📚 کتابستان حجاب (2)
🔶 31.مجموعه چکیده مقالات همایش اندیشه راهبردی زن و خانواده؛ علی هندیانی، دفتر نشر معارف، 98 صفحه، 1392.
🔷32. بهای یک لباس؛ یوسف غلامی، دفتر نشر معارف، 60 صفحه، 1392.
🔶 33.جایگاه و تاثیر عفاف در تعاملات و ارتباطات با سیری در سیره رضوی؛ فائزه عظیمزادهاردبیلی، بنیاد فرهنگی هنری امام رضا(ع)، 356 صفحه، 1392.
🔷34. راز یک فریب؛ یوسف غلامی، دفتر نشر معارف، 294 صفحه، 1392.
🔶 35. زنان و حلقههای رهبری؛ سیمیندخت بهزادپور، سوره مهر، 146 صفحه، 1392.
🔷36. عفافگرایی در غرب؛ زینب برخورداری، دفتر نشر معارف، 144 صفحه، 1392.
🔶 37. نقدی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر اسلام(ص)؛ سیدمحمدمهدی دزفولی، نظری، 128 صفحه، 1392.
🔷38. از گشت ارشاد تا چادر المیرا (چون و چراهای حجاب)؛ ابوالفضل اقبالی، دفتر نشر معارف، 96 صفحه، 1393.
🔶 39. واکاوی فقهی پوشش مشکی؛ حسین مهدیزاده، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، 400 صفحه، 1393.
🔷40. همایش فرهنگی رسالت دانشگاهیان در توسعه و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، معاونت پژوهشی، 340 صفحه، 1393.
🔶 41. نقش و رسالت زن: جلد 1 عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی اسلامی، جلد 2 الگوی زن، جلد 3 زن و خانواده، جلد 4 جایگاه و مسائل زنان در فرهنگ اسلام و تجدد، جلد 5 عرصههای حضور اجتماعی زن؛ برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، به اهتمام: امیرحسین بانکیپورفرد، انقلاب اسلامی، 1393.
42. پوشش و تغذیه در سیره معصومان(ع)؛ امیرعلی حسنلو، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 364 صفحه، 1393.
🔶 43. حجاب عزت است یا اسارت؟!؛ محمدصادق ذبیحی، پیام طوس، جلد 1 و 2 و 3 و 4، 1393.
🔷44. معشوق مستور؛ ابراهیم سعدی، سخن گستر، 130 صفحه، 1393.
🔶 45. حجاب با حجاب؛ محمدرضا زائری، نشر آرما، 125 صفحه، 1393.
#حجاب
✅ «مقامات»
حضرت فاطمه معصومه(س)
🖌 دکتر احمد گلدار
🔶 حضرت فاطمه معصومه(س) الگویی تمام عیار در زمینههای مختلف اجتماعی به ویژه دینمداری هستند. با توجه به شأن و منزلت خاص ایشان در نزد اهلبیت(ع)، مقامات متعددی برای ایشان از زبان روایات و ادعیه قابل استفاده است که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
🔶 1. مقام معنوی؛ حضرت معصومه(س) در خاندان رسالت و امامت و ولایت دیده به جهان گشود و در حریم بهشتی چنین خانوادهای غنچه وجودش شکفت و در پرتو تعلیم و تربیت معنوی پدر و مادر و برادر، مراحل رشد و تعالی ایمان را طی نمود؛ به گونهای که گفته میشود در میان فرزندان پرشمار امام کاظم(ع) بعد از امام رضا(ع) کسی همسنگ حضرت معصومه(س) نبود. توصیف مستقیـم ائمه(ع) نسبت به جایگاه حضـرت فاطمه معصـومه(س) روشنترین برهان برای شناسایی مقام معنوی آن حضرت است.
🔶 2.مقام وراثت؛ حضرت فاطمه معصومه(س) سه نسبت با امامان(ع) دارد. او هم دختر امام و هم خواهر امام و هم عمه امامی دیگر است. در زیارتنامه آن وجود نورانی عبارات «بنت ولی الله »، «اُخت ولی الله » و «عمّة ولی الله» بیانگر نسب شریف آن حضرت است. پس از سفر امام رضا (ع)از مدینه به طوس، آن بانو ذخیره باقیه رضوی بود. سفر او از مدینه به طوس برای زیارت امام عصر خویش فراتر از اشتیاق ملاقات یك خواهر با برادر بوده است.
🔶 3.مقام عصمت؛ عصمت دارای ابعاد مختلف و مراتب متفاوتی است و بالاترین مرتبه آن را انحصاراً چهارده معصوم(ع) دارند و مراتب پایینتر را دیگران مثل پیامبران، فرشتگان و امامزادگان دارا هستند.
حضرت فاطمه معصومه(س) از جمله کسانی است که در این راه قدم برداشته و به آن دست یافتهاند. در زیارتنامه دوم آن حضرت چنین آمده است: «السلام علیکِ ایّتها الطاهِرَةُ الحَمیدَةُ البَرُّةُ التّقییةُ الرَّشیَدةُ النقیّةُ؛ سلام بر تو ای بانوی پاک و ستایش شده و نیکوکار و هدایت شده و پرهیزکار هدایت شده.».
🔶 4. مقام شفاعت؛ حضرت معصومه(س) از جمله شخصیتهای بینظیر جهان اسلام است که ائمه(ع) در مورد زیارت و شفاعت ایشان، تأکید فرمودهاند. آن حضرت یک الگوست؛ الگویی که به کمال رسید و اگر چه معصوم نبود، اما به عصمت رسید؛ آنچنان که معصوم به ما آموخت در دامانش پناه گیریم و از او شفاعت بطلبیم: «يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ».(زیارتنامه حضرت س) فاطمه معصومه(س) بعد از فاطمه زهرا(س) دومین زنی است که به نصّ اهلبیت(ع) به مقام شفاعت نائل میشود. بانوی کرامت و شفاعتی که امام صادق(ع) حریمش را حرم خود و زائرش را مستوجب بهشت میداند. امام رضا (ع)در شأن خواهرش فرموده است: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّة»؛ هر کس او را با شناخت کامل زیارت کند بهشت بر او واجب میگردد.
🔶 5.مقام کرامت (کریمه اهلبیت(ع)؛ آراستگی و وارستگی انسان، جز آنکه پاداش عظیم اخروی به همراه دارد آثار و نمودهای عینی از خود به جای میگذارد که در چهره صالحان و سیمای فرزانگان و زندگی روزمره ایشان به روشنی مشاهده میشود. بر این اساس، حضرت فاطمه معصومه(س) یکی از نمونههای عالی و بارز این واقعیت است و به حق ضریح و رواق و بارگاه ملکوتیاش چشمه فیاض کرامت و لطف پروردگاری است که بر دلهای سوخته و دستهای به آسمان برداشته شده و چشمهای اشکبار و وجود غمبار گرفتاران جاری است.
#حضرت_معصومه
📚 منبع: نشریه معارف شماره110، مرداد و شهریور 1394.
🔬 تنگناهای جاری كردن سیره (1)
🖌 حامد حسینیان
...
🔶 1. تنگناهای اسنادی
همانگونه كه در احكام فقهی باید بسیار هوشیار بود تا مبادا حكم نادرستی را به خداوند و رسولش منسوب كرد و به آنان افترا بست، باید در حكم اخلاقی و استنباط سیره نیز این پروا را داشت.
نکته دیگر اینکه یكی از تفاوتهای مسائل فقهی با مسائل سیره رفتاری و اخلاقی، مورد سؤال بودن مسائل فقهی است. مسائل فقهی چون بیشتر مورد سؤال بوده، سؤالات پرتكراری از آنها ثبت شده است. این روایات پرتکرار ضعفهای یكدیگر را میپوشانند و اطمینان بیشتری به فقیه میدهند، اما در نقل سیره رفتاری روایات متعدد در یك مورد نادر است.
🔶 2. صامت بودن فعل
افعال هرچند جهات و ابعاد مختلفی دارند، اما همواره صامت هستند. در فعل اخلاقی، اعتبارات بسیار مهم است. چهبسا یك فعل با اعتباری خوب و با اعتبار دیگری از نظر اخلاقی بد باشد. در بررسی سیره باید وضعیت بستر وقوع فعل به دقت مورد مطالعه قرار گیرد. شرایط وقوع نقش مهمی در حكم رفتاری دارند و نقل صرف سیره از این جهت ناقص است.
