eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
117 دنبال‌کننده
76 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
📍اطلاعات تازه: نشست استادان محترم «حلقۀ قرآن و تمدن» در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) در تاریخ ١۶ فروردین از ساعت ١۶ تا ٢۴ با بررسی دو کتاب تدوینی زیر برگزار شد: ۱. بررسی کتاب «روش فهم تمدنی قرآن» با فرازهایی از نظرات و تحلیل استاد آکوچکیان شامل: ۱. ۱. رو ش‌شناسی مرجع در نظریۀ تمدنی با لحاظ موضوع گسست و پیوست؛ ۱. ۲. فرانظریه و روش‌شناسی فهم تمدنی قرآن از عرصه‌های فرانظریۀ تمدنی شامل عرصهٔ فلسفۀ دین در فهم تمدنی، عرصۀ سازکار فهم تمدنی تا میدان نظریۀ تمدنی تا عرصۀ منطق‌های مبنا تا نسبت نظریۀ تمدنی با عینیت؛ ۳. ۱. ساختار روش‌شناسی فهم تمدنی به مدد سازه‌های سه‌گانۀ روش‌شناسی استنباطی، استنتاجی تا کاربستی، روش‌شناسی سازوکار پارادایم تا واقعیت تا روش‌شناسی ترتیبی، تنزیلی و موضوعی قرآن کریم؛ ۲. بررسی کتاب «درآمدی بر فهم تمدنی قرآن» همراه با فرازهایی از سوی استاد در: ۲. ۱. تبیین سه مقولۀ خوانش، فهم و تفسیر؛ ۲. ۲. شاخص‌های رویکرد تمدنی؛ ۳. ۲. فرایند گذار از اندیشۀ پارادایمی در تفسیر دین و تدین تا مبانی زیستمانی _ اجتماعی تا رخداد تمدنی؛ ۴. ۲. ساختار تازۀ سامان تفسیری ترتیبی تمدنی در نمونۀ ساختاری سورۀ بقره. ➺@markaz_strategic_roshd
شهر، مدنیت _ تمدن و نظام‌سازی اسلامی آری یا خیر؟ آیت‌الله فاضل لنکرانی: 🔺 معماری و شهرسازی داریم همان‌طور که فقه پزشکی و فقه اقتصاد داریم، اما اسلامی و اسلامی همانند طب اسلامی و اقتصاد اسلامی حرف غلطی است! ▫️ به نظر منِ طلبه، فقیه نمی‌تواند ملتزم به این معنا شود اسلامی به این معناست که اسلام بگوید خیابان کجا باشد، خانه کجا باشد، بیمارستان کجا باشد، پُل زده بشود یا نه؟ کجای متون فقهی داریم که باید پل بزنیم یا نه؟ این امری است که انسان با نگاه عقلایی به آن می‌رسد و باید اهل‌فن بگویند. اسلام متصدی این جزئیات نیست. بله می‌توان گفت مسجد که یک پایگاه دینی است اسلام می‌گوید باید در مرکز شهر و جایی باشد که دسترسی مردم به آن آسان باشد؛ این حرف خوبی است یا اسلام سفارش کند که مساجد به‌صورت ساده ساخته شوند چیزی که متأسفانه به آن توجه نمی‌شود! 🔹 فرض کنید جمعیت شهر یک‌ میلیون است، این جمعیت چه تعداد مسجد می‌خواهد و چه کسی باید حساب کند؟ این را اسلام مطرح نمی‌کند، اسلام راجع به ساخت مسجد این‌قدر حرفش وسیع است که برای ترغیب به آن می‌گوید اگر می‌توانید به‌اندازۀ لانۀ گنجشک هم درست کنید. ▫️از من زیاد پرسیده‌اند که طب اسلامی داریم یا نه؟ جواب من این است که ما طب اسلامی نداریم، بلکه یک دستورات کلی برای حفظ سلامت جسم و روح داریم. 🔹من حدود ۲۰ سال پیش گفتم اسلام با آپارتمان‌سازی مخالف است. در متون‌ دینی ما آپارتمان‌سازی مذموم و مرجوح است؛ لذا در مواردی باید باشد که ضرورت اقتضا ‌کند. _برگرفته از کانال «راهبری فرهنگ» 🔴حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمد آکوچکیان در نگرشی انتقادی به نظر جناب فاضل نوشت: 1️⃣ _ اسلامی یا غیر اسلامی _ یک نمونه عرصۀ دانشی _ اقدامی است و برای مثال پاسخگوی این پرسش است که آیا دین قرآنی، اوصیایی و عقلانی در این عرصۀ دانشی _ اقدامی نظر خودویژه‌ای دارد یا خیر؟ و به‌طور کل در بنیان با یک پرسش پارادایمی روبه‌رو است. جناب فاضل و جنس هم‌اندیشان ایشان باید از ماهیت معرفت‌شناخت و به‌طور عام پارادایمی این میدان، مثل معماری، آغاز کنند که در اساس نظام اندیشگانی خویش به آن عنایت چندانی ندارند؛ 2️⃣ جناب فاضل در فرازی از سخن خویش آورده‌اند:«به نظر منِ طلبه، فقیه نمی‌تواند ملتزم به این معنا شود. شهر اسلامی به این معناست که اسلام بگوید خیابان کجا باشد، خانه کجا باشد، بیمارستان کجا باشد، پُل زده بشود یا نه؟ کجای متون فقهی داریم که باید پل بزنیم یا نه؟ این امری است که انسان با نگاه عقلایی به آن می‌رسد و باید اهل‌فن بگویند. اسلام متصدی این جزئیات نیست. بله می‌توان گفت مسجد که یک پایگاه دینی است اسلام می‌گوید باید در مرکز شهر و جایی باشد که دسترسی مردم به آن آسان باشد؛ این حرف خوبی است یا اسلام سفارش کند که مساجد به‌صورت ساده ساخته شود، چیزی که متأسفانه به آن توجه نمی‌شود!» در‌بارۀ این سخن جناب فاضل باید گفت: " حکم" یکی از میدان‌ها و عرصه‌های دانشی دین الهی است و جامع اندیشۀ دینی یا « دین» از فلسفه و کلام در مبانی نظری تا گام تدبیر برنامه‌ای را مستند به سطوح دانشی تا نظریه‌ای درضمن یک معین و ، به گونه‌ای درون‌زا در خویش دارد. یک نظام اسلامی عامل تدبیر فراگیر در نمونۀ از پارادایمی مزبور تا تا مفهومی و معارفی تا عملیاتی تا را برای رهسپاری به تدبیر دین‌شناخت عینیتی در افق یک اسلامی را به‌ناگزیر در خود دارد. نمونۀ این مدل‌سازی عملیاتی در جامع نظریۀ پیشنهادی این‌جانب، نظر عملی ایشان به مخالفت اسلام با آپارتمان‌سازی است؛ 3️⃣ کاستی برجستۀ نظری سخن و نظر جناب فاضل در این است که همۀ «دین الهی» را به حکم ارجاع می‌دهند و فرض قابل‌نقد ولایتمندی آن را مدنظر ندارند! که البته بلی آن بخش اقدامی‌سازی مربوط به فقه و فقیه حکم نیست و بر عهدۀ گام کارشناسی و عرصۀ دانشی تدبیر است. ولایتمندی دین و دین _ فراتر از حکم _ دربردارندۀ جریان یادشدۀ علم دین تا جامع علم دین تا دین‌شناخت پیشرفت دانش‌بنیان تا مفهومی تا گفتمانی _ عملیاتی و به تعبیری، از دین تا دین‌شناخت توسعه‌ای است. در این نظام جامع، به‌ناگزیر از و حکمرانی و حکمروایی اسلامی باید سخن گفت. آن هم فراتر از گویش احکامی صرف!؛ 4️⃣ اگر از دین رشد ـ توسعۀ همواره زنده تا تدین در متن هر تاریخیتی از جملۀ دورۀ معاصر سخن می‌رود، نمی‌توان از تدبیر راهبردی و آینده‌نگار راهبردی در عرصه‌های اقتصاد و سیاست و اجتماع و مدنیت و و فرهنگ سخن نگفت. برای اطلاع از اخبار دانشی به سایت زیر مراجعه کنید: 🌐 https://roshdcsrd.ac.ir/@markaz_strategic_roshd
🌙عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت 🌙 حلول ماه شوال و فرا رسیدن عید سعید فطر بر تمام مسلمین جهان مبارک باد. ➺@markaz_strategic_roshd
برای زندگی معنی‌دار چیست؟ 🔸 آیا دین قرآنی ـ اوصیایی برای این ترسیم و تصویری دارد؟ آیا انسان و آدمیانی در متن عینیت زندگی و تاریخیت ناگزیر مردمان دیده می‌شوند که خود با زندگی‌شان این را آموخته و تجربه کرده باشند و پیش‌روی انتخاب ما بگذارند؟ سالک عاشورایی حاضر در اوج یک تجربۀ بحرانی زندگی، یعنی سجاد آل‌محمد ع، در تفسیر زیستمانی روح برآیندی ترتیب و تنزیل قرآنیْ این آموزگاری را از این موقعیت معیار برای ما دارد. بارش و ریزش بی‌امان بخشش‌ها و عنایت‌ها و رزق‌های وسیع و گستردۀ معبود معیار آدمیان در این و نیز دورباش‌های او از نبایدهای این ، برای رزق‌های بدن با فکر و قلب و روح و کنش و رابطه‌ها مرور می‌شوند تا به مدد این بایدها و نبایدها بیاموزیم و دریابیم که چگونه می‌توان خالق این‌گونه بود و نیز این‌که این‌گونه را چگونه بیاغازیم و چگونه به فرجام آوریم؛ سرشار از عنایت و کرامات و انابه و توبه و مغفرت و رحمت و آزادگی و عدالت، که اوج معیار آن برتر از یک عمر می‌تواند باشد. این نمونه چونان عاشورا ـ کربلا و همواره در دسترسْ «» است و آن اوج معیارْ «شب » است. زمان ـ مکان و در اوج معیاری آن، را در عیار زبان آموزگاری سجاد آل‌محمد ع بیاموزیم. 🔹«» نمونه است که در الگوی جامع زندگی می‌توان به قصد رویکردداری در سمت‌وسوی اوج و انسان معیار در دوره‌های مختلف زندگی تمرین و تجربه کرد و بدین‌سان آداب زیست معیار در این رویکرد را در خویش مهیا نمود. 🌙عید سعید فطر بر شما مبارک🌺 ➺@markaz_strategic_roshd
▫️«» فرصتی است که اوج را می‌آموزد. اوج معیاری که هر تجربه‌اش از عمر طبیعی آدم بهتر است، خوب‌تر است، نیکانه‌تر است و برتر است. 🔺« درست» با «بسم الله الرحمن الرحیم»، در سورۀ به عنوان مرجع همۀ دین قرآنی، ما را به این درک دعوت می‌کند که موقعیت‌ها برای چنین اهل طریقتی ضیافت‌الله است (دعیتم فیه الی ضیافه الله). مهمانی‌ای که خداوند در این ماه برای ما دارد، ضیافتی هماهنگ با آگاهی و کرامت و قدرت میزبان است. 🔻خدایی که تمام نیازهای انسان را می‌شناسد و تمامی ابعاد او را می‌داند و این کرامت و قدرت در او هست که رزق‌بخش آدمیان باشد این ضیافت را به پا داشته است تا به تمامی ابعاد ما آدمیان در این‌گونه موقعیت‌ها رزق بخشد و همین است که فکر و عقل و احساس و روح و عمل و تمامی بدن و مناسبات ما می‌تواند در این ماه رزق گیرد و از این سرشار باشد. ➺@markaz_strategic_roshd
رکن هویتی مدارین معیار، منظومۀ خواهانی‌های است. ➺@markaz_strategic_roshd
✳️ جایگاه تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) در افق ملی 🟢مسئلۀ مرکزی امروز جامعۀ ایرانی چیست و چه ویرایشی از این مسئله می‌توان در چارچوب تجربۀ پنج‌دهه‌ای نظام جمهوری اسلامی در رهسپاری به فراگیر ملی داشت؟ ، ، ، تا و تجربۀ عینی ـ ملی به‌تناسب وضعیت معاصری هم‌چنان تجربه‌کردۀ دو سدۀ ناهمواری جامعۀ ایرانی ـ پیش و پس از انقلاب اسلامی ـ در رویکرد به امکان تجربۀ درون‌زای خویش کدام است؟ در این راستا و با نظر به حضور داعیه‌داری امکان در جهان جدید، این سامان اندیشه‌ای تا تجربۀ عینی در افق الگوی زیست دیندارانه چگونه امکان عینی در تجدد معاصری می‌یابد تا بتوان از توسعه‌یافتگی این جامعۀ همواره ناهموار در این افق سخن گفت؟ 🟩اینک این سه مسئله در افق اندیشگانی و دانشی معاصری این کشور به این سؤال تبدیل شده است که «کدام جنس از مبنا و دانش در کدام ترسیم روشمند و اصیل از می‌تواند افزون‌بر یک پژوهش و تفسیر نظام‌واره از دین انبیایی و البته قرآنی و اوصیایی، رهسپار آینده‌نگار تدبیر عینیت مسائل راهبردی توسعه‌ای جامعۀ امروز ایرانی در حرکت به‌سوی یک درون‌زا با پشتوانۀ فاعلیت خِرد اجتماعی در متن معادلۀ ملت ـ دولت با لحاظ نقش زیستمان انسانی ملت باشد؟» در این جهان مسائل تازه، یک اتفاق اندیشه‌ای تازه با « تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)» در حال رخ‌نمود است. 🟢 تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) به‌مثابۀ نهاد آرمان‌دار عزت تشیع قرآنی، مصطفایی، فاطمی، علوی تا مهدوی، با عزم آینده‌نگاری تجدد درون‌زای دین‌شناخت در این فرصت معاصری جهان ایرانی و در تاریخیت بلند تمدنی آن قرار گرفته است. ➺@markaz_strategic_roshd
