eitaa logo
کشکول
2.2هزار دنبال‌کننده
82 عکس
79 ویدیو
40 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
«فهرست کانال»: ... ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ شیخ محمد بن حسن حُرّ عاملی معروف به شیخ حر عاملی، متولد سال ۱٠۳۳قمری، متوفی ۲۱رمضان سال۱۱٠۴،در سن ۷۱سالگی، در مشهد رضوی مدفون گردید. از اساتید او این افراد را میتوان نام برد: حسن حر عاملی محمد حر (عموی او) عبدالسلام (جد مادری) علی فرزند محمود مشغری عاملی محمدباقر مجلسی ملا محسن فیض کاشانی شهید ثانی و … . از شاگردان برجسته او: سید محمد حسینی اعرجی علامه مجلسی و... . از جمله تالیفات وی: وسائل الشیعة جواهر السنیة صحیفه ثانیه الایقاظ من الهجعة برهان علی الرجعة خلق الکافر الفوائد الطوسیة بدایة الهدایة امل الآمل اثبات الهداة و … . https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [نظر شیخ حر عاملی در مورد احادیث مضمره]: الأحاديث المضمرة : قال الشيخ حسن في المنتفى . ونعم ما قال - : يتفق في بعض الأحاديث عدم التصريح باسم الإمام الذي يروي الحديث عنه ، بل يشار إليه ب جمع من الأصحاب أن مثله قطع ، ينافي الصحة ، وليس ذلك ـ على إطلاقه - بصحيح ، لأن القرائن في تلك المواضع تشهد بعود الضمير إلى المعصوم ، بنحو من التوجيه الذي ذكرناه في إطلاق الأسماء ، وحاصله : أن كثيراً من قدماء رواة حديثنا ، ومصنفي كتبه كانوا يروون عن الأئمة ﷺ ، مشافهة ، ويوردون ما يروونه في كتبهم جملة ـ وإن كانت الأحكام التي في الروايات مختلفة ـ فيقول في أول الكتاب : « سألت فلاناً ، ويسمى الإمام الذي يروي عنه ، ثم يكتفي في الباقي بالضمير . فيقول : « وسألته » ، أو نحو هذا الى أن تنتهى الأخبار التي رواها عنه ، ولا ريب أن رعاية البلاغة تقتضي ذلك ، فإن إعادة الاسم الظاهر ، في جميع تلك المواضع تنافيها في الغالب قطعا ، ولما أن نقلت تلك الأخبار إلى كتاب آخر ، صار لها ما صار في إطلاق الأسماء بعينه فلم يبق للضمير مرجع . لكن الممارسة تطلع على أنه لافرق في التعبير بين الظاهر ، والضمير ، انتهى . وذكر في إطلاق الأسماء المشتركة في الأسانيد نحو ذلك ، وهاتان العبارتان ـ كغيرهما . صريحتان في أن هذه الأحاديث منقولة من تلك الأصول ، والكتب المعتمدة من غير تغيير لشيء منها حتى وضع الظاهر من أسماء الأئمة ﷺ موضع الضمير . فما الظن بهم في غير ذلك من تغيير ، أو زيادة ، أو وضع ؟؟؟ وكيف يصدر منهم شيء من ذلك ، ثم يشهدون بصحتها وأنها حجة بينهم وبين ال ويكونون ـ مع ذلك ـ ثقاتاً عدولاً أجلاء ، لا يطعن عليهم في شيء ؟؟؟ وذلك واضح ، والله الموفق . https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [علامه مجلسی]: 4️⃣ حر آزاده وظایف شیخ الاسلامی و رسیدگی به امور بی پناهان و یتیمان و پرونده های مردم او را از حوزه علمیه و علمای اسلام جدا نمی ساخت . در فرصت های مناسب به دیدار مدارس علمیه و علمای اسلام می رفت و هنگام ورود علما و طلاب به خانه یا محل کار وی ، به آنان دیده عظـمـت می نگریست، از زائـران خـانـه خـدا و مـزار ائمه اطهار ( عليهم السلام ) که در بازگشت به شهر خـود ، برای دیدن علامه به اصفهان می آمدند با احترامی خاص پذیرائی میکرد . و پس از انجام کارها خود را وقف آنان می نـمـود و آنان را به تماشای جاهای دیدنی اصفهان می برد . علما که بیشتر آنان با نظام اداری و تاج و تخت پادشاهان مخالـف بـودنـد و برای پادشاهان پشیزی قائل نمی شدند از نیـت عـلامه مجلسی آگاه بودند از اینرو او را مایه رحمت برای تشیع و برکت برای حوزه های عـلـمـیـه می دانسـتـنـد و رشـته مـحـبـت خـود را با او محکمتر می ساختند . 🔹میان او و شیخ حر عاملی ، علاقه و صمیمیتی خاص وجود داشت و علاوه بر دوستی و رفت و آمد ، از نظر علمی هم یکی از دیگری صاحب اجازه بودند ، بطوریکه شیخ در راه سفرهای خود به حـجـاز و عراق برای دیدار علامه به اصفحان می امد. ✔️ « روزی علامه ، شیخ را به تماشای کاخ شاه برد بعد از نشان دادن بعضی از قسمتهای کاخ وارد تالار کاخ شدند . شاه که از ورود شیخ به کاخ با خبر شده بود خود را مهیای احترام و پذیرایی ساخت و هنگام ورود شیخ با احترام از تختش بلند شد ، دیگران هم چون شاه برخاستند بعد از تعارف ها پیش از اینکه شاه اجازه نشستن دهد ، شیخ در کنار جایی که مخصوص نشستن شاه بود بدون اجازه نشست . شاه و سپس درباریان همه نشستند . این حرکت شیخ همچون پتک بر سر نامقدس شاه فرود آمد . شاه همچنانکه در درون ، خـود را می خورد در ذهنش در پی مطلبی بود که این حرکت شیخ را جبران کند . ناگاه زبان به سخن گشود و گفت : شیخ میان « خر » و « خر » چه فرق است ؟ شیخ که رادمردی از تبار آزادگان بود با شجاعت و بدون فوت وقت رو به شاه کرد و گفت : یک « مسند » و از جابرخاست. حاضرین در مجلس همه به خنده افتادند به طوری که شاه از حاضر جوابی شیخ یکه خورد و چـون عظمت شیخ و احترام و تکریم علامه نسبت به او و بدرقه او در هنگام ترک تالار را دید ، صلاح را در آن دانست که لب بر هم نهد و کار را از این بدتر نسازد . » 📙الامل الآمل، ج1ص50 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2