پایاننامههای دانشگاه اصفهان.pdf
247.2K
لیست پایاننامههای کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان
🇮🇷 @linguiran
بيشتر كريولها ميراث زبانى عصر بردهدارى هستند. اروپائيان، امريكائيها و اعراب مهمترين بردهداران تاريخ بودهاند كه با هجوم به سرزمينهايى كه روى نوار استوايى جاى دارند، بوميان را به اسارت و بردگى میبردند. برخورد زبانهاى اربابان و بردگان در جريان بردهدارى به ظهور سناريوهاى زبانشناختى متنوعى انجاميد. بسيارى از زبانهاى بومى فراموش شدند و بردگان سعى كردند زبان اربابان را فرابگيرند. بسيارى از زبانهاى آميخته، در اين فرايند متولد شدند. اما آنچه كه بردگانِ بينوا، بىيارىِ آموزگار و فرهنگ لغت و كتاب تمرين، زير يوغ و شلاق فرامیگرفتند، روايتى بود متفاوت با آنچه اربابان بر زبان میراندند. اينچنين، انواع و اقسام تحقيرها و تخفيفها نثارِ زبانها و مردمِ "كريول" شد: خانهشان را خراب كردند و بعد، زبانشان را فاسد، ناقص، خراب، غلط، آشفته و پريشان خواندند.
@lingupedia
🇮🇷 @linguiran
هدایت شده از باشگاه خبرنگاران جوان
🔸اینستاگرام چگونه سلامت روان زنان را نشانه میگیرد؟
👇👇👇
https://www.yjc.ir/00RTf6
🆔 @YjcNewsChannel
قبلش فکر میکردم اگه دو نفر همیشه به هم راست بگن، یعنی عین حقیقت رو بگن، باید خیلی صمیمی باشن، ولی الان دیدم که برای حفظ صمیمیت انگار مجبوری بعضی جاها دروغ هم بگی...!
نام من سرخ
نویسنده: ارهان پاموک
مترجم: #عینله_غریب
برنده جایزه ادبی نوبل سال ۲۰۰۶
🇮🇷 @linguiran
✍ شبِ قدر «شبِ اِحیا»ست، نه «شبِ اَحیا*»؛ چون:
🔹 احیا /ahyā/: زندگان (جمعِ حَی).
🔹 احیا /ehyā/: زنده کردن، زنده نگه داشتن، شبزندهداری.
◽ بنابراین شبِ اِحیا و شبهای اِحیا درست است؛ شبهایی که برای عبادت بیدار میمانیم.
◽ همزهٔ پایانیِ اَحیاء و اِحیاء در فارسیِ امروز خوانده و نوشته نمیشود.
#سید_محمد_بصام
🇮🇷 @linguiran
دولتآبادی و شفیعی کدکنی بهانهاند!
✍ محسن احمدوندی
در دو هفتهٔ اخیر سیلی خروشانی از توهینها و تحقیرها متوجّه دو شخصیت تأثیرگذار فرهنگی و ادبی ایرانِ معاصر شد. هفتهٔ قبل محمود دولتآبادی به خاطر پاسخ مثبت دادن به وعدهٔ افطاری رئیسجمهور فحش و ناسزا خورد و این هفته هم محمدرضا شفیعی کدکنی به خاطر دفاع از زبان فارسی و البته به زعم منتقدینش توهین ضمنی به زبانهای محلّی مورد لعن و نفرین قرار گرفت. از منظرهای مختلفی میتوان به این پدیده نگریست، من اما دوست دارم از منظر روانشناسی اجتماعی به آن بنگرم. بگذارید کمی به عقب برگردیم. آقای دولتآبادی مانند خیل عظیمی از این ملّت، سال گذشته در همین روزها با شور و شوقِ بسیار پای صندوق رفته و به آقای روحانی رأی داده است. ما هم با او همراه بودهایم. چندین میلیون آدم تحصیلکردهٔ این کشور همان کاری را کردهاند که او کرده است. او به احترام رأی سال پیشش در افطار رئیسجمهور حاضر شده است و از نظر ما که ناکام ماندهایم و از رأیمان چندان دلِ خوشی نداریم چاپلوس و خودفروش و دستنشانده خوانده شده است. شفیعی کدکنی البته قضیهاش کمی فرق دارد. چند دقیقه از یک درسگفتارش قیچی شده است و منتقدینش نیز بدون توجّه به قبل و بعد سخنان این معلّم فارسی و بدون در نظر گرفتن بافت کلام و جهانبینی حاکم بر ذهن و زبان او نشستهاند، بریدهاند، دوختهاند و فحاشی کردهاند. اینها البته دلیل دارد. در مورد دولتآبادی ناخودآگاه جمعی ما که همیشه خواسته است هنرمندانش «بر سلطه» باشند نه «با سلطه»؛ برنتابیده است که این هنرمند خوشنام را در یک مهمانی، در کنار