eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
726 دنبال‌کننده
518 عکس
203 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان بزرگوار. مطالب مربوط به قربانی به همت و مشارکت شما بزرگواران را فردا صبح پاک می‌کنم استفاده از مطالب گذشته کانال راحت‌تر باشد🍃
نفر دوم بعد از حاج عماد، در رأس مجموعۀ موشکی حزب‌اللّه، مردی بود که فارسی را به چندین لهجه صحبت می‌کرد و کار دوستان ایرانی‌اش را راحت کرده بود! حاج حَسّان لِلقیس از یاران امین و ویژۀ سید حسن نصراللّه، جوانی بسیار باهوش و بانفوذ در دل بچه‌های سپاه و حزب‌اللّه بود. او در دانشگاه آمریکایی بیروت، مهندسی الکترونیک خوانده و استاد سیستم‌های رایانه‌ای بود. خودش خلبان پرندۀ فوق سبک بود و با اعتماد به نفس و نبوغی شگفت‌انگیز، به کسی تبدیل شده بود که بین دوستانش به دائره‌المعارف تکنولوژی‌های نظامی دنیا معروف بود! او از هر سلاح و تکنولوژی جدید نظامی در دنیا اطلاع داشت! ( پاورقی معرفی شهید حسان للقیس: شهید حَسان اللقیس متولد 1342 در خانواده‌ای اصیل و مرفه در بعلبک لبنان، در کودکی همراه خانواده که برای تجارت و کار به گینه رفتند، سال‌ها آنجا زندگی کرد. در جوانی به لبنان برگشت که زخمی جنگ‌وخون بود. در سال 1361 با تولدِ «حرس الثوره الاسلامیه فی لبنان» (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لبنان) به آنان پیوست. به سید حسن نصراللّه نزدیک شد و در نیروهای مقاومت حزب‌اللّه لبنان خیلی زود رشد کرد.... https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
نفر دوم بعد از حاج عماد، در رأس مجموعۀ موشکی حزب‌اللّه، مردی بود که فارسی را به چندین لهجه صحبت می‌ک
در جنگ 33 روزه، پسر بزرگش علی‌رضا که مسئول امور مالی حزب‌اللّه بود، به شهادت رسید و 6 ماه پس از آن، دختر پانزده ساله‌اش، آیه از دنیا رفت. خانۀ حاج حسان دو بار شناسایی و با بمباران دقیق دشمن، ویران شد، چند بار نیز اتومبیلش طعمۀ آتش دشمن شد اما مقدر بود او زنده بماند و با نبوغ خودش، حزب‌اللّه را در کسب قدرت‌های روز دنیا کمک و دشمنانش را متحیر کند. شهید حسّان اللقیس سرانجام در نیمه‌شب 12 آذر 1392 در پارکینگ منزلش در بعلبک، با اصابت چندین تیر به سروبدنش ترور شد و به شهادت رسید. دربارۀ این شهید، کتاب عقل درخشان، با تحقیق و قلم حمید داودآبادی از انتشارات یا زهرا منتشر شده است. ) پایان پاورقی معرفی شهید حسان للقیس https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهید حسان للقیس و فرزند شهیدش علیرضا و دختر به ابدیت رسیده‌اش آیه https://eitaa.com/lashkarekhoban