علامه وحید بهبهانی در بررسی فعل معصوم در نحوه وضو گرفتن مینویسد: معلوم نیست اینكه امام دست را از بالا به پایین میشستند این به مجرد اتفاق و عادت بوده است و یا در كیفیت دخیل بوده است. فعل به تنهایی دلالت بر هیچ طرفی ندارد. جالب اینكه در روایات سیره نیز گاه بیان شده است كه فعل معصوم وجوه دیگری داشته كه با اطلاع از آن، دیگر نمیتوان برخی از افعال را از سیره رفتاری معصومین خواند. ذكر مثالی برای روشن شدن مقصود، بسیار مناسب است:
در مورد آداب غذا خوردن نقل است كه سیره پیامبر(ص) این بود كه انگشتان خود را بعد از غذا میلیسیدند. حتی در برخی روایات آمده علاوه بر انگشتان، ظرف خود را نیز میلیسیدهاند. آیا امروز هم میتوان چنین کاری را پسندیده دانست؟ جالب اینكه در برخی روایات چرایی این كار آمده است. از روایات دیگری استفاده میشود پیامبر(ص) این كار را انجام میدادهاند تا فخر وجودشان را دربرنگیرد. از این بیانها معلوم میشود كه جهت فعل پیامبر تواضع بوده است. این عمل در آن زمان نشانی از تواضع بوده و پیامبر(ص) فروتنی خود را اینگونه نشان میدادهاند. اما امروزه كه این عمل چنین دلالتی ندارد، جایی برای تمسك به چنین سیرهای باقی نمیماند.
میتوان گفت عمل معصوم با قول او تفاوت دارد. عمل، صامت است و در مقام بیان نیست، اما قول معصوم حجتی است كه به راحتی میتوان اطلاق آن را از مقام بیان بودنش فهمید. امام وقتی به چیزی امر میكند و یا عبادتی را تبیین مینماید، اصل این است كه همه شرایط لازم را نیز بیان میكند. از این رو قول پیامبر خاتم و امامان معصوم(ع) ابدی است. قول آنها در هرچه بیان كرده باشند به عینه حجت است. اما فعل معصوم چهبسا بسته به شرایط همان عصر باشد و یا خصوصیات شخصیای در كار باشد.
🔶 3. مقتضیات زمان و عوض شدن موضوع
عوض شدن شرایط در بسیاری از موارد، موضوع حكم شرعی را عوض میكند. به فرض که بپذیریم اهلبیت(ع) در زمان خود همواره به بهترین شیوه عمل میکردند اما دلیلی وجود ندارد كه گفته شود: امامان از ابزارهایی استفاده میکردهاند که برای همه زمانها بهترین ابزار اجرایی باشد.
همانطور كه گفته شد عمل صامت است و چهبسا نوع عمل ائمه مناسب با امكانات و شرایط خاص مكانی و زمانی عصر خودشان بوده باشد. امكاناتی كه در آن عصر در شبه جزیره میسر بود، با شرایط و امكانات امروزه قابل مقایسه نیست. سیره امیرالمؤمنین(ع) در تقسیم مساوی بیتالمال از همین دست است. ایشان برای رعایت عدالت و مساوات بیتالمال را بین فقیر و غنی، عرب و غیر عرب یكسان تقسیم میكردند. اما این مربوط به زمانی است كه امكاناتی كه حكومت برای مردم فراهم میكرد یكسان بوده است. امروز كه ثروتمندان بیش از فقیران از امكانات رایگان و یا ارزان قیمت حكومت استفاده میكنند، عدالت اقتضای دیگری دارد.
علاوه بر تأثیر مقتضیات زمانی كه شرح آن گذشت، شاید بتوان گفت مقتضیات مكانی نیز در نوع رفتار مؤثرند. حداقل تأثیر این عامل در باب نوع غذا خوردن، مقدار و زمان خواب، مقدار كار و فعالیتهای بدنی و مسائلی از این دست احتمال تأثیر دارند. مثلاً اینكه در روایات به سیره اهلبیت(ع) در استفاده از نمك اشاره شده چهبسا به خاطر وضعیت گرمای زیاد در شبه جزیره باشد؛ دانشمندان معتقدند هرچه هوا گرمتر باشد برای اینكه آب بدن بیشتر حفظ شود و تبخیر نشود، استفاده از املاح معدنی ضروریتر است.
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109.
#سیره
👈👈ادامه دارد....
♻️ تنگناهای جاری كردن سیره (2)
🖌 حامد حسینیان
🔶 4. مقتضیات فرهنگی
در هر سرزمینی آداب و سنتهای خاصی جاری است. اسلام با این خرده فرهنگها و سنتهای محلی كه بر اساس ارزشهای اصیل باشند و شیوه عملی آنها مخالفتی با شرع و دیگر ارزشهای اصیل نداشته باشد، مخالفتی ندارد. وقتی امیر المؤمنین(ع) مالك اشتر را به سوی سرزمین مصر روان كرد، به ایشان سفارش كردند كه سنتهای صالحه آنان را حفظ كن. به عبارت دیگر، آنچه برای اسلام مهم است خصلتهای ثابت اخلاقی است، اما آداب نمایش این خصلتها میتواند متفاوت باشد. تفاوت فرهنگها با فاصله گرفتن در نواحی جغرافیایی و پهنه زمان بیشتر رنگ خود را نشان میدهد. چهبسا امروز امری در فرهنگ ما دور از حیا باشد و در 14 قرن پیش، در سرزمین وحی، پیامبر(ص) به آن امر كرده باشند. نقل شده كه ابوذر و همسرش از انجام تیمم بدل از غسل ناراحت بودند. نزد پیامبر آمدند. چون آب مهیا بود، حضرت دستور دادند پردهای كشیدند و ابوذر و همسرش همانجا غسل كردند سپس حضرت به ابوذر فرمود: اگر ده سال هم تیمم کنی عیبی ندارد و ناراحت مباش. امروز این شیوه رفتاری برای ما بسیار دور از ادب است چهبسا رفتار به مثل آن مفاسدی نیز در بر داشته باشد.
🔶 5. از دست رفتن قابلیت اجرایی در تزاحم عصر جدید
قطعاً یكی از شرایط تكلیف، ممكن بودن آن است. تكلیف نباید خارج از حدّ طاقت افراد باشد و زندگی آنان را با عسر و حرج و یا مزاحمت برای دیگران همراه كند. گاه تغییرات جمعیتی و تغییر در سبك زندگی، اجرایی كردن برخی دستورها را با مشكل مواجه میكنند. مثلاً نقل شده كه پیامبر(ص) به همه سلام میكردند. در یك پیادهرو چهبسا ما با صدها نفر ملاقات كنیم، که اجرای آن سیره امروز به معنای نرسیدن به مقصد است.
اجرای سیره گاه علاوه بر سختیهایی كه برای فرد دارد، ناراحتیهایی برای دیگران نیز به دنبال دارد. مثلاً نقل شده پیامبر(ص) خروس سفیدی در خانه نگهداری میكردند و دیگران را نیز به آن توصیه میكردند. چنین امری امروزه در زندگیهای شهر نشینی و آپارتماننشینی امكانپذیر نیست.
🔶 6. اختلاف ما و اهلبیت(ع) در ظرفیت و استعدادها
اهلبیت در علم و ظرفیت وجودی خود با ما تفاوت دارند و چنین تفاوتهایی، امتثال كامل رفتارهای آنان را از دوش ما بر میدارد. جالب اینكه ائمه(ع) خود به این اختلاف اشاره كردهاند و متناسب با آن از پیروان خویش، تكالیف سهلتری مطالبه كردهاند. امام صادق(ع) میفرمودند: ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز و از هفت سالگی به روزه خفیف فرمان میدهیم، اما شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز و از نه سالگی به روزه مأمور كنید.
#سیره
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109.
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(32)
👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم بدست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دستهبندی شده تقدیم میگردد.
