eitaa logo
تبیان مهدوی
3هزار دنبال‌کننده
36 عکس
18 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
┏─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─┑ : «کسی که جامه ی تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهای نیکوی او آشکار شود و در کارش پیروز می گردد» ⃣: چرا در اینجا، وعده ی آشکارشدن کارهای نیکو را دادند؟ ⃣: آیا اشکار شدن آنها خیلی مهم است؟ : ✍ روشن است اگر تقواى الهى در اعماق دل انسان ریشه بدواند، شاخ و برگ و میوه هایش از دست و زبان و چشم و گوش او ظاهر مى شود. 🖇چرا که تقوا همان حالت خدا ترسى درون است که انگیزه اى است نیرومند براى اعمال نیک و عامل بازدارنده اى است در برابر گناه. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─╯
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇 📣 (این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریه» معروف است، که‌ در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد.) 1⃣ علل نكوهش كوفيان ♦️ای مردم رنگارنگ، و دل های پريشان و پراکنده، که بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است! من شما را به سوی حق می کشانم، امّا چونان بزغاله هايی که از غرّش شير فرار کنند می گريزيد! هيهات که با شما بتوانم تاريکی را از چهره عدالت بزدايم، و کجی ها را که در حق راه يافته، راست نمايم. 2⃣فلسفه حكومت اسلامی ♦️ خدايا تو می دانی که جنگ و درگيریِ ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنيا و ثروت نبود، بلکه می خواستيم نشانه های حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم، و در سرزمين های تو اصلاح را ظاهر کنيم، تا بندگان ستمديده ات در أمن و أمان زندگی کنند، و قوانين و مقرّرات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد. 3⃣ شرائط رهبر اسلامی ♦️خدايا! من نخستين کسی هستم که به تو روی آورد، و دعوت تو را شنيد و اجابت کرد؛ در نماز، کسی از من جز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پيشی نگرفت؛ همانا شما دانستيد که سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت ها و احکام مسلمين، ولايت و رهبری يابد، و امامت مسلمين را عهده دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد؛ و نادان نيز لياقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند؛ و ستمکار نيز نمی تواند رهبر مردم باشد، که با ستم حقِّ مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند؛ و نه کسی که در تقسيم بيت المال عدالت ندارد، زيرا در اموال و ثروت آنان حيف و ميل می کند و گروهی را بر گروهی مقدّم می دارد؛ و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد، زيرا برای داوری با رشوه گرفتن، حقوق مردم را پايمال، و حق را به صاحبان آن نمی رساند، و آن کس که سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را ضايع می کند، لياقت رهبری ندارد، زيرا که امّت اسلامی را به هلاکت می کشاند. 📜 ، 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «ای مردم رنگانگ ودلهای پریشان وپراکنده که بدنهایشان حاضر وعقل هایشان از انها غایب و دور است...» : وصف حال چه افرادی است؟ :  📚از حوادث دردناک تاریخ اسلام، این است که پیشواى آگاه و مدیر و مدبّرى همچون على (علیه السلام) گرفتار گروهى از مردم نادان، هواپرست، پراکنده و متشتّت شد که ابزار بسیار بدى براى اقامه حکومت حق و عدالت بودند. 