آشنایی با تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) 🔺ادامۀ آشنایی با تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) از زبان احمد : 🔶جامعۀ امروز ایرانی در گام گسیختگی از جهان ممکن ایرانی، در پیوست ترکیبی ملت ـ دولت، با منظومه‌ای از مسئله‌های نظام‌واره درگیر است که بی‌پاسخی به آن‌ها به‌ معنای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و در پس آن، زوال امکان حضور در جهان جدید است (که فرصت آن با امکان حضور جهان ایرانی از سوی امام صادق انقلاب اسلامی و نخبگان صادق اندیشه‌ای آغازین انقلاب اسلامی نوید داده شد). 🔷 تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نهادی است که کوشای دانش‌بنیان‌سازی پاسخ روشمند به منظومۀ مسائل دم‌به‌دم تازه‌شونده در سامان نوبه‌نوی پیش‌رو است. این مسائل در سیر تطور تاریخیت کشورْ دم‌به‌دم تازه‌به‌تازه می‌شوند و به این قرار فراخوان نهاد‌های پژوهش ملی برای بازخوانی مستمر کوشایی خویش در پاسخ‌دهی به این مسائل هستند. در نگاه تحلیلی مرکز، مسائل امروز ما در این مرحله از گذارشناسی این‌گونه‌اند و گام‌به‌گام بازتحلیل می‌شوند. بحران‌های اجتماعی دوسدۀ اخیر جامعۀ ناهموار ایرانی، به ‌میان ‌آمدن امکان دینی در دنیای معاصری، ظهور ایدۀ سیاست حاکمیتیِ نوپدید فقه و حکم و قرار گرفتن و در واقع در دستور کار سیاسی و هژمونیک و اینک و به‌تدریج، بازیابی اهمیت انسان در توسعه و اجتماعی‌سازی مفهوم و ظهور ارادۀ به‌مثابۀ دستور کار جمعی و انسانی، اجزای تحولات تاریخی جهان معاصر ایرانی هستند و شیفتگان اسلام قرآنی ـ اوصیایی و ایرانْ سودای حضور اندیشه‌ای راهبرنده در این جهان را دارند. 🔶ازآن‌روی که هم‌چنان نهادهای پژوهش ملی و اندیشمندان ما خودآگاه بنیان‌افکنی یک نظام مبتنی بر بنیان دینی و در راستای آن، اندیشه، و پیشرفت، در نگرش به دورۀ گذار جهان اسلامی ـ ایرانی با رویکرد راهبردی نبوده‌اند بیشترین فرصت یک‌دهۀ گذشتۀ مرکزْ مصروف به کشف این بنیان دینی، و برای راهبردی و نظام برنامۀ خویش بوده است. 🔷دو دهۀ اخیر فرصتی شد تا با بازخوانی سدۀ معاصری جهان ایرانیْ معادلۀ مرکزی «دین ـ ایران و پیشرفت» جامع‌ترین مسئلۀ دینی جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی دیده شود. این مسئلۀ مرکزی به‌تدریج سر زده است و امروز مضمون حکمت‌بنیانی آن ضرورت گرفته است. اتفاق مرکزی آن شد که مثلث «، و »، « معاصری» و « اندیشگانی»، در میدان زیستمان، اجتماع و تمدن، سامانی روش‌شناخت گیرند و در گذار از دورۀ پساطباطبایی‌ها، پساشریعتی‌ها، پساصفایی‌ها، پساکدیورها، پسارنانی‌‌ها، پساعبدالکریمی‌ها و پساملکیان‌ها تا پسامطهری‌ها و حتی پساصدرها، به رخداد پیشاهنگ در این اندیشه‌ای ـ نظریه‌ای و آینده‌نگار راهبری شوند. بدین‌گونه در این فراوری، رشد ـ توسعه‌ای در افق امکان انسان، امت و تمدن الهیاتی جهان ایرانی از آن بنیان حِکمی تا تفسیر هدی ـ رشد، سر به عرصه‌های بایسته‌ای مانند پارادایم اجتهادی و تفسیر سازوکاری باز می‌کند و از این مجرا، نمونۀ قرآنی فقه سر می‌زند و از مجرای مطالعۀ وضعیت موجودی در گذار توسعه‌ای، ویرایش تازه‌ای از فقه نظام را نشان می‌دهد که دانش مبنای راهبری تحول می‌شود و بدین‌روی یک روش‌شناسی کاربردی متولد می‌شود. 