✅ مدرسان جوان و تازه کار بهتر است بدانند ...
🔶 5. دکتر اکبر گلی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: نکته مهم برای مدرسان آن است که هیچ گاه دوران دانشجویی خود را با دوران فعلی دانشجویان حاضر در کلاس خودشان مقایسه ننمایند که از جهات متعددی، شرایط متفاوت است. استاد باید در شرایط حاضر تدریس کند، با دانشجویان به گونهای برخورد کند که اگر مؤثر نیفتاد حداقل نتیجه عکس ندهد و دانشجویان نسبت به دین و مذهب و انقلاب و نظام بدبین نشوند و از کلاس گریزان نباشند.
🔶 6. دکتر عنایت ا... شریفی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی: اساتید جوان 2 نکته را توجه داشته باشند: اساتید مرد از همان ابتدای کار خود، هیچ گاه تدریس در کلاسهای دانشجویان دختر را قبول نکنند و دوم اینکه سعی کنند اولین تجربیات خود را در دانشگاههای مادر و کلاسهایی که رشته دانشجویان حساس است مثل ریاضی و فنی و ... آغاز نکنند، بویژه اگر استادیار نیستند.
🔶 7. دکتر علی نصیری، استاد تمام دانشگاه علم و صنعت: استادان معارف بایستی تدریس چنین دروسی را قدر بدانند چرا که با این کار در متن اجتماع هستند، شبهات و ایرادات را مستقیم از زبان دانشجو میشنوند. استاد باید به اصطلاح حریصانه در کلاس حاضر گردد، ثانیه ثانیه حضور خود را قدر بداند. با دانشجو بودن یعنی در متن جامعه بودن.
🔶 8. دکتر امیرعباس مهدویفرد، استادیار دانشگاه قم: به مدرسان جوان و متقاضی این کار توصیه میکنم که مجهز به علم باشند، با سعه صدر وارد کلاس شوند، از عجله در پاسخ دادن بپرهیزند، جواب سر بالا دادن به دانشجو یا پرخاش و استهزاء اثر کاملاً منفی دارد، اگر جواب سؤالی را نمیدانند بدون خجالت پاسخ را به جلسه بعد موکول نماید و ...
🔶 9. دکتر مهدی ایمانی مقدم، استادیار دانشگاه اراک: هیچ گاه در کلاس خط قرمزی نگذارید، هر بحثی میتواند مطرح شود، اگر دانشجو اینجا حرفش را نزند کجا میخواهد بگوید؟ باید دانشجو را آزاد گذاشت، البته صرفا با نگاه اصلاحی و با ریشهیابی اینکه این حرفها از کجا نشأت میگیرد. جوان چه بسا سؤالات تندی هم داشته باشد، ولی اشکالی ندارد.
#گفتارپژوهی
♻️ تنگناهای جاری كردن سیره (3)
🖌 حامد حسینیان
🔶 7. اختلاف ما و اهل بیت(ع) در جایگاه
بسیاری از سیرههای رفتاری امامان مربوط به رفتار اجتماعی است. معصومان در جامعه دینی جایگاه خاصی دارند و مطابق این جایگاه نیز وظایف خاصی بر عهده دارند. وظایف و رفتارهایی كه به این جهت بر آنان لازم میشود، برای كسانیكه چنان شأنی ندارند، لزومی برای مراعات ندارد. برخی از این شئون چنیناند:
رهبر به خاطر جایگاه رهبریاش، باید همانند ضعیفترین مردم زندگی كند. او باید چنین كند تا درماندگان نیز او را دردآشنای دردهای خود بدانند، اما برای سایر مردم سخت گرفتن در زندگی خانوادگی به این حد لازم نیست و بلكه در برابر خدای نعمتدهنده شاید نوعی ناسپاسی باشد. رهبر باید برای امت خود وقت بگذارد، دردهایشان را بشنود، گلههایشان را گوش دهد، نظراتشان را شنوا باشد و به كارهایشان رسیدگی كند. از این رو او باید در تقسیم ساعات خود وقت قابل توجهی را برای حوائج مردم اختصاص دهد. اما یك كشاورز كه مثلاً اطلاعات و فهم و یا تجربه خاصی ندارد، لازم نیست یك سوم وقت خود را برای مردم گذارد.
🔶 8. سلیقهای بودن برخی مسائل
برخی مسائل از امور ذوقی و سلیقهای است. در چنین مواردی نمیتوان ذوقیات معصومان را هم ملاكی برای خوبها و بدهای ذوقی دانست. اگر امامی غذایی را دوست بدارند، دلالتی ندارد كه حتماً ما هم باید آن غذا را لذیذ بدانیم. جالب اینكه اهل بیت خود اختلاف سلیقهشان را در نوع غذا نقل میكردهاند تا مطلب واضح شود كه انسانهای كامل هم در این امور با هم مختلف هستند.
در روایتی نقل شده كه پیامبر(ص) سركه و سر دست بریان دوست داشتند، حضرت زهرا(س) از سركه و روغن زیتون، امیرمؤمنان(ع) از آبگوشت با طعم سركه، امام حسن(ع) از گوشتی كه همراه بادنجان سرخ شده باشد، امام حسین(ع) از ترید ماست، امام سجاد(ع) از دنده سرد شده، امام باقر(ع) از نوعی پنیر، امام صادق(ع) از خاگینه و امام كاظم(ع) از حلوا خوششان میآمد.
🔶 9. سیره و بیان اباحه فعل
برخی معتقدند هر سیرهای از معصوم دال بر رجحان فعل است و حال آنكه پذیرش این ادعا سخت است. راهنمایان دین قطعاً خود زندگی بشری داشتهاند و قرار است برای این زندگی بشری راهنما و الگو باشند. حتی میتوان گفت انجام گاه گاه مباحات در منظر دیگران بر معصومین واجب است تا پیروانشان قلمرو حلال و حرام را بهتر بیاموزند. البته قراینی برای دلالت سیره بر رجحان وجود دارد؛ نظیر عبادی بودن عمل، نقل سیره با فعل استمراری، مواظبت معصومین بر آن، تکرار فعل از معصوم، نقل عمل به وسیله معصوم و همراه بودن سیره با گفتار معصوم؛ اما در فقدان این قراین حكم به رجحان كردن آنها سخت است.
#سیره
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109.
🌱 مخاطب در آموزش معارف (1)
✏️ دکترعبدالکريم بهجتپور
عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
🔸 باید بپذیریم که مخاطبان ما در دانشگاهها دارای تنوع هستند؛ یعنی چنین نیست که ما یک سلسله جوانی را تحویل گرفتیم که همة آنها از یک منظر به دین نگاه ميکنند، همهشان در یک موضع قرار دارند، آموزشهاي مدرسهای سابقشان دقیقاً اكنون در آنها نهادینه شده و با یک رویکرد واحد پای درس معارف ما مينشینند. این تنوع باید به رسمیت شناخته شود و در عین حال ما نميتوانیم برای هر یک از اینها هم کلاس و کارگروه ویژه بگذاریم؛ بلکه باید در حین آموزش این مجموعه را با هم ببینیم و با هر یک از این مجموعه به زبان خودشان مطالبی را منتقل کنیم.
قرآن نزدیکترین منبعی است که دقیقاً این تنوع را رعایت کرده و با هر یک از گروههاي مخاطب سخن گفته است. در یک سوره، در یک گفتگویی که قرآن در هر سوره با مخاطبانش در میان ميگذارد ـ گاه با پیامبر، گاه با معاند، گاه با اهل شبهه، گاه با مؤمنان و گاهی به سؤالات مردم توجه ميکند ـ میبینید خداوند این تنوع را در خطابها و گفتگوها به رسمیت شناخته است. این را ما در حوزة روش تدریس معارف باید مورد توجه قرار دهیم.