🔖و از آغاز کتاب تاکنون در خطبه هاى مختلف نهج البلاغه دیدیم که امام (علیه السلام) سخت از این معنا ناراحت و گله مند است و از طرق مختلف براى درمان این بیماریهاى اخلاقى آنان تلاش مى کند. ‼️امام (علیه السلام) در این جا انگشت روى نقطه اصلى درد جامعه ها و جمعیّت ها گذارده است و آن مسأله اختلاف و پراکندگى است که سبب درگیرى ها و از میان رفتن نیروها مى شود. 👈تعبیر به «الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ...» اشاره به حضور جسمانى آنها در اجتماع و غیبت فکرى و روحانى و بیگانگى آنان از حوادث خطیرى است که در جامعه مى گذرد. ↩️به هر حال شک نیست که براى زدودن تاریکیها از چهره عدالت و جداسازى باطل از حق، نیاز به اعوان و انصار و یاران آگاه و هوشیار و فداکارى است. ⏪ مردم نادان و بی وفا و پراکنده اى همچون مردم کوفه، کسانى نبودند که بتوان به وسیله آنها تاریکیها را، زدود و کژى ها را راست کرد. ◾️و این درد بزرگى است که پیشواى آگاه و شجاع و فداکارى همچون على بن ابى طالب (علیه السلام) به آن گرفتار شده بود. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇 📣(در سال ۳۰ هجری وقتی که عثمان، حضرت اباذر را‌ به بیابان خشک ربذه تبعید می کرد، فرمانی صادر کرد که کسی حق ندارد او را بدرقه کند. امام علیه السلام و فرزندانش اعتنایی به آن نکرده و اباذر را بدرقه کردند. ایشان هنگام بدرقه او فرمود: ) 🔹خداگرايی در مبارزه با ستمگران. ♦️ای اباذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس اميد به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی، اين مردم برای دنيای خود از تو ترسيدند، و تو بر دين خويش از آنان ترسيدی، پس دنيا را که به خاطر آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار، و با دين خود که برای آن ترسيدی، از اين مردم بگريز. اين دنياپرستان چه محتاجند به آنچه که تو آنان را از آن ترساندی، و چه بی نيازی از آنچه آنان تو را منع کردند. و به زودی خواهی يافت که چه کسی فردا سود می برد وچه کسی بر او بيشتر حسد می ورزند؟. اگر آسمان و زمين درهای خود را بر روی بنده ای ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتی از ميان آن دو برای او خواهد گشود. آرامش خود را تنها در حق جستجو کن، و جز باطل چيزی تو را به وحشت نيندازد. اگر تو دنيای اين مردم را می پذيرفتی، تو را دوست داشتند و اگر سهمی از آن برمی گرفتی دست از تو بر می داشتند. 📜 ، 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇
•┈••✾🔸◆✨💠✨◆🔸✾••┈• ⃣: گفته شده عثمان حضرت ابوذر را در بیابان ربذه تبعید کرد. دلیل این تبعید چه بود؟ ⃣:اقدام امیرالمومنین( علیه السلام) را که برخلاف دستور عثمان، ابوذر را همراهی کرد، از نظر آثار روانی بر اجتماع و پیامد این اقدام تحلیل بفرمایید. : ✍ «ابوذر» در «مدینه» همواره ملازم پیامبر (صلى الله علیه وآله) و در خدمت آن حضرت بود. ⏪پس از پیامبر (صلى الله علیه وآله) هنگامى که خلافت به «عثمان» رسید و او بیت المال را به دامادش «مروان» همان فرد منحرف دنیاپرست سپرد، «ابوذر» زبان به اعتراض گشود . 🔊و در کوچه ها آیه (وَالَّذِینَ یَکْنِزُوْنَ الَّذَهَبَ والْفِضَّةَ...) را که تعریضى به «عثمان» و اطرافیانش در زمینه غارت بیت المال مسلمین بود، با صداى بلند مى خواند و آنان را به باد انتقاد مى گرفت. ⛔️این سخن بارها به گوش عثمان رسید و در برابر آن سکوت اختیار کرد ولى چیزى نگذشت که وجود «ابوذر» و سخنان او براى «عثمان» و دار و دسته اش غیر قابل تحمل شد. ‼️«عثمان» کسى را به سراغ «ابوذر» فرستاد و به او توصیه کرد که دست از این کار بردارد. ⁉️ابوذر گفت: آیا «عثمان» مرا از خواندن قرآن نهى مى کند ؟ به خدا قسم رضاى خدا را بر خشم «عثمان» مقدّم مى دارم. ⬅️این وضع همچنان ادامه داشت تا این که روزى «عثمان» در میان جمعیّت مردم نشسته بود و «کعب الاحبار» و «ابوذر» نیز حاضر بودند. 📣 «عثمان» رو به مردم کرده گفت : آیا پیشواى مسلمین نمى تواند چیزى از بیت المال قرض کند و به هنگام توانایى بپردازد ؟ 📌«کعب الاحبار» گفت : چه مانعى دارد ؟ «ابوذر» برآشفت و گفت : اى یهودى زاده تو مى خواهى اسلام را به ما بیاموزى ؟ ! (این گونه کارها در بیت المال مسلمین جایز نیست) 👈«عثمان» ناراحت شد، گفت : اى ابوذر تو زیاد مرا آزار مى دهى و به یارانم بد مى گویى، باید از «مدینه» خارج شوى و به «شام» روى و به این ترتیب او را به «شام» تبعید کرد. 👌ولى ابوذر در شام نیز آرام ننشست، هنگامى که کاخ سلطنتى «خضراى» معاویه و اسراف و تبذیر دستگاه «بنى امیه» را در کنار خانه هاى محقّر مردم محروم شام مشاهده کرد، بر پاخاست و فریاد زد و به «معاویه» گفت : اگر این کاخ را از بیت المال ساخته اى خیانت است و اگر از مال شخصى تو است اسراف است. به خدا سوگند آنچه در شام مى بینم، نه در کتاب خداست نه در سنت پیامبر (صلى الله علیه وآله). من مى بینم حق دارد، خاموش مى شود و باطل زنده مى گردد، راست گویان تکذیب مى شوند، وحکومت از تقوا تهى مى گردد. 🚫این سخنان و مانند آن برمعاویه گران آمد، به عثمان نوشت اگر ابوذر در شام بماند شام را فاسد خواهد کرد. ⚠️عثمان دستور داد او را به وضع فجیع و ناگوارى به مدینه بازگردانند.  ↔️سرانجام عثمان از انتقادهاى ابوذر بر خلاف کارى هاى بى حسابش به تنگ آمد و با اطرافیانش مشورت کرد و نظر دادند او را از مدینه تبعید کنند. ↩️ابوذر پیشنهاد شام وعراق را کرد ولى هیچ کدام را نپذیرفتند چون مى دانستند شورش به پا مى شود. 🔰سرانجام او را به نقطه بسیار بد آب وهوایى در اطراف مدینه به نام «ربذه» تبعید کردند که در آن سرزمین بى آب و علف جان سپرد. ❌حتى کفنى براى دفن شدن نداشت تا این که گروهى به همراهى «مالک اشتر» از آن جا عبور کردند. ♻️ تنها دختر و همسفر ابوذر که بر سر راه نشسته بود آنان را خبر کرد، آمدند کفن گران بهایى بر او پوشاندند و «عبدالله بن مسعود» صحابى بزرگوار پیامبر (صلى الله علیه وآله) بر او نماز خواند و با احترام تمام او را به خاک سپردند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈••✾🔸◆✨💠✨◆🔸✾••┈•
🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿 💫بسم الله الرحمن الرحیم 💫 🏴با عرض تسلیت ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهــــــــرا سلام الله علیها، تبیین نهضت نهج البلاغه خوانی را از این زاویه و رویکرد عرض می کنم . 💯اگر ما نگاهمان به مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نگاه درست و با بصیرتی باشد ، همان نگاهی که خود امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به این مصیبت دارند ، می توانیم درک کنیم مصیبت این بی بی بزرگوار با همه عظمت و تلخی که دارد نشانه بزرگی است برای مظلومیت امام امیرالمؤمنین علیه السلام . 👈یعنی اگر فاطمه زهرا سلام الله علیها در دفاع از امام قیام نمی کرد ، هرگز آسیب نمی دید . ◼️پس شهادت و مجروحیت ودرد و غربت و مظلومیت این بزرگوار نشانه عظیمی است برای مظلومیت امام . ↩️لذا ما در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها هم که اندیشه می کنیم ناگزیر به مظلومیت امیرالمؤمنین می رسیم و آن چه که باید انجام بدهیم صرفاً عزاداری نیست تا آن درد و داغ مصیبت را کمی خنک کنیم . ⬅️بلکه مهمتر از آن تلاش کردن برای رفع مظلومیت امیرالمؤمنین است . ⁉️حال برای رفع مظلومیت امیرالمؤمنین چکار باید بکنیم ؟ 