🔶اندیشمندانی مانند شریعتی، مطهری، صدر، صفایی، ابوزید، آرکون، جابری، عبدالکریمی، رنانی، سروش، ملکیان، کدیور و خسروپناه، نمونه اتفاقات نقطه‌ای دورۀ جهان معاصری ایرانی ـ اسلامی هستند که هنوز ترکیب آنان به‌مثابۀ یک «» برای فراوری اندیشۀ مبنای مدیریت جهان معاصری اتفاق نیفتاده است. اندیشه‌ای مرکز عزم عبور از این اتفاقات نقطه‌ای را دارد تا به منظری دینی، و و آنگاه ، و در راستای خط آیندۀ رشد انسانی و توسعۀ ملی در خط تفسیری پیشرفت‌شناخت دست یابد. ➺@markaz_strategic_roshd
در فصل مدیریت ⚪️ به نام آفریدگار هندسه زمین و زمان «روز » با نشانگانی محمدحسین عاملی، متخلص به «شیخ بهایی»، در جهان ایرانی به‌مثابۀ نماد « دین جهان تشیع» پیش‌رو است و آموزگار توجه‌‌ها و آمادگی‌هایی است که به مخاطبان خویش می‌دهد تا در قدر خویش آن را به حساب آوریم و در تقدیر و اندازه‌گیری خویش به کار گیریم. ◻️ ازاین‌رو خوب است بیاموزیم که: ۱. برسازی جهان و میدان زندگی حاجتمند دانش مبنا و حکمت جامع دین زندگی است. این روز یادگار مکتب حکمی و است؛ ۲. با لحاظ نظام‌سازی شهرْ دانش جاری در موقعیت‌ها‌ی انسانی است تا هندسۀ فضا بخشی از معناداری زندگی باشد؛ ۳. دین اسلام و مُلک ایرانْ الگوی ممتاز و خویش را دارد و باشد که قدردان تداوم آن در هر دورۀ معاصری خویش باشیم؛ ۴. و نقش و جایگاه مؤثر در جهت‌دهی صحیح و اصولی به نظام برنامه‌ای مدیریت_ساخت را قدردان باشیم. ◻️ آرزومند حکمت‌بنیانی عرصۀ و و توفیق هموارۀ نخبگان اندیشه‌ای، دانش‌پژوهان و مدیران این عرصه برای ترسیم نماد زمان ـ فضای مسلک الهیاتی و انسانی خویش در عرصۀ این دانش و اهتمام مبنا و نشانه‌سازی لایق و سکونتگاه انسانی نظام سربلند جمهوری اسلامی ایران هستیم. ➺@markaz_strategic_roshd
🔆 ما 🔸 اینک در معیار مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) (مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مرکز مدیریت حوزه) نظام اندیشگانی ملت، دولت و نخبگان این پژوهشی در متن تحولات معاصری ناگزیر تاریخیت تجدد ممکن در معادلۀ اسلام و ایران از مجرای پیوستارهای روشمندی مانند پیشرفت ـ توسعه، پارادایم ـ واقعیت و دانش ـ قدرت، افزون‌بر سامان نظری، سامان نهادی (در قالب نظام مأموریت مرکز، نظام اقدام راهبردی و تعاملی با اندیشمندان و نهادهای دانشی دیگر) نیز به خود گرفته است. این مهم به‌نوبۀخود در جغرافیای پژوهش حقیقت دین و الگوی کارآمدی، تحقق و زبان گفتمانی آن و نیز سامان ساختاری مرکز و در افق نظام رشد دین‌شناخت زیستمانی، مدنی و تمدنی جهان امروز ایرانی، نقشۀ راه معینی هم برای خود دارد. 🔸 ما در این دانشی پیشاهنگ، درضمن این معیار، بر این جهت‌گیری برگزیدۀ اندیشه‌ای خودْ تأکید راهبردی و آینده‌نگار داریم که البته باید خود را در متن تجربۀ زیستمانی هم‌اندیشان نیز نشان دهد. در این رویکرد کلان‌نگر، تنوع نظریه‌ها و بلوغ اجزای این چشم‌انداز همواره مدنظر است و روشن برای تحقق این نظام مأموریت در رسم برگزیدۀ همراهان جاری است تا این همراهیْ پاکیزه و متداوم باشد. 