eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
171 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با مدیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇 بی اطلاعی! اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کرده‌اند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند... مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند... بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنه‌ای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند... نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است ! از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد. البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است... 98/2/28 🔶حاشیه روزنه ۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟! ۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟ ۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر ، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود. ۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند! بلکه ارتحال آیت‌الله خویی در سال ۷۱، آیت‌الله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیت‌الله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیه‌ای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنه‌ای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم می‌خورد. بعد‌تر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد. ۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند. ۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله @rozaneebefarda
🌀 مخالفت آیت‌الله وحید با ورودشان به مرجعیت استاد علوی بروجردی: 🔹 ایشان [آیت‌الله وحید] نه‌تنها در مقام(به دنبال) مرجعیت نبودند، بلکه با ورود در مرجعیت مخالف بودند. در زمان آیت الله خویی، کسانی بودند که احتیاطات آیت الله خویی را به آیت‌الله وحید مراجعه می‌کردند؛ اما ایشان حاضر نبودند به‌صورت رسمی به مرجعیت ورود کنند. بعد از مرحوم آیت الله خویی، با اصرار بسیاری از افراد، ایشان ورودی پیدا کردند تا زمانی که جامعۀ مدرسین بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی اراکی لیستی هفت نفره از مراجع برای معرفی ارائه کرد، نام ایشان در آن لیست بود اما ایشان با این اعلام بودند و لذا عقب کشیدند. 🔹 یک تا دو سال ایشان عقب‌نشینی کردند و فرمودند که نمی‌خواهند وارد شوند و دراین‌باره صحبت هم کردند. تا اینکه به‌هرحال وارد شدند. لذا تمایل خود ایشان این بود که در مقام تحقیق و تدریس باقی بمانند و وارد این عرصه نشوند. درواقع، ایشان خیلی پرهیز داشتند؛ یعنی یکی از مصادیق تارکاً لِهواه بودند. منتها استدلالی که ما برای ایشان داشتیم این بود که اینجا مسئله خواستن یا نخواستن شما مطرح نیست یا صحبت هواپرستی نیست، بلکه حوزه شیعه به امثال شما نیاز دارد. این‌همه شما در حوزه‌ها زحمت کشیده‌اید و برای امام زمان کار کرده‌اید، الان برای تصدی مرجعیت به شما نیاز دارند. مرجعیت یک ریاست نیست، بلکه یک مسئولیت بسیار سنگین است که پذیرفتن آن، دوش بسیار بااستقامتی می‌خواهد که این بار را بر روی آن بگذارند. به‌هرحال ایشان ورود کردند. yon.ir/FYbG7 📌 مناهج: 🔹 افرادی که اظهار فضل و اطلاع دارند، طبق شواهد و مستندات تاریخی بنویسند و بنگارند که به صواب نزدیکتر است. خود حضراتی که امروز در مقام مرجعیت برآمده‌اند بر سیره و رویه متداول حوزوی اعتراف دارند؛ چرا برخی چشمشان را بر حقایق تاریخی می‌بندند؟ الله اعلم..‌. 🔹 بر فرض که یکی دو مورد نقض تاریخی پیدا شود، آیا این تعداد موجب نسخ رویه‌ی دامنه‌دار چند قرن مشی علما و مراجع تشیع است؟! بی‌منطق و متعصب نباشیم. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