روابط بچه‌های حاج حسن با بچه‌های موشکی مقاومت خیلی نزدیک شده بود. محدودیتِ افراد در آن شرایطِ دشوار، و روحیات جهادی‌ و اخلاصشان در هدفی مشترک، قلوب‌شان را یگانه کرده بود. آنها دوستانی بودند که در دل سختی‌ها‌، باوجود اختلاف فرهنگ و زبان، با هم پیوند خورده بودند. در آن میان، وجود حاج حسان، کار هر دو طرف را آسان کرده بود. او مرد ثروتمندی بود که خانه و زندگی‌اش را وقف راه حزب‌اللّه کرده بود. گاهی بچه‌های موشکی ایران مثل محمد سهرابی، سید مجید موسوی و چند نفر دیگر را چندین شب در خانۀ خودش مهمان می‌‌کرد. وقتی به تهران می‌آمد چنان فارسی را روان صحبت می‌کرد که همه فکر می‌کردند بچۀ ناف تهران است! او در طول چند سال، محرمانه‌ترین مسائل موشکی حزب‌اللّه را سامان داد و تجهیزات و ایده‌های نرم‌افزاری را از برادران ایرانی‌‌اش گرفت. مثل عماد مغنیه و فرماندهان بزرگ دیگر، اسرائیلی‌ها او را هم در لیست ترور داشتند. دشمن هیچ‌گاه نفهمید شهادت در راه هدف، برای مردان جهاد، شیرین‌ترین آرزوست. https://eitaa.com/lashkarekhoban
🌷🌷حاج حسان للقیس، نابغۀ موشکی حزب‌الله ... امشب که هوای گفتن از شما به سرم زد نشستم پای خواندن وصیتنامه‌تان و عبارات بلند عاشقانه‌ای که با سید داشته‌ای... آه! حالا چه خوشید در کنار هم .... یاران، بگذارید امشب، از قلم یک رزمندۀ نخبۀ موشکی حزب‌الله، احساس رزمندگان حزب‌الله را به فرمانده و رهبرشان بخوانیم و شریک احساسات بلند و رنج فراقشان باشیم و آن وقت با سوز دل از خدا بخواهیم بهترنی پاداش را به رهبر پرافتخار و عظیم‌الشان مقاومت عطا فرماندی و بهترین همرزم او را جانشینش گرداند تا حزب‌الله یک روز هم بی‌راهبر نماند. 🌷🌷🌷🌷وصیت من به رهبرم، جناب سید حسن نصرالله سلام من به تو ای سید مقاومت و رهبر و حافظ و نگهبان مقاومت، که پیوسته آن را به انتصارات رهنمون شدی و یکی پس از دیگری افتخار برای مقاومت اسلامی رقم زدی. سید ما، جان‌های ما همه فدای تو باد! اگر روز و شب، خداوند را به جهت رهبری تو در مسیر مقاومت شکر گذار باشیم حق سپاسگذاری را ادا نکرده‌ایم. تو تمثیل این جمله در مناجات هستی که «آنکس که تو را یافت چه گم کرد؟ و آنکس که تو را گم کرد چه یافت؟!» ما تحت رهبری تو در این مسیر مقاومت، ـ به اذن الله ـ هرگز راه را گم نخواهیم کرد. ؤای صادق امین! مجاهدت در زیر لوای تو آن قدر شیرین است و آن چنان اطمینان و اعتماد قلبی به انسان می‌دهد که هیچ چیزی بر روی زمین قادر به از بین بردن آن نیست. خداوند تو را با دیده همیشه بیدارش حفظ و حراست فرماید. همان طور که فرزندم علی پیش از آنکه در عملیات «الوعد الصادق» در زیر لوای شما به شرف شهادت نایل آید، در مراسم عمومی، وظیفه حراست و حفاظت از شما را بر عهده داشت، پس از شهادت او را در خواب دیدیم که با عده ای از شهدا، همچنان عهده دار حفاظت از شما هستند. اگر خداوند توفیق شهادت را روزی‌ام گرداند، اهل آسمان را باخبر خواهم کرد که خداوند چطور شیعیان لبنان را به وجود رهبری چون تو که مجاهدی پرهیزگار و صادق و حکیم و شجاع و متواضع و صبور و پیروز و سرفراز هستی امتیاز