سران حکومت ببیند. چون همیشه در این سرزمین بین دولت و ملّت فاصله بوده است و این دو دشمن دیرین هم بودهاند، این رفتار دولتآبادی بر جمع کثیری از اهالی فرهنگ سنگین آمده است. اگر در قضیهٔ شفیعی کدکنی هم ریز شویم میبینیم که جبههگیری نسبت به سخنان او نیز از همین طرز نگاه نشئت میگیرد. به این معنی که چون حکومت در چند دههٔ اخیر به چندصداییهای قومی، زبانی و فرهنگی روی خوشی نشان نداده است و سخنان بریدهٔ شفیعی هم توهّم همراهی او با حکومت و نظام اندیشگانی حاکم بر این چند دهه را تداعی کرده است، ناگزیر موجب خشم گروهی از مردم شده است. آنچه از این دو ماجرا بر ما روشن میشود این است که جامعهٔ ما این روزها عصبی است و مستعدّ خشونت. این خشونت یا در شکستن شیشهٔ بانکها و کامیونها و آتش زدن بنرها در فضای واقعی تجلّی مییابد و یا در توهین و فحاشی به یکدیگر در فضای مجازی. نقطهمشترک هر دو هم خشونت است و پرخاش که حاصل ناکامیهای پیدرپی اجتماعی ماست. ما عقدههای فروخوردهمان نسبت به قدرت و کژیها و کاستیهایش را بر سر دولتآبادی و شفیعی آوار کردهایم. دولتآبادی و شفیعی بهانهاند برای سرریز کردن عقدههای سرکوبشدهمان. این خشونت و پرخاشگری عنانِ خرد را از ما گرفته است و این بسیار خطرناک است. ما دقیقاً نمیدانیم چه میکنیم و تنها میخواهیم اندکی از این همه فشار روانی را کاهش دهیم. هر کسی هم میتواند آماج این خشونت قرار گیرد؛ حتی بزرگان قوم که سالها برای این مردم و این سرزمین قلم زدهاند و دل سوزاندهاند. آینده به شکل ترسناکی نامعلوم است. راههای گفتگو بسته است و تلاشها همه به هرز رفتهاند. مردم حق دارند ناراحت و نگران باشند. اما خشونت و پرخاشگری و فحاشی کار دست ما خواهد داد. من هیچ راه برونرفتی برای این وضعیت به ذهنم نمیرسد، اما قطعاً میدانم که راه برونرفتی هم اگر باشد، فحاشی و توهین به دیگران نیست، آن هم دیگرانی چون دولتآبادیها و شفیعیها. در این امر شکی ندارم.
🇮🇷 @linguiran
✅ تاثیر هوش شنیداری بر رابطه زن و مرد
http://www.vidoal.com/post/What-s-Your-Listening-IQ?
🇮🇷 @linguiran
The old persian language.pdf
2.19M
زبان پارسی باستان
(دستور زبان، کتیبه شاهان هخامنشی، واژهنامه)
این کتاب قدیمیست، منسوخ شده و استفاده نمیشود. در حال حاضر از خوانشهای کنت و اشمیت استفاده میشود.
🇮🇷 @linguiran
Old Persian- Grammar, Texts, Lexicon.pdf
7.26M
Old Persian
Roland G. Kent
🇮🇷 @linguiran
فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی.pdf
12.89M
فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی
رُلف نارمن شارپ
متن دقیق کتیبههای پارسی باستان هخامنشی و ترجمه آنها به زبان فارسی امروزی
🇮🇷 @linguiran
زبان غیرمعیار.pdf
427.3K
زبان غیرمعیار در فرهنگ درستنویسی سخن
#حسین_داوری
🇮🇷 @linguiran
#حشو
#تاب_تحمل
تاب آوردن یعنی تحمل کردن که هر دو به یک معنی است. اگر «تاب» در معنی توانایی و طاقت و «تحمل» در معنی بار برداشتن باشد، حشو است.
⛔️ مردم اهواز تابِ تحمل ریزگردها را ندارند.
✅ مردم اهواز نمیتوانند ریزگردها را تحمل کنند.
http://www.najvayeghalam.com
🇮🇷 @linguiran
نگاهی دوباره به غلط ننویسیم.pdf
448.3K
مجموعۀ چند یادداشت از اهالی قلم دربارۀ «غلط ننویسیم»، فصلنامۀ مترجم
🇮🇷 @linguiran
چهار صفحهکلیدِ اندرویدی و یک صفحهکلیدِ آیفون(در ردیف آخر) برای سلیقههای مختلف با قابلیتهای مختلف از جمله درج زیر و زِبَر، نیمفاصله و سر-یا( ءۀ ). برای اندرویدیها صفحهکلید گوگل پیشنهاد میشود.