👌قطعاً و یقیناً مهمترین و اصلی ترین کاری که می تواند مظلومیت امیرالمؤمنین علیه السلام را می تواند کم یا زیاد بر طرف کند ،شناساندن چهره حقیقی و پرفروغ امیرالمؤمنین به خود و دیگران است . 🔖یعنی اگر مردم مدینه امیرالمؤمنین را آنگونه که باید می شناختند ، هرگز به خانه هجوم نمی آوردند ،هرگز کسی دیگر را بعد از پیغمبر به امیرالمؤمنین ترجیح نمی دادند . 🚫هرگز او و فرزندانش را یک به یک ، غریب و مهجور شهید نمی کردند . 🔮ما هر مقدار که نسبت به یک گوهری و شخصیتی شناخت درست تری داشته باشیم ، قدر او را می دانیم . ♣️و کشتن یک زن در مقابل چشمان شوهرش آن هم امیرالمؤمنین ، نشانه نهایت بی معرفتی مردم مدینه است . 🔁لذا اگر قرار باشد ما مردم را به سمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام دعوت کنیم تا رفع مظلومیتش را بکنند ، بهترین و مهمترین نقطه ، نقطه ی امیرالمؤمنین است . 🖇از طرفی شناسایی امیرالمؤمنین و هر شخصیت دیگری راههای متعددی دارد . 🔍ریشه ای ترین راهش این است که مردم را با اندیشه ها ، کلام و مرام آن شخصیت بزرگ آشنا کنیم . 📚و بهترین ، خلاصه ترین و شیرین‌ترین اثر است که حاوی بیانات و اندیشه ها و مرام امیرالمؤمنین علیه السلام است . 💢اگر ما موفق بشویم بدون هیچ تکلفی و بدون تنبلی و ریاکاری، با سرعت اکثر انسانها را با نهج البلاغه آشنا کنیم ، خود بخود انسانهای آزاده باوجدان وقتی سخنان حضرت را می خوانند به اندیشه های او به مرام ، شخصیت اخلاق و فضائل و انسانیت او آشنایی پیدا می کنند . ❌و وقتی آشنا شدند ، دیگر امیرالمؤمنین غریب و مهجور و خانه نشین نیست بلکه او در صحنه زندگی همه ما حاکم و مرشد خواهد بود . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿🏴🌿
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇 📣دراین خطبه‌ حضرت درباره اندازه ها و مقیاس ها صحبت فرمود 1⃣ وصف جامعه مسخ شده مسلمين. ♦️بندگان خدا! شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانی هستيد که مدّتی معيّن برای شما قرار داده شده، بدهکارانی هستيد که مهلت کوتاهی در پرداخت آن داريد، و اعمال شما همگی حفظ می شود. چه بسيارند تلاش گرانی که به جايی نرسيدند، و زحمت کشانی که زيان ديدند. در روزگاری هستيد که خوبی به آن پُشت کرده و می گذرد، و بدی بدان روی آورده، پيش می تازد، و طمع شيطان در هلاکت مردم بيشتر می گردد. هم اکنون روزگاری است که ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانی، و به دست آوردن شکار برای او آسان است. به هر سو می خواهی نگاه کن! آيا جز فقيری می بينی که با فقر دست و پنجه نرم می کند؟ يا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران کرده و با بُخل ورزيدن در اداءِ حقوق الهی، ثروت فراوانی گرد آورده است؟ يا سرکشی که گوش او از شنيدن پند و اندرزها کَر است؟. 2⃣ عبرت گرفتن از دنيا ♦️کجايند خوبان و صالحان شما؟ کجايند آزادمردان و سخاوتمندان شما؟ کجايند پرهيزگاران در کسب و کار؟ کجايند پاکيزگان در راه و رسم مسلمانی؟ آيا جز اين است که همگی رخت بستند و رفتند؟ و از اين جهان پَست و گذران و تيره کننده عيش و شادمانی گذشتند؟ مگر نه اين است که شما وارث آنها بر جای آنان تکيه زديد، و در ميان چيزهای بی ارزش قرار داريد، که لب های انسان به نکوهش آن نمی جنبد؟ تا قدر آنها را کوچک شمرده و برای هميشه يادشان فراموش گردد. پس در اين نگرانی ها بايد گفت: ما از خداييم و به سوی او باز می گرديم. فساد آشکار شد، نه کسی باقی مانده که کار زشت را دگرگون کند، و نه کسی که از نافرمانی و معصيت باز دارد. شما با چنين وضعی می خواهيد در خانه قدس الهی و جوار رحمت پروردگاری قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد؟ هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمی توان فريفت، و جز با عبادت، رضايت او را نمی توان به دست آورد. نفرين بر آنان که امر به معروف می کنند و خود ترک می نمايند، و نهی از منکر دارند و خود مرتکب آن می شوند. 📜 ، 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜 📜 خطبه ۱۲۸ 📣(این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل، در شهر بصره در بیان حوادث سخت آینده، ایراد شد.) 1⃣ پيشگويی امام (علیه السلام) نسبت به حوادث مهم شهر بصره ♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا، و بدون حرکات لگام ها، و شيهه اسبان، به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد! وای بر اهل بصره، که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو، بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام. 2⃣ وصف تركهای مغول ♦️گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده، که اسب های اصيل را يدک می کشند و آن چنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان ! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:) 3⃣جايگاه علم غيب ♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«(صلی الله علیه و آله)») آموخته ام. همانا علم غيب، علم قيامت است، و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند، و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد؟ و در کدام سرزمين خواهد مُرد؟.» پس خداوند سبحان، از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است، و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها، علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اکتسابی) و او به من آموخته است، پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد. 📜 ، 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 ⃣ : در مورد این بند و تطابق آن با عملیات غواصان ایران در بصره ، و نیز توصیفاتی که از بصره شده توضیح بیشتری بفرمایید. : ✍ این خطبه هیچ ارتباطی با عملیات والفجر ۸ یا کربلای ۴ غواصان دلاور ایرانی ندارد. 👈 زیرا در متن خطبه ویرانی و کشتار بصره آمده است در حالی که رزمندگان ایرانی اصلاً وارد بصره نشدند. ↩️بلکه در والفجر ۸ وارد شهر فاو شدند و در کربای ۴ هم به دلیل خیانت ستون پنجم، عملیات لو رفت و غواصان عزیز ما غریبانه تار و مار شدند. 👌اما اصل ماجرا مربوط به قیام صاحب الزنج است . زنج مُعَرّب ( عربی شدهء) واژه زنگ است یعنی سیاه پوست.  🔰در سال ۲۵۵ هجرى در عهد حکومت خلیفه عباسى «المهتدى» مردى در «بصره» ظهور کرد که خود را «على بن محمّد» از نسل «امام زین العابدین (علیه السلام) و زید بن على (علیه السلام)» مى نامید و بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند. ⚜و از آن جا که بردگان در سخت ترین شرایط زندگى مى کردند گروهى در مزارع و باغات، و گروهى در خانه ها به خدمت هاى طاقت فرسا با کمترین بهره مندى از زندگى، مشغول بودند دعوت او را به سرعت پذیرا شدند و در گروه هاى صد نفرى و هزار نفرى به او پیوستند. 