صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل، توانی دانست
#قدر_مجموعهٔ_گل_مرغِ_سحر_داند_و_بس
که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر #دلِ کارافتاده
بجز از #عشقِ تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیشِ نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانبِ ما #دل نگرانی دانست
#سنگ_و_گِل_را_کُنَد_از_یُمنِ_نظر_لعل_و_عقیق
هر که قدرِ نفسِ بادِ یمانی دانست
ای که از دفترِ عقل آیت #عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به #گلِ باغِ جهان
هر که غارتگریِ بادِ خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع #انگیخت
ز اثرِ تربیتِ آصفِ ثانی دانست
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/729
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد
بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد
#بازیِ_چرخ_بشکندش_بیضه_در_کلاه
زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد
ساقی بیا که شاهدِ رعنایِ صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغازِ ناز کرد
این مطرب از کجاست که سازِ عراق ساخت؟
و آهنگ بازگشت به راهِ حجاز کرد
ای #دل بیا که ما به پناهِ خدا رویم
زآنچ آستینِ کوته و دستِ دراز کرد
#صنعت_مَکُن_که_هر_که_محبت_نه_راست_باخت
عشقش به روی #دل درِ معنی فراز کرد
فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید
شرمنده رَهرُوی، که عمل بر مجاز کرد
ای کبک خوش خُرام کجا میروی؟ بایست
غَرِّه مشو که گربهٔ زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامتِ رندان که در ازل
ما را خدا ز زهدِ ریا بینیاز کرد
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1113
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طالع اگر مدد دهد، دامَنَش آوَرَم به کف
گر بِکَشَم زهی طَرَب، ور بِکُشَد زهی شرف
#طَرْفِ_کَرَم_ز_کَس_نَبَست،_این_دلِ_پُر_امیدِ_من
گر چه سخن همیبَرَد، قصهٔ من به هر طرف
از خَمِ ابرویِ توام، هیچ گشایشی نشد
وَه که در این خیالِ کَج، عمرِ عزیز شد تلف
اَبرویِ دوست کِی شود دَستکَشِ خیالِ من؟
کس نزدهست از این کمان تیرِ مراد بر هدف
چند به ناز پَروَرَم مِهرِ بُتانِ سنگدل
یادِ پدر نمیکنند این پسرانِ ناخَلَف
#من_به_خیالِ_زاهدی_گوشهنشین_و_طُرفه_آنْک
مُغْبَچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دَف
بی خبرند زاهدان، نقش بخوان و لاتَقُل
مستِ ریاست محتسب، باده بده و لاتَخَف
صوفی شهر بین که چون لقمهٔ شُبهه میخورد
پاردُمَش دراز باد آن حَیَوانِ خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در رَهِ خاندان به صِدق
بدرقهٔ رَهَت شود همَّتِ شَحنِهٔ نجف
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/933
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش
وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش
#طامات_و_شَطح_در_رَهِ_آهنگِ_چنگ_نِه
تسبیح و طَیلَسان به مِی و مِیگُسار بخش
زُهدِ گران که شاهد و ساقی نمیخرند
در حلقهٔ چمن به نسیمِ بهار بخش
راهم شراب لعل زد ای میرِ عاشقان
خونِ مرا به چاهِ زَنَخدانِ #یار بخش
یا رب به وقتِ گُل، گُنَهِ بنده عفو کن
وین ماجرا به سروِ لبِ جویبار بخش
#ای_آن_که_رَه_به_مشربِ_مقصود_بُردهای
زین بحر، قطرهای به منِ خاکسار بخش
شکرانه را که چشم تو رویِ بتان ندید
ما را به عفو و لطفِ خداوندگار بخش
ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح
گو جامِ زر به #حافظِ شب زنده دار بخش
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/956
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صلای #عشق، که ساقی ز لعل خندانش
شراب و نقل فرو ریخته به مستانش
#بیا،_که_بزم_طرب_ساخت،_خوان_عشق_نهاد
برای ما لب نوشین شکر افشانش
تبسم لب ساقی خوش است و خوشتر از آن
خرابیی که کند باز چشم فتانش
#به_یک_کرشمه_چنان_مست_کرد_جان_مرا
که در #بهشت نیارد به هوش رضوانش
خوشا #شراب و خوشا ساقی و خوشا بزمی
که غمزهٔ خوش ساقی بود خمستانش!