💚 هدف از آموزش معارف
ایمان به تعبیر دقیقی که علامة طباطبایی ذیل سورة مؤمنون بیان می¬فرمایند، حتی عقیده نیست، ایمان، اطمینان و آرامش خاطر به دیگری است. چون به پیغمبر اطمینان ندارد معجزه¬اش را سحر ميبیند همان چیزی که برای من و شما معرفت افزاست برای او «ولا یَزیدُ الظالِمینَ إلّا خَسارا» است، مشکل کجاست؟ مشکل در ایمان است. اطمینان و آرامش خاطر به ایشان پیدا نکرده، ایمان به کتاب که یکی از وظایف ما نسبت به قرآن است دقیقاً برای همین است. ایمان به غیب دقیقاً همین است، یعنی من به خدا آرامش خاطر پیدا کنم.
ما برای این کار، عقیده و معرفت لازم داریم. در حوزة عقاید بینش را لازم داریم و إلا ممکن است حتی استیقان نفس یعنی یقین قلبی باشد اما نتیجه ندهد؛ چنانچه در قصة موسی و فرعونیان «وَجَهَدوا بِها وَاستَیقَنَتها بِاَنفُسُهُم ظُلماً » برتربینی او باعث شد با اینکه یقین داشت زیر بار نرود. اگر هدف معارف یقین قلبی باشد، یقین قلبی باز خودِ ایمان نیست بلکه پلی است به ایمان؛ لازمة قطعیِ آن هم نیست. ما در جهتگیری تعلیم و تربیت و در حوزة معارف قلة کار را ایمان بگذاریم یا معرفت؟ این به نظر من خیلی مهم است یعنی اگر تلاشمان بر این است که مخاطب من آرامش خیال پیدا کند که اگر کسی بياید به او بگوید روز قیامت چنین مجازاتی است، چنین پاداشی است، ندیده باور کند.
روایاتی که گفتهاند ایمان، عمل است؛ یعنی تجلی است، علامت است؛ «أرَأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّین، فَذلِکَ الّذی یَدُعُّ الیَتیم»؛ یعنی علامت تکذیب را من به تو ميگویم که چیست، اگر میخواهی در قیامت بفهمی این دل، دلِ مؤمن است یا مکذب؟ علامتش این است.
👈 ادامه دارد....
📂 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
♻️ مخاطب در آموزش معارف (2)
🖌 دکترعبدالکريم بهجتپور
👈 عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي
🔶 اگر ما در سیاستگذاری¬های تعلیم ـ تربیتی و در توضیح معارفمان ایمان را به عنوان یک تغییر درونی در دستور کار قرار دادیم نه صرفاً معرفت افزایی، آن وقت زمینه فراهم ميشود برای اینکه خیلی بحثها را در این حوزه توضیح دهیم. در روش قرآن هیچگاه عقاید یکجا مطرح نشد. دیدید توحید یکجا باشد معاد یکجا باشد؟ رسالت یکجا باشد؟ مثلاً بگوییم سه سوره سورة؛ اخلاق، سه سوره؛ سورة عقاید؟ ابداً اینگونه نیست، چون ایمان هدفگذاری است یعنی ایمان یک مطلب و تربیت به عنوان زیرشاخههایش یعنی تغییر و تحولاتی که در پس این اعتماد حاصل ميشود مد نظر است. شما ملاحظه ميکنید در بحثها مثل این¬ است که یک آشپزی دارد اتفاق می¬افتد. در هر سوره مثلاً سورة توحید به اندازة کافی و لازم معاد؛ به اندازة لازم؛ اخلاق؛ به اندازة لازم؛ عقائد؛ ترکیب می¬شوند تا یک پیام تحولی منتقل شود. قرآن کتاب تحول است «کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیک لِتُخرِجَ النّاس مِنَ النّارِ اِلی النّور بِاِذنِ رَبِهِم» یا به آن تعبیر دیگر قرآن که ميفرماید:« اگر با کتابی بشود با مردهها صحبت کرد یا کوهها را با آن جابه جا کرد این کتاب قرآن است». این صرفاً یک حرف آموزشی نیست بلكه یک ترکیبی داده که آن ترکیب ایمان و به دنبال ایمان تحول در رفتار، ارزش، بینش را نهادینه ميکند. این به نظر بنده در انتقال معارف نکتة مهمی است. اگر بخواهم در حوزة معارف قرآنی مثالی برای شما بیاورم یعنی شیوة انتقال مفاهیم دینی از نگاه قرآن اتفاقی که افتاده است این است همة ما مثل سرنشینان یک اتوبوس هستیم. راننده به بهانة تجمیع ما، به بهانة سوار شدن ما در این ماشین، به¬ بهانة نماز پیاده شدنمان، به بهانة¬ غذا خوردنمان، به بهانة مشکلاتی که در¬ سفر پیش ميآید، دائم دارد با ما سخن ميگوید. ببینید این روش چقدر ميتواند در انتقال پيام، موفق باشد.
✅ روش قرآن در آموزش معارف
شاید بین شیوه و روش، بشود فرق گذاشت. معمولاً آقایان یا خانم¬ها وقتی در شیوة آموزش بحث می¬کنند، اين شیوه¬ها مثلاً یکی استفاده از الگو، استفاده از تشویق، استفاده از تهدید، اینها شیوه است.
به نظر حقیر، روش در قرآن، ترکیبی است از مواد و این شیوهها؛ اينكه چطور و در کجا تهدیدند؟ چطور و در کجا تشویقاند؟ براي چه کسی تشویق براي چه کسی تهدیدند؟ تشویق در كجا کنار تهدید قرار بگیرد؟ در چه موضوعی و چگونه ترکیب بشود؟ اینها ميشود روش! شاید در اصطلاح تخصصی حوزة مباحث تفسیری که بنده قدری مطالعه دارم نامش را «منهج» ميگذارند یعنی روش خاص، یعنی شیوة ترکیب این مواد و شیوههاي گوناگونی که ميشود در تربیت یا در آموزش مورد توجه قرار داد. اگر این اصولی که خدمت شما عرض کردم پذیرفته بشود آن وقت ما میتوانیم بر همین اساس به سمت دکترین تدریس معارف در دانشگاهها برویم و بر اساس یک متن دینی مسلم و نتیجه داده، به قرآن نزدیک شویم.
# مخاطب
#آموزش
#معارف
📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
🌻 دستيابي به حيات طيبه (1)
🖌 دكتر سوسن كشاورز
👈 عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم
🔶 ابتدا بايد ببينيم هدف چيست؟ آيا هدف، تربيت انسان صالح براي دستيابي به حيات طيبه است؟ ممكن است شما بگوييد هدف ما ارتقاي سطح دانشي دانشگاه، حوزه يا معارف و دروس اسلامي يا ارتقاي سطح دانشي و بينشي و نگرشي و ... است. به نظر من بايد هدف را تربيت انساني صالح براي دستيابي به حيات طيبه قرار بدهيد. حيات طيبه را هم وقتي مطرح ميكنيم هم شامل بعد دنيوي است و هم بعد اخروي، هم بعد فردي، هم بعد اجتماعي و هم شامل تمامي ساحتهاي تربيتي است.
✅ براي تربيت، شش ساحت اساسي مطرح است:
1. تربيت اعتقادي، عبادي، اخلاقي؛ 2. تربيت زيستي، بدني؛ 3. تربيت اجتماعي و سياسي؛ 4. تربيتي علمي، فناوري؛ 5. تربيت هنري، زيباشناختي؛ 6. تربيت اقتصادي، حرفهاي.
🔶 در حيات طيبه، همة اين ابعاد وجود دارد. شنيدهايم كه «الدنيا مزرعه الآخره». اگر ميخواهيم در جهان آخرت سعادتبخشي داشته باشيم، منوط به اين است كه زندگيمان در اين دنيا اصلاح و ساماندهي شود. پس اگر ما اين را به عنوان هدف بپذيريم ولي البته اجماعي صورت بگيرد كه ما واقعاً هدفمان اين است، بالاخره مجموع تلاشهاي اساتيد معارف اسلامي و دفتر نهاد نمايندگي، كتابهايي كه نوشته شده آيا براي تحقق هدف بوده يا خير؟ آن موقع اگر دين را به عنوان مقصد نهايي بگذاريم باز از كليد واژة آموزههاي ديني استفاده ميكنيم، ما براي تحقق اين هدف نياز به يك رويكرد داريم. علاوه بر اينكه از آموزههاي ديني گرفته شده و مورد تأكيد شخصيتهاي برجستهاي مثل شهيد مطهري، شهيد بهشتي، امام امت(ره)، مقام معظم رهبري و . . . هست، بايد مفاهيمي باشد كه با زندگي فعلي هم سازگاري داشته باشد؛ يعني مسائل به روز باشد مسئلههايي كه در بحث تربيتي در سطح جهان و كشور خودمان مطرح هستند و با بحران مواجهيم. مفاهيمي را انتخاب كنيم كه تشنگي را برطرف كند و پاسخگوي شبهات و رفع مسائل اصلي باشد. چون شما ميدانيد كه كار اساسي كه شهيد مطهري داشت و در متن كتابهايش مورد بحث بود «مسئلهشناسي» است. بنابراين هم كتابهايش مورد تأييد است و هم هنوز كتابهايش با راهكارهايي كه ارائه ميدهد، جزو بهترين كتابهاست.