سخنرانی و فیش منبر رمضان سه شب پنجم.pdf
2.06M
#اختصاصی_مناهج 🌀 محتوای سه سخنرانی دیگر (سیزدهم تا پانزدهم ماه مبارک رمضان)، با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی 🔹 عنوان سخنرانی شب‌های رمضان: «نعمت و برکت در پرتوی زندگی مؤمنانه» هشتگ یافتن دیگر سخنرانی‌ها: #سخنرانی_رمضان 📌 محتوای سخنرانی دیگر شبها نیز به مرور منتشر خواهد شد. #اقدام_عملی_گام_دوم_انقلاب #تبلیغ_اقتصادی_رمضان #مناهج @Manahejj
🌀 مشکل اصلی؛ نشست اساتید یا جامعه مدرسین؟! 🖋 سید هادی حسینی 🔹 نشست اساتید با برنامه ریزی دقیق و ‌هوشمندی درست مبنی بر هدف گذاری امور صنفی روحانیت و اساتید و البته با صبر حدود بیست ساله هم‌اکنون نهادی جا افتاده و معتبر شده است. در مقابل جامعه مدرسینی که روزگاری یکه تاز میدان بود به دلایل متعدد (از ناکارآمدی در اداره امور صنفی روحانیت گرفته تا احساس وظیفه‌های غیر ضروری و بعضا مضر سیاسی نظیر اعلامیه های حمایتی فلان نامزد و بهمان کاندیدا) جایگاه خود را در بین بدنه طلاب (از انقلابی گرفته تا خاکستری و منتقد) تا حد زیادی از دست داده است. طبعا دوستان انقلابی و انقلابی های قلابی (ولو با تفاوت در داعی) از این مسأله خوشنود نیستند. و البته به جای درمان ریشه‌ای مشکل و تصحیح و اصلاح در امثال جامعه مدرسین، انقلابی‌نماها ساده‌ترین راهکار را انتخاب می‌کنند: «برخورد پلیسی!» یعنی گیر دادن بجا و نابجا به نشست اساتید با توهم مطرود ساختن آنها از سوی بدنه حوزه و طلاب و اساتید (که البته نتیجه عکس هم ندهد که می‌دهد حداقل آب در هاون کوبیدن است). 🔹 البته منظور از این کلام ارزش‌گذاری و خوب و بد انگاری نشست اساتید نبود که قطعا ایراداتی دارند و البته گمان من این است که حتی بر فرض تحصیل سیادت نسبی بر ساختار صنفی حوزه در آینده نه چندان دور، سرعت افولشان به مراتب بیشتر از جامعه مدرسین خواهد بود؛ فقط خواستم توصیف حال کنم. مشکل اصلی این است بچه انقلابی‌های که استعداد اجتهاد داشتند، بعضا بنا بر احساس وظایف واجب (چون جنگ و مسؤولیتهای نظام) یا مستحب (چون تبلیغ و بصیرت افزایی و... ) از واجبات کفایی دیگر باز ماندند. اکنون هم چهره خاصی برای پوشاندن ردای سیادت حوزه (=مرجعیت) نداشته یا کم داشته و قهرا مقدار معتنابهی دردمان آمده است. چاره نیست. چند سالی باید این درد را تحمل کنیم و البته طلاب انقلابی و معتقد به مفاهیمی چون تمدن اسلامی و... تربیت کنیم. آن وقت بقیه هستند که دنبالمان خواهند افتاد. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
📠 نظر کاربران 💬 کریم صالحی: 🔸 واقعا بعضی حرفهای این یادداشت دقیق و معقول است. چقدر گاهی فضاها سیاسی و جناحی می‌شود؛ در نتیجه ضعف خودی‌ها نادیده و عیب طرف مقابل، بزرگ جلوه می‌کند. پدربزرگ ما می‌گفت: جایی علف هرز دیدی از علف گلایه نکن؛ باغبان را شماتت کن. قطعا از انفعال و کم‌کاری جامعه مدرسین است که نشست اساتید مجال جولان‌دهی پیدا می‌کند. ❓ من از یکی از اساتید بسیار انقلابی با گلایه پرسیدم چرا شما عضو نشست اساتید هستید؟ 🔸 جوابی شنیدم که واقعا بر مطلب فوق اذعان می‌کند. ایشان گفت: «بنده که هیچ وقت اضافه‌ای ندارم، بجای اینکه هر ماه در چند صف شهریه مجبور باشم بایستم بواسطه نشست اساتید، سر ماه کل شهریه به حسابم واریز می‌شود. در هیچ یک از جلسات نشست اساتید تابحال شرکت نکردم و پولهای غیر شهریه که برایم واریز می‌کنند از آنجاکه شبهه‌ناک می‌دانم مصرف نمی‌کنم.» 🔸 حالا شما حساب کنید جامعه مدرسین از یک سری کارهای حداقلی هم غفلت کرده!! و در عوض نشست اساتید چقدر هوشمندانه سعی کرده خلأهای حداقلی را پوشش دهد. باید هویت اصیل جامعه مدرسین احیا شود. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
