفتن به نجف اشرف نداشت تا اینکه خداوند زمینه‌های این سفر را فراهم ساخت. آخوند پس از دو سال و چند ماه که از مشهد خارج شده بود، در آغازین روزهای ذیحجه سال ۱۲۷۹ ه. ق [۳] دو سال پیش از درگذشت شیخ انصاری وارد نجف اشرف شد و به کعبه آمال علمی و معنوی خویش رسید. ••••• [۱]:کفایة الاصول، مقدمه؛ سیره صالحان، ص ۱۱۲؛ المصلح المجاهد، ص ۲۵؛ معارف الرجال، ج ۲، ص ۳۲۳؛ نامداران راحل، ص ۱۵۵؛ آخوند خراسانی؛ آفتاب نیمه شب، ص ۳۰. [۲]: البته اختلافی است https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[5]: مرحوم آقای آخوند در مسجد طوسی تدریس میکرد و عدد شاگردان او را هزار تا سه هزار نفر گفته اند که اغلب آنها از افاضل بودند . نام سی صد و ده نفر از آنان در کتاب یاد شده است و ما در این جا چند نفر از آنان را یاد میکنیم : آيات الله العظام : ۱. آقا میرزا ابوالحسن مشکینی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۵۸ ق . ۲. آقا سید ابوالحسن اصفهانی که از مراجع بزرگ تقلید شیعه بود ، متوفای ۱۳۶۵ ق . ۳. آقا سید ابوالقاسم کاشانی ، همان مجاهد معروف ، متوفای ۱۳۸۱ ق . ۴. آقا سید جمال الدین گلپایگانی ، یکی از مراجع تقلید ، متوفای ۱۳۷۷ ق . ۵. شیخ محمد جواد بلاغی ، صاحب تألیف فراوان ، متوفای ۱۳۵۲ ق . ۶. حاج آقا حسین قمی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۶۶ ق . ۷. حاج آقا حسین بروجردی ، از مراجع بزرگ تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۸۰ ق . د . ۸. آقا عبد الحسين رشتی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۷۳ ق . ۹. آقا سید عبد الحسین شرف الدین ، صاحب تألیف فراوان ، متوفای ۱۳۷۷ ق . ۱۰. آقا شیخ عبد الكريم یزدی حائری ، مؤسس حوزه علمیه قم ، متوفای ۱۳۵۵ ق . ۱۱. آقا سید عبد الهادی شیرازی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۸۲ ق . ۱۲. آقا شیخ محمد حسین نائینی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۵۵ ق . ۱۳. آقا سید محمود شاهرودی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۹۴ ق . ۱۴. آقا میرزا محمد ، معروف به آقازاده ، فرزند آقای آخوند و صاحب حاشیه بر كفاية ۶۸ شناخت نامه الأصول ، متوفای ۱۳۵۶ ق . ۱۵. آقا سید محسن امین عاملی ، صاحب أعيان الشیعه ، متوفای ۱۳۷۱ ق . ۱۶. آقا ضیاء الدین عراقی ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۶۱ ق . ۱۷. آقا شیخ محمد حسین اصفهانی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۶۱ ق . ۱۸. آقا سید صدر الدین صدر ، از مراجع تقلید شیعه ، متوفای ۱۳۷۳ ق . ۱۹. آقا شیخ محمد حسین کاشف الغطاء ، صاحب تألیفات فراوان ، متوفای ۱۳۶۲ ق . ۲۰. آقا شیخ ابوالقاسم قمی ، از علمای بزرگ قم ، متوفای ۱۳۵۳ ق . ۲۱. آقا شیخ محمد علی شاه آبادی ، همان عارف بزرگ و معشوق و استاد رهبر بزرگ انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی ( قدس الله روحه ) ، متوفای ۱۳۶۹ ق . ۲۲. آقا سید هبة الدين شهرستانی ، صاحب الهيئة و الاسلام ، متوفای ۱۳۸۶ ق . ۲۳. آقا سید میرزا علی قاضی ، متوفای ۱۳۶۶ ق . ۲۴. آقا شیخ مهدی خالصی ، صاحب حاشیه بر كفاية الأصول ، متوفای ۱۳۴۳ ق . 