eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهد آن نیست که موییّ و میانی دارد بندهٔ طلعتِ آن باش که آنی دارد خوبی آن است و لطافت که فُلانی دارد چشمهٔ چشمِ مرا ای خندان دریاب که به امّیدِ تو خوش آبِ روانی دارد گوی خوبی که بَرَد از تو؟ که خورشید آن جا نه سواریست که در دست عِنانی دارد دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی آری آری سخنِ نشانی دارد بُرده از دستِ هر آن کس که کمانی دارد در رَهِ نشد کَس به یقین محرمِ راز هر کسی بر حَسَبِ فکر، گُمانی دارد با خرابات نشینان ز کَرامات مَلاف هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد مرغِ زیرک نزند در چمنش پرده سرای هر بهاری که به دنباله، خزانی دارد مدعی گو لُغَز و نکته به مفروش کِلکِ ما نیز زبانی و بیانی دارد ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1122 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاهدان گر زین سان کنند زاهدان را رخنه در ایمان کنند گُلرُخانَش دیده نرگس دان کنند ای جوانِ سَروقَد، گویی بِبَر پیش از آن کز قامتت چوگان کنند عاشقان را بر سرِ خود حُکم نیست هر چه فرمانِ تو باشد آن کنند پیشِ چشمم کمتر است از قطره‌ای این حکایت‌ها که از طوفان کنند قُدسیان بر عرش دَستْ افشان کنند مردمِ چشمم به خون آغشته شد در کجا این ظلم بر انسان کنند؟ خوش برآ با غصه ای کَاهلِ راز عیشِ خوش در بوتهٔ هجران کنند سر مکش ز آهِ نیمْ شب تا چو صبحت، آینه رخشان کنند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1043 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاه شمشادقدان خسرو دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان گفت ای چشم و چراغ همه سخنان تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان گفت من و تو محرم این راز نه‌ایم از می لعل حکایت کن و دهنان ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/832 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شادی به روزگار گدایان کوی دوست بر خاک ره نشسته به امید روی دوست گفتم به گوشه‌ای بنشینم ولی ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست صبرم ز روی دوست میسر نمی‌شود دانی طریق چیست تحمل ز دوست ناچار هر که به غم روی دوست داد کارش به هم برآمده باشد چو موی دوست خاطر به باغ می‌رودم روز نوبهار تا با درخت بنشینم به بوی دوست فردا که خاک مرده به حشر آدمی کنند ای باد خاک من مطلب جز به کوی دوست چراغ می‌نکند در شب فراق ترسد که دیده باز کند جز به روی دوست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/636 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل شاه ترکان فارغ است از ما کو رستمی در طریق امن و آسایش بلاست ریش باد آن که با درد تو خواهد مرهمی رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی گریه چه سنجد پیش استغنای کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/739 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شاد کن جان من، که غمگین است رحم کن بر ، که مسکین است : آنکه روزم سیه کند این است روی بنمای، تا نظاره کنم کارزوی من از جهان این است شادمان کن، که بی‌تو غمگین است بی‌رخت دین من همه کفر است با رخت کفر من همه دین است گه گهی یاد کن به دشنامم سخن تلخ از تو شیرین است که تو را کبر و ناز چندین است بنوازی و پس بیازاری آخر، ای دوست این چه آیین است؟ کینه بگذار و کن که نه در خور کین است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/922 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سهل باشد به ترک جان گفتن ترک جانان نمی‌توان گفتن هر چه زان تلخ‌تر بخواهی گفت شکرین است از آن دهان گفتن توبه کردیم پیش بالایت سخن سرو بوستان گفتن آن چنان وهم در تو حیران است که نمی‌داندت نشان گفتن به کمندی درم که ممکن نیست رستگاری به الامان گفتن دفتری در تو وضع می‌کردم متردد شدم در آن گفتن که تو از آن که بشاید به داستان گفتن نیک زهره می‌دارند با از دست باغبان گفتن من نمی‌یارم از جفای رقیب درد با یار مهربان گفتن وان که با یار هودجش نظر است نتواند به ساربان گفتن سخن سر به مهر دوست به دوست حیف باشد به ترجمان گفتن این حکایت که می‌کند بس بخواهند در جهان گفتن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/242 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سینه از آتش ، در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت سوز بین که ز بس آتش اشکم، شمع دوش بر من ز سر مِهر، چو پروانه بسوخت آشنایی نه غریب است، که من است چون من از خویش برفتم، بیگانه بسوخت خرقهٔ زهدِ مرا، آب خرابات ببرد خانهٔ عقلِ مرا، آتش میخانه بسوخت همچو لاله، جگرم بی می و خُمخانه بسوخت ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت ترک افسانه بگو و می نوش دمی که نَخُفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1073 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سهل گفتی به ترک جان گفتن من بدیدم، نمی‌توان گفتن کی تواند به ترک جان گفتن؟ دوست می‌دارمت به بانگ بلند تا کی آهسته و نهان گفتن؟ حیف باشد به هر زبان گفتن؟ تا به حدی است تنگی دهنت که نشاید سخن در آن گفتن؟ گر نبودی کمر، میانت را کی توانستمی نشان گفتن؟ شد مسلم حدیث جان گفتن ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1021 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سَمَن بویان غبارِ غم چو بنشینند، بنشانند پری رویان قرار از چو بستیزند، بستانند ،_بربندند ز زلفِ عَنبرین جان‌ها چو بگشایند، بفشانند به عمری یک نَفَس با ما چو بنشینند، برخیزند نهالِ شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند سرشکِ گوشه گیران را چو دریابند، دُر یابند رخِ مِهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند ز چشمم لَعْلِ رُمّانی چو می‌خندند، می‌بارند ز رویم رازِ پنهانی چو می‌بینند، می‌خوانند ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، در مانند چو منصور از مراد آنان که بردارند، بر دارند بدین درگاه را چو می‌خوانند، می‌رانند در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند که با این دَرد اگر دربند درمانند، در مانند ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1046 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سلیمی منذ حلت بالعراق الاقی من نواها ما الاقی الی رکبانکم طال اشتیاقی خرد در زنده رود انداز و می نوش به جوانان عراقی ربیع العمر فی مرعی حماکم حماک الله یا عهد التلاقی بیا ساقی بده رطل گرانم سقاک الله من کاس دهاق سماع چنگ و دست افشان ساقی می باقی بده تا مست و خوشدل به برفشانم عمر باقی درونم خون شد از نادیدن دوست الا تعسا لایام الفراق دموعی بعدکم لا تحقروها فکم بحر عمیق من سواقی دمی با نیکخواهان متفق باش غنیمت دان امور اتفاقی بساز ای مطرب خوشخوان خوشگو به شعر فارسی صوت عراقی عروسی بس خوشی ای دختر رز ولی گه گه سزاوار طلاقی مسیحای مجرد را برازد که با خورشید سازد هم وثاقی وصال دوستان روزی ما نیست بخوان غزل‌های فراقی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/750 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ دیدن او یک نظر صد چو منش گر برود جان ما در طلب وصل دوست حیف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست دعوی عشاق را نخواهد بیان گونهٔ زردش زارش گواست مایهٔ پرهیزگار قوت صبر است و عقل عقل گرفتار صبر زبون هواست دلشدهٔ پایبند گردن جان در کمند زهرهٔ گفتار نه کاین چه سبب وان چراست مالک ملک وجود حاکم رد و قبول هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب عهد فرامش کند مدعی بی‌وفاست از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست گو همه دشنام گو کز لب دعاست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/233 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