👈ادامه دارد
#حيات_طيبه
#سبک_زندگی
#سیره
📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
✅ دستيابي به حيات طيبه (2)
🖌 دكتر سوسن كشاورز
🔶 لزوم موقعيتشناسي و ساماندهي آنها
يكي از مفاهيمي كه اگر بخواهيم اين هدف تحقق پيدا كند، رويكرد موقعيتشناسي و شناسايي موقعيتها و اصلاح و ساماندهي موقعيتهاست. ما وقتي آموزههاي ديني ـ اسلامي قرار بدهيم، همه پاورقي آن، آيات قرآني و روايات است. اكثر آيات قرآني وقتي سخن از ساماندهي، اصلاح و ارشادي هست، همين مفهوم است. نكته اينجاست كه ما انسانها بتوانيم ارتباطمان را با خداوند، خودمان ، جهان خلقت و با ديگران ساماندهي كنيم. اين اتفاق زماني ميافتد كه موقعيتهايي را كه در آن قرار گرفتهايم بشناسيم و نسبت به اصلاح و ساماندهي و تغيير آن اقدام كنيم.
🔶 يكي از مفاهيم اساسي، مفهوم تقواست. متأسفانه با تعبير غلطي كه از مفهوم تقوا داريم، تقوا تعطيل و بيكار شده است. تقوا در روايات تحت عنوان پايبندي و به تعبير مقام معظم رهبري، تحت عنوان خويشتن باني و به تعبير ما از نظر فلسفي تحت عنوان دوري از عوامل هستيزدا و نزديكي به عوامل هستيبخش است. بنابراين براي دستيابي به آن هدف با رويكرد موقعيتشناسي و اصلاح موقعيت با نظام و معيار تقوا، در دروس معارف اسلامي اين چشمانداز مقصدي بايد مطرح باشد. دانشجويان را بايد به سمتي سوق دهيم كه بتوانند خودشان را بپايند و ازعوامل هستيزدا دوري كنند؛ همچنين در ارتباط با خداوند، خودشان، خلقت و ديگران درست عمل کنند تا به آن حيات طيبه دست پيدا كنند.
🔶 آسيبشناسي و راهکارها
ابتدا بايد آسيبشناسي کرد بعد با توجه به آن راهكارها را جستجو کرد. يعني اگر ما در مؤلفه استاد بحث كرديم، بايد بگوييم استاد چه ويژگيها و توانمنديهاي حرفهاي، علمي، اخلاقي داشته باشد. بايد هدف را شفاف كنيم. اين يك دورنماي ايدهاي هست كه من فكر ميکنم بايد ايجاد شود تا بحث تحولي كه به دنبال آن هستيم لباس تحقق به خود بپوشد.
🔶 مقام معظم رهبري در اصلاح و ساماندهي جامعه و رسيدن به حيات طيبه ميگويند که دو بخش دارد؟ يك بخش ابزاري و يك بخش اصلي؛ و معتقدند بخش ابزاري همين بخشهايي است كه تا به حال كار شده مثل پيشرفت علم ، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد و. . . ولي بخش حقيقي و اصلي را متن زندگي ما عنوان ميکنند كه در واقع همان «سبك زندگي» است و بعد مصاديق آن را ميگويند.
🔶 ايشان ميفرمايند: «دروس معارف اسلامي بايد برود به سمت اين مصاديق»، يعني به سمت آن حدود 29 مورد برود. مقام معظم رهبري يك مسئلهشناختي دقيق كردند و تكليفي را براي بخشهاي مختلف اعم از نخبگان و ساير نهادهاي مجري مشخص نمودند كه اگر تحقق پيدا كند، هم پيشرفت در دروس اسلامي صورت ميگيرد و هم تمدنسازي اسلامي محقق ميشود.
#حيات_طيبه
#سبک_زندگی
#سیره
📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(33)
👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم بدست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دستهبندی شده تقدیم میگردد.
✅ مدرسان جوان و تازه کار بهتر است بدانند ...
🔶 10. دکتر علی خالقی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی: چند توصیه به مدرسان معارف مخصوصاً جوانان که به تازگی می خواهند وارد این عرصه گردند:
الف) حتماً با انواع روشهای مختلف تدریس آشنا گردند، حال با رفتن به کارگاهای مختلف که خود نهاد برگزار میکند یا مراکز دیگر و ...
ب) مطالعه بسیار مهم است، باید مطالعه زیاد داشته باشند، مسائل پیرامونی رادر حد لازم بلد باشند، نگویند که تخصص من فلان گرایش است و در همان موضوع و گرایش کار میکنم، نه اینگونه نیست، انتظار از استاد معارف چیز دیگریست، به قول معروف باید جامعیت یک طلبه سنتی وقدیم را داشته باشند.
ج) با علاقه وارد این کارزار شوند. هیچ عیبی هم ندارد که بگویند به دنبال یک لقمه نان هستند ولی با عشق کارشان را انجام دهند.
د) با اخلاص ونیت پاک وارد این کار شوند، آنگاه است که تأثیر گذارند، دانشجویان واقعا این را می فهمند و احساس می کنند که آمدهاید یک وظیفهای را انجام بدهید و بروید، یا نه با جان ودل بحث می کنید و اینرا اظهار هم می کنند. با توجه به اینکه تعلیم وتربیت در توسعه کشور از امور بنیادین است وارد تدریس دروس معارف شوید.
🔶 11. دکتر امیر نورانی مکرم دوست، استادیار دانشگاه گیلان: گاه عملکرد اساتید جوان بهتر از قدیمیهاست، البته تجربه خیلی مهم است و خیلی از تجربیات هم در طول زمان و در حین تدریس کم کم باید کسب شود، اما مدرسان جوان باید در حوزه روشهای تدریس مطالعه داشته باشند و کار کنند و کارگاه ببینند، باید مطالعات جانبی خود را زیاد نمایند، قلمرو اطلاعاتی خود را و قدرت تحلیل علمیشان را افزایش دهند.
12🔶 . دکتر مهوش کهریزی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه: اساتید جوان با توجه به شرایط زمانی که در آن زندگی میکنیم صرفاً به عنوان یک شغل به تدریس نگاه نکنند بلکه به عنوان یک تکلیف و وظیفه دینی و شرعی به این عرصه وارد شوند. علاوه بر این هر اندازه تقوی، اخلاص، تواضع و خوشخلقی را در خود تقویت نمایند موفقتر میباشند. باید رفتار آنها به گونهای باشد که مقبولیت دانشجویی ایجاد شود، و با توجه به اینکه اختلاف سنی کمتری با دانشجویان نیز دارند در ایجاد این رابطه موفقتراند.
#گفتارپژوهی
✅ تجربه مشروطه (1)
👈 گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد نهضت مشروطه
🔶 آزادى در مشروطه
شما وقتى كه وارد مقولة آزادى در مشروطيت ميشويد مىبينيد همان گرايش ضد كليسايى در غرب كه شاخصة مهم آزادى بود، در اينجا هم به عنوان ضد مسجد و ضد روحانيت و ضد دين بروز پيدا ميكند. خب، اين يك قياس معالفارق بود. اصلاً جهتگيرى رنسانس، جهتگيرى ضد دينى بود، ضد كليسايى بود؛ لذا بر پاية بشرگرايى، انسانگرايى و اومانيسم پايهگذارى شد. بعد از آن هم همة حركات غربى بر اساس اومانيسم بوده، تا امروز هم همين جور است. با همة تفاوتهايى كه به وجود آمده، پايه، پاية اومانيستى است ...؛ شما مىبينيد مقالهنويس روشنفكر، سياستمدار روشنفكر، حتّى آن آخوندِ تنهزدة به تنة روشنفكر هم وقتى در باب مشروطيت كتاب و مقاله مينويسد، همان حرفهاى غربىها را تكرار ميكند؛ چيزى بيش از آن نيست. اين بود كه زايش به وجود نيامد.
