eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 📌آیا زمین از وجود امام و حجّت خدا خالی می‌ماند؟ 📜خدای تعالی از وقتی که آدم(ع) در گذشته است تاکنون زمین را بی امامی که رهبری به خدای تعالی کند فرو نگذاشته است. او حجّت خدا بر بندگان است، کسی که او را ترك کند هلاك شود و کسی که ملازم او باشد نجات یابد. اگر حجت خدا روی زمین نبود، مسلما زمین، ساکنانش را فرو می‌برد. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/2920 📘📘📘📘📘 ❓ ❓ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
❗️روایت و که با تأسی از امام عاشقان حضرت (ع) دردانه‌هایشان را به فرستاده‌اند و صبوری را پیشه خود ساخته اند... 📣 در تازه ترین اثر انتشارات کتاب جمکران 📙 🖋 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚2. که هنوز شانزده‌سالگی را پشت‌سر نگذاشته بود، بقیۀ فریادش را بلعید و نگاهی به سرسرا انداخت که هنوز جارو نشده بود و ظرفهایی که هنوز سر جای خود نبودند. روی فرشها آثاری از چسبندگی شربت‌های ریخته‌شده دیده می‌شد، پشتی‌ها در جای‌جای سرسرا چون لاشه‌هایی بیجان افتاده بودند؛ گویا که میهمانان به جای تکیه‌زدن بر این بالش‌های نرم، آنها را به یکدیگر پرتاب کرده بودند. لبخند زد و گفت: «کارنکرده را نبرید به‌کار، چه خبر است؟ تو تازه از راه رسیدی، دیر آمدی و زود می‌خواهی بروی؟» و اندیشید که بسیار شده که این سرسرا، روزی سه یا چهار را هم میزبان بوده است. تا وقتی ملکۀ این خانه به مردی از مردان شهر و دیار خویش روی خوش نشان ندهد، آش همان آش و کاسه همان کاسه است. نگاهی از سر ترحم به دخترک انداخت که گوشه‌ای نشسته و زانوی غم در بغل گرفته بود و گفت: «دعا کن، دعا کن مرد رویاهای ملکۀ ما از راه برسد و او را از این چشم‌انتظاری درآورد، که راستش همۀ این خانه چشم انتظار اوست؛ تا وقتی که نیاید، وضع ما به همین آشفتگی است که می‌بینی.» دخترک آهسته گفت: «این همه مرد! اگر او واقعاً شوهر بخواهد، باید یکی را از میانشان انتخاب کند.» اشک چشمان درشت دخترک را با کنارۀ روسری‌اش گرفت و آرام گفت: «حق او خیلی بیشتر از این مردانی است که می‌آیند و می‌روند.» دخترک با کنایه گفت: «حتماً منتظر و زیباست که با از آن‌سوی آسمان پرواز کند و در این خانه بنشیند!»... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 2/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️بانویی که دائماً درگیر به (ص) بود... 📹ببینید: صحبت های خانم نویسنده کتاب 📚روایتی داستانی از بانو (س) 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/127016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🟢حالِ آدم دورمانده از امام زمان(عج) 📜درس، درسِ معرفت امام بود. شاگرد، شیعه خالصی مثل . استاد، حضرت . (ع)، حالِ آدم دورمانده از امام زمانش را تشبیه کرده بود به گوسفندِ گم شده از گله و چوپان؛ گوسفندی که بعد از دلبستن و رانده شدن از چوپان‌های غریبه، بعد از هراس و حیرانی و سرگردانی، خواهد شد! ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/2939 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆ترجمه و شرح احادیث شیعی مربوط به ظهور امام زمان(عج) و نشانه‌های ظهور ایشان 📣 به چاپ هفتم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/103721 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚3. از شربتی که برای میهمان‌ها روی طاقچه گذاشته بودند، کمی در لیوان ریخت و به‌دست دخترک داد، با مزاح گفت: «خیلی کار کردی، خسته شدی، برو من تمامش می‌کنم.» و زیرلب گفت: «تو چه می‌دانی؟» به فرزندان خود اندیشید که یکی از آنها هم‌سن‎وسال همین دخترک بود، با گیس‌هایی بلند و وحشی. به یاد دیار خود افتاد که در صحرا می‌دویدند و یال‌هایشان را به باد می‌سپردند و یکدیگر را دنبال می‌کردند. درست مثل دخترکان زیبای این خانه، وقتی با یکدیگر جفت می‌شدند و بازی می‌کردند و از که زیرچشمی آنها را می‌پاییدند، می‌گفتند و می‌خندیدند و هرکدام برای خود شاهزاده‌ای با اسب سفید را تصور می‌کردند؛ هرچند که رنگ پوست خودشان به سیاهی می‌زد. گاه از جوانی سخن می‌گفتند که دل همه‌شان را برده بود و نه تنها دل آنها، که همۀ زنان و دختران بزرگان شهر هم شیدای او بودند. اما او بی‌تفاوت از کنار یک‌یکشان می‌گذشت و گویا خیال با هیچ زنی را نداشت. (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 3/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
✅سوال مسابقه: ❓پدر ملکه در کجا کشته شده بود؟ 1️⃣ جنگ فجار 2️⃣ در راه تجارت 3️⃣ به دست قبایل مهاجم 4️⃣ به دست ابوسفیان 📙 🖋 📚 🎁 به قید قرعه به یکی از کسانی که پاسخ صحیح را ارسال کنند، یک جلد از آثار کتاب جمکران (به انتخاب برنده) اهدا خواهد شد. 📨فقط عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. ⏳مهلت پاسخ تا چهارشنبه 9 فروردین برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/99379 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 💠امام محمد باقر(ع) فرمود: [قائم خروج می‌کند] آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و... 📙 🖋 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚4. دسته‌دسته ظرف‌های شسته‌شده را که دیگران در می‌شستند، به درون سرسرا حمل می‌کرد. خسته شده بود، اما جرئت فرار کردن از زیر کار را نداشت. می‌دانست که اگر این بار هم او را فراری از کار ببیند، حتماً عصبانی می‌شود و وادارش می‌کند که کار کرده را دوباره انجام دهد. چه‌بسا که صدای فریاد او را هم شنیده باشد، آنوقت آنقدر غرغر می‌کرد تا او را به گریه بیندازد. ظرف‌ها را از دست او می‌گرفت، در گنجه‌های بزرگ می‌چید و زیرلب آواز سواری را می‌خواند که در پی دلداده‌اش می‌آید. با بی‌پروایی و کمی هم بی‌ادبی، دست پر از ظرفش را کنار کشید تا دست‎های زن مسن خالی برگردند و صدای آوازش ناگهان قطع شود و او بخندد؛ خنده‌ای از سر ، و . با بی‌احتیاطی ظرفها را روی زمین رها کرد. خیره به او و رفتار کودکانه‎اش، فقط نگاه می‌کرد و می‎‌خواست بداند که با این کار چه قصدی داشته؛ شاید گله‌ای از او و یا اعتراضی از زندگی در این خانه داشت که آن گله و شکایت را مدتی بود در سینه‌اش نگه داشته و دیگر توان صبوری نبود... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 4/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
شیطان هم در بند شد و من همچنان بنده نشدم! خداوندا؛ مرا در بند کن... ✍️محمدجوادمحمودی @ketabejamkaran