بخشیده است. و نیز خواهم گفت که چگونه تو را به وجود مردمی شریف و شجاع و صبور مختص گردانیده است که بسیاری از پیامبران و امامان در طول تاریخ از آن بی‌بهره بودند. مردمی که دوستت دارند و اطمینان به تو دارند و یاری‌ات می کنند و روز و شب پیوسته دعایت می‌کنند. خوشا به حال تو و خوشا به سعادت آنان! از خداوند می‌خواهم شما را و آنان را حفظ کند و شما را نصرت عطا فرماید و آنان را به سبب شما یاری دهد، و این امت را با عطای عمر طولانی برای شما متنعم سازد، و مجاهدت طولانی‌ات را همانند اجداد مطهرت به شهادت ختم فرماید، تا در بهشت نیز در زمره فرماندهان و امرا باشی همان گونه که در زمین امیر و فرمانده ما بودی؛ به راستی که خداوند شنوا و اجابت کننده است. خواهش من از شما این است در مورد کوتاهی‌هایی که از من در دوران خدمتم سر زد، مرا مورد عفو و بخشش قرار دهی، چرا که رضایت شما به معنی رضایت خدا و رسولش و ناخشنودی شما نارضایتی خدا و رسولش است. از خدا می خواهم که من و بقیه شهیدان را با شما در کنار اباعبدالله الحسین و یارانش محشور گرداند. در خاتمه، از جنابعالی به جهت محبت ویژه و اهتمام خاص‌تان به بنده و خانواده ام مخصوصا بعد از جنگ تموز (33 روزه) تشکر می کنم. ان شاء الله هیچگاه شما را از یاد نخواهیم برد. خداوند بهترین پاداش را از طرف این امت نصیبتان گرداند. خادم شما که هرگز فراموشتان نخواهد کرد؛ حسان اللقیس https://eitaa.com/lashkarekhoban
امروز خواندم سید عزیز قلوب ما، شهید_سید_حسن_نصرالله همچون مادر شهیده‌اش در گمنامی در جایی بی‌نشان به امانت به خاک سپرده شده است. داغ‌های شیعه هرگز کهنه نمی‌شوند... اینجا، مزار شهید حسان للقیس است در لبنان و جایگاه شهیدانی‌ست که آرزومند زیارتشان هستم. باور کنیم که شاهدند و بکوشیم راهشان را گم نکنیم. https://eitaa.com/lashkarekhoban
همیشه نیمه مهر ماه یادآور آن روز خوبست. روز خوب ۱۵ مهر ۱۳۹۲ که ۱۵ نفر از رزمندگان غیور واحد اطلاعات لشکر عاشورا که نام شریفشان در کتاب آمده، همراه راوی محترم کتاب و من ( ایشان و بنده با خانواده) محضر حضرت رهبرمان شرفیاب شدیم... عجب روزی و عجب لحظاتی و عنایت خاص حضرت آقا به جمع و سخنانی که برای تاریخ ادبیات دفاع مقدس، عزت و فخر است... حال همه ‌مان خیلی خوب شده بود. یکی از رزمندگان به من می‌گفت امروز خستگی آن ۸ سال از تن ما رفت. عبارات بلند و پدرانه رهبرمان؛ از آن روز، پناه من در سختی‌های تلخ و احوال مگو بوده است تا بایستم و پا پس نکشم... الحمدلله کما هو اهله https://eitaa.com/lashkarekhoban
سردار! مبارکتون باشه 🌷⚘️🌷 اما خودتان بهتر می‌دانید که آن لبخند رضا به هزار نشان فتح می‌ارزد؛ بعد از آن باران آتش بر قلب سیاه دشمن که گل شادی و فریاد امید را در قلب صدها میلیون انسان مظلوم در گستره زمین پراکند... ما بیشتر از همیشه؛ شما و یاران گمنامتان را دعا می‌کنیم. خرمشهرها در پیش است و وعده‌های صادق؛ مردان مرد می‌طلبند؛ مردان میدان🇮🇷 ماشاء الله و لا حول و لا قوه الا بالله https://eitaa.com/lashkarekhoban