حذف «طراز اول»، آغاز انحراف
در قانون اساسى ما، «شوراى نگهبان» حتى نقشى مهمتر از «طراز اول»ی كه در صدر مشروطيت گذاشته شد، دارد. ... البته ديديم كه در آن روز دشمنان اسلام و دشمنان آزادى ايران نتوانستند طراز اول را تحمل كنند و چه زود آنها را از صحنه خارج كردند؛ اول وجودشان را، بعد خود اعيانشان را بىاثر كردند و اين ارگان را به كلى حذف كردند! بدون طراز اول، دهها سال مشروطيت ادامه پيدا كرد و شد آنچه شد: مشروطه به استبدادى از طراز استبدادهاى درجة اول تبديل شد؛ يعنى از استبداد ناصرالدين شاهى بالاتر!
🔶 دین و رهبری در مشروطه
پيش از اين، در كشور خود ما، انقلاب مشروطيت بود؛ اما بعد از پيروزى، هنگامى كه علما را كنار زدند، از مسير منحرف شد و مشروطيت به جايى رسيد كه رضاخان قلدر، فردى كه ضد همة آرمانهاى مشروطهخواهى بود، به حكومت رسيد! اگر انقلاب اسلامى ما هم تحت رهبرى دينى نبود، سرنوشتى چون انقلاب مشروطيت پيدا مىكرد. هر انسان هوشمندى، وقتى توجه مىكند كه اولاً شروع اين نهضت و پيروزى آن، ثانيا بقاى جمهورى اسلامى و مضمحل نشدن آن و ثالثا مستقيم حركت كردن جمهورى اسلامى و انحراف نشدن آن، به بركت دين و رهبرى دينى است، پشت سر آن، يك نكتة ديگر را هم مىفهمد و آن نكته اين است كه دشمنان انقلاب اسلامى، چه در خارج و چه در داخل، سعى مىكنند دين و رهبرى دينى را از اين انقلاب بگيرند.
🔶 سلب اعتماد متدینان، مقدمه شكست
يكى از عواملى كه موجب شكست مشروطيت در ايران شد، اين بود كه متديّنين بعد از مدتى احساس كردند كأنّه كار به سمت بىدينى پيش مىرود. جنجال زياد مطبوعاتى كه آن وقت همة انگيزة خودشان را اين قرار داده بودند كه به مقدّسات دينى حمله كنند - البته كسانى كه در مشروطيت با اساس دين و مظاهر دينى و اعتقادات دينى و روحانيت و با اينطور چيزها در مجامع به صورت قلمى و شعارى مقابله و اهانت مىكردند، عدّة زيادى نبودند، اما جنجالشان زياد بود - موجب شد كه متديّنين و علما كه در صفوف اول مبارزة مشروطيت بودند، به تدريج دلسرد شدند و كنار نشستند. وقتى چنين شد، نهضت شكست مىخورد؛ و مشروطيت شكست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطيت، ديكتاتورىِ رضاخانى به وجود آمد. اين بسيار عبرتانگيز است. رضاخانِ قلدر و چكمهپوش كجا، شعار مشروطيت كجا؟! چقدر اينها با هم فاصله دارند! چرا اينطور شد؟ چون اطمينان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ كنار نشستند و از صحنه بيرون رفتند.
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 98، مرداد و شهریور سال 1392 .
#مشروطه
#مشروطه
✅ تجربه مشروطه (2)
👈 گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد نهضت مشروطه
🔶 استحاله مشروطه
نهضت عدالتخواهىاى كه صد سال پيش در مشروطة ايران پيش آمد، يك حركت مردمى و دينى بود. آن روز جريان سياسى مسلط عالم - يعنى انگليسيها - اين حركت عدالتخواهانة مبتنى بر اصول اسلامى را در هاضمة سياسى و فرهنگى خود ريختند؛ آن را استحاله كردند و از بين بردند و به يك حركت مشروطه از نوع انگليسى آن تبديل نمودند! نتيجة آن هم اين شد كه جنبش مشروطه - كه يك جنبش ضد استبدادى بود - آخر كار به ديكتاتورى رضاخانى منتهى شد كه از استبدادهاى قاجار، بدتر و شقاوتآميزتر و قساوتآميزتر بود.
🔶 پیشگامی روحانیت
در شروع مشروطيت بود كه روحانيون پيشقدم بودند، از نجف تا ادامة روحانيت در همة بلاد، و اگر روحانيون نبودند، امكان نداشت استبداد سلطنتى قاجارى از بين برود... . وقتى هم كه عوامل روسها و بقية دستاندازهاى سياسى در شهرها اخلال مىكردند، باز روحانيون همه جا پيشقدم، حفظ كننده و مهار كننده بودند. حتى اگر در يك قضية سياسى مردم هم دو دسته مىشدند، در رأس اين دسته هم روحانى بود و در رأس آن دسته هم روحانى بود؛ يعنى مردم دل به روحانيت مىدادند. در قضية مشروطيت هم آن كسانى كه مخالف مشروطه بودند - البته اين را بدانيد كه از روحانيون كسى مخالف مشروطه نبود، بلكه مخالفت از وقتى شروع شد كه ظهور و حضور انگليسها و انگشت پنهانى آنها در مشروطه واضح شد؛ و الا از اول هيچ كس حتى در نجف، كه مداركى وجود دارد، با مشروطه مخالفت نداشت - و در آنجايى كه دو دسته شدند، باز مردم به اعتماد روحانىاى كه در رأس كار بود، سر كار آمدند و دنبال اين فكر را گرفتند.
🔶 انتظار از مشروطیت
يك نكته در باب شناخت اين تاريخچة پرماجراى انقلاب ما اين است كه توجه كنيم كه كشور ما بعد از اينكه سالهاى متمادى دچار استبداد سلطنتى بود تا دورة مشروطه، مشروطيت يك فرصتى بود براى تنفس؛ يعنى انتظار اين بود كه حادثة نهضت مشروطيت يك مجال تنفسى براى اين ملت به وجود بياورد، به آنها آزادى بدهد؛ اما اينجور نشد. مشروطيت از همان اول به وسيلة بيگانگان، به وسيلة قدرت مسلط آن روز دنيا يا يكى از قدرتهاى مسلط آن روز دنيا كه دولت انگليس بود، مصادره شد.
#مشروطه
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 98، مرداد و شهریور سال 1392 .
✅ اصلاح و تحول فرهنگي
از حضرت ابراهيم تا امام رضا(ع)
🖌 دكتر ابوالفضل خوش منش
🔶حق اين است كه حركت انبيا و اولياي الهي هيچگاه از كوشش براي اصلاح فرهنگي خالص نيست و اساس ماهيت دين آسماني قبل از هرچيز، فرهنگي است. از اين رو سخن گفتن از عصر امام رضا(ع)، سخن از يك عصر شاخص فرهنگي و گشايش سربرگي جديد از دفتر فكر و فرهنگ است. چنانكه گذشت، بابل خود سرزمين تمدن و فرهنگ بود و كار حضرت ابراهيم(ع) نيز در اصل داراي صبغه و صيغهاي فرهنگي داشت. با اين حال ميتوان اين تفاوت را در اين دو منتهياليه تاريخي و جغرافيايي عصر دو پيشواي ملل اينگونه مدّ نظر قرار داد كه: حضرت ابراهيم(ع) با بتهاي سنگي و نيز با طاغوتي خاكي طرف بود؛ اما امام رضا(ع) با بتها و طاغوتي پيچيدهتر مواجه بوده است. طاغوتي كه درسهاي خوبی از بزرگان سلف خود گرفته و آنقدر عقل و درايت پيدا كرده بود تا مشكلات و منويات خود را با زبان و «ادب»ي متفاوت طرح كند. اينجا ديگر «تبر» كارساز نبود بلکه «تيشه»هاي ظریف فكري براي شكافتن تردید و شكفتن امید لازم بوده است.