📠 نظر کاربران 💬 محمدرضا یعقوبی: 🔹 بنظرم یک کمی ایشان ناپخته و غیر دقیق صحبت کردند. اگر منظورشان این است که جامعه مدرسین بی‌اعتبار شده! ابدا چنین چیزی نیست. اگر منظورشان این است که دیگر امیدی به جامعه مدرسین نیست و نمی‌شود کاری کرد! باز هم ابدا چنین نیست. 🔹 این را بدانیم که هیچ مرجع و نهادی بالاتر از جامعه مدرسین و مقبول‌تر از آن وجود ندارد. 🔹 اما این نکته اگر منظورشان باشد که جامعه مدرسین باید تقویت شود و نیاز به بازنگری‌هایی برای هرچه فعال‌تر بودن دارد، این سخن صحیح و دقیقی است. 🔹 البته جامعه مدرسین نیاز دارد بداند که طلاب و اساتید انقلابی همواره حامی این نهاد مقدس هستند و همچنین باید بداند که طلاب و اساتید نیز خواستار تحولات لازم در این نهاد هستند. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 نحوه انتخاب مراجع تقلید 🔺 رد تلویحی جایگاه جامعه مدرسین برای معرفی مراجع 🎙 مصاحبه با استاد هادوی ❓ انتخاب مراجع تقلید به این جایگاه چگونه صورت می‌گرفت؟ 🔸 انتخاب مرجع در حوزه‌های علمیه مانند انتخاب اساتید در حوزه‌های علمیه به شیوه کاملاً طبیعی صورت می‌گرفت؛ به این معنا که طلبه‌ای وارد حوزه می‌شد و تحصیل می‌کرد و کیفیت درس خواندن، کیفیت سیر و سلوک معنوی، رفتارش با دیگران و... به نحوی توسط هم‌درسها و اساتید او مورد ملاحظه و دقت قرار می‌گرفت و با توجه به لیاقتهایی که از خودش نشان می‌داد، می‌توانست در حوزه رشد و ارتقاء پیدا کند و رفته‌رفته جایگاه تدریس پیدا کند. تربیت شاگردان و تألیف کتب و مقالات و رساله‌ها نشانه‌هایی از علمیت او بود که به گذر زمان رفته رفته رشد و ارتقا پیدا می‌کرد. 🔸 مرجع تقلید کسی بود و هست که این سیر را به‌صورت طبیعی انجام می‌داد و به قله می‌رسید؛ به جایگاهی که بسیاری از شخصیت‌های حوزوی علمیت و تقوای او را می‌پذیرند. شاگردان و کتاب و تألیفات او نشانه‌ای بر این دانش و بینش او خواهد بود. چنین شخصیتی رفته رفته توسط مردم به واسطه ارجاع همین علما و شاگردان و اساتید شناخته می‌شود. 🔻 از گذشته تاکنون کسی نصب و عزل‌های دستوری مراجع تقلید را از بیرون حوزه تحمل نمی‌کرد و همواره در درون ساختار حوزه با سیستم کاملاً طبیعی رشد و ارتقاء اتفاق می‌افتاد. yon.ir/ykSV9 📌 پ.ن: نقد مناهج بزودی منتشر خواهد شد. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
🌀 ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در موارد رجوع مردم به متخصص، مرجعی برای تشخیص و معرفی متخصص الزامی است و نمی‌توان امر تشخیص را به عهده مردم گذاشت. بلکه انتخاب مردم، پس از تایید صلاحیت خواهد بود! حال #مرجعیت که تخصصی بسیار مشکل و ذو ابعاد است و با دین و دنیای مردم سروکار دارد، به طریق اولی باید مورد اهتمام باشد. 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد 👇👇👇👇👇 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده #سودای_مرجعیت #جامعه_مدرسین #مناهج @Manahejj
🌀 ضرورت نظارت استصوابی بر مرجعیت 🖋 رضا حسینی 🔹 در همه جوامع انسانی امروز، این مسئله پذیرفته شده و روشن است که امور تخصصی نیاز به مرجعی برای نظارت، تایید و مجوز دارد. و هرچه امر تخصصی‌تر و مهم‌تر، اهمیت نظارت برآن بیشتر. به طور مثال در امر طبابت، حتما باید مرجعی بالادستی بر کار پزشکان نظارت داشته باشد؛ این اصل به قدری بدیهی است که اگر شنیده شود در فلان روستا کسی بدون اخذ مجوز و مراحل قانونی مطبی باز کرده، و محل رجوع مردم شده، سریعا نهادهای مربوط، -به‌حق- آن شخص را توقیف و بازخواست می‌کنند. بدیهی است این بازخواست به این علت نیست که شخص توانایی طبابت ندارد (چه بسا از حاذق‌ترین اطباء باشد) بلکه دلیل اصلی این است که این، باب نشود که هر کس به صرف «رجوع مردم» برای خود بساط طبابت محیا کند؛ چرا که فساد این امر واضح است و شیوع این مسئله به طور جبران‌ناپذیری سلامت مردم را تهدید می‌کند. 