یک سال از طوفان الاقصی گذشت‌... نه! یک سال از آن ۷۵ سالی گذشت‌ که صهیونیسم یهودی چنگ انداخته در سرزمین زیتون و مسجدالاقصای عزیز. از یک سال و آن ۷۵ سال چقدر تصویر؛ صدا؛ نام؛ ناله در ذهن تاریخ ثبت است. تلخ‌ترین و دردناک‌ترین صحنه‌های نسل کشی در غزه مظلوم و مقاوم؛ وجدان جهانیان را متلاطم کرده و غزه فصل مشترک بیداری و فریاد اعتراض انسانهای آزاده در همه جهان شده است. طوفان الاقصی؛ ورق را برگردانده؛ دوران سخت مبارزه؛ با خون ۴۲۰۰۰ شهید مظلوم و زخم جسم و جان صدها انسان و آوارگی بیش از دو میلیون مردم غزه، رقم می‌خورد. شیعه عزیزترین‌هایش را فدای آزادی قدس کرده و می‌کند. اندکی صبر، سحر نزدیک است🇵🇸🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/lashkarekhoban
🔴برای فرماندهانی که بعد استراتژیک دارند، نمی‌توان با روایت‌های خرده خاطره، گزیده و تلخیص کار کرد ✅برشی از مصاحبه خبرگزاری تسنیم با حمید حسام درباره کتاب مرد ابدی (بخش اول)
🔴برای فرماندهانی که بعد استراتژیک دارند، نمی‌توان با روایت‌های خرده خاطره، گزیده و تلخیص کار کرد ✅برشی از مصاحبه خبرگزاری تسنیم با حمید حسام درباره کتاب مرد ابدی (بخش اول) ◀️در مورد فرماندهانی که بُعد استراتژیک دارند، مثل شهید طهرانی‌مقدم انتشار کار فراگیر عمومی و جامع که بتواند به‌عنوان مرجع محل رجوع و استفاده محققان و حتی نویسندگان باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است، نمی‌توان برای افرادی مانند شهید سلیمانی، شهید طهرانی‌مقدم، شهید همدانی، شهید کاظمی، شهید حسن باقری و... که فرم راهبردی در دستور کارشان بوده است و اساس تحول در مسیر انقلاب اسلامی و جنگ بودند، با روایت‌های خرده خاطره، گزیده و تلخیص کار کرد،‌ شخصیت این شهدا با این‌گونه کارکردن معرفی نمی‌شود،‌ از این جهت جای خرسندی و تبریک به نویسنده توانا، خوش‌قلم و ناشر وجود دارد که توانسته‌اند این گام بزرگ را بردارند. ◀️نهضت بسیار ارزشمند زنانه‌نویسی (نوشتن از زنان توسط نویسندگان زن) که فرهنگ و ادبیات خاصی را مبتنی بر نگاه‌های اجتماعی و احساسات رقیق، زلال و قابل ستایش از بانوان این سرزمین به‌عنوان دایرة‌المعارف فرهنگی ارائه کرده است،‌ درخور توجه است،‌ جامعه ما نیاز دارد با مرارت‌هایی که همسران و مادران در پشت جبهه و حتی در جبهه متحمل می‌شدند،‌ توسط این قلم‌های زلال آشنا شوند، از این جهت جریان نهضت زنانه‌نویسی دست‌مریزاد دارد، امری که رهبری نیز بر آن صحه گذاشتند و عزیزانی مثل مرتضی سرهنگی آن را راهبری می‌کنند. اما من بشخصه یک نگرانی دارم، بشخصه به‌عنوان کسی که جنگ را به‌صورت شهودی دیده‌ام و آن این است که از این