۱- صفحهکلید گوگل «Gboard»👇
http://yon.ir/8cK6m
۲- صفحهکلید «jiKika Emo»👇
http://yon.ir/zXepp
۳- صفحهکلید چندزبانۀ «Multiling»👇
http://yon.ir/XS7r8
۴- «کیبورد کلیدبرد(حدس کلمات)»👇
http://yon.ir/2YnRU
۵- صفحهکلید «مداد» برای «ios»👇
http://yon.ir/wsW1y
🇮🇷 @linguiran
قاتل اولویتها
✍ #شاهین_کلانتری
ما خسته و پریشان و ناامید میشویم. چون اولویتبندی نداریم؛ یا درستتر اینکه با اولویتها سر سازگاری نداریم.
چند بار برنامه ریختهایم و گامهای یک روز کاری را به ترتیب تنظیم کردهایم؛ اما در عمل همۀ کارها را پس و پیش انجام دادهایم؟ حتماً شما هم مثل من مکرر در مکرر. اینکه طی بعضی روزها به خاطر موضوعات پیشبینینشده آب روغن قاطی کنی گریزناپذیر است. اما اگر همیشه گرفتار چنین موضوعاتی هستیم و عملاً همین موضوع ما را از هر گونه برنامهریزی ناامید کرده؛ پس مشکل در جای دیگریست.
https://shahinkalantari.com/blog/2018/06/20/%d9%82%d8%a7%d8%aa%d9%84-%d8%a7%d9%88%d9%84%d9%88%db%8c%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7/
🇮🇷 @linguiran
«املای درست برخی از کلمات»
#درست_بنویسیم:
• «اثناعشر» (نه اثنیعشر. «اِثناعشر» به معنای دوازده است: شیعۀ اثناعشری)
• «ارائه» (نه ارایه؛ چون همزه جزو حروف اصلی کلمه است و نمیتوان آن را تبدیل به «ی» کرد)
• «بحبوحه» (نه بهبوهه/ بهبوحه)
• «برهه» (نه برحه)
• «بنیانگذار» (نه بنیانگزار)
• «بیمحابا» (نه بیمهابا)
• «پول خرد» (نه خورد)
• «ترجیح» (نه ترجیه)
• «توجیه» (نه توجیح)
• «جزئی» (نه جزیی؛ چون همزه جزو حروف اصلی کلمه است و نمیتوان آن را تبدیل به «ی» کرد)
• «خانهای، جملهای» (نه خانهایی، جملهایی. توضیح اینکه «خانهئی» و «خانهیی» هم درستاند، ولی رایج نیستند)
• «راجع به» (نه راجبه/ راجب به)
• «رئیس» (نه رییس؛ چون همزه جزو حروف اصلی کلمه است و نمیتوان آن را تبدیل به «ی» کرد)
• «زادبوم» (نه زادوبوم. معنایش "محلِ تولد" است)
• «سپاسگزار» (نه سپاسگذار)
• «سؤال» (نه سئوال/ سوآل/ سوال)
• «شکرگزار» (نه شکرگذار)
• «شیء» و نکرهاش: «شیئی» (نه شی/ شئی)
• «علاقهمند» (نه علاقمند)
• «غائله» (به معنای آشوب، نه قائله)
• «فروگذار» (نه فروگزار)
• «فنّاوری» (نه فنآوری؛ چون فنّاوری به معنای آوردن فن نیست، بلکه بهمعنای داشتنِ فن و بهکاربردنِ آن است)
• «مأخذ» جمعش: «مآخذ»
• «مبدأ» (نه مبداء)
• «مذاق» (نه مزاق/ مذاغ)
• «مرهم» (نه مرحم. مرهم همان پانسمان امروزی است)
• «مرئی» (نه مریی؛ چون همزه جزو حروف اصلی کلمه است و نمیتوان آن را تبدیل به «ی» کرد)
• «مزبور» (نه مذبور)
• «مشکل» (نه مشگل. این کلمه عربی است و نمیتواند «گ» داشته باشد)
• «مطمئن» (نه مطمعن)
• «معتنابه» (نه متنابه. معنایش "درخور اعتنا"ست)
• «معذب» (نه موذب)
• «منشأ» (نه منشاء)
• «ناهار» (نه نهار)
• «نمازگزار» (نه نمازگذار)
• «وهله» (نه وحله)
#انجمن_صنفی_ویراستاران
🇮🇷 @linguiran
#انجمن_زبان_شناسی_ایران
يك خبر خوش برای دانشآموختگان زبانشناسی
http://www.lsi.ir/post/news/262
@lsiinfo
🇮🇷 @linguiran
زنانه بنویسیم یا بیجنسیت.pdf
312.8K
زنانه بنویسیم یا بیجنسیت؟
#سپیده_جدیری
🇮🇷 @linguiran
فرهنگهای زبان پهلوی.pdf
177.2K
نگاهی به فرهنگهای زبان پهلوی
(فارسی میانه)
#یدالله_منصوری
🇮🇷 @linguiran
آزادی و رهایی در زبان و ادبیات.pdf
352.1K
آزادی و رهایی در زبان و ادبیات
دکتر #علیمحمد_حقشناس
🇮🇷 @linguiran
تاریخ و سنت ترجمه در ایران.pdf
259.5K
تاریخ و سنت ترجمه در ایران
🇮🇷 @linguiran
تحليل جملههای زبان انگليسی.pdf
423.6K
تحلیل جملههای زبان انگلیسی
(رویکردی کمینهگرا)
نویسنده: اندرو ردفورد
مترجمان : #دکتر_عباسعلی_آهنگر
#دکتر_عبدالله_سارانی
#ستاره_مجاهدی_رضائیان
🇮🇷 @linguiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج فیلتر رسانههای جمعی از دید #نوام_چامسکی
🇮🇷 @linguiran
✅ همهٔ روزها مبارک!