📚برگرفته از مقاله استاد https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[6]: شروح وحواشی-چاپ شده-عربی کفایة الاصول: 1_تعليقة وجيزة في مباحث الألفاظ ، حسن اشگذری یزدی ( م ۱۳۵۹ ق ) . 2_تعليقة على كفاية الأصول ، شيخ عباس علی شاهرودی ( م ۱۳۸۳ ق ) 3_التعليقة على كفاية الأصول ، شیخ علی قوچانی بن شیخ قاسم ( م ۱۳۳۲ ) 4_الحاشية على كفاية الأصول ، میرزا ابو الحسـن بـن عـبد الحسين مشکینی( م ۱۳۸۵ ق ) 5_الحاشية على الكفاية ، : علي بن محمد جعفر صفائی حائری قمی . ( م ۱۳۸۵ ق ) 6_حقايق الأصول ، سيد محسن طباطبائی حکیم ( م ۱۳۹۲ ق ) 7_حاشیه کفایه ، شیخ مهدی بن شیخ محمد حسين بـن عـزيـز خـالصی کاظمی ( م ۱۳۴۳ ) 8_حاشية على كفاية الأصول ، شیخ محمد بـن عـلى ، مشهور بـه سـلطان العلماء عراقی ( م ۱۳۸۲ ق ) 9_حاشية الكفاية ، مرحوم سيد محمد حسین طباطبائی - الميزان ( م ۱۴۰۲ ق ) 10_حاشية الكفاية ، سيد محمد بن حسین موسوی نجف آبادی ( م ۱۳۵۸ ق ) 11_حاشیه بر کفایه ، محمد تقی آملی بن ملا محمد ( م ۱۳۹۱ ق ) 12_دروس و حلول في شرح كفاية الأصول ، علی بن حسین علوی ( م ۱۴۰۲ ق ) 13_دراسات في أصول الفقه ، سيد محمد کلانتر . مطبعة النعمان ، نجف ، ۱۳۸۸ ق 14_سبائك الذهب فی شرح کفایة الاصول، شیخ محمد صالح حائری، معروف به علامه مازندرانی 15_شرح كفاية الأصول ، شیخ عبد الحسين بن شیخ عیسی رشتی نجفی ( م ۱۳۷۳ ق ) 16_طريق الوصول الى تحقيق كفاية الأصول، محمد کرمی بن شیخ نصر الله حویزی 17_عناية الأصول في شرح كفاية الأصول ، سيد مرتضی حسینی فیروزآبادی 18_منتهى الدراية في توضيح الكفاية ، سيد محمد جعفر جزائري مروج 19_مصباح العقول ، محمد بن محمد حسین اشکوری 20_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، مير حسن بن سید عزیز رضوی قمی 21_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، سيد حسين بن سید عزیز حسینی تهرانی ( م ۱۳۲۸ ق ) 22_نهاية الوصول في شرح كفاية الأصول ، شيخ مصطفی کرمانشاهی بن مرحوم شیخ مرتضى 23_نهاية الدراية في شرح الكفاية ، شيخ محمد حسین غروی اصفهانی ، مشهور به کمپانی ( م ۱۳۶۱ ق ) 24_نهاية النهاية في شرح الكفاية ، ميرزا علی بن عبد الحسين بن مـولى اصـغر بن محمد باقر ایروانی ( م ۱۳۵۴ ق ) 25_نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول ، شیخ محمد علی اجتهادی 26_نهاية الأصـول الى كفاية الأصـول ، سيد مصطفى محسن موسوی حائری ( آل اعتماد ) 27_الهداية في شرح الكفاية ، شيخ کاظمی ( م ۱۳۳۶ ق ) 28_الهداية في شرح الكفاية ، سيد محمد جعفر بن محمد طاهر موسوی طاهری شیرازی 29_الوصول الى كفاية الأصول ، سيد محمد بن مهدی حسینی شیرازی 📙شناخت نامه آخوند خراسانی، ج2ص194_201 ⭕کتاب فوق 184شرح وحاشیه چاپ نشده برای کفایة الاصول نام می برد. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی[7]: تلقيبه بالآخوند نقل عن السيد هبة الدين الشهرستاني ، ان الشيخ الآخوند كان يسافر الى كربلاء لزيارة الإمام الحسين في أيام حياة استاذه الشيخ الانصاري و في احد الايام و بـعـد إتمام الزيارة رأى الآخوند الأردكاني جالساً على منبر التدريس و الكل مصغون اليه ، فجلس الشيخ محمد كاظم الخراساني يستمع و يصغي بما يملي الاردكاني على تلاميذه و من ثم ذكر مسألة للشيخ الأنصاري و اورد عليه إشكالين ثم انهى درسه . و قد رأى الشيخ الخراساني بان اشكالات الآخوند الاردكاني صحيحة و متينة . و عندما رجع الى النجف و حضر درس استاذه الاعظم الانصاري ذكـر له القصة كاملة . فقبل الاستاذ الاشكال الاول و رد الثاني ، ولكن الخراساني أصـر عـلى صـحة الأشكال الثاني و ان الحق مع الاردكاني . واستمرت المناظرة مدة طويلة حتى انتبه احد الطلاب ليقول الى صديقه : [ انظر لهذا الأخوند كيف يؤيد اقوال ذلك الآخوند] . و قـال طالب آخر :[قرت عيوننا بهذا الآخوند بعد ذاك الآخوند] . فهكذا صار « الآخوند » لقباً ملازماً للشيخ محمد كاظم الخراساني حتى كاد يطغى على الاسم . 📚شناخت نامه آخوند خراسانی ج3شماره4،ص35و36 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠سینای دانش 🔰آخوند خراسانی [8]: ✔️آثار فقه استدلالی آخوند خراسانی: 1️⃣حاشیه کتاب المکاسب 2️⃣اللمعات النیره 3️⃣الرسائل الفقهیه ✔️آثار فقه فتوایی آخوند خراسانی: 🔸۱. تكملة التبصرة 🔹۲. روح النجاة و عين الحياة 🔸۳. رسالة سؤال و جواب 🔹۴. الربائية و الرضاعية 🔸۵. ذخيرة العباد . 🔹۶_حاشیه بر جامع عباسی شیخ بهایی ( م ۱۰۳۱ ) 🔸۷ . حاشیه بر آداب التجارة وحيد بهبهانی ( ۱۲۰۵۰ ق ) 🔹۸_ حاشیه بر نخبه کلباسی ( م ۱۲۶۲ ق ) . 🔸۹_حاشیه بر تجاه العباد صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔹 ۱۰ ، حاشیه بر رسالة في احكام الحيض صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔸۱۱. حاشیه بر ترجمه فارسي نجاة العباد صاحب جواهر ( م ۱۲۶۶ ق ) 🔹۱۲. حاشیه بر سراج العباد شیخ انصاری ( م ۱۲۸۱ ق ) 🔸 ۱۳. حاشیه بر مناسک حج شیخ انصاری ( م ۱۲۸۱ ق ) 🔹۱۴. حاشیه بر منهج الرشاد شیخ جعفر شوشتری ( م ۱۳۰۳ ق ) 🔸۱۵. حاشیه بر مجمع الرسائل با مجمع المسائل میرزای شیرازی ( م ۱۳۱۲ ق ) 🔹۱۶. حاشیه بر وسيلة النجاة شربیانی ( م ۱۳۲۲ ق ) 🔸۱۷. حاشیه بر زينة العباد مازندرانی ( م ۱۳۲۸ ق ) 🌐کشکول،از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2