قطعه ۸ساله در بحث واقعیت‌های تاریخی که اساس تحول در جریان انقلاب اسلامی بود،‌ غفلت نکنیم،‌ در این مسیر اما‌، زنان نویسنده‌ که بتوانند در این عرصه ورود کنند، فضای زمخت و خشن جنگ را با پرنیان کلمات نرم کنند،‌ بتوانند فضایی را ترسیم کنند که خواننده با آن همراهی کند، در عین التزام و تقید به واقعیت به‌واقع اندک هستند. البته خانم معصومه سپهری با دو تجربه خوب قبلی «نورالدین پسر ایران» و «لشگر خوبان» می‌تواند در فضای رزم هم تفکر کند، عرصه تک و پاتک را بشناسد، در اروند تصویرگری کند، از حال‌وهوای شب‌های عملیات حرف بزند. وقتی بانویی به این حوزه ورود می‌کند، اگرچه قصه و روایت را دنبال می‌کند و باید از جذابیت‌های تکنیکی خوبی نیز بهره ببرد،‌ اما در عین حال باید کاملاً نعل به نعل با واقعیت‌ها همراه باشد، از این جهت به‌نظر من، خانم سپهری جزو معدود نفراتی از قشر بانوان است که در عرصه نوشتن توفیق داشته است به این حوزه ورود کند و موفق بیرون آید. ◀️ورود به عرصه جنگ خود به خود دشوار است،‌ اینجا که عرصه موشکی است و نامکشوف و مکتوم و ناگفته است،‌ کار دشوارتر است و به‌طریق اولی ضرورت دارد بار تاریخی و وزن تاریخی موضوع بسیار محکم باشد، به‌هرحال قرار است حقایق تاریخی ناگفته را باز کنیم، موضوعی که توانسته است موازنه تاریخ را تغییر دهد و یک امنیت ملی برای ما به‌ارمغان بیاورد. با نگاهی به روش کار و قلم نویسنده در کارهای پیشین و این مجموعه،‌ دستم آمده است که این کار هم هم‌سنگ و هم‌وزن بلکه از وجهی ارزشمندتر از کارهای قبلی سپهری است، به‌جهت اینکه از مردی حرف زده است که پدر موشکی ایران است. ما نویسنده‌ها متوجه هستیم که با ۱۸٠ راوی مصاحبه کردن یعنی چه، راویانی متفاوت از طیف‌های گوناگون خانواده، دوستان، همراهان، هم‌رزمان، فرماندهان و...، این همه مطالب را گرفتن و پیاده کردن و مهمتر از همه در یک ساختار و قالب واحد و منسجم که ما به آن اندام‌وارگی متن با پیکره متن می‌گوییم‌، کار دشواری است،‌ پراکندگی‌هایی که قهراً تعدد راوی ایجاد می‌کند، باید به یک انسجام واحد برسد. 🔗لینک مطلب در خبرگزاری تسنیم: https://tn.ai/3166779
✅اینکه بعد از ۱۳ سال و همزمان با عملیات کتاب منتشر بشه 💯حتما‌ یه حکمتی پشت این اتفاق بوده، که شاید با گذر زمان مشخص بشه.
📚تا حالا کتاب‌های زیادی درباره‌ی و مقدس نوشته شده. 🔺اگه خودمون رو پرت کنیم به ۵۰ سال دیگه، نشونه خاصی از خیلی از کتاب‌ها وجود نداره؛ 📖ولی یکی از اون کتاب‌هاست که موندگار می‌مونه.
📘 نوشته معصومه سپهری روایتی مستند از زندگیِ سردار مقدم هست. 🍃یه روایت کامل از زندگی‌ یه فرمانده و‌ یه دانشمند. ۱۲ سال وقت گذاشتن و مصاحبه با نزدیک به ۲۰۰ نفر از نزدیکان شهید طهرانی‌مقدم کار ساده‌ای نبود که خانم نویسنده بخواد انجام بده. 🗂️به همه اینا استفاده از کلی منابع مستند رو هم اضافه کنید.
