eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
1.4هزار دنبال‌کننده
883 عکس
498 ویدیو
4 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب جانت چه خوب گفت: پدرم اعتقاد داشت خدا مومن قوی را دوست دارد، خودتان را قوی کنید! پدرم حتی در ورزش‌ هم سراغ سخت‌ترین ورزش‌ها می‌رفت: کوه‌نوردی، صخره‌نوردی، یخ نوردی... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 به راستی که فاتح بودی که فاتح را آفریدی... https://eitaa.com/lashkarekhoban
بخشی از سخنرانی سردار حسن طهرانی مقدم چند ماه قبل از شهادت: "... رفته بودیم محضر سید حسن نصراللّه، که خدا به حق حضرت ولیعصر (عج) حفظ بکنه این سایه و بارقه‌ای از انوار امیرالمومنینه. جمله‌ای که به من گفت ما خجالت کشیدیم. گفتم نگاه کن، امام ‌اومدو ما رو تربیت کرد، اینا رو هم تربیت کرد، اینا از همۀ شیعه‌ها سبقت گرفتن! ماشاءاللّه به اینا! از تخلیۀ اطلاعاتی و از رعب و وحشتی که اسرائیلیا رو در برگرفته بچه‌ها! روزی که عَلَم و پرچم زرد امیرالمومنین را روی پیشانی مبارکش می‌بست بچه‌ها، [روزی که] این پرچم برافراشته بشه و روز مرگ [اسرائیل] روزیه که جنگ دیگری با حزب‌اللّه دربگیره بچه‌ها. [اونا] وحشت کرد‌ن بچه‌ها! حزب‌اللّه کیه؟ ما چی یادشون دادیم؟ چند نفرن؟‌ بچه‌ها روحیه تهاجمی [رو حفظ کنید!] بچه‌ها مقام و شهرت [را دنبالش نرید] ناموس، خط اسلام، عزت، امیرالمومنین، خون شهدا و حضرت سیدالشهدا (ع)، بچه‌ها می‌درخشه و [باعث شده] اون دشمن، [که] سومین ارتش دنیاس، می‌لرزه امروز. ما باید به اون روحیه برگردیم وگرنه موشک‌های گنده‌تر از ما رو هم اومدن و اَرّه کردن و بولدوزرا از روش رفتن. اینا ابزاراییه که اگه او بخواد عمل می‌کنه. اون دست و اون نیت و اون شجاعت و روحیۀ الهی رو باید در بچه‌ها تقویت کنیم. اگه این شد بچه‌ها، دشمن ذلیله. صدام چی گفت بچه‌ها؟ گفت اگه من بسیجیای ایران‌و داشته باشم کشوری در برابر ارتش عراق، حتی یک روز تاب مقاومت نخواهد داشت.... https://eitaa.com/lashkarekhoban
3.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر بار جایی از شما حرف می‌زنم، چقدر دلم برایتان تنگ میشود حاج آقا، برای لحن باصلابتتان، برای کلمات محکمی که از دل می‌گفتید و باور داشتید و بر جان من هم می‌نشست... ممنونم که مرا هم مثل خیلی‌ها، بزرگ کردید و یادم دادید... چقدر جایتان خالی‌ست... امروز برای بیش از سیصدمین بار در ختم قرآن هفتگی شریکتان کردم. من از یادت نمی‌کاهم ای شهید غیور، و امید دارم به یاد پر برکت شما... امید... 🌷 (لطفا فیلم و مطلب هیچ جا بدون لینک منتشر نشود.) https://eitaa.com/lashkarekhoban
خبر عملیات‌های اخیر حزب‌الله لبنان بر علیه رژیم غاصب صهیونیستی را شنیده‌اید حتما. ببینید حاج حسن قریب ۱۵ سال پیش چه گفته است: "حرف آخر..رفته بودیم محضر سید حسن نصراللّه، که خدا به حق حضرت ولیعصر (عج) حفظ بکنه این سایه و بارقه‌ای از انوار امیرالمومنینه. جمله‌ای که به من گفت ما خجالت کشیدیم. گفتم نگاه کن، امام ‌اومدو ما رو تربیت کرد، اینا رو هم تربیت کرد، اینا از همۀ شیعه‌ها سبقت گرفتن! ماشاءاللّه به اینا! از تخلیۀ اطلاعاتی و از رعب و وحشتی که اسرائیلیا رو در برگرفته بچه‌ها! روزی که عَلَم و پرچم زرد امیرالمومنین را روی پیشانی مبارکش می‌بست بچه‌ها، [روزی که] این پرچم برافراشته بشه. و روز مرگ [اسرائیل] روزیه که جنگ دیگری با حزب‌اللّه دربگیره بچه‌ها. [اونا] وحشت کرد‌ن بچه‌ها! حزب‌اللّه کیه؟ ما چی یادشون دادیم؟ چند نفرن؟‌ بچه‌ها روحیه تهاجمی [رو حفظ کنید!] بچه‌ها مقام و شهرت [را دنبالش نرید] ناموس، خط اسلام، عزت، امیرالمومنین، خون شهدا و حضرت سیدالشهدا (ع)، بچه‌ها می‌درخشه و [باعث شده] اون دشمن، [که] سومین ارتش دنیاس، می‌لرزه امروز. ما باید به اون روحیه برگردیم وگرنه موشک‌های گنده‌تر از ما رو هم اومدن و اَرّه کردن و بولدوزرا از روش رفتن. اینا ابزاراییه که اگه او بخواد عمل می‌کنه. اون دست و اون نیت و اون شجاعت و روحیۀ الهی رو باید در بچه‌ها تقویت کنیم. اگه این شد بچه‌ها، دشمن ذلیله." https://eitaa.com/lashkarekhoban
سردار شهید حسن طهرانی مقدم در اولین دیدار با همسرش در جلسۀ خواستگاری چه گفت؟ 🩵🤍🩵🤍🩵 الهام تا نشست، چشمش به آستین‌های خواستگارش افتاد که دکمه‌شان را نبسته بود! خنده‌اش را پشت چادر قایم کرد! حسن چهارزانو نشست. به‌ نظر سرحال نمی‌آمد. بیشتر شبیه آدم‌های اخمو و بداخلاق بود! اما الهام دل داده بود و بقیۀ حرف‌ها بهانه بود. حسن، بدون اینکه سرش را بالا بیاورد، بسم‌اللّه گفت و با صدای آهسته شروع به صحبت کرد. ـ من بسیجی‌ام. هیچی هم ندارم! الان که شرایط جنگی و حالت فوق‌العاده‌س، به‌فرمان امام تو جبهه هستم، تا هروقت که جنگ طول بکشه. اما از اون‌جا که پیامبر سنت ازدواج‌و برای جَوونا قرار داده حتی جنگ هم، نباید این سنت‌و بشکنه، من وظیفه دارم که این کار‌و انجام بدم. اما خب، جنگ هست و در مواقعی، من یک ماه نیستم... شش ماه نیستم... . این مسیر مجروحیت داره، ممکنه به شهادت ختم بشه. شرایطِ جنگْ، شرایطِ زندگی من‌و تعیین می‌کنه... از مال دنیا هم هیچی ندارم جز یه موتور! الهام، ادب و صداقت را از هر حرف و حرکت حسن دریافت می‌کرد و مرتب حرف‌هایش را تأیید می‌کرد. حسن برخلاف خواستگارهای قبلی‌اش، که از فراهم کردن زندگی راحت و خوشبختی و لذتِ دنیا می‌گفتند، حرف‌هایی گفت که هیچ بویی از یک زندگی راحت نداشت! با این حال، الهام مجذوب صداقت و شوق او به جهاد در راهِ اسلام شده بود. ازاین‌که حسن باکی از مطرح کردن مشکلاتش نداشت و می‌گفت که زندگی با او سخت است، ازاین‌که زندگی‌اش را وقف جهاد و عمل به فرمانِ امام کرده بود، ازاین‌‎که حسن به فکر سعادتِ واقعی بود، دلش لبریز شوق و اعتماد شده بود. او در پاسخِ هر حرفِ حسن می‌گفت: «اشکالی نداره! وظیفۀ همۀ ما اینه که به کشور و انقلابمون خدمت کنیم. این مسائل و مشکلات اشکالی نداره!» https://eitaa.com/lashkarekhoban