🔖او به آنها وعده مى داد که نه فقط شما را از بندگى آزاد مى کنم، بلکه مالکان شما را همراه با اموال و مزارعشان ملک شما قرار خواهم داد. 💰و از آن جا که جامعه آن روز گرفتار فاصله طبقاتى شدیدى شده بود، گروهى مرفه در قصرها زندگى مى کردند که امیرمؤمنان (علیه السلام) در به وضع خانه هاى پرزرق و برق آنها اشاره فرموده و گروه دیگرى بدترین شرایط زندگى را داشتند، جمعى عظیم از محرومان (غیر از بردگان) نیز به آنان پیوستند و به این ترتیب لشکر عظیمى براى او فراهم شد. 🚫او آتش انتقام جویى را در دل بردگان و محرومان شعله‌ور ساخت تا آن جا که پس از پیروزى بر ثروتمندان و برده داران دستور مى داد. ⏪هر یک از اربابان خود را پانصد تازیانه بزنند، و زنان آنها را اسیر مى کرد و براى تحقیر آنها هر یک را به دو سه درهم مى فروخت و در اختیار مردان یا زنان زنجى (سیاه پوست) قرار مى داد. : «پیامبر برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد» ⃣: پس شیوه آموختن پیامبر(صلوات الله علیه و آله و سلم) به امیرالمومنین( علیه السلام) بصورت دعایی بوده است؟ ⃣: یعنی پیامبر خودشان چیزی را مستقیماً به امیرالمؤمنین نمی آموختند بلکه دعا می‌کردند خدا علم آن را در سینه شان جای دهد؟ ⃣: آیا منظور از «...و اعضا و جوارح من از آن(علم) پر گردد» این است که یاد بگیرند و عمل کنند؟ ⃣: آیا این خطبه ارتباط با 92دارد؟که در این حکمت در قسمت آخر گفته شده برترین علم علمی است که در اعضا و جوارح آشکار گردد. : ✍ اولاً طبق این دسته از علوم فقط با ظرفیت قلبی بالا قابل درک است. ↩️لذا اینکه پیامبر دعا می کنند به این معناست که از خداوند برای مولا توسعه ظرفیت قلب برای دریافت و نگهداری این علوم می کنند. ⬅️نه به این معنا که دعا می کنند تا خداوند این علوم را به مولا بدهد. 🔁بلکه رسول الله این علوم و حکمتها را به امیرالمؤمنین به اذن خدا منتقل می کنند ولی از خداوند می خواهد که به مولا ظرفیت و سعه وجودی این معارف غیبیه را عنایت کند. ‼️لطفاً کسانی که می‌خواهند بهره وافی از این مطلب ببرند یک بار دیگر با تأنی و توسل، را ببینند. ✅ثانیاً نمی دانم چرا مرحوم دشتی تعبیر به اعضا و جوارح کرده است. 📚در حالی که در متن عربی واژهء "جوانحی" آمده است که به معنای قلب و باطن و قوای روحی است در مقابل "جوارح" که اعضا و جوارح است. لذا این ترجمه خطا به نظر می رسد! ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : «این است آن علم غیبی(ذاتی) که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب اکتسابی) و او به من آموخته است.» ⃣: یعنی خدا علم «قیامت و نزول باران و آنچه در شکم مادران است، و کاری‌که هر فرد در فردای خود می‌کند و سرزمینی که در آن می میرد» را به پیامبر نداده است؟ چون فرموده است سوای اینها علومی است که خدا به پیامبرش داده است. ⃣: بعضی از این علوم، امروزه از طریق تکنولوژی های روز قابل فهم است مانند آنچه در بطن مادران است. پس چگونه است که فرمودند اینها را غیر از خدا کسی نمی داند؟ ⃣: آیا این تکنولوژی ها که غالباً خاستگاه آنها غرب است، مصداق علوم دزدی است؟ ⃣: باتوجه به سؤال قبل آیا علم غیب، با تکنولوژی های بشری قابل کشف است؟! : ✅اولاً: یادمان باشد که فهم همه آنچه که حضرت دارند و حتی همه آنچه که ایشان بیان می کنند برای هر کسی و با هر روشی مقدور نیست. 