شادبودن فقط به دختر یا پسر بودن نیست. نامگذاری روزها به نام این و آن هم محدودکردن نامها نیست. محدودکردن مرامها هم نیست. فقط یادبودیست برای یادآوری، برای اینکه یادمان باشد پدربودن مهم است، مادربودن مهم است، پسربودن و دختربودن هم مهم است. بهنظرم این روزهای نسبتدار نه بهخاطر جنسیتشان که بهخاطر نسبتهایشان مهماند.
روز زن، روز مرد، روز دختر، روز پسر و... اگر بههمین منوال پیش برویم روز دخترعمو و عمه و شاید هم روز باجناق و شوهرعمه هم اضافه شوند! بهخاطر اینکه یادمان باشد انسانها با یکدیگر نسبت دارند. اجداد ما روزی نسبتی باهم داشتند و ما با نادیدهگرفتن نسبتهایمان هرچه خواستیم در این دنیا ظلم کردیم. ما که میگویم همهٔ آدمها را میگویم نه فقط ما ایرانیها. ما روزهای تقویم را سیاه میکنیم که یادمان بماند ما باهم نسبتی داشتهایم. نسبتها در علوم دیگر همیشه ثابتاند و اگر ارقامشان بههم بخورد، جهان طبیعت بههم میریزد. بههمریختگی انسانها از کجا شروع شد؟ از همان لحظهای که قابیل یادش رفت هابیل برادرش هست. بهنظرم همین بزرگترین درس تاریخ برای ما انسانها بود، اما باز هم نفهمیدیم. باز هم نمیفهمیم که همهٔ کارکرد تقویمها برای یادآوریست چون انسان فراموشکار است و زود یادش میرود. یادمان میرود که این همه ظلم نتیجهٔ همان برادرکشی بود، یادمان میرود.
#مریم_نورنمایی
🇮🇷 @linguiran
زبان پایه و اساس تمدن است،
مانند چسبی که انسانها را با هم نگاه میدارد،
و اولین سلاحیست که
موقع درگیری به کار میرود...
🎞 Arrival
🇮🇷 @linguiran
✅ مطالعهتان را بیشتر کنید.
کتاب خواندن نهتنها دایرهٔ لغات شما را گستردهتر میکند و درک مطلبتان را بهبود میبخشد، بلکه باعث میشود دیدتان بازتر شود از جملات و کلمات بهتری هنگام صحبت استفاده کنید.
برنامهٔ منظمی برای کتاب خواندن داشته باشید و توجه خود را بهخصوص به مطالبی که شخصیت کتاب میگوید معطوف کنید.
تقلید رفتارها و الگوهای صحبت این شخصیتها به روانتر شدن گفتار شما کمک میکند.
🇮🇷 @linguiran
چینی ماندارین مانند برخی از دیگر زبانهای چینی_تبتی، #زمان را بهصورت دستوری رمزگذاری نمیکند، که یعنی عملاً چیزی به نام گذشته و حال و آیندهٔ دستوری در این زبان وجود ندارد. چینی، #وجه و #نمود را دستوری کرده است، اما زمان را بهصورت واژگانی و با قید زمان نشان میدهد. یعنی نه تنها بُنهای گذشته و حال در این زبان وجود ندارد، هیچ وند یا عنصر فعلی دیگری برای نشان دادن زمان هم بهکار نمیرود. چنین زبانهایی را #بیزمان مینامند.
tenseless = بیزمان
🇮🇷 @linguiran