امروز، یک ماه از انتشار مرد ابدی گذشت. یک ماه با ماجراهایی که هر کدامش، خارج از تصورم بود، هم برای کتاب، هم برای کشور عزیزمان. حاج حسن آقای عزیز می‌گفت: کسانی که روحشان بزرگ شد، نمی‌مانند! روحشان، عرصه‌ای خدایی می‌خواهد!... حس و حال خود حاج حسن و باورش به این عبارت، عجیب بود. خوشا به حال کسانی که روح‌شان بزرگتر از قالب تن شد و خریدنی شدند. با همان تعبیر حاج حسن: آقای رئیسی و همراهانش، روحشان خیلی بزرگ شده بود. اتفاقا حاج حسن برای آن حرفش، شهید حاج احمد کاظمی را مثال می‌زند که ۱۹ دی ۱۳۸۴در سانحه‌ی هوایی به شهادت رسید. شهادت عزیزان این ملت در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، همه ما را داغدار کرد و تغییراتی در برنامه‌های کتاب ایجاد کرد. در برنامه‌های محدودی که بعد از نمایشگاه کتاب تهران، در حسینیه شهید طهرانی مقدم در تهران ، در پایگاه مقاومت مسجد حضرت محمد رسول‌الله (ص) مسجد محله دوران نوجوانی‌ام در تبریز و مشهد مقدس (نشست صمیمی با تعدادی از شرکت کنندگان بخش نهایی جشنواره ۲۸‌ام قرآنی دانشگاهیان علوم‌پزشکی سراسر کشور) تشکیل شد، تجربیات بسیار خوشی روزی‌ام شد. مردم در هر حال، مشتاق و منتظر حرف‌های خوب و عمیق و درست درباره شهدا هستند... امیدوارم خدای مهربان خودش حافظ این کتاب، این مسیر و جریانی باشد که فکر می‌کنم دور شخصیت شهید حاج حسن مقدم شکل خواهد گرفت ان‌شاءالله.🌷 سعی نموده‌ام در عباراتی که گاهی بر صفحه نخست کتاب می‌نویسم همین هدف را تکرار کنم. https://eitaa.com/lashkarekhoban
- ... ما هیچ راهی غیر از این نداریم! باید با دشمنِ غدّار با زبان خودش حرف بزنیم. با زبان قدرت! با بُرنده‌ترین سلاح! «مردمْ ‌سالار» واقعی ما هستیم که خودمون رو فدایی این ملت کردیم! سینه‌مونو سپر کردیم جلوی هر دشمنی که بخواد جنگ رو به این ملت مظلوم دوباره تحمیل بکنه! مردمْ ‌سالار واقعی ماییم بچه‌ها، که همیشه برای دفاع از امنیت و عزت این مردم آماده‌ایم، نه کسایی که سوار گُردۀ مردم شدن و فقط ادعا دارن!... ✅️ تصویر: شهید حسن طهرانی مقدم و سردار امیرعلی حاجی‌زاده https://eitaa.com/lashkarekhoban
من یه خاطره‌ای رو می‌خوام اینجا محضر شما عرض بکنم که خیلی شنیدنیه! کردستانی که وقتی احمد کاظمی اومد تأمین‌ها رو جمع کرد و عبور و مرور در کردستان 24 ساعته شد و می‌گفت من به شاخ‌وبرگ کاری ندارم، می‌رم سراغ ریشه. و سپاه خودش رو تا عمق 200 کیلومتری عراق بالای قلعه‌دیزه بُرد و به ما مأموریت داده شد با استقرار سیستم‌های موشکی این مأموریت رو حمایت بکنیم. گوش کنید! اینجا [کارِ] این آدم دوراندیش و بزرگ و مقتدر رو. ما اومدیم سیستم‌های موشکی رو دقیقا جایی نصب کردیم که شهید بروجردی شهید شده بود. به یاد شهید بروجردی در همون نقطه سیستم‌های موشکی رو که یک سیستم موشکی پیشرفته بود نصب کردیم که اینجا جا داره از دکتر قالیباف به نیکی و بزرگی یاد بکنم برای حمایت از این مأموریت..... https://eitaa.com/lashkarekhoban
ـ ما اعتقاد داریم همه کارۀ عالم اهل بیت علیهم‌السلام هستند! اگر ما قابلیت و اعتقاد نداریم و بلد نیستیم درست توسل کنیم تا دردمون چاره بشه که تقصیر اون بالایی نیست! ... بچه‌ها! یادتون نره! مَن کان لِلّه کان اللّه لَه! اگه تو برای خدا باشی، خدا برای تو خواهد بود! مگه ممکنه دیگه راهی بسته باشه؟! با این ایمان، غیرممکنی برای حاج حسن نبود. ارتباطش با خدا قدرت یافته بود. چیزی برای دنیای خودش نمی‌خواست، اما دنیا دنبالش بود. می‌گفت: «من از پول فرار می‌کنم، اما پول میاد دنبال من! ... بچه‌ها خاصیت دنیا