🔶مأمون جدا از آنكه انساني باسياست و كياست و باسواد و پيچيده بود، در ميان مجموع خلفا يك «روشنفكر» محسوب میشد؛ «طب» و «نجوم» ميدانست؛ «بيتالحكمه» یا به زبان امروزی «معهد، دارالترجمه، انستيتو، آكادمي یا فرهنگستان» علوم تأسيس کرده و مجالس محاجّه و مناظره تشكيل ميداد و از رؤساي اديان و افرادي كه دارنده فكر و نظر بودند، دعوت ميكرد تا با هم به مناظره و گفتمان بنشينند. در اين ميان، تنوع مليت و زبان و گرايش و نگرش، محل توجه است و امري بيسابقه در دستگاه خلافت شمرده ميشود.
🔶از بابل تا توس راه زيادي طي شده است و هنوز نيز قافله دين و فكر و فرهنگ ما سير بزرگي در اقتفاي همان مسير سترگ براي پيمودن دارد؛ سخن از ايران و سابقه كهن آن در يكتاخواهي و يگانهگرايي و نيز مديريت سياسي در تمدن بشري؛ ايران و بازار انديشهها و نحلهها اعم از انديشهها، انديشههاي مبادلهای با سرزمينهاي ديگری مانند هند و چين و مصر و يونان و نيز انديشههايي كه دستگاه خلافت، نفع و حيات خود را در ترويج آنها مييافت؛... اين موضوع مهم در خور تحقيقاتي عمیق و مستقل است.
📚منبع: نشریه معارف، شماره 98 - مرداد و شهريور 92.
#امام_رضا
#فرهنگ
📚 بنیادهای معرفتی خداشناسی
نویسنده: دکتر محمدجواد اصغری
ناشر: دفتر نشر معارف
نوبت چاپ: اول 1397
قیمت: 17000 تومان
👈 کتاب «بنیادهای معرفتی خداشناسی؛ تحلیل مبانی معرفتشناختی ریچارد سوئین برن در اثبات وجود خدا» که از یک مقدمه و پنج فصل در 240 صفحه سامان یافته، ابتدا نظام فکری ریچارد سوئین برن در اثبات وجود خدا را گزارش کرده و ابعاد آن را معرفی نموده و سپس به بررسی اعتبار و ارزش معرفتی دلایل بیان شده از سوی وی پرداخته و دیدگاههای منتقدان اندیشه او را نقد و بررسی کرده است.
🔶 یکی از نقاط درخور توجه این کتاب این است که نویسنده، دیدگاه منتقدانه سوین برن نسبت به اندیشههای جاری در خداشناسی و در خداشناسی غربی را به خوبی گزارش کرده و مواضع قوت و ضعف آن را تبیین نموده است.
📚 فصول پنجگانه این کتاب عبارتند از: فصل اول: مقدمات و کلیات بحث و مفاهیم کلیدی و محوری؛ فصل دوم: زیربناهای معرفت شناختی سوین برن در خداشناسی؛ فصل سوم: گزارش و بررسی نقدهایی که از سوی منتقدان سوین برن بیان شده؛ فصل چهارم: تحلیل اعتبار آرای سوین برن و بررسی نقدهای وارد بر آن.
#تازههای_معارفی
✅ «رضا»ي آلمحمد
از حضرت ابراهيم تا امام رضا(ع)
دكتر ابوالفضل خوش منش
🔶 خانهاي كه حضرت ابراهيم(ع) پيهاي آن را برافراشت، براي برنامهاي بزرگ از «حج ابراهيمي» تا «حج مهدوي» بوده و هست. یک تحليل میگوید حج مهدوي «زمان فراگير شدن سرخوردگيها»ي بشر و درماندن او از علاج دردهاي بزرگ و لاعلاج صورت خواهد گرفت؛ تا جايي كه بشر خودش «رضايت» به ظهور يك منجي و مصلح بدهد. خوب است با نگاهي به اين، موضوع «رضاي آلمحمد» و نيز اين نكته را كه زمان امامت امام رضا(ع) به صورت خاصي به امامت حضرت صاحبالامر(عج) پيوند ميخورد را از نظر بگذرانيم.
🔶يكي از مهمترين نتايج حضور امام رضا(ع) در ايران، مفهومي است كه امروز نام غالب ابوالحسن عليبن موسي شده است. لقب «رضا» كه بر نام و كنيه حضرت غلبه كرده و بيشترين اشتهار را در سطح جهان از آن خود ساخته است. چنين مفهومي يعني تن دادن به كسي كه «رضا» و پسنديده و برگزيده از آل نبي است، قبل از امام رضا(ع) نيز در توفان حيرت و سرخوردگيها، به صورت يك آرمان طرح شده بود، اما تجلي و عينيت آشكار آن در زمان امام رضا(ع) روي داد. حتی شاخه بنيعباس از تيره بنيهاشم توانستند از فرصت سوء استفاده كرده و با توجه به ابهام در مفهوم «اهلبيت» و «الرضا من آل محمد» براي برخی مردم، خويشتن را از خاندان بنيهاشم و رسول اكرم(ص) قلمداد كنند و چند صباحی بر پشت مركب خلافت بجهند. ابومسلم خراساني، سردار ايراني و از سردمداران و ساماندهندگان قيام خراسان عليه حكومت اموي، اولين قرباني بزرگ اين دولت و در واقع قرباني دادنِ شعاري در غير موضعش شد و مزد خود را گرفت.
🔶اين نكته نيز قابل ذكر است كه لقب «رضا» در تعقيب همان آرمان «الرضا من آل محمد» بود؛ اما اين نام از باب حرمت و عزّتي كه داشت، قرين اعقاب امام هشتم باقي ماند. چنانكه امام محمد تقي، امام علي النقي و امام حسن عسگري به احترام جدّ بزرگوارشان هريك به «ابنالرضا» مشهور شدند.
🔷شيخ صدوق از احمدبن محمدبن ابينصر بزنطي در باره تسميه رضا نقل ميكند: به امام جواد(ع) گفتم گروهي از مخالفان شما عقيده دارند پدر شما را مأمون، رضا ناميده است؛ زيرا او به ولايت عهد مأمون راضي شد. امام پاسخ داد: دروغ گفتند. بلكه او را خداي تبارك و تعالي رضا ناميد، زيرا او مرضي خداوند متعال در آسمان و مرضي پيامبر و ائمه(ع) پس از وي در زمين بود. گفتم: مگر نه اين است كه پدران شما مرضي خدا و پيامبر و ائمه(ع) بودند؟ فرمود: چرا؟ گفتم: پس از چه رو پدر شما در ميان ايشان «رضا» ناميده شد؟ فرمود: زيرا مخالفان از دشمنان وي به او راضي شدند، همانگونه كه موافقان از دوستان وي به او رضايت يافتند و چنين موقعيتي براي هيچ يك از پدران وي پديد نيامد، از همين رو، وي رضا ناميده شد.
📚منبع: نشریه معارف، شماره 98 - مرداد و شهريور 92.
#امام_رضا
#فرهنگ
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(34)
👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم بدست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دستهبندی شده تقدیم میگردد.
🔷 مدرسان جوان و تازه کار بهتر است بدانند ...
✅ 13. استاد حسن حیدری فرد، مدرس دروس معارف در مراکز آموزش عالی کرمانشاه: مدرسان جوان و متقاضیان جدید تدریس دروس معارف را به چند مطلب توصیه می نمایم:
🔶 • به غیر متون پیشنهادی معاونت آموزشی و پروهشی دروس معارف چند متن دیگر نیز در سرفصل مورد نظر مشاهده نمایند و آمادگی خود را برای پاسخ دهی به سوالات و شبهات حفظ کنند، مثلا یکی از منابع برای دانستن شبهات و سوالات دسترسی به مجموعه کتب پاسخ وپرسش های دانشجویان (کتاب های پرسمان) می باشد که به سوالات خوبی در آنها پرداخته شده و جواب داده شده است و هم اکنون سی دیهای آن و نرم افزار موبایلی آن هم وجود دارد.