🔸 نقش پیشاهنگ علامه شهید صدر در متن این نمونۀ تاریخیت گذار و در خط راهبری این دانشی پیشاهنگ، بر مدار آن رویکرد آرمان‌نگر، نشانه‌ای از سمت‌وسوی اندیشگانی و رسم و عزم زیستی آن استاد پیشاهنگ است، اگرچه همواره توقع اهتمام‌های پساصدری به‌گونۀ مستمر و نوبه‌نوشونده جریان دارد و نمی‌توان از تاریخیت ناگزیر دانش غمض‌نظر کرد. سمت‌وسوی پیشاهنگی همواره مقصودنظر است. نظام اندیشگانی، دانشی و تدبیری (تحقیق و توسعه‌ای آینده‌نگار) برگزیدۀ این پیشاهنگ به کمک مجموعۀ منابع در اختیار این نهاد پژوهشی، در راستای و مأموریت تبیین‌شدۀ آن، در متن این تاریخیت راهبری می‌شوند. ➺@markaz_strategic_roshd
💠 در معرفی مباحث این هم‌اندیشی در رفت‌و‌برگشتی مستمر پارادایم به گفتمان و فرهنگ: 🔹فصل اول: پژوهش پارادایمی؛ 🔹فصل دوم: نظام پژوهش اجتهادی و تفسیری؛ 🔹فصل سوم: پژوهش‌های علوم انسانی و بینارشته‌ای؛ 🔹فصل چهارم: پژوهش‌های اخلاق و سبک زندگی؛ 🔹فصل پنجم: پژوهش‌های فقه و حقوق؛ 🔹فصل ششم: مطالعات آینده‌نگار و پژوهش راهبردی توسعه؛ 🔹فصل هفتم: هرمنوتیک معنا، پژوهش‌های گفتمان و هنر. ➺@markaz_strategic_roshd
⚜️ فصلی از خاطرۀ آن روزهای سپید در تجربۀ عینی معنا 📚 خاطره‌ای از احمد در روایت زندگی شهید : او را با خلوت‌ها و آرامشش به یاد دارم! من فکر می‌کنم ما آدم‌ها تا در میانۀ حادثه‌ها قرار نگیریم، تا اتفاقی پیش نیاید، معلوم نیست چقدر خودمان را با هستی همراه و همگام کرده‌ایم. بهروز در میانۀ جنگ با هستی همراه شده بود. من شیفتۀ اخلاق و رفتار بهروز بودم. او الگویی در زندگی و کارهای من بود. بهروز پر از لطافت‌ها و ظرافت‌ها بود. خوب یادم هست مرغی را که با انفجار گلوله‌ها موجی شده بود پیش خودش نگه داشته بود و از جوجه‌هایش مراقبت می‌کرد. وسط درگیری‌های خرمشهر، میان آن همه آشوب، شاید فقط کسی مثل او می‌توانست با پروانۀ کوچک و خوش‌رنگی که به سنگرش آمده بود حرف بزند. یا آن روز در جزیرۀ مینو که چند تا از بچه‌ها رفتند از نهری ماهی بگیرند، از خاطرم نمی‌رود. بچه‌ها نارنجک به داخل نهر می‌انداختند. بعد از انفجار، ماهی‌ها روی آب می‌آمدند و بچه‌ها شکارشان می‌کردند. بهروز این کار را دوست نداشت. با بچه‌ها حرف زد و به کارشان اعتراض کرد. بعد هم بلند شد و رفت. بعد از آن، این کار دیگر تکرار نشد. آن روز من بهروز را جور دیگری شناختم. 🔹ادامه دارد ... ➺@markaz_strategic_roshd
🌹 برای دم تولد آفتاب میان حضور خستۀ تاریخیت اشیاء نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید که به سمت روشن ادراک زندگی جاری بود صدای هوش گیاهان و مردمان به گوش می‌آمد رسول راه آمده است و رنگ دامنه‌ها به روشنایی گرایید و خطوط جاده در آشنایی و سرشاری دشت‌ها پیدا شد چه راه بلندی! و رسم او را دیدم رسم آن آموزگار را سپید بود به عین واژۀ پاکی سکوت سبز زندگی‌ها را پیش رو گرفت دلم به روشنی رسیده است از لحظه‌های سرشار از معنا وقت‌هایی روشن پیش روست و صداقت حرف آن آموزگار در نگاه او بر خط راه افتاد و حیات نشئۀ تنهایی اوست 📗 سرودۀ احمد @markaz_strategic_roshd
