سلام و تحیت
در غروب روز دحوالارض، روز زیارتی حضرت امام رضا جانمان علیهالسلام نایب الزیاره عزیزان همراه هستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘️🌿⚘️🌿
«مرد ابدی» در ۱۸۰۰ صفحه در ۳ جلد در قطع رقعی، با قیمت یک میلون و ۳۰۰ هزار تومان و با همکاری خبرگزاری تسنیم و انتشارات شهید کاظمی منتشر و بعد از دوهفته به چاپ دوم رسیده است.
علاقهمندان برای مشاهده و تهیه این کتاب با ورود به سامانهbook icfi.ir
و یا من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال شماره ۳۶ به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.
لازم به ذکر است هم اینک با خرید اینترنتی از فروشگاه اینترنتی نشر شهید کاظمی، از تخفیف ۳۰ درصدی استفاده کرده و کتاب را به قیمت ۹۷۵۰۰۰ تومان تهیه کنید.
همچنین طرح خرید قسطی کتاب نیز فراهم است و علاقمندان میتوانند به آیدی زیر پیام داده و از شرایط به صورت کامل مطلع شوند
@Shahidkazemi313
@manvaketab_admin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در منزل شهید، جایی که هنوز بوی شهید میدهد و صدای گریه مادر شهید، هنوز به هر بهانه بلند است، زمان طور دیگر طنین دارد...
"برخیز و سهم خودت را در این راه پاک، در زندگانی، درست ادا کن..
برخیز!"
#منزل_مادر_شهید_جمهور
#مشهد_مقدس
https://eitaa.com/lashkarekhoban
رفتین دیدن مادرم؟
زیارتتون قبول 🤍
شاید نه، حتما
شهید جمهور این را میگوید...
#شهید_جمهور
#مادر_شهید
https://eitaa.com/lashkarekhoban
و لطف علیبنموسی الرضا اینقدر زیادست که همینجا، پایین پا، در کنار مزار رئیس جمهور شهیدمان، جدیدترین شهیدی که خانه ابدیاش این حرم عشق شد، جایی برایمان باز شودو بایستیم در صفوف نماز ... 🤍 همین قدر ساده، گاهی راهها به هم میرسد و باز میشود و ...
همینجا در نماز زیارت همه عزیزانی را که التملس دعا داشتند، شریک فیوضات این زیارت کردم... زیارتتان قبول🌻
#زیارت
https://eitaa.com/lashkarekhoban
و اما دلیل اصلی حضور کوتاهم در مسهد عزیز،شرکت در نشست صمیمی با شرکت کنندگان مرحله جشنواره قرانی دانشگاهیان علوم پزشکی سراسر کشور با محوریت کتابهایم بود...
دیدن حس پر از نشاط و امید این یاران جدید بعد از بازگفتن بخشی از مسیری که آمدهایم، برایم جای شکر فراوان دارد....
#ما_و_مرد_ابدی
#مشهد_مقدس
https://eitaa.com/lashkarekhoban
سلام دوستان و همراهان عزیز...
امروز بالاخره فرصتی باز کردم برای نشستن و جستن مطالب مورد نظرم در "مرد ابدی"...
اگر شما هم مثل من به این کتاب مسلط باشید تصدیق میکنید که برای هر ماجرای امروزی، میتوان درسی و پیامی از سطرهای این کتاب یافت😊
و این، برکات زندگی مردیست که فراتر از زمانه خویش زیست...
الحمدلله که پای درس حاج حسن نشستم و هستم هنوز.😇.. الحمدلله کما هو اهله🤲
خبر عملیاتهای اخیر حزبالله لبنان بر علیه رژیم غاصب صهیونیستی را شنیدهاید حتما.