همینه! اگه کار خودتون‌و بکنیدو دنبال دنیا نرید، او میاد پشت سر شما! اما اگه برین دنبال دنیا، مثل ماهی از دستتون لیز می‌خوره!» خیلی‌ها که ظاهر تمیز و باکلاسش را می‌دیدند فکر می‌کردند تمام هوش‌وحواسِ حسن مقدّم به همین چیزهاست! حتی برخی می‌خواستند ادایش را دربیاورند، اما جا می‌ماندند چون فقط به ظاهر او توجه داشتند! حسن، همان قدر که به تمیزی لباس و محیط کار و ماشینش اهمیت می‌داد، مراقب تمیزی افکار و گفتارش هم بود و با چنین اخلاقی، کار عظیمش را پیش می‌برد. کاری که همه نتیجه‌اش را می‌خواستند و او برای صبور نگه داشتنِ دیگران، باید بزرگتر و مقاوم‌تر از همه می‌بود. 🍃🍂🍃 پ.ن: بله! بسیار اوقات و شاید همیشه، همه نتیجه را می‌خواهند. از دشواری مسیر چیزی نمی‌دانند و اگر خود چنان مسیری طی نکرده باشند اصلا نمی‌فهمند تو از چه سخن می‌گویی! برای خلق هر کار بزرگی باید صبور باشی ... صبور و بزرگ، بزرگتر از فهم دیگران... درود بر حاج حسن شهید بزرگ ما، که هنوز هم معلم است و یاد می‌دهد و تمام نشدنی‌ست. او به حق مردی ابدی‌ست برای عزت و قدرت اسلام و ایران https://eitaa.com/lashkarekhoban
ـ بچه‌ها! این [تعارفاتِ] من نوکرتم‌و چاکرتم [رو جمع کنید!] من نه نوکر می‌خوام، نه چاکر می‌خوام! بیایین ببینیم جلسۀ امروزو می‌تونیم یه حرکت سازنده برای قدرت نظام و یک قدرتی برای «ولی» باشیم، بچه‌ها؟! اون‌موقع به درد می‌خوریم. این دردونه بازیا رو بچه‌ها بذاریم کنار! این لوس‌بازی‌هاو این حرفا یعنی چی؟! بچه‌های قدیمی ما می‌دونن ما با چه تحقیر و حقارتایی وارد نیروی هوایی می‌شدیم! من پول می‌خواستم نامه می‌نوشتم خدمت آقا، آقا دستور می‌داد. یه روز آقای فیروزآبادی با من تماس‌ گرفت [گفت] آقای مقدّم کِی خدمت شما برسیم؟ گفتم حاج آقا استغفراللّه! هر وقت شما بفرمایید خدمت می‌رسم. گفت فردا ظهر بیا پیش من. فردا رفتم گفت مقدّم، یه روز، آقا دوبار منو خواست! تو یه روز دو بار، که در عمرِ خدمتم سابقه نداشت! محضر آقا شرفیاب شدم برای کارای خودم. عصر دوباره منو خواست. اون موقعی که تو نامه دادی برای آقا که باید این کارها انجام بشه! [ما] توضیح‌ می‌دادیم‌و می‌رفتیم اعتبار می‌گرفتیم می‌آوردیم توی نیروی هوایی. [اون وقت] ما رو به عنوان دورزن، باندباز که مجموعه رو دور می‌زنه [مطرح می‌کردن! نمی‌گفتن] خب پول آورده! امکانات آورده! به جای تشکر، سنگ می‌زدن بچه‌ها! این [اوضاع] بود بچه‌ها ... https://eitaa.com/lashkarekhoban
حقیقتا به تمام معنا می‌گم که نام و یاد اهل بیت و عنایت خاص حضرت زهرا علیهم‌السلام هر جا باشه فتح و نصرتِ بزرگ و شکوه و عزت اونجاست. حقیقتا من این‌و با تمام پوست و گوشت و استخونم درک می‌کنم که این موفقیت بزرگ را ما مدیون نام و یاد و دعای حضرت زهرا سلام اللّه علیها هستیم و درود بر شما که به اساسی‌ترین مطلب و رمز این پیروزی اشاره کردید! 🍃🍃🍃🍃 بخشی از سخنان حاج حسن در مراسم استقبال از نخستین زنان ایرانی که اورست را فتح کردند‌. خیلی‌ها نمی‌دانند شهید حسن طهرانی‌مقدم، به عنوان پشتیبان مالی ( اسپانسر) حامی اولین گروه بانوان تیم‌ ملی کوهنوردی ایران برای فتح اورست بود... https://eitaa.com/lashkarekhoban