🔹 این هم مسلم است که هیچ‌کس نمی‌پذیرد به بهانه اینکه مردم خودشان می‌فهمند، مجوزات قانونی را لغو کنیم!! یا پزشکان به بهانه اینکه این مرا حاذق می‌دانند از اخذ مجوز سر باز بزنند!! این مثال منحصر در طبابت هم نیست؛ در وکالت، سیاست و هر امری که در آن رجوع به متخصص موضوعیت داشته باشد عقلا این حکم را مسلم می‌دانند که: «در موارد رجوع مردم به متخصص، مرجعی برای تشخیص و معرفی متخصص الزامی است و نمی‌توان امر تشخیص را به عهده مردم گذاشت. بلکه انتخاب مردم، پس از تایید صلاحیت خواهد بود!» 🔹 حال که تخصصی بسیار مشکل و ذو ابعاد است و با دین و دنیای مردم سروکار دارد، به طریق اولی باید مورد اهتمام باشد. نبودن مرجعی برای تشخیص و معرفی مجتهد جامع الشرایط، قبل از انقلاب اسلامی، آنچنان آسیب مهمی نبود؛ زیرا از طرفی ابزارهای ارتباطی محدود بود و از طرف دیگر تعداد مراجع بسیار کم بودند، به طور مثال: زمان آیت‌الله بروجردی(ره) ایشان مرجع تام بودند و مجتهدین دیگر با بزرگواری از مرجعیت کناره‌گیری کرده بودند. و یا قبل‌تر در زمان میرزای شیرازی(ره)، ایشان به تنهایی مرجع عام بودند، و یا در زمانهای دیگر نهایتا دو یا سه مرجع مسئول امور مردم بودند. 🔹 اما در دوران نزدیک انقلاب و علی‌الخصوص بعد از انقلاب، به علت واردشدن فقها در مسائل اجتماعی از یک‌سو و سرازیر شدن توجهات، نفوذ و مسائل مالی به سمت حوزه علمیه، ورود به مرجعیت (که در بسیاری موارد بر اساس وظیفه شرعی صورت می‌گرفت) به طرز چشمگیری افزایش یافت!! و متأسفانه فکر بایسته‌ای هم به حال این مسئله نشد. هرچند جامعه مدرسین اقدامات مهمی در کارنامه خویش دارد: مثل برکناری آقایان شریعتمداری یا صانعی از مرجعیت؛ اما به رویه جامعه مدرسین نقدهایی نیز وارد است که در یادداشتی جداگانه به تفصیل خواهد آمد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 پرونده @Manahejj
📠 نظر کاربران 💬 تقی افضلی: 🔹 واقعا از حرفهای آقای هادوی و دیگرانی که با ایشان هم‌عقیده و هم‌مسلکند تعجب می‌کنم. شیوه‌ای که ایشان فرمودند گرچه سنتی است؛ اما امروز کارآمد نیست و مفاسد بسیاری بر آن مترتب است. 🔹 الان اگر جامعه مدرسین اجازه چاپ رساله را آزاد بگذارد با ده‌ها و بلکه چندصد رساله روبرو خواهیم شد. هرکدام از نورساله‌ها هم به نوبه خود از بار علمی و شهرت برخوردار خواهند بود. 🔹 وقتی بی‌ضابطه تکثر مرجعیت رخ دهد، واقعا مردم متحیر خواهند ماند و حتی موجبات شبهات بسیاری در اذهان عمومی بوجود خواهد آمد. 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj
📠 نظر کاربران 💬 مسعود مرادی: 🔹 من هرچه فکر می‌کنم با افق مد نظر حضرت امام در تعیین مرجع چند قرن فاصله داریم. 🔹 آقایان بخدا در عصر ارتباطات زندگی می‌کنیم. مگر قرار است اعضای هیئت علمی انتخاب کنید که این قدر حداقلی نگاه می‌‌کنید؟!! 🔹 یک مرجع بیش از علمیت فقهی، باید مدیریت و مدبریت داشته باشد، در شیوه‌ای که جناب هادوی فرموده کجا و چگونه تحصیل می‌شود که فرد لایق برای مرجعیت توان اداره وجوهات و پاسخگویی به مسائل ریز و درشت جهان اسلام را اعم از مسائل سیاسی و فرهنگی دارد؟ 🔹 مگر مرجعیت بازیچه است که به صرف توان علمی فرد، کرسی ریاست دین و دنیای مردم و همه آینده‌شان نشناخته و ندانسته واگذار شود؟! 📌 مناهج: دیگر کاربران نیز می‌توانند نظرات خودشان را ارسال کنند. 〰〰〰〰〰 🗂 پرونده @Manahejj