🗒️ فرصت یادکردی عظیم برای زندگی ما، به قلم احمد صادق علیه‌السلام الگوی معیار در متن یک با سلسلۀ ، فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغ‌ترین الگوی معیار راهبری آینده‌نگار راهبردی، انسان و تاریخ او و در ذیل ظهور برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنی‌‌داری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد. بدین‌سان برآمده است تا امکان و رخ دهد و فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنی‌دارسازی انسان در فلسفۀ هستی‌داری انسان با هستی دیده می‌شود که با ظریف‌ترین، عینی‌ترین، واقعی‌ترین در عین آرمانی‌ترین و انسانی‌ترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون‌ ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونه‌های معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک درون‌زا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازه‌شدگی برای بشر است. ⚫ و اینک فصل صادق آل‌محمد علیهم‌السلام است تا فرصت دومین سرجمع و به‌تعبیری دقیق‌تر اصلی‌ترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای عینیت‌بخشی الگوی در فرصت رخداد در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد؛ تا آموخت که می‌توان در عینیت تجدد هر عصری را داشت. عمق عینی است و این عبرت بزرگ اکنون پیش‌رو است که جمهوری اسلامی معاصری رخ‌‌داده در جهان امروز ایرانی، فرصت تداوم جریان دم‌به‌دم تازه‌شوندۀ در این‌گونه برآیند صادقی است. ⚫ نبوت مصطفای رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله، را به‌میان می‌آورد و عمق او با علی مرتضی علیه‌السلام اولین فرصت ترجمۀ آینده‌نگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانت برای پذیرش امکان درون‌زایی انسان‌شناخت دین می‌شود و با حسن مجتبی تا باقر علیهم‌السلام وجوه گوناگون خویش را در بحرانی‌ترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرت‌آموزی آن امکان تازه‌شدگی ـ به‌میان می‌آورد تا با صادق علیه‌السلام، سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحران‌های راهبردی گیرد. ⚫ اکنون می‌توان به‌مدد این دو سرجمع امامتی، سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند کاظم تا حسن‌ عسکری علیهم‌السلام با مهدی علیه‌السلام داشت که آری! برای بشر همواره امکان این تجربۀ درون‌زا مهیا است. ⚫ با صادق آل‌محمد علیهم‌السلام، حکمت‌بنیانی سرجمع معیار خود را دارد، گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با صادق آل‌محمد علیهم‌السلام عینیت قابل‌تجربه می‌بخشد. ➺@markaz_strategic_roshd
🌺 با فاطمۀ معصومه _ سلام الله بر او _ آموخته‌ایم دختر معیار علم و تدبیر عینیت چه اوج ممکن بالغی دارد. با او دین و زندگی معیار دوباره فهمیده می‌شود. ➺@markaz_strategic_roshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعوایی به وسعت جهان! غرب با ما گفتگوی فلسفی نمی‌کند چون فلسفه‌اش سبک زندگی ماست! ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ ‌🆔 @sch_negah
🔆 در فصل پژوهش پارادایمی ـ نظری: 🔸 احمد در این بخش از گفت‌وگوی انتقادی به بررسی نظر جناب محمدتقی با عنوان «دعوایی به وسعت جهان! غرب با ما فلسفی نمی‌کند، چون فلسفه‌اش ماست!» پرداخته است. وی بر آن است: 🔹 لب کلام آموختۀ ما از جناب سبحانی آن است که رخدادۀ غربی است که از گام پارادایمی اینک به رسیده است و این «سبک زیستی» امروز در جهان ایرانی، منهای خودآگاهی به آن مبانی پارادایمی، میدان زندگی انسان ایرانی شده است. تأمل این‌جانب در محضر آن‌ جناب: 1⃣ از تعریف «» آغاز کنیم؛ یا ) ) الگوی معاصری زیست هر بوم‌اقلیمی به‌تناسب اوصاف اندیشگانی تا گفتمانی و فرهنگی و در این راستا زیستی آن بوم‌اقلیم است و میدان آن از پارادایم معنا تا تجربه و تدبیر معنای جهان است؛ یعنی معاصریت هر بوم‌اقلیمی به‌تناسب اوصاف آن بوم‌اقلیم؛ غرب برای خویش، شرق برای خویش، جهان اسلام برای خویش و بوم‌اقلیمی چون جهان ایرانی نیز برای خویش! این تازه‌شدگی لزوماً با عیار تازگی غربی نیست، پذیرش و اصالت تجدد و مدرنیتۀ غربی نیست، بلکه «» (modernism: مستند به تجربۀ غرب) است؛ همان‌گونه که یا به‌مفهوم نوشدگی ـ که از مدرنیزم غربی برآمده است ـ نیست. «» مقابل «» و «» مقابل «» است، در مدرنیزم غربی این در تجدد آن بوم‌اقلیم ترجمه شده است، درحالی‌که قدیم و سنت می‌تواند دم‌به‌دم تازه باشند و از جهان پیشین در هر جهان معاصری‌ پیش‌رو جریان یابد. معارض قدیم نیست. با رویکردی بازیگرانه در تجربۀ غربی به مدرنیسم تحویل برده شده است و منظور از را جامعهٔ مدرن پنداشته‌اند و این تبلیغ را داشته‌اند که از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده است و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایده‌آلیسم آلمانی به‌عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم می‌شود. جناب سبحانی نیز منفعل از این خط ایدئولوژیک، لابشرط به غرب یا شرق و ایدئولوژی بوم‌اقلیم‌ها را با مدرنیسم و ایدئولوژی غربی یکی انگاشته‌اند و تحلیل خویش را یک‌سویه ساخته‌اند و دعوای با را دعوای دنیای قدیم و جدید گمان زده‌اند. بدین‌روی جناب ایشان مانند جناب میرباقری‌ها خود را عضو جهان ماقبل درون‌زای ممکن اسلامی ـ ایرانی یعنی جهان قدیم، با افزونی برخی تازه‌شدگی‌ها، قرار می‌دهند؛ 2⃣ و این نیست که تنها غرب با ما فلسفی نمی‌کند، بلکه قرن‌های بسیاری (قرن دهم هجری تا اینک) است که ما مهیای «فلسفی پارادایمی تا اخلاق» و «فقه پارادایمی تا تدبیر پارادایمی» با غرب نبوده‌ایم تا از «فلسفی پارادایمی» تا «نظریه‌ای ترقی» تا «مدل‌های مفهومی و معارفی» تا «گفتمانی» و تا «تدبیری» رهسپار شویم. و نکتۀ افزودنی دیگر آن‌که برای جهان امروز ایرانی حتی در سطح تفسیری نیز به‌طور کامل رخ نداده است و برای ما (هم سطح حاکمیتی و هم سطح مردمی) تنها سطح تکنولوژیک و ابزارانگار ـ و نه حتی فناورانه ـ این سبک زندگی به‌میان آمده است. از‌این‌رو مهاجم غربی، حاصل زیست فلسفی خود را به جهان شرق و اسلام و ازجمله جهان ایرانی صادر کرده است و می‌کند. در قرائت آن ‌جناب از تجدد، غرب در میان نیست، بلکه پذیرش قرائت غربی است که «چیزی که برای انسان غیرمدرن یک حقیقت است، برای انسان مدرن پندار است» و دقیقاً در دانش آن‌سوی جهانی روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فلسفی این قرائت ریشه دارد، درحالی‌که در این‌ سوی جهانیْ نیز بوم‌اقلیمی با خاستگاه فلسفی، بروز روان‌شناختی ـ جامعه‌شناختی و سپس تمدنی می‌گیرد که سرجمع آن در پارادایم است. هر دو جهان فلسفه دارند. قبل از فلسفه نیز فلسفه است، بلی! دقیقاً فلسفه و کلام پارادایمی. شبیه به همین می‌توان از نسبت هموارۀ با شأن نزول‌های مستمر جهانی سخن گفت و مستند به منطق استنطاق و پرسشگری دم‌به‌دم تازه‌شونده از ، پاسخ‌های درون‌زای معیاری دین‌شناخت ـ ایران‌شناخت به آن داد؛ ➺@markaz_strategic_roshd