ببینید حاج حسن قریب ۱۵ سال پیش چه گفته است:
"حرف آخر..رفته بودیم محضر سید حسن نصراللّه، که خدا به حق حضرت ولیعصر (عج) حفظ بکنه این سایه و بارقهای از انوار امیرالمومنینه. جملهای که به من گفت ما خجالت کشیدیم. گفتم نگاه کن، امام اومدو ما رو تربیت کرد، اینا رو هم تربیت کرد، اینا از همۀ شیعهها سبقت گرفتن! ماشاءاللّه به اینا! از تخلیۀ اطلاعاتی و از رعب و وحشتی که اسرائیلیا رو در برگرفته بچهها! روزی که عَلَم و پرچم زرد امیرالمومنین را روی پیشانی مبارکش میبست بچهها، [روزی که] این پرچم برافراشته بشه. و روز مرگ [اسرائیل] روزیه که جنگ دیگری با حزباللّه دربگیره بچهها. [اونا] وحشت کردن بچهها! حزباللّه کیه؟ ما چی یادشون دادیم؟ چند نفرن؟ بچهها روحیه تهاجمی [رو حفظ کنید!] بچهها مقام و شهرت [را دنبالش نرید] ناموس، خط اسلام، عزت، امیرالمومنین، خون شهدا و حضرت سیدالشهدا (ع)، بچهها میدرخشه و [باعث شده] اون دشمن، [که] سومین ارتش دنیاس، میلرزه امروز. ما باید به اون روحیه برگردیم وگرنه موشکهای گندهتر از ما رو هم اومدن و اَرّه کردن و بولدوزرا از روش رفتن. اینا ابزاراییه که اگه او بخواد عمل میکنه. اون دست و اون نیت و اون شجاعت و روحیۀ الهی رو باید در بچهها تقویت کنیم. اگه این شد بچهها، دشمن ذلیله."
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#مرد_ابدی
#انتشار_برای_اولین_بار
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#به_روایت_معصومه_سپهری
#سخنان_سردار_طهرانی_مقدم
https://eitaa.com/lashkarekhoban
خدا را شکر....
کتاب بالاخره به تبریز عزیزم رسید🌷🥰
سپاس ویژه از شما عزیزانی که پای کار هستید و وجود و کلامتان، قدرت آفرین و امیدبخش است...
منتظر نظرات و احساس و افکار شما درباره کتاب مرد ابدی هستم.
#ما_و_مرد_ابدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای شور شیرین...
دادی به بادم
امشب دخیل بابالمرادم
من ریزهخوار حضرت جوادم....
انشاءالله زیارت عتبات عالیات و بارگاه منور امامین کاظمین علیهمالسلام، روزی همه مشتاقان و دردمندان حریم ولایت شود🤍
حسن مقدّم، مثل همۀ جوانانی که گوشبهفرمان امام و عاشق و دلباختۀ او بودند، عزادارِ امام و گوشبهفرمان ولیّفقیه بود. او در اتفاقات سنگین، اندوهش را به نمازهای نیمهشب و خلوت کوهستان میبرد. بعداز انتخابِ آیتاللّه سید علی خامنهای بهعنوان رهبر انقلاب، حسن هم در حلقۀ فرماندهان سپاه به محضر ایشان رسید. برای او «ولایت فقیه» معنای مقدسی بود که حاضر بود همۀ زندگیاش را فدای آن کند. در یکی از دیدارهای فرماندهان سپاه با مقام معظم رهبری اجازۀ صحبت گرفت و گفت: «آقا، ما چون شما رو بارقهای از ولایت امیرالمؤمنین میبینیم، در رکابتون هستیم و دوسِتون داریم. دوست داریم همون کاریو که اگر در زمان حضرت امیرالمؤمنین بودیم، میکردیم برای شما انجام بدیم.» میان همهٔ فرماندهان سپاه، لحن صمیمی و ادبیات حسن مقدّم، خاص و بینظیر بود.....
#انتشار_برای_اولین_بار #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#مرد_ابدی
#ولایت_فقیه
https://eitaa.com/lashkarekhoban
خانم جان
خانم عفت شجاع
همسر محترم شهید صیاد شیرازی...
امروز که باخبر شدم عمر تلاش و نبرد باعزت شما درین جهان محدود به سر رسید و رها شدید از دار مسئولیت و غم دنیا،
چقدر دلم برایتان تنگ شد...
من شما را فقط یک بار دیدم.. اردیبهشت ۱۳۷۸، در منزلتان. آن روزها چند هفته از فاجعه ترور همسر عزیزتان شهید صیاد شیرازی میگذشت. ما هم مثل همه ایرانیان خبر تلخ را از تلویزیون دیده و شنیده بودیم.
ایام سختی بود برای ما. مدام بین تبریز و تهران در سفر بودیم بخاطر درمانهای ناباروری که به دلیل مسائل جانبازی قطع نخاعی، درگیر ۹۹ درصد این جانبازان عزیز است. دست بر قضا، کلینیک کوثر در محدوده زندگی شما در فرمانیه قرار داشت و هنگام گذشتن با تاکسی ، تصاویر، پرچمها و بنرهای تسلیت را دیده بودم.