📢بذارید خلاصه بگم: این کتاب‌ یه دانشنامه‌ست برای شناخت . 🚀علاوه‌براین ما تو این کتاب سه جلدی، با شهدای مظلوم و گمنام موشکی هم آشنا میشیم. ⚡پیشنهاد می‌کنم تا ۲۰ مهر که پویش برقراره فرصت تهیه این کتاب فاخر رو از دست ندید. مشاهده و تهیه کتاب:👇👇 https://manvaketab.com/book/۳۹۱۳۶۸/ 🌐 کد تخفیف: ۳۳ تکمله: اگه دربارهٔ پویش اطلاعاتی ندارید، پست ریپلای شده رو مطالعه کنید. 📌 انتشارات شهید کاظمی 🆔 @nashreshahidkazemi
پاییز، دل‌فریب‌ترین فصل عاشقی بود، مخصوصا برای زن‌ و شوهرهایی که زندگی‌شان را پای هم گذاشته بودند. شور و هیجان جوانی، در گذر زمان در زندگی مشترک حسن و همسرش الهام، جایش را به محبت و عشقی کامل داده بود. بچه‌ها بزرگ شده بودند و فرصت فراغت آنها بیشتر شده بود. ته‌تغاری‌شان، زهرا، پنج سال داشت و شیرینی تولد اولین نوه‌شان، محمد طاها، زندگی را زیباتر کرده بود. همۀ این‌ها و خیلی چیزهای ساده‌تر، بهانه‌های خوشبختی‌ای بودند که الهام قدرشان را می‌دانست. او عاشق خانواده‌اش بود و بعد از بیست‌وهشت سال زندگی مشترک، علاقه و وابستگی‌اش به همسرش بیشتر از همیشه بود. همسری که هر سال، کارهایش بیشتر از قبل می‌شد. https://eitaa.com/lashkarekhoban
این روزها پدرم سخت مشغول مطالعه کتاب مرد ابدی هستن. به قسمت‌های مربوط به عملیات خیبر رسیدن ، دیروز بهم میگفتن خودتون این کتاب رو خوندید گفتم نه هنوز، گفتن خیلی جالب و قشنگن و میخواستن از قسمتهایی که درحال مطالعه‌اش هستند برام بگن بغض کردن و نتونستن و گفتن خوب و جالبه حتماً بخونید و یکسری از خاطرات خودشون از عملیات خیبر و دوران جنگ رو گفتن. یکی از چیزهایی که دوست دارم وقتی کتابهای ادبیات مقاومت و دفاع مقدس رو به پدرم میدم بخونن، اینه که با خواندن‌شون، پدرم هم از خاطرات خودشون از اون دوران میگن. 👆👆👆 ظهر این پیام رسید... این دستهای بزرگوار و زحمتکش را که روزی در طلاییه جنگیده‌اند و اینک خیبر را می‌فهمند و با خواندن زوایایی کمتر گفته شده از خیبر اشک می‌ریزند و خاطراتشان زنده می‌شود؛ باید بوسید. ممنونم که نظراتتان را با دیگر هم‌میهنان شریک می‌شوید🍃⚘️⚘️ https://eitaa.com/lashkarekhoban
ممنونم از عزیزانی که نظرشان درباره کتاب را مطرح می‌کنند. بعد از انتشار؛ کتاب مال خوانندگان است. وقتی از کتاب می‌گویید؛ و دیگران را به همراهی دعوت می‌کنید؛ یعنی کتاب دارد به "اثر" تبدیل می‌شود. من ممنونم🍏📚
الهام، همسرش را از رفتارش، کلماتش، و سکوتش می‌شناخت و گاه از آن‌چه می‌شنید، می‌ترسید و نگران می‌شد. او در زندگی‌شان، دیگر حسن‌شناس شده بود! کارهای سخت و مداوم حاج حسن، تمامی نداشت! او در جشن موفقیت یک تست جدید، بلافاصله پروژۀ بزرگتر بعدی را تعریف می‌کرد! جشن‌های خانوادگی با محققان و مهندسان هر پروژه، بخشی از برنامۀ حسن بود تا همسران را پای کار بیاورد. از آنها تشکر کند، اهمیت کار را برایشان توضیح دهد، تشویق و تأییدشان کند و بگوید: «شما خواهران، در ثواب این کار سهیم هستید، از این بعد تا چند روز خوب شوهراتون‌ رو ببینید که به‌اذن اللّه باید پروژۀ بعدی رو شروع کنیم و دیگه؛ زن طلاق! بچه گداخونه!» این اصطلاح شیرین و صمیمی‌اش بود برای این‌که به همراهانش بگوید چه‌قدر کار دارند و وقتی برای استراحت و تلف کردن ندارند! ............... https://eitaa.com/lashkarekhoban