👌همانطور که فهم همه آنچه خداوند دارد برای پیامبر و اهل بیت علیهم السلام جز با اذن و عنایت خود پروردگار مقدور نیست. ✅ثانیاً: همانطور که در آمده راه رسیدن به پشت پرده غیب، جستجو و ژرف نگری نیست. ↩️بلکه این ها اعتراف به عجز و ترک ژرف نگری اهل بیت را راسخون فی العلم (آیه ۷ آل عمران) کرد و مورد مدح الهی. ⬅️با این دو مقدمه؛ مطلب بسیار ذی قیمتی درباره نحوه علم غیب اهل بیت علیهم السلام دارم که حیفم می‌آید به همین راحتی بیانش کنم تا خدای ناکرده هدر نشود. ‼️لذا خواهش می کنم با دقت و حوصله به مطالب زیر گوش بدهید.👇👇👇 🔰مطلب اول اینکه: اول باید به نیت خودتان مراجعه کنید ، ببینید برای چه می خواهید از پاسخ این سؤالی که کردید سر در بیاورید ؟ ⁉️ما برای چه می خواهیم ببینیم نحوه و اقسام علم غیب چیست ؟ ⁉️بالاخره اهل بیت علیهم السلام علم غیب دارند یا ندارند ؟ ⁉️اگر علم غیب دارند ، به چه اموری تعلق می گیرد ؟ ⁉️اگر علم غیب ندارند پس چرا بعضی از خبرها و پیشگویی ها را جلو جلو انجام می دهند؟ 💯قصد و غرض و نیت در این قصه بسیار بسیار مهم است . ⚠️خواهش میکنم این مسأله را جدی بگیرید . ⏳گاهی وقتها نداشتن یک نیت درست حتی در قالب یک پرسش اعتقادی تیرگی برای قلب و روح ما می آورد . 📜همانطور که حضرت در این خطبه و خطبه متقین در مقابل یک سؤال اولاً هشدار می دهند ، عصبانی می شوند و بعد هم آن را نسبت به شیطان می دهند . 🔊می گویند : شیطان این سؤال را در زبان تو قرار داد . ⏪با اینکه ظاهر سؤال ، سؤال اعتقادی است و بالاخره پرسش را باید پرسید تا از جهل خارج شد؛ اما حضرت بدون تعارف و اغماض می‌فرمایند این پرسش را شیطان در زبانت قرار داده تا بیانش کنی . 🔰ثانیاً :اینکه مفسرین بزرگوار تلاش کرده اند توجیهی برای این مسأله ایجاد کنند ، با تمام احترام و تکریمی که نسبت به همه بزرگواران داریم روش درستی به نظر نمی رسد . 🔎بعنوان نمونه فقط عرض می کنم ، قصدی ندارم ، مثلاً در تفسیر همین مراجعه کنید به فرمایشات مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیةالله العظمی مکارم شیرازی ، ببینید در آن تلاشی که ایشان و تیم محققین زیر نظر ایشان کرده اند ، چقدر ناکام مانده اند . 🖇آخر آن‌هم مشخص نشد که پاسخ این سؤال چه می شود؟! 🔖دلیلش هم این است که خیلی وقتها فهم این حقایق با تلاش ذهنی و مطالعه و فیش برداری و امثال این ، میسور نمی شود . 📝بلکه چند نکته در اینجا باید مورد توجه باشد : 🔻۱- اساسا قرار نیست ما خیال کنیم همه چیز را می فهمیم . ◀️ما هم باید مثل اهل بیت علیهم السلام که در مقابل خدا اظهار به عجز کرده اند و در آن جاهایی که دسترسی نداشته اند و تکلیف دسترسی هم نداشته اند ترک ژرف نگری کرده اند ، امتحان پس بدهیم . ♨️این امتحان ، امتحان بسیار پیچیده ایست که عبارت باشد که از طرفی معتقد باشیم که دین اسلام دین تحقیقی است و حرف زور و بی حکمت و دلیل در آن نیست . 💢و از طرف دیگر معتقد باشیم که قرار نیست ما همه دلایل و حکمتها را بفهمیم . 👈در سوره مبارکه آل عمران ، عبارت بسیار ظریفی هست که متأسفانه بسیاری از مفسرین قرآن به آن دقت نکرده اند. 📖آنجا می فرماید: که اهل بیت علیهم السلام در مقابل آنچه که از خدا دارند ، «یقولون کُلٌ مِن عندِ ربِّنا » 🔁بصورت کلی و اجمالی می گویند که هر چه که هست از نزد پروردگار است دیگر ، نه اینکه دانه دانه باید برایشان باز شود تا قبول کنند . 💯نه !! آنها پایه ها و اساس را که قبول کردند حالا در ادامه هر چیزی که از خداست می دانند درست بوده و حکیمانه است و خدا گزاف نمی گوید . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🔊با این مقدمات متوجه باشیم که خداوند متعال صاحب همه علم است و اصلاً علم عین ذات اوست . ⏪یعنی هیچ چیزی نیست که از دایره علم حضوری او خارج باشد . ⏳نه زمان مانع علم اوست و نه مکان ، همه هستی با همه شئون و آنات و مقاماتش دائما در محضر خداست . ↩️بنابراین علم خدا علم ذاتی و حضوری است . ♻️این علم را به هر کس که مشیت او به آن تعلق بگیرد و به هر مقدار که مشیت او به آن تعلق بگیرد اعطا می کند . ⁉️نسبت این علم با علم اهل بیت علیهم السلام چیست ؟ 🖇اهل بیت علیهم السلام هر چه که دارند از خداوند متعال دارند و منهای خداوند هیچ هیچ هستند . ↔️همچنان که کل عالم بدون خدا هیچ هیچ و پوچ است . 🌤خداوند اراده کرده که علم خودش را به این انسانهای برتر که ظرف قلبشان به بی‌نهایت توسعه پیدا کرده عنایت کند . 💯آنها هر آنچه را که لازم باشد و بخواهند به اذن الله می دانند یعنی خداوند به آنها عنایت می کند . ✅اما آنها انسانهای تربیت شده ای هستند که جز در مواردی که دانستن پشت پرده ی غیب به سود هدایت بشر باشد اصلاً مایل نیستند که از غیب خبر داشته باشند.اصلا ! 🔖لذا همان پبامبری که از فتح روم و ایران به دست مسلمانان خبر می دهد از پشت سر خودش خبر ندارد . 🚫چون او دنبال اظهار فضل و خودنمایی نیست . 🔰از طرفی فضول در علم الهی نیست . او یک عبد محض است . ⬅️اهل بیت علیهم السلام بالاترین مقامشان این است که عبد هستند . *⃣یعنی کاملاً تسلیم و فانی در خدا هستند . چیزی را غیر از آنچه خدا بخواهد ، نمی خواهند . ↩️لذا از علم غیب هم آن مقداری را می خواهند که به سود هدایت بشریت باشد و خدا هم قطعاً آن علم را به ایشان عنایت می کند . 🔍دسترسی پیدا کردن به این علم همانطور که در آمده است برای ما جز از طریق اهل بیت به خصوص امیرالمؤمنین علیه السلام ، امکان ندارد . 💢و برای رسیدن به این مقام هم جز با ظرفیت دادن به قلب از طریقی که در آمده هیچ کس راه به جایی نمی برد . ⁉️بنابراین بهتر از این سؤال این است که دنبال این پرسش باشید که ما چکار کنیم که از همین ظرفیت علم غیبی که امیرالمؤمنین دارد واسرار علمی که امیرالمؤمنین در سینه نهفته دارد بتوانیم استفاده کنیم؟ و این‌قدر محروم باقی نمانده و محروم از دنیا نرویم ؟ 👈بصورت سربسته و گذرا عرض می کنم همان راهی را که اهل بیت علیهم السلام نسبت به علم الهی پیش رفتند . 👥انسانهایی در اطراف ما بوده و هستند و ان شاالله خواهند بود که از طریق همین بندگی کردن و همان اظهار عجز کردن و از طریق همان ترک فضولی کردن و مطیع بودن و به قلب پرداختن و رسیدگی کردن به آن به عالم اسرار امیرالمؤمنین علیه‌السلام و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام راهشان دادند . ‼️خواهش می کنم به جای اینکه دنبال این سؤالهای ذهنی باشیم ، دنبال این باشیم که قلب خودمان را از غیر خدا پاک کنیم که اگر این کار را کردیم و تیزهوشی هم داشتیم ، امیرالمؤمنین علیه السلام وعده قطعی دادند که همانطور که دست کمیل را گرفتند ، دست شهید مطهری را گرفتند و وارد عالم نهج البلاغه که عالم اسرار امیرالمؤمنین هست ، کردند ، دست دیگران را هم می گیرند . ❌وگرنه اگر از این اصل حقیقی غفلت کنیم و به بازیهای فکری در نهج البلاغه مشغول باشیم برای همیشه نامحرم نهج البلاغه ایم . ⛔️برای همیشه نامحرم نهج البلاغه ایم ! و تا وقتی نامحرم نهج البلاغه ایم قطره ای از معارف حقیقی نهج البلاغه روزی مان نمی شود . 📌گفت مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد . 🔴ان شاءالله شاالله که همه ما در این مسیر موفق باشیم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