ازین #شراب که یک قطره بیش نیست که تو
گهی حیات جهان خوانی و گهی جانش
#ز_عکس_ساغر_آن_پرتوی_است_این_که_تو_باز
همیشه نام نهی آفتاب تابانش
ازین #شراب اگر خضر یافتی قدحی
خود التفات نبودی به آب حیوانش
نگشت مست به جز غمزهٔ خوش ساقی
ازان #شراب که در داد لعل خندانش
نبود نیز به جز عکس روی او در جام
نظارگی، که بود همنشین و همخوانش
نظارگی به من و هم به من هویدا شد
کمال او، که به من ظاهر است برهانش
عجب مدار که: چشمش به من نگاه کند
برای آنکه منم در وجود انسانش
نگاه کرد به من، دید صورت خود را
شد آشکار ز آیینه راز پنهانش
عجب، چرا به #عراقی سپرد امانت را؟
نبود در همه عالم کسی نگهبانش
مگر که راز جهان خواست آشکارا کرد
بدو سپرد امانت، که دید تاوانش
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1103
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صَنَما با غمِ #عشقِ تو چه تدبیر کنم؟
تا به کِی در غمِ تو نالهٔ شبگیر کنم؟
#دل_دیوانه_از_آن_شد_که_نصیحت_شِنَوَد
مگرش هم ز سرِ زلفِ تو زنجیر کنم
آن چه در مدتِ هِجرِ تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تَحریر کنم
با سرِ زلفِ تو مجموعِ پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم؟
آن زمان کآرزویِ دیدنِ جانم باشد
در نظر نقشِ رخِ خوبِ تو تصویر کنم
#گر_بدانم_که_وصالِ_تو_بدین_دست_دهد
دین و #دل را همه دَربازم و توفیر کنم
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امّید صَلاحی ز فسادِ #حافظ
چون که تقدیر چُنین است، چه تدبیر کنم؟
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/876
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طرفه میدارند یاران صبر من بر داغ و درد
داغ و دردی کز تو باشد #خوشترست از باغ ورد
دوستانت را که داغ مهربانی #دل بسوخت
گر به دوزخ بگذرانی آتشی بینند سرد
حاکمی گر عدل #خواهی کرد با ما یا ستم
بندهایم ار صلح #خواهی جست با ما یا نبرد
عقل را با #عشق #خوبان طاقت سرپنجه نیست
با قضای آسمانی برنتابد جهد مرد
عافیت میبایدت چشم از نکورویان بدوز
#عشق میورزی بساط نیک #نامی درنورد
زهره مردان نداری چون زنان در خانه باش
ور به میدان میروی از تیرباران برمگرد
حمل رعنایی مکن بر گریه #صاحب سماع
اهل #دل داند که تا زخمی نخورد آهی نکرد
هیچ کس را بر من از یاران مجلس #دل نسوخت
شمع میبینم که اشکش میرود بر روی زرد
با شکایتها که دارم از زمستان فراق
گر #بهاری باز باشد لیس بعد الورد برد
هر که را دردی چو #سعدی میگدازد گو منال
چون #دلارامش طبیبی میکند داروست درد
#طرفه_میدارند_یاران_صبر_من_بر_داغ_و_درد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/574
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طرهٔ یار پریشان چه خوش است
قامت دوست خرامان چه خوش است
#خط_خوش_بر_لب_جانان_چه_نکوست
سبزه و چشمهٔ حیوان چه خوش است
از می #عشق #دلی مست و خراب
همچو چشم خوش جانان چه خوش است
#در_خرابات_خراب_افتاده
عاشق بی سر و سامان چه خوش است
آن #دل شیفتهٔ ما بنگر
در خم زلف پریشان چه خوش است
یوسف گم شدهٔ ما را بین
کاندر آن چاه زنخدان چه خوش است
#لذت_عشق_بتم_از_من_پرس
تو از آن بیخبری کان چه خوش است
تو چه دانی که شکر خندهٔ او
از دهان شکرستان چه خوش است؟
چه شناسی که می و نقل بهم
از لب آن بت خندان چه خوش است
گر ببینی که به وقت مستی
لب من بر لب جانان چه خوش است
یار ساقی و #عراقی باقی
وه که این عیش بدینسان چه خوش است
#اشعار_عاشقانه_عراقی #غزلیات_و_اشعار_عراقی #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_عراقی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/952
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد
ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد
#آن_که_یک_جرعه_مِی_از_دست_توانَد_دادن
دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد
پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت
آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشش باد
شاهِ تُرکان سخنِ مدعیان میشِنَوَد
شرمی از مَظلَمِهٔ خونِ سیاووشش باد
گر چه از کِبر سخن با منِ درویش نگفت
جان فدای شِکَرین پستهٔ خاموشش باد
#چشمم_از_آینه_داران_خط_و_خالش_گشت
لبم از بوسه رُبایانِ بَر و دوشش باد
نرگسِ مستِ نوازش کُنِ مردم دارش
خونِ عاشق به قدح گر بِخورد نوشش باد
به غلامیِّ تو مشهورِ جهان شد #حافظ
حلقهٔ بندگیِّ زلفِ تو در گوشش باد
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1144
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طوطی نگوید از تو #دلاویزتر سخن
با شهد میرود ز دهانت به در سخن
گر من نگویمت که تو #شیرین عالمی
تو #خویشتن #دلیل بیاری به هر سخن
واجب بود که بر سخنت آفرین کنند
لیکن مجال گفت نباشد تو در سخن
در هیچ بوستان چو تو سروی نیامدهست
بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن
هرگز شنیدهای ز بن سرو بوی مشک؟
یا گوش کردهای ز دهان #قمر سخن؟
انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث #خویش
من عهد میکنم که نگویم دگر سخن
چشمان #دلبرت به نظر سحر میکنند
من #خود چگونه گویمت اندر نظر سخن
ای باد اگر مجال سخن گفتنت بود
در گوش آن ملول بگوی این قدر سخن
وصفی چنان که #لایق حسنت نمیرود
آشفته حال را نبود معتبر سخن
در میچکد ز منطق #سعدی به جای شعر
گر سیم داشتی بنوشتی به زر سخن
دانندش اهل فضل که مسکین غریق بود
هر گه که در سفینه ببینند تر سخن
#طوطی_نگوید_از_تو_دلاویزتر_سخن #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/241
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
طفیل هستی #عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
#بکوش_خواجه_و_از_عشق_بینصیب_مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری
تو خود چه لعبتی ای شهسوار #شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری
هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری
#ز_من_به_حضرت_آصف_که_میبرد_پیغام
که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری
بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم
گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری
کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری
به بوی زلف و رخت میروند و میآیند
صبا به غالیه سایی و #گل به جلوه گری
چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی
که جام جم نکند سود وقت بیبصری
دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
چرا به گوشه چشمی به ما نمینگری
بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
و از این معامله غافل مشو که حیف خوری
طریق #عشق طریقی عجب خطرناک است
نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری
به یمن همت #حافظ امید هست که باز
اری اسامر لیلای لیلة القمر
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/759
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
#نذر_و_فتوح_صومعه_در_وجه_مینهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
#سر_خدا_که_در_تتق_غیب_منزویست
مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن
پای از #گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
#اشعار_عاشقانه_حافظ #غزلیات_و_اشعار_حافظ #گلچین_بهترین_اشعار_و_غزل_عاشقانه_حافظ
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/845
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