امروز؛ روز خاص زندگی ما بود و هست. هنوز می‌توانم وقتی به روزی که مصمم و مطمئن به او بله گفتم؛ با آرامش فکر کنم. خیلی طوفان‌ها گذراندیم که بیشترش از بیرون بر ما تحمیل می‌شد. اما زندگی همین است دیگر... خدا را شکر می‌کنم امروز، روزیه که من همسر جانباز شدم. خدا با یک واژه دلم را بزرگ و قوی کرد.... حالا هر رزمنده‌ مسلمانی که زخم‌ ماندگاری نصیبش می‌شود، من مطمئنم خدا قلب پاک دختری را هم برای پذیرش این رنج در راه خودش، مهیا می‌کند. گرچه امتحان بسیار دشواری‌ست... اما هر چیز مهمی دشوار است و زیبایی در همین است. https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله ...‌همیشه کسانی هستند در راهی که قبولش دارند، عشقی که دوستش دارند؛ بهترین سرمایه‌شان را دریغ نکنند... این، قانون هستی ست. خدا غیور است و کسانی که در راه او، زخم خورده‌اند عزیزتر خواهند شد... ( اگر در تلاطم دنیا خود و آرمانهایشان را گم نکنند) ... تا باد، چنین بادا فیلم عقد یکی از جانبازان حادثه انفجار پیجرها در لبنان که چندی پیش منتشر شد و دوستش دارم.یادآور راهی‌ست مشترک ان‌شاءالله رسیدن به مقصدی زیبا و مشترک ( رضای خداوند و رضای حضرت رسول الله و اهل بیت علیهم‌السلام) 🤍🤍 https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷در بیستم مهرماه 1389 اتفاق دردناک دیگری افتاد که منجر به شهادت هجده نفر از نیروهای جوان موشکی شد. آن روزها، تهدیدات دشمن ادامه داشت و رزمندگان موشکی در پادگان امام علی، در حال تست‌های متداول یک موشکِ آمادۀ قدر H بودند. یک اشکال فنی، باعث انفجار در محیطی شده بود که چندین موشک دیگر با سر جنگیِ آماده روی سکوها، آنجا قرار داشتند! به لطف خدا، انفجار و آتش به سایر موشک‌ها سرایت نکرده بود اما با انفجار همان یک موشک، هجده نفر از پاسداران یگان موشکی که متوسط سن‌شان 24 سال بود، در دم به شهادت رسیده بودند. (پاورقی: این شهدا به دلیل شهادت در ایامی که در تقویمِ قمری مصادف با ایام ولادت حضرت معصومه و حضرت امام رضا علیهم‌السلام و موصوف به دهۀ کرامت بود، تحت نام شهدای دهۀ کرامت تشییع شدند. اسامی شریف این شهیدان چنین است: سید مجتبی فاطمی‎نیا ـ حمید جمال شرف ـ امین امانی ـ احسان میردریکوند ـ سید محمد موسوی ـ سجاد یاراحمدی ـ محسن فرج‌اللّهی ـ جواد سبحانی فرد ـ سعید سعیدی امین ـ محمد امیدی‌فر ـ فضل‌اللّه مهراندیش ـ حمید ماهرو بختیاری ـ فرزاد احمدی‌کیا ـ علی محمد یاری‌پور ـ شکراللّه تقی‌نیا ـ محمدحسین حیدری ـ مظفر فراشی زاده و محسن عزیزی. https://eitaa.com/lashkarekhoban