🔶 • صبرو تحمل در برابر سوالات تند و خارج از ادب برخی از دانشجویان و ناراحت نشدن از آنها یا متهم نکردن آنان به بی اخلاقی و بی دینی یا بی ادبی.
🔶 • به مدرسان جوان توصیه می کنم که دانشجویان را به منزله خواهر و برادر خود بدانند و در کنار تدریس از خیرخواهی و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر آنان خصوصا در اقامه نماز و رعایت حجاب با سخنان متین و رعایت مراتب، کوتاهی نکنند.
🔶 • حتماً در ابتدای کلاس، طرح درس خود را در موضوع مورد بحث به صورت کامل و جامع در تابلو یادداشت نموده یا از طریق پاور ارائه دهند، تا دانشجو سیر منطقی بحث را بداند و در صورت لزوم سوالات مورد نیاز خود را در کلاس بپرسد و نیاز خود را برطرف نماید.
✅ 14. دکتر جعفر گل محمدی، استادیار دانشگاه تهران: به عقیده بنده این توهین است که حداقل ما مدرسان معارف اینگونه فکرکنیم که دانشجو نمرهای میخواهد بگیرد و برود پی کارش، باور کنید بعضی از این دانشجویان فقط یکبار در طول عمر خود آن هم در کلاس معارف با استاد روحانی مواجه میشوند، شاید در یک ختمی، مثلاً ختم پدر بزرگشان یکبار فقط به مسجد رفته و آقا را بالای منبر دیدهاند که چیزی گفته است، اصلاً بعضیهاشان تلویزیون ایران را نمیبینند، اولین بار است که یک روحانی یا حالا شبیه آن را که حرفهای او را میزند از نزدیک ملاقات میکنند. این زمانها و کلاسها واقعاً طلایی است. 1400 سال شیعه تلاش کرده تا بتواند حرف بزند و حالا این اتفاق افتاده و به منِ کمترین، این اجازه را دادهاند 16 جلسه صحبت کنم و جذب کنم و ... ، اگر این موقعیت نبود چه میکردم؟ میرفتم در خیابان داد میزدم؟
#گفتارپژوهی
✅ پاسخ شهيد مطهري به چند سؤال درباره مسئله ولايت عهدي حضرت علي بن موسي الرضا(ع)
🔶 استدلال حضرت رضا(ع)
برخي به حضرت رضا(ع) اعتراض كردند كه چرا همين مقدار اسم تو آمد جزء اينها؟ فرمود: آيا پيغمبران شأنشان بالاتر است يا اوصياء پيغمبران؟ گفتند: پيغمبران. فرمود: يك پادشاه مشرك بدتر است يا يك پادشاه مسلمان فاسق؟ گفتند: پادشاه مشرك، فرمود: آن كسي كه همكاري را با تقاضا بكند بالاتر است يا كسي كه به زور به او تحميل كنند؟ گفتند: آن كسي كه با تقاضا بكند. فرمود: يوسف صدّيق پيغمبر است، عزيز مصر كافر و مشرك بود، و يوسف خودش تقاضا كرد كه: اِجعَلني علي خَزائِنِ الاَرضِ اِنّي حفيظٌ عَليمٌ؛ چون ميخواست پستي را اشغال كند كه از آن پست حسن استفاده كند، تازه عزيز مصر كافر بود، مأمون مسلمان فاسقي است؛ يوسف پيغمبر بود، من وصيّ پيغمبر هستم؛ او پيشنهاد كرد و مرا مجبور كردند.
🔶 صرف اين قضيه كه نميشود مورد ايراد واقع شود. حال حضرت موسي بن جعفري كه صفوان جمّال را كه صرفاً همكاري ميكند و وجودش فقط به نفع آنهاست شديداً منع ميكند و ميفرمايد: چرا تو شترهايت را به هارون اجاره ميدهي؟ علي بن يقطين را كه محرمانه با او سَر و سّري دارد و شيعه است و تشيع خودش را كتمام ميكند تشويق مينمايد كه حتماً در اين دستگاه باشد، ولي كتمان كن و كسي نفهمد كه تو شيعه هستي؛ وضو را مطابق وضوي آنها بگير، نماز را مطابق نماز آنها بخوان؛ تشيّع خودت را به اشدّ مراتب مخفي كن، امّا در دستگاه آنها باش كه بتواني كار بكني.
اين همان چيزي است كه همهي منطقها اجازه ميدهد. هر آدم با مسلكي به افراد خودش اجازه ميدهد كه با حفظ مسلك خود و به شرط اينكه هدف، كار براي مسلك خود باشد نه براي طرف، [وارد دستگاه دشمن شوند] يعني آن دستگاه را استخدام كنند براي هدف خودشان، نه دستگاه، آنها را استخدام كرده باشد براي هدف خود. شكلش فرق ميكند؛ يكي جزء دستگاه است نيروي او صرف منافع دستگاه ميشود، و يكي جزء دستگاه است، نيروي دستگاه را در جهت مصالح و منافع آن هدف و ايدهاي كه خودش دارد استخدام ميكند. به نظر من اگر كسي بگويد اين مقدار هم نبايد باشد، اين يك تعصّب و يك جمود بي جهت است. همهي ائمه اين جور بودند كه از يك طرف، شديد همكاري با دستگاه خلفاي بني اميّه و بين العبّاس را نهي ميكردند و هر كسي كه عذر ميآورد كه آقا بالأخره ما نكنيم كس ديگر ميكند، ميگفتند همه نكنند، اين كه عذر نشد، وقتي هيچكس نكند كار آنها فلج ميشود؛ و از طرف ديگر افرادي را كه آنچنان مسلكي بودند كه در دستگاه خلفاي اموي يا عباسي كه بودند درواقع دستگاه را براي هدف خودشان استخدام ميكردند تشويق ميكردن چه تشويقي! مثل همين «عليِ بن يقطين» يا «اسماعيل بن بزيع»؛ و رواياتي كه ما در مدح و ستايش چنين كساني داريم حيرتآور است، يعني اينها را در رديف اولياء الله درجه اوّل معرفي كردهاند. رواياتش را شيخ انصاري در «مكاسب» در مسئله «ولايت جائر» نقل كرده است.
#امام_رضا
📚 منبع: نشریه معارف، شماره 16 - دی 82.
📚 امت واحده
🖌 نویسنده: آیتالله محمدمهدی آصفی
ترجمه: دکتر سید مهدی نوری کیذقانی و مسعود مژگانپور
ناشر: دفتر نشر معارف
نوبت چاپ: اول 1397
قیمت: 6000 تومان
👈 در این کتاب 82 صفحهای، امت یکپارچه اسلامی و موضع آن در برابر فتنههای فرقهای مورد بررسی نویسنده فقید قرار گرفته است.
♻️ موضوعات این کتاب عبارت است از: فتنه فرقهای، عوامل فتنه، نقش استکبار جهانی در برانگیختن فتنههای فرقهای، جنبش اسلامی معاصر، تحجر، تکفیر و تروریسم، درمان فتنه، هوشیاری و گفتمان، هوشیاری و پرهیزکاری، آگاهی سیاسی، آگاهی همگانی، آگاهی گفتمان، سرچشمه گفتمان، صداقت و خیرخواهی در گفتمان، شجاعت و صراحت در گفتمان، خطبه رسولالله(ص) در منا، جماعت و دیدار و گفتوگو، جماعت(امت)، دیدار و ملاقات، نماز جماعت و جمعه، فضاها و شروط دیدار و گفتوگو، هوشیاری سیاسی، گفتوگو به بهترین صورت، تحکیم دیدارها و گفتوگوها، احادیث اهلبیت(ع) در باره ضرورت دیدارها و گفتوگوها، دیالکتیک مشروعیت و واقعیت، وحدت امت اسلامی، برپایی نظامهای متعدد حکومتی در سراسر جهان، روش فقهی اهلبیت(ع)، طرح سیاسی اسلامی، مرجعیت سیاسی جهان اسلام.
#تازههای_معارفی