یک روز که باید باز هم ساعات طولانی در کلینیک منتظر میماندیم، با همسرم تصمیم گرفتیم این ساعات را بیاییم سمت خانه شما. پیاده راه افتادیم. من جوان و کم تجربه بودم در هل دادن و کنترل ویلچر اما جسارتم و شاید درست بگویم شوق و توکلم زیاد بود و راهی شدیم... راهی طولانی طی کردیم، اول از پیاده رو راه افتادیم اما زود فهمیدیم مناسب ما آدمهای ویلچری نیست و گویی ما پیاده محسوب نمیشویم! پیچیدیم به خیابان که مشکلات خودش را داشت!
راه طولانی بود اما ما عشق دیدار داشتیم و در حالی که نمیدانستیم اصلا امکان دارد بتوانیم شما را ببینیم یا نه، به سمت نشانی عکس شهیدتان رهسپردیم. حتی اگر به در بسته میخوردیم، به هر حال مشهد شهید علی صیاد شیرازی را میديديم... 😔😭
وقتی رسیدیم دم ظهر بود و کوچه خلوت. راننده تاکسی به ما گفته بود مردمگروه گروه میآیند به دیدارتان.
ما وقتی رسیدیم یکی دو نفر جلوی خانه دیدیم که یکی پسرتان آقا مهدی بود؛ شاهد ماجرای ترور و شهادت پدر.
وقتی متوجه ما شدند اکرام کردند. معلوم شد تازه یک گروه رفتهاند. شاید وقت استراحتتان بود، اما آنها اصیلزاده بودند و حرمت یک جانباز ویلچری را نگه داشتند. خودشان وقتی گروه کوچک دونفرهی ما را دیدند، کمک کردند. ویلچر را از پلهها پایین بردند که محل حسینیه بود و به من گفتند بروم بالا پیش خانمها.
من خجالتزده بودم. اولین بار بود منزل یک فرمانده شهید میرفتم که هنوز چهلمش نشده بود. من پیش از آن ، همیشه، فقط به خاطرهها رسیده بودم😔
وقتی شما را دیدم، در چهره خسته و غمزدهتان و در آغوش گشودهتان، محبتی دیدم که ناگهان مثل یک بچه که دلش میخواهد یکی بهانههایش را گوش کند، زبان باز کردم... گفتم که تازه با یک جانباز نخاعی ازدواج کردهام و گفتم که چرا آواره تهران شدهایم و ....
من مثل دخترتان بودم انگار.
مثل خواهرتان
اصلا مثل جوانی خودتان در ابتدای راهی دشوار...
و شما... چقدررر به من محبت کردید.
چقدر زود صمیمی شدید. وقتی دیدید از مشکلات مسیر جانبازی در سختی و شاید در هراسم، از زندگی خودتان گفتید. از بچه معلول جسمی و ذهنیتان که همراه همسر شهیدتان چقدر عمرتان را به پایش ریختید و سکوت کردید و صبوری... .
از صبر و توکل همسر شهیدتان گفتید و اینکه آدمهای بزرگ، چطور با این سختیها ساخته میشوند...
آخ! خانم شجاع
همسر نازنین شهید صیاد شیرازی!
فقط خدا میداند چقدر در آن دیدار نیمساعته به من عشق و جرات بخشیدید.
افسوس که آن دیدار اول، ملاقات آخرمان هم بود. نمیدانم وقت کردید و محرمی یافتید تا حرفهای نهان و خاطراتتان را کامل بگویید تا در تاریخ بماند یا نه؟
اما من انشاءالله در یک روز زیبای ابدی، وقتی شما را ببینم، از قلب من خواهید خواند چقدر اثرتان بر زندگی من، پایدار و ماندگار بود!
خدا قوت.
چقدر صبر میخواست ایستادن بر فراق مردی که در زمان حیاتش هم شهید بود و پر کردن جای او برای فرزندی که فرشتهای معصوم بود و محل آزمونی دشوار...
خدا از شما راضی باشد استاد من.
وصال حق، وصال دلدار، مبارکتان🤍
#همسر_شهید_صیاد_شیرازی
#به_روایت_معصومه_سپهری
#همسر_شهید
#همسر_جانباز
#یک_تکه_روایت_از_زندگی_با_جانباز_نخاعی
#فرزند_معلول_بهشتی
https